بررسی علت قرمز بودن رنگ خون برای بیشتر جانداران
مقدمه:
سوره حشر: آیه 23 و 24
فارسی: او است خدایی که جز او معبودی نیست- همان فرمانروای پاک، سلامت، مؤمن نگهبان، عزیز، جبار، متکبر، پاک است- خدا از آنچه شریک می گردانند او است خدای خالق نوساز صورتگر بهترین نامها از آن اوست. آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح او می گویند و او عزیز و حکیم است.
از این آیه پی می بریم که آفرینش هیچ چیزی بیهوده و عبث نیست. و هر چیزی دلیلی برای خلقتش دارد. حال هزاران سال می گذرد و تنها عده ای هستند که به ذره های اطراف خود می نگرند در زندگی ما چیزهای بسیاری وجود دارد که به آن توجه نمی کنیم و آن را بدون آنکه دلیلش را بدانیم پذیرفته ایم. برای مثال:
چرا باید آسمان ما آبی باشد؟ چرا انسان از خاکی آفریده شده است که رنگ آن ثابت است ولی برخی سفید، سیاه و زرد هستند در حالی که مادهی خلقت آن خاک و یک رنگ میباشد؟ چرا رنگ گیاهان نیمی از طبیعت سبز میباشد؟ چرا خاک قهوه ای؟
خداوند تبارک و تعالی چه دلیلی داشته است که گیاهان را سبز! (کلروفیل آن را سبز آفرید) او قادر است به تمامی بایدها و نبایدها، ممکن ها و غیرممکن ها بی شک دلیلی دارد. که آن را برای طبیعت و گیاهان برگزید. پس دلیلی هم دارد که رنگ خون ما قرمز باشد. سرخی آن چه تاثیری بر سلوها و بدن ما دارد. امروزه با پیشرفت علم روانشناسی و علم زیست شناسی میتوان تا حدودی به دلیل آن پی برد. از دیدگاه زیست شناسی خون بیشتر جانداران بعد از اشتقاق از نیای اولیه تغییر کرده و قرمز شده ولی پیشرفت علوم و شاخه های مختلف آن به ما میگوید که کائنات و جهان هستی آنگونه تصور می کنیم تنها در سه بعد محدود و محصور و فرهنگ آنها نبوده و مانند ماشینی نیست که از جزئیات و قطعات آن هر کدام تنها وظیفهی خویش را انجام دهند بلکه هر کدام از عوامل موجود در طبیعت و جهان هستی دارای قواعد خاص خودش است. و با تأثیرپذیری از سایر عوامل و جزئیات کائناتی خود بر دیگر عوامل تأثیر می گذارد و می دانیم که همهی علوم با هم در ارتباطند. علم پزشکی تنها به عوامل آزمایشگاهی و دیده بسته نیست بلکه علوم دیگر همچون روانشناسی، متافیزیک و … با آن در ارتباط است.
ولی در اینجا من فقط به توضیح کوتاهی در مورد فلسفه آن اشاره میکنم و موضوع اصلی را از دیدگاه علم زیست شناسی مورد بررسی قرار میدهیم.
این رنگ باعث تحریک مراکز انرژی ذهنی و جنسی
از دیدگاه زیست شناسی:
نظریه درباره حیات 3 نوع است:
1- الهیون: انسان یک دفعه از یک جفت آفریده شده است.
2- داروینیسم
3- لامارکسیسم
حال اگر بخواهیم تغییر گونه ها را طبق نتایج به دست آمده از سنگواره ها بررسی کنیم بایستی نظریة تکاملی را بررسی کنیم. اگر به محیط اطراف خودمان بنگریم تقریباً هر مهره داری که ببنیم دارای خون قرمز رنگ است. اما چه عاملی باعث شده که رنگ خون بیشتر گونه های قرمز در بعضی دیگر تغییر بکند در حالی که طبق نظریة تکاملی هیچوقت اصل تغییر نمی کند:
نظریة حیات اولین مهره دار
ماهی بدون آروارة لامپری
رنگ خون قرمز
ماهی آرواره دار آمد
دوزیست- خزنده- پرنده- پستاندار
طبق این نظریه این موجودات به نوعی دارای یک نیای مشترک بودند (لامپری) پس چه عاملی باعث شده است که گروهی رنگ خونشان قرمز و گروهی دیگر آبی و … باشد.
برای مثال برای بعضی از آبزیان رنگ خون قرمز ولی برای بعضی دیگر تیره (آبی)
در اینجا دو دیدگاه مطرح میشود :
1- آیا انتخاب طبیعی تأثیر داشته است که در اینجا بایستی بگوئیم خیر چون طبق تعریف خود انتخاب طبیعی فقط می تواند بعضی از ویژگی های فیزیکی و رفتاری را تغییر بدهد ولی اصل را تغییر نمی دهد در حالیکه در مورد خون اصل تغییر کرده (یعنی رنگ) و این با تعریف آن در تناقض است.
2- اما اگر بگوئیم انقراض باعث شده است پس چرا هنوز هم این گونه ها وجود دارند و لازم به ذکر است که تنوع انقراض در جانداران آبزی خیلی کم است. ولی باز هم این عامل مشترک باقی مانده پس انقراض هم نمی تواند جوابگو باشد.
بعضی از بررسی ها روی ساختار هموگلوبین باعث نتایج زیر شده که به نوعی عامل قرمزی خون را توجیه کرده اند.
1- بررسی ساختار هم (گروه آهنها) 2- غلظت اکسیژن
ولی آیا این دلایل میتواند جوابگو باشد در حالیکه مثلاً با اینکه زیستگاه اصلی یکی، مواد دفعی یکی، غلظت اکسیژن یکی ولی رنگ خون تغییر میکند.
ما تا آنجا که امکان پژوهش در این مورد در این مدت کوتاه و نبودن امکانات بود سعی کردیم تا حدی به این سؤال جواب بدهیم. این تحقیق ادامه خواهد داشت.