لئوناردو وترای فیزیک دانْ بوی گوشتی که داشت می سوخت به مشامش رسید، ومی دانست گوشت تن خودش است که دارد می سوزد. با ترس و وحشت نگاه کرد به laquo;؟ چی می خوای raquo; : هیکلی سیاه که خم شده بود روی او. آن وقت گفت ...