بررسی فنون تدریس لغات انگلیسی
انگلیسی چیست؟
(ریشه ها)
تاریخ مختصر از منابع و رشد زبان انگلیسی
تاریخ زبان انگلیسی واقعاً با ورود قبایل آلمانی که در دوره قرن پنجم حمله کرده بودند شروع شد، این قبایل انگلهاو ساکسن ها و جوت ها در دریای شمال جایی که امروز دانمارک و آلمان شرقی است، عبور کردند در آن زمان ساکنین برتین Britiain
به زبان سلیتک صحبت می کردند اما بیشتر گویندگان سلیتک بوسیله مهاجمین به غرب و شمال رانده شدند عمدتاً به آنچه که امروز ویلز اسکاتلند و ایرلند است (میباشد) انگلها (به) از انگلستان آمدند وزبانشان انگلیسی نامیده می شود که از واژه های English , England مشتق می شود.
مهاجمین آلمانی از سواحل جنوب و شرقی در قرن پنجم وارد بریتانیا شدند.
(AD 1100 – 450) | انگلیسی قدیم (باستان) | Old English |
مقدمه
معلمین باتجربه زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم خیلی خوب می دانند که لغت تا چه اندازه اهمیت دارد. آنها می دانند که محصلین باید هزاران لغت را که گویشوران ونویسندگان انگلیسی به کار می برند بیاموزند. خوشبختانه، نیاز به لغت نکته ایست که هم معلمین و هم محصلین برآن متفق القول اند. البته طی سالیان متمادی در برنامه های خاص آماده سازی معلمین زبان توجه چندانی به روشهای یاری دادن محصلین درخصوص آموختن لغت نشده است. دربعضی از کتابها به معلمین توصیه شده است که محصلین می توانند لغات را بدون کمک بیاموزند درحقیقت گاهی به معلمین گفته شده است که پیش از آموختن گرامر و سیستم صوتی زبان نباید لغات زیادی رابه محصلین یاد داد. درمقالاتی که درمجلات خاص معلمین می خوانیم بندرت از مقوله لغت صحبت به عمل می آید، درمقابل بر تلفظ و گرامر تأکید شده و برلغت یا تأکید نمی شود و یا این تأکید اندک است. خلاصه آنکه در برنامه های ویژه معلمین درسالهای اخیر مسأله لغت به بوته فراموشی سپرده شده است، و لازم است کوششی به عمل آورده و به علت آن پی ببریم.
«فصل اول»
دلیل بی توجهی به آموزش لغت درگذشته
یک دلیل عدم توجه به گنجاندن آموزش لغت در برنامه های تربیت معلم در سالهای 70-1940 این است که درسالهای قبل از آن به این امر توجه بیش از حد مبذول شده بود. درواقع بعضی ها بر این باور بودند که یادگیری زبان فقط از طریق یادگیری لغت امکان دارد. زبان آموزان اغلب اعتقاد داشتند که تنها نیاز آنها تعداد زیادی لغت است و خیال می کردند که می توانند زبان را با یادگیری این تعداد لغات انگلیسی به همراه معانی آنها درزبان خود فراگیرند. بدون شک این اعتقاد درستی نبود، زیرا علاوه برآنکه شخص باید لغات انگلیسی و معانی آنها را بداند. باید بداند که لغات درجملات انگیسی چگونه با هم عمل میکنند و این یکی از دلایل تأکید بردستور زبان دربرنامه های آماده سازی معلمین درچند دهه اخیر بوده است. درخلال این سالها درخصوص کشفیات جدید در مورد راههای یاری رساندن به محصلین برای یادگیری کلمات صحبت چندانی به میان نیامده است.
اینکه چرا در درسهای روش تدریس درباره تدریس کلمات و معانی آنها تا این حد کم سخن گفته اند دلیل دومی هم دارد. بعضی از متخصصین روش تدریس گویا براین باور بوده اند که معانی لغات را نمی توان بصورت تام و تمام تدریس نمود، بنابراین چه بهتر که از تدریس آنها صرفنظر گردد. در دهه 1950 بیشتر مردم کم کم متوجه شدند که یادگیری لغت آنقدرها هم مطلب ساده ای نیست.
یادگیری لغت صرفاً این نیست که بیاموزیم یک لغت خاص در زبانی معادل لغتی همانند آن درزبان دیگر است، بلکه باید یادگیری ما فراتر از این رود و چه بسا افرادی که خیال می کردند مشکلات این کاربقدری زیاد است که دست یازیدن به آن درکلاس عملی نیست.
مثلاً براساس یک فرهنگ لغت اسپانیایی- انگلیسی، لغت «garden» و «jardin» ظاهراً هردو معنای یکسان دارند : «جایی که گلها می رویند.» اما بعضی معانی «garden» با معانی «jardin» مطابقت نمی کنند. «garden» جایی است که امکان دارد در آن علاوه برگل، سبزی نیز بروید درحالیکه در اسپانیایی،سبزی درجایی به نام «huerta» می روید و نه در «jardin». این یکی از بیشمار نمونه های ممکن است که نشان می دهد یادگیری لغت صرفاً معادل نمودن کلمات در زبان مادری و زبان مقصد نیست. غالباً کسانیکه مسئول تربیت معلمین بودند برداشتی این چنین در اذهان بوجود می آورند که یادگیری لغت بقدری پیچیده می باشد که بهتر است بیشتر وقت کلاس را وقف تدریس ساختارهای گرامی نموده و به تدریس اندک تعدادی لغت بسنده نمایند، زیرا به هیچوجه نمی توان فهم دقیق و کامل معانی لغات را درکلاس به دانش آموزان القاء نمود. درواقع دربعضی از کتابها و مقالات مربوط به آموزش زبان، نویسندگان این شبهه را در اذهان بوجود آوردند که بهتر است لغت اصلاً تدریس نشود.
اینها دلایلی چند برای به فراموشی سپرده شدن مسأله تدریس لغت دربرنامه های تربیت معلم درنظر عموم بودآنهم درزمانی که معلمین کمکهای زیادی درزمینه های دیگر آموزش زبان دریافت میداشتند. ما بطور خلاصه این دلایل را ذکر می کنیم:
1. بسیاری از مسئولین ترتبیت معلم خیال می کردند که باید بر گرامر بیش از لغت تکیه نمود، زیرا از گذشته درکلاسهای درس زبان به مقوله تدریس لغت وقت زیادی اختصاص داده می شد.
2. متخصصین روش تدریس از این بیم داشتند که اگر محصلین قبل از یادگیری مباحث مقدماتی گرامر، لغات زیادی بیاموزند در ساختن جملات دچار اشتباه می شوند درنتیجه، این مطلب سبب شد که بهترین راه را تدریس نکردن لغات زیاد بدانند.
3. بعضی ها که کار راهنمایی معلمین را برعهده داشتنداحتمالاً توصیه می کردند که یادگیری معنای لغات تنها از طریق تجربه صورت میگیرد و نمی توان آنها را بصورت کامل در کلاس آموخت. در نتیجه توجه اندکی به فنون تدریس لغت معطوف می گردید.
هر یک از این عقاید درمورد لغت تا حدودی واقعیت دارد، حقیقت آن است که دربعضی کلاسها وقت زیادی به تدریس لغت اختصاص داده میشود. غالباً بقدری در تشریح لغات جدید صرف وقت می شود که بنظر می رسد وقتی برای فعالیتهای دیگر باقی نمی ماند. البته چنین کاری مایه تأسف است.
دانش آموزانی که گرامر را به همراه لغت نمی آموزند قادر به استفاده از زبان برای برقراری ارتباط نخواهند بود. حتی فهم مطالبی که لغات آن ها به نظر آشنا می آیند، درصورت عدم یادگیری ساختارهای گرامری، چه بسا غیرممکن باشد. مثلاً پارگراف های ارائه شده دارای لغات بسیار آسانی می باشند.
نشان دادن معانی کلمات
همه ما کتابهای درسی انگلیسی همراه با معانی آنها به زبان مادری را دیدهایم. درچنین کتابهایی ابتدا کلمه انگلیسی و سپس معنی آن به زبان مادری محصل به چشم می خورد. درکتابهایی که این ترجمه ها دیده نمی شود، ازمعلم انتظار دارند که بعد از قرائت هر کلمه انگلیسی معنای آن را بگوید. درکلاسهایی که همه شاگردان آن به یک زبان تکلم نمی کنند معلم نیاز به مهارت خاص دارد. در چنین کلاسی معلم باید معانی انگلیسی را آماده کند و کلماتی را به کاربرد که تمام کلاس از عهده فهم آنها برآیند. درتدریس لغت برای مرحله اول تدریس انگلیسی (نظیر آنچه که ما اکنون درحال توضیح آن هستیم) به منظور نشان دادن معانی بسیاری از لغات از تصویر استفاده می کنند. دربعضی کلاسهای مخصوص مبتدیان، معلمین هرسه طریق را برای نشان دادن معانی لغات به کار می برند:
درفصل دیگری طریقه های نشان دادن معانی لغات را مورد بررسی قرار خواهیم داد. دراینجا لازم است به نکته ای درخصوص طرق مختلف ارائه لغات توجه نماییم. درهمه موارد سه گانه، معلمین بعد از توجه به لغت انگلیسی به معنای آن توجه می کنند. اما بیایید درمورد این نحوه ارائهی لغت قدری تفحص نماییم. جالب است که این ترتیب را با ترتیب رویدادهایی که درمورد یادگیری لغات درزبان مادری صورت می گیرد مقایسه کنیم. آنچه که درسالهای اولیه عمر کودک اتفاق می افتد این است: کودک با چیزی (مثلاً یک کامیون اسباب بازی جدید) تجربه ای دارد. ابتدا توجه کودک به کامیون معطوف می شود. بعد از آن نام شیء را که توجهش را جلب کرده است می شنود. مثلاً شاید یک بزرگتر بگوید : «چه کامیون قشنگی!» یا «آن کامیون را کنار بگذار و بیا ناهار بخور» یعنی اول توجه کودک به طرف کامیون جلب می شود و سپس کلمه ای را که اسم آن است می شنود.
حالا ببینیم این امر چطور می تواند در مورد درس ساده لغت مصداق پیدا کند.