این پژوهش به تشریح مفاهیم و مبانی بین خلاقیت،فرهنگ و نوآوری در سازمان میپردازد. تعاریف مختلفی از خلاقیت ارائه میشوند و از دیدگاه روانشناسی و سازمانی مورد بررسی قرار می گیرند. سپس موضوع نوآوری و ارتباط آن با خلاقیت شرح داده میشود. ارتباط خلاقیت و نوآوری، تأثیر ساختار بر نوآوری، تأثیر فرهنگ سازمانی بر نوآوری، تأثیر متغیرهای منابع انسانی بر نوآوری از دیگر مباحث این بخش هستند. ویژگیهای افراد خلاق، فرصتهای خلاقیت، نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه فردی و سازمانی، ویژگیهای سازمانهای خلاق، مدیریت خلاقیت، تکنیکهای توسعه خلاقیت گروهی شامل طوفان فکری، شش کلاه تفکر، گردش تخیلی، تفکر موازی و ارتباط اجباری از دیگر مطالب این پژوهش هستند.
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات پژوهش.... 5
1-1- مقدمه. 6
1-2- بیان مسئله. 6
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش.... 7
1-4- پیشینه پژوهش.... 7
1-5- اهداف پژوهش.... 9
1-5-1- هدف کلی.. 9
1-5-2- اهداف جزئی.. 9
1-6- فرضیات پژوهش.... 9
1-7- سوال های پژوهش.... 10
1-8- واژه ها و اصطلاحات کلیدی پژوهش.... 10
1-8-1- تعاریف نظری.. 10
1-8-2- تعاریف عملیاتی.. 10
فصل دوم: ادبیات پژوهش.... 12
2-1- مقدمه. 13
2-2- تعاریف... 15
2-3- تصورات قدیمی وغلط راجع به خلاقیت... 17
2-4- فرآیند خلاقیت... 17
2-5- مدل تلفیقی فرآیند خلاقیت... 17
2-6- عوامل موثر برخلاقیت ( آمابیل 1988)18
2-7- مهارتهای لازم برای تفکر خلاق و اثر بخش ( به صورت فردی )19
2-8- ویژگی های افراد خلاق.. 20
2-9- تاثیر خلاقیت فردی روی سازمان. 20
2-10- خلاقیت گروهی.. 20
2-11- ایده پردازی گروهی.. 20
2-12- کارهای لازم برای ایجاد خلاقیت و نوآوری گروهی.. 21
2-13- مدیریت تیم های خلاق.. 21
2-14- نقش مدیر در پرورش خلاقیت... 22
2-14-1- خصوصیات مدیران خلاق.. 22
2-15- خلاقیت در سازمان. 22
2-15-1- ویزگی های سازمان خلاق.. 23
2-15-2- محیط سازمان نوآور. 23
2-16- موانع خلاقیت... 24
2-17- اقدامات عملی برای سلامت سیستم نوآوری.. 25
2-18- ارائه مدل. 26
2-19- ارتباط خلاقیت و نوآوری.. 28
2-19-1- نوآوری شامل چه چیزهایی است؟. 28
2-19-2- چگونه متغیرهای ساختاری بر نوآوری اثر میگذارند؟. 28
2-19-3- چگونه فرهنگ سازمانی بر نوآوری اثر میگذارد؟. 29
2-19-4- کدام متغیرهای منابع انسانی بر نوآوری اثر میگذارند؟. 29
2-20- ویژگیهای افراد اخلاق.. 29
2-21- فرصتهای خلاقیت... 30
2-22- نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری.. 31
2-22-1- نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه فردی.. 31
2-22-2- نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه سازمانی.. 31
2-23- ویژگیهای سازمان خلاق.. 31
2-24- نقش مدیر در پرورش خلاقیت... 32
2-25- تکنیک های توسعه خلاقیت گروهی.. 33
2-25-1- طوفان فکری.. 33
2-25-2- تکنیک خلاقیت شش کلاه تفکر. 33
2-25-3- گردش تخیلی.. 35
2-25-4- تفکر موازی.. 35
2-25-5- ارتباط اجباری.. 36
2-26- فرهنگ سازمانی.. 36
2-27- ساختار سازمانی.. 38
2-28- راهکارهای تفکر وخلاقیت گروهی در سازمان ها :40
2-29- بررسی نظریات... 41
فصل سوم : روش شناسی پژوهش.... 42
3-1- ﻣﻘﺪﻣﻪ. 43
3-2- روش پژوهش.... 44
3-3- روشهای گردآوری اطلاعات... 44
3-4- جامعه آماری و نمونه آماری.. 44
3-5- اﺑﺰار ﮔﺮدآوری دادهﻫﺎ45
3-5-1- رواﯾﯽ ( اﻋﺘﺒﺎر ) :45
3-5-2- ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ(اعتماد):46
3-6- روشﻫﺎی آﻣﺎری ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده. 46
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها47
4-1- مقدمه. 48
4-2- آمار توصیفی.. 49
4-2-1- جنسیت:49
4-2-2- سطح تحصیلات:50
4-2-3- سن:51
4-2-4- جایگاه شغلی:52
4-3- آمار استنباطی.. 53
4-3-1- نتایج توصیفی.. 54
4-3-2- نتایج استنباطی.. 71
4-4- نتایج آزمون فرضیه ها83
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری... 84
5-1- مقدمه. 85
5-2- نتیجه گیری از فرضیه ها86
5-3- نتیجه یافته ها87
5-4- پیشنهادات... 88
5-4-1- پیشنهادات پژوهش:88
5-4-2- پیشنهادات به محققان بعدی.. 88
5-4-3- پیشنهادات کابردی.. 89
5-5- محدودیت های پژوهش.... 89
5-5-1- محدودیت در دسترس پژوهشگر. 89
5-5-2- محدودیت غیر دسترس پژوهشگر. 90
هدف از تهیه مقالع حاضر بررسی موانع و عوامل بازدارندهی خلاقیت و نوآوری در مدیریت آموزشگاهها است. در این راستا، امروزه این امر مسلم شده است که سازمانهای آموزشی در صورتی میتوانند موفق باشند که از نیروی انسانی(مدیران و کادر آموزشی) خلاق و نوآور برخوردار باشند و در جوی خلاق به فعالیت مؤثر بپردازند و شعار « نابودی در انتظار شماست مگر اینکه خلاق و نوآور باشید» در پیش روی مدیران همه سازمانها قرار دارد، اما مسؤولیت سازمانهای آموزشی بخصوص آموزش و پرورش که وظیفه تعلیم و تربیت فرزندان و آینده سازان جامعه را بر عهده دارند، صبغهای دیگر به خود می گیرند. از این رو سازمانهای آموزشی بخصوص آموزشگاهها از یک سو وظیفه فراهم آوردن زمینهی رشد و پرورش خلاقیت و نوآوری و همچنین استفاده صحیح و جهت دار از استعدادها و تواناییهای افراد را به عنوان امری مهم بر عهده دارند و از سوی دیگر برای پویایی خود، نیازمند پرورش و بهرهمندی از خلاقیت و نوآوری در سطوح سازمانی هستند. آنچه امروزه در محیطهای آموزشی بخصوص مدارس شاهد هستیم نوعی سستی و ضعف اهتمام در این زمینه است. چراکه اصولاً ابتکار و خلاقیت و ابراز فکر و نظر، جزء نیازهای فطری همه افراد است، اما مهم این است که به این نیازها در بسیاری موارد از طرف مدیران سازمانهای آموزشی بطور اعم و مدیریت آموزشگاهها بطور اخص توجه نمی شود و برخی عوامل بازدارنده مانع از تحقق خلاقیت در محیطهای آموزشی شدهاند. بنابراین اگر در سازمانهای آموزشی خلاقیت به صورت کم رنگ دیده می شود به این دلیل نیست که افراد (مدیران و کارکنان آموزشی) توانایی و قدرت خلاقیت ندارند و همچنین نباید صرفاً علت آن را در شخصیت و ساخت ذهنی افراد جستجو نمود، بلکه یقیناً در شیوههای پرورشی و بخشهای آموزشی آن باید جستجو شود. در این خصوص برخی از عوامل بازدارنده خلاقیت مدیرت آموزشی در این مقاله اشاره شده است که از سه حوزه مشخص یعنی فردی، سازمانی و فراسازمانی تبیین شده است. بطوریکه در ارتباط با عوامل بازدارنده درون فردی، چهار خرده عامل ؛ اعتماد به نفس ضعیف،کم رویی و محافظهکاری مدیران مدارس، عدم تحمل ابهام و تضاد درعرصههای مدیریتی، نگرش منفی مدیران مدارس به مدیریت تعارض، ضعف آموزش مدیران مدارس و شیوه رهبری و نوع سبک مدیریتی آنان، اشاره شده است ودر خصوص عوامل بازدارندهی سازمانی نیز نوع فرهنگ سازمانی، ماهیت ساختار سازمانی در سازمانهای آموزشی، عدم فضای مناسب جهت پذیرش خلاقیت و نوآوری در سازمانهای آموزشی و نوع سیستم ارزشیابی عملکردمدیران مورد بررسی قرار گرفته شد، و در نهایت در خصوص عوامل بازدارندهی فراسازمانی که در مقاله حاضر اشاره شده است می توان به دو خرده عامل بازدارنده خلاقیت مدیران چون؛ ملاحظات سیاسی مؤثر برمدیریت نظامهای آموزشی و چالشهای نوآوری تکنولوژی اطلاعات و نظام انسانی یادآور شد. با توجه به موانع مذکور پیشنهاداتی همچون؛اندیشه محور نمودن تصمیم گیریهای آموزشی از سوی مسؤولان آموزشی جهت ایجاد چالشهای فکری در بین مدیران مدارس، فراهم سازی زمینه ابراز افکار و اندیشههای نو و بدیع مدیران مدارس در حوزه تصمیم گیری های آموزشی در سطوح استانی، منطقهای و محلی و مدرسه ای از سوی دست اندرکاران امور آموزشی و پرورشی، جهت شکل گیری شخصیت مستقل و دارای اعتماد به نفس در آنان، تغییر نگرش و طرز فکر مدیران آموزشی نسبت به مدیریت تعارض و مدیریت ابهام، برنامه ریزی جهت دراولویت قرار گرفتن آموزشهای نوین مدیریتی وبرخورداری مدیران ازانعطاف پذیری فعال و پویا و .. ارائه شده است . امید آن می رود که گوشههایی را از مسائل مبتلابه آموزش و پرورش را مرتفع نماید.
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
تعریف و بیان مسـأله مورد بررسی
اهداف مورد بررسی
نظام آموزش و پرورش و شبه نظام آموزش و پرورش
ماهیت و تعریف خلاقیت
ابداع، خلاقیت و نوآوری
عوامل بازدارنده بروز خلاقیت و نوآوری در مدیریت آموزشگاهها
1ـ عوامل بازدارنده فردی
1ـ1ـ اعتماد به نفس ضعیف، کم رویی و محافظه کاری مدیران مدارس
2ـ 1ـ عدم تحمل ابهام و تضاد توسط مدیران مدارس
3ـ 1ـ نگرش منفی مدیران مدارس نسبت به مدیریت تعارض
4ـ1ـ ضعف آموزش مدیران مدارس
5ـ1ـ نوع سبک رهبری مدیران مدارس
2ـ عوامل بازدارنده سازمانی
1ـ 2ـ نوع فرهنگ سازمانی در سازمان آموزش و پرورش
2ـ 2ـ نوع ساختار سازمانی سازمانهای آموزشی
3ـ2ـ عدم فضای مناسب جهت پذیرش خلاقیت و نوآوری در سازمانهای آموزشی
4ـ2ـ نوع سیستم ارزشیابی از عملکرد مدیران مدارس
3ـ عوامل بازدارنده فرا سازمانی
1ـ3ـ ملاحظات سیاسی مؤثر برمدیریت سازمانهای آموزشی
2 ـ3ـ چالشهای نوآوری تکنولوژی اطلاعات و نظام انسانی
نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع
شرح مختصر: ساختار سازمانی می تواند موجب خلاقیت مدیران گرددو نیز خلاقیت مدیران نیز می تواند ساختارهای سازمانی مناسب را به وجود اورد. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین ساختار سازمانی و خلاقیت مدیران در پتروشیمی بندر امام خمینی می باشد.جامعه اماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و کارشناسان ارشد می باشد. نمونه گیری به روش هدفمند بوده است. از پرسشنامه های خلاقیت فیفر و ساختار سازمانی برای گرداوری اطلاعات استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش امار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین پیچیدگی سازمانی ، تمرکز ، و رسمیت و خلاقیت مدیران رابطه معنادار وجود دارد. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که بین سطح تحصیلات و سابقه کار مدیران و خلاقیت انها رابطه معنادار وجود دارد.
فهرست مطالب
فصل اول : کلیات تحقیق2
مقدمه3
1-1) بیان مسئله3
1-2 ) اهمیت و ضرورت انجام تحقیق4
1-3 ) اهداف تحقیق4
1-4) سوالات تحقیق5
1-5) فرضیه های تحقیق5
1-6) جامعه آماری6
1-7) روش تجزیه و تحلیل داده ها6
1-8) تعریف واژه ها6
1-9)محدودیت های تحقیق7
1-10)مراحل انجام تحقیق8
فصل دوم : مبانی نظری و سوابق تحقیق10
2-1: مقدمه11
2-2: مبانی نظری11
2-2-1: خلاقیت12
2-2-2: نظریه های خلاقیت15
2-2-2-1: نظریه کهن15
2-2-2-2: نظریه تداعی گرایی و رفتارگرایی16
2-2-2-3: نظریه انسانگرایی17
2-2-2-4: نظریه شناخت گرایی18
2-2-2-5: نظریه گشتالت18
2-2-2-6: نظریه اسکاکتل19
2-2-2-7: نظریه گیلفورد19
2-2-2-8: نظریه تورنس20
2-2-2-9: نظریه آمابیل20
2-2-2-10: نظریه عصب شناختی21
2-2-3: فرآیند خلاقیت22
2-2-3-1: فرآیند خلاقیت از نظر هلم هولتز22
2-2-3-2: فرآیند خلاقیت از نظر والاس22
2-2-3-3: فرآیند خلاقیت از نظر اسبورن23
2-2-3-4: فرآیند خلاقیت از نظر استین24
2-2-3-5: فرآیند خلاقیت از نظر عابدی24
2-2-3-6: فرآیند خلاقیت از نظر آلبرشت25
2-2-3-7: فرآیند خلاقیت از نظر مالاگا26
2-2-4: مولفه های خلاقیت26
شکل 2-2: مؤلفه های خلاقیت27
2-2-5: عوامل موثر بر خلاقیت28
2-2-5-1: عوامل توسعه خلاقیت28
2-2-5-1-1: عوامل فردی28
2-2-5-1-2: عوامل محیطی30
2-2-5-2: عوامل بازدارنده و موانع خلاقیت32
2-2-5-3: سایر عوامل تأثیر گذار در خلاقیت48
2-2-6: ویژگیهای افراد خلاق50
2-2-7: ویژگیهای گروه خلاق52
2-2-8: تکنیکهای توسعه خلاقیت54
2-2-8-1: یورش فکری یا کنکاش مغزی54
2-2-8-2: مدل سینکتیکس یا فن قیاسی55
2-2-8-3: تکنیک دلفی55
2-2-8-4: تکنیک گروه اسمی (گروهبندی گزینشی)56
2-2-8-5: ارتباط اجباری57
2-2-8-6: الگو برداری از طبیعت57
2-2-9: ضرورت و اهمیت خلاقیت58
2-2-9-1: نقش و اهمیت خلاقیت از جنبه کلی و عمومی59
2-2-9-2: نقش و اهمیت خلاقیت از جنبه فردی59
2-2-9-3: نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه سازمانی59
2-2-10: تقسیم بندی سازمانها بر اساس میزان خلاقیت60
2-2-11: نقش مدیر در پرورش خلاقیت61
2-3: تحقیقات انجام یافته در رابطه با موضوع تحقیق64
2-3-1: تحقیقات انجام شده در داخل کشور64
2-3-2: تحقیقات انجام شده در خارج از کشور68
2-2-4: جمع بندی74
13-2) بخش دوم ساختار سازمانی:75
-13-1-2) تعریف ساختار سازمانی:75
2-13-1-2) وظایف ساختار سازمانی:75
3-13-1-2) متغیرهای اثرگذار برروی ساختار سازمانی:76
14-1-2) انواع سازمانها:77
1-14-1-2) ویژگیهای سازمانهای مکانیکی:77
2-14-1-2) ویژگیهای سازمانهای ارگانیکی:77
15-1-2) انواع ساختارهای سازمانی:78
1-15-1-2) ساختار ساده:79
2-15-1-2) بوروکراسی ماشینی:81
3-15-1-2) بوروکراسی حرفهای:82
4-15-1-2) ساختار بخشی (شعبهای):83
5-15-1-2) ساختار ادهوکراسی:85
6-15-1-2) ساختار ماتریسی (حرفهای):87
2-1-16) نقاط قوت و ضعف ساختار ماتریسی:87
16-1-2)معایب عمده ساختار ماتریسی:88
17-1-2) رابطه استراتژی- ساختار:88
18-1-2) انواع سازمانهای استراتژیک:91
فصل سوم:روش شناسی تحقیق94
مقدمه:95
ابزار گرداوری اطلاعات :96
روایی پرسش نامه خلاقیت فیفر:98
جامعه اماری و نمونه گیری:99
فصل چهارم : یافته های تحقیق101
مقدمه:102
توصیف دادهها:102
ب) ازمون فرضیه های تحقیق:104
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات تحقیق109
مقدمه:110
پیشنهادات کاربردی برمبنای فرضیه های تحقیق:113
پیشنهاد برای پژوهشهای آینده:114
مشکلات ومحدودیتهای تحقیق :115
منابع:116
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 2-1: عوامل فردی (درونی) پیش برنده و باز دارنده خلاقیت47
جدول 2-2: عوامل محیطی (بیرونی) پیش برنده و باز دارنده خلاقیت48
جدول 3-2- طبقهبندی عمده استراتژی- ساختار93
جدول 3-1: راهنمای امتیاز بندی پرسشنامه خلاقیت فیفر96
جدول شماره 4-1: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سابقه کار103
جدول شماره 4-2: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تحصیلات103
جدول 4-3 : نتایج آزمون اسپیرمن جهت بررسی رابطه بین پیچیدگی سازمانی و خلاقیت مدیران104
جدول 4-4: نتایج آزمون اسپیرمن جهت بررسی رابطه بین تمرکز سازمانی و خلاقیت مدیران105
جدول 4-5: نتایج آزمون اسپیرمن جهت بررسی رابطه بین پیچیدگی سازمانی و خلاقیت مدیران106
جدول 4-6: نتایج آزمون اسپیرمن جهت بررسی رابطه تحصیلات مدیران و خلاقیت106
جدول 4-7: نتایج آزمون اسپیرمن جهت بررسی رابطه بین سابقه کار و خلاقیت مدیران107
جدول 4-7: نتایج آزمون اسپیرمن جهت بررسی رابطه بین وضعیت فرهنگی –محیطی سازمان و خلاقیت مدیران108
فهرست جداول
عنوان صفحه
شکل 2-1: فرآیند خلاقیت از دیدگاه آلبرشت (1987)25
شکل 2-2: مؤلفه های خلاقیت27
شکل 2-3: وضعیت روابط متقابل نهادهای بنیادین در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه43
شکل 2-4: مقایسه نتایج تحقیقات ریباوت، آلتشولور و زلاتین... 49
شکل 2-5: تقسیم بندی سازمان ها بر اساس میزان خلاقیت (الوانی، 1373)61
شکل 2-6-تعیین کننده بودن استراتژی در تعیین ساختار سازمان88
شکل 3-1: نیمرخ خلاقیت شخصی پاسخگویان97
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار 3-2-ساختارساده80
نمودار 4-2-بوروکراسی ماشینی81
نمودار 5-2-ساختاربوروکراسی حرفه ای82
نمودار 6-2-ساختاربخشی84
نمودار 7-2-ساختارادهوکراسی86
نمودار 2-2-سازمان درفرآیندتوسعه ازدیدگاه چندلر90
پیشینه ومبانی نظری تحقیق خلاقیت کارکنان
——————————————————————————
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
خلاقیت در سراسر تاریخ بشر حائز اهمیت بسیاری بوده ولی امروزه دلایل اهمیت آن به طور قابل ملاحظه ای متفاوت از گذشته است. درگذشته خلاقیت دانشی جامع به شمار نمی رفت بلکه اساسا" با تلاش و ریاضت افراد خلاق و سرانجام به صورت نوعی الهام و به گونه ای تصادفی به نتیجه نهایی می رسید. تقریبا" از50 سال گذشته تا به امروز خلاقیت از حالت تصادفی خارج شده است و افراد می توانند به گونه ای سنجیده و روشمند به خلق ابداعات، اختراعات و اکتشافات نایل آیند. به عبارت دیگر خلاقیت طی نیم قرن گذشته به صورت یک رشته علمی گسترده درآمده و آموزش پژوهشی و توسعه در مقیاسی وسیع در آن رو به گسترش بوده است. تغییرات پرشتاب در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فنی و فناورانه و ... از راههایی که خود نتیجه خلاقیت و نوآوریهای این عصر است و از سویی برخورد با چنین تحولاتی، خود مستلزم خلاقیت و نوآوری است؛ به همین دلیل امروزه خلاقیت نه صرفا" یک دانش تجملی، یک نیاز یا یک ضرورت بلکه برای تمامی جوامع بشری شرط بقاست.
امروزه بیش از 90درصد دانشمندان تاریخ زنده اند چرا که مخترعانی در زمره ادیسون کم نیستند و در نتیجه دستاوردهای علمی، اختراعات و اکتشافات این دانشمندا ، حجم عظیمی از اطلاعات و دانشهای کشف و انباشت شده در زمینه های علمی، فنی و فناورانه و ...، چنان رو به فزونی است که یادگیری بر پایه نظام آموزشی امروز -که اصولا"بر پایه محفوظات است- بسیار مشکل بلکه غیرممکن است. به عبارت دیگر، دانش کارشناسی حاصل از یک دوره ی آموزش دانشگاهی و حتی پایین تر، که روزی تا پایان عمر برای فرد کفایت می کرد، امروزه چند صباحی بیش نخواهد پایید و ‹‹ زگهواره تا گور دانش بجوی ›› دیگر نه تنها یک فضیلت بلکه شرط بقاست. بنا بر این آن چه مورد نیاز است نه انباشت اطلاعاتی –که به سرعت منسوخ می شود- نیست بلکه یادگیری و نحوه ی یادگیری است. از آنجا که پیش بینی آنچه حتی درآینده نزدیک مورد نیاز است امکان پذیر نیست، کسب توانایی حل مسائلی که از ماهیت آن بی خبریم، ضرورت می یابد و این همان خلاقیت و حل خلاق مسائل است. با توجه به این وضعیت، خلاقیت در سراسر جهان اهمیت شایسته ای یافته و دانش پژوهان بسیاری از کشورها به شیوه های مختلف و در زمینه های متعدد، روش ها و فرایند خلاقیت و حل خلاق مسائل را فرا می گیرند. به عبارت دیگر، خلاقیت اکنون در مسیر فراگیر شدن است. ( قاسم زاده، 1375 )
1-2-3- تعریف خلاقیت:
نظریه پردازان مدت های طولانی تصور می کردند که خلاقیت فرایندی ارثی و ذاتی است و چنین می نمود که جهان در سطح کلی فقط باید آن تعداد محدود هنرمندان خلاق، دانشمندان و افراد بااستعداد را پرورش دهد و دربرابر دیگر افراد که عاری از استعداد، تلقی می شدند، مسئولیتی ندارد. اگر خلاقیت را ذاتی بدانیم از بسیاری جهات با عقیده کسانی که هوش و یا حتی شکل گیری شخصیت را ذاتی می دانند توافق کامل خواهیم داشت. درحالی که امروزه اساس روانشناسی به ما اجازه می دهد بر این عقیده باشیم که فرایند خلاقیت ذاتی نبوده بلکه می تواند آموزش داده شود. پس در این روال، جریان خلاقیت، جریانی ساخته شده از قبل نبوده بلکه روندی قابل تغییر است. ( مفیدی،1371)
از خلاقیت تعاریف متعددی به عمل آمده است. در فرهنگ های لغت فارسی، خلاقیت به معنای آفریدن، به وجود آوردن و توانایی ترکیب ایده یا آفرینش به کار رفته است.
خلاقیت عبارت است از بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید ( رضائیان،1374، 3 )
الوانی (1379) معتقد است ‹‹خلاقیت به معنای تولید یک اندیشه و فکر جدید است یا به عبارت دیگر خلاقیت اشاره به قدرت ایجاد اندیشه های نو دارد.››
همچنین خلاقیت را می توان تولید ایده ها، رهیافت ها و مفاهیم اصیل، بدیع و جدیدی دانست که از رفتاری انطباق پذیر برخوردار باشد. (شهرآرای و مدنی پور، 1375،39 )
بررسی نقش محیط در خلاقیت کودک
چکیده :
خلاقیت یک ویژگی ذاتی برای انسان به خصوص برای کودکان می باشد . که این ویژگی می تواند تحت تاثیر عوامل محیطی قرار گیرد و باعث شود که به نقطه اوج خو یعنی شکوفایی برسد .از جمله عوامل محیطی ، نقش والدین ، تحصیلات آنها ، می تواند استعداد کودک را تحت تاثیر قرار دهد با فرضیه های مبرم و مشخصی در این طرح می توان مشخص کرد که شرایط محیطی تا چه اندازه بر استعداد و توانایی های کودک تاثیر می گذارد . محیط ، خلاقیت و استعداد عواملی هستند که با هم، همبستگی قابل تحملی را دارد. محیط مدرسه و پدر و مادر تاثیر زیادی در این مسئله گذارده است بیشترین تاثیر تربیت والدین، در این زمینه، در دوران شکل گیری شخصیت کودک می باشد رابطه خلاقیت و استعداد، با محیط رابطه ناگسستنی می باشد .خلاقیت کودک با تقویت عوامل محیطی که شامل ،مدرسه ، تحصیلات والدین ، دوستان ، معلم و ... در این پژوهش سنجیده شده و مشخص گردیده که هر کدام تاثیرات مثبت و منفی را بر خلاقیت می گذارد .
واژگان کلیدی: خلاقیت ، استعداد یابی ، محیط .
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول کلیات تحقیق
مقدمه : 2
ضرورت اجرای تحقیق : 7
اهداف تحقیق : 8
فرضیه های تحقیق: 8
تعاریف کلی و عملیاتی تحقیق: 9
تعریف مفهومی خلاقیت : 9
تعریف عملیاتی خلاقیت : 10
قلمرو تحقیق.. 11
فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق
پیشینه تحقیق : 13
خلاقیت در روند شکل گیری.. 13
فصل سوم روش انجام تحقیق
روش تحقیق: 18
جامعه آماری : 18
ابزار جمع آوری اطلاعات و اندازه گیری.. 19
بیان شاخص ها: 19
روائی پرسشنامه : 19
روش جمع آوری اطلاعات... 19
روش تجزیه و تحلیل داده ها 20
فصل چهارم آمار توصیفی و استنباطی
بخش اول آمار توصیفی : 22
جدول 4-1 - فراوانی جنسیت افراد در نمونه ای که مورد مطالعه قرار گرفته است : 22
جدول 4-2 فراوانی تحصیلات نمونه ای که مورد مطالعه قرار گرفته است : 22
جدول 4-3 فراوانی تحصیلات پدر نمونه ای که مورد مطالعه قرار گرفته است : 24
جدول 4-4 فراوانی شغل پدر در نمونه ای که مورد مطالعه قرار گرفته است : 25
جدول 4-5 فراوانی تحصیلات مادر نمونه ای که مورد مطالعه قرار گرفته است : 26
جدول 4-6 فراوانی شغل مادر در نمونه ای که مورد مطالعه قرار گرفته است : 27
فرضیه : میزان خلاقیت در بین دختران و پسران متفاوت است . 27
فرضیه دوم : بین میزان تحصیلات والدین و خلاقیت دانش آموزان رابطه وجود دارد . 28
فرضیه سوم : بین میزان تحصیلات والدین و خلاقیت دانش آموزان رابطه وجود دارد . 29
فرضیه چهارم: بین شغل والدین و خلاقیت دانش آموزان رابطه وجود دارد . 30
فرضیه پنجم : بین شغل والدین و خلاقیت دانش آموزان رابطه وجود دارد . 31
فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادات
بحث و نتیجه گیری : 33
محدودیتهای پژوهش : 34
پیشنهادات : 35
پیشنهادهای کاربردی.. 35
منابع و ضمائم : 39
مقاله درمورد خلاقیت
خلاقیت چیست؟
توانایی دیدن چیزها به شیوه های جدی، شکستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فکر کردن به شیوه ای متفاوت، ابداع چیزهای جدید، استفاده از چیز های نا مربوط و تبدیل آن به شکل های جدید.
برای درک و فهم خلاقیت ابتدا باید آن را تعریف کرد. قابل قبول ترین تعریفی که از خلاقیت ارائه شده است عبارت است از « توانایی دیدن چیزها به شیوه های جدی، شکستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فکر کردن به شیوه ای متفاوت، ابداع چیزهای جدید، استفاده از چیز های نا مربوط و تبدیل آن به شکل های جدید»
برخی دیگر از متخصصان، خلاقیت را بعنوان یک تولید ، فرایند ، یکسری مهارت ها و ویژگی های شخصیتی توصیف می کنند.
خلاقیت به عنوان یک تولید :
ادیسون ( با اختراع برق) و گراهام بل( با اختراع تلفن) هر دو مولد چیزهای جدیدی بودند که جامعه بشریت را منقلب کرد. همینطور پیشرفت های پزشکی ، کارهای هنری، اصول و قوانین علمی نیز از جمله تولیدات خلاق محسوب می شوند.
خلاقیت بعنوان یک فرایند :
طبق این توصیف، خلاقیت فرایندی است که فرد با آن درگیر میشود حتی اگر به تولید چیز خاصی منجر نگردد. همه افراد می توانند عملکرد خلاقی داشته باشند. عملکرد خلاق شامل فکر کردن ، صحبت کردن، بازی ، نوشتن، رقصیدن، آواز خواندن، نواختن موسیقی ، آزمایش و دستکاری کردن ایده ها و اشیا باشد. بنابراین هر فعالیت هنری کودک خردسال می تواند خلاق باشد. خلاقیت کودکان در سال های اولیه زندگی بیشتر مبتنی بر فرایند است. یعنی کودک، یک نقاشی را شروع می کند اما آن را کامل نکرده و رها می کند. این عملکرد یعنی قرار گرفتنی در فرایند خلاقیت حتی اگر منجر به تولید کی اثر نشود.
خلاقیت بعنوان یک مهارت:
گرچه همه کودکان بالقوه خلاق هستند اما این توانایی بدون تمرین خاموش می شود.
خلاقیت برای شکوفایی نیاز به تمرین دارد. بعنوان مثال مهارت در بازی تنیس بدون تمرین, به سرعت از بین می رود. یک بازیکن خوب، دائماً تمرین می کند. بدون تمرین ، توانایی نوشتن ، موسیقی ، آواز ، رقص ، نقاشی و بسیاری دیگر ... ممکن است متوقف شود.
خلاقیت به عنوان یکسری ویژگی های شخصیتی: برخی از محققان ویژگی هایی را برای افراد خلاق مطرح می کنند. این ویژگی ها عبارتند از: جسارت ، کنجکاوی ، انعطاف پذیری، استقلاب، درونگرایی، ناهمنوایی، شوخ طبعی گرایش به تجربه کردن و.... .
خلاقیت به عنوان یکسری شرایط محیطی:
منظور از شرایط محیطی، افراد، مکان ها، اشیا، و تجربیات است. کودکان از هیچ قادر به خلق چیزی نیستند. آنها برای ترسیم کردن یا خلق چیزی نیاز به تجربه دارند. بعنوان نمونه، کودکی که فرودگاه یا مرز هوایی را ندیده است به سختی می تواند در بازی ها یا فعالیت دیگرش، فعالیت خلاقانه ای داشته باشد. به همین ترتیب، در بیان خلاقیت، هرچه زمینه تجربیات فرد یا مکان ها، اشیا و سایر افراد بیشتر باشد، عملکرد وی در فعالیت های خلاقانه بیشتر است.
خلاقیت در کودکان
مقدمه:
تغییر و تحول در عرصه های مختلف اجتماعی,اقتصادی, سیاسی, فرهنگی و در عصر حاضر امری اجتناب ناپذیر است و این تغییر و تحول به نوبة خود از پیشرفتهایی که بطور روزمره در علوم و تکنولوژی های مختلف در سطح جهان نشأت می گیرد, از این گذشته نیز در عرصه زندگی او پدید می آید. از آنجایی که در جهان پیچیده امروزی بدنبال تغییر و تحولات نیز در عرصه ها, فرصتهاو تهدیدهای گسترده ای نیز ایجاد می شود, لذا سازمانها و شرکتها به روشها, راه حل ها و طرز نگرش های تازه برخورد صحیح و اصولی با این فرصتها و تهدیدها نیاز دارند, به طوری که بتوانند فرصتها را غنیمت شمرده و به مقابله با تهدید ها بپردازند. خلاقیت مقوله ای است که ارتباط نزدیکی با تغییر و تحول دارد .
به عبارت, می توان تغییر و تحول را ناشی از خلاقیت و ایده های خلاق پنداشت, به همین دلیل است که دستاوردهای علمی بشر در عرصه های مختلف اجتماعی, اقتصادی, سیاسی, فرهنگی و... جملگی اشاره به این نکته دارند. که با ایده های خلاق و به مفهوم عام آن یعنی خلاقیت می توان پیشرفتها و دستاوردهای تازه ای را برای زندگی بشر به ارمغان آورد.
موانع خلاقیت در محیط خانواده:
1.تأکید بیش از حد والدین بر هوش و حافظه کودک
بسیاری از والدین, ناآگاهانه کودک خود را فقط با هدف تقویت مهارت های حافظه ای و انباشتن ذهن وی از اطلاعات لغوی, تربیت و هدایت می کنند و برای حافظه و هوش کودک خود اهمیتی بیش از حد قائل می شوند. این گروه از والدین بدون در نظر گرفتن این اصل تربیتی مهم که تنها اطلاعات عمومی وداشتن حافظه قوی برای تکامل و رشد فکری و باروری استعدادهای کودک کافی نیست, با اصل قراردادن هوش و پرورش کودک از سایر توانمندی های ذهنی و روانی کودک خود که مهم ترین انها تفکر خلاق است, غافل می مانند.
2.ایجاد رقابت میان کودکان
معمولاً رقابت میان کودکان وقتی پدید می آید مه الف: نوعی ارزیابی و رتبه بندی توسط والدین وجود داشته باشد. ب: پاداشی یا جایزه ای در میان باشد. معمولاً کودکان چنان احساس می کنند که کار آنها توسط والدین مورد ارزشگذاری قرار خواد گرفت و یا به بهترین کار جایزه یا پاداش داده خواهد شد,بیش تر از آنکه به انجام بهتر آن کار بیندیشند, به کسب جایزه فکر می کنند. ضمن اینکه گاهی این رقابت ها به ستیزه جویی میان کودکان تبدیل می شود و سبب می گردد تا آنها نتوانند از توانایی ها واستعدادهای واقعی خود استفاده کنند.
3.تأکید افراطی بر جنسیت کودک
تأکید زیاد بر جنسیت کودک و تمایز قائل شدن زیاد میان دختر و پسر یکی از موانع مهم رشد خلاقیت کودکان در گروهی از خانواده هاست. دربرخی از فرهنگ ها بسیاری از دختران و پسرانی که از تفکرهایی خلاق برخوردار هستند, به سبب ملزم شدن به رعایت پاره ای مقررات و هنجارهای از پیش تعیین شده و همچنین به دلیل قرار گرفتن در نقشهای قالبی که فرهنگ و محیط برآنها تحمیل کرده, علایق و تمایلات خلاقانه خود را سرکوب می کنند ودر نتیجه به تدریج دچار تعازض شده و خلاقیت آنها از بین می رود.
4.قراردادن قوانین خشک و دست و پا گیردر منزل
بسیاری از والدین برای کودک خود قوانین و مقررات خشک و محدود کننده ای نظیر تعداد ساعت های درس خواندن در روز, رأس ساعت معین خوابیدن, استفاده از لوازم خاص و... قرار می دهند. پدیدآوردن چنین شرایطی در منزل و اصرار و پافشاری بر رعایت آنها از جانب کودکان,سبب می شود کودک تدریجاً به کلیشه ای و تکراری رفتار کردن عادت کند . باید توجه داشت که افکار و رفتارهای کلیشه ای و تکراری نقطه متضاد خلاقیت است........
مقاله حاضر به بررسی تاثیر محیط بر خلاقیت کودک می پردازد. بعضی از محیطها برای یادگیری، انگیزهای بسیار جالب هستند و برخی دیگر بهترین و مؤثرترین وسایل را به فراخور استعداد افراد دربردارند.
عوامل سازندة محیط برای کودک عبارتند از: فضای کافی برای فعالیت، وسایل بازی مناسب، دوستان مهربان، آموزش و راهنمایی و وظایفی که به آنها محول میکنیم و در حیطة توانایی آنهاست.
برای اینکه یک وسیله به بهترین وجه ممکن طراحی شود باید تا حد امکان با مکان استفاده محصول آشنا بوده و خصوصیات آن را مشخص کنیم تا در انتخاب فرم، عملکرد، جنس و مسایل دیگر مربوط به طراحی محصول مواردی برگزیده شوند که بیشترین سازگاری با محیط و عناصر وابسته به آنها از جلمه اشیاء پیرامون محصول و استفادهگر را داشته باشد.
کودکان به طور طبیعی به فرمهای مدور متمایل میباشند و از شکلهای گوشهدار دوری میجویند، به طوری که در انتخاب اشیاء و اسباب بازیهای مورد نیاز خود این گرایش طبیعی را نشان میدهند؛ اما معمولاً در اثر آموزش خانواده و اجتماع، برخلاف میل طبیعی خود به سمت اشکال زاویهدار روی میآورند بدون اینکه ارتباط حسی با آن برقرار کنند. لذا با ارائه محصولی که خارج از چهارچوب متعارف جامعه است میتوان به پویایی ذهنی آنان در بیان احساساتشان به محیط کمک نمود و از راکد بودن فکر جلوگیری به عمل آورد، زیرا از لحاظ روانشناسی نیز اشکال زاویهدار نشانه محدودیت است.
کودکان از قدرت بیان زیادی برخوردار نیستند. آنها طبیعتاً عاشق رنگند و به طور خود انگیخته به آن واکنش نشان میدهند. کودکان به رنگ بیشتر از شکل واکنش نشان میدهند و با لذت تمام به آن دل میبندند. به تدریج که سن کودکان بیشتر و وابستگی آنها به امیال آنیشان کمتر میشود. بیشتر به انظباط تن میدهند و جاذبه درونی رنگ نیز برای آنها کمتر میشود.
کودکان کم سن و سال رنگهای درخشان قرمز، نارنجی، صورتی و زرد را ترجیح میدهند. با این رنگها احساسات درونی آنها رهایی مییابد.
واژه های کلیدی: خلاقیت، محیط، عملکرد ارگونومیکی رنگ، ابزار نقاشی کودکان
مقدمه ۵
تشریح خصوصیات محیط استفاده ۵
تاثیرات محیط بر محصول ۶
دستهای آلودة کودک ۷
تاثیرات محصول بر محیط ۸
نتیجهگیری ۱۰
استراتژی بازاریابی هدف ۱۲
آنالیز کارکرد عملی ۱۲
الف) آنالیز کارکرد جسمی (ارگونومی) ۱۲
توصیه های ارگونومی ۱۴
نیازهای ایمنی ۱۵
نیازهای بهداشتی ۱۶
آنتروپومتری ۱۷
عملکرد ارگونومیکی رنگ ۲۳
الف- ایمنی ۲۳
ب- قابلیت دیده شدن ۲۴
ج- دوام و بقای ظاهری محصول ۲۴
د- هویت و شناسایی ۲۵
هـ- سازگاری ۲۵
و- تعمیر و نگهداری ۲۶
ب- آنالیز فنی ۲۶
آنالیز کارکرد زیبایی شناسی (استتیک): ۲۷
گشتالت در محصول ۲۸
انرژی تصویری محصول ۲۹
عملکرد ساختاری رنگ ۳۰
الف- کانون توجه ۳۰
ب- تفرق و تجمع ۳۱
ج- تناسب و تعیین وضع ۳۱
بررسی تاثیرات بصری رنگ در محصول ۳۲
نتیجهگیری ۳۵
ابزار نقاشی کودکان ۳۶
آنالیز ساختار ۳۸
چک لیست طراحی ۴۲
منابع و مآخذ ۴۴
بعضی از محیطها برای یادگیری، انگیزهای بسیار جالب هستند و برخی دیگر بهترین و مؤثرترین وسایل را به فراخور استعداد افراد دربردارند.
عوامل سازندة محیط برای کودک عبارتند از: فضای کافی برای فعالیت، وسایل بازی مناسب، دوستان مهربان، آموزش و راهنمایی و وظایفی که به آنها محول میکنیم و در حیطة توانایی آنهاست.
برای اینکه یک وسیله به بهترین وجه ممکن طراحی شود باید تا حد امکان با مکان استفاده محصول آشنا بوده و خصوصیات آن را مشخص کنیم تا در انتخاب فرم، عملکرد، جنس و مسایل دیگر مربوط به طراحی محصول مواردی برگزیده شوند که بیشترین سازگاری با محیط و عناصر وابسته به آنها از جلمه اشیاء پیرامون محصول و استفادهگر را داشته باشد.
تشریح خصوصیات محیط استفاده:
اتاق کودک به واسطة استفادهای که از آن میشود، دارای خصوصیات خاصی است که در اینجا به بررسی آن میپردازیم:
1- اتاق کودک، اتاقی است که در حدود 12 متر یا حدود 2*3 محسوب میشود.
2- دمای اتاق همواره متعادل است و از سرد و گرم شدن بیش از حد آن جلوگیری میشود.
3- حتی الامکان آفتاب گیر انتخاب میشود و نور خورشید به داخل اتاق میتابد.
4- کودک در اتاق خود احساس آرامش کرده و آنجا را حیطة قلمرو خود میداند.
5- در اتاق وی، معمولاً انواع و اقسام اسباب بازیها مشاهده میشود.
6- رنگ اتاق کودک معمولاً با دیگر اتاقها متفاوت است و با توجه به جنسیت کودک، دیوارها رنگ آمیزی میشوند.
7- لوستر، تابلوها و وسایل فانتزی و کودکانه در اتاق وی استفاده می شود.
8- والدین سعی میکنند، حتی الامکان وسایل اتاق کودکشان قابل شستشو باشد.
تاثیرات محیط بر محصول:
q تاثیرات بصری:
- چهار گوش بودن اتاق و صاف بودن دیوارها
- ابعاد اتاق کودک
- وجود وسایل فانتزی و کودکانه در اتاق کودک
- رنگ اتاق
q تاثیرات فیزکی و شیمیایی:
- ایجاد ضربه به محصول از جانب کودک یا حین حمل و نقل
باید توجه داشت که این محصول توسط گروه سنی 4 تا 6 سال استفاده میشود و این گروه مایل به حرکت، جنبش و بازی میباشند، در نتیجه ممکن است محصول با صدماتی روبه رو شود.
- رطوبت
این محصول معمولاً سر و کاری با محیط مرطوب ندارد و قابلیت شستشوی محصول بستگی به جنس آن دارد.
- مواد رنگی (ابزارهای کار و نقاشی)
خود مواد رنگی و ابزارهای نقاشی، کاردستی و خمیر بازی نیز می توانند عاملی برای آلودگی و آسیب رسی به محصول باشند.
- دستهای آلودة کودک:
کودکان به علت شیطنت و کنجکاوی غالباً آلودگیهای مختلفی را از طریق دستهای خود به محصول منتقل مینمایند. این آلودگیها به طور عمده شامل آلودگیهای خوراکی و غیر خوراکی است. آلودگیهای خوراکی مانند شکلاتها معمولاً ذرات چربی و نشاسته بر محصول باقی میگذارند که معمولاً به وسیلة آب و مواد شوینده قابل نظافت است ولی آلودگیهای غیر خوراکی می تواند شامل موارد مختلفی از جمله آلودگیهای شیمیایی باشد.
از دیگر عوامل محیطی تاثیر گذار بر محصول می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- گرد و غبار
- تابش احتمالی نور خورشید
-گرما
تاثیرات محصول بر محیط:
هر محصولی که در محیط و مکان مخصوص به خود قرار میگیرد، تاثیراتی هم از لحاظ فرمی و بصری و هم از لحاظ فیزیکی و شیمیایی بر محیط خواهد داشت. نادیده انگاشتن این تاثیرات باعث می شود که طرح یا محصول مورد نظر، آن طور که باید موفق به نظر نرسد.
این تاثیرات در مورد اجزاء مختلف یک محصول نیز مشاهده میشود، به طوری که یک طرح از نظر فرم و به طور کلی عناصر بصری باید هماهنگی داشته باشد.
عملکرد ارگونومیکی رنگ:
عملکرد ارگونومیکی رنگ با ملاکهایی همچون دستیابی به ایمنی، شرایط دید خوب، دوام و بقای ظاهری محصول و توجه به ماهیت کالا مورد ارزیابی قرار میگیرد. به نطر میرسد که عملکرد ساختاری رنگ، عملکرد ارگونومیکی آن را نیز شامل میشود، اما واقعیت این است که تاثیرات ساختاری رنگ برای دستیابی به اهداف ارگونومیکی مورد استفاده قرار میگیرد.
عملکرد ارگونومیکی رنگ در مطالعات بسیاری مورد تحقیق قرار گرفته است. همچنین رنگ به عنوان یک ابزار کاهش کنتراست روشنی بین یک منبع نوری و محیط اطراف آن، مورد مطالعه قرار گرفته است. از رنگ میتوان به عنوان یک ابزار کنترل و توزیع یکنواخت نور در یک اتاق بهره جست. جنبههای مطرح در عملکرد ارگونومیکی رنگ عبارتند از:
الف- ایمنی:
ایمنی را میتوان با انتخاب صحیح رنگ به منظور افزایش قابلیت دیده شدن اجزایی که پتانسیل خطر دارند، فراهم کرد. با قرار دادن اجزای متحرک و خطرناک در کانون توجه ( به وسیلة رنگهای روشن و زنده) این امر تحقیق پیدا میکند؛ به گونهای که همواره این قطعات با محیط اطراف خود کنتراست ایجاد کنند.
ب- قابلیت دیده شدن:
در کارهای ظریف که شناسایی و تشخیص دقیقی را میطلبد، کنتراست روشنایی در سطح کار باید به حداکثر میزان خود برسد و در محیط اطراف سطح کار به حداقل این میزان. مثلاً در مورد مطالعة یک کتاب روی میز، لازم است که در سطح کتاب، بیشترین کنتراست را داشته باشیم؛ اما این کنتراست بین صفحات کتاب و سطح میز باید به حداقل برسد. به همین دلیل میزها باید دارای سطح نسبتاً روشنی باشند.
ج- دوام و بقای ظاهری محصول:
اکثر کالاها در معرض عوامل آلوده کنندة بسیار قرار دارند و این در حالی است که شرایط جوی (آب و هوایی) نیز در ظاهر کالا بیتاثیر نیست. ظاهر محصول در اثر تماس با این آلوده کنندهها کثیف و خراب میشود. چنانچه نتوان از آلوده شدن کالاها به وسیله این عوامل جلوگیری کرد، سه استراتژی در انتخاب رنگ این کالاها وجود دارد که با گزینش صحیح میتوان تا حد زیادی تاثیرات این عوامل آلوده کننده را کاهش داد.
این سه روش عبارتند از:
1) رنگی را انتخاب کنیم که با رنگ عوامل آلوده کننده سازگار باشد. در اینجا هدف این است که ظاهر کالا، مستعمل به نظر نرسد.
2) رنگی را انتخاب کنیم که حتی اگر با عوامل آلوده کثیف شد، ظاهر آن همچنان مورد پذیرش باشد. در اینجا میتوان از رنگهای خاکستری و سبز تیره استفاده کرد.
3) رنگی را انتخاب کنیم که با کوچکترین آلودگی، ظاهری ناخوشایند پیدا کند تا استفاده کننده را وادار سازد که آن را تمیز کند یا مراقبت بیشتری در نگهداری کالای خود اعمال نماید.
ضمناً تنها شرایط تعمیر و نگهداری کالا در تعیین رنگ محصول دخیل نیستند، بلکه عواملی مانند آسیبهای احتمالی حین حمل و نقل، جابهجاییها، یا زمانی که کالا در انتظار فروش است، تماماً از جمله عواملی هستند که در گزینش رنگ کالا باید مورد توجه قرار گیرند.
د- هویت و شناسایی:
گروهی از رنگها تنها با بعضی از محصولات همراه هستند یا به عبارت واضحتر، بعضی از رنگها به صورت استاندارد شده مختص کالاها و محصولات خاصی هستند. بنابر دلایل تجاری، این امر برای شناسایی سریع و هویت بخشیدن به این دسته از کالاها الزامی است.
هـ- سازگاری:
رنگ یک محصول باید با محیط فراگیرندة آن سازگار باشد. در پارهای از موارد، این امر بدان مفهوم است که محصول در محیط اطراف خود حل شود و جزئی از بافت فضای اطراف خود به حساب آید. در پارهای دیگر، منظور این است که محصول به طور کامل و مشخص، از محیط اطرافش قابل تفکیک باشد. باید توجه کرد که تمایل عمومی در رنگ آمیزی محصولات بسیار مرغوب، به سمت رنگهای روشن و در تاسیسات تولیدی مدرن به سمت تنوع رنگ است، چه در بعد معماری و چه در بعد تجهیزات. برای انتخاب رنگ محصول، کم و کیف محلی که محصول در آنجا مورد استفاده قرار میگیرد ( از نظر رنگ، درجة حرارت، نورپردازی و شرایط آب و هوایی) نیز مطرح است. رنگهای روشن نور و گرما را منعکس میکنند، در حالی که رنگهای تیره عامل جذب این ها هستند. به عنوان یک نکتة راهنما باید یاد آور شد که از انعکاس شدید نور روی سطوح محصولات اجتناب شود، چرا که این انعکاس موجب بر هم زدن راحتی و راندمان کاری می شود.
و- تعمیر و نگهداری:
بسیاری از جنبههای مطرح کاربرد رنگ و تاثیر آن در تعمیر و نگهداری، همان جنبههایی هستند که در عملکرد روزانة تجهیزات، با آنها مواجه میشویم. با استفاده از کدبندی رنگ میتوان عملکرد خاصی برای قطعات تعریف کرد، یا اینکه نحوة باز و بسته کردن یک محصول را کنترل کرد. در مورد قطعات حساس و مهم، علاوه بر اینها طراحی قطعه نیز باید به گونهای باشد که امکان اشتباه بسته شده یا اشتباه عمل کردن آنها وجود نداشته باشد.
ب- آنالیز فنی:
در محصول مورد بررسی پیچیدگی خاصی از نظر مکانیزم و اتصالات دیده نمیشود. قرارگیری میز در پیکره به صورت کشویی و با حرکت بر روی ریل داخلی انجام میگیرد.
در بررسی اتصالات، نتایج زیر حائز اهمیت است:
ب- تفرق و تجمع:
با به بکارگیری مناسب رنگها، میتوان قطعات مجزای یک محصول را به گونهای رنگ آمیزی کرد که از نظر بصری محصول فرمی واحد را القا کند، یا برعکس قطعات بیش از آنچه که هستند مجزا از یکدیگر به نظر برسند، این موارد در القای مفاهیم «سادگی» و «پیچیدگی» محصول تاثیر به سزایی دارد.
یکی از مفیدترین روشهایی که برای تفرق سطوح (القای تعداد قطعات ودر نتیجه پیچیدگی محصول) و همچنین تجمع سطوح (القای یکپارچگی قطعات و در نتیجه سادگی محصول) کاربرد دارد، به ترتیب؛ قوت بخشیدن و ضعیف کردن خط مرزی بین دو سطح رنگی است، با قوت بخشیدن به حد فاصل بین دو سطح، به تفرق سطوح (پیچیدگی محصول) و با ضعیف کردن حد فاصل بین دو سطح، به تجمع (سادگی محصول) میرسیم.
ج- تناسب و تعیین وضع:
تناسب بصری یک محصول را میتوان با تجزیة بصری محصول به سطوح رنگی، تغییر داد. در مورد تعیین چگونگی قرارگیری محصول نیز همین اصل صادق است. یعنی میتوان با یک سطح رنگی، حس عمودی یا افقی بودن محصول را القاء کرد. با طرحهای رنگی میتوان از نظر بصری، فرم را تغییر داد. این مورد در تکنیکهای استتار کاربرد فراوان دارد.
بررسی تاثیرات بصری رنگ در محصول:
یکی از عوامل مهم در انتخاب محصول رنگ است و همچنین یکی از موارد مهمی که کودکان با آن در ارتباطند رنگ محصولات است.
رنگ همیشه وسیلهای برای بیان ارتباط و احساسات بوده و هست؛ به طوری که میتوان با زبان رنگها صحبت کرد. در مورد رنگهای مختلف میتوان بسیار سخن گفت ولی موضوعی که بیشتر مورد نظر است محتوای روانی آنهاست.
همه مردم تمایزبین رنگهای گرم (قرمز، نارنجی، زرد) و رنگهای سرد (سبز، آبی) را میدانند. از نظر روانی این دو گروه رنگی، عمیقاً با هم تفاوت دارند.
رنگهای گرم تحریک کننده، سبب فعالیت، جنب و جوش، الهام کنندة روشنی و شادی، زندگی و مولد حرکت هستند. در حالی که رنگهای سرد، برعکس حالتی منفعل، ساکن، بی حرکت و تلقین کنندة غم و اندوه دارند.
بررسی خلاقیت در کودکان بررسی نیازها و خصوصیات کودکان 4 تا 6 ساله و طراحی مبلمان کار هنری برای آنان
مقدمه:
اگر بزرگسالانی خلاق و با قوة تخیل میخواهیم باید از سالهای اولیة زندگی آنها برای این کار برنامهریزی کنیم. ما کودکان را برای زندگی تربیت میکنیم و هر خصوصیتی را که در این سن در آنان تشویق کنیم با آنان میماند. اگر خلاقیت و قوة تخیل آنان را تشویق نکنیم کودکان به بزرگسالانی خلاق بدل نمیشوند.
کار و فعالیت هنری کودکان در ایجاد فرصتهایی بمنظور ابراز خلاقیت اهمیت حیاتی دارد.
در نظر گرفتن تنوع وسایل و امکانات دار اتاق کودک به دلیل استفادة طولانی مدت از اهمیت بسیاری برخوردار است. کودکان به نقاشی و حجمسازی بسیار علاقه مندند و دوست دارند وسایلی را که در اختیار دارند رنگی کنند، مثل نقاشی کردن روی دیوارهای اتاقشان. گاهی این مسئله باعث ایجاد اضطراب و نگرانی در خانوادهها میشود: اما باید دقت کرد که کودکان را از انجام این کار نهی نکنیم و فضای لازم را برای انجام این کار برای او فراهم کنیم.
تحقیقات نمایانگر آن است که هوش و استعداد، خلق و خو و شخصیت، قدرتها و مهارتها در سالهای اول زندگی شکل میگیرد. در مرحلة بعدی، رشد انسان بیشتر در جهت کمی است تا کیفی. لذا هر قدر محیط زندگانی کودک غنیتر، سالمتر و آگاهانهتر باشد، هوش کودک بیشتر و رفتار او متعادلتر خواهد بود و در اینجا ضرورت استفاده از فضای کار و فعالیت مناسب که کودک را به سمت و سویی مناسب سوق دهد، ضروری به نظر میرسد.
شناسایی مشکل:
کودکان ظروف خالی نیستند. آنها عقاید و افکار و آرزوهای خود را برای آفریدن دارند. مسئولیت ما این است که مهارتهای فعلی کودکان و درک آنها را رشد دهیم و با ایجاد فرصتهای تازه این مهارتها را گستردهتر کنیم تا نگرشها، مهارتها و دانش آنها در زمینة تجارب گسترده و وسیعتر رشد کند.
برای کمک به کودکان در جهت نیل به خلاقترین مرحلة ممکن برای آنها کافی نیست مهارتها را به آنها آموزش دهیم یا فرصتهایی برایشان به وجود آوریم تا استعدادهایشان را گسترش دهند. همچنین کافی نیست عادات خوب کارکردن را به آنها بیاموزیم. باید به آنها کمک کنیم تا نقاطی را که علایق و مهارتهایشان منطبق میگردند یعنی محل تقاطع خلاقیت خود را تشخیص دهند.
در این محل قلمرو مهارتهای کودک و مهارتهای تفکر خلاق وی بر روی علایق درونی وی منطبق میشوند. این ترکیب پرقدرتی است زیرا جایی است که کودک به احتمال بسیار زیاد خلاق خواهد بود.
کودکان به فضای کافی برای کار کردن و منابع در دسترس نیاز دارند تا بتوانند از تجاربی که به آنان ارائه میشود بیشترین بهره را ببرند. فضای خانه به دلیل مأنوس بودن محیط آن برای کودک، در او احساس امنیت ایجاد میکند. از این رو در نظر گرفتن فضایی جهت انجام کارهای هنری، امکان رشد و پرورش خلاقیت و در عین حال ایجاد انگیزه و اشتیاق در کودک را فراهم میآورد.
کودکانی که دارای فضاها و وسایل شخصی هستند، کودکان تواناتر و با اعتماد به نفس بیشتری خواهند شد. آنها یاد میگیرند که وسیله مربوط به خودشان است و آنها هستند که از آن استفاده میکنند، پس میآموزند چطور با آن برخورد کنند و حتی چطور در حفظ و نگهداری آن بکوشند.
مبلمان کارهنری فضایی مناسب در اختیار کودک قرار میدهد که به راحتی به انجام فعالیتهای خویش بپردازد. در اختیار قرار گرفتن این فضا شخصی برای کودک حس استقلال طلبی را در او پرورش داده و باعث ایجاد نظم و ترتیب در امور شخصی او میشود.
در نتیجه طراحی مبلمان کار هنری باید به گونهای باشد که در عین رعایت اصول ارگونیکی، میل و رغبت به انجام فعالیتهای هنری را نیز در کودک افزایش میدهد.
تعیین هدف:
جملة هدف: طراحی مبلمان کار هنری (نقاشی، حجمسازی و کاردستی) اتاق کودکان پیش دبستانی.
شرح مسئله:
بررسی نیازها و خصوصیات کودکان 4 تا 6 ساله و طراحی مبلمان کار هنری برای آنان
احتیاجات:
- استفادة شخصی کودک
- تشویق به رعایت نظم و ترتیب در امور
- ایجاد حس رضایت و راحتی
- پرورش خلاقیت
محدودیتها:
- محدودیت فضای قرارگیری: یکی از محدودیتها، محدودیت فضایی است. این محدودیت به علت شکل خانههای امروزی به وجود آمده است؛ خانههای کوچک با اتاقهای کوچک.
- اقتصادی بودن: بیشتر خانوادهها تمایل دارند محصولی را که برای فرزند خود خریداری میکنند بتوانند به مدت طولانیتری استفاده کنند و این به دلیل هزینة اولیهای است که متقبل میشوند.
ویژگیهای مورد نیاز:
- تطبیق با ابعاد بدنی کودک
- امکان دسترسی کودک به قسمتهای مختلف مجموعه
- جلب توجه به سبب زیبایی و قابل قبول بودن طرح
- انصای حس مالکیت کودک
- تعدیل حس استقلال طلبی
تحلیل نیاز:
تسهیلات عامل بسیار مهم در پیشبرد برنامة کیفی کودکان است. باید محل کافی برای نگهداری کارهای هنری، ابزار و وسایل، کارهای ناتمام و ارائة نمونة موجود باشد.
قطعاً برای بهبود نقاشی کودکان به ابزارهای انگیزش، کمک و تجزیهزا نیازمندیم و مسئولیت فعال نمودن این تجربهها در قسمتی به عهدة فضا و ابزار مناسب است.
امتیاز مکاشفه در محصول:
مبلمان کارهنری امکان مکاشفه و لذت در نقاشی و همچنین افزایش امکان تخیل را به کودکان میدهد. در عین حال مسئولیت فعال نمودن جنبة هنری کودک را تا حدودی بعه عهده میگیرد. چنان چه این فضا هدفمند طراحی شود کودک را به اندازه کافی درگیر مینماید و فرصتهای گوناگونی را برای کشف، آزمایش، انتخاب، سازماندهی و احساس در کودک ایجاد میکند.
بررسی مقدار نیاز به محصول:
انسان هیچ گونه عملی را بدون احساس نیاز به آن انجام نخواهد داد ولی در بعضی موارد برخی از نیازها باید در شخصی ایجاد شده و یا به صورت یک امتیاز ویژه به شخص اهداء گردد. باید گفت که کودک با یک تکه کاغذ پاره یا دیوار خانه و یک مداد ساده نیاز نقاشی کردن خود را به هر نحو ممکن بیان میدارد و این نکته به نظر غیر قابل کتمان میآید ولی محصول میتواند با توجه به هدفی خلاقه – آموزشی نوعی نیاز در شخص ایجاد کنند. کودک با این محصول ارتباط رفاهی و حسی برقرار میکند و محصول از جنبة تزئینی خود خارج شده و یکی از وسایل ضروری وی میگردد.
هدف ایجاد نیاز در محصول:
برای پرورش استعدادهای گوناگون کودک باید موقعیتهای فراهم آورد تا امکان خلق تفکرات و تمایلات عینی میسر گردد.
وقتی کودک امکان نقاشی کردن در حالتهای مختلف و دسترسی به انواع ابزارهای مورد نیاز خود را دارد میتواند بیش از هر چیز از نقاشی و دیگر فعالیتهای هنری خود لذت ببرد.
محصول میتواند ارزشی و احترام به کودک را تداعی نماید و لذت استفاده از محصول را در او ایجاد کند.
سلسله مراتب نیازهای کودک عبارتست از:
1- نیازهای جسمانی یا فیزیولوژیک:
نیازهای جسمانی کودک عبارت از غذا و خواب است.
2- نیازهای ایمنی:
حفظ کودک از عوامل محیطی مضر مانند بیماری، سرما و… جزء این نیاز محسوب میشود.
ادامه جدول رشد طراحی
کودکان: | |
چهار تا پنج سالگی | qقادرند اشکال مختلفی بسازند و گاهی آن ها را با هم ترکیب کنند. برای مثال خورشید بکشند. qاشکالی می کشند که به نظر می رسد روی صفحه کاغذ در حال پروازند. qاشکالی می کشند که جزئیات بیش تری دارد مثل، بازو، ران، دست، انگشتان، ابرو. qبرای نشان دادن بالاتر و پایین تر فضا را به اجزای کوچک تری تقسیم می کنند. |
شش سالگی | qبا خطوط زمین و آسمان می کشند. qبرای نشان دادن عمق اشکالی را کوچک تر می کشند تا دور بودن آن را نشان دهند. qدر طراحی خود جزئیات بیش تری را نشان می دهند. برای مثال، پنجره، در و دودکش بالای ساختمان. qدر طراحی ها جنبه روایتگری بیش تر می شود، برای مثال ممکن است یک طراحی در برگیرنده قسمت های مختلف یک داستان باشد. |
رشد نقاشی
نقاشی به ما این امکان را می دهد که در نور و رنگ کاوش کنیم. رنگ در همه ما تاثیر می گذارد و در زبانی که به کار می بریم منعکس است. مثلاً می گوییم از خشم سیاه شده بود، یا از خجالت سرخ شدن. استفاده از رنگ به کودکان این امکان را می دهد که بتوانند اطلاعاتی را که می دهند از طریق نقاشی هایشان بزرگ جلوه دهند. در هنگام تولد کودکان می توانند روشن و تیره را از هم تمیز دهند و درکی از رنگ داشته باشند به خصوص رنگ های روشن مثل قرمز.
اولین تجربه های کودک با نقاشی با ویژگی های لمس کردنی و توانایی در فشردن و دستکاری رنگ غلیظ و کیفیت سیال بودن رنگ دقیق سر و کار دارد. این کاوش ها اهمیت بسیاری دارد چون در این دوران رنگ ها را می آموزند و روش های به کار بردن رنگ را درک می کنند. کودکان همین که این مهارت ها را آموختند می توانند آن را برای مقاصد خود به کار برند. بعدها کودکان می فهمند که می توانند با رنگ سطوح را بپوشانند، رنگ ها را مخلوط و همپوش کنند. ماتیوز معتقد است که علاقه کودکان به لایه لایه کردن رنگ از تلاش های اولیه آنان در کشیدن طرح سه بعدی ناشی می شود (ماتیوز، 1994). همچنان که مهارتهای فنی کودکان افزایش می یابد می توانند تکه های رنگ را کنار هم قرار دهند و جلوه های چند تکه ای ایجاد کنند. رنگ را در ضمن به صورت خطی برای طراحی به کار می برند. توانایی کار کردن با رنگ و طراحی دقیق به تدریج با هم همراه می شود و کودکان می توانند با استفاده از نقاشی تصاویری خلق کنند که خصوصیات منحصر به فرد خود را دارد.
علاقه به مخلوط کردن رنگ، از مراحل اولیه رشد در کودکان وجود دارد و کودکان نیاز دارند که این مهارت ها را تمرین کنند. همچنان که مهارت های مخلوط کردن در آن ها افزایش می یابد باید این امکان را داشته باشند که بر اساس آنچه می بینند رنگ های دلخواهشان را مخلوط کنند.
برنامه های نقاشی با کامپیوتر به تجربه های آنان می افزاید و برایشان مفید خواهد بود. کودکان به سرعت می آموزند که زاویه نقاشی و سطح نقاشی با هم فرق می کند. صفحه ممکن است فقط بخشی از حرکت نقاشی را نشان دهد. در ضمن به سرعت تشخیص می دهند که اصلاً امکان ندارد که رنگ مخلوط و سرازیر شود.
کودکان: | |
تولد تا یک سالگی | qبا استفاده از همه حس های خود جنس را کاوش می کنند. برای مثال، جنس غذا. qاز رنگ و روشنایی به خصوص رنگ های روشن و واضح مثال قرمز آگاهند. |
یک تا دو سالگی | q با استفاده از پا، دست ها و دهان جنس رنگ را کاوش می کنند. qبا استفاده از دست، پا و انگشتان رنگ را روی سطوح دستکاری می کنند. qاز رنگ در محیط خود آگاهند. qبا استفاده از رنگ عمداً خطوطی می کشند. |
دو تا سه سالگی | qبا استفاده از رنگ خطوط جداگانه می کشند. qرنگ اشیاء را می پرسند و بعضی از رنگ ها را می شناسند. qمی تواند رنگ ها را طبقه بندی و جفت و جور کند. |
سه تا چهار سالگی | q رنگ های اصلی را می شناسند. qبه مخلوط کردن رنگ ها علاقه مندند. qقلم موها و سطوح مختلف را می آزمایند و از این کار لذت می برند. qبا استفاده از قلم مو تکه های جداگانه و همپوش رنگ را به کار می برند. qمی توانند سایه های رنگ را با هم محور کنند. |
چهار تا پنج سالگی | q می توانند رنگ های فرعی را نام ببرند. qمی توانند رنگ ها را با هم ترکیب کنند و می دانند که اضافه کردن رنگ سفید باعث روشن شدن رنگ و رنگ سیاه باعث تیره شدن رنگ می شود. |
کودکان: | |
چهار تا پنج سالگی | qبا استفاده از رنگ، اشکال و طرح های نماید می کشند. qمقاصد و پیشنهادهای خود را در مورد نتیجه کار نقاشی خود توضیح می دهند. qرنگ های به کار رفته در نقاشی را با رنگ های واقعی اشیاء جفت و جور می کنند. |
شش سالگی | q در نقاشی هایشان جزئیات ظریف دیده می شود. qمی توانند رنگ های مختلف را به دقت به کار برند. qبه دقت جاهای کوچکی را رنگ می کنند. qرنگ ها را به دقت در کنار هم قرار می دهند. |
مشخصات نقاشی خوب برای کودکان:
1- کودک باید از نقاشی خود لذت ببرد.
2- کودک باید تنوع روزمره را در نقاشی خود حس کند.
3- کودک باید به ابزار کار خود مسلط باشد.
4- در اختیار گذاشتن مدل نقاشی اکیداً ممنوع است. در محصول مورد نظر نباید طرح ها و نقوش محصول، مدل برای کپی کردن محسوب شود.
5- کودک تواند به طور مستقل کار کند.
6- وسایل مختلف و متفاوت در اختیار کودک باشد.
بررسی خلاقیت در کودکان بررسی نیازها و خصوصیات کودکان 4 تا 6 ساله و طراحی مبلمان کار هنری برای آنان
مقدمه:
اگر بزرگسالانی خلاق و با قوة تخیل میخواهیم باید از سالهای اولیة زندگی آنها برای این کار برنامهریزی کنیم. ما کودکان را برای زندگی تربیت میکنیم و هر خصوصیتی را که در این سن در آنان تشویق کنیم با آنان میماند. اگر خلاقیت و قوة تخیل آنان را تشویق نکنیم کودکان به بزرگسالانی خلاق بدل نمیشوند.
کار و فعالیت هنری کودکان در ایجاد فرصتهایی بمنظور ابراز خلاقیت اهمیت حیاتی دارد.
در نظر گرفتن تنوع وسایل و امکانات دار اتاق کودک به دلیل استفادة طولانی مدت از اهمیت بسیاری برخوردار است. کودکان به نقاشی و حجمسازی بسیار علاقه مندند و دوست دارند وسایلی را که در اختیار دارند رنگی کنند، مثل نقاشی کردن روی دیوارهای اتاقشان. گاهی این مسئله باعث ایجاد اضطراب و نگرانی در خانوادهها میشود: اما باید دقت کرد که کودکان را از انجام این کار نهی نکنیم و فضای لازم را برای انجام این کار برای او فراهم کنیم.
تحقیقات نمایانگر آن است که هوش و استعداد، خلق و خو و شخصیت، قدرتها و مهارتها در سالهای اول زندگی شکل میگیرد. در مرحلة بعدی، رشد انسان بیشتر در جهت کمی است تا کیفی. لذا هر قدر محیط زندگانی کودک غنیتر، سالمتر و آگاهانهتر باشد، هوش کودک بیشتر و رفتار او متعادلتر خواهد بود و در اینجا ضرورت استفاده از فضای کار و فعالیت مناسب که کودک را به سمت و سویی مناسب سوق دهد، ضروری به نظر میرسد.
شناسایی مشکل:
کودکان ظروف خالی نیستند. آنها عقاید و افکار و آرزوهای خود را برای آفریدن دارند. مسئولیت ما این است که مهارتهای فعلی کودکان و درک آنها را رشد دهیم و با ایجاد فرصتهای تازه این مهارتها را گستردهتر کنیم تا نگرشها، مهارتها و دانش آنها در زمینة تجارب گسترده و وسیعتر رشد کند.
برای کمک به کودکان در جهت نیل به خلاقترین مرحلة ممکن برای آنها کافی نیست مهارتها را به آنها آموزش دهیم یا فرصتهایی برایشان به وجود آوریم تا استعدادهایشان را گسترش دهند. همچنین کافی نیست عادات خوب کارکردن را به آنها بیاموزیم. باید به آنها کمک کنیم تا نقاطی را که علایق و مهارتهایشان منطبق میگردند یعنی محل تقاطع خلاقیت خود را تشخیص دهند.
در این محل قلمرو مهارتهای کودک و مهارتهای تفکر خلاق وی بر روی علایق درونی وی منطبق میشوند. این ترکیب پرقدرتی است زیرا جایی است که کودک به احتمال بسیار زیاد خلاق خواهد بود.
کودکان به فضای کافی برای کار کردن و منابع در دسترس نیاز دارند تا بتوانند از تجاربی که به آنان ارائه میشود بیشترین بهره را ببرند. فضای خانه به دلیل مأنوس بودن محیط آن برای کودک، در او احساس امنیت ایجاد میکند. از این رو در نظر گرفتن فضایی جهت انجام کارهای هنری، امکان رشد و پرورش خلاقیت و در عین حال ایجاد انگیزه و اشتیاق در کودک را فراهم میآورد.
کودکانی که دارای فضاها و وسایل شخصی هستند، کودکان تواناتر و با اعتماد به نفس بیشتری خواهند شد. آنها یاد میگیرند که وسیله مربوط به خودشان است و آنها هستند که از آن استفاده میکنند، پس میآموزند چطور با آن برخورد کنند و حتی چطور در حفظ و نگهداری آن بکوشند.
مبلمان کارهنری فضایی مناسب در اختیار کودک قرار میدهد که به راحتی به انجام فعالیتهای خویش بپردازد. در اختیار قرار گرفتن این فضا شخصی برای کودک حس استقلال طلبی را در او پرورش داده و باعث ایجاد نظم و ترتیب در امور شخصی او میشود.
در نتیجه طراحی مبلمان کار هنری باید به گونهای باشد که در عین رعایت اصول ارگونیکی، میل و رغبت به انجام فعالیتهای هنری را نیز در کودک افزایش میدهد.
تعیین هدف:
جملة هدف: طراحی مبلمان کار هنری (نقاشی، حجمسازی و کاردستی) اتاق کودکان پیش دبستانی.
شرح مسئله:
بررسی نیازها و خصوصیات کودکان 4 تا 6 ساله و طراحی مبلمان کار هنری برای آنان
احتیاجات:
- استفادة شخصی کودک
- تشویق به رعایت نظم و ترتیب در امور
- ایجاد حس رضایت و راحتی
- پرورش خلاقیت
محدودیتها:
- محدودیت فضای قرارگیری: یکی از محدودیتها، محدودیت فضایی است. این محدودیت به علت شکل خانههای امروزی به وجود آمده است؛ خانههای کوچک با اتاقهای کوچک.
- اقتصادی بودن: بیشتر خانوادهها تمایل دارند محصولی را که برای فرزند خود خریداری میکنند بتوانند به مدت طولانیتری استفاده کنند و این به دلیل هزینة اولیهای است که متقبل میشوند.
ویژگیهای مورد نیاز:
- تطبیق با ابعاد بدنی کودک
- امکان دسترسی کودک به قسمتهای مختلف مجموعه
- جلب توجه به سبب زیبایی و قابل قبول بودن طرح
- انصای حس مالکیت کودک
- تعدیل حس استقلال طلبی
تحلیل نیاز:
تسهیلات عامل بسیار مهم در پیشبرد برنامة کیفی کودکان است. باید محل کافی برای نگهداری کارهای هنری، ابزار و وسایل، کارهای ناتمام و ارائة نمونة موجود باشد.
قطعاً برای بهبود نقاشی کودکان به ابزارهای انگیزش، کمک و تجزیهزا نیازمندیم و مسئولیت فعال نمودن این تجربهها در قسمتی به عهدة فضا و ابزار مناسب است.
امتیاز مکاشفه در محصول:
مبلمان کارهنری امکان مکاشفه و لذت در نقاشی و همچنین افزایش امکان تخیل را به کودکان میدهد. در عین حال مسئولیت فعال نمودن جنبة هنری کودک را تا حدودی بعه عهده میگیرد. چنان چه این فضا هدفمند طراحی شود کودک را به اندازه کافی درگیر مینماید و فرصتهای گوناگونی را برای کشف، آزمایش، انتخاب، سازماندهی و احساس در کودک ایجاد میکند.
بررسی مقدار نیاز به محصول:
انسان هیچ گونه عملی را بدون احساس نیاز به آن انجام نخواهد داد ولی در بعضی موارد برخی از نیازها باید در شخصی ایجاد شده و یا به صورت یک امتیاز ویژه به شخص اهداء گردد. باید گفت که کودک با یک تکه کاغذ پاره یا دیوار خانه و یک مداد ساده نیاز نقاشی کردن خود را به هر نحو ممکن بیان میدارد و این نکته به نظر غیر قابل کتمان میآید ولی محصول میتواند با توجه به هدفی خلاقه – آموزشی نوعی نیاز در شخص ایجاد کنند. کودک با این محصول ارتباط رفاهی و حسی برقرار میکند و محصول از جنبة تزئینی خود خارج شده و یکی از وسایل ضروری وی میگردد.
هدف ایجاد نیاز در محصول:
برای پرورش استعدادهای گوناگون کودک باید موقعیتهای فراهم آورد تا امکان خلق تفکرات و تمایلات عینی میسر گردد.
وقتی کودک امکان نقاشی کردن در حالتهای مختلف و دسترسی به انواع ابزارهای مورد نیاز خود را دارد میتواند بیش از هر چیز از نقاشی و دیگر فعالیتهای هنری خود لذت ببرد.
محصول میتواند ارزشی و احترام به کودک را تداعی نماید و لذت استفاده از محصول را در او ایجاد کند.
سلسله مراتب نیازهای کودک عبارتست از:
1- نیازهای جسمانی یا فیزیولوژیک:
نیازهای جسمانی کودک عبارت از غذا و خواب است.
2- نیازهای ایمنی:
حفظ کودک از عوامل محیطی مضر مانند بیماری، سرما و… جزء این نیاز محسوب میشود.
ادامه جدول رشد طراحی
کودکان: | |
چهار تا پنج سالگی | qقادرند اشکال مختلفی بسازند و گاهی آن ها را با هم ترکیب کنند. برای مثال خورشید بکشند. qاشکالی می کشند که به نظر می رسد روی صفحه کاغذ در حال پروازند. qاشکالی می کشند که جزئیات بیش تری دارد مثل، بازو، ران، دست، انگشتان، ابرو. qبرای نشان دادن بالاتر و پایین تر فضا را به اجزای کوچک تری تقسیم می کنند. |
شش سالگی | qبا خطوط زمین و آسمان می کشند. qبرای نشان دادن عمق اشکالی را کوچک تر می کشند تا دور بودن آن را نشان دهند. qدر طراحی خود جزئیات بیش تری را نشان می دهند. برای مثال، پنجره، در و دودکش بالای ساختمان. qدر طراحی ها جنبه روایتگری بیش تر می شود، برای مثال ممکن است یک طراحی در برگیرنده قسمت های مختلف یک داستان باشد. |
رشد نقاشی
نقاشی به ما این امکان را می دهد که در نور و رنگ کاوش کنیم. رنگ در همه ما تاثیر می گذارد و در زبانی که به کار می بریم منعکس است. مثلاً می گوییم از خشم سیاه شده بود، یا از خجالت سرخ شدن. استفاده از رنگ به کودکان این امکان را می دهد که بتوانند اطلاعاتی را که می دهند از طریق نقاشی هایشان بزرگ جلوه دهند. در هنگام تولد کودکان می توانند روشن و تیره را از هم تمیز دهند و درکی از رنگ داشته باشند به خصوص رنگ های روشن مثل قرمز.
اولین تجربه های کودک با نقاشی با ویژگی های لمس کردنی و توانایی در فشردن و دستکاری رنگ غلیظ و کیفیت سیال بودن رنگ دقیق سر و کار دارد. این کاوش ها اهمیت بسیاری دارد چون در این دوران رنگ ها را می آموزند و روش های به کار بردن رنگ را درک می کنند. کودکان همین که این مهارت ها را آموختند می توانند آن را برای مقاصد خود به کار برند. بعدها کودکان می فهمند که می توانند با رنگ سطوح را بپوشانند، رنگ ها را مخلوط و همپوش کنند. ماتیوز معتقد است که علاقه کودکان به لایه لایه کردن رنگ از تلاش های اولیه آنان در کشیدن طرح سه بعدی ناشی می شود (ماتیوز، 1994). همچنان که مهارتهای فنی کودکان افزایش می یابد می توانند تکه های رنگ را کنار هم قرار دهند و جلوه های چند تکه ای ایجاد کنند. رنگ را در ضمن به صورت خطی برای طراحی به کار می برند. توانایی کار کردن با رنگ و طراحی دقیق به تدریج با هم همراه می شود و کودکان می توانند با استفاده از نقاشی تصاویری خلق کنند که خصوصیات منحصر به فرد خود را دارد.
علاقه به مخلوط کردن رنگ، از مراحل اولیه رشد در کودکان وجود دارد و کودکان نیاز دارند که این مهارت ها را تمرین کنند. همچنان که مهارت های مخلوط کردن در آن ها افزایش می یابد باید این امکان را داشته باشند که بر اساس آنچه می بینند رنگ های دلخواهشان را مخلوط کنند.
برنامه های نقاشی با کامپیوتر به تجربه های آنان می افزاید و برایشان مفید خواهد بود. کودکان به سرعت می آموزند که زاویه نقاشی و سطح نقاشی با هم فرق می کند. صفحه ممکن است فقط بخشی از حرکت نقاشی را نشان دهد. در ضمن به سرعت تشخیص می دهند که اصلاً امکان ندارد که رنگ مخلوط و سرازیر شود.
کودکان: | |
تولد تا یک سالگی | qبا استفاده از همه حس های خود جنس را کاوش می کنند. برای مثال، جنس غذا. qاز رنگ و روشنایی به خصوص رنگ های روشن و واضح مثال قرمز آگاهند. |
یک تا دو سالگی | q با استفاده از پا، دست ها و دهان جنس رنگ را کاوش می کنند. qبا استفاده از دست، پا و انگشتان رنگ را روی سطوح دستکاری می کنند. qاز رنگ در محیط خود آگاهند. qبا استفاده از رنگ عمداً خطوطی می کشند. |
دو تا سه سالگی | qبا استفاده از رنگ خطوط جداگانه می کشند. qرنگ اشیاء را می پرسند و بعضی از رنگ ها را می شناسند. qمی تواند رنگ ها را طبقه بندی و جفت و جور کند. |
سه تا چهار سالگی | q رنگ های اصلی را می شناسند. qبه مخلوط کردن رنگ ها علاقه مندند. qقلم موها و سطوح مختلف را می آزمایند و از این کار لذت می برند. qبا استفاده از قلم مو تکه های جداگانه و همپوش رنگ را به کار می برند. qمی توانند سایه های رنگ را با هم محور کنند. |
چهار تا پنج سالگی | q می توانند رنگ های فرعی را نام ببرند. qمی توانند رنگ ها را با هم ترکیب کنند و می دانند که اضافه کردن رنگ سفید باعث روشن شدن رنگ و رنگ سیاه باعث تیره شدن رنگ می شود. |
کودکان: | |
چهار تا پنج سالگی | qبا استفاده از رنگ، اشکال و طرح های نماید می کشند. qمقاصد و پیشنهادهای خود را در مورد نتیجه کار نقاشی خود توضیح می دهند. qرنگ های به کار رفته در نقاشی را با رنگ های واقعی اشیاء جفت و جور می کنند. |
شش سالگی | q در نقاشی هایشان جزئیات ظریف دیده می شود. qمی توانند رنگ های مختلف را به دقت به کار برند. qبه دقت جاهای کوچکی را رنگ می کنند. qرنگ ها را به دقت در کنار هم قرار می دهند. |
مشخصات نقاشی خوب برای کودکان:
1- کودک باید از نقاشی خود لذت ببرد.
2- کودک باید تنوع روزمره را در نقاشی خود حس کند.
3- کودک باید به ابزار کار خود مسلط باشد.
4- در اختیار گذاشتن مدل نقاشی اکیداً ممنوع است. در محصول مورد نظر نباید طرح ها و نقوش محصول، مدل برای کپی کردن محسوب شود.
5- کودک تواند به طور مستقل کار کند.
6- وسایل مختلف و متفاوت در اختیار کودک باشد.