بررسی و تحلیل شخصیت افراد جهت آمادگی برای ازدواج
بخش اول
مشکل پنجم
سربازی
این مشکل و مانع، شامل دختران که اصلاً نمیشود. البته شامل عدهای از پسرها نمیشود کسانی که در دانشسرای تربیت معلم هستند و نیز کسانی که بعد از دروس متوسطه، درس را ادامه می دهند و لازم نیست به سربازی بروند، بلکه پس از اتمام دروس، در قالب تعهدهایی که همراه با انجام شغلشان است- خدمت سربازی را انجام می دهند و هیچ وقفه ای در زندگی شان بوجود نمیآید.
البته مسئولین نظام باید قانون سربازی را طوری تنظیم کنند که سربازی به عنوان مانع و مشکل بر سر راه ازدواج نباشد و حقوق و مزایای برای سربازان قرار داده شود که مخارج خود و همسرشان تأمین شود و . . .
راه حل:
1) نامزدی شرعی و قانونی: نامزدی در دوران سربازی، خیلی شیرین و زیباست. دو نامزد در طول این دوران، نامه نگاری دارند و برای همدیگر مطالب امید بخش دو دلگرم کننده مینویسند. و در هنگام مرخصیهای این دوران، با یکدیگر دیدار و ملاقات می کنند.
2) سکونت در منزل والدین زن یا مرد:
اگر ازدواج کرده باشند، زن، در دوران سربازی شوهرش ، در منزل یکی از والدین سکونت داشته باشد (والدین مرد یا زن) که تنها نباشد و مرد بتواند با خیال راحت، خدمتش را به انجام برساند و هر گاه به مرخصی آمد، با هم باشند.
3) کمک پدران و مادران:
در مورد مخارج زن و امور دیگر (همان مطلبی که در بخش «ادامة تحصیلات علمی» گفته شد) قابل انجام است.
مشکل ششم:
(6) وجود برادان و خواهران بزرگتر:
البته این مشکل در بعضی از خانوادهها که این مسئله برایشان مهم است وجود دارد. و اگر نه این مشکل و عقیده، به هیچ وجه پایه و اساس شرعی و عقلی ندارد. بر جوانان لازم است که: سنتهای غلط را بشکنند و خود را بدبخت آداب و رسوم غلط نکند. در اینجا باید توجه کرد که میبایست احترام برادر و خواهر بزرگتر کاملاً حفظ شود.
(مظاهری/ جوانان و انتخاب همسر)
مشکل هفتم:
(7) مسکن:
لازم است طرحهایی وسیع و فراگیر در سطح کل جامعه اجرا گردد. تا این معضل بزرگ حل شود.
راه حل:
1) سکومت موقت در منزل والدین: در صورت امکان، عروس و داماد برای مدتی در منزل والدین یکی از آنان ساکن شوند تا منزل جداگانهای تهیه کنند. اما باید توجه داشت که: اگر بداند این سکونت، باعث دعوا و نزاع و توهین و تحقیر میشود، به هیچ وجه صلاح نیست در آن خانه ساکن شوند یا بمانند.
2) اجاره نشینی:
یک امر رایج و معمول در کل جهان است. جوانان یک منزل ارزان و ساده ای اجاره کنند و مقداری سختی اجاره نشینی را تحمل نمایند تا ان شاء الله خانهدار شوند.
مشکل هشتم:
(8) ناتوانی جوانان در ادارة زندگی: در ادامه به آن خواهیم پرداخت
(مظاهری/ جوانان و انتخاب همسر)
نظرات شخصی محقق:
همانطور که گفته شد مشکلات ازدواج دو دسته هستند: (1) حقیقی. (2) ساختگی.
حال به مورد دوم یعنی مشکلات ساختگی میپردازیم که البته از جمله مواردی است که من در تحقیقات خود با آن مواجه شدم ممکن است عدهای بر این عقیده باشند که ازدواج کردن اسیری است و بهتر است انسان، مجرد زندگی کند، چرا که با مسایل و مشکلاتی که در خانوادهها مشاهده می کنیم. به این نتیجه میرسیم که «بهتر است مجرد مانده و ازدواج نکنیم.»
و از سویی احتمال دارد کسی بگوید: «ازدواج بهتر است و انسان مجرد صاحب زندگی نمیشود، زیرا اغلب افرادی که مجرد زندگی میکنند اینگونه دیدهایم که دور از زندگی بوده و صاحب خانه امکانات زندگی نشده اند».
ازدواج امر مقدسی است و به خاط تقدسش در اسلام انجام آن مستجب بوده و ثواب دارد. اما اسلام الزامی برای این امر ندارد و آنرا واجب نکرده است.
گاهی اوقات ازدواج نکردن بهتر از این است که فرد بدون آمادگی لازم ازدواج کند و زندگی خود و فرد دیگری را دچار مشکل کند.
عدهای به خاطر والدین خود ازدواج نمیکنند و یا زمانی که تصمیم به ازدواج میگیرند با مشکلاتی مواجه میشوند (پدر و مادر با بهانههای مختلف مانع از ازدواج فرزند میشوند). اکثراً این مسئله در خانوادههایی رخ میدهد که پدر خانواده فوت شده یا پدر فرد بی مسئولیتی است. و در اینجا یکی از فرزندان خود را موظف میکند که تا آخر عمر از خانوادة خود به خصوص مادرش حمایت کند. در ادامه داستانی در این مورد میخوانیم.)
داستان محله مربوط به مجله راه زندگی شماره 185 پانزدهم دی ماه 1383 است).
خلاصه داستان:
من کوچکترین فرزند خانواده هفت نفری بودم.
همه فامیل میدانستند پدرم بداخلاق ترین مرد روی زمین است. مادرم که در سن سیزده سالگی به زور همسر پدرم شده بود، در طی تمام این سالها حتی حالا که پیر شده ست از پدرم میترسد. خواهر و برادرهایم خیلی زود ازدواج کردند و رفتند و در سن چهارده سالگی من و پدر و مادرم تنها شدیم. همیشه دلم برای مادر میسوخت. نمیخواستم باور کنم که او تا آخر عمرش باید این وضع را تحمل کند تمام رویاهایم حول محور تصویری میگشت که من مادرم را با خودم به سفر بردهام، برایش خانهای زیبا خریدهام، خوشحالش میکنم، او را به خانه خودم میبرم و نمیگذارم ذرهای اذیت شود و . . . در طی آن سالها خوب درس میخواندم، چون مادر از بچههای درسخوان خوشش میآمد، کم حرف بودم، تو کارهای خانه مثل یک زن به مادرم کمک میکردم، خلاصه هر کاری میکردم تا مادر از من خشنود باشد. در دانشگاه رشته وکالت خواندم آنهم چون مادر دوست داشت ولی توانست پز آنرا به دیگران بدهد. تمام وظایف مذهبی ام را به نحو احسن انجام میدادم چون این کار شوقی را در چشم مادر میآورد که بیشترین ارزش را در زندگیام داشت. توی دانشکده با دختری آشنا شدم، دختر سادهای بود و هرگز رفتار زنندهای از او نمیدیدم. در مورد او با مادر صحبت کردم اما مادر در حالی که هنوز او را ندیده بود به شدت مخالفت کردن و سرانجام کاری کرد که من دیگر به آن دختر فکر نکنم. بعد از آن به سربازی رفتم و در طی آن مدت مادر برای من به دنبال دختری مناسب میگشت. بعد از اتمام سربازی در امتحان کانون وکلا شرکت کردن و قبول شدم و کم کم زندگیام داشت سر و سامان میگرفت و معیارهای من در طی این سالها بسیار تغییر کرد و این معیارها با معیارهای مادرم متفاوت بود. اما چطور میتوانستم این مسئله را به او القاء کنم؟ او عادت کرده بود که من را در هر شرایطی به نحو کامل داشته باشد. هیچ وقت با کوچکترین عقیده و خواست او مخالفت نکرده بودم. اولین پس اندازم را کنار گذاشتم و او را فرستادم مکه. خواهرم و بردادرهایم به او هیچ اهمیتی نمیدادند و پدرم مدام به من غر میزد که چرا اینقدر به مادرم چسبیدهام و به جای آن نمیروم سراغ زندگی خودم؟! خلاصه مادر از مکه که برگشت عزمش را جزم کرده میبرد که هر طور شده برای من دختر مناسبی پیدا کند. مدام مرا به خواستگاری دخترهای کم سن و سال و زیبا برد. اما من که حال تقریباً سی و دو سال سن داشتم، و دلم میخواست با دختری ازدواج کنم که بتوانم چند کلمهای با او حرف مشترک داشته باشم مادرم دختری را پسندید اما او اصلاً کسی نبود که من بتوانم سالها با او زندگی سعادتمندی داشته باشم. اما مادرم عاشق چشمهای رنگی و زیبایی چهرة او شده بود، میتوانست حسابی به همه پز بدهد که عروسش مهندس میشود و چقدر هم زیباست. اینجا بود که برای اولین بار به مادرم نه گفتم، باورش نمی شد، همیشه فکر میکرد من در هر شرایطی مطیع او خواهم بود، سکوت می کنم و میگویم هر چه شما بگویید. . . . اما حالا موضوع یک عمر زندگی بود، حالا فهمیدم چرا خواهر و برادرهایم به سراغ زندگی خود رفتند. متوجه شدم که هر انسانی باید زندگی مخصوص به خود داشته باشد.)
دلایل پنهان دیگری که وجود داد این است که بعضی از جوانها شرطیاند ، یعنی به دلیل اتفاق ناگواری که برای خواهر، برادر یا یکی از فامیل آنها افتاده و ازدواجشان با مشکل رو برو شده، شرطی شدهاند، یعنی از ازدواج میترسند. همانطور که گفتیم عدهای از جوانان از مسوولیت پذیری میترسند و به محض اینکه حرف ازدواج پیش میآید، دچار دلشوره می شوند و دست آخر به دلیل عدم آگاهی از معیارهای ازدواج دچار ترسی پنهانی هستند که اقدام به ازدواج نمیکنند.
حال راهکاریهایی را بیان میکنیم: کسانی که شرطیاند باید شرطی زدایی کنند و این تفکر غلط را که همه ازدواجها با دشواریهایی روبرو هستند، از خود دور سازند. کسانی که دلشوره ازدواج دارند باید بدانند که این دلشوره طبیعی است و پس از اینکه ازدواج کردند خود به خود از بین میرود و کسانی که به دلیل عدم آگاهی از چگونگی ازدودج بیمناکاند، و باید بدانند که با خواندن کتابهای مختلف در این زمینه آنقدر میزان آگاهی شان بالا میرود که خود را برای ازدواج آماده میبینند.
شاید خیلیها بگویند ازدواج به درد سرش نمیارزد و مجردی هم عالمی دارد . چرا ازدواج کنیم و با اختلاف عقیده هایی که پیدا میکنیم روبروی هم قرار بگیریم و نیروی خود را صرف جر و بحث دائمی بکنیم؟
زن و مرد دو نیری متخاصم و رودروی یکدیگر نیستند که بخواهند برضد هم باشند. آنان دو نیروی مکمل برای تولید نسل هستند. پایهریز اساس خانواده و شادی بخش زندگیاند. آنها با پیوند با یکدیگر آفریننده حیات موجودی تازه به نام انسان و برآورنده نیاز آینده جهان و هستیاند.
پس لزومی ندارد که زن ستیزی یا مرد ستیزی که تفکری است بیمارگونه، (و امروز خیلی عنوان میشود) مطرح شود.
ازدواج در سنین بالا( بیش از سی سال) دارای معایب و محاسنی است. محاسن ازدواج در سن بالا این است که فرد در این سن با تجربهتر است و تصمیمات او بیشتر از روی عقل و منطق است تا احساس. بنابراین احتمال اینکه اشتباه کند بسیار کم است در این زمان افراد، مسئولیت پذیرتر و فهمیدهتر هستند در نتیجه بهتر میتوانند مسائل و مشکلات زندگی را حل و فصل کنند.
معایب ازدواج در سن بالا این است که: هر چه سن افراد بالاتر میرود احتمال ریسک آنها در زندگی کاهش پیدا میکند همچنین تحرک آنها کم تر میشود. زمانی که احتمال ریسک افراد پائین میآید انتخاب کردن برای آنها دشوار میشود در نتیجه ممکن است بسیار مشکل پسند و کمالگرا باشند و توقعات زیادی از همسر آینده خود داشته باشند و چون در این سن اکثراً از نظر مالی و موقعیت شغلی و اجتماعی، در سطح بالای هستند ترجیح می دهند با کسانی که شریط بسیار مطلوبی دارند ازدواج کنند. شاید در ظاهر این طور به نظر برسد که داشتن شرایط بسیار مطلوب، امتیاز خوبی است و ایرادی در آن وجود ندارد اما مشکل زمانی حاصل میشود که ما بعد از مدتی متوجه شویم آن شرایط در ظاهر عالی است و برای یک زندگی کافی نیست. مشکل دیگری که ایجاد میشود این است که چون فرد کم تحرک میشود بنابراین نمیتواند همانند زمانی که جوانتر بود آن شور و هیجان اول زندگی را داشته باشد. و این مسئله زمانی حاد میشود که فرد با کسی ازدواج کند که نسبت به خودش بسیار جوانتر، است فرد جوانتر از همسرش انتظاراتی دارد و چون او نمیتواند این شور و هیجان را برای او به ارمغان بیاورد دچار ناراحتی میشود. مسئله دیگر زمانی بوجود میآید که فرد در سن بالا ازدواج کرده مثلاً آقایی در سن 50 سالگی ازدواج میکند زمانی که او صاحب فرزندی میشود تقریباً به اندازه یک نسل با فرزندش اختلاف سنی دارد و در نتیجه وقتی که فرزندش بزرگ میشود نمیتواند با او ارتباط خوبی برقرار کند. مسئله دیگر این است که کوچکترین اشتباه در ازدواج ممکن است در این سن غیر قابل جبران باشد و فرد دیگر فرصت نکند ازدواج مناسب انجام دهد است. البته مواردی که اشاره شد، مسائلی است که در جامعه امروز ما وجود دارد و اگر نه ممکن است استثنا نیز وجود داشته باشد. ازدواج در سن بالا و مشکلات آن با توجه به اینکه آن فرد زن یا مرد باشد فرق میکند. مشکلاتی که در بالا به آن اشاره شد می تواند بین مردها و زنها مشترک باشد. اما مشکلی که برای خانمها بیش تر از آقایان پیش میآید این است که هر چه سن خانمها بالاتر میرود قدرت باروری آنها رفته رفته کاهش پیدا میکند بنابراین ممکن است مثلاً بعد از سن 35 سالکی یک خانم نتواند باردار شود یا بارداری او در این سنین بسیار خطرناک باشد (بارداری در سن بالا امکان ایجاد فرزندان عقب مانده ذهنی را افزایش میدهد).
چرا برخی از روابط سرانجام خوبی ندارند؟
1)شما با فرد مناسب بوده ولی طرز صحیحی مهر نمی ورزید.
شما و همسرتان از عادتهای ارتباطی ضعیفی برخوردار هستید.
به درستی نمی دانید که چطور صمیمیت واقعی تولید کنید .
چیزی را می خواهید مطالبه نمی کنید و در نهایت احساس انزجار می کنید .
از رابطه تان غافل می شوید .
شما با فرد نامناسب هستید .
عشق و یا سبک زندگی شما با عشق و سبک زندگی همسرتان از تفاهم و همخوانی کافی برخوردار نیستند.
شما ارزشهای مشترک کافی نداشته و به اصول مشترکی نیز پایبند نیستید.
همسر شما دارای عیبها و نقص های بزرگی است که ازدواجی موفق را ناممکن می سازد.
شما نمی توانید نیازهای یکدیگر را برآورده کنید .
نکته مهم این است((کسی)) که برای مهرورزیدن انتخاب می کنید ،به همان اندازه ((روشی)) که برای مهر ورزیدن برمی گزینید مهم است.
اغلب مردم وقت و انرژی بیشتری صرف تصمیم گیری برای خرید یک ماشین و یا یک دستگاه ویدئو می کنند تا صرف اینکه تصمیم بگیرند با چه کسی تشکیل خانواده بدهند.
یکی از دلایلی که بسیاری از مردم به ازدواج با فرد نامناسب تن می دهند چیزی است که آن را(( ضریب هوشی)) پایین می نامیم. ضریب هوشی شما به میزان دانش شما در خلق و حفظ رابطه ای سالم و موفق بستگی دارد و میزان ضریب هوشی شما تعیین کننده انتخاب شما خواهد بود حتی اگر شما از ضریب هوشی بالایی برخوردار بوده و یا به اصطلاح باهوش در عشق باشید احتمالاً هنوز اشتباهاتی مرتکب خواهید شد اما نه به اندازه کسی که از ضریب هوشی کمتری برخوردار است. در پایان این تحقیق شما این آزمون را مشاهده کنید و اگر مایل باشید می توانید آن را انجام دهید.
اگر پس از انجام آزمون ضریب هوشی عشقی شما خیلی پایین بود زیاد نگران نشوید . شما می توانید با کسب اطلاعات بیشتر و بالا بردن اعتماد به نفس خود ضریب هوشی عشقی خود را بالا ببرید.
پنج افسانه مهلک درباره عشق:
افسانه های عشقی باورهای نادرست هستند که بسیاری از ما راجع به عشق و داستانهای عاشقانه داریم. این افسانه ها عملاً ما را انتخاب هوشمندانه باز می دارند. این باورها و رفتارها علائمی غلط در مورد ازدواج هستند که به سه دلیل زیر در ما شکل می گیرند:
·تماشای برنامه های تلویزیونی و فیلم ها
·خواندن رمانهای عشقی
·عدم وجود آموزش درباره عشق
ما آگاهانه یا نا آگاهانه اساس تصمیمات خود در ازدواج را بر این پنج افسانه عشقی بنا می گذاریم.
بیائید به این پنج افسانه مهلک درباره عشق نگاهی بیندازیم در حالی که هر یک از این افسانه ها را می خوانید از شما تقاضا می کنم که نه تنها در روابط فعلی خود بلکه در روابط گذشته خود نیز تامل کنید.
در اینجا پنج افسانه عشقی و واقعیت مربوط به هر کدام را در جدولی آورده ایم و سپس به توضیح هر کدام از آنها می پردازیم:
افسانه | واقعیت |
1)عشق حقیقی بر همه چیز فائق می آید | عشق برای موفقیت یک رابطه کافی نیست. به این معنی که رابطه به تفاهم و تعهد نیاز دارد.
|
2)اگرعشق ((عشق حقیقی باشد)) همان لحظه که فرد را دیدید خواهید دانست. | برای دلباختگی یک لحظه کافی است اما عشق حقیقی به وقت نیاز دارد.
|
3)تنها یک عشق واقعی در این دنیا وجود دارد که برای شما مناسب است | این امکان وجود دارد که عشق حقیقی را با بیش از یک نفر تجربه کنید . شریک های بالقوه زیادی وجود دارند که می توانید با آنها خوشبخت شوید. |
4)همسر ایده آل شما را از هر لحاظ ارضاء می کند. | همسر مناسب بسیاری از نیازهای ما را ارضاء می کند اما نه همه آنها را . |
5)جاذبه جنسی قوی همان عشق است. | روابط جنسی خالی از احساس هیچ مناسبتی با عشق حقیقی ندارد . |
حال عواقب باور افسانه های عشقی را بیان می کنیم:
افسانه های عشقی (1):
عشق حقیقی بر همه چیز فائق می شود : زمانی که شما چنین باوری دارید شما از روبرو شدن با مشکلات زندگی خود و یا ارائه راه حلهای این مشکلات با گفتن این جمله به خود که ((اگر ما عاشق یکدیگر باشیم هیچ یک از مشکلات و تفاوتهای ما اهمیت چندانی نخواهند داشت)) اجتناب می کنید.
شما با گفتن این جمله به خودتان که ((اگر بیشتر به او مهر بورزیم او تغییر خواهد کرد)) در روابط خالی از مهر و خشونت بار خواهید ماند. کسانی که اعتماد به نفس پائینی دارند و گذشته ای مملو از نادیده انگاشته شدن یا آزار و اذیت دیدن دارند، اغلب خود را در روابط مسمومی قرار می دهند که بیرون آمدن از آن برایشان مشکل است . اینگونه افراد مدام خود را متقاعد می کنند که اگر موفق شوند همسر خود را بیشتر دوست داشته باشند رفتار نامطلوب آنها از بین رفته و با عشق جایگزین خواهد شد. اما این دامی بیش نیست . اختلافات رفتاری همسر شما تحت کنترل نیروهایی است که هیچگونه ربطی به مهر ورزیدن یا نورزیدن شما ندارد.
شما از لحاظ روحی خود را زجر می دهید و وقتی که ازدواج نمی تواند موفق شود با گفتن این جمله به خود که ((اگر بیشتر او را دوست می داشتم توانسته بودم رابطه را حفظ کنم)) خود را مقصر می دانید.
متاسفانه باور به این افسانه عشقی می تواند برای شما دلی شکسته و حتی ضرر جسمانی به همراه داشته باشد، زیرا شما را متقاعد می کند در رابطه ای باشید که سالم نیست.
عشق برای موفقیت یک ازدواج کافی نیست، به این معنی که رابطه به تفاهم و تعهد نیازمن است. حقیقت تلخ این است که تنها تعداد کمی از ضوابط به این خاطر که دو طرف یکدیگر را به اندازه کافی دوست ندارند، پایان می پذیرد. رابطه به این خاطر پایان می پذیرد که آن دو با هم تفاهم ندارند .
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه .....................................................................................................................................................
بخش اول................................................................................................................................................
- مشکلات دوران کودکی .............................................................................................................
- نظریه لورنس کلبرگ دربارة شده............................................................................................
- رشد از نظر اسلام .......................................................................................................................
- مسائل مربوط به قبل از ازدواج.................................................................................................
- حقایق پیرامون عشق و ازدواج.................................................................................................
- عاشق شدن با یک نگاه .............................................................................................................
- عشق دو طرفه .............................................................................................................................
- عشق بعد از ازدواج......................................................................................................................
- دلایل مناسب برای ازدواج.........................................................................................................
- دلایل نامناسب برای ازدواج.......................................................................................................
- مشکلات و موانع ازدواج.............................................................................................................
- نظرات شخصی محقق ...............................................................................................................
- ملاکهای انتخاب .......................................................................................................................
- چه کسی را به همسری برگزینیم؟ .......................................................................................
- راهنمای گزینش همسر ...........................................................................................................
- دوران نامزدی ...............................................................................................................................
- فایده های دوران نامزدی............................................................................................................
- آفتهای دوران نامزدی...............................................................................................................
- عشق و ازدواج...............................................................................................................................
- برخورد با واقعیات .......................................................................................................................
- پرورش اعتماد و صداقت............................................................................................................
- سؤال و پاسخ در رابطه با روابط زناشویی .............................................................................
- مواردی از زمینههای اختلاف نظر و کشمکش....................................................................
- شیوه سخن گفتن شما...............................................................................................................
- خطرات افراط در عشق .............................................................................................................
- بخش دوم: ....................................................................................................................................
- چرا برخی از روابط سرانجام خوبی ندارند. پنج افسانة مهلک دربارة عشق
- عواقب باور افسانههای عشقی ..................................................................................................
- چگونه عاشق میشویم. .............................................................................................................
- کشف تصمیماتتان درباره عشق ..............................................................................................
- ترس از صمیمیت........................................................................................................................
- اعتماد به نفس پائین .................................................................................................................
- عاشق شدن به دلائل نادرست..................................................................................................
- عاشق شدن به دلائل درست.....................................................................................................
- شش اشتباه بزرگ که در ابتدای روابط مرتکب میشویم. ..............................................
- دوری از فرد نامناسب ................................................................................................................
- ده نوع رابطه که سرانجامی نخواهند داشت. .......................................................................
- نقطعه ضعفهای مهلک ............................................................................................................
- بمب ساحتی تفاهم ....................................................................................................................
- شش ویژگی که می بایست در همسر آیندة خود بدنبال آن باشید. ...........................
- لیست تفاهم .................................................................................................................................
- تعهد.................................................................................................................................................
- چرا از تعهد دادن میترسیم. ...................................................................................................
- آزمون (1) ضریب هوشی عشقی شما. ...............................................................................
- آزمون (2) آیا از لحاظ روحی و احساسی تهیه هستید؟ ................................................
- بخش سوم: ...................................................................................................................................
- پرسشنامه و سؤالات مربوط به آن...........................................................................................