داستان زن و شوهری که تازه ازدواج کرده اند با همدیگر به مسافرت یک روزه ای رفتند....نوشته حامد احمدی ...
زن پرسید: - آدرسو بلدی؟ می خوای بزن بغل از یکی سوال کنیم؟ وایسا از اون مغازه ها یا از اون تعمیرکاره سوال کن. مرد گفت: * نه، آدرسو بلدم. خواب که بودی از یکی سوال کردم. زن تعجب کرد و دوباره پرسید: - تو واقعاً از کسی سوال کردی؟؟ ! * آره، از اون ماشین داری که این هندوانه رو ازش خریدم! بعد هندوانه ی پشت صندلی را نشان داد. فکر کردی شوخی کردم؟ یه ربع تا بیست دقیقه ی دیگه می رسیم. کنگاور شهر خیلی بزرگی نیست. تو گوگل ارث که با هم دیده بودیم... خرید و دانلود محصول1394/09/07