آسیب شناسی اجتماعی چیست ؟
آسیب شناسی اجتماعی مفهوم جدیدی است که از علوم زیستی گرفته شده و مبتنی بر تشابهی است که دانشمندان بین بیماریهای عضوی و آسیبهای اجتماعی (کجرویها ) قائل می شوند . در واقع ، با شکل گیری و رشد جامعه شناسی در قرن نوزدهم میلادی ، بهره گیری از علوم مختلف برای بیان فرایند های اجتماعی نیز معمول گردید و در نتیجه بسیاری از اصطلاحها و واژه های رایج در علوم دیگر چون زیست شناسی ، علوم پزشکی ، زمین شناسی و مانند ان در جامعه شناسی نیز به کار گرفته شد که از جمله می توان” آسیب شناسی اجتماعی” را نام برد .
هدفها و مقاصد آسیب شناسی اجتماعی
هدفها و مقاصد آسیب شناسی اجتماعی را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد :
در واقع ، آسیب شناسی اجتماعی خاستگاه اختلالها ، بی نظمی ها و نا بسامانیهای اجتماعی است . اگر در جامعه ای هنجارها مراعات نشود ، کجروی پدید می آید و رفتار آسیب می بیند . مطالعه علمی این گونه نابسامانیها و ناسازیها را در جامعه انسانی آسیب شناسی اجتماعی می گویند .
فرهنگ
انسانها به کمک نیروی اندیشه ، بر خلاف دیگر جانداران خود را از تسلیم و وابستگی بی قید و شرط به طبیعت برهانند و برای مبارزه و تسلط بر آن ، راهها و روشها ومسایلی را اختراع کنند که به مجموعه آنها ”فرهنگ ” گویند . فرهنگ مجموعه پاسخهای انسان به پرسشها و نیازهای گوناگون ناشی از ضروریات زندگی در طبیعت و در جامعه است . تایلورفرهنگ را حاصل رفتار و کردار انسانهایی می داند که دار جامعه زندگی می کنند . به بیان دیگر ، فرهنگ شیوه کلی زندگی در هر جامعه است .
از آنجا که فرهنگ ، قوام دهنده و نظام بخش کارکردها و ساختارهای اجتماعی است و رفتار هر یک از افراد جامعه از آن تاثیر می پذیرد ، بنابراین باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد تا از آن بتوان به تبیین رفتار فردی و گروهی در جامعه پرداخت .
ویژگیهای فرهنگ
فرهنگ دارای ویژگیهایی چند است :
ضربه فرهنگی:
هنگامی که یک فرد در یک محیط فرهنگی بیگانه و در میان مردمی قرار می گیرد که در باورهای بنیادی آنها سهیم نیست ، دچار ضربه فرهنگی می شود ( کوئن ،1370 : 43). مثلا اگر یک ایرانی را به جزیره دور افتاده ای در اقیانوس آرام در میان قبیله ای ببرند ، جایی که شکار انسان برای آنها امری معمولی است ، به درستی دچار ضربه فرهنگی می شود ، زیرا زندگی این قبایل با شیوه زندگی او بسیار متفاوت است .
مفهوم وسیع و گسترده فرهنگ که شیوه های کلی زندگی مردم در هر جامعه است ، به طور مشخص از اجزا و عناصر متفاوتی که در عین حال به هم مربوطند ، تشکیل شده است . ما در اینجا برای روشنتر شدن موضوع به دو بخش مهم فرهنگ – ارزشها و هنجارها – اشاره می کنیم .
هنجارهای اجتماعی ، شیوه های رفتاری معینی هستند که بر اساس ارزشهای اجتماعی جامعه شکل می گیرند و با رعایت آنهاست که جامعه نظام پیدا می کند . در اصطلاح جامعه شناسی هنجارها را ”الگوهای استاندارد شده رفتار و کردار” می گویند ، این الگوها نشان دهنده رفتار ایده آل یا مطلوب افرادجامعه است. مقررات رسمی ، قوانین ، احکام فقهی و شرعی ، آداب و رسوم ، شیوه های قومی و نظایر آن از جمله هنجارهای جامعه به شمار می روند .
هنجارهای اجتماعی راهنماهای آشکاری هستند که به یک مردم جامعه می گویند چگونه باید در شرایط خاص رفتار کنند . در واقع ، هنجارهای اجتماعی تعیین می کنند چه باید بگوید و از گفتن چه چیزهایی اجتناب ورزد . باید چگونه بیندیشد و چگونه رفتار کند ، چه اعمالی را انجام دهد و از انجام کدام اعمال دوری گزیند و به همین دلیل هر کس می کوشد تا رفتار خود را با هنجارهای اجتماعی سازگار کند تا جامعه او را به عضویت خود بپذیرد . بنابراین ، هنجارهای اجتماعی برای اعضای جامعه مشخص می سازند که در یک موقعیت اجتماعی چه نوع رفتاری را باید در پیش گیرند و از چه نوع رفتار پرهیز کنند . به عنوان مثال : هنجارهای ممنوع ، عملی را که فرد مجاز به انجام آنها نیست مشخص می کند . مثلا” به فرد گفته می شود که دزدی ، آدمکشی و وارد آوردن خسارات مالی و جانی به دیگران اجتناب کند و هنجارهای مجاز ، رفتارهایی را مشخص می کند که از فرد انتظار می رود در موقعیت معین ، آن را انجام دهد ، مثلا از فرد انتظار می رود که به موقع مالیات خود را بپردازد ، قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کند و لباس مناسبی بپوشد .
پاره ای از مهمترین هنجارهای اجتماعی را می توان به شرح زیر گروهبندی کرد :
1.هنجارهای دینی : هنجارهای دینی معلول آموزش دینی هر جامعه مفروض است . برای مثال ، فقه و شرع مقدس اسلام که ازتعالیم دینی اسلام سرچشمه گرفته است ، در طول قرنها به وسیله مجتهدان و اندیشمندان دینی تنظیم تدوین شده و تنها مرجع داوری در کارها و مهمترین هنجارها در ایران است .
آسیب شناسی را باید با توجه به هنجارهای دینی مطالعه کرد : زیرا با پژوهشهایی که به عمل آمده است ، بین نوع آسیبهای اجتماعی و باور های دینی رابطه نزدیک وجود دارد . مثلا معلوم شده است که نرخ خودکشی در کشور های اسلامی بسیار کمتر از دیگر کشور ها است ، زیرا خود کشی در این دین تحریم شده است .
نظم وکنترل اجتماعی
در هر جامعه ای ، اعضا و گروهها دارای پایگاههای تعیین شده ای هستند که از هر کدام انتظار می رود که بر اساس هنجارها و ارزشهای جامعه چه بخواهند و چه نخواهند و چه کار بکنند و چه توقع داشته باشند یا نداشته باشند . تمام اینها ، جزیی هستند از فرهنگ جامعه و فرهنگ جامعه به عنوان مجموعه ای از ” الگوهای ” استاندارد شده خواستن و اندیشیدن و رفتار ” ( نظامی 1357 : 188 ) تمام جنبه های زندگی انسانها را به گونه ای یک نواخت تعیین می کند و همین یکنواخت شدن . پیروی از هنجارهای اجتماعی یعنی نظم اجتماعی .
بقای هر جامعه ای به هنظو و ثبات بستگی دارد و برای ایجاد نظم و و تنظیم روابط اعضای خود به دو دلیل عمده متکی است :
1- حصول اطمینان : از اینکه کارهای حیاتی جامعه انجام می گیرد
2- پیشگیری از اختلالها و آشفتگیهایی که ممکن است به سبب کشمکشهای درونی جامعه در زندگی اجتماعی پدید آید .
حصول به این هدفها از طریق مکانیسمهایی که کنترل اجتماعی نامیده می شوند ، تامین می گردند و تنظیم زندگی گروهی را بر اساس تشویق رفتارهای مطلوب و تنبیه رفتارهای نا مطلوب سازمان می دهند . اقدامات ویژه ای که برای تشویق یا تنبیه رفتارهای مورد نظر در جوامع مختلف به عمل می آید . از نظر شکل و ماهیت با یگدیگر متفاوتند ولی ،تمام نظامهای مختلف کنترل اجتماعی دو عنصر اساسی را در بر دارند : اولا” ، همیشه و هر جا مجموعه ای از موازین وجود دارد که به طور کلی معین می کنند در شرایط مختلف چه نوع رفتارهایی خوب است و چه نوع رفتارهایی بد ، یا چه نوع رفتارهایی خوبتر است و چه نوع رفتارهایی بدتر. این موازین معمولا به شکل قوانین ، مقررات ، آیین نامه ها ، رسوم ، رهنمودها و معیارهای عرضه می شوند . ثانیا” همیشه مجموعه ای از ضمانتهای اجرایی تدوین می گردد تا انگیزه هایی برای واداشتن مردم به در پیش گرفتن رفتارهای مطلوب وجود داشته باشد . این ضمانتهای اجرایی به صورت پاداشها و مجازاتهای گوناگون نمود می یابند .
جامعه شناسان خاطر نشان ساخته اند ، هیچ مکانیسم کنترل اجتماعی که تنها بر تشویقها و تنبیه های برونی متکی باشد موثر واقع نخواهد شد . مساله اساسی این است که نظام فرهنگی جامعه باید چنان محیطی به وجود آورد که افراد به نوعی نظم اخلاقی درونی پایبند گردند ( مثلا به احساس گناه ، یا احساس رضایت خاطر ) . به همین علت ، یکی از هدفهای عمده فرایند اجتماعی شدن باسید رعایت باشد از ادغام موازین و ارزشهای گروهی در وجدانهای انفرادی به نحوی که اعضای جامعه ارزشهای گروهی را نه به عنوان معیارهای تحمیلی از خارج ، بلکه به عنوان ارزشها و معیارهای شخصی خویش نیز بپذیرند . ( لنسکی 1369: 48).
سرقت
سرقت از با سابقه ترین جرایم بشری است که در جامعه های مختلف به شیوه های گوناگون دیده می شود . این پدیده در طول زمان دستخوش دگرگونیها و تغییرات زیادی شده . اما تنها چیزی که از بدو پیدایی و شکل گیری آن تا کنون ثابت مانده ، زشتی و مذموم بودن ماهیت آن است .
با گذشت زمان ، شیوه ها و روشهای سرقت ، نوع اموال و اشیا ء مسروقه و وسایل و ابزار مخورد استفاغده برای ارتکاب سرقت تغییر یافته ، به طوری که امروزه برخی از سارقان از آخرین تکنیکها و تکنولوژیها برای پیشبرد کار خود استفاده می کنند . به همین لحاظ ، شیوه های مقابله و روشهای برخورد با آنها متناسب با دگرگونیهای سرقت متحول شده است . به تعبیر دیگر ، چون در عصر ما موارد و وسایل گوناگون سرقت و گرایش به آن تغییر یافته ، مقابله با آن نیز دشوار تر شده است .
تعریف سرقت
برای سرقت تعریفهای متعددی ارایه شده اغست که به برخی از آنها اشاره می شود :
- ربودن خدعه آمیز مال غیر
- برداشتن چیزی از دیگری بدون اطلاع و رضایت او
- گرفتن و بردن مال و پول کسی به زور یا مکر و فریب
- ربودن متقلبانه شئی متعلق به دیگری
و بالاخره از نظر قانون ، سرقت تنها وقتی موجود است که شئی موضوع جرم بدون آگاهی و بر خلاف میل صاحب آن از تصرف دارنده قانونی آن به تصرفعانل جرم در آید ، لازمه آن ، گرفتن ، برداشتن و کش رفتن است .
سرقت در صورتی موجب حد می شود که سارق دارای کلیه شرایط و خصوصیات زیر باشد :
- سارق به حد بلوغ شرعی رسیده باشد
- سارق در حال سرقت عاقل باشد
- سارق با تهدید و اجبار وادار به سرقت نشده باشد
- سارق قاصد باشد و بداند و متوجه باشد که مال غیر است و ربودن آن حرام است
- صاحب مال ، مال را در حرز قرار داده باشد
- سارق به تنهایی یا با کمک دیگری هتک حرز کرده باشد
به طور کلی سرقت به دو صورت انحام می گیرد :
1) سرقت ساده که سارق بدون توسل به زور ، شئی را می رباید.
2) سرقت با توسل به زور و تهاجم که به طور فردی یا گروهی رخ می دهد.
علل و انگیزه های سرقت
در بررسی علل و انگیزه های سرقت می توان از عوامل متعدد نام برد که چند نمونه آن را به اختصار بدین شرح است :
1- عوامل ذهنی ، مانند هوش کم یا زیاد ، استعدادهای فردی و نظایر آن .
2- سن : بی شک تقسیم بندی انواع سرقت بر حسب سارقان متعلق به گروههای سنی مختلف ، متفاوت است تا جایی که برای مثال می توان گفت بسیاری از آنچه بزرگسالان در رفتار کودکان ” دزدی ” می نامند ، از نظر روان شناسان کودک ممکن الست صرفا کنجکاوی باشد .
3- جنس : چون به طور معمول قدرت بدنی زن از مرد کمتر است یا به تعبیر زیست شناسان مرد بیش از زن قدرت تحرک دارد ، بنابراین موارد ارتکاب سرقت مخصوصا سرقتهایی که به طریقی با قدرت و تحرک بدنی ارتباط دارد . بین دو جنس متفاوت خواهد بود . به عنوان مثال ، دختران بیشتر اشیا کوچک را می ربایند و پسران غالبا وسایل الکتریکی نقلیه ( دوچرخه ، موتور سیکلت ، اتومبیل ) را به سرقت می برند .
4- وضعیت بدنی : زشتی و زیبایی ، نقص عضو ، و بلندی و کوتاهی بیش از حد ممکن است از عوامل موثر در ارتکاب انحراف باشد . گاه دیده شده که اشخاص تنومند و قوی پنجه که از تاثیر هیکل خویش آگاهی دارند ، برای خود حقی تصور می کند . عکس آنهم صادق است . به این معنی که گدایی یا جیب بری در میان اشخاص ضعیف الجثه بیشتر دیده می شود .
اما آنچه بیش از همه در این پدیده تاثیر دارد ، عوامل روانی عاطفی و اجتماعی – اقتصادی است . هر چند به یک تعبیر ظریفتر می توان عوامل دیگر و از جمله چهار مورد فوق را نیز متاثر از این عوامل دانست .
آسیب شناسی اجتماعی چیست ؟ ۴
هدفها و مقاصد آسیب شناسی اجتماعی ۴
فرهنگ ۵
ویژگیهای فرهنگ ۵
ضربه فرهنگی ۷
عناصر اساسی فرهنگ ۷
هنجارهای اجتماعی ۷
انواع هنجارها ۸
هنجارها و نوع مجازات ۹
تعریف کجروی اجتماعی ۱۰
ملاکهای تشخیصی کجرویهای اجتماعی ۱۱
انواع کجرویهای اجتماعی ۱۴
عوامل موثر در کجرویهای اجتماعی ۱۹
خانواده ۱۹
مدرسه ۲۱
گروه همسالان ۲۲
بنیانهای اجتماعی کجرویها ۲۳
ناسازگاری جامعه با ارگانیسم انسانی ۲۳
ناسازیهای درونی جامعه ۲۴
نظریه های جامعه شناختی کجرویها ۲۵
تعریف کنترل اجتماعی ۲۶
نظریه کنترل اجتماعی ۲۷
نظم وکنترل اجتماعی ۲۹
سرقت ۳۱
تعریف سرقت ۳۱
علل و انگیزه های سرقت ۳۲
علل و انگیزه های روانی – عاطفی سرقت ۳۳
علل اجتماعی – اقتصادی سرقت ۳۶
نگاهی به سرقت در ایران ۴۱
اعتیاد چیست ؟ معتاد کیست ؟ ۴۱