پاورپوینت بررسی نقش فناوری اطلاعات و کارآفرینی در توسعه مجمع خیرین
نشانگرهای اقتصاد دانایی (1)
•جواز امتیاز علمی( پنتت) داده شده به ساکنان(میلیون نفر)
• درآمد حاصل از حق امتیازات و مجوزهای علمی به ازای دلار برای هر یک هزار نفر
• تعداد بهره گیران از اینترنت در هر هزار نفر
نشانگرهای اقتصاد دانایی (2)
• •سهم صادرات فنّاوری عالی از کل صادرات صنعتی – صنایع فنّاوری عالی: به صنایعی گفته می شود که بیش از 4 درصد از گردش مالی خود را صرف تحقیق و توسعه میکند.
( فنّاوری ارتباطات و اطلّاعات، داروسازی)
–صنایع فنّاوری متوسط: به صنایعی گفته می شود که بین 1 الی 4 درصد از گردش مالی خود را صرف تحقیق و توسعه میکند.
( خودرو، شیمیایی)
چه عواملی دانایی را افزایش می دهد؟
•سرمایه انسانی
•فنّاوری ارتباطات و اطلّاعات
•شکل گیری فرایند نوآوری
•سرعت عمل در نوآوری
•تبدیل هر چه سریعتر ایده به محصول و خدمات
•عرضه آن نه در سطح محلی یا منطقهای، بلکه در سطح جهانی
گزارش کارآموزی در شرکت سرمایه گذاری توسعه معادن کوثر قروه (کردستان)
توجه :
شما می توانید با خرید این محصول فایل " قلق های پایان نامه نویسی (از عنوان تا دفاع)" را به عنوان هدیه دریافت نمایید.
فهرست
عنوان | صفحه |
بخش اول مرمریت | 1 |
مقدمه | 2 |
فصل اول: مشخصات معدن (شامل مشخصات: جغرافیایی – بهره بردار و تاریخچه معدن) | 5 |
فصل دوم: زمین شناسی و مختصات کانسار و مادة معدنی و طرحهای اکتشافی | 8 |
فصل سوم: مشخصات استخراجی معدن | 13 |
فصل چهارم: حفاری و آتشباری | 15 |
فصل پنجم: کارهای جانبی شامل (نگهداری – بارگیری و حمل و نقل – تهویه و آبکشی) | 17 |
فصل ششم: ایمنی در معدنی | 22 |
فصل هفتم: خدمات فنی و تأسیسات معدن | 26 |
فصل هشتم: مدیریت و اقتصاد معدن | 32 |
فصل نهم: نتایج و پیشنهادات - گزارشات و مراجع | 34 |
بخش دوم: گرانیت | 40 |
فصل دهم: مشخصات معدن (شامل مشخصات: جغرافیایی – بهره بردار و تاریخچة معدن) | 41 |
فصل یازدهم: زمین شناسی و مختصات کانسار و مادة معدنی و طرحهای اکتشافی | 43 |
فصل دوازدهم: مشخصات استخراجی معدن و حفاری و آتشباری | 46 |
فصل سیزدهم: کارهای جانبی شامل (نگهداری – بارگیری و حمل و نقل – تهویه و آبکشی) | 48 |
فصل چهاردهم: ایمنی در معدن و خدمات فنی و تأسیسات معدن | 52 |
فصل پانزدهم: مدیریت و اقتصاد معدن | 56 |
فصل شانزدهم: نتایج و پیشنهادات | 58 |
بررسی تعادل و توسعه راهبرد حیات طیبه در ایران 1400(ه ش)
چکیده:
«بالعدل قامت السموات و الارض»،قوام آسمانها و زمین به عدل است.چنانچه تعادل را از زندگی حذف کنیم، وجودی برای هستی باقی نخواهد ماند که عدل پایه و بنیانی است که قوام و استواری جهان به اوست.« العدل اساس به قوام العالم.»تعالی و ارتقاء جان آدمی به حیات طیبه الهی با ایجاد تعادل فردی در بستر تعامل جمعی است. تعادلی در مبدا، در مسیر و در مقصد.
توسعه ای که در عدل است در هیچ طرح و برنامه دیگری نمی توان یافت. از آن جایی که توسعه در اسلام تنها به معنای افزایش فیزیکی نیست و جنبه های معنوی و ارزشی نیز اهمیت دارد ، جهت گیری سیاستهای توسعه در اسلام به سمت اهداف خاصی است که در راستا و تامین کننده هدف اصلی خلقت انسان است.انسان به خاطر همین سعه و جامعیت وجودیش، بر همه عوالم، حتی بر فرشتگان نیز برتری دارد و تنها اوست که می تواند حامل عشق و طلب باشد.یک عارف با سعه وجودی خود با همه جهان و همه انسانها یگانه است.
قرآن کریم میفرماید: انسانی که در اثر حیات پاکیزه ،جانش به سمت الله حرکت کرد ، جاودانه خواهد بود و از ابدیت خاص برخوردار است چون عندالله می شود . این حیات طیبه باعث صعود و تکامل انسان می شود.برای تداوم حیات حقیقی و افزونی تاله آدمی، لازم است که انسان اولاً چیزی را روی اصول علمی ببیند و ثانیاً قواعد عملی آن را بپذیرد. ظهور برکات و عنایات، مرهون رشد علمی و عملی جامعه است و امت اسلامی در پرتو ایمان و عمل صالح به این فیوضات الهی بار می یابد.حیات واقعی که در یک فرد به جریان می افتد، با حیات دیگران نیز مشترک است. اساسی ترین مختص حیات، تعدیل و تصعید خودمحوری به سود انسان محوری است، که رو به کمال دارد.
با صدور فرمان مقام معظم رهبری ، حضرت آیه الله خامنهای مبنی بر تدوین و تنظیم برنامه پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران در چارچوب چشم انداز بلند مدت کشور (دو دهه آینده) و با عنایت به الزامات حاکم بر تحقق چشم انداز بلند مدت کشور و ویژگیهای کنونی رشد و توسعه کشور، در این پایان نامه سعی بر این است تا با طرح و تشریح کاربردی تعادل و توسعه انسانی بعنوان راهبردی به حیات طیبه الهی در کشور ایران طی دو دهه آینده از منظر عرفانی تبیین گردد.
مقدمه :
سپیده مشیت دمیده، آفتاب خلقت سرزده، معمار هستی دست اندر کار آفرینشی شگفت است و ... انسان از رحم غیب پای به دامان شهود مینهد.در جشن تولد این مولود مبارک، خدای تعالی خود صحنه آرا و میزبان است. کروبیان عالم بالا و ساکنان حرم سرّ و عفاف ملکوت را به مصلای قداست انسان فرامیخواند و فرمان میدهد تا بر او سجده برند. «فاذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین فسجدوا الا ابلیس...».
شرح این حادثه بدیع که میتوان آن را زیباترین رویداد و پرشکوهترین جلوه اراده ازلی در جهان خلقت نامید جانهای لطیف و ارواح طیبه را که اعجازهای بزرگ ایمان و اندیشهاند به اهتزاز آورده و معناهای ژرف در اندام الفاظ به سینه تاریخ سپردهاند. علی (ع) آن وجدان ملتهب حکمت الهی چنین به ترنم آمده:
اتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر
و انت الکتاب المبین الذی باحرفه یظهر المضمر
و عارف رومی روح کلام علی (ع) را در قالب شعر پارسی بدین سان میدمد:
گر به ظاهر آن پری پنهان بود آدمی پنهانتر از پریان بود
نزد عاقل آن پری گر مضمر است آدمی صدبار خود پنهانتر است
راستی که آدمی زاده طرفه معجونی است و این راز وجود و پری پنهان باید سیمرغ آسا بال و پر آراید تااز محیط جاذبه ملک و طبیعت بیرون رفته و بر قله فاف «دنی فتدلی» نشیند و در هاله مغناطیس خود چنان مجذوب شود که بیش از دو هلال با مبدأ اعلی فاصله نداشته باشد و به افتخار «ابیت عند ربی یطعمنی و یسقینی» نائل آید.
انسان را حیوان ناطق یعنی جانور گویا میشناسیم، لکن با این فرق که او را دارای قوه و منّه و لیاقت و قابلیتی مییابیم که هر گاه آن دارایی را به فعلیت برساند، انسان حقیقی و واقعی خواهد بود. یعنی انسان واقعی و حقیقی در عرف عرفان آن کسی است که به فعلیت رسیده است و متصف به صفات ربوبی ومحاسن اخلاق و محامد آداب است وگرنه همان حیوان ناطق یعنی جانور گویا است.
آدم حقیقت انسانیت است که جامع و مظهر ذات و جمع اسماء و صفات الهی است که عالم خلق و آفرینش ظهور آنها محسوب میشود. و به این اعتبار آینه حق و خلق است و چون غرض از ایجاد، معرفت حق بوده و هیچ یک از مراتب وجود، استعداد آن را ندارند که حق را به نحو کمال و تمام بشناسند مگر انسان،بدین دلیل حقیقت انسانی، غایت ایجاد نیز هست و آفرینش محفوظ به بقا و دوام اوست. و هرگاه که این نوع از میان برخیزد – دوره عالم نیز به سر میرسد و دور آخرت آغاز میشود که رجوع آفرینش است به اسم اول که مصدر وجود است. حقیقت انسانی که کون جامع و آینه جمال و مظهر صفات قهر و لطف الهی است و به اعتبار خلافت و جانشینی خدا به ناچار باید دارای تمام اوصاف مستخلف باشد.
چون عقل اول را آفرید، سی صد و شصت نوع از انواع کمال در او ظاهر گشت و حق تعالی بر حسب استعداد و قوه عقل اول، چهل وشش هزار هزار نوع و ششصد هزار نوع و پانصد و شش هزار نوع از انواع کمال و فیض وجودی بر او افاضه کرد و به مقتضای این فیضی بخشیها عوالم متعددی خلق شد و انتشار فیض از عقل اول به اختیار صادر نگشت بلکه از راه فیضان سرزد.
در درون ما نیروهایی است که اگر به کار گرفته شوند و رودهایی است که اگر رهبری شوند و غنچههایی است که اگر شکفته شوند، ما را به وسعتها و رشدها و حرکتهایی میرسانند و سیراب و شاداب مینمایند. در حالیکه غفلت از این نیروها و رها کردن آنها ما را به رکود و ایستایی میکشانند و همین است که رسول باید ما را یادآوری کند و آگاه سازد.و این ما هستیم که باید به این سرمایهها و اندازه آنها پی ببریم و آنها را به جریان بیندازیم و زیانش را جبران کنیم که گفتهاند: رحم اله من عرف قدر نفسه * انسان سرمایههای زیادتری دارد. انسان فرزند تمام هستی است و تا بی نهایت راه در پیش دارد. لذا باید طوری تربیت شود که در تمام این عوالم و در تمام این مسیر بتواند چه بکند و چگونه بماند و چگونه برود. باید مرزها را برداریم و دیوارها را بشکنیم و با این دید وسیع به هستی و به انسان نگاه کنیم و انسان را به عظمتی بشناسیم که این هستی را زیر پا دارد.
روشن است که جزء اصلی در تشکیل اجتماع صالح انسانی خود انسان است. انسان محور اصلی برنامه ریزیها، قوانین، علوم و دیگر مسائل جامعه بشری است. اصلاحات و تحولات وانقلابها نخست باید از درون انسان آغاز گردد. و در حوزه وجودی او صورت گیرد و سپس به برون جامعه سرایت کند. اقتصاد، سیاست، جنگ، صلح، اخلاق، ضد اخلاق، ارزشها، ضد ارزشها، خوشبختی، بدبختی، ایثار، خودخواهی، مهرورزی، نظم، بی نظمی و ... همه و همه به انسان باز میگردد. بهترین برنامهها و آموزشها باید به دست انسانهای شایسته اجرا شود وگرنه سودی نمیبخشد و تحولی نمیآفریند. بهترین قوانین، بهترین مجریان را میطلبد، از این رو ساختن انسان و پرورش و رشد انسانیت انسان و تربیت اصولی افراد انسانی، مقدمه اصلی تشکیل هر نظام صالح و انسانی است و همین همواره هدف نخستین مصلحان واقع گرا و انسان شناس است.
باری! چون تا کنون چنین دوران پایدار و جهان گستر پدید نیامده است و در اکثریت قاطع اعصار و قرون ظلم و بیداد، نامردمی، نادانی، محرومیت و... حاکم بوده است و نیروهای انسانی هرز رفته است وانسانها به تکامل نرسیدهاند و در مجموع عصر مرگ انسان و میرش انسانیتها بوده است، نه عصر حیات و شکوفایی انسانیتها، پس حیات راستین هنوز تحقق نیافته است و انسان همواره در انتظار فرارسیدن حیات طیبه است و شکوفایی کامل معنویتها وانسانیتها.
استیصال و درماندگی علمی و عملی انسان کنونی از تسلط بر سرنوشتش در قرن معاصر، عصر جهانی شدن و انفجار اطلاعات یکی از ثمرات شومی که برای انسان به ارمغان آورده به انفعال کشیدن اوست.انسان عصر حاضر که ثمره سالیان سال پیشرفت تجربه و تکنولوژی است، امروز خود در حلقه مؤسسان به دام افتاده و خود به خدمت تکنولوژی درآمده و با مکیدن خون از شاهرگ حیات طیبه خویش دائما سرمایه وجود خود را با هدف تولید و مصرف بیشتر به سمت رضایت از حیات مدرن سوق میدهد و این همان نقطه جاودانه خواهی رو به پایین است. بحران هویت تعبیری است که شاهد مثالش انسان امروزی است، انسان گریزان از خود، از حقیقت خود،او هیچ گاه آغازکننده نیست، همیشه عکس العمل است. نمیداند چه باید بکند؟ و حتی نمیداند چه میتواند بکند؟«شرایط سوزشده نه شرایط ساز»!!!
تنبّه، توجه و بازگشت به حقیقت و اصل خویش، درک خسرانی که در آن واقع است و تهوّع علمی و عملی از زندگی موجود مقدمه بروز نیاز، درک نیاز و حرکت او به سمت و سوی حیات مطلوب است. حیاتی که انسان با تمام ابعادش مورد نظر است (حیات دینی) و این مهم او را در وضع زندگی عینی او و آنچه که باید انجام دهد (وضعیت مقدور) که توأم با مهار، تسلّط و فراغت می باشد قرار میدهد. الگوی امور جاری، موظف و ویژه پیشنهادی است در این جهت. امید است که قبول حضرت حق افتد .
تفکر سنگ اول رشد انسان و زیربنای تربیت او و سرنخ این کلاف سردرگم است. ادامه تفکر شناخت است و ادامه شناخت، محبت است و ادامه محبت، حرکت و عمل و آزادی و رشد و تکامل و آدم شدن و انسان شدن. شناخت نهایی به مقایسه و سنجش و به نظارت عالی عقل نیازمند است.حرکت و رشد مسائلی را مطرح میکنند:
1- جهت و حرکت: الله (انا الیه راجعون)
2- صراط مستقیم: نزدیکترین راه تا رشد استعدادها «توحید، عبودیت، اتباع».
3- مرکبهایی برای رسیدن: فکر، عقل، عشق و ایمان، فشار و بلا، عجز، اعتصام.
4- راهبر: (رسالت و امامت)
5- منزلها: رحم، دنیا، بهشت، که بهشت منزل است نه مقصد.
6- روش حرکت: شرایع و احکام، نظامها و قانونها.
با تفکر دراستعدادهای انسان به این همه میرسیم و ارتباط و هماهنگی آنها را حس مینماییم.با این تفکر، عظمت استعدادهای او را مییابیم و به کار عظیم او میرسیم که رفاه نیست و خوشی نیست، بلکه رشد و خوبی است. مییابیم که انسان چقدر ادامه دارد و در نتیجه هستی تا کجا گسترده میشود.با این شناخت انسان میخواهد تمام استعدادهای خود را بارور کند و تمام سرمایهها را زیاد کند. انسان میخواهد خودش را زیاد کند نه ثروت و قدرت و علمش و در این سطح است که میتواند امیر باشد و میتواند از اسارتها آزاد گردد.
چنین استدلال میگردد که علوم مختلف، قدرت تقویت و توسعه ظرفیت روانی را دارند و هر ظرفی در اثر مظروف خود، دچار محدودیت میگردد، جز روان انسان که در اثر اضافه شدن علم، توسعه بیشتری پیدا مینماید. «کلّ وعاء یضیق بما جعل فیه الّا وعاء العلم فانّه یتسع به» بر اساس نتایج حاصل از توسعه ظرفیت روانی، این حالت همواره مورد تقاضای پیامبران،از خداوند بوده و از او خواستهاند که به آنها شرح صدر بدهد و درنتیجه کارهایشان را آسان سازد. «قال رب اشرح لی صدری و یسّر لی امری» حداکثر شرح صدر و توسعه ظرفیت روانی حالتی است که مخصوص پیامبران الهی و برگزیدگان خدا است. به عنوان مثال خداوند با اعطای آن بر پیامبر اسلام (ص) منّت گزارده و آن را برتر از هر نعمت میداند. «الم نشرح لک صدرک و وضعنا عنک وزرک الذّی انقض ظهرک و رفعنالک ذکرک» و در اثر اعطای این حالت، پیامبر (ص) قدرت مقابله با مشکلات عظیم را پیدا نموده است.
نتیجه شرح صدر به خود فرد برمیگردد و آسان شدن کارها، احساس سبکبالی و جلب احترام عمومی، در حقیقت همگی نتیجه شرح صدر و توسعه ظرفیت روانی میباشند. علامت شرح صدر دستیابی به حلم است که در قرآن به عنوان صفات پیامبران خدا معرفی شده است و حتی خداوند خود را به این صفت خوانده است.
ادیان الهی تلاش بسیاری را در جهت ایجاد ارتباط زنده و مستمر بین انسان و خالق او از طریق عبادت و ذکر نمودهاند. ارتباط پویای بین انسان و خدا، وی را در غلبه بر مشکلات یاری نموده و از تنهایی رهایی میبخشد. انسانی که این چنین با خدا در ارتباط است و با گسترش بصیرت و معرفت خویش دامنه ارتباط خود را نیز توسعه میدهد به سوی نفس مطمئنه در حرکت است و میتواند در مقابل مصائب زندگی آرامش خود را حفظ کرده و با تکیه بر خدا، سراسر وجود خویش را صفا بخشد.حدیثی از پیامبر اکرم (ص) خطاب به امام علی (ع) نقل است که حضرت فرمود: مؤمن، مؤمن نمیشود مگر این که صدوسه صفت در او جمع شود. یکی از این صفات سعه صدر است. «اوسع الناس صدرا» یعنی سینهاش از همه گشادهتر است. قرآن در مورد سعه صدر میفرماید: «فمن یردالله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام و من یرد ان یضله یجعل صدره ضیّقا حرجا».
یکی از اصول بهداشت روانی و روان درمانی که میتوان از متون اسلامی کشف کرد، اصل لزوم توجه به ظرفیت روانی و عوامل تقویت کننده و محدودکننده آن است. در آموزشهای اسلامی، ظرفیت روانی به ظرفهای عادی تشبیه شده است و چنین آموزش داده میشود، که بهترین ظرفیت آن است که گنجایش بیشتری داشته باشد. «ان هذه القلوب اوعیه فخیرها اوعاها» و در تعبیر دیگری افراد بشر بر حسب ظرفیت روانی و میزان بازدهی به معادن طلا و نقره تعبیر شدهاند «الناس معادن کمعادن الذهب و الفضه» و اصولا میزان تعقل را بر حسب گنجایش ظرفیت روانی میدانند.
هر فرد به میزان ظرفیت و قدرت عملی خویش در مقابل خدا مسئول است و موظف است این ظرفیت را شناسایی نموده و سعی نماید نهایت کوشش خود را برای افزایش آن و رفع عوامل محدودکننده به کار برد.این آرمان بزرگ انسان است که نه تنها بر هستی، که بر خویش هم حاکم بشود و بتواند به این هر دو جهت بدهد.«و لما بلغ اشدّه و استوی اتیناه حکما و علما». بلوغ اشد، رسیدن به کمال و قوت در تمامی نیروها و استعدادها است.و این همان تعادل و مرحله تسویه است..در این مرحله این نیرو به کار گرفته شده و بحرانهایش را پشت سرگذاشته است و انسان با تعادل و تسلط همراه است..انسان با رسیدن به تعادل ومرحله تسویه و بلوغ نیروها و استعدادهای خود، به ترکیب کاملی دست مییابد. دو مثال زیر برای روشن شدن مطلب کمک میکند.
کشاورز برای رشد و توسعه دانهای که در زمین می کارد و از آن امید برداشت محصولی را دارد باید با دقت و ظرافت به آن رسیدگی کند و همه ابزار و لوازم و مایحتاج رشد آن دانه را از جمله خاک مناسب، آب کافی، کود لازم، آفتاب و نور کافی و... را در اختیار آن دانه قرار دهد. اگر هر یک از لوازم و امکانات مورد نیاز برای رشد و توسعه یک گیاه به اندازه لازم و درحد تعادل و متناسب فراهم گردد، میتوان انتظار داشت که یک گیاه با کیفیت لازم و مطلوب محصول دهد. امادر صورتی که تعادل درهر یک از نیازهای گیاهی رعایت نگردد و حالت افراط و تفریط بگیرد، گیاه به مرور از بین خواهد رفت و کشاورز با وجود تمام زحماتی که کشیده محصول مطلوب خود را برداشت نخواهد کرد. مثال دیگر این که انسان برای سوار شدن بر یک مرکب همچون اسب، فیل و یا حتی دوچرخه باید در جایگاهی متناسب قرار گیرد که بتواند تعادل خود را در روی آن مرکب حفظ نماید. و با اطمینان به ثبات و تعادل خود به حرکت خود به سمت هدف معین ادامه دهد. اما اگر جایگاه خاص خود را بر روی مرکب نیابد و تعادل لازم را ایجاد نکرده باشد یا از سرش یا از انتهایش یا از هر دو طرف به زمین خواهد افتاد و در نتیجه به مطلوب خود نخواهد رسید. در شکوفایی استعدادهای انسانی نیز باید تعادل رعایت شود.
در درازای تاریخ، هیچ گاه انسان از اندیشه و آرزوی بهتر زیستن فارغ نبوده و همواره برای دست یافتن به زندگی بهتر و سامان یافتهتر(مدینه فاضله)، در تلاش بوده است. قرآن کریم، هدف مشترک تمام پیامبران را برپایی جامعهای بر اساس قسط و عدل میداند و به ابزارهای پدید آوری چنین جامعهای نیز اشارت میکند:«لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط...»ما پیامبرانمان را با دلیلهای روشن فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو را نیز نازل کردیم، تا مردم به عدالت و راستی گرایند«و کذلک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا».
همانگونه که دنیا به دو قسم ممدوح و مذموم تقسیم میشود، حیات انسان نیز دو نوع است: دنیایی و طیب. از نظر قرآن زرق و برقهای دنیوی که اهل دنیا را شیفته خود کرده است، بهره پستترین نوع زندگی است. «ذلک متاع الحیوه الدنیا... »(آل عمران/14)
در قبال دنیای پست که در همه جای آن بازی، زینت، مقام طلبی، تفاخر و تکاثر حاکم است، حیات طیب قرار دارد. این حیات از آن مؤمنانی است که اعمال صالح انجام میدهند. «من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاه طیبه» قرآن در این آیه نفرمود ما همین زندگی طبیعی و مادی مؤمن را طیب میکنیم بلکه فرمود ما به او حیات طیب میدهیم. حیات طیب خود عالم دیگری است و لذات این عالم نیز با لذتهای عالم طبیعی فرق دارد. مراد از حیات طیب زندگی پاکیزه در جهان آخرت نیست. بلکه در همین دنیای طبیعی که افراد عادی با یکدیگر حشر و نشر دارند، مؤمنان از حیات طیب برخوردارند و با اولیای الهی محشور هستند یعنی با آن که در میان مردم عادی زندگی میکنند، ولی با آنان نیستند. دراین حیات طیب، غم، ترس، اضطراب، حرص، حسد، بخل، آز، کینه، عداوت، جهل و گمراهی راه ندارد. چون این عالم برتر از زندگی طبیعی است. در دنیای پست سخن مردم از بهتر خوردن و بهرههای مادی است. ولی در حیات طیب سخن ازمعارف است.
تأله و ذوب در الهیت خدای سبحان فصل مقوّم و اساس هویت انسان است. و بر همین اساس خلافت تام الهی بنا میشود. بنابراین در وجود آدمی باید آثار الهیت تجلی کند و او را در ارائه اوصاف علمی و عملی صحیح خلیفه تام خدا سازد. قرآن کریم میفرماید: انسانی که در اثر حیات پاکیزه جانش به سمت الله حرکت کرد جاودانه خواهد بود و از ابدیت خاص برخوردار است چون عندالله میشود. این حیات طیبه باعث صعود و تکامل انسان میشود. پایه و مبنای اوصاف الهی بردو محور عمل و علم است.
میباشد. پویایی در مسیر رشد و تکامل و توسعه را میتوان به عنوان معیار سلامت فکر تلقی نمود.
بر اساس ویژگیهای انسان (هدف جویی – اختیار – خلاقیت – استعداد – آگاهی و خود آگاهی) میتوان گفت که انسان قادر است هم هدف و هم راه رسیدن به هدف را طرح و انتخاب کند و در راه نیل به آن بکوشد. به بیانی دیگر انسان بالقوه قادر است آینده و راههای رسیدن به آن را طراحی و ارزیابی و انتخاب کند و نهایتا آنها را به وجود آورد.برنامه ریزی جریانی است دائمی که انسان و جامعه را در این تلاش برای تعالی و توسعه یاری میدهد.
انسان موحد ساختن آیندهاش را در زمین وظیفه و مسئولیت خود میداند، زیرا خلافت و امانت را پذیرفته است. خود را بزرگ ترین عامل رشد یا رکود میداند. همان قدر که آرزو میکند به عمل هم دست میزند. برای نزدیک شدن به حقیقت علاوه بر یادآوری دائمی خود (ذکر) و جلوگیری از انحراف (تقوی) آگاهانه میکوشد تا راه حلهای محسوس، عینی و قابل تجربه را که منطقا بر دانش و دستاوردهای سابق نیز استوار باشد به کار بندد..
زمان مورد نظر برنامه ریزی مسلمان مؤمن محدود به دوره کوتاه تصدی یا ریاست او نیست. افق زمانی او قیامت و بعد از آن را (آخرت) که پایانی ندارد در برمیگیرد. چنان به زندگی این جهان نگاه میکند که گویی هفتهای بیش از عمر او باقی نیست و در عین حال چنان به آینده مینگرد که گویی همیشه در آن خواهد زیست. (نقل قول از امام علی (ع))در حالیکه به واقعیتهای گذشته معترف است ولی آینده را دنباله مسیر و دونده های گذشته نمی داند. بنابرین دامنه زمانی برنامه ریزی او در عین حالیکه به موفقیتهای کوتاه مدت توجه دارد تا بی نهایت ادامه دارد( قوس صعود ) در عین حال توجه به آینده بسیار دور و بی نهایت ؛ بازده جاری را در جهت نیل به ایده آلها به نهایت خود می رسد.بر برنامه ریزی او نه تنها دانش بلکه حکمت حاکم است.
تعادل در لغتنامه دکتر محمدمعین یعنی با هم برابر شدن، راست آمدن، همتا بودن. هنگامی جسمی در حال تعادل است که نتیجه همه نیروهای وارد بر آن صفر باشد. در اجسام متکی تا وقتی که خط قائم از مرکز ثقل آنها داخل سطح اتکا باشد، جسم به حال تعادل خواهد ماند. تعادل بر وزن تفاعل و ریشهاش عدل است.
عدل
عدل سبب زندگانی است. (العدل حیاه)- عدل و داد باعث افزایش انسانیت است. (العدل فضیله الانسان)- ملاک کارها عدل وداد است. (العدل ملاک)- عدل احکام را زنده کننده است. (العدل حیاه الاحکام)- عدل اصلاح کننده کار بشر است. (العدل یصلح البریه)- عدل نگه دارنده ملت است. (العدل قوام الرعیه)- عدل اساس پایداری مردم است. (العدل قوام البریه)- عدل نیرومندترین بنیان است. (العدل اقوی اساس)- عدل و داد برترین روش است. (العدل افضل السجیه)- عدل سر و ریشه ایمان و گردآورنده نیکی و احسان است. (العدل رأس الایمان و جماع الاحسان)
عدل به معنای میل و مشتق از عدل به معنای مال است. و در اصطلاح عبارت است امری متوسط بین افراط و تفریط. و گفتهاند عدل مصدر است به معنی عدالت و آن اعتدال و استقامت و میل به حق است.
عدل نهادن هر چیزی است به جای خود. العدل شدید العقاب ذی الطول صفت حق است. عقوبت او ایجاب جناح خوف کند و فضل و عدلش ایجاب جناح رجا و امید.
عدل در اخلاق عبارت است از امری که میان دو طرف افراط و تفریط باشد.
عدلش آراسته جهان چون ارم هم به انصاف و هم به جود و کرم (عراقی )
چون دور فلک یکسره بر منهج عدل است خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل (حافظ)
احمد بن عاصم انطاکی گفت: عدل دو قسم است: عدلی است ظاهر میان تو و میان خلق و عدلی است باطن میان تو و حق تعالی و طریق عدل استقامت است و طریق فضل طریق فضیلت است. گفت: ما دین خدای تعالی مبتنی بر سه رکن یافتیم: بر حق و بر عدل و بر صدق، حق بر جوارح است و عدل بر قلوب و صدق بر عقل.
در کشف الاسرار ذیل آیه (ان الله یأمر بالعدل والاحسان) آمده است عدل اعتدال دل است با حق و احسان معاملت است بر دیدار حق.
الله تعالی بنده را به عدل میفرماید در معاملت با حق و درمعاملت با خلق و در معاملت با نفس، معالمت با حق به اعتراف است و معاملت با خلق به انصاف است و معاملت با نفس به خلاف است، با حق موافقت باید و باخلق مناصحت و با نفس مخالفت.
ابوبکر کتانی گفت: ما دین خدای تعالی بر سه رکن یافتیم: بر حق، برعدل و بر صدق. حق بر جوارح است و عدل بر قلوب و صدق بر عقل. یعنی حق جز به ظاهر نتوان دید و عدل بر دل است و قسمت به عدل دل تواند کرد بحسب هر یکی و صدق به عقل تعلق دارد که فردا از صدق سؤال کنند عاقلان را کنند. عدل در لغت استقامت است و در شریعت عبارت است از استقامت بر طرق حق، به اجتناب از آنچه که از نظر دینی ممنوع و نهی شده است.
عدل، نهادن هر چیزی به جای خود است. بقای عالم منوط و متعلق به عدل است که «بالعدل قامت السموات و الارض». و عدل دو نوع است یکی صوری و آن، آن است که قوت عامله به آن تمام شود، چه نفس را دو قوه است عالمه و عامله. اما عالمه به عقل و خرد کامل گردد، و عامله به عدل و راستی تمام گردد و این عدل امری است نسبی و صفتی اضافی که در نهاد همه کس باید باشد از پادشاه تا رعیت و از خاص تا عام. دوم معنوی و آن، آن است که سالک در مقام قلب مستقیم شود.
در مثنوی عدل عبارت است از نهادن هر چیزی به جای خود و همه کس باید آن را دارا شود تا به راحتی زندگی کند و روی رستگاری بیند. و سالک هم باید در طی طریقت با تمام وجود به عدل گراید و از افراط و تفریط در امور خاصه قوای بشری خود بپرهیزد تا بتواند این راه بی زنهار عشق را به سلامت بگذراند. مدار هستی بر عدل است. و گردش زمین و افلاک و آنچه در آن پدید میآید به میزان عدل سنجیده شده است، رستگاری بشر نیز به مراعات این قانون ازلی است تا جسما و روحا سالم ماند و رستگار گردد.
خاک امین و هرچه در وی کاشتی بی خیانت جنس آن برداشتی
معنای اعتدال
مفهوم قرآنی و دینی عدل، اعتدال است،یعنی میانهروی و میانه حال بودن درهر چیزی. نسفی گوید در مزاجها باید گفت: قریب به اعتدال، چون اعتدال حقیقی وجود ندارد. در شرح گلشن راز اعتدال را هم در ظاهر و هم در باطن از محسنات به حساب آورده و گفته است:
که چون ظهور نیکویی و حسن در اعتدال و حد وسط است، در فضایل و کمالات اخلاقی و مزاج طبیعی در عبادات و ایمان و همه چیز دیگر هم اعتدال حسن است. زیرا که هرگاه که انسان به فضایل ملکات مکارم اخلاق متحقق شد حسن و نیکویی در باطن و ظاهر او ظهور مییابد، در باطن معرفت که حسن نفس است و آرایش آن که ایمان است پیدا میآید و در ظاهر عبادت و طاعت که حسن بدن است و آرایش آن که دین اسلام است ظاهر میشود. پس هر آینه ظهور حسن و نیکویی ظاهر و باطن منوط به اعتدال باشد، عدالت جسم را اقصی الکمال است چو عدالت مساوات است و مساوات بی اعتبار وحدت صورت نمیبندد پس غایت کمال اجسام آن باشد که اجزای متباعده متضاده ایشان متقارب و متسالم شوند و ماده و صورت ایشان به واسطه تصغر و تماس متداخل گردند و تضاد کیفیات هر یک کسر و انکسار یابد و با هم متحد شوند و صورت وحدانی به ظهور آید و آن صورت وحدانی عدالت است که در مرکب به صورت بسیطی پیدا آمده است.
چون ثمره و نتیجه اعتدال قرب و رحمت حضرت ربّ است.امام علی (ع) برای تأکید در حفظ اعتدال در خطبه 127 میفرماید: بهترین مردم در مورد من گرده میانه رو هستند، از آنها جدا نشوید.«و خیر الناس فیّ حالا النّمط الاوسط فالزموه» در حدیثی از آن حضرت میخوانیم که فرمود: «الّا انّ خیر شیعتی النّمط الاوسط الیهم یرجع الغالی و بهم یلحق التّالی» بهترین شیعیان من گروه معتدل و میانه رو هستند، غلّو کننده باید به سوی آنها بازگردد و مقصر و عقب افتاده باید به آنها ملحق شود.
ارسطو عدالت را اصل همه فضایل میدانست و میگفت که هر یک از صفات بشری دارای سه مرحله است: افراط، تفریط، اعتدال.افراط که تجاوز از حد است و تفریط که نشانه عجز است هر دو نکوهیده هستند و اما اعتدال در هر صفت پسندیده است و فضیلت عبارت است از حفظ اعتدال و دوری از افراط و تفریط.
معنای عدالت
عدالت یعنی میانه روی، انصاف. به نزد سالکان «عدل» بر دو ضرب است. یکی آن است که در استطاعت بنده درآید و یکی نه. اما آنچه در استطاعت بنده درآید آن است که بنده را فرمودند:« انّ الله یأمر بالعدل» (نحل/90 ) و «امر ربی بالقسط» (اعراف/29) و این عدل نقیض جور است که هر دو در توان بنده آید. اما آنچه در استطاعت و توان بنده نیاید راست داشتن دل است در مهر و دوستی با همه خلق.
عدالت چون شعار ذات او شد ندارد ظلم از آن خلقش نکوشد
همه اخلاق نیکو از میانه است که از افراط و تفریطش کرانه است
میانه چون صراط مستقیم است ز هر دو جانبش قعر حجیم است
که عدل حد وسط و میانه است در همه اوصاف.
صورت عدالت میزان و صراط بر صراط حق گذر با احتیاط
انحراف از هر دو جانب دوزخ است اعتدال اندر وسط چون برزخ است
راه اوسط رو که شد خیرالامور کی رسی در جنت و حور و قصور
مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب مقامات العلیه فی سعادت الابدیه عدالت را این گونه تعریف کرده است: عدالت افضل فضایل و اشرف کمالات است زیرا که عدالت ملکهای است حاصل در نفس انسان که به سبب آن قادر میشود بر تعدیل جمیع صفات و اعمال و جمیع اخلاق فاضله مترتب بر عدالت میشود.
افلاطون ضمن بحث مفصل از عدالت، «عدالت اجتماعی» را در صورتی قابل تحقق میداند که «هر کس به کاری دست زند که شایستگی و استعداد آن را دارد و از مداخله در کار دیگران بپرهیزد» .
ارسطو در تعریف عدالت میگوید: «فضیلتی است که به موجب آن باید به هر کس آنچه را که حق اوست داد». علامه طباطبایی عدالت را چنین تعریف نموده است: «وهی اعطاء کل ذی حق من القویّ حقّه موضعه فی موضعه الذّی ینبغی له» . هم او در جای دیگر حقیقت عدالت را برپاداشتن مساوات دانسته و موازنه بین امور به گونهای که هر چیز سهم مورد استحقاق خویش را داشته باشد و در همه امور که در این نکته در جایگاه مورد استحقاق خویش هستند متساوی گردند.
نشانگرهای رفتار و شخصیت متعادل
شاید بتوان گفت که تعادل پسندیده یا رفتار متعادل، رفتاری است که تمایلات صاحب خود را کاملاً برآورده سازد. این تعریف از نظر تعدیل نیازهای جسمی صادق است، مثلاً حالات گرسنگی، تشنگی و خفگی را تنها با خوراک و نوشابه و تنفس میتوان برطرف نمود. ولی از طرف دیگر تعدیل حالات و انگیزههای ظریف روانی را نمیتوان به آسانی بیان کرد. نمونه بارز این وضعیت رفتارهای چاپلوسانه و نوازشگرانهای است که سزارهای روم از طرف درباریان و معشوقههای خود دریافت میداشتند تا تمایلات و امیال خود را ارضا کنند، غافل از این که این افراد را تنها سرکوب دشمنان و رقیبان است که خوشنود و قانع میسازد. تاریخ بر این مدعا گواهی میدهد که ارضای کامل تمایلات سزارهای روم، آنها را مردمانی دل مرده و بی شخصیت بار آورده بود.
همان طور که گفته شد چنانچه رفتار متعادل را در ارضای کامل تمایلات بدانیم به مواردی برمیخوریم که ارضای نامحدود یک خواسته با از دست دادن خواستههای دیگر همراه میشود مثلاً شخصی که از لذت گرمای مطبوع حمام برخوردار است از لذت بازی گلف محروم است و آن کس که که دراستخر به شنا مشغول است فرصت کسب درآمدهای مادی را از دست میدهد. به طور خلاصه کسی که برآوردن یکی از امیال خود را به بهای از دست دادن سایر تمایلات خود میداند کسی است که بیش از همه احتیاج به کمک دارد. از این رو باید گفت:رفتار متعادل رفتاری است که امکان برآوردن تمامی انگیزههای فرد را به صورت یکپارچه فراهم میسازد. از طرف دیگر نباید محیط اجتماعی فرد را از نظر دور داشت. اجتماعی که افراد آن دارای شخصیتها، انگیزهها و مکانیزمهای مختلف تعادل شخصیت میباشد، در چنین اجتماعی هرگاه انگیزههای درونی فرد بتواند بدون ناچیز شمردن یا مبالغه کردن هر یک از انگیزههای فرد یا دیگران برآورده شود میتوان گفت که تعادل پسندیده وجود دارد. به عبارت دیگر میتوان گفت: تعادل پسندیده یا رفتار متعادل آن است که بتواند تمامی انگیزههای اجتماعی، مادی و عواطف عالی انسانی را از طریق رفتاری پسندیده در جهان واقعیات برآورده سازد.
فردی که دارای شخصیت متعادل است از آن جا که بیشتر فعالیت میکند ممکن است حتی بیشتر از آن کس که شخصیت ناپایدار دارد دچار ناکامی شود، ولی در هر شکستی به تصحیح اشتباهات خود و نتیجه گیری مثبت از آن میپردازد. سپس با قبول این شکست به ارزیابی مجدد اهداف خود و روشهای خود پرداخته یا موقتاً از آن دست میکشد و یا شیوه جدیدتری را برای مقابله با مشکل خود برمیگزیند. به طور کلی چنین شخصی همواره از آن چه بر او میگذرد آگاه است و در فکر گول زدن خود نیست.
چرا شخص به فکر گول زدن خود یا دیگران است؟ چرا بعضیها از شکست احساس شرمساری میکنند در حالیکه دیگران در عین متأسف بودن از آن، از شکست خود پند گرفته و آن را به فراموشی میسپارند؟ چرا بعضیها با اصرار تمام در صدد مخفی کردن ترس خود هستند در حالیکه دیگران در بحرانیترین شرایط به راحتی از آن میگذرند و با تمام قوا با آن مردانه مقابله میکنند؟
جواب این سؤالها در اختلافی است که بین رفتارهای عاطفی یک فرد متعادل و یک فرد نامتعادل در برخورد با محیط و شخص خود وجود دارد. افراد نامتعادل با آن که ممکن است دررفاه بوده و از استعداد کافی نیز برخوردار باشند همواره احساس ناامنی و حقارت میکنند.
مراحل وصول به تعادل
تعادل در انسان، یعنی تعادل در سه ساحت وجودی او (جسمانی- عقلانی و روحانی).
تعادل جسمانی
از آنجا که تعادل شخصیت بستگی به سلامت جسم دارد، فرد باید همواره با شناخت و آگاهی از ابعاد مختلف جسمانی و در نظر گرفتن کلیه نیازها و احتیاجات طبیعی خود که بین او و سایر انسانها و حیوانات مشترک است حیات جسمانی و به تعبیر مولا علی (ع) امور مربوط به نفس نباتی و حیوانی خود را تأمین نماید. همچون تغذیه، ورزش، خواب و بهداشت و ... . برآوردن هر یک از آنها در زمان مورد نیاز و جایگاه خاص خود، منجر به ایجاد نوعی تعادل، همسانی و موازنهای میشود که این تعادل به نوبه خود در بدن ایجاد نشاط خواهد کرد.
کلیه فعالیتهایی که در ارتباط با برآوردن نیازهای جسمانی انسان باشد اصطلاحا امور جاری (فردی) زندگی نامیده میشوند. دو خاصیت امور جاری، ایجاد تعادل جسمی و نشاط میباشد. تعادل جسمانی در پی خود تعادل روحی و عقلی را نیز دربرخواهد داشت. به عبارت دیگر مقدمه تعادل روحانی و عقلانی، تعادل جسمانی است. از این روست که قدمای ما فرمودند:عقل سالم در بدن سالم است.
تعادل عقلانی (اجتماعی)
شناخت آن بعدی از انسان که به موجب آن عامل تمیز انسان از سایر حیوانات، یعنی قوه تعقل بر او مترتب میشود (حیات عقلانی). برآوردن کلیه امور و فعالیتهای اجتماعی او و زندگی انسانی او. در هر شأنی که حقی بر دیگران و تکلیفی نسبت به خود و دیگران بر انسان محقق میشود. از جمله آنجا که پدر خانواده است، فرزند است، دانشجو یا کارمند و یا شهروند و ...، در هر موضع یک وظیفه معقولی بر عهده دارد.
هر فعالیتی که در ارتباط با عقل و جان انسان باشد، اصطلاحا امور موظف (اجتماعی، عقلانی، انسانی) و امور ویژه (روحانی، معنوی) نامیده میشود. امور موظف عبارت است از هر امری که در ارتباط میان وظایف فرد با نفر دوم برقرار میشود و رضایتمندی و سازگاری از نتایج آن میباشد.
به طور کلی در تمام روابط اجتماعی و در دوستیها و دشمنیها باید اعتدال و میانه روی رعایت شود، نه تنها در نسبتی که انسان با دوستان و خویشان خود برقرار میکند، بلکه در نوع ارتباطی که با غیر و دشمنان برقرار میسازد: «یا ایها الذین آمنوا کونوا قوّامین لله شهدآء بالقسط و لا یجرمنکم شنآن قوم علی الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی و اتقوا الله انّ الله خبیر بما تعملون»(مائده/8) «ای کسانی که ایمان آوردهاید، همواره برای خدا (به حق گفتن) برخیزید و گواهان به عدل و داد باشید و دشمنی گروهی شما را بر آن ندارد که عدالت نکنید، عدالت کنید که آن به پرهیزگاری نزدیکتر است و از خدا پروا کنید که خدا به آنچه میکنید آگاه است.
تعادل در خلوت و جلوت
اختیار کردن صوفی محلی خالی از اغیار را خلوت گویند. صوفیان در خلوت میکوشند که ظاهر و باطن خود را برای خدا خالص سازند و جز مراقبت و متوجه خدای نباشند. بدین معنی که از حول و قوه خود بیرون آیند و در ظاهر و باطن به حق تسلیم شوند.خلوت از مستحسنات صوفیه است.
حافظ ار آب حیات ازلی میطلبی منبعش خاک در خلوت درویشان است (حافظ)
جلوت بیرون آمدن بنده است از خلوت به صفات الهیه، زیرا که هستی عبد و اعضای او از انانیت پاک شده و اعضای بدن عبد به حق مضافند. چنانچه خدای تعالی فرمود: «و ما رمیت اذا رمیت و لکن الله رمی»(انفال/17) و تو ای محمد تیر نینداختی هنگامی که انداختی، بلکه خداوند انداخت و نیز فرمود: «ان الذین یبایعونک انما یبایعون الله»(فتح/10) کسانی که با تو بیعت میکنند همانا با خدای یگانه بیعت میکنند.عدهای خلوت را برتر شمارند و عدهای جلوت را. اسم الاول و الباطن طالب خلوتند و اسم الاخر و الظاهر طالب جلوت و این بدان وابسته است که چه اسمی بر تو غالب باشد.
بعضی از صوفیه خلوت را بر معاشرت با خلق ترجیح میدادند و بیشتر عمر را در گوشه گیری به سر میبردند و آنان را خلوت نشین یا خلوت گزیده میگفتند.
تعادل در دنیا و آخرت
گفت : به تن در دنیا باش و به دل در آخرت اگر جاذبه دنیا در برابر جاذبه آخرت نیرومندتر باشد یا مقاومت کند، آدمی را از ارتقاء به بهشت بازمیدارد و اگر جاذبه ایمان (آخرت) قویتر باشد، سیر وصعود او به دشواری و کندی صورت میگیرد. «فکانما قطع الدنیا الی الاخره و هم فیها» انگار که با قطع از دنیا به آخرت توجه کردند، اما در دنیا هستند .در عزلت به شکل عرفان ساختگی غلط عارفان نمایان افراد از دنیا گریزانند و هیچ نوع رسالت نسبت به جمع در خود احساس نمیکنند.اما در عرفان معصومین :
هرگز صحبت حاضر غایب شنیدهای من در میان جمع و دلم جای دیگر است.
در دنیا هستند. فاتوا البیوت الابوابها .میگوید برای شناخت حق از راهش وارد شوید.«انا مدینه العلم و علی بابها.» سفر من الخلق فی الخلق بالحق سفر چهارم اسفار اربعه است .گرچه درمیان خلق هست ولی فقط برای اواست .(وحدت در کثرت)در تمام لحظات زندگی، هر چهار سفر باید همزمان باشد.آنها شهود دارند. ماورای دنیا را با این که در دنیا هستند میبینند واین عین عرفان است.
چشم دل باز کن تا جان بینی و آنچه نادیدنی است آن بینی
مهمترین راهنمایی که در این مورد میشود، تلقی دنیا و تمام جنبههای آن به عنوان مزرعهای برای کشت اعمال صالح در آن است که با دریافت رشد شخص را به خداوند نزدیک نماید. «الدنیا مزرعه الاخره» .
بشر میتواند به این مقام برسد که گرچه در دنیا است اما غیوب برزخ را مشاهده می کند. بشر گرچه در این دنیا است اما در آن همزمان نباشد و فقط برای خدا در میان خلق باشد.انسان که میتواند به مقام اطلاع از غیوب برزخیان برسد و اگر نرسد نقص است.
زندگی دنیا را پلی برای وصول به حق و گذار به سوی خدا ساخته است.
گوهر خویش را هویدا کن کمال این است و بس
خویش را در خویش پیدا کن کمال این است و بس
برخی از نتایج ایجاد تعادل در انسان
علاوه بر نشاط و سازگاری و رضایتمندی، میتوان به تثبیت مواضع اشاره نمود. انسان متعادل جهت سیر به سوی تعالی ابتداءً باید موضع گیری مشخص و معینی در قبال هر موضوع و مسئلهای داشته باشد تا بتواند در هر حادثهای به نحو احسن از مسئله مورد نظر فاصله گرفته و به تجزیه و تحلیل علمی آن پرداخته و در نهایت بتواند راه حل مناسبی بیابد و به عبارت دقیقتر قدرت پیش بینی مسائل را جهت پیش گیری صحیح داشته باشد. «و لوانّهم فعلوا ما یوعظون به لکان خیراً لهم و اشدّ تثبیتاً»(بقره/265) اگر آنها به آنچه پندشان میدهند عمل میکردند برای آنان نیکوتر و در ثبات مؤثرتر بود.
انسان متعادل که مواضع ثابتی دارد میتواند با طراحی علمی زندگی و شخصیت خود قدرت سازگاری بیابد و این سازگاری زمینه ساز فراهم نمودن مقدمات قیام الله برای ایجاد یک زندگی عقلانی و الهی است.
انسان متعادل میتواند با آشنایی نظام اندیشه بر اساس امور جاری، موظف و ویژه به یک معرفت صحیح نائل آید. انسان متعادل با تکیه بر طرح و برنامه و نظام فکری به حرکت خود به سوی تعالی شتاب میدهد.
انسان متعادل با تدبیر لازم و برنامه ریزی و سازمان دهی معقول و مناسب (برخورد عقلی و علمی با مسئله) به تدریج به نوعی ثبات قول که نماینده نظام اندیشه است دست پیدا میکند. انسان متعادل میتواند با آشنایی و تحقق حقوق انسانی در میان افراد زمینه تعامل، تفاهم و تکامل را فراهم آورد.
انسان متعادل عقلش قانع، دلش آرام و رفتارش استاندارد است. جهت نیل به این امور با رفع موانع و جلب شرایط و مواهب کم کم به نوعی تسلط دست خواهد یافت (تسلط بر جسم، بر محیط، بر نفس و بر عقل). با داشتن تسلط لازم و کافی، انسان سالک و راهرو، از کلیه مسائل خود و پیرامونش واز جبرهای درونی و بیرونی رها شده و به نوعی فراغت خواهد رسید و به تبع آن حبّ و بغضهای وی امری میشود نه نفسی.
انسان متعادل پس از آن میتواند دست به تولیدات فرهنگی بزند که طراحی علمی زندگی یکی از آنها است. وی با شناخت ابعاد وجودی خود سیری از وحدت به کثرت و کثرت به وحدت و با خطّ پایه طراحی علمی زندگی خویشتن به «خود مشاهدهگری»، «خودآغازگری»، «خودقضاوتی»، «خودحفاظتی» و «خودشکوفاگری» خواهد رسید.زمینه ساز تسلط بر خود، داشتن خلوت، تصفیه و تفکر بر خود است. تسلط بر جسم و فراغت از جسم به انسان امکان توسعه علمی میدهد.
سؤال نیز مبدأ تحرک عقلانی و مبدأ طرح علمی زندگی انسان است. توانایی سؤال کردن به انسان قدرت یادگیری خواهد داد و این قدرت زمینه ساز نیل به همه کمالات انسانی است.
عدم تعادل که در تمام زوایای زندگی بشر چه در مسائل فردی و اجتماعی و ... به وضوح خودنمایی میکند، مسلماً به آتیهای دردناک در زندگی همه انسانها منجر خواهد گشت. افراط گرایی دنیای کشورهای به اصطلاح توسعه یافته و پیشرفته که در زیر سایه قدرت مداری از رمق و توان ملتهای ناتوان میکاهند و بر فقر و گرسنگی و زندگانی اسف بار آنها میافزایند تا از رهگذر آن حسّ فزون طلبی و اسراف کاری خویش را پیش از بیش ارضا کنند. قهراً کفههای تعادل و توازن زندگانی اقشار انسانی را از میان میبرد و این عدم توازن، دو قطب رودررو را برای جامعه انسانی به ارمغان آورده است که بشر خاکی را به نابودی تهدید میکند (بلوک غرب سرمایه داری و بلوک شرق). پس آنها به کوششهای ناموزون نامتعادل دست میزنند. یعنی در دنیای معاصر، ملتهایی بر پهنه کره خاک قرار گرفتهاند که از فرط اشباع در تمتع و تعیّش و رفاه بیش از حد، دست به خودکشی میزنند و ملتهایی که لحظهای خوشی ورفاه مادی در سراسر زندگی آنها دیده نمیشود و کمبودها و نارساییهای بیش از حد، آنها را به دست مرگ و نابودی میسپارد.
عامل اصلی این نابسامانیها مسئله عدم توازن و فقدان تعادل در فرهنگ و طرز فکر و رفتار بشری است. پس اسراف و افراط در لذتهای مادی در عدهای و محرومیت از آن در عده دیگر منشأ رذایل و فساد خواهد بود و دعوت به اخلاق و صلاح و تقوا ادعاهایی متناقض است. در جامعه متعادل میتوان از اخلاق سخن گفت.
در جامعه متعادل میتوان انتظار اصلاح و تقوا را داشت واین تقوا است که انسان را به حیات طیبه میرساند و این انسان است که باید بخواهد و تلاش کند از نعمات الهی به طور شایسته استفاده کند تا در طریق معتدل و مستقیم قرار گیرد و زودتر به هدف نهایی (قرب الهی) برسد.
فهرست مطالب
چکیده.................................................................................
فصل اول – تعادل....................................................................................
- تعاریف لغوی و اصطلاحی........................................................................
- عدل.................................................................................................
- معنای اعتدال.......................................................................................
- معنای عدالت.......................................................................................
- واژههایی که با عدل پیوند معنایی دارند........................................................
- استقامت............................................................................................
- قصد.................................................................................................
- قسط.................................................................................................
- وسط.................................................................................................
- توسط................................................................................................
- تعادل................................................................................................
- تعادل در مقصد (تعادل در خداشناسی)..........................................................
- عدل الهی...........................................................................................
- عدل خدا در خلقت جهان.........................................................................
- تعادل در خلقت انسان..............................................................................
- تعادل در مبدأ (تعادل در خودشناسی)............................................................
- ضرورت تعدیل در قوای طبیعی تحت فرماندهی عقل.........................................
- نشانگرهای رفتار و شخصیت متعادل.............................................................
- مراحل وصول به تعادل............................................................................
- تعادل جسمانی......................................................................................
- تعادل عقلانی (اجتماعی)..........................................................................
- تعادل روحی (معنوی).............................................................................
- ارتباط و نحوه تأثیر امور جاری و موظف و ویژه در یکدیگر................................
- نشانههای عدم تعادل و سلامتی در امور مذکور.................................................
- در امور جاری (فردی)............................................................................
- در امور اجتماعی...................................................................................
- در امور ویژه (معنوی)............................................................................
- تعادل در مسیر (تعادل در فرمان خداشناسی)....................................................
- تعادل در شریعت و طریقت و حقیقت...........................................................
- صراط مستقیم......................................................................................
- تعادل در انسان کامل...............................................................................
- انسان کامل صاحب مقام برزخ البرازخ است....................................................
- مقام برزخیت کبری = تعادل در بین غیب مطلق و شهادت مطلق..............................
- تعادل اسمایی (اسماء جمالی و جلالی)..........................................................
- تعادل در تشبیه و تنزیه............................................................................
- عقل حد واسط ربوبیت و عبودیت...............................................................
- تعادل در دو قوه عقل عملی و نظری.............................................................
- تعادل در دو جنبه یلی الخلقی و یلی الحقی.....................................................
- تعادل در علم و عامل...............................................................................
- تعادل در عقل و قلب (عشق)......................................................................
- تعادل در اقبال و ادبار قلب........................................................................
- تعادل در خوف و رجاء............................................................................
- تعادل در قبض و بسط..............................................................................
- یقین به خداوند موجب اعتدال آدمی میشود..................................................
- تعادل در هیبت و انس.............................................................................
- ادب پرهیز از افراط و تفریط....................................................................
- تعادل در فرق و جمع (جمع الجمع)..............................................................
- تعادل در رضا و غضب.............................................................................
- تعادل در رتق و فتق................................................................................
- تعادل در انبساط....................................................................................
- تعادل در فناء.......................................................................................
- تعادل در تسلیم و تفویض.........................................................................
- تعادل در توکل.....................................................................................
- تعادل در خلوت و جلوت.........................................................................
- تعادل در دنیا و آخرت............................................................................
- برخی از نتایج ایجاد تعادل در انسان..............................................................
- فصل دوم – توسعه.................................................................................
- تعریف لغوی و اصطلاحی.........................................................................
- توسعه از دیدگاه فلسفی...........................................................................
- توسعه فرهنگی.....................................................................................
- منظور از خلقت بشر، ظهور استعدادات نهانی است.............................................
- تجلی شهود الهی تابع استعدادات است...........................................................
- هدف از خلقت تحقق تمامیت انسان است.......................................................
- استفاده از تمام قوا (توسعه انسانی)...............................................................
- توسعه وجودی از منظر قرآن.....................................................................
- توسعه از منظر عرفان..............................................................................
- نبوغ عرفانی........................................................................................
- محورهای توسعه الهی..............................................................................
- اهداف توسعه......................................................................................
- گسترش علم و عقل یکی از اهداف توسعه......................................................
- مبانی توسعه........................................................................................
- شاخصههای توسعه الهی...........................................................................
- انسان با ایمان، انسان توسعه یافته قرآنی.........................................................
- مظهر اهتداء و ضلالت قلب انسان است (شرح صدر و ضیق صدر)...........................
- قلب المؤمن عرش الرحمن (توسعه دل).........................................................
- علایم توسعه وجودی..............................................................................
- شرح صدر..........................................................................................
- علامت شرح صدر دستیابی به حلم است.........................................................
- انس..................................................................................................
- انبساط...............................................................................................
- من انسان کامل من فراگیر است..................................................................
- وسعت نظر عارف..................................................................................
- سرور................................................................................................
- راههای افزایش توسعه وجودی...................................................................
- پذیرش توحید راه اساسی افزایش ظرفیت روانی..............................................
- خداخواهی.........................................................................................
- طی مراتب کمال در انسان کامل..................................................................
- سیر و سلوک.......................................................................................
- عبادت (عبودیت)..................................................................................
- تقوی مایه شرح صدر و گسترش دل.............................................................
- گستردگی ظرفیت روانی و حلم نتیجه علو همت است.........................................
- شکر.................................................................................................
- عوامل مؤثر در ایجاد ظرفیت روانی.............................................................
- مظاهر توسعه وجودی.............................................................................
- سلوک فردی.......................................................................................
- سلوک جمعی.......................................................................................
- نتایج توسعه وجودی...............................................................................
- نتیجه گیری........................................................................................
- فصل سوم – حیات طیبه در ایران 1400 (ه.ش)..............................................
- تعریف حیات معقول..............................................................................
- عبور از مراحل خام «حیات طبیعی محض» به مراحل حیات معقول.........................
- حیات...............................................................................................
- طیب.................................................................................................
- حیات دنیایی و زندگانی طیب....................................................................
- حیات طیبه.........................................................................................
- حیات طیبه بهره مؤمن صالح......................................................................
- ارکان حیات طیبه..................................................................................
- حیات طیبه انسان را به کجا میرساند؟..........................................................
- راه رسیدن به عزت چیست؟......................................................................
- معنای صعود و شرح معراج........................................................................
- عمل صالح واسطه ارتقاء ارواح طیبه.............................................................
- نشانهها و ویژگیهای حیات طیبه................................................................
- سیمای حیات طیبه نزد پیشوایان معصوم........................................................
- ایران در سال 1400 (ه.ش)......................................................................
- نتیجه گیری........................................................................................
- Abstract....................................................................................................................................................
فهرست منابع.........................................................................................................................................................
تشکلهای داوطلبانه مردمی که سابقه فعالیت آنها به سال های دور میرسد، یکی از عوامل اصلی توسعه کشورها میباشد. در شرایط کنونی، تحقق ا هداف دولت در زمینه توسعه از نظر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی ،بدون مشارکت و همیاری آحاد جامعه بوجود نخواهد آمد. سازمانهای غیردولتی زاییده یک چنین نیازی برای مشارکت جامعه و دولت است. این سازمانها از طریق همکاری مردمان با هم و با دولت وبخش خصوصی در بسیاری از زمینه ها بستر ساز توسعه و رشد جامعه میباشند. در مقاله حاضر کوشش شده تا ضمن بیان مفهوم وتعریف سازمانهای غیردولتی، نقش آنها در توسعه در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی توصیف شود.
مقدمه
اصطلاح توسعه در معنای جدید آن تنها پس از جنگ جهانی دوم فراگیری رشد، در مباحث اولیه، توسعه مترادف با نوسازی جامعه و به مرور زمان در قالب رشد اقتصادی تلقی میشد اما امروزه، توسعه کشورها را در ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی مورد بررسی قرار میدهند ( مقدس: 1378-40)
مایکل تودارو معتقد است که توسعه را باید جریانی چند بعدی دانست که مستلزم تغییرات اساسی در ساخت اجتماعی، طرز تلقی عامه مردم و نهادهای ملی ونیز تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر مطلق دانست.( ازکیا: 1380،8)
سیرز، توسعه را جریانی میداند چند بعدی که تجدید سازمان، وسعت گیری متفاوت کل نظام اقتصادی و اجتماعی به همراه دارد وی دربارة توسعه کشورها مطرح کردهاست، اینکه فقر چه تغییری کرده است؟ بیکاری چه تغییری کرده است؟ نابرابری چه تغییری کرده است؟ چنانچه کلیه سه پدیده فوق در طی یک دوره کم شده باشد، بدون شک این دوره برای کشور مورد نظر یک دوره توسعه بوده است. (کیا، 1382، 6)
در شرایط کنونی ،از نظر اقتصادی، سیاسی، امکان تحقق اهداف دولتها در زمینه توسعه، بدون مشارکت و همیاری تمام آحاد جامعه وجود ندارد. سازمانهای غیردولتی زاییده یک چنین نیازی برای مشارکت جامعه و دولت هستند ( الوانی؛ 1381،8)
تعریف، سازمانهای غیردولتی (NGO)
NON-Government organizations
سازمان های غیردولتی به عنوان بخش سوم، در کنار بخش دولتی و بخش خصوصی نیز مطرح میگردد. بخش سوم اصطلاحی است برای بیان بخشی که متفاوت با بخش خصوصی و دولتی و دارای ماهیتی داوطلبانه است. سازمان های غیردولتی هم در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته مورد توجه قرار گرفته و بخشهای دولتی و خصوصی توانسته اند با همکاری این سازمانها در تحقق اهداف خود توفیق بیشتری داشته باشند. ( الوانی؛ 1381،9) چنانچه درتمام کشورها، حتی کشورهای در حال توسعهای همچون هند وبنگلادش سازمان های غیردولتی را به عنوان یکی از بازوهای توسعه به رسمیت شناخته و از نقش آفرینی آنها در حل مشکلات اقتصادی اجتماعی و زیست محیطی استفاده می شود ( جمشیدی، 1383،21)
نقش سازمانهای غیردولتی در توسعه سیاسی:
توسعه سیاسی از مفاهیمی است که پس از جنگ جهانی دوم در ادبیات توسعه مطرح شده است و حوزه بحث مهمی را در علوم سیاسی و جامعه شناسی سیاسی تشکیل می دهد . در ارتباط با فضای مفهومی این واژه دیدگاههای مختلفی وجود دارد ( محمدی: 1370،41) توسعه سیاسی را می توان شامل ارزشهایی مانند : حقوق بشر، آزادی سیاسی، حق رای و دموکراسی دانست. (منوریان:1379،14)
در اساسنامه NGO بارها از جمله غیرسیاسی بودن سازمان های غیردولتی نام برده شده است اما آنچه مشخص است ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با هم در ارتباط می باشند و برهمدیگر تاثیر می گذارند.
یکی از مهمترین وظایف سازمان های غیردولتی، تحقق «مسئولیت سیاسی» در جامعه مدنی است. آنها میتوانند تاثیرگذاری خود را در جامعه حفظ کنند و ضمن استفاده از تمام ابزارهای اجتماعی و فرهنگی در جهت اهداف سازمان خود، نگران متهم شدن به فعالیت سیاسی نباشند، درست است که NGO ها نمیتوانند اعلام موضع کنند و کاندیدایی را برای انتخابات ریاست جمهوری و یا سایر انتخابات معرفی کنند ولی این امر باعث نمی شود که حق «مسئولیت سیاسی» آنها را در جهت بسیح افکار عمومی در مسیر وارد کردن دولت با بخش هایی از جامعه با توجه به خواسته ها و نیازهای شهروندان از آنها سلب شود که به طور حتم این یکی از کارکردها و وظایف سازمان غیردولتی است که بر مبنای آن شکل پیدا کرده اند. این بدان معنی است که سازمان های غیردولتی بنا به حوزه فعالیت و تفحص خود به عنوان یکی از گروههای مرجع، می تواند نقش اساسی در فرآیند اجتماعی ایفا کنند.
بررسی مفاهیم توسعه
چکیده:
هدف از این تحقیق شناسایی مؤلفه های فرهنگی توسعه در قصه های فولکلوریک فارس است، این مؤلفه ها می توانند بر فرآیند توسعه اثر بخشند و این روند را سرعت داده و مقوم آن گردند یا در برابر آن مقاومت کرده و مانع گردند. نقطه عزیمت این تحقیق دیدگاه ماکس وبر بوده و نگارنده پس از تبیین مفاهیم توسعه- فرهنگ- ادبیات فولکلوریک، ارتباط نظری بین سه رکن «متن- فرهنگ و توسعه» را با توجه به بنیانهای جامعه شناختی فراهم آورده است.
برای این امر، نخست به مکاتب و نظریه های جامعه شناختی پیرامون توسعه توجه شده و سپس از میان دو دسته کلان تئوریها:
1- رادیکال (تضادگرایان)
2- محافظه کار (ساختگرایی - کارکرد گرایان)
با توجه به دیدگاه رساله، که الزام و شرط کافی بودن اقتصاد برای توسعه را ناکافی دانسته و رد می نمایند و فرهنگ را بر این اساس حائز نقش و اثر می پندارد، با انتخاب مکتب نوسازی بطور مشخص و دیدگاههای ناشی از مدل فرهنگی و روانشناختی بطور اخص و شاخص های پیشنهادی مک کله لند را با تلفیق شاخص های راجرز، بعنوان کانونی ترین مفهوم ناشی از برایند نظریات در چارچوب نظری انتخاب می نماید. براساس آن با رجوع به متن (قصه های فولکلوریک فارس) و براساس روش کیفی تحقیق و شیوه اسنادی آن با دو تکنیک تحلیل محتوی و تحلیل گفتمان مولفه های توسعه در پنجاه قصه انتخابی که براساس شیوه های روش شناختی انتخاب گردیده اند، بررسی میشود. حاصل تحقیق مبین این نکته است که با تکنیک تحلیل محتوا، مؤلفه های فرهنگی توسعه که به صورت دو دسته و 6 شاخص متناظر، در نظر گرفته شده اند در قصه ها (متن) با فرضیات تحقیق همخوانی داشته و مانع توسعه قلمداد می شوند اما با تکنیک تحلیل گفتمان این دوازده شاخص در متن مورد برری موید و مقدم توسعه می باشند. این امر ما را با این حقیقت نیز مواجه می سازد که استفاده یک سویه از شیوه ها و تکنیک ها در تحقیقات می تواند منجر به سوء برداشت و تحلیل روایی تحقیق گردد. همچنین کنشهای قهرمانان و جایگاه زنان و مردان در قصه های فولکلوریک فارس بیانگر این نکته است که عمده کنشهای قهرمانان فردی، معطوف به هدف و بر اساس نیازهای مادی است. همچنین تعداد نقش زنان و مردان به عنوان قهرمان، در قصه های مورد بررسی برابر است. این امر می تواند مبین این نکته باشد که برخلاف تصور، در جامعه سنتی زنان مستوره و مغفول نیستند بلکه براین اساس می توان این باور را طرح نمود که براساس یافته های تحقیق، جامعه سنتی می تواند بستری برای ایجاد انگیزش و توسعه و حرکت به سوی جامعه نو انگاشته شود.
مناطق نقاط آغازین[1]
تعیین نقاط آغازین در مطالعات امکان سنجی احداث هتل های جدید، همواره مهم بوده است. این امکان ها احتمالاً مناطقی هستند که مردم برای آغاز سفرهایشان (توقف برای یک شب یا بیشتر) انتخاب خواهند کرد. با رشد جهانگردی مفهوم آغاز تغییر کرده است. مردم نقطة آغاز را به عنوان بخشی مهم از تجربة کلی مسافرت انتخاب می کنند.
به عنوان مثال. مسافران اروپایی به استرالیا یا استرالیایی های مسافر به اروپا، ممکن است در راه خود، در بالی، سنگاپور یا بانکوک به مدت پنج شب یا بیشتر توقف کنند، یا هنگامی که از مسیر دیگری مسافرت می کنند ممکن است در لوس آنجلس یا مکزیکوسیتی، یا هاوایی یا فیجی توقف کنند.
معیارهای تعیین نقطة شروع مسافرت در تورهای مسافرتی به چند مقصد[2] دارای اهمیت بسیاری است. تورها در جایی توقف می کنند که محل هایی برای دیدن و تماشا داشته باشد و یا بتوان کاری در آنجا انجام داد.
مقصدی که از پتانسیل بالایی جهت جذب جهانگردان برخوردار است، دارای جذابیت های مختلف جهانگردی از جهت جغرافیا و محیط می باشد. تعداد و میزان دقیق تسهیلات، خدمات و جاذبه هایی که بتوان از آن استفاده کرد، به آن مکان بستگی دارد. سه نوع محصول اصلی[3]، فرعی[4] یا گزینشی[5] وجود دارد.
محصول اصلی شامل انواع مناسب اسکان، تسهیلات تفریحی و رستوران ها و جاذبه های دیدنی است. محصول فرعی روی این محصول بنا شده است و دیگر تاسیسات جهانگردی به آن افزوده می شود. این امکانات عبارتند از: تاسیسات و محل های مختلف خوش منظره، تاریخی، فروشگاهی، تفریحی و … یک مقصد ایده آل مجموعه ای از کلیه این اجزا را ارائه می کند.
مجتمع های استراحتگاهی[6]
مناطق ویژه جهانگردی[7] از مجموعه استراحتگاه های مجهز تشکیل می شوند. این مناطق، جهانگردان را در یک جا نگاه می دارند، نیازهای زیربنایی را در یک جا متمرکز می کنند و به این ترتیب می توان تعداد زیادی هتل و واحدهای اسکان و پذیرایی را به سرعت در این مناطق، به شیوه ای هماهنگ شده احداث کرد.
این مناطق همچنین می توانند بین این توسعه و ترکیبی مناسب از خدمات تسهیلات حمایتی و مکمل، توازن برقرار کنند. این نوع مجتمع های استراحتگاهی نیازمند زمین به مساحت کافی هستند. باید زمین به قیمتی معقول و مناسب تهیه شود، زیرا این مجتمع ها در واقع زمین های توسعه یافته با تراکم نسبتاً پایینی هستند.
فهرست کنترل زیر حاوی یک جدول ارزیابی آثار زیست محیطی می باشد. یک جدول ارزیابی آثار زیست محیطی می باشد. یک جدول ارزیابی آثار زیست محیطی به منظور مقایسه و بررسی دقیق هزینه ها و منافع زیست محیطی یک طرح ویژة توسعه تهیه می شود. معیارهای همراه با جدول مزبور به شکلی کامل تر در فصل هفتم مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
خط مشی و راهبرد
سیاست های توسعه دقیق و مشخص. انعکاس سیاست های اعلام شدة جهانگردی. تعریف بازار، تعداد جهانگردانی که یک طرح جذب خواهد کرد. انواع گردشگران. فصلی بودن تقاضا.
نیازهای توسعه
تاسیسات زیربنایی جدید موردنیاز است- دفع فاضلاب و مواد زاید، آب، برق، جاده ها و مسیر دستیابی. تدارک و تأمین مالی این نیازها. پیوند پروژه با طرح توسعة حمل و نقل داخلی.
آثار زیست محیطی
آثار زیست محیطی طرح. تهیة جدول ارزیابی آثار زیست محیطی. تعهد به رعایت همة مقررات برنامه ریزی فیزیکی[8]. بررسی مفاهیم معماری، طراحی و مهندسی. نقش طرح در کیفیت کلی محیط زیست.
آثار اقتصادی
اندازه گیری آثار اقتصادی طرح. روش مورد استفاده و نتایج حاصله. منافع جامعة محلی. نقش آن در اقتصاد. اشتغال ایجاد شده.
آثار اجتماعی
مشاوره با جامعة محلی. تشکیل جلسات مشاوره توضیح و تبیین طرح. بازخور و واکنشها. میزان حمایت محلی.
مالکیت و مدیریت
مالکیت طرح- داخلی، خارجی، مشترک. مدیریت طرح، نوع شرکت و فعالیت چند ملیتی، ملی و غیره. سابقه و تجربیات قبلی. استفاده از نیروی انسانی. شغل های مستقیم ایجاد شده. کانال هایی بازاریابی[9] ایجاد شده. برآورد فروش. امکان سنجی مالی.
اگرچه هنوز هم برای حمل و نقل بار و جابه جایی مسافران از راه آهن استفاده می شود، ولی هواپیما و خودرو باعث شده اند که از سال های پس از جنگ جهانی دوم، راه آهن رونق خود را از دست بدهد. راه آهن، در سراسر تاریخچة زندگی خود، متحمل مسئله های زیادی شده است. برای مثال، نبودن یک استاندارد قابل قبول همگانی برای عرض راه آهن (به ویژه در ایالات متحده آمریکا) باعث شده است که هزینه های زیادی در این راه به مصرف برسد. گذشته از این تقاضاهای مختلف و نیازهای گوناگون مسافران، در مقایسه با مسافران هواپیما، باعث شده است که در طرح ریزی و نگهداری این وسیلة نقلیه مشکلات زیادی به وجود آید. هم چنین مسئله آب و هوا، و فرسایش خاک نیز از جمله مشکلات مهم این وسیلة نقلیه است. هزینة بالای نگهداری و سرمایه و نیروی کار برای ارائة خدمات لازم، باعث شده است که این وسیلة نقلیه هنوز هم به صورت یکی از وسایل پرهزینه باشد. کاهش مسافر و هزینة بالا نشان دهندة این است که بیشتر خط های راه آهن به کمک های حمایتی دولت نیازمند هستند.
از نخستین سال های سده نوزدهم، مسافران راه آهن با واگن هایی که 6/4 متر طول و 1/2 متر عرض داشتند، جابه جا می شدند. در حدود سال 1830 در آمریکا شرکت «بالتیمور و اوهایو»، مسافران را با واگن های 60 نفره جابه جا می کرد و این واگن ها تا 100 سال بعد به همان گونه مورد استفاده قرار گرفتند. در سال 1964 «پول من» واگن هایی را که دارای محل خواب بودند، به ثبت رساند. و در دهة 1930 راه آهن با سرعتی بیشتر و راحت تر مسافران را جابجا می کرد. نکتة جالب توجه این که با وجود پیشرفت هایی که در راه آهن صورت گرفته بود، به مرور این وسیله شهرت خود را از دست داده و جای خود را به هواپیما و خودرو می داد. در ایالات متحده آمریکا، دولت مرکزی از نظر اقتصادی به صنعت راه آهن کمک کرد و در سال 1971، با ایجاد یک شرکت خصوصی به نام «استراک»، کوشید تا با دادن یارانه های بسیار این صنعت را نجات دهد. در کانادا هم سیستمی مشابه، به نام «ویاریل» به وجود آمد.
بررسی نقش مطبوعات در توسعه سیاسی
سیرتحول تاریخی توسعه سیاسی:
مقوله توسعه سیاسی از اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 درچارچوب مطالعه سیاستهای تطبیقی مورد توجه دانشمندان علوم سیاسی قرارگرفت. از دوران پس از جنگ جهانی دوم نسبت به روند توسعه سیاسی و دگرگونیهای اجتماعی برخوردی خوشبینانه شده و محققین تحت تأثیر موفقیت ها و رونق اقتصادی که نصیب غرب بویژه آمریکا شده بود این مقوله را از بعد مثبت و امیدوارکننده مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. بهرحال علی رغم اینکه در دهه های 40 و 50 به ابعاد اقتصادی توسعه سیاسی توجه می شد، ولی از اواخر دهه 1960 محققین علوم سیاسی به پارامترهای اجتماعی و سیاسی بیش از عوامل و شاخصهای اقتصادی بها دادند. درمراحل بعد مفهوم توسعه سیاسی به نحوی از انحا بامقوله فرهنگ سیاسی گره خورد. زیرا گروهی از دانشمندان براین نظر بودند که چنانچه از طریق تجزیه و تحلیل فرهنگ سیاسی جوامع بتوان به متغیرهایی دست یافت که این عناصر را درجهت بهره گیری از تواناییهای نظام برای پاسخگویی بیشتر نسبت به نیازهای جامعه بکار انداخت، میتوان به تحقق توسعه سیاسی مطلوب امیدوار شد.
بنابراین فرهنگ سیاسی بعنوان یک عامل تأثیر گذار درفرآیند توسعه سیاسی جوامع ممکن است از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت بوده و از ساختارهای اجتماعی – سیاسی جوامع متاثر شده باشد. بطور کلی منظور از فرهنگ سیاسی نظام اعتقاداتی است که درباره الگوهای کنش و واکنش متقابل و نهادهای درونی شده سیاسی گفتگو می کند. فرهنگ سیاسی درباره وقایع که درجهان سیاست رخ می دهد صحبت نمیکند، ولی درباره اعتقادات و نظریاتی که درخصوص چنین رخدادهایی ابراز میشود صحبت می راند. چنین اعتقاداتی دارای گونه های متفاوت است. ممکنست «تجربی» باشد. بدین معنی که درباره آنچه که به وقوع می پیوندد ابراز میشود، یا ممکنست بعد «بیانی» باشد، بدین معنی که جنبه عاطفی و احساسی داشته باشد. از دهه 1970 برخی از محققین، توسعه را بیشتر از بعد بیرونی مورد توجه قرار دارند. از این دوران به بعد این مقوله عمدتاً درچارچوب نظریات «توسعه نیافتگی» و نیز «استقلال و وابستگی» عنوان شد.
بسیاری معتقدند که فرآیند نوسازی وتوسعه سیاسی خاص کشورهای توسعه نیافته یا دولتهایی است که هنوز مرحله «ملت سازی» را طی می کنند. «ایزن شتات» معتقد است که نوسازی سیاسی از قرن 17 دراروپای غربی آغاز شد و سپس به سایرکشورهای اروپایی و قاره آمریکا سرایت کرد.
بسیاری از دانشمندان معتقدند برغم وجود عوامل متفاوت فرهنگی، تاریخی و سنتی، دیر یا زود جوامع جهان سوم راهی را طی خواهند کرد که جوامع صنعتی غرب درقرون گذشته پیموده اند. دربرخی از مطالعات مزبور این تصور قوت میگیرد که جوامع صنعتی غرب نقش «رهبری» را برعهده دارند، در حالیکه کشورهای درحال توسعه تابعان بی چون و چرا هستند.
مطالب ذکر شده درمورد توسعه سیاسی از یک مشکل عام گرایی توسعه سیاسی رنج می برد. زیرا در واقع یک الگوی تک خطی و ثابت را مطرح می سازد که کشورهای دیگر و بویژه درحال توسعه و جهان سوم جهت نیل به توسعه سیاسی مجبور به عبور از محل تعیین شده هستند. این موضوع یک سری تعصبات مفهومی را توسط غربی ها در مورد توسعه سیاسی بیان می کند. بدین صورت که به واقعیات زندگی اجتماعی و سیاسی و پیچیدگی های دگرگونی های مستمر جوامع جهان سوم حساسیت اندکی را نشان می دهند. درمواقعی نیز که به این واقعیات و پیچیدگی ها پی می برند، سعی می کنند که آنها را بر مبنای تجارب تاریخی، اجتماعی و سیاسی کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی توضیح دهند.
ازسوی دیگر تعصبات ارزشی ناشی از خطای دو قطبی شدن «نسبت گرایی» و «نوگرایی» در توصیف توسعه سیاسی نقش دارد. براین اساس «نوگرایی» در زمینه اقتصاد و صنعت و سیاست بعنوان یک پدیده مثبت تلقی می شود؛ درحالیکه «سنت گرایی» به عقب ماندگی تعبیر می شود. بنابراین نوگرایی از ویژگی های جوامع صنعتی پیشرفته به شمار می رود.
مفهوم توسعه سیاسی
مفهوم توسعه سیاسی اززمان پیدایش اولین دیدگاهها درمورد آن از اواخر دهه 1950 تا به امروز به صورت های مختلف تعریف شده است. هریک از مفاهیم ارائه شده درمقاطع زمانی با تأکید بر یک سری از ویژگیها و ابعاد بوده که متأثر از شرایط اجتماعی و سیاسی جهان وتغییرات بوجود آمده است.
«لوسین بای» لازمه توسعه سیاسی را توسعه اداری و قانونی می داند و آنرا مترادف نوسازی سیاسی و تجهیز توده مردم عنوان کرده و مشارکت را لازمه توسعه سیاسی می داند.
وی درمجموع افزایش ظرفیت نظام را درپاسخگویی به نیازها و خواسته های مردم، تنوع ساختاری، تخصصی شدن ساختارها و همچنین افزایش مشارکت سیاسی را لازمه توسعه سیاسی می پندارد. «جمیزکلمن» افزایش کیفی ظرفیت سیاسی نظام را در تعریف خود مورد تأکید قرار می دهد به نظر وی توسعه سیاسی دستیابی به موقعیتی است که درآن یک نظام سیاسی به جستجوی آگاهانه و موفقیت آمیز برای افزوده شدن کیفی ظرفیت سیاسی خود، از طریق ایجاد نهادهای مؤثر و موفق نایل آید. در این تعریف از توسعه سیاسی به دو الگوی زیر توجه شده است:
الف: الگوهای جدید تجمع و رسوخ که قادر به تنظیم و درنظر گرفتن نقشهای افزاینده نظام باشد به وجود می آید.
ب: الگوهای جدید مشارکت و توزیع منابع، به حدی که کفایت پاسخگویی به تقاضاهای برابری طلبانه روی نظام را داشته باشد، ایجاد می گردد.
به نظر «کلمن» دستیابی نظام سیاسی به چنین ظرفیت عملکردی، عامل مؤثر در حل بحرانهای هویت و مشروعیت محسوب می گردد. «رونالد چیکلوت»معتقد است که نظریه های توسعه سیاسی را به قسمت یا گروه میتوان تقسیم کرد:
1- آن دسته که توسعه سیاسی را با دموکراسی مترادف می دانند.
2- آن دسته که برتغییر و توسعه سیاسی تمرکز تحقیقاتی را داشته اند.
3- آن دسته که به تجزیه و تحلیل بحران ها و مراحل تسلسلی توسعه سیاسی پرداخته اند.
مشروعیت سیاسی :
مشروعیت به معنای ظرفیت نظام سیاسی برای ایجاد و حفظ اعتقاد به این اصل است که نهادهای سیاسی موجود در جامعه ازصحت عمل برخوردار بوده تأسیس نهادهای مزبور به منظور رفع نیازهای جامعه می باشد. مشروعیت نظامهای سیاسی معاصر بیشتر معلول موفقیت آنها در حل و فصل اختلافات درونی سیستمها و ازمیان بردن تفرقه درجامعه است.
زمانی یک حکومت مشروع است که ارزشها و اندیشه های عموم مردم با ارزشها و اندیشه های نخبگان جامعه در تضاد نباشد مردم حکومت را از آن خود بدانند و حکومت نیز بطور نهادی شده و قانونی، خود را درمورد عملکردش دربرابر مردم پاسخگو بداند. مشروعیت سیاسی تابع کلیدی توسعه سیاسی است و تکامل سیاسی یک جامعه را روان می کند. تقارن منابع هیئت حاکمه با منابع و مصالح عمومی مردم، نشانه با اهمیتی از درجه اجماع نظری، نهادی شدن ارزشها میان اقشار جامعه و آرامش روابط مردم و حکومت است. بنابراین درهر جامعهای، معیاراندازه گیری مشروعیت سیاسی با جامعه دیگر متفاوت می شود. از این نقطه نظر، تنوع مشروعیت متناسب با فرهنگ حاکم برجامعه طبقه بندی می شود.
از دیدگاه دیگر، مفهوم مشروعیت سیاسی تنها به قانونی بودن قدرت سیاسی و منطبق بودن با ارزشهای حاکم محدود نمی شود. بلکه به کیفیت ارتباط بین حکومت کنندگان و حکومت شوندگان نیز گسترش می یابد.
مشارکت سیاسی:
مفهوم مشارکت به معنای شرکت دادن کلیه اعضای جامعه در استقرار و اداره امور نظام سیاسی است، اشکال مختلف مشارکتی بصورت شرکت در تصمیم گیریهای اجتماعی و سیاسی، انتخاب حکومت شوندگان از طریق رای دادن و شرکت در انتخابات تجلی می یابد. مشارکت مستلزم وجود برخی آزادیهای اساسی در جامعه است. بعبارت دیگر وجود چنین آزادیهایی فرصت عمل لازم را برای فرد و گروههای اجتماعی فراهم می آورد.
حدود مشارکت سیاسی ممکن است توسط عوامل متعددی محدودگردد. بخشی از محدودیت ها، مربوط به قوانینی است که بخشهایی از جمعیت را از مشارکت سیاسی محروم میکند، اما مانع اصلی مشارکت در دنیای امروز محدودیت قانونی نیست بلکه عامل اصلی به انگیزش ها، امکانات و فرصتهای افراد جامعه برای مشارکت مربوط می شود.
درواقع صرف مشارکت سیاسی مبین ماهیت نظام سیاسی نیست. به همین خاطر باید توجه داشت که رقابت سیاسی و ایدئولوژیک مهمترین ویژگی نظام سیاسی توسعه یافته است. با این حال هرچه امکان رقابت سیاسی بیشتر باشد و نیز هرچه دامنه مشارکت سیاسی گسترده تر شود و موانع کمتری برسرراه مشارکت وجود داشته باشد می توان گفت که نظام سیاسی توسعه یافته تر است.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
سیر تحول تاریخی توسعه سیاسی................................................................... 1
مفهوم توسعه سیاسی ..................................................................................... 3
شاخصهای توسعه سیاسی ............................................................................. 9
الف.ساخت اجتماعی ......................................................................................... 10
ب.ساخت سیاسی ............................................................................................. 11
ج.فرهنگی سیاسی............................................................................................. 12
د.رفتاری سیاسی.............................................................................................. 13
ه.فرآیند سیاسی................................................................................................ 14
جامعه پذیری سیاسی....................................................................................... 15
الف.گروههای نخستین ..................................................................................... 17
ب.گروههای دومین........................................................................................... 18
مشروعیت سیاسی ........................................................................................... 20
مشارکت سیاسی............................................................................................... 21
مطبوعات و توسعه سیاسی.............................................................................. 22
ارتباطات سیاسی............................................................................................... 22
|
نقش مطبوعات و توسعه سیاسی ..................................................................... 26
جامعه پذیری سیاسی و مطبوعات.................................................................... 30
مطبوعات و دموکراسی..................................................................................... 21
مطبوعات وایجاد مشروعیت ............................................................................ 32
نقش مطبوعات درایجاد مشارکت..................................................................... 33
نقش مطبوعات درایجاد فضای عمومی ........................................................... 34
|
منابع.................................................................................................................. 36
|
ایمانول والرشتاین یکی از شخصیتهای مهم در مطالعات اجتماعی، به ویژه جامعه شناسی و نظریه پردازی توسعه است. وی پایه گذار نظریه نظام جهانی و از پیشتازان نظریه پردازی در توسعه است. نظریه نظام جهانی پیوند آشکاری با مکتب وابستگی داشت این نظریه زمانی مطرح شد که اختلافات شدیدی میان مکاتب نوسازی و وابستگی بوقوع پیوسته بود، عده ایی به این نتیجه رسیدند برای نشان دادن راه توسعه به کشورهای جهان سوم در چارچوب دیدگاه وابستگی نمی توان به بسیاری از فعالیتهای جدید اقتصاد جهانی سرمایه داری دست زد از این رو نظریه نظام جهانی را مطرح کردند. خصیصة اساسی این نظریه کل گرایی آن می باشد این نظریه اقتصاد جهانی را به عنوان واحد تحلیل نظام جهانی در نظر گرفته است ویژگی ذاتی اقتصاد جهانی انباشت سرمایه است که به صورت انحصاری در دست عده ایی خاص است از این رو برای بسیاری از جوامع بحران پیش خواهد آمد و راه گریز از این بحران را برای این جوامع، مبارزات سیاسی می دانند و این در حالی است که نظریه مکتب وابستگی جوامع استثمار شده را محکوم به توسعه نیافتگی می دانند اما نظریه پردازان نظام جهانی با این قضیه مخالفند و نسبته به آیندة این کشورها تصویر بدبینانه ایی ندارند و معتقدند که این جوامع نیز می توانند به توسعه برسند.
مقدمه
بسیاری از نظریه های جامعه شناسی به بررسی مباحث و افکار مارکس پرداخته اند و هر کدام از اینها ادعا می کنند که وارث راستین نظریه مارکس هستند، اما بین اینها اختلافات عمیقی وجود دارد از جمله این نظریات می توان به جبر گرایان اقتصادی، مارکسیسم هگلی، مکتب انتقادی یا فرانکفورت و نومارکسیستها اشاره کرد. در قمستی از مباحث نومارکسیستی، اندیشمندانی وجود دارند که مباحث اقتصادی را به جامعه شناسی پیوند می دهند که از میان آنها می توان به باران، سوییزی و بریورمن اشاره کرد، اما گروهی دیگر هستند که در زمینه مارکسیسم تاریخی کارهایی را انجام دادهاند. از جمله آنها می توان به والرشتاین که نظریه نظام جهانی را مطرح کرد ا شاره نمود. (رتیزر، 188:1377)
دو جریان فکری تا آغاز دهه 70 بر عرصه های اقتصادی، اجتماعی و نظریه های علمی تسلط داشتند، یک جریان فکری به تفسیرهای رایج و کلاسیک مکاتب نوسازی و وابستگی در تغییر اجتماعی به معنای عام و توسعه به معنای خاص مربوط می شد و جریان فکری دیگری همه ابزارها وشیوههای بررسی علمی در عرصه علوم اجتماعی را شامل می شد که تا آن زمان بر جریان تفکر مطالعات کلاسیک علوم اجتماعی سیطره داشت که با مطرح شدن نظریه نظام جهانی عرصه بر این دو جریان فکری تنگ شد و نظریه نظامی جهانی واکنشی نظام مند نسبت به اینها بوجود آورد و اینها را به چالش کشاند. (اولرشتاین a : 122:1377)
والرشتاین در دهة 1960 به عنوان متخصص آفریقا آوازه ای به هم زد، مهم ترین خدمت او به جامعه شناسی، کتاب نظام نوین جهانی است. این کتاب توفیقی فوری به دست آورد. نظام نوین جهانی با استقبال جهانی روبه رو گشت و به نه زبان ترجمه شد. در 1975، جایزة پر حیثیت سوروکین به خطر کتاب نظام نوین جهانی، نصیب والرشتاین شد. از آن به بعد، همچنان کار در دربارة این موضوع را ادامه داد.
(رتیزر، 250:1377)
نظریه نظام جهانی والرشتاین در احیای تحقیق تاریخ نظری نقش بسیار مهمی داشته است اهمیت این نظریه به حدی است که هم اکنون به یکی از کانونهای تفکر و تحقیق در جامعه شناسی تبدیل شده است.
چهار چوب نظری:
ریشه فکری مکتب نظام جهانی از دو منبع فکری عمده یعنی ادبیات نئومارکیستی در زمینه توسعه و مکتب فرانسوی سالگشت می باشد. والرشتاین بسیاری از مفاهیم وابستگی را در نظریه نظام جهانی پذیرفته است اما در ادامة راه مسیر خود را جدا نمود و تفاوتهایی بین آنها دیده شود (سو، 210:1380). واحد تحلیل در نظریه نظام جهانی، کل نظام جهانی است این دیدگاه کل نگر است در حالی که واحد تحلیل در نظریه وابستگی، کشورهای ملی می باشند در حالی که نظریة نظام جهانی کل جهان را مورد مطالعه قرار داده است اما مکتب وابستگی کانون مطالعة خود را روی کشورهای پیرامون قرار داده است. تفاوت دیگری که بین این دو مکتب وجود دارد این است که مکتب وابستگی برای استعمار کشورهای پیرامون که در نتیجه آن توسعه نیافته می شوند راه گریزی را نمی بیند در حالی که نظریه نظام جهانی زیربار مواضع تعیین گرایانه نمیرود (سو، 1380: 40-237 ، به نقل از ازکیا). از دیگر منافع فکری نظام جهانی مکتب سالگشت یا «آنالز» است این مکتب به عنوان یک واکنش اعتراض آمیز در مقابل تخصصی شدن بیش از حد رشته های علوم اجتماعی از حوزه های رسمی دانشگاهی بوجود آمد. (سو، 1380: 210).
جامعه شناسان کلاسیکی همچون وبر و مارکس در جریان فکری اندیشة والر اشتاین تأثیر داشته اند. والرشتاین مفهوم اقتصاد جهانی سرمایه داری را از این دو اخذ کرده است. وی مفاهیم سرمایه داری، روابط و مناسبات تولید و انباشت سرمایه در حرکت تاریخ را از مارکسیم گرفته است. (ازکیا، 304:1384)
والرشتاین نظریه نظام جهانی را در اوایل دهه 1970 ارائه کرد وی به مفهوم اقتصاد جهانی اشاره می کند و معتقد است که جهان جدید از یک اقتصاد جهانی سرمایهداری تشکیل شده است و دولتهای ملی بخش هایی از یک کل هستند و برای فهم تعارضهای طبقاتی داخلی و نزاع های سیاسی یک دولت می بایست که اقتصاد جهانی را بشناسیم. اندیشه تاریخی والرشتاین در قالب تحلیل تاریخی – ترکیبی به کار گرفته شده است او سعی می کند که توسعه نامتوازن سرمایه داری را از جنبه های مختلف اقتصادی و اجتماعی بشناسد و نیز تکامل تاریخی هر کشور یا منطقه را در یک قالب زمانی بگنجاند. (از کیا، 306:1384)
روش شناسی نظام جهانی
یکی از اصول اساسی نظریة نظام جهانی کل گرایی آن می باشند والرشتاین روش شناخت بسیار از تحقیقات علمی را مورد انتقاد قرار می دهد و به نظر وی این شیوه بررسی آنها به دلیل «تحدید و نه ترغیب» بسیاری از پرسشهای تحقیقی و هم به خاطر ضعف آنها در طرح عقلانی گرینه های واقعی تاریخی که وجود دارند قابل نقد می باشند. (سو، 1380: 13-212، به نقل از ازکیا)
نظریه عمومی سیستمها با این ویژگی که تفکیک و تخصصی شدن علوم و حیطه های علمی شیوه ای مناسبی نیست بر نظر نظام جهانی تاثیر داشته است. در نگاه تئوری سیستم ها تخصصی شدن علوم موجب جزیی نگریی و سطحی اندیشی در بسیاری ا ز موارد می شود که برای عرصه های علمی این زیانبار می باشد به عقیده والرشتاین علوم اجتماعی، شامل انسان شناسی، اقتصاد، جغرافیا، علوم سیاسی و جامعه شناسی رشته های مجزایی نیستند و این نوع تقسیم بندی ها غیر منطقی است و به نظر او تاریخ و علوم اجتماعی یک امر واحدی است و آن هم علم اجتماعی تاریخی است. این کلی گرایی نیز چالش هایی را بوجود آورد زیرا با مطالعات منطقه ای تطبیق نداشت و نظریه نظام جهانی را به عنوان یک تئوری کلان که هم با واقعیت سروکار دارد و هم در یک سطح کلان می تواند آنها را در یک کلیت تاریخی اجتماعی جای دهد، مطرح کرد. (ازکیا، 1384: 9-308)
راهبردهای ارتقاء از موقعیت نیمه پیرامونی به مرکزی:
زمانی بسیاری از کشورهایی که هم اکنون در موقعیت مرکزی هستند خود نیمه پیرامون بوده اند و از راه های گوناگون به این موقعیت کنونی رسیده اند به نظر والرشتاین، عامل اساسی این تغییر موقعیت، در اختیار داشتن بازار بزرگ است که بتواند کاربرد فن آوری پیشرفته را توجیه نماید که در راستای آن هزینة بسیار کمتری برای کشورهای نیمه پیرامونی دارد. در مجموع کشورهای نیمه پیرامونی میتوانند با استفاده از یکی از راهای زیر، بازار محصولات ملی خود را گسترش دهند.
1- یکی از این شیوه ها گسترش مرزهای سیاسی است به گونه ایی که کشورهای نیمه پیرامونی از طریق مشارکت یا تسلط بر دیگر کشورها می توانند بازار داخلی خود را گسترش دهند.
2- یکی دیگر از این راهها بوجود آوردن نظام مالیاتی و تعرفه ایی برای کالاهای وارداتی از دیگر کشورها می باشد.
3- سیاستهایی را به وجود آورد که تولیدات ملی بتوانند توان رقابت را از هر نظر با کالاهای وارداتی داشته باشند به عنوان مثال این دولتها می توانند با اختصاص کمکهای مالی هزینه های تولید را پایین آورد. و به طور غیر مستقیم باعث افزایش قمیت کالاهای وارداتی شوند و...
4- کشورهای نیمه پیرامون می توانند با ارتقاء سطح دستمزدها، قدرت خرید را در داخل بالاببرند این سیاستها قابلیت ترکیب را نیز دارا هستند و می توان در یک کشور نیمه پیرامون از یک یا چند گونه از نوع شیوه ها استفاده نمود.
(سو، 1380: 225)
انتقاد وارده بر نظریه نظام جهانی:
امروزه نظریه نظام جهانی منبع اصلی ایده های نو و تحقیقات تاریخی است و با این وجود انتقاداتی نیز بر آن وارد شده است:
1- تصلب و شی گونگی: یکی از انتقادهایی که به این نظریه شده است این می باشد که والراشتاین دنباله رو راه پاسوز بوده است و معتقدند که والراشتاین به نظام جهانی جسمیت بخشیده است مثلاً می گویند والراشتاین در تقسیم بندی مناطق جهانی هر منطقه از نظام جهانی را دارای کاردکرد خاص می داند،؟
(ازکیا، 1384: 349)
در پاسخ به این انتقاد گفته شده است که نظام جهانی یک مفهوم مجسم نیست، بلکه «هدف دیدگاه نظام جهانی این است که واحدهای تحلیل را برای ترسیم یک بنای یکپارچه در طول جریان تحقیق با هم ترکیب می نماید» خود والرشتاین نیز می گوید که نظام جهانی تنها «ارائه یک دسته فرضیات در چارچوب تحلیل نظام جهانی بوده است که این فرضیات را می تواند، اثبات یا اصلاح و تجدید نظر کرد و چیزی که در این بین ارزش دارد این است که تعریف و تشریح واحدهای تحلیل یعنی نظام های تاریخی به اهداف اصلی فعالیت علمی تبدیل می شود» (سو، 271:1380)
2- غفلت از موارد خاص توسعه در تاریخ: سطح تحلیل نظام جهانی کلی است و به مسائل دورنی و جزء اهمیت نداده است از این رو به این موضوع ایراد گرفتهاند. (ازکیا، 1384: 350)
در پاسخ به این انتقاد بیان شده است که گرچه نظام جهانی عموماً توجه خود را پویشهای جهانی معطوف ساخته است، اما این تأکید نباید اندیشمندان را از تلاش برای تطبیق این دیدگاه با موارد خاص توسعه در سطوح ملی و محلی باز دارد.
(سو، 1380: 272)
3- تحلیل اقشار اجتماعی: یکی از انتقاداتی که به این نظریه شده است این می باشد که طبقات و ستیزهای اجتماعی در جریان تولید در این نظریه به دست فراموشی سپرده شده است (راش ، 1377: 261، به نقل از ازکیا) والراشتاین در پاسخ به این انتقاد این موضع گیری منتقدان را رد می کند و بیان می کند. «نه تنها تصور واقعی من این است که مبارزات طبقاتی در پویش های سرمایه داری از نقش بسیار مهمی برخودارند بلکه مهم ترین و چشم گیر ترین بخش کتاب خود، را نیز به تحلیل علت همسانی های اشکال مبارزات طبقاتی اختصاص داده ام» والرشتاین یک جبش جهان شمول مبارزه طبقاتی را یک ضرورت می داند.
(سو، 1380: 273)
بررسی موانع ساختاری توسعه سیاسی در عربستان سعودی
طرح مسئله (مقدمه):
جامعة توسعه یافته، جامعه ای است که در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تکنولوژی و سیاسی دچار تحول و دگرگونی شده است. در حوزة سیاسی جامعة نوساز و توسعه یافته دارای ویژگیهای خاصی از جمله تغییر فرهنگ سیاسی مردم و دگرگونی روابط مبتنی بر قدرت، تغییر ساختارها و پیدایش نهادهای اجتماعی، سیاسی جدید و تغییر در بنیانها و سیستم حقوقی روبه روست. توفیق در امر توسعه موجب تمایز کشورها از یکدیگر با عناوینی چون کشورهای توسعه یافته یا پیشرفته و کشورهای توسعه نیافته یا عقب مانده میشود. اکثر کشورهای توسعه نیافته به ضرورت توسعة سیاسی پی برده اند. چرا که تحولات عمومی جهان، دگرگونیهای اقتصادی- اجتماعی، شهری شدن، گسترش و پیچیدگی ارتباطات در جهان امروزی و افزایش سطح سواد و فرهنگ جوامع و … جملگی عامل رشد و آگاهی سیاسی مردم شده و تقاضا برای مشارکت سیاسی را افزایش می دهند. در صورتیکه ساختارهای سیاسی جوامع همگام با افزایش رشد و آگاهی سیاسی به بسط و افزایش امکانات پاسخگویی نپردازند، ثبات سیاسی جوامع به مخاطره می افتد. اگر بین تحولات اقتصادی، اجتماعی با تحولات سیاسی هماهنگی و همگامی وجود نداشته باشد، تضاد و تعارض شدیدی در جوامع ایجاد میشود که میتواند موجبات فروپاشی نظامهای سیاسی را فراهم نماید. از این رو اکثر کشورها، با ساختارهای سیاسی سنتی به ضرورت ایجاد توسعه و نوسازی سیاسی ولو به ظاهر پی برده و درصدد ایجاد تغییرات سیاسی برآمده اند. زیرا توسعة سیاسی وضعیتی است که در آن یک نظام سیاسی با اتخاذ سیاستهای روشن و کارشناسانه و ایجاد نهادهای مؤثر برای پاسخگویی به نیازهای جامعه ظرفیت سیاسی خود را افزایش بدهد. در چنین نظامی مشارکت افراد، انفکاک ساختاری و حاکمیت قانون دیده میشود و دموکراسی شیوة رسوم حکومتی آن جامعه بوده است. در پادشاهی عربستان سعودی خصوصاً در چند سالة اخیر یک سلسله رفرمها و تحولات جدید در جهت تجدیدبنای ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دیده میشود. اقدامات و اصلاحات مزبور قاعدتاً می بایست تغییر ساختارها و ثبات سیاسی عربستان از شکل سنتی به فرهنگی مدرن را منجر و باعث توسعة سیاسی عربستان شود اما در واقع چنین نشده است.
فرضیة تحقیق:
ساخت سیاسی عربستان و روابط مبتنی بر قدرت هیأت حاکمه در عربستان مانع اصلی توسعة سیاسی بوده است. چرا که ساختار سیاسی عربستان سنتی میباشد. بنابراین کلیة اقدامات و اصلاحات انجام شده قاعدتاً می بایست با نگرش سنتی توأم باشد نه اصلاحاتی عمیق و بنیانی.
سؤال اصلی:
موانع ساختاری توسعة سیاسی در عربستان سعودی کدامند؟
سؤالات فرعی:
1- توسعة سیاسی چیست؟
2- نقش عوامل اجتماعی و بین المللی در عدم توسعه سیاسی عربستان چیست؟
3- نقش حکومت در این راستا چه می باشد؟
هدف تحقیق:
این پژوهش میخواهد نشان دهد که باورهای سنتی (اندیشه ها و فرهنگ سنت گرایانه) چگونه میتواند مانع توسعة سیاسی گردد.
موانع و مشکلات تحقیق:
عدم وجود منابع تخصصی کافی و موردنیاز در کتابخانه ها در خصوص ساختار سیاسی عربستان سعودی و به روز نبودن، علمی نبودن و عدم جامعیت آنها.
سازماندهی تحقیق:
در فصل اول به تعریف توسعة سیاسی، شاخصهای توسعه و برداشتهای مختلفی که از مفهوم آنان وجود دارد پرداخته و سپس موانع سه گانه در توسعة سیاسی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
فصل دوم به بررسی موانع موجود در راه توسعة سیاسی عربستان که مربوط به جامعة مدنی است، می پردازد. در این فصل ابتدا موانع اجتماعی نظیر: وهابیت، فرهنگ سیاسی زنان در عربستان، مطبوعات، طبقة متوسط عربستان مورد بررسی قرار میگیرد. و در قسمت دوم همین فصل به موانع خارجی یا بین المللی توسعة سیاسی عربستان پرداخته خواهد شد.
در فصل سوم حکومت به عنوان مانع توسعة سیاسی فرض شده است. در این قسمت بررسی ساخت قدرت در عربستان سعودی، ابزارها و شیوه های اعمال قدرت، بررسی ایدئولوژی وهابیت به عنوان ابزار و نفت مهمترین ستونی که بنیان نظام آل سعود بر آن استوار است مورد بحث قرار میگیرد. در قسمت بعدی همین فصل روند اصلاحات سیاسی در عربستان بررسی خواهد شد در این رابطه حوزة جامعه و محیط بین المللی و حکومت به عنوان اصلی ترین مانع توسعة سیاسی مطرح میشود. و در بخش پایانی به ارائه نتیجة نهایی از بحث و تطابق مباحث تئوریک با مباحث تاریخی و عملی خواهیم پرداخت.
روش تحقیق:
روش جمع آوری اطلاعات این پژوهش منابع کتابخانه ای میباشد.
اهمیت تحقیق:
این پژوهش میخواهد نشان دهد که چه عواملی مانع توسعه سیاسی است و چگونه میتوان به توسعة سیاسی رسید.
فصل اول- کلیات
دیدگاههای نظری در مورد موانع ساختاری توسعة سیاسی
مفهوم توسعة سیاسی:
به طور یقین اگر علل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بین المللی، عدم توسعه و موانع توسعه در یک کشور مورد بحث قرار نگیرد، توسعه شناخته نخواهد شد.
قبل از تعریف توسعة سیاسی باید دید که توسعه چیست؟ در یک تعریف کوتاه و خلاصه، توسعه یک دگرگونی عمیق سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. این دگرگونی مربوط به انسان و جامعه است. هنگامی حرکت توسعه درست انجام خواهد گرفت که با معیارهای ارزشی جامعة انسانی سازگار باشد. مایکل تودارو توسعه را پدیده ای صرفاً اقتصادی نمی داند و معتقد است توسعه باید به عنوان جریانی چند بعدی که مستلزم تجدید سازمان و جهت گیری مجموعه نظام اقتصادی و اجتماعی کشور است، مورد توجه قرار گیرد.[1]
بحث ما در ارتباط با توسعة سیاسی است. از یک دیدگاه توسعة سیاسی دارای دو مفهوم است: 1- وجود رقابت ایدئولوژیک در جامعه، زمانی که نه تنها گروهها، بلکه ایدئولوژیهای متفاوت بتوانند با یکدیگر رقابت کنند. ممکن است این رقابت در درجة اول بین نخبگان (الیت) جامعه باشد و لازم نیست که رقابت در مرحلة اول توده ای باشد. کمااینکه در کشورهای توسعه یافته نیز در اوایل کار بین نخبگان رقابت ایجاد شد.
2- مشارکت با هم در سطح گروههای برگزیده یعنی باز بودن نظام سیاسی به نحوی که نوعی گردش نخبگان در جامعه صورت پذیرد و جامعة سیاسی راکد و فاسد نشود. با توجه به تعاریف فوق، منطقاً به نظر می رسد که برای نائل شدن به توسعة سیاسی، نوع خاصی از نظام سیاسی لازم است.[2] در غرب توسعة اقتصادی، شیوة دموکراتیک و در بعضی از کشورهای دیگر به شیوه های اجبارآمیز و یا توسط حکومتهای اصلاح طلب و یا توسط انقلاب تحقق پیدا کرده است. بنابراین توسعة اقتصادی همراه و ملازم با انواع نظامهای سیاسی رخ میدهد. با توجه به تعاریف گذشته از توسعه سیاسی اجرای رشد سیاسی امکانپذیر نیست، مگر آنکه نوع خاصی از نظام سیاسی موجود باشد.[3]
تعریفی دیگر: توسعه سیاسی فرایندی است که طی آن مجموعه نظام از آنچنان فرهنگ خود فزاینده و ظرفیت هماهنگ ساز و توان سازگاری برخوردار باشد که بتواند ثبات و تعادل و مشروعیت سیاسی خود را حفظ کند.
تعریفی دیگر: دستیابی به موقعیتی است که طی آن یک نظام سیاسی به جستجوی آگاهانه و موفقیت آمیز برای افزون شدن کیفی ظرفیت سیاسی خود از طریق ایجاد نهادهای مؤثر و موفق نائل آید.
طبقة متوسط:
تقسیم جامعه به طبقات و قشرها یکی از ویژگیهای بارز و تقریباً عمومی ساختار اجتماعی است که همواره توجه نظریه پردازان را جلب کرده است. توسعة سیاسی جز مشارکت گروههای اجتماعی در صحنة سیاسی میسر نخواهد شد. طبقه متوسط در بحث توسعة سیاسی دموکراتیک از جایگاه ویژهای برخوردار است. رشد طبقات متوسط جدید، شامل کارکنان اداری، ناظران، مدیران، دانشمندان سیاسی و (خدمات مربوط به رفاه اجتماعی، تفریحات و فعالیتهای فراغتی) ناشی از توسعه اقتصادی میباشد.[4] حکام سعودی با پشتوانة دلارهای نفتی درصد برآمدند افرادها را که دارای همان فرهنگ سنتی و قبیلهای بودند، تشویق به فراگیری مهارتها و دانشهای نوین غربی بنمایانند. این طبقه که «طبقة متوسط جدید» نام دارد و اکنون وارد بازار کار شده و حتی پستهای حساس رانیز در نظام سیاسی حاکم بر عهده گرفتهاند.
در کنار آن طبقة متوسط شهری وجود دارد که همان مهاجران روستائی که به شهرها آمدند و افراد تحصیلکرده و متخصصان و کارمندان هستند. طبقة متوسط جدید به دو دستة مذهبیون و غیر مذهبیون تقسیم میگردد. از طبقهای که گرایشات مذهبی دارند قبلاً نام برده شد. (جریان شدن مذهبیون که خواهان تغییر و تحول در اوضاع سیاسی عربستان میباشند) از غیرمذهبیها میتوان طیف لیبرالها یا اصلاح طلبان را نام برد. لیبرالها و آزادیخواهان بر خلاف سنت گریان (اسلام گرایان) قوانین و مقررات جاری متکی بر اسلام سعودی را مانع پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور تلقی میکنند.[5]
لیبرالها بیشتر با سلفیها درگیرند و فعالیت مبارزاتی و اصلاح طلبانه آنان دو سویه است، از یک سو رژیم آل سعود را برای انجام اصلاحات زیر فشار قرار میدهند واز سوی دیگر با عقاید متجرانه سلفی مبارزه میکنند به هر حال لیبرالها خواهان تغییرات اصلی در کشورند ولی تغییراتی که مدنظر آنها است بر اساسن
ارزشهاس اسلامی نمیباشد.
ب- موانع خارجی یا بینالمللی :
در فصل اول در برسی علل و یا موانع توسعة سیاسی، به موانع خارجی یا بینالمللی اشاره گردید. در واقع این مانع، دخالت و نفوذ کشورهای خارجی میباشد که موجب سلطه و وابستگی کشور میشود. در حال حاضر کشور عربستان شدیداً به آمریکا و غرب وابسته است. اهدافاصلی آمریکا وغرب در منطقه، بهخصوص عربستان عبارتند از:
1- تأمین نفت موردنیاز صنایع و اقتصاد خود به کمترین قیمت و با سهولت هرچه بیشتر 2- فروش کالاهای معرفی واسلحه و تجهیزات نظامی 3- ممانعت از شکلگیری جنبشهای اسلامی رادیکال4- امنیت اسرائیل 5- مهار ایران (نقش عربستان در رابطه با کاهش قیمت نفت به خصوص در جنگ ایران و عراق )
فصل سوم
ساخت حکومت به عنوان مانع توسعة سیاسی
ساختار قدرت سیاسی در عربستان:
میشل هودسن یکی از محققان مسائل سیاسی جهان عرب حاکیت سنتی را به 4 دسته تقسیم کرده است :
1- حکومت پدرسالارانه 2- حکومت شورائی 3- حکومت اسلامی 4- حکومت فئودالی
عربستان سعودی به طور مشخص از سیستم پدرسالاری با یک رابطه محکم و نزدیک بهرهمند است. در این کشور خانوده سلطنتی که از قدرت بهرهمندند براساس اشکال خویشاوندی پدرسالارانه، کارهای شورائی، قبیلهای قوانین اسلامی و حمایت فئودالها، حکومت را بر عهده دارند در رأس هرم قدرت شاه و جناحهای قدرتمند قرار دارند که فرمان آنها حکم قانون را داشته و همة افراد و گروههایی که زیر سلسله مراتب قرار دارند مجبور به پذیرش و اجرای فرامین آنان هستند. آل سعود برای رسیدن به مقاصد خود از ابزارهای مختلفی استفاده میکند که مهمترین آن نیروهای مسلح و مذهب است که در این راستا ایدئولوژی وهابیت پشتوانه آن است. نفت و عواید آن امکانات مالی فراوانی را به آل سعود برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی در داخل و خارج می دهد. حرکت جامعة مدنی عربستان به سمت نوسازی و توسعه، نه تنها تحول در ساخت سیاسی عربستان از نظر تمرکززدایی و دخالت مردم ایجاد نکرد، بلکه موجب تداوم، بهانهیابی حکومت آل سعود برای تداوم ساخت مطلق حکومت بوده است. در واقع باعث تکامل حکومت عربستان به سمت مطلق گرایی شده است. و نه تنها حیات اقتصادی بلکه حیات سیاسی – اجتماعی و فرهنگی جامعه را در کنترل شدید خود گرفته است.
سیستم حکومتی :
حکومت عربستان به صورت نظام پادشاهی است که بر سه قوه نظارت دارد، و شخص شاه متصدی پست نخست وزیری میباشد و ولیعهد نیز در کارهای حساس مملکتی دخالت تام دارد. بعد از در پادشاه برادر و ولیعهد مقام نایب اول نخست وزیری را نیز دارد و نایب دوم نخست وزیری فرزند بعد از ولیعهد و در حقیقت جانشین دوم پادشاه می باشد که اکثراً جلسات دولت به ریاست یکی از این 2 نفر تشکیل دارد. پادشاه خود فرمانده کل قوای مسلح، رئیس شورای عالی دانشگاهها، رئیس شورای عالی نفت و رئیس دانشگاه اسلامی مدینه میباشد.1 سیستم دولت شخصی و سنتی است، افراد این خاندان فرمانروایان مطلق بوده و از انتقاد پذیری به دورند.
الف- جناحهای موجود در رأس قدرت
در یک تقسیم بندی سیاسی میتوان گفت که هم اکنون 3 گروه عمده برعربستان حکومت میکنند.
سدیریها:
سدیریها، یکی از قبایل مهم و بزرگ عربستان سعودی محسوب میشوند، سرزمین آنان شامل منطقه گسترهای است که در شمال و شمالشرقی ریاض قرار دارد. ایشان از وفاداران اولیه آل سعود بودند. هم اکنون این گروه ارکان اصلی قدرت را قبضه کردهاند. فهد در مقام پادشاه و شاهزاده سلطان با اشغال پست وزارت دفاع از زمان فیصل تاکنون قدرتهای نظامی کشور را در دست دارد.
جناح رقیب:
جناح دوم ، جناح عبدالله است. امیر عبدالله ولیعهد کنونی عربستان است، این جناح اصلی مخالف فهدو سدیریها میباشد و از تعدادهای شاهزادگان مخالف و ناراضی از فهد تشکیل شده است. دو اهرم قدرت امیر عبدالله یکی ولیعهد و دیگری ریاست گارد ملی میباشد که یک نیروی نظامی و نیرومند است و به موازات ارتش عربستان قراردارد. فهد همواره در صدد بوده است یکی از برادران دیگرش را جای امیرعبدالله ولیعهد کند.
جناح سوم – جناح آل فیصل
قدرت کنونی این جناح از جانب مراکز دینی وعلمای وهابی است. در رأس این گروه سلطان عبدالعزیز قرار دارد که برادر تنی ملک فهد است. از آنجا که امیر عبدالله احساسات چندان مثبتی به آمریکا نداشته و تمایلات بیش از حد عربی دارد. آمریکاییها خواهان آنند که سلطان عبدالعزیز جای امیرعبدالله را بگیرد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
طرح مسئله (مقدمه)............................................................................................... 1
فرضیه تحقیق........................................................................................................ 2
سؤال اصلی........................................................................................................... 2
سؤال فرعی........................................................................................................... 2
هدف تحقیق............................................................................................................ 3
موانع و مشکلات تحقیق......................................................................................... 3
سازماندهی تحقیق................................................................................................. 3
روش تحقیق........................................................................................................... 4
اهمیت تحقیق.......................................................................................................... 4
فصل اول- کلیات................................................................................................... 5
دیدگاههای نظری در مورد موانع ساختاری توسعة سیاسی................................ 5
مفهوم توسعة سیاسی........................................................................................... 5
شاخصهای توسعة سیاسی................................................................................... 9
رهبران سیاسی...................................................................................................... 9
منافع ملی و اصل پاسخگویی................................................................................. 10
حاکمیت قانون........................................................................................................ 11
مشارکت سیاسی................................................................................................... 11
دگرگونی در ساختار اجتماعی............................................................................... 13
رابطة دین و توسعة سیاسی.................................................................................. 13
سطوح سه گانة موانع توسعة سیاسی................................................................... 14
الف- موانع ساختاری سیاسی............................................................................... 14
ب- ساخت اجتماعی به عنوان مانع توسعة سیاسی.............................................. 14
ج- موانع خارجی یا بین المللی توسعة سیاسی...................................................... 14
فصل دوم- موانع اجتماعی یا بین المللی توسعة سیاسی در عربستان سعودی... 15
الف- موانع اجتماعی (بررسی نقش وهابیت در عدم توسعة سیاسی عربستان)... 15
ماهیت درونی وهابیت............................................................................................ 16
جریانهای مختلف وهابی در عربستان................................................................... 18
ضعف در آگاهیهای سیاسی.................................................................................. 21
زن در عربستان سعودی...................................................................................... 23
نقش مطبوعات در عربستان سعودی.................................................................... 24
طبقة متوسط.......................................................................................................... 25
موانع خارجی یا بین المللی.................................................................................... 26
فصل سوم- ساخت حکومت به عنوان مانع توسعة سیاسی................................. 27
ساختار قدرت سیاسی در عربستان...................................................................... 27
سیستم حکومتی..................................................................................................... 28
الف- جناحهای موجود در رأس قدرت................................................................. 28
سدریها.................................................................................................................. 28
جناح رقیب............................................................................................................. 29
جناح سوم- جناح آل فیصل................................................................................... 29
ب- مذهب وهابیت به عنوان ابزار......................................................................... 29
ج- نفت- رکن اساسی ساختار سیاسی عربستان.................................................. 32
د- نیروهای مسلح................................................................................................. 32
نتیجه گیری............................................................................................................ 34
منابع و مأخذ......................................................................................................... 37
گزارش کارآموزی رنگرزی، چاپ و تکمیل کالای نساجی در واحد طرح و توسعه ریسندگی و بافندگی کاشان
مجموعه ای که در پیش رو دارید، خلاصه ای از فعالیتهای اینجانب در شرکت ریسندگی و بافندگی کاشان واحد طرح توسعه و تکمیل می باشد.
در این گزارش، ابتدا کل مراحل تکمیل به صورت کامل توضیح داده شده و سپس نوع فعالیت هر ماشین تشریح شده است.
همچنین در این گزارش به تعداد پرسنل و نوع تخصص و شرایط این مجموعهی نوپا و مدرن نیز اشاره شده است.
در قسمت بعدی کلیهی قسمتهای موجود در کارخانه از قبیل قسمت رنگ سازی، نمونه گیری، طراحی و طاقه بندی و فعالیتهای هر قسمت مورد بررسی قرار گرفته است.
در قسمت آخر فعالیتهای کارآموزی که تقریباً مختص به کارهای تحقیقاتی آزمایشگاه از قبیل چاپ، رنگرزی، کنترل کیفیت و… می باشد ذکر شده است.
تا کنون کلیه پرسنل شاغل در این واحد صنعتی نوپا بالغ بر 200 نفر است که در قسمتهای مختلف تولیدی، خدماتی و فنی مشغول به کار می باشد. ضمناً با توجه به سیاستهای کلان شرکت هم اکنون خط تولید به صورت چهار شیفت اداره می شوند.
واحد شامل رنگرزی، چاپ و تکمیل است که کلاً شامل 13 ماشین با تکنولوژی بالا می باشد. این ماشین ها عموماً از کمپانیهای معتبری مثل GOLLER، MONFORTS، STORK، MENZEL، ZIMMER می باشد. تمام ماشینها قابل برنامه ریزی توسط کامپیوتر هستند.
با توجه به ماشین های موجود پیش بینی حداقل 000/120 متر طولی در روز متصور است. با توجه به تاکید مدیریت ارشد شرکت در گزینش نیروهای کاری بخصوص متخصصین دقت زیادی شده به گونه ای که می توان ادعا نمود که پرسنل موجود در رابطه با تخصص های رنگرزی چاپ و تکمیل جز بهترین های مجموعه ریسندگی و بافندگی کاشان می باشند تا راندمان خط تولید به حداکثر مقدار خود برسد.
با توجه به سیاستهای کلان شرکت در رابطه با محوریت کارهای تحقیقاتی، آزمایشگاهی و طراحی هم اکنون تیم های مختلفی در زمینه های عنوان شده شرکت را یاری می دهند که این تیم ها با موسسات علمی و دانشگاهی نیز ارتباط دارند.
مراحل اولیه تکمیل عبارتند از:
1- پرزسوزی | Singeing |
2- آهارگیری | Desizing |
3- پخت یا شستشو | Scouring (keir boiling یا boiling out) |
4- مرسریزه کردن | Mercerising |
5- سفیدگری | bleaching |
پارچه های پنبه ای بعلت اینکه از الیاف Staple تشکیل شده اند دارای سطح پرزدار و کرکدار هستند و هدف از پرزسوزی از بین همین پرزهای سطحی است که از نخ یا سطح پارچه بیرون زده و آنرا غیر جذاب می کند.
برای زدودن این پرزها پارچه را از یک محفظه شعله مانند عبور می دهند تا پرزهای سطحی آن سوزانده شوند و در دوخت یا سایر مراحل تکمیل ایجاد مشکل ننمایند.
چنانچه این پرزها در رنگرزی باقی بمانند بیشتر رنگ جذب می کنند و سطح کالا را پر رنگ تر می نمایند اصولاً در اینگونه عملیات و چاپ نیز پرزسوزی نقش اساسی دارد.
در حالت کلی پرزسوزی برای پارچه هایی صورت می گیرد که باید تکمیل
Clear Finish (یا سطح براق) در آنها صورت گیرد. بنابراین جهت پارچه هایی مثل پتو، قلانل،… مناسب نیست. قبل از پرزسوزی پارچه را برس زده و تراش می زنند که در این عمل الیاف سطحی پارچه در یک ارتفاع معین کوتاه می گردند.
در ماشین های پرزسوزی مقداری از ناخالصی های نباتی هم سوزانده می شود و این عمل به مراحل بعدی تکمیل از جمله سفیدگری و… کمک می نماید. در استفاده از این ماشین کالا باید قبلاً از ماشین برس و تراش عبور کرده باشد. ممکن است بجای ماشین تراش از ماشین سمباده نیز استفاده گردد که در این صورت باید دقت گردد تا پارچه خسارت نبیند.
ماشین های پرزسوزی بر دو نوعند:
1- ماشین پرزسوزی شعله ای.
2- ماشین پرزسوزی با سطح داغ.
در نوع دوم از یک المنت الکتریکی استفاده می گردد.
در هر دو نوع ماشین پارچه به سرعت از جلوی سطح سرخ شده و یا شعله عبور داده می شود. سرعت باید بنحوی تنظیم گردد که بدون اینکه به کالا آسیبی وارد شود پرزهای سطحی سوزانیده گردد. حتی نباید کالا کاملاً آب را از دست داده باشد تا زیر دست آن محفوظ بماند.
ممکن است یک یا هر دو سطح آن پرزسوزی گردد.
در ماشین های شعله ای منبع سوخت گاز است، در نوع مشعلی ممکن است بین 6-1 شعله داشته باشد در این نوع ماشین ها استوانه ای وجود دارد که یک شیار سرتاسری دارد و جریان گاز با شعله در آن جریان دارد. در ماشین های با صفحات داغ معمولاً دو صفحه هلالی وجود دارد که برای داغ کردن آنها از الکتریسیته و یا گاز استفاده می گردد. در هر دو ماشین در ابتدای ورود پارچه به ماشین یک سیلندر داغ که از داخل آن بخار عبور می کند گذرانیده می شود تا سطح داغ باعث شود سطح پارچه دارای رطوبتی یکنواخت گردد و از سوختن نایکنواخت آن جلوگیری گردد در غیر اینصورت مواضع خشک تر بیشتر می سوزد و بالعکس.
بعد از عمل پرزسوزی پارچه به قسمت خاموش کننده جرقه برده می شود که در این مرحله ممکن است از آب و یا بخار استفاده شود.
استفاده از آب بهتر است زیرا در این ماشین می توان عملیات آهارگیری را نیز تواماً انجام داد سرعت ماشین های پرزسوزی معمولاً حدود 180 بوده و بستگی به تعداد مشعل دارد در پرزسوزیهایی که برای پارچه های پشمی بکار برده می شود جرقه خاموش کن مخصوص بکار برده می شود.
پارچه بعد از عبور نباید چین و چروک داشته باشد زیرا در رنگرزی ایجاد مشکل مینماید. در الیاف مصنوعی معمولاً پرزسوزی بعد از عمل رنگرزی نباید صورت گیرد زیرا باعث تصعید رنگهای دیسپرس می گردد و در نتیجه احتمال نایکنواختی وجود خواهد داشت. ضمناً در این نوع الیاف بدلیل ذوب شدن نوک الیاف سطح پارچه کمی زبر می گردد.
در ماشین های شعله ای جهت احتراق کامل از هوادهی استفاده می گردد در این عمل هوای کافی با گاز مخلوط شده و از دهنه مشعلها به صورت شعله خارج می گردد این ماشین ها بصورت اتوماتیک می باشند و در صورت قطع گاز، هوا و یا پارچه عملیات متوقف می شود.
ماشین های پرزسوزی در محل های لیزولهای که امکان آتش گیری سایر کالاها در آن خیلی کم باشد قرار داده می شوند.
نخهای تارچون تحت کشش و حرکت نوسانی زیادی قرار می گیرند بنابراین احتمال پارگی در آنها زیاد است. بنابراین آهار برای کاهش پارگی و پرزدهی و افزایش راندمان بکار برده می شود. مواد آهاری لایه ای از سطح پارچه تشکیل می دهند که این مواد بدلیل سفت و سخت بودن از قابلیت جذب و نفوذ رنگ و آب به داخل الیاف جلوگیریمی کنند. مقداری نشاسته در آهار نخ بکار می رود و بعد مقداری چربی به آن اضافه می گردد که در عمل رنگرزی، چاپ و تکمیل ایجاد اشکال می کند. بنابراین قبل از عملیات تکمیلی این ماده را باید از پارچه جدا کرد.
آهار مصرفی دو منشاء دارد اگر از جنس پلیمرهای محلول در آب باشد معمولاً با یک شستشوی ساده می تواند از بین برود (با استفاده از آب گرم و صابون کربنات). مانند پلیمرهای محلول در آب مثل پلی ویتیل الکل P.V.A، کربوکسی متیل سلولز C.M.C مواد پلی کلریلیک.
اما اگر در آنها بکار رفته مبنای نشاسته ای موجود باشد بر طرف کردن آن مشکل خواهد بود زیرا نشاسته در آب محلول نیست.
برای از بین بردن نشاسته باید این ماده را تبدیل به مواد قابل حل در آب نمود و بدین منظور باید DP آنها را کاهش داده و بدینوسیله حلالیت را افزایش داد.
آنزیمها بیوکاتالیزورهای مخصوصی هستند از منشاء آلی که بوسیله اورگانیزمهای موجود در سلولهای حیاتی ایجاد می شوند و باعث تسریع واکنش می گردند.
آنزیمها عمل سلکتیویتی انجام می دهند یعنی بدون اینکه به سلولز تشکیل دهنده کالا آسیب برسانند نشاسته را تجزیه می کنند.
این ماشین سوزاندن پرزهای سطحی همراه با آهارگیری توسط آنزیم انجام می دهد. ماشین از چهار قسمت تشکیل شده:
پارچه مورد نظر توسط غلتکهای راهنما به ماشین تغذیه می شود.
در این مرحله پرزهای سطح پارچه به حالت عمودی در آمده و همچنین بر اثر نیروی گریز از مرکز ضایعات همراه پارچه به بیرون پرتاب شده و توسط مکنده از این قسمت خارج شده و پارچه وارد مرحله بعدی می شود.
در این قسمت پارچه با سرعت حداقل 60m/min عبور می کند و پرزها سوزانده می شوند. این عمل می تواند در یک روی پارچه و یا در هر دو روی آن انجام شود. (شکل a,b)
سرعت ماشین حدود 100m/min می باشد و پارچه های نازک با بافت کم تراکم مناسب این عمل نیستند. بعد از این مرحله دوباره پارچه برس زده شده و پرزهای سوزانده شده از سطح آن جدا می شوند در این مرحله و برس بعد از آن مکنده جداگانهای وجود دارد تا پرزهای مشتعل و هوای داغ را خارج کند تا باعث آتش سوزی نشوند.
در این قسمت سه تنظیم روی شعله وجود دارد:
الف) جهت و زاویه شعله.
ب) قدرت شعله.
ج) عرض شعله.
ظرفیت این قسمت 1000 Lit بوده و پارچه در آنجا با آنزیمی که در درجه حرارت و PH مناسب عمل می کند با فشار فولارد 100% پد شده و روی غلتک پیچیده شده و به مدت حداقل 8h توسط پلاستیک پیچیده می شود. غلتک حاوی پارچه به منبع روغن وصل شده و با توجه به فشار روغن وارده می چرخد تا پارچه یکنواخت آغشته شود.
مواد مصرفی در این قسمت به نسبتهای لازم ترکیب شده و در تانکرهای 1000 Lit قرار می گیرند سپس به قسمت بالای ماشین تغذیه شده و تحت تأثیر وزن خود با توجه به برنامه ای که به آنها داده شده به محفظه آنزیم زنی وارد می شوند.
ماشین نامبرده در عرض حداکثر 3m بکار می رود و همچنین دو باند نیز می تواند عمل کند به این صورت که دو پارچه کم عرض در کنار هم وارد ماشین شده و جداگانه روی غلتک خروجی پیچیده می شوند.
تنظیمات کل ماشین کامپیوتری انجام می شود.
شستشو عملی است که در آن میزان پروتئین ها، پکتین ها، واکس الیاف و بعضی ناخالصی های معدنی به حدی کاهش پیدا می کند که به طور جدی در سفیدگری و رنگرزی بعدی ایجاد اشکال ننماید. عمل شستشو می تواند بر روی الیاف بصورت باز، نخ و یا پارچه انجام بگیرد.
جهت شستشوی پنبه ئیدروفیل که بیشتر جنبه پزشکی دارد اگر کالا بصورت نخ باشد شستشو می تواند بصورت کلاف و یا بر روی بوبین انجام گیرد.
در مورد پارچه نیز شرایط تقریباً مساوی وضعیت فوق است. عمل در حالت کلی بستگی به شرایط فیزیکی و نوع ماشین دارد.
شرایط شستشو ممکن است بعضی جاها ضعیف و بعضی جاها قویتر باشد مثلاً در پنبه ئیدروفیل و زیر پوش ها و… که باید جاذب الرطوبه باشند شرایط شستشو قویتر خواهد بود. بنابراین شدت شستشو بستگی به مصرف پارچه نهایی دارد مثلاً در پارچههای راه راه و رنگی از کربنات سدیم بعنوان قلیایی ضعیف استفاده می گردد اگر شستشو بهمنظور سفیدگری صورت می گردد باید کاملاً قوی باشد. در مورد پارچههای رنگی راه راه چون مقداری از نخها قبلاً به طور مختصر پخت داده شده و بقیه سفید می باشند چنانچه از قلیایی قوی استفاده گردد رنگ پارچه از بین خواهد رفت و به همین منظور از کربنات سدیم استفاده می شود.
که به مدت نیم ساعت پخته شده و اگر حداکثر سفیدگری و جذب رطوبت مورد نظر باشد در این حالت از سود استفاده می کنند غلظت آن %6-4 و حرارت حدود 120-115 خواهد بود.
نوع قلیایی مصرفی بستگی به پارچه مورد نظر دارد. بطور کلی قلیایی مصرفی در عملیات پخت در ابتدا آهک بوده، بعدها از کربنات سدیم استفاده شد ولی در عمل ثابت شده که سود از همه اینها موثرتر می باشد. PH پایین تر ایجاد شده توسط کربنات نسبت به سود این ماده را برای پارچه های رنگی مناسب می کند و معمولاً PHهای بالا به رنگ صدمه می زند.
بعضی مواقع سود و کربنات را تواماً در عملیات پخت مورد استفاده قرار می دهند. از جمله مواد دیگری که در عملیات شستشو بکار می رود یکسری مواد تعاونی از قبیل سیلیکات سدیم، Sequestring Agent چه بصورت آلی و چه بصورت معدنی، EDTA و… که بیشتر برای زدودن یونهای آهن به کار می رود گهگاهی مقداری Detergent نیز اضافه می شود که اغلب از صابونی شدن خود واکس ها استفاده میگردد.
Detergent هم باید دارای خاصیت پاک کنندگی خوب و هم خاصیت دیسپرس کنندگی خوب باشد و بر طبق شرایط دستگاهی استاندارد شده باشند مثلاً در درجه حرارت های بالا و تحت فشار ( 140-130) نباید Detergent تجزیه گردد.
Detergent های مصرفی باید در آب سخت پایدار باشند زیرا میزان مصرف آب در این مورد زیاد بوده و مقدار فوق را نمی توان از طریق تصفیه آب ایجاد کرد.
Sequestring Agent آهن را می گیرد و اثر زردشدگی آنرا بر روی پارچه از بین میبرد. در این موارد می توان از Detergent های سینتیتکی هم استفاده نمود از این موارد می توان به الکلهای چوب سولفانه، آمید اسید چرب و پلی اکسی اتیلن ها که راندمان شستشو را نیز بالا می برند اشاره نمود.
راندمان شستشو را به سه طریق ارزیابی می کنند:
1- تعیین واکش باقیمانده.
2- کاهش وزن.
3- Absorbency.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: مشخصات واحد صنعتی
مقدمه.......................................................................................................................
مشخصات واحد صنعتی..........................................................................................
فصل دوم: عملیات تکمیلی
پرز سوزی...............................................................................................................
آهارگیری................................................................................................................
شستشو....................................................................................................................
مرسرایزینگ.............................................................................................................
سفیدگری................................................................................................................
فصل سوم: رنگرزی
رنگرزی پد- استیم..................................................................................................
رنگرزی ترموزول....................................................................................................
فصل چهارم: چاپ
چاپ........................................................................................................................
شستشوی بعد از چاپ.............................................................................................
فصل پنجم: تکمیل نهایی
سانفورایزینگ..........................................................................................................
استنتر.......................................................................................................................
فصل ششم: واحدهای خدماتی
طراحی.....................................................................................................................
شابلونسازی.............................................................................................................
نمونه گیری.............................................................................................................
رنگسازی.................................................................................................................
طاقه بندی................................................................................................................
فصل هفتم: تحقیقات و آزمایشات
آزمایشات قسمت آهارگیری....................................................................................
آزمایشات تیتراسیون................................................................................................
رنگرزی با رنگینه دیسپرس و تست سوبلیماسیون...................................................
آزمایشات رنگ همانندی.........................................................................................
آزمایشات رنگرزی..................................................................................................
آزمایش شناسی رنگهای راکتیو................................................................................
آزمایش C-P-B برای رنگهای راکتیو......................................................................
چاپ با رنگهای اکتیو...............................................................................................
چاپ روی پارچه پلی استر......................................................................................
بررسی قدرت پیگمنت............................................................................................
بررسی قدرت امولسیفایر.........................................................................................
بررسی قدرت بیندر.................................................................................................
بررسی قدرت و نوع صابون.....................................................................................
بررسی قدرت سفید کن نوری.................................................................................
بررسی قدرت ضد کف...........................................................................................
بررسی قدرت کاریر.................................................................................................
گزارش کارآموزی کاربرد برنامه ACCESS در شرکت توسعه اندیشه آریا
مقدمه :
این شرکت ، شرکت توسعه اندیشه آریا میباشد که تعمیر خودرو در آن انجام میشود بدین صورت است که دراین شرکت خودرو وارد تعمیرگاه شده و افراد معایب خود را به اپراتور مربوطه اعلام میکند و اپراتور نیز آنها را در کامپیوتر ثبت نموده و یک شمارة پذیرش به دارندة خودرو میدهد. حال اپراتور براساس معایب درج شده خود را به یکی از سالنهای تعمیراتی میفرستد تا تعمیرات در آن سالن روی خودرو انجام شود. حین تعمیرات روی خودرو، تعمیرکار قطعات و لوازم یدکی مورد نیاز جهت تعمیر را از انبار درخواست نموده ودریافت مینماید. بعد از اتمام تعمیرات خودرو به قسمت حسابداری فرستاده میشود و در آنجا با محاسبة قیمت تعمیرات انجام شده روی خودرو فاکتور صادر شده و در آنجا با محاسبة قیمت تعمیرات انجام شده روی خودرو فاکتور صادر شده و مبلغ مورد نظر از مشتری دریافت میگردد و بعد از دریافت مبلغ، برگه خروج خودرو از تعمیرگاه صادر میشود.
که ما در این شرکت بیشتر کارمان ساخت جداول به کمک ACCESS و ایجاد بانک اطلاعاتی برای ثبت اطلاعات موجود در شرکت میباشد.
مفهوم بانک اطلاعاتی
تعریف بانک اطلاعاتی
از بانک اطلاعاتی تعاریف ارائه شده است که تعریف زیر را از همه جامع ترین به نظر میرسد: بانک اطلاعاتی مجموعهای سازمان یافته از اطلاعات و داده های مرتبط به هم است. داده عبارتند از حقایق و ارقام یک موضوع خاص و اطلاعات عبارتند از نتایجی که از ترکیب دادهها حاصل میگردند.موسسات و سازمانها معمولاً سیستم های اطلاعاتی، خود را به دو صورت تشکیل داده از آنها استفاده میکنند.
استفاده از سیستم های اطلاعاتی ساده: در این روش دادههای در فایل های جداگانه قررا میگیرند و برای استفاده از دادههای موجود در آن فایل، سیستمهای جداگانه طراحی میشوند. به این نوع سیستمهای اطلاعاتی، سیستم پردازش فایلها میگویند.
استفاده از بانک های اطلاعاتی: در این روش موجود، به صورت مجتمع یا بانک مورد استفاده قرار میگیرند. در چنین سیستمی کاربر میتواند بدون سردگمی وبا صرف وقتی اندک، اطلاعات مورد نیاز خود را از دادههای موجود در مجتمع اخذ کند. امروزه اکثر موسسات و سازمانها سعی میکنند از این سیستم اطلاعاتی استفاده کنند.
برای پی بردن به تفاوت دو روش ذکر شده به مثال زیر دقت شود.
مثال: موسسهای دادههای مربوط به حقوق کارمندان، بیمه، تنبیه و تشویق را در چهار فایل جداگانه قرار داده برای اخذ خروجی های مورد نیاز، سیستم های جداگانه برای آنها نوشته است. کار سیستم حقوق، محاسبه دستمزد کارکنان با استفاده از دادههای موجود در فایل حقوق، کار سیستم بیمه پردازش دادههای موجود در فایل بیمه و کار سیستم های تنبیه و تشویق، پردازش دادههای موجود در فایل های تنبیه و شویق میباشد. هر یک از این سیستمها میتوانند خروجی مناسبی را تولید کنند. اما اگر بخواهیم اطلاعات جدیدی مانند آنچه که در زیر آمده است اخذ کنیم، با مشکل مواجه خواهیم شد.
در همه موارد بالا و مواردی مشابه مجبوریم از دادههای موجود در دو یا چند فایل استفاده کنیم که کار ساده ای نیست، زیرا ممکن است دادههای موجود در فایل ها دارای فرمت یکسانی نباشند. در حالی که اگر این موسسه سیستم اطلاهاتی خود را به صورت بانک اطلاعاتی تشکیل دهد با چنین مشکلی مواجه نخواهد شد.
در سیستم جدید تمامی دادههای موجود در فایل های طراحی شده در روش اول، در یک 40فایل بزرگتر به نام بانک اطلاعاتی قرار گرفته اند که در نتیجه پردازش دادهها و اخذ گزارش های جدید آسانتر خواهد بود.
مزایای استفاده از بانک اطلاعاتی
مزایای استفاده از سیستم بانک اطلاعاتی به جای سیستم پردازش فایل ها را به صورت زیر میتوان برشمرد:
معایب استفاده از سیستم بانک اطلاعاتی
بانک اطلاعاتی با همه مزایایش، معایبی نیز دارد که این معایب در مقابل مزایای فوق ناچیزند. از جمله:
2. به دلیل متمرکز بودن سیستم اطلاعاتی، امکان آسیب پذیری سیستم زیاد است. یعنی اگر یک قسمت از سیستم از کار بیفتد ممکن است کار بقیه سیستمها مختل شود.
اجزای تشکیل دهنده بانک اطلاعاتی
کاربران، کسانی هستند که به نحوی با بانک های اطلاعاتی سر و کار دارند. بر اساس نوع کاری که کاربران با بانک اطلاعاتی دارند میتوان آنها را به سه دسته تقسیم کرد:
کاربران نهایی کسانی هستند که حق هیچ گونه تغییر و تبدیل را در بانک اطلاعاتی ندارند بلکه فقط از امکانات آن میتوانند استفاده کنند. طراحان بانک اطلاعاتی کسانی هستند که بانک اطلاعاتی را ایجاد نمودهاند.
مسئول بانک اطلاعاتی کسی است که حق هر گونه تبدیل وتغییر را در بانک اطلاعاتی دارد. به عنوان مثال اضافه کردن دادههای جدید و حذف یا اصلاح دادهها به عهده مسئول بانک اطلاعاتی است. سیسم بانک اطلاعاتی مجموعهای از برنامه هایی است که نیازهای کاربران را برآورده میکند.
انواع بانک اطلاعاتی
برای سازمان داده ها بین آنها راه های گوناگونی وجود دارد. سه الگوی اصلی، تشکیل سه نوع بانک اطلاعاتی را میدهند.
بانک اطلاعاتی هرمیدر این الگو، اطلاعات به صورت درختی در اختیار کاربران قررا میگیرند. دادهها در بخشهایی به نام قطعه ذخیره میشوند. قطعه بالای ریشه نام دارد. ریشه به صورت رابطه پدر و فرزندی زیرین وصل می شود. قطعه پدر میتواند چندین فرزند داشته باشد، ولی هر فرزند فقط یک پدر دارد.
بانک اطلاعاتی شبکه ایاین شکل، حالت تغییر یافته الگوی هرمی است. این دو الگو به آسانی به یکدیگر قابل تبدیل هستند. در الگوی هرمی میتوان یک عامل رابه چند پیوند داد، ولی در الگوی شبکهای میتواند چندین عامل را به چندین عامل پیوند دارد.
بانک اطلاعاتی رابطهای
همان طور که میدانید بانک اطلاعاتی مجموعهای از اطلاعات مربط به هم است که برای هدف خاصی به کار گرفته می شود، مثل نگهداری سیستم کتابخانه و موجودی کالای انبار. دقت داشته باشید که بین واژههای «داده» و «اطلاعات» تفاوت است. دادهها با هم ترکیب می شوند و اطلاعات را به وجود میآورند. وقتی از سیستم مدیریت بانک اطلاعاتی کامپیوتر، مثل اکسس استفاده میکنید، از بانک اطلاعاتی رابطهای بهره میبرید. در بانک اطلاعاتی رابطهای، اطلاعات به دستههای مختلفی از دادهها مرتبط به هم تقسیم می شوند که هر کدام در جدول جداگانه در فایل ذخیرده میشوند. جدولها، اشیای مهمی در قلب بانک اطلاعاتی رابطهای هستند. اطلاعات در این ذخیره و بازیابی میشوند.
وقتی دادهها در جدول های گوناگونی ذخیره میشوند، میتوانید آن ها را به راحتی تغییر دهید. دادههایی را اضافه، حذف یا مشاهده کنید، دادههایی را جست و جو نمایید و آنها را به صورت خاصی چاپ کنید.
در واقع، مفهوم بانک اطلاعاتی در اکسس، مجموعهای از اشیا هستند که دادهها را ذخیره دستکاری و بازیابی میکنند. این اشیا شامل جدولها، تقاضاها، فرمها، گزارشها، ضخامت، ماکروها ماژول است.
برای تمرین بیشتر جدول Course را ایجاد میکنیم. سپس ذخیره نمینماییم. برای این منظور در کادر محاوره Database ، دکمه Table را کلیک کنید و مکان نما را به گزینه Create Table Design View انتقال داده دکمه Design را کلیک کنید تا کادر محاوره ایجاد ساختار جدول ظاهر گردد. ساختار جدول Course را ایجاد کنید. این ساختار فرم جمع آوری داده آمده است. برای این منظور، مراحل زیر را انجام دهید:
فهرست مطالب
عنوان ................................................................................................................... صفحه
مقدمه .................................................................................................................... 1
مفهوم بانک اطلاعاتی
- تعریف بانک اطلاعاتی ..................................................................................... 2
- مزایای استفاده از بانک اطلاعاتی ................................................................... 4
- معایب استفاده از بانک اطلاعاتی .................................................................... 4
انواع بانک های اطلاعاتی
- بانک اطلاعات هرمی ....................................................................................... 6
- بانک اطلاعاتی شبکه ای .................................................................................. 6
- بانک اطلاعاتی رابطه ای ................................................................................. 6
نرمال سازی چیست؟ .......................................................................................... 7
اجزای بانک اطلاعاتی در اکسس
- تعریف رکورد و فیلد ...................................................................................... 8
- مشخصات فیلدها ............................................................................................ 9
- تعیین اندازه فیلدها........................................................................................... 13
- جدول .............................................................................................................. 14
- عملگرها در اکسس ......................................................................................... 15
- پنجره اکسس .................................................................................................. 17
- طراحی بانک اطلاعاتی .................................................................................... 17
ایجاد و تغییر در جدول
ایجاد جدول ....................................................................................................... 19
- ذخیره کردن ساختار جدول ........................................................................... 28
- تغییر ساختار جدول ایجاد شده ..................................................................... 31
- ایجاد فیلد کلید در جدول ................................................................................ 33
- ایجاد فیلد کلید اصلی با نوع Autonumber....................................................... 35
- ایجاد جدول با استفاده از Table wizard.......................................................... 36