هنر اژه ای
منشأ و آغاز هنر یونان را معمولاً دو تمدن محصور در دریای اژه یعنی تمدن مینوسی در جزیرة کرت (در جنوب یونان) و تمدن میسنی (در جنوب غربی خاک یونان) عنوان میکنند. هنر مینوسی به عصر مفرغ متأخر تعلق دارد و حدوداً به 2800 سال پیش از میلاد باز می گردد. و هنر میسنی نیز با قدمتی کمتر حدوداً به 2000 سال پیش از میلاد می رسد.
دورة تمدن مینوسی را معمولاً به سه دورة پیشین، میانه و پسین تقسیم میکنند.
مینوسی پیشین
که به دورة پیش از کاخها نیز معروف است، آثار به جای مانده عمدتاً برخی سفالینه ها و باقی مانده هایی از مجسمه های کوچک است. از آن جمله پیکره های کوچک اندام مرمری از جزایر سیکلاد (مابین خاک یونان و آسیای صغیر) است که مجسمه های کوچک و متفاوتی از پیکره های زناانه است که با تناسبات طبیعی و گاه هندسی شکل گرفته اند. همچنین برخی مجسمه های کوچک که با حجمهای ساده پیکرة آدمها را در حالات مختلف نشان میدهد همچون مجسمه «چنگ نواز» که به حدود 2000 پیش از میلاد مربوط میشود.
مینوسی میانه
در دورة مینوسی میانه که مصادف با برپایی و ساخت کاخهای کهن است از حدود 2000 پیش از میلاد آغاز میشود. در این دورة معماری بناها عمدتاً در کاخهای پادشاهان مشهود است و نه مقابر و معابد (برخلاف تمدن مصر). حتی شهرها نیز حول کاخ پادشاه شکل می گیرند. علاوه بر کاخها، سفالینه های زیادی از این دوره به دست آمده که به دلیل ظرافت و دقتی که در ساخت آنها شده بسیار چشمگیر هستند. ابداع چرخ کوزه گری را نیز به همین دوره مربوط می دانند. سفالینه های این دوره دارای شکلها و تزئینات بسیار متنوع هستند و تبحر سفالگران مینوسی را در خلق آثار برجستة تزئینی و فرمهای چشمگیر و زیبا نشان میدهد. از آن جمله میتوان به سفالینه های مکشوف در غار کامارس اشاره کرد که علاوه بر نقوش تزئینی زیبای روی آن، حالت دسته و دهانة منقارگونة آن از زیبایی خاصی برخوردار است.
مینوسی پسین
در دورة مینوسی پسین که دورة کاخهای جدید هم نامیده میشود، اوج شکوفایی تمدن مینوسی محسوب میشود و کاخهای عظیم و باشکوهی در طی سالهای 1600 تا 1500 پیش از میلاد بنا شدند. این کاخها دارای دهلیزها، راهروها و پلکانهای متعددی هستند که جلوة پرشکوهی به کاخ میدهد. همچنین تمهیداتی نیز برای ساخت شبکه ای از لوله های سفالی برای آبروها و فاضلاب آن به کار رفته که نمونة برجستة آن را بیش از همه میتوان در کاخ عظیم کنوسوس یافت. این کاخ متشکل از سه طبقه است که پلکانهای داخلی آن حول یک حیاط مرکزی ساخته شده اند. تزئینات و نقاشیهای دیواری در تالارهای کاخ، نمایانگر نوع زندگی، مشغولیات، تفریحات مردم کرت و صحنه هایی از طبیعت است. از جمله آثار به یاد مانده کاخ کنوسوس، نقاشی دیواری موسوم به «ساقی» است که فقط بخش کوچکی از آن به جای مانده و جوانی را با موی مجعد و جامه ای حاشیه دوزی شده و با زیورآلات نشان میدهد. اما نقاشی دیواری دیگر این کاخ موسوم به «گاو بازی» از نظر نمایش سرزندگی، پویایی و تحرک بسیار خیره کننده است. این نقاشی گاوبازی را بر روی گاو پرجنب و جوشی نشان میدهد و دو دختر جوان نیز در دو سوی آن قرار گرفته اند. حالت حرکت گاو یادآور نقاشیهای غاری دورة دیرینه سنگی است. این نقاشی تسلط و تبحر نقاشان کرتی را در بیان حس و حالت حرکت به خوبی نمایش میدهد. این علاقة به تحرک و سرزندگی را میتوان در آثار سفالینة آنها نیز سراغ گرفت که از جمله ظریف ترین آثار سفالینة دنیا محسوب میشوند. نقوش و تصاویری روی سفالینه ها در آغاز بیشتر سبکی طبیعت گرایانه دارد و به تدریج از سالیان بعد شکلی انتزاعی به خود میگیرد و مملو از نقوش و نقشمایه های هندسی و ساده میشود. مجسمه سازی نیز در این دوره به پیکره های کوچک و ظریف خلاصه میشود و برخلاف هنر مصری در کرت خبری از مجسمه ها و تندیسهای عظیم و غول آسا نیست و در عوض مجسمه های ظریف و کوچکی چون «الهه ماری» به نظر می رسد به عنوان طلسم و بت به کار می رفت.
کدام فرمانروایان بودند که این کاخها را برپا ساختند؟ از نام و نشان ایشان ما را خبری نیست (به جز نام افسانه ای پادشاه مینوس)، لیکن مدارک باستانشناسی به ما اجازه میدهد که مطالبی چند درباره شان حدس بزنیم. از جمله اینکه هیچ یک از آنان مقام سرکردگی جنگی نمی داشته اند، زیرا از دوران تمدن مینوسی جزیرة کرت هیچ گونه استحکاماتی بر جای نمانده است، همچنانکه در مجموعة هنر مینوسی نیز تقریباً هیچ اثری که دلالت بر مسائل یا سازمانهای نظامی کند یافت نشده است؛ و دیگر اینکه در هیچ جا اشارتی بر مقام تقدس آن پادشاهان- مانند آنچه در مصر و بین النهرین مشاهده کردیم- نرفته است، گرچه به احتمال کلی مراسم جشنواره های دینی در زیر نظارت ایشان برگذار می شده است (تنها قسمتهایی از کاخهای مینوسی که وجه تشابهی با پرستشگاه داشته نمازخانه های کوچکی بیش به شمار نمی آید، و این خود نشان می دهد که مراسم دینی بیرون از ساختمان و در محلی سرگشاده اجرا می شده است). از جانب دیگر وجود بسیاری کارگاهها و انبارهای آذوقه و ادارات در کنوسوس دلالت بر آن دارد که کاخ منحصراً اقامتگاه شاهی نبود، بلکه مرکز بزرگی بود برای انواع فعالیتهای کشوری و تجاری، از آنجا که کشتیرانی و تجارت قسمت مهمی از زندگی اقتصادی تمدن مینوسی را تشکیل می داد (وجود ساختمانها و تاسیسات بندری و وفور اجناس صادراتی کرت در مصر و نقاط دیگر دنیای آنروزی این مطلب را ثابت می دارد)، شاید بتوان گفت که شخص پادشاه در رأس طبقة اشرافی تجارت پیشه ای مقام می داشته است.
تفسیر زندگی دینی در تمدن مینوسی جزیرة کرت از تشریح اوضاع سیاسی و اجتماعی آن به درجات دشوارتر است. به طور خلاصه می توان گفت مرکز زندگی دینی مینوسی در پاره ای مکان های مقدس چون غارها و بیشه ها قرار داشت، و خدای اصلی (یا خدایان)شان از جنس زن بود، مانند مادر خدایان یا الهه های بازآموزی که قبلا از نظرمان گذشت. از آنجا که در تمدن مینوسی معابدی وجود نداشت، فقدان پیکره های بزرگ دینی در آن سامان نیز مایة شگفتیمان نمی شود؛ و به طور کلی مشاهده می کنیم که در هنرمینوسی مضامین دینی هم از لحاظ تنوع محدود و هم از جهت مفهوم مبهم بوده است؛ حتی هنگامی که پیکره ها به مقیاس کوچک ساخته می شد.