1394/09/03
معرفی داستان...
ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد ( به پرتغالی : Veronica Decide Morrer، به انگلیسی : Veronika Decides to Die ) رمانی از نویسنده توانمند برزیلی، پائولو کوئلیو .
داستان درمورد ورونیکای ۲۴ سالۀ اسلوونیاییست که علیرغم زندگی نرمالش تصمیم به خودکشی میگیرد. این کتاب تا حدودی بر پایۀ تجربیات شخصی کوئلیو از بیمارستانهای روانی مختلف است و حول محور دیوانگی میچرخد.
داستان حاوی این پیام است: «عقلانیت انبوهی از دیوانگیهاست».
خلاصه ای از داستان...
با داشتن تجربه اقامت در بیمارستان روانی، پائلو کوئیلو قصه ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد را تحریر می کند. ورونیکا دختر جوانی است که با تجربه شور و شوق جوانی به مرز بی حسی رسیده است و از همین رو دست به خود کشی می زند. اما به عوض مردن خویش را در یک بیمارستان روانی ویلت می یابد و مطلع می شود که تنها 7 روز برای ادامه زندگی فرصت دارد. ورونیکا در ویلت فرصت آنرا می یابد که زندگی را از زاویه ای دیگر ببیند. آشنایی او با زدکا که تجربه زندگی غیر مادی اش را با او در میان می گذارد و ماری که یک وکیل است و در جرگه صوفیانه انجمن برادری ویلت حضور دارد افق زیستن در دنیای دیگری در برابر دیدگان ورونیکا گشوده می شود. فرد سومی که ورونیکا با او آشنا می شود ادوارد فرزند سفیر اسلوونی در آرژانتین است . ادوارد مجبور است برای فراموشی گذشته به شوک الکتریکی و یا همانطوریکه دکتر تیمارستان ، دکتر ایگور می خواند: الکتروکانوالسیو، تن دهد . مرگ پیش بینی شده ورونیکا که زیباترین دختر ویلت هم است بیش از همه بر ادوارد تاثیر می گذارد . با نواختن قطعه ای در پیانو توسط ورونیکا که در آخرین شب حیات دنیوی اش است ادوارد را بیش از پیش به سمت ورونیکا می کشاند . متقابلا بعد از آخرین شوک الکتریکی ادوارد که برای رهایی از عشق ورونیکا به آن تن داده است، ورونیکا عاشقانه ترین لحظه اش را در کنار ادوراد مدهوش می گذراند. در انتهای آن شب ورونیکا و ادوارد از ویلت می گریزند و به امید گذراندن آخرین لحظات شیرین به شهر می روند. ورونیکا نمی میرد و معلوم می شود که همه این اتفاقات بر اساس تئوری دکتور ایگور بوده است که می اندیشد آدمها با حرکت در جهت خلاف طبیعت و خلاف خواست حقیقی خویش ماده ای تلخ به نام ویتریول در بدن خود تولید میکنند که آن ها را به سمت نیستی می کشاند. دکتر ایگور آگاهی از مرگ و در مرحله نهایی آگاهی از زندگی را درمان موثر مبارزه با ویتریول می داند و ورونیکا بهترین شاهد اثبات این تئوری دکتر ایگور که شاید همان کوئیلو باشد است.
قطعاتی از کتاب...
-در دنیایی که هر کسی به هر بهایی،برای بقایش می جنگد، در مورد رفتار کسانی که تصمیم می گیرند بمیرند، چه قضاوتی میشود کرد؟
هیچ کس نمیتواند قضاوت کند. هر کسی وسعت رنج خود را میشناسد، و میزان فقدان معنای زندگیش را.
-دیوانه بمانید اما مانند عاقلان رفتار کنید،خطر متفاوت بودن را بپذیرید اما بدون جلب توجه متفاوت باشید.
-آگاهی از مرگ، ما را تشویق می کند تا شدیدتر زندگی کنیم.
- مردم هیچ گاه با شنیدن چیزی نمی آموزند، باید خودشان به آن پی ببرند.
- اگر زندگی کنی، خداوند با تو زندگی خواهد کرد.
- چشمه ای باش که همیشه جاری است/ نه آب انباری که کارش پُر سازی است
خرید و دانلود محصول1395/04/21