پروپوزال تاثیر آموزش اجتماعی بر بهزیستی روانشناختی و تاب آوری دانش آموزان
بیان مسأله اساسی تحقیق به طور کلی (شامل تشریح مسأله و معرفی آن، بیان جنبههای مجهول و مبهم، بیان متغیرهای مربوطه و منظور از تحقیق به صورت مستند) :
یکی از مشکلات تحصیلی که باعث تشویق و مراجعات مکرر والدین به کلینیک های بالینی می شود اختلالات یادگیری است، و چون کودکان پایه و اساس جامعه فردای هر کشور را می سازند. اگر مورد بی توجهی قرار بگیرند نتایج جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت (حمید، 1385). مشخصه نتوانی یادگیری در کودکان یا نوجوانان پیشرفت تحصیلی در زمینه خواندن، بیان نوشتاری یا ریاضیات در مقایسه با توانایی هوش کلی کودک است.
متن بازنگری شد DSM.IV (DSM-IN-TR) بنابه تعریف فلچر، لیون، فاجس و جاونس (2007) دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری نمی توانند در مهارت های مختلف تحصیلی مانند گوش دادن و خواندن جامع، مهارت های خواندن پایه، محاسبه ریاضیات و حل مسئله منطبق با سن و استانداردهای سطح نمره موفق باشند. بر همین اساس اختلالات یادگیری را در چهار طبقه تشخیص گنجانده شده است. اختلال خواندن، اختلال ریاضیات، اختلال بیان نوشتار، اختلال یادگیری نامشخص (NOS) (کاپلان، سادوک، 2007).
نتایج مطالعات بیانگر آن است که میزان شیوع این اختلالات از 2 درصد تا 30 درصد در نوسان است (نریمانی و رجبی، 1384). در DSM-IV-IR گفته شده که تقریباً 5 درصد دانش آموزان مدارس عمومی در ایالات متحده، دچار نوعی اختلال یادگیری هستند (آلتراس، 2007). فرا تحلیل بهراد (1384) نشان می دهد که میزان شیوع اختلال یادگیری در دانش آموزان ابتدایی 58/4 درصد می باشد و دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر است. در مطالعه نریمانی و رجبی (1384) میزان شیوع اختلال یادگیری در استان اربیل 13 درصد گزارش شده است. میزانترک تحصیلی مدرسه برای کودکان و نوجوانان مبتلا به این اختلال 40 درصد یعنی یک و نیم برابر متوسط است دادستانی، 1389، به نقل از نریمانی و همکاران). از جمله متغیرهایی که در کودکان ناتوان در یادگیری دچار مشکل است بهزیستی روان شناختی است. کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری به دلیل شکست های مکرری که در مدرسه و منزل با آن روبرو می شوند، از نظر بهزیستی روان شناختی در سطح پایین تر از کودکان عادی قرار دارند (گروسمن ونیمن، 2004). ریف بهزیشتی روان شناختی را تلاش فرد بای تحق توانایی های بالقوه خود می داند. این مدل از طریق ادغام نظریه مختلف رشد فردی (مانند نظریه خود شکوفایی مزلو و شخص کامل راجرز) و عملکرد سازگارانه (مانند نظریه سلامت روانی *** جاهودا) شکل گرفته و گسترش یافته است (کامپتون، 2001). بهزیستی روان شناختی در مدل ریف و همکاران از شش مولفه تشکیل شده است: مولفه پذیرش خود و معنی داشتن نگرش مثبت به خود و زندگی گذشته خویش است. اگر فرد در ارزشیابی، استعدادها، توانایی ها و فعالیت های خود در کل احساس رضایت کند و رجوع به گذشته خود احساس خشنودی کند، کارکرد روانی مطلوبی خواهد داشت. مولفه خود مختری به احساس استقلال، خود کفایی و آزادی از هنجارها اطلاق می شود. داشتن ارتباط مثبت با دیگران دیگر مولفه این مدل به معنی داشتن رابطه با کیفیت و ارضا کننده با دیگران است. مولفه هدفمندی در زندگی به مفهوم دارا بودن اهداف دراز مدت و کوتاه مدت در زندگی و معنادار شمردن آن است. تسلط بر محیط مولفه دیگر این مدل به معنی توانایی فرد برای مدیریت زندگی و مقتضیات آن است. مولفه رشد شخصی به گشودگی نسبت به تجربیات جدید و داشتن رشد شخصی پیوسته باز می شود (هوسر اسپرینگرو پودروسکا، 2005). کوپر (2007) شیوع مشکلات بهزیستی روان شناختی را در افراد ناتوان در یادگیری در مقایسه با گروه کنترل بیشتر گزارش کرده است. ابون و مک کنکی (2006) در افراد مبتلا به ناتوان در یادگیری مشکلات روان شناختی از قبیل افسردگی، اضطراب، ناسازگاری اجتماعی، عواطف منفی را گزارش کرده اند.