پیشینه ومبانی نظری تحقیق تبلیغات اینترنتی
——————————————————————————
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
تبلیغات و اطلاع رسانی در کسب و کار امروز، به جزئی لاینفک در واحدهای اقتصادی مبدل شده؛ به گونهای که بقا و تداوم هر تجارتی تاحدود زیادی به موفقیت و یا عدم موفقیت فعالیتهای اطلاع رسانی، بازاریابی، بازارسازی و تبلیغاتی محصولات آن واحد بستگی دارد (ربیعی و همکاران، 1390). تبلیغات یعنی برنامهریزی و مفهوم برنامهریزی؛ یعنی این که چه مطلبی را در چه زمانی، با کدام رسانه و به چه شیوهای به مخاطبان معرفی کنیم تا حداکثر تاثیرگذاری را به دست آوریم (حکیمیان، 1381). تبلیغات یکی از مهمترین ابزارهای ارتباطی برای افرادی است که قصد فروش محصول یا خدمتی را به کسی دارند (اسکوترا[1]، 2010). به عبارت دیگر، ایجاد رابطه با مشتری برای مطلع کردن و تاثیرگذاری بر روی نگرش و رفتار وی را تبلیغات گویند (اسماعیل پور، 1384). هر بازاریابی حرفهای بدون تبلیغات، کارایی لازم را نخواهد داشت (ربیعی و همکاران، 1390).
تبلیغات، اطلاعاتی را در مورد کالاها و خدمات برای مصرفکنندگان به همراه دارد. این اطلاعات به مصرفکنندگان کمک مینماید تا بتوانند انتخابهایی را براساس نیازها، خواستهها و مشکلاتی که با آنها مواجهاند، از بین برندهای متفاوت داشته باشند. هدف نهایی تبلیغکنندگان این است تا بتوانند مصرفکنندگان را وادار به خرید- چه بلافاصله یا در آینده- نمایند (متیو و همکاران[2]، 2013).
انجمن بازاریابی امریکا[3]، تبلیغات را به صورت زیر تعریف نموده است، تبلیغات هر نوع ارائه غیرشخصی[4] و ترفیع ایدهها، کالاها و خدمات توسط حامیان (سرمایهگذاران) شناخته شده[5]، است. ارائه تبلیغات اهداف متنوعی، مانند ایجاد آگاهی، ایجاد تصویر برند، شکلدهی همکاریهای مثبت و تشویق رفتار مصرفکنندگان، دارد (دیوان[6]، 1999).
تبلیغات، یکی از گستردهترین حوزههای سیستمهای بازاریابی تلقی میشوند. اهمیت تبلیغات تا آن حد است که در ذهن عوام مردم واژه بازاریابی با تبلیغات مترادف شده است. هر ساله میلیاردها دلار صرف تبلیغات در رسانههای مختلف میشود. انسان امروزی زیر بمباران شدید تبلیغات تجاری زندگی میکند (روستا و همکاران، 1388). در تعریفی دیگر عنوان شده است که تبلیغ، عبارت است از ارائه و ترفیع ایدهها، کالاها و خدمات به وسیله یک متولی معین در ازای پرداخت پول (کاتلر، 2000). با دقت در تعریف کاتلر، چهار ویژگی اصلی تبلیغ مشخص میشود: 1) تبلیغ جهت ترفیع و ارائه ایدهها، کالاها و خدمات به کار میرود. 2) تبلیغ در ازا پرداخت وجه و پول صورت میگیرد. 3) تبلیغ متولی خاص دارد. 4) تبلیغ غیرشخصی است، بدین معنی که تبلیغات توسط فرد فروشنده به طور مستقیم و در ملاقات با خریدار صورت نمیگیرد، بلکه از طریق شخص ثالث و به وسیله رسانههای تبلیغی، نظیر رادیو و تلویزیون انجام میشود. اطلاع رسانی، تشویق و ترغیب مشتریان به خرید و یادآوری، سه هدف اصلی تبلیغات هستند که تحقق آنها نیازمند هزینههای گزافی است. هزینههای تبلیغاتی یکی از پرهزینهسازترین فعالیتهای تجاری است (روستا و همکاران، 1388).
در واقع تبلیغات، نگرشها و رفتار خرید مصرفکنندگان را تحت تاثیر قرار داده و با افزایش آگاهی از نام تجاری و ارتقاء تصویر آن، سازمانها را در افزایش سهم بازار یاری میدهد. بازاریابان از تبلیغات، برای ایجاد آگاهی در مورد نام تجاری، ایجاد برتری نام تجاری بین سایر نام تجاریها، و در نهایت انتخاب نام تجاری توسط مشتری استفاده میکنند. آنچه مسلم است این است که تبلیغات تجاری، علمی است پویا که با تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی هر روز شکل تازهای به خود میگیرد و در محیطهای متفاوت با توجه به عقاید، آداب و رسوم، فرهنگ و مذهب محتوای خاصی مییابد (عباسی و محمدیان، 1386).
2-2-1- وظایف تبلیغات
2-2-1-1- جلب توجه
اولین وظیفه پیام تبلیغاتی، جلب توجه افراد است. اگر پیام تبلیغاتی نتواند این وظیفه خود را بخوبی انجام دهد، هر چقدر افراد آن را ببینند و یا بشنوند بدون ثمر است. برای جلب توجه افراد، راههای زیادی وجود دارد. درج عنوان بزرگ، مطالب جنجال برانگیز یا شوک آور، تصاویری از افراد خوش سیما نظیر بچهها، جلوههای ویژه مثل هر چیزی که چشمگیر و جذاب بوده و متفاوت به نظر برسد، میتواند راههایی برای جلب توجه افراد به پیام تبلیغاتی باشد (مهرانی و همکاران، 1389). در صورت عدم جلب توجه مشتری در اولین برخورد با تبلیغ، شاید دیگر آن تبلیغ هرگز موفق به جلب توجه مشتری در دفعات بعد نیز نگردد (امالدوس و همکاران[7]، 2010).
2-2-1-2- ایجاد علاقه
ایجاد علاقه در افراد در مقایسه با جلب توجه آنان دشوارتر به نظر میرسد. در این راستا آهنگ و زبان تبلیغ باید با تجربهها و نگرشهای مشتریان هدف، تناسب داشته باشد (مهرانی و همکاران، 1389). تبلیغ، علاوه بر اینکه باید به زبان مشتری هدف صحبت کند، طرحبندی و محتوای آن نیز باید از نظر مشتری صحیح و قابل قبول باشد. تصاویر و مطالب، باید به نحوی ترتیب یافته و آرایش داده شود که چشم بیننده را به آرامی در تمامی تبلیغ از صدر تا ذیل هدایت کند و منجر به ایجاد علاقه در بیننده گردد (عباسی و محمدیان، 1386).
2-2-1-3- تحریک تمایل
یکی از دشوارترین وظایف پیام تبلیغاتی، تحریک کردن افراد برای داشتن و یا استفاده از کالای مورد نظر است. تبلیغکننده باید با مشتری ارتباط برقرار کند. او برای اینکه بتواند این کار را درست انجام دهد، باید بداند که مشتریان هدف چگونه فکر میکنند. سپس پیام تبلیغاتی باید بتواند مشتری را متقاعد کند که کالایی را که قصد معرفی و عرضه آن را دارد، میتواند نیازهای مشتری را برآورده سازد. برای تحریک مشتریان به سمت محصول، محرکهای گوناگونی وجود دارد که بسته به نوع محصول و مشتریان، میبایست این محرکها شناسایی و مورد برنامهریزی قرار گیرد (بلچ[8]، 1998).
[1]. Scutaru
[2]. Mathew, et al.
[3]. The American Marketing Association
[4]. Non-personal presentation
[5]. Identified sponsor
[6]. Diwan
[7]. Amaldos, et al.
[8]. Blech
پیشینه ومبانی نظری تحقیق نگرش به تبلیغات اینترنتی
——————————————————————————
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
واژه اتیدیود[1]، معادل فارسی متعددی همچون طرز تلقی، وجهه نظر، بازخورد، وضع روانی، ایستار، گرایش و نگرش دارد. ولی اکنون اصطلاح نگرش قبول عام یافته و به صورتهای مختلف نیز تعریف شده است (ترکان و کجباف، 1387). نگرش یک سازه فرضی است، زیرا به صورت مستقیم قابل مشاهده نیست بلکه بیشتر با اظهارات کلامی و رفتاری همراه است (آذربایجانی و همکاران، 1385).
نگرش عبارت است از یک حالت عاطفی مثبت یا منفی نسبت به یک موضوع. یکی از مبتکران نظریه نگرش نوین[2]، ال ال ترستون[3] اعتقاد دارد که نگرش میزان انفعال یا احساس موافق یا مخالف نسبت به یک محرک است. نگرش ها احساسات عاطفی هستند که مردم پیرامون پدیده ها دارند (مون و مینور[4]، 1388). در تعریف دیگر، توجه به عناصر نگرش نیز مبذول شده است: ترکیب شناختها، احساسها و آمادگی برای عمل نسبت به یک چیز معینی، نگرش شخص نسبت به یک موضوع اجتماعی است. نگرش، عبارت است از سازماندهی بلندمدت فرآیندهای انگیزشی، احساسی، ادراکی و شناختی با توجه به برخی جنبههای محیطی که فرد در آن قرار گرفته است (آذربایجانی و همکاران، 1385).
در راستای بررسی رفتار مصرفکننده، نگرش را میتوان بدین صورت تعریف کرد: تمایل ارزیابگرانه یک مصرفکننده در جهت یا مخالف هر عنصر در محدوده بازار وی، نگرش او را تشکیل میدهد. به عبارتی نگرش، عبارت است از یک روش نسبتا ثابت در فکر، احساس و رفتار نسبت به افراد، گروه ها و موضوعهای اجتماعی یا قدری وسیعتر، هر گونه حادثهای در محیط فرد (همان منبع).
در یک نتیجه گیری کلی میتوان گفت، نگرش یک مفهوم چند بعدی شامل عناصر شناختی، عاطفی و رفتاری است که نحوه رفتار افراد را تعیین میکند و هر نگرشی دارای موضوع خاصی است که این موضوع میتواند افراد، اشیا، رویدادها و حتی خود فرد باشد. نگرش، احتمالا شاخصترین و ضروریترین مفهوم در روانشناسی اجتماعی است (گاورونسکی[5]، 2007).
نگرشها، از تعیینکنندههای مهم رفتارند. نگرش، جز مهمی از موفقیت یا شکست استراتژی بازاریابی اینترنتی را تشکیل میدهد. انتخاب خرید افراد، از عوامل عمده همچون نگرش، باورها و عوامل روان شناختی تاثیر میپذیرد. آنها در مرکز فرآیند رفتار خریداران قرار گرفتهاند و ابزارهایی هستند که افراد از آن به عنوان شناسایی احساسات خود و تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده مینمایند. غالبا نگرشها بر رفتار و نگرشهای دیگر ما تاثیر میگذارند و نحوه پردازش اطلاعات مربوط به نگرش را نیز تعیین مینمایند (کریمی و صفاری نیا،1384).
رابطه بین احساسات و اعمال در یک زمینه وسیعتر جای دارد. نگرشها یک عامل تعیینکننده رفتار اجتماعی می باشند اما تعیینکنندههای دیگری نیز وجود دارند. این محدودیتها براساس تئوری فیشن باین (1980) تحت عنوان عکس العمل معقول[6] شکل گرفته که آجزن[7] (1991) آن را گسترش داد و نظریه رفتار برنامهریزی شده نامید. مطابق تئوری عکس العمل معقول[8]، نگرش شخص به یک موضوع تابعی از عقاید فرد در مورد موضوع است. به علاوه، این نظریه بیان مینماید که تمایلات رفتاری، فعالیتهای رفتاری خاصی را ایفا میکنند که به خوبی میتوانند به وسیله نگرشها و قاعده ذهنی، نسبت به آن اقدامات قابل پیش بینی باشند (پیکت[9]، 2007).
نظریه رفتار برنامهریزی شده، معتقد است که نگرشها بر رفتار، براساس یک تصمیم داوطلبانه که در طی فرآیندی محدود میشوند، تاثیر میگذارند. ابتدا اینکه رفتار کمتر از نگرشهای کلی و بیشتر از نگرشهای خاص نسبت به یک رفتار خاص متاثر خواهد شد. دوم اینکه، رفتار تنها به وسیله نگرشها متاثر نمیشوند، بلکه به وسیله هنجارهای ذهنی یا باورهای ما درباره آنچه دیگران فکر میکنند و ما باید انجام دهیم نیز متاثر میشوند. سوم اینکه، نگرشها، رفتار ما را تنها هنگامی که ما آنها را ادراک میکنیم و تحت کنترل خودمان درمیآوریم، برمیانگیزاند. چهارم اینکه، اگر چه نگرشها همراه با ایدههای ذهنی و کنترل ادراکی سهم در انجام رفتار دارند، مردم غالبا نمیتوانند بر اساس قصد خود رفتار نمایند (برهم و کاسین[10]، 1993).
در حقیقت، این رویکرد کلی در رابطه با نگرش و رفتار در یک زمینه وسیعتر به طور موفقیت آمیزی کاربرد داشته است. در شرایطی که نگرشها و هنجارها هر دو در رابطه با رفتار مثبت باشند قصد به رفتار، در جهت معینی زیاد خواهد بود. اما در صورتی که نگرشها و هنجارها در تضاد باشند، قدرت نسبی آنها میتواند تعیین کننده مقاصد بعدی و رفتار متعاقب آن باشد (کریمی و صفاری نیا، 1384).
نگرش یک بخش مرکزی از فردیت انسان است. نگرش، یک حالت روانی و عصبی آمادگی است که از طریق تجربه سازمان یافته و تاثیری هدایتی یا پویا بر پاسخهای فرد، در برابر کلیه اشیا یا محیطهایی که به آن مربوط میشود دارد. نگرش، نظامی بادوام است که شامل یک عنصر شناختی، یک عنصر احساسی و یک تمایل به عمل است (کریمی، 1389).
نگرش به عنوان یک احساس مثبت یا منفی فرد در جریان یک رفتار خاص تعریف می شود. در واقع اعتقاد بر این است که نگرش پیش بینی کننده بهتری در سنجش تمایلات و رفتار مربوط به اینترنت در مقایسه با سایر ابزارها می باشد. بخشی از اهمیت نگرش ناشی از آن است که صاحب نظران، مطالعه نگرش را برای درک رفتار اجتماعی، حیاتی می دانند. بخش دیگری از این اهمیت مبتنی بر این فرض است که نگرشها تعیین کننده رفتارها هستند و این فرض به طور ضمنی، دلالت بر این امر دارد که با تغییر دادن نگرشهای افراد، میتوان رفتارهای آنها را تغییر داد. به علاوه با افزایش نگرشهای شخص در مورد چیزها، احتیاج او به تفکر و اخذ تصمیمگیری تازه، کم میشود و رفتار او نسبت به آن چیزها عادی، قالبی، مشخص و قابل پیشبینی میگردد و در نتیجه زندگی اجتماعی او آسان می شود (ترکان و کجباف، 1387).
[1]. Attitude
[2]. Modern attitude measurement
[3]. L.L.Thurstone
[4]. Mowen and Minor
[5]. Gawronski
[6]. Reasoned action
[7]. Ajzen
[8]. Responed action
[9]. Pickett
[10]. Brehm & Kassin
پیشینه ومبانی نظری تحقیق اعتماد
——————————————————————————
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
اعتماد، یکی از عوامل مهم در موفقیت روابط تجاری محسوب می شود (مکالیستر[1]، 1995). اعتماد، به مصرفکننده کمک مینماید تا بر عدم اطمینان[2] که ناشی از معاملات است، غلبه نماید. میزان عدم اطمینان به عوامل متعددی مانند فروشنده، کالا، خدمت و یا اطلاعات در دسترس در مورد شی مورد معامله بستگی دارد (سالو و کاریالاتو[3]، 2007).
همچنین اعتماد، عامل کلیدی برای ایجاد و بهبود روابط بلندمدت بین شرکتها و مشتریانشان محسوب میگردد. به دنبال شکلگیری روابط بلندمدت، پیوند بین شرکت و مشتریان مستحکمتر خواهد شد و امکان تکرار روابط معاملاتی خریدار و فروشنده وجود خواهد داشت (گانسن[4]، 1994).
اعتماد در طول سالیان متمادی، همواره به عنوان یک عنصر مهم در روابط بین انسانها مورد توجه بوده است. طبق تحقیقات به عمل آمده از رویکردهای متفاوت رفتاری[5] و علوم اجتماعی[6]، اعتماد در قالبهای متفاوت و متنوعی، به هر دو صورت مفهومی[7] و عملیاتی[8] در روانشناسی، جامعه شناسی، ارتباطات، رفتار سازمانی و تجارت تعریف شده است. در سالهای اخیر، موضوع اعتماد به تبلیغات مورد مطالعه قرار گرفته است ولی با این حال ادبیات تحقیق چندان کامل و گسترده ای را دارا نمی باشد. در مقابل، اعتبار[9]، مفهومی که به اعتماد مربوط می گردد، موضوع اصلی بسیاری از مطالعات صورت گرفته در تبلیغات و سایر حوزههای مرتبط بوده است(ساه و همکاران، 2007).
اعتماد، عامل مهمی برای مطالعه در زمینه تبلیغات میباشد، چون تمایل مداوم و پایداری[10] برای مصرفکنندگان، در جهت عدم اعتماد به تبلیغات وجود دارد (کافی و همکاران، 1994). از دیدگاه منطقی[11]، عملکرد اولیه تبلیغات، اطلاع رسانی[12] به مصرفکنندگان در مورد پیشنهادات بازار و کمک به آنها در جهت انتخاب و خرید گزینه بهتر از میان گزینههای موجود میباشد. مهمترین مورد در این حوزه، باوری است مبنی بر این که مصرفکنندگان باید به تبلیغات اعتماد داشت باشند تا تبلیغات بتواند به عنوان یک منبع اطلاعاتی تاثیرگذار مورد استفاده قرار گیرد (ساه و همکاران، 2007). پذیرش پیامهای تبلیغاتی نیز نیازمند اعتماد مخاطبان به تبلیغات است (روستا و همکاران، 1388). میتوان گفت که اعتماد به تبلیغات، پیامد تجربیات قبلی مثبت مصرفکننده است(الیت و پل[13]، 1998).
اعتماد به تبلیغات، این گونه تعریف شده است: اطمینانی است مبنی بر اینکه تبلیغات، منبع قابل اعتمادی[14] برای اطلاعات محصولات یا خدمات میباشد و تمایلی را در فرد، برای انجام دادن فعالیتی براساس اطلاعات منتقل شده در تبلیغات، ایجاد می نماید (ساه و همکاران، 2009). براساس این تعریف میتوان گفت اعتماد از سه بعد شناختی[15]، احساسی[16] و رفتاری[17] تشکیل شده است (ساه و همکاران، 2007).
تحقیقات گذشته و اخیر نشان داده است که اعتماد و اعتبار، دو ساختار جدا از هم با خصوصیات مفهومی متفاوت میباشند (دانی و همکاران[18]، 1997). در تحقیق صورت گرفته در زمینه تبلیغات که توسط ساه و همکاران (2009) انجام شد، به این نتیجه نائل شدند که دو ساختار اعتماد و اعتبار از یکدیگر متمایز بوده و اعتماد به تبلیغات، ذاتا متغیری چند بعدی[19] میباشد.
2-6-1-اعتماد و اعتبار به عنوان ساختارهایی مستقل[20]
مجموعه تحقیقات گستردهای در زمینه اعتبار تبلیغات صورت پذیرفته است. براساس این تحقیقات، اعتماد یکی از ابعاد اعتبار (مانند قابل اعتماد بودن[21]، راست بودن[22] و باور داشتن[23]) است. اما عموما ارتباط بین اعتبار و اعتماد مورد توافق محققان نبوده است. بعضی از ادبیات موجود در این زمینه اذعان میکنند که قابل اعتماد بودن، یکی از دو جزء اصلی اعتبار میباشد. سایر ادبیات در این حوزه، بیان میکنند که اعتماد عوامل متعددی را شامل میشود که به طور خاص تنها با اعتبار، قابل بیان نیستند این موارد شامل اطمینان[24]، شایستگی[25]، خیرخواهی[26] و قابل اتکا بودن[27]، سرمایهگذاری عاطفی متقابل[28] و تمایل به وابسته شدن[29] میباشد. بسیاری از تحقیقات در حوزه علوم اجتماعی و رفتاری نشان میدهند که اعتماد باید به عنوان یک متغیر جدا و مستقل مورد توجه قرار گیرد (ساه، 2006).
[1]. McAllister
[2]. Uncertainty
[3]. Salo & Karjaluoto
[4]. Ganesan
[5]. Different behavioral
[6]. Social scientific
[7]. Conceptually
[8]. Operationally
[9]. Credibility
[10]. Consistent tendency
[11]. Rational perspective
[12]. Inform
[13]. Elliot & Paul
[14]. Reliable source
[15]. Cognitive
[16]. Emotional
[17]. Behavioral
[18]. Doney, et al.
[19]. Mutltidimensional
[20]. Independent Constructs
[21]. Trustworthiness
[22]. Truthfulness
[23]. Believability
[24]. Confidence
[25]. Competence
[26]. Benevolence
[27]. Reliability
[28]. Mutual emotional investment
[29]. Willingness to rely on
پیشینه ومبانی نظری تحقیق پیش بینی و مدل های پیش بینی
——————————————————————————
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
در یک تعریف کلی، فرایند پیشگویی شرایط و حوادث آینده را پیشبینی نامیده و چکونگی انجام این عمل را پیشبینی کردن نامیده میشود (بوکوتا، 2002).
هر سازمانی جهت تصمیمگیری آگاهانه باید قادر به پیشبینی کردن باشد. از آنجایی که پیشبینی وقایع آینده در فرآیند تصمیمگیری در سازمان نقش عمده ای را ایفا می کند، پیشبینی کردن برای بسیاری از سازمانها و نهادها حائز اهمیت بالقوهای است. بنابراین بیشتر تصمیمات مدیریت در تمام سطوح سازمان به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به حالتی از پیشبینی آینده بستگی دارد.
در مدیریت استراتژیک، پیشبینی شرایط عمومی اقتصاد، نوسانات قیمت و هزینهی تغییرات تکنولوژی، رشد بازار و امثال آن در ترسیم آینده بلندمدت شرکت موثر است. به همین دلیل است که کنترل هر فرایند، منوط به پیشبینی رفتار دوره فرآیند در آینده است. برای مثال ممکن است که در یک دوره فرآیند دستگاهی بیش از حد معین کار کند و تعداد اقلام معیوب تولید شده افزایش یابد. بنابراین برای شناسایی به موقع این نقص باید از روش های مناسب پیشبینی استفاده نموده و نسبت به تصحیح و یا حذف آن با توجه به شرایط موجود اقدام نمود (ریفنس، 1997).
مدل های پیش بینی
ابزارهای عینی و ریاضی که برای پردازش و تجزیه و تحلیل دادهها مورد استفاده قرار میگیرند مدلهای پیشبینی نامیده میشوند. به عبارت دیگر، الگویی از یک واقعیت که ساده و کوچک شده و روابط بین متغیرهای آن واقعیت یا سیستم را نشان میدهد، مدل خوانده میشود. بنابراین، هنگامی که متغیرهای مورد نظر به صورتی منظم، ساده و قابل فهم در جهت اهداف پیشبینی در کنار یکدیگر قرار گرفتند و الگویی از روابط را بوجود آوردند، یک مدل پیشبینی شکل میگیرد.
سری های زمانی[1]
به روند مقادیر یک متغیر در طول زمان که به صورت دورههای زمانی با فواصل معین و یکسان تنظیم شدهاند سری زمانی گفته میشود. در تحلیل سری زمانی وضعیت تغییرات یک متغیر در گذشته مورد بررسی قرارگرفته و به آینده تعمیم داده میشود. به طور کلی مدلهایی که در تحلیل سریهای زمانی مورد استفاده قرار میگیرند به دو دسته مدلهای خطی و غیرخطی تقسیم میشوند.
مدلهای خطی مانند مدلهای باکس ـ جنکینز[2] و یکنواخت سازی نمایی برای سریهای زمانی خطی مناسب هستند، ولی در مدلسازی سریهای زمانی مالی و غیرخطی با مشکل مواجه میشوند.
مدلهای غیرخطی از قبیل مدلهای غیرکاهنده آستانهای، یک تابع غیرخطی خاص و از پیش تعیین شده را پیشبینی میکنند. به عبارتی تابع خطی مورد استفاده در این روشها مشخص است. نوع دیگر مدلهای غیر خطی شبکههای عصبی مصنوعی هستند که می توانند هر تابعی را تخمین بزنند و فرایندهای با رفتار ناشناخته را مدل نمایند.
سریهای زمانی بدنبال مقادیر یک صفت متغیر در طول زمان هستند. مشاهدات عموما باید در تاریخهای معین یعنی در فواصل زمانی تقریبا ثابت به عمل آیند. مقادیر یک صفت متغیر ممکن است مربوط به یک لحظه زمانی و یا مربوط به یک فاصله یا دوره زمانی باشد. که در حالت اول سری زمانی را لحظهای و در حالت دوم سری زمانی را دورهای و یا فاصلهای مینامند. قیمت سهام شرکتها در آخرین روز ماه و ماههای متوالی و همچنین تعداد بهره برداریهای کشاورزی در سالهای متوالی از نوع سریهای زمانی لحظهای است و حجم بازرگانی خارجی در سالهای متوالی و تعداد نامههای پست شده در ماههای متوالی و یا سالهای متوالی از نوع سریهای زمانی دورهای یا فاصلهای می باشند.
مطالعه سریهای زمانی در اکثر رشتهها مانند جامعه شناسی، بازرگانی، زیستشناسی، زمینشناسی و به خصوص زمینه مسائل اقتصادی پیشرفت فراوان داشته و از نظر آمارشناسان اقتصادی نه تنها تشریح وضع فعلی درباره مسائل اقتصادی، ضروری است، بلکه پیشبینی وضع برای آینده نزدیک و دور نیز ضروری است. بدیهی است هیچ پیشبینی بدون اطلاع از گذشته نمیتواند به عمل آید و تهیه سریهای زمانی به منظور تامین اطلاع و آشنایی نسبت به گذشته است.
[1] -Time series
[2] -Box-Jenkins
پیشینه ومبانی نظری تحقیق کیفیت اقلام تعهدی
——————————————————————————
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
اقلام تعهدی تفاوت بین سود حسابداری و جریان وجوه نقد حاصل از عملیات را بیان میکند. بدین معنی که اقلام تعهدی بزرگ نشان دهنده فزونی سود گزارش شده نسبت به جریان وجوه نقد تولید شده توسط شرکت میباشد. این تفاوت، نتیجه قیود حسابداری میباشد که چه زمانی درآمد و هزینه باید شناسایی شوند (اصل تحقق درآمد و اصل تطابق). اقلام تعهدی را میتوان به اجزای اختیاری و غیراختیاری تفکیک کرد. اجزای اختیاری اقلام تعهدی عبارت از اقلامی است که مدیریت میتواند کنترلهایی بر روی آنها اعمال کند. اجزای غیراختیاری اقلام تعهدی عبارت از اقلام تعهدی است که مدیریت نمیتواند بر روی آنها کنترلی اعمال نماید.
جونز (1991) تفاوت بین سود و جریان وجه نقد حاصل از عملیات را به عنوان اقلام تعهدی شناسایی کرده است . اسلوان (1996) اقلام تعهدی را به عنوان تغییر در سرمایه در گردش غیر نقدی منهای هزینههای استهلاک تعریف نمود. تعریف اسلوان از تعریف هلی (1985) نشأت گرفته است که دقیقاً با تعریف اقلام تعهدی عملیاتی استفاده شده در بیانیه استانداردهای مالی شماره 95 (FASB 95)، صورت جریانات نقدی مطابقت دارد. برای دستیابی به یک اندازهگیری جامع از اقلام تعهدی، عنوان میشود که در صورت عدم استفاده از حسابداری تعهدی (استفاده از حسابداری نقدی)، تنها حسابهای نقدی در ترازنامه منعکس میشوند، لذا گزارش سایر حسابهای دارایی و بدهی در ترازنامه نتیجه به کارگیری حسابداری تعهدی است (ریچاردسون و دیگران، 2005). بنابراین، اقلام تعهدی بیانگر تغییر در تمام داراییهای غیر نقدی منهای تغییر در تمام بدهیهای غیر نقدی میباشد (ریچاردسون و دیگران، 2005).
2-5- 2-12- کیفیت اقلام تعهدی
در این تحقیق به پیروی از مطالعات پیشین (فرانسیس و دیگران،2005)کیفیت گزارشگری مالی رابه عنوان توان صورتهای مالی در انتقال اطلاعات عملیات شرکت وبه طور خاص پیش بینی جریان های نقدی مورد انتظار به سرمایه گذاران تعریف مینماییم. تحقیق حاضر بر کیفیت اقلام تعهدی به عنوان شاخص تعیین کننده کیفیت گزارشگری مالی تأکید می کند.
تحقیقات تجربی به صورت فزاینده در حال بررسی نقش کیفیت حسابداری به عنوان معیاری از تقارن اطلاعاتی می باشند. برخی از مطالعات یاد شده نشان داده اند که کیفیت اطلاعات حسابداری بر هزینه سرمایه، مدت سررسید بدهی، انتخاب نامطلوب در هنگام اعلام سود و سطح انباشت وجوه نقد اثرگذار میباشد. تأکید بر اقلام تعهدی در این تحقیقات ناشی از آن دسته از شواهد تجربی (دیچاو، 1994، سوبرامائیان، 1996، امسی نیکلز، 2002، باتاچاریا، 2007، ظریف فرد و ناظمی، 1383، ثقفی و فدایی، 1386، و عرب مازار یزدی و صفرزاده، 1386) است که نشان می دهد اقلام تعهدی سبب افزایش جریان های نقدی آتی میگردد. به عنوان مثال از نظر اعتباردهندگان، کیفیت پایینتر اقلام تعهدی منجر به کاهش توانایی آنان در ارزیابی و برآورد جریان های نقدی میشود. در نتیجه کیفیت پایین اقلام تعهدی منجر به افزایش هزینه بدهی میگردد. البته چون اقلام تعهدی مبتنی بر فرضیات و برآوردهای حسابداری می باشد، ممکن است در ارقام تعهدی خطاهایی وجود داشته باشد. این خطاها موجب اخلال در اقلام تعهدی و سبب کاهش سودمندی اقلام تعهدی می گردد. بنابراین، هر چه اندازه مقادیر خطاها کمتر گردد، کیفیت اقلام تعهدی افزایش می یابد(جنت رستمی ،1387).
2-6- 2-13 مدل های موجود برای بررسی کیفیت اقلام تعهدی
مطالعات اولیه برای اندازه گیری کیفیت اقلام تعهدی، از معیار های ساده ای مانند اقلام تعهدی هلی (1985) و تغییرات در مجموع ارقام تعهدی دی آنجلو (1986) استفاده می کردند (هر چه معیار مذکور بزرگتر باشد، کیفیت اقلام تعهدی کمتر است).
معیار های جدیدتر برای برآورد سطح غیر اختیاری اقلام تعهدی از رگرسیون اقلام تعهدی و متغیر های مالی خاصی که مربوط به اقلام تعهدی غیر اختیاری هستند، مانند تغییرات درآمد، سود عملیاتی و یا جریان نقد عملیاتی استفاده می کنند به طوری که باقیمانده آن رگرسیون نشان دهنده اقلام تعهدی اختیاری است. به طور کلی اقلام تعهدی اختیاری، به عنوان شاخصی برای برآورد کیفیت اقلام تعهدی است. محققانی مانند دیچو از باقیمانده رگرسیون برای برآورد اقلام تعهدی استفاده می کنند(دیچو وهمکاران،1995).
2-13-1- -مدل اسلوان
اسلوان (1996) اقلام تعهدی را این چنین تعریف و اندازه گیری نمود:
Accruals= ΔCA – ΔCL – DEP
پیشینه ومبانی نظری تحقیق تنوع فرهنگی
——————————————————————————
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
ادبیات موضوع شامل تعاریف کلیدی و مهم این تحقیق است که با نگاهی عمیق سعی بر موشکافی لایه های مختلف مفاهیم تحقیق دارد. تعاریف این مفاهیم از نظرگاه محققان متفاوت باعث بوجود آمدن دیدی وسیع درباره ی موضوع شده و خطای کمتری را متوجه می سازد. از این رو در این بخش به بررسی مفاهیمی چون فرهنگ، تنوع فرهنگی، ارکان تنوع فرهنگی، گردشگری، انواع گردشگری و توسعه گردشگری می پردازیم.
2-1 فرهنگ
از آنجایی که سوال اصلی این پژوهش در حوزه ی فرهنگ است، تعریف فرهنگ ضروری است تا بتوان عناصری که باعث تنوع فرهنگی می شود را یافت (Kylmica, 2002: 120). فرهنگ را به آسانی نمی توان تعریف کرد، دست کم بدان علت که در بسترهای گوناگون معانی تفاوت دارد. با این حال می توان گفت که مفهومی که در این باره استفاده می شود، همان مفهومی است که در مردم شناسی فرهنگی یافت می شود. در چنین مفهومی، همه ی انسان ها در آن معنا را می یابند. از این رو برای اندیشمندان گردشگری نیز دارای همین مفهوم است. همه ی انسان ها در جهانی می زیند که به دست خودشان آفریده شده است. فرهنگ، جهان روزمره پیچیده ای است که ما همگی با آن روبروییم و از رهگذر آن به جنبش در می آییم ( ادگار و سجویک، 1388: 365).
واژه ی فرهنگ[1] که از زبان کلاسیک لاتین ریشه می گیرد، نخست در آلمان به کار برده شده، اما نه به معنای امروزی بلکه به معنی کشت و کار و بهسازی. در واقع یکی از عوامل اساسی که باعث پیدایش مفهوم تازه ای برای فرهنگ شد، پدید آمدن مفهوم پیشرفت در تاریخ بود. در دوره رنسانس بر خلاف دوره های پیش این احساس در افراد به وجود آمد که انسان ناخواسته به چیزهای بزرگ و تازهایی دست یافته و پیشرفت زیادی کرده و علت آن هم خرد ورزی و همه گیر شدن روشن اندیشی بود (آشوری، 1380: 35- 37).
هر گروه از انسان ها که زمان قابل توجهی را با هم سپری کرده باشند، به افراد اجتماعی تبدیل می شوند و شیوه های اجتماعی شده ی رفتار و عملکرد آنها به فرهنگ شان شکل می دهد. وابستگی های فرد به محیط اطرافش، گروه، شیوة زیستن و نگرش اش به جهان، همه و همه عواملی هستند که موجب می شوند فرهنگ آن شخص به شیوة خاصی شکل یابد. ارزش ها، هنجارها و پیش فرض هایی که در زیربنای هر فرهنگی دربارة زندگی وجود دارند در پیوند با شرایط محیطی، در تعیین فرهنگ، نقش مهمی دارند و علاوه بر آن، بر ا لگوهای ارتباطی و رفتاری که در بین اعضای محیط وجود دارد تأثیر می گذارند (صالحی، 1388: 16). بنابراین فرهنگ در واقع همه چیز و همه بخش های زندگی که توسط انسانها بوجود آمده است را در برمی گیرد. مارتین به عنوان یک جامعه شناس فرهنگی ، فرهنگ را شامل تمامی محتواهای فکری و ارزشی که زندگی انسانی را از زندگی حیوانی متمایز و برجسته می سازد، می داند و این خانواده[2] ، اقتصاد[3] ، تکنیک[4] ، دولت[5]، سیستم دفاعی ........ را نیز در بر می گیرد ( مارتین، 1976)[6] و ( ریجوی، 1983)[7]به عنوان متخصص گروه های های اجتماعی ، فرهنگ را به عنوان یک مجموعه و ذخیره از اطلاعات تعریف می کند ، اطلاعاتی که گروه سازماندهی نموده است و در قالب الگوهای مشخص از قوانین، اعتقادات، ارزش ها، سمبل ها مورد استفاده قرار می گیرد تا به زندگی گروهی معنی و مفهوم ببخشد. فرهنگ بنابراین یک سیستم از ایده هاست. فرهنگ، هنجارهای یک گروه را در بر می گیرد اما به آن محدود نمی شود ( پورقاز و رقیبی، 1389: 2).
اگر چه از فرهنگ به عنوان سبک زندگی انسانی یاد می شود، ولی این سبک کلی که از تعاملات انسانی شکل می گیرد و از ارزشها و هنجارهای گوناگون که جوهره ی فرهنگ است، ناشی می شود .(Shahtalebi & et al, 2010: 58) فرهنگ از طرف بشریت، فرد و افراد جامعه خلق می شود. وسعت قلمرو فرهنگ به وسعت تمام حیات انسان است و تمام میراث بشر و اندیشه های او را از آغاز تا به امروز در بر می گیرد (کروبی، 1388: 54). از این رو صد تعریف از فرهنگ تحت شرایط مختلف توسعه یافته است که دانشمندان مختلف روی آن ها کار کرده اند. این محققان همگی دیدگاه های مختلفی در مورد مفهوم و معنای فرهنگ دارند (Reisinger, 2009: 8). هنگام صحبت کردن در مورد فرهنگ، دیدگاه های مختلفی وجود دارد، به طور کلی فرهنگ به مردم کمک می کند تا هویت خود را تقویت کنند (Harris et al, 1991: 206). تا دهه 1950نویسندگان توانستند بیش از 150 تعریف مختلف را برای فرهنگ از کتابهای دانشگاهی جمع آوری کنند و فرهنگ را در قالب مجموعه ای از باورها یا ارزشها دانسته که به روشهای زندگی معنی می دهد (کرنگ، 1383). البته مشهورترین تعاریف متعلق به جامعه شناسانی همچون گیدنز[8] و تایلور[9] می باشد. گیدنز فرهنگ را این گونه توصیف می کند: " فرهنگ عبارت از ارزش هایی است که یک گروه معین دارند، هنجارهایی که از آن پیروی می کنند و کالاهای مادی که تولید می کنند. فرهنگ به مجموعه شیوه زندگی اعضای یک جامعه اطلاق می شود، چگونگی لباس پوشیدن، رسم ازدواج و زندگی خانوادگی، الگوهای کاری، مراسم مذهبی و سرگرمی های اوقات فراغت همه را دربر می گیرد" (گیدنز، 1383: 56). ادوارد تایلور هم فرهنگ را کلیت درهم تافته ای می داند که باورها، هنر، اخلاقیات، قانون، آداب و رسوم و هرگونه توانایی انسان را دربرمی گیرد و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود (Nevers, 1993: 31). همچنین واتسون جامعه شناس غرب در تعریف فرهنگ میگوید: فرهنگ عبارت است ازمجموعهای کلی که دانش، اعتقاد، هنر، قانون، اخلاق، رسوم و هر گونه قابیلیت ها و عادات دیگری را در بر میگیرد که انسان به عنوان عضو از جامعه آنها را فرا چنگ خود می آورد ( سایمون و واتسون، 1389: 5).
در مجموع می توان گفت که آن چه از فرهنگ برداشت می شود، مجموعه ای از آداب و رسوم، عقاید و ارزش هاست که در افراد متفاوت است. امروزه سیاست های کلان اغلب کشورها، به دنبال یک فرهنگ تعریف شده و یکسان است که گاها موجب تضاد و شورش هایی هم می شود. بطور کل مفهوم فرهنگ در دو دسته ی کلی مادی و غیرمادی می گنجد که همگی اکتسابی است و از طریق یادگرفتن به انسان ها منتقل می شود.
همانگونه که بیان شد، دیدگاههای مختلف، تعاریف گوناگون از فرهنگ مطرح کرده اند. یکی از تعاریفی که از طرف یونسکو درج شده، این است " فرهنگ به مجموعه ی پیچیده ای از خصوصیات رفتاری، فکری، مادی و غیرمادی اطلاق می شود که شاخص یک جامعه یا گروه اجتماعی است و این نه فقط هنرهای و آثار ادبی، بلکه اشکال زندگی، نوع ساخت و ساز، حقوق و قوانین، نظام های ارزشی اعتقادات را در بر می گیرد (پناهی، 1375).
کنار تمام آنچه بیان شد تعریفی که گیدنز و تایلور ارائه کرده اند به موضوع این پژوهش نزدیکتر است و به نوعی تمامی ارکان تنوع فرهنگی مدل مفهومی را دربرمی گیرد.
آقای علی اصغر رضوانی در کتاب جغرافیا و توریسم ارتباط فرهنگ و گردشگری را اینگونه بیان می کند: " منظور از فرهنگ پدیده ای معنوی، هنری و علمی است که شناخت آنها در پیشرفت اقوام و اجتماعات مختلف اثر بسزایی داشته و در عین حال وسیله ای بسیار موثری است که توجه گردشگران علاقمند به مشاهده ی این آثار و فرهنگ قومی را به خود جلب کرده است. جالب است که بدانیم تنها از راه آشنا کردن فرهنگ با یکدیگر است که دشمنی ها به دوستی تبدیل می شوند، این هنر بزرگ از گردشگری یعنی مسافرت به دست می آید (رضوانی، 1388: 51 ). همچنین در شرایط فعلی ، آنچه ما در جهان به آن مشکلات و منازعات فرهنگی می گوییم، ناشی از ناتوانی انسان ها برای تغییر دادن افکار و پیش زمینه های فکری شخصی شان است؛ زیرا رشد مهارت های چند فرهنگ گرایی در انسان، بدون فهم تفاوت های فرهنگی امکان نمی یابد (Teerikangas & Hawk, 2002: 2-4).
[1] Culture
[2] Familiy
[3] Economey
[4] Techniqe
[5] Goverment
[6] Martin
[7] Ridgeway
پیشینه ومبانی نظری تحقیق گردشگری
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
.پدیدة گردشگری ریشه در حرکت و جابه جایی دارد و تحرک بخش لاینفک زندگی انسانهاست. از این رو می توان گفت که تاریخ صنعت گردشگری شاید به قدمت فعالیتهای نوع بشر است و فقط اشکال و اهداف آن متفاوت بوده است. گردشگری پدیدهای است کهن که از دیر زمان در جوامع انسانی وجود داشته است و به تدریج در طی مراحل تاریخی مختلف، به موضع فنی، اقتصادی و اجتماعی کنونی خود رسیده است ( رضوانی، 1386: 27). از عهد باستان انسان ها برای یافتن غذا، دوری از خطرهای طبیعی و رسیدن به مناطقی با آب و هوای مساعد دست به سفر می زدند. در قرنهای چهارم و پنجم میلادی با سقوط امپراطوری روم، امنیت سفرهای تفریحی و گردشگری در اروپا دچار بحران شد و از فروپاشی این امپراطوری (یعنی آغاز قرن وسطی) تا دورۀ رنسانس (تا قرن 14 م) سفر در اروپا با خطرات بسیار همراه بود. مهمترین حادثه قرون وسطی در اروپا را میتوان جنگهای صلیبی دانست. در پایان قرون وسطی، بسیاری از زائران به زیارتگاههایی مانندCanterbury در انگلستان و سنت جیمز در Composteia سفر میکردند. عدهای اندک شمار نیز به سفرهای طولانی، پرهزینه و اغلب خطرناکی چون سرزمین مقدس میرفتند (الوانی، 1385: 27). در زمان قرون وسطی مبلغان مذهبی برای دعوت مردم به مسیحیت به مکان های مختلف مسافرت می کردند. دوره ی رنسانس بیشتر سفرها با هدف کسب دانش و تجربه آموزی انجام می شد. با بوجود آمدن انقلاب صنعتی و بوجود آمدن زمان هایی برای اوقات فراغت، سفرهای دسته جمعی که با هدف تفریح بود، صورت گرفت. اکنون جهانگردی به شیوه ی نوین خود شکل گرفته است و این موضوع به شکل علمی مورد بررسی قرار می گیرد. پیشرفت های سریع چند دهه ی اخیر، گردشگری را نیز تحت تاثیر قرار داده است و برنامه های سفر با شیوه ی علمی انجام می شود. مطالعات در حوزه ی گردشگری تعاریف مفاهیم را نیز دربرداشته است.
گردشگری یک صنعت میان رشته ای است و دارای خصوصیاتی خاص می باشد. این میان رشته ای بودن سبب تعاریف مختلفی از گردشگری می شود که هر یک از اندیشمندان در حوزه ی تخصصی خود، گردشگری را تعریف می نمایند. لذا با توجه به هدف این پژوهش مسافرت بدین گونه تعریف می شود: " عمل جابه جایی به خارج از جامعه ببرای تجارت یا تفریح و نه برای انجام کار روزمره یا تحصیل" ( گی، ماکنز و چوی، 1989: 12). در مارس 1993، کمیسیون آمار ملل متحد، تعریف ارائه شده از جهانگردی توسط سازمان جهانی جهانگردی را پذیرفت. بر اساس این تعریف گردشگری عبارت است از " مجموعه ی فعالیت های افرادی که به مکان هایی خارج از محل زندگی و کار خود به قصد تفریح و استراحت و انجام امور دیگر مسافرت می کنند و بیش از یک سال متوالی در آن مکان ها نمی مانند" (داس ویل، 1387: 19). البته این تعاریف هر یک به جند نکته ی اساسی توجه می کنند که عبارتند از: عمل جابه جایی به دور از محل زندگی، قصد از مسافرت که به دلیلی غیر از به دست آوردن پول بایستی صورت بگیرد و مدت زمان سفر که بایستی کمتر از یکسال باشد. از بعد اجتماعی نیز تعریف گردشگری فصل بین زندگی عادی ساکنان بومی و زندگی غیرعادی گردشگران را در برمیگیرد ( بارنارد، 1996: 556). این دو تعریف خود نشان تمایز مابین تعاریف مختلف از گردشگری است که هر یک برگرفته از آیتم های مورد نظر در مطالعات گردشگری می باشند.
با در نظر گرفتن اهداف و مقاصد گردشگری، طبقه بندی انواع گردشگری شکل گرفته است و هر یک دارای تعاریف مختص خود هستند. این تعاریف نشان دهنده ی انگیزه های سفر، خواسته های مسافرت، تسهیلات و خدمات مورد نیاز، تسهیلات زیربنایی و هر آنچه که نیاز آن نوع گردشگری است را مشخص می نماید. همانگونه که در فصل قبل در بخش ضرورت پژوهش بیان شد غریب به اتفاق گردشگری امروز به موضوع فرهنگ و البته تنوع فرهنگی باز می گردد. درست است که گردشگری فرهنگی خود شاخه ای جدا از سایر مسافرت ها است، ولی شایان ذکر است که به دلیل پیچیدگی ها، به خصوص میان رشته ای بودن این صنعت و ویژگی های آن مانند ناملموس بودن، چتری بودن، غیر تملک بودن و ناهمگن بودن، نمی توان به صورت صد در صد شاخه های گردشگری را از هم متمایز نمود. این امر چون تیری دو لبه است که هم توان نابودی این صنعت را دارد و هم برتری. لذا مطالعات در زمینه ی ادبیات گردشگری به همین منظور صورت می گیرد. در این بخش با معرفی شاخه های گردشگری که بدنه ی اصلی شان با تنوع فرهنگی شکل گرفته است، سعی داریم تا این پژوهش در راستای دقیق تری قرار بگیرد.
پیشینه ومبانی نظری تحقیق ظرفیت جذب دانش
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مزیت رقابتی سازمان ها بیش از آنکه وابسته به منابع فیزیکی آن ها باشد، به دانشی که در اختیار آن هاست بستگی دارد. خارج از مرزهای سازمانی منابعی از دانش وجود دارند که سازمان ها با بهره گیری از آن ها می توانند قابلیت های رقابتی خود را توسعه دهند یا قابلیت های نوینی را خلق کنند (Johannessen & Olsen, 2003). سازمان ها به نیروهای کارآمدی وابسته اند که به کسب و انتقال دانش حساس هستند و یادگیری از منابع داخلی و خارجی را مورد توجه قرار می دهند. کارکنان با توانایی بالا در جذب دانش، سطح جذب دانش سازمان را بهبود می بخشند و به بهبود نوآوری در عملکرد سازمان کمک می کنند (Kostopoulos, 2011).
ظرفیت جذب[1] توانایی شناسایی ارزش اطلاعات جدید، استخراج، جذب و استفاده از آن برای اهداف تجاری می باشد و توانایی برای قادر ساختن شرکت ها در به دست آوردن و استفاده موثر از اطلاعات بیرونی به اندازه اطلاعات درونی است، به طوری که بر نوآوری آن ها تاثیر بگذارد، همچنین ظرفیت جذب می تواند بر اثربخشی فعالیت های نوآورانه تاثیر بگذارد (Kostopoulos, 2011). ظرفیت جذب به دو قسمت بالقوه و واقعی تقسیم می شود. اکتساب و ترکیب در قسمت بالقوه و انتقال و بهره برداری در قسمت واقعی قرار دارد (Heiko gebauer, 2012).
دانش به عنوان توانایی یک شرکت در شناسایی کسب و به کارگیری دانش موجود در محیط خارج از سازمان در فرایندها و محصولات سازمان نقش مهمی در توسعه مزیت های نوآوری و انعطاف پذیری در سازمان دارد. در رویکرد سنتی این قابلیت از طریق شاخص تحقیق و توسعه اندازه گیری می شود و در رویکرد جدید ظرفیت جذب به عنوان یک قابلیت جمعی چند سطحی مورد بررسی قرار می گیرد (حاج کریمی و حاجی پور، 1387). از بین منابع سازمانی، دانش مهم ترین آن ها قلمداد شده است که یکی از مفاهیم مرتبط با دانش سازمانی، مفهوم ظرفیت جذب دانش است، مفهوم ظرفیت جذب دانش که اولین بار در سطح اقتصاد کلان مطرح گردید به توانایی یک اقتصاد در استفاده از اطلاعات و دانش تولید شده در خارج از مرزهای یک کشور اشاره دارد. خارج از مرزهای سازمانی منابعی از دانش وجود دارد که سازمان ها با بهره گیری از آن ها می توانند قابلیت های نوینی را خلق کنند. در ادبیات سازمان و مدیریت در طی دهه 1980 این مفهوم در عملکرد یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفت اما با این وجود کارهای کوهن و لوینتال[2] (1989-1990) نقطه عطفی در به کارگیری این مفهوم در تحقیقات سازمان و مدیریت به شمار می رود (حسینی و حاجی پور، 1386). که در این بخش با توجه به ماهیت این پژوهش که بررسی رابطه ظرفیت جذب دانش سازمانی است ابتدا به تعریف مختصری از ظرفیت جذب، ظرفیت جذب دانش و اهمیت و ضرورت جذب دانش و بررسی آن در حوزه های خدماتی و دولتی و سپس خصوصی پرداخته و بعد از آن عوامل موثر بر ظرفیت جذب دانش را در سطح فردی و گروهی و سازمانی مورد بررسی قرار داده و ابعاد و شاخص های سنجش ظرفیت جذب را تحلیل خواهیم کرد.
2- 1- 2- مفهوم ظرفیت جذب دانش
ظرفیت جذب در اصل به عنوان توانایی برای شناخت، ترکیب و به کارگیری دانش بیرونی تعریف شده است Jim Andersen, 2012)). دانش بیرونی یک منبع بسیار مهم برای یادگیری تکنیک های جدید، حل مشکلات، ایجاد شایستگی های فردی و بنا نهادن موقعیت های نو برای سازمان ها استWang, 2011)). مفهوم ظرفیت جذب دانش در واقع، یادگیری سازمان از محیط است؛ نوعی یادگیری که به جای تاکید بر دانش آفرینی از طریق تجربه درون سازمانی، به یادگیری از منابع دانش موجود در محیط توجه می کند. اگر رویکردهای یادگیری سازمانی را به دو دسته فردی و گروهی تقسیم کنیم، می توان گفت که دیدگاه کوهن و لوینتال درباره یادگیری سازمانی و جذب دانش از محیط، دیدگاهی مبتنی بر پردازش اطلاعات با محوریت فردی است (Deffillippi & Ornstein, 2003). کوهن و لوینتال (1989) سپس این مفهوم را متناسب با سطح سازمانی تعریف کرده و مورد استفاده قرار دادند. آنان تاکید کردند که سازمان برای کسب موقعیت برتر در فضای رقابتی نیازمند محصولات با کیفیت بالاتر، اثربخشی بیشتر و همچنین نوآوری و پاسخگویی سریع تر به مشتریان است. خارج از مرزهای سازمان مقادیر مناسبی از دانش وجود دارد که سازمان ها با بهره گیری از آن ها می توانند قابلیت های رقابتی خود را توسعه داده و یا قابلیت های جدیدی را خلق نمایند. نظریه ها، ابزارها و روش های جدیدی که در محیط خارج از سازمان مانند دانشگاه ها، شرکت های مشاوره ای، رقبا، سایر صنایع، مشتریان و عرضه کنندگان وجود دارد از جمله این منابع به شمار می روند (حاج کریمی و حاجی پور، 1387). کوهن و لوینتال (1990) چگونگی استفاده از دانش خارج سازمان را با مفهومی به نام "ظرفیت جذب دانش" تبیین نموده اند. آن ها ظرفیت جذب را به عنوان توانایی شرکت برای یادگیری از دانش خارجی از طریق فرایندهای شناسایی، شبیه سازی و بهره برداری از دانش تعریف می کنند (Cohen & Levinthal, 1999, p.65). لان و لاباتکین[3] (1998) ظرفیت جذب دانش را توانایی یک شرکت در یادگیری از یک شرکت دیگر تعریف می کنند. کیم[4] (2000) ظرفیت جذب دانش را قابلیت های یادگیری و مهارت های حل مسئله تعریف می کند. هر چند براساس بررسی های پیشین مانند تحقیقات آلن[5] (1982) ظرفیت جذب به عنوان نتیجه جنبی از تلاش های تحقیق و توسعه سازمان در نظر گرفته می شد ولی آنان بیان می کنند که ظرفیت جذب نه تنها به صورت محصول فرعی از فعالیت های تحقیق و توسعه سازمان می باشد بلکه تنوع یا گستردگی مبنای دانش سازمانی، تجربه یادگیری قبلی، زبان مشترک، وجود واسطه های میان کارکردی و مدل های ذهنی و قابلیت حل مسئله اعضای سازمان را نیز شامل می شود (Katz, 1982, p.12). وان دن بوش و همکارانش، سه ویژگی در جذب دانش را شناسایی کرده اند: بهره وری، دامنه و درجه ای از انعطاف پذیری. بهره وری در جذب دانش اشاره دارد به این دیدگاه که چگونه شرکت های مشخص، مقیاس هزینه و درآمدها را در اقتصاد دانش محور، تلفیق و بهره برداری می کند، و دامنه اشاره دارد به وسعت دانش شرکتی که قابل ترسیم است و انعطاف پذیری به میزانی که یک شرکت می تواند دسترسی های اضافی و پیکربندی مجدد به دانش موجود داشته باشد اشاره دارد (Van Den Bosch et al, 1999).
پیشینه ومبانی نظری تحقیق نوآوری
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
امروزه نوآوری یکی از عوامل موثر بر بقای سازمان های دانش محور محسوب می شود (اردکانی، 1389). بسیاری از صاحب نظران، نوآوری و ایجاد تمایز را به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر معرفی کرده اند (معطوفی، 1389). نوآوری همانند هر فعالیت عینی در کنار نبوغ و استعداد، نیازمند دانش، توجه و سختکوشی همه دست اندرکاران است (دراکر[1]، 1993) و بروز نوآوری در محیط کاری زمانی میسر می شود که اهداف فرد و اهداف سازمان به یکدیگر نزدیک شود (Jang & Hartog, 2010).
در این بخش ابتدا به تعاریف و مفاهیم و مولفه های نوآوری و ابعاد نوآوری سازمانی پرداخته و سپس با ارائه رویکردهای نوآوری سازمانی و عوامل موثر بر نوآوری و انواع مدل های آن و ... سعی میشود گامی در جهت آشنایی با این مفهوم مهم برداشته شود.
2- 2- 2- مفهوم نوآوری:
اصطلاح نوآوری، یک مفهوم وسیع به معنی ایجاد، قبول و اجرای ایده ها و فرایندها و محصولات و خدمات جدید است (جمینز، جمینز و همکاران، 2008). نوآوری عبارت است از یک ایده، محصول یا فرایند، یک سامانه یا وسیله که توسط افراد، گروه ها یا سازمان ها، به عنوان یک موضوع جدید درک شود (جزنی و همکاران، 1390). نوآوری ناشی از خلاقیت است و به عمل آوردن فکر بدیع را نوآوری گویند ((Athanasoula et al, 2010. همچنین نوآوری به معنای کاربرد موفق عقاید خلاق در سازمان نیز می باشد ((Rhee et al, 2010. نوآوری یا ابداع، عملی و کاربردی ساختن افکار و اندیشه های نو و تازه ناشی از خلاقیت است. از نظر استیفن پی رابینز[2]، نوآوری، فرایند اخذ ایده خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمات و روش های جدید عملیات است (جوانمرد و سخایی، 1388). به عبارتی دیگر نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند. نوآوری به عنوان فرآیند تجاری کردن یک تولید یا شیوه (روش) توسعه یافته توصیف می شود (اوجاسا، 2008). نوآوری اجرای موفق ایده های خلاق در درون سازمان است. از این دیدگاه، خلاقیت افراد و تیم ها نقطه شروع نوآوری است. این لازم اما کافی نیست[3] (گویال و آخیلش، 2007).
با توجه به مطالب گفته شده نوآوری را می توان این گونه تعریف کرد: ایجاد دانش و ایده های جدید برای به کار بردن و تسهیل نتایج کسب و کار جدید، هدف گذاری برای بهبود فرایندها و ساختارهای داخلی تجارت و ایجاد محصولات و خدمات متحرک. در نتیجه نوآوری هر دو نوع نوآوری ریشه ای و توسعه ای را شامل می شود[4] (چن و همکاران، 2004).
جدول2-4: خلاصه تعاریف و مفاهیم نوآوری (منبع: پیشنهادی محقق)
ردیف | نویسنده | سال | تعاریف |
1 | همامی | 2013 | نوآوری به عنوان یک نشان سازمانی مهم برای انتقال دانش است. |
2 | جزنی | 1390 | یک ایده، محصول یا فرایند، یک سامانه که توسط افراد، گروه ها یا سازمان ها، به عنوان یک موضوع جدید درک شود. |
3 | اتنا سولا | 2010 | نوآوری ناشی از خلاقیت است و به عمل آوردن فکر بدیع را نوآوری گویند. |
4 | رهی | 2010 | نوآوری به معنای کاربرد موفق عقاید خلاق در سازمان می باشد. |
5 | باریقه | 2009 | خلق دانش جدید و ایده های کسب و کار برای تسهیل محصولات جدید، با هدف بهبود فرایندها |
6 | جوانمرد و سخایی | 1388 | عملی و کاربردی ساختن افکار و اندیشه های نو و تازه ناشی از خلاقیت است. |
7 | اوجاسا | 2008 | نوآوری به عنوان فرایند تجاری کردن یک تولید یا شیوه (روش) توسعه یافته توصیف می شود. |
8 | جمینز- جمینز | 2008 | ایجاد، قبول و اجرای ایده ها و فرآیندها و محصولات و خدمات جدید است. |
9 | گویال و آخیلش | 2007 | نوآوری اجرای موفق ایده های خلاق در درون سازمان است. |
10 | لین | 2006 | ظرفیت جذب، توانایی سازمان است برای استفاده ازدانش خارجی از طریق فرایند یادگیری متوالی |
11 | چن | 2004 | نوآوری شامل: مجموع نوآوری ریشه ای و توسعه ای است. |
12 | خداداد حسینی | 1378 | نوآوری را به عنوان هر ایده ای جدید نسبت به یک سازمان و یا یک صنعت و یا یک ملت و یا در جهان تعریف می کند. |
13 | هالت | 1998 | نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند. |
14 | دراکر | 1985 | نوآوری زمانی رخ میدهد که ایده به صورت محصول، فرآیند یا خدمتی توسعه یابد. |
15 | ریچارد، ال، داف | 1992 | نوآوری اتخاذ ایده هایی است که برای سازمان جدید است. بنابراین، تمام نوآوری ها منعکس کننده یک تغییرند اما تمام تغییرها، نوآوری نیستند. |
2- 2- 3- اهمیت و ضرورت نوآوری:
امروزه نوآوری به طور فزاینده ای به عنوان یکی از فاکتورهای اصلی موفقیت دراز مدت سازمان ها در محیط رقابتی محسوب می شود. دلیل این امر آن است که سازمان ها با ظرفیت ایجاد نوآوری قادر خواهند بود سریع تر و بهتر از سازمان های غیر نوآور به چالش های محیطی پاسخ دهند (جیمنز- جیمنز، 2008).
نوآور بودن به سازمان در برخورد با محیط متلاطم خارجی کمک می کند که با پیچیدگی و تغییری که به سرعت درحال افزایش است مقابله کند (جیمنز[5]و واله، 2011) و به واسطه نوآوری است که سازمان ها به هدف پاسخگویی موثر به تقاضاهای محیطی و در نتیجه به حفظ و بهبود عملکرد سازمانی دست می یابند (کاستوپولوس و همکاران، 2011). نوآوری به عنوان یک نشان سازمانی مهم برای انتقال دانش است (همامی[6]و دیگران، 2013). هالت[7] (1998) اصطلاح نوآوری را در یک مفهوم وسیع به عنوان فرایندی برای استفاده از دانش یا اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کار برد. در ادامه توضیح می دهد که نوآوری هر چیز تجدیدنظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد و موقعیت سازمان را در مقابل رقبا مستحکم کند و نیز یک برتری رقابتی بلندمدت را میسر سازد. سازمان ها با اقدامات خود در زمینه ایجاد انگیزه در کارکنان که به بهبود توانایی آن ها نیز منجر می شود می توانند بر رفتار آن ها اثر گذاشته و ارزش بیشتری در ایجاد و توسعه نوآوری داشته باشند (برومند و رنجبری، 1388) که این موضوع، توسعه عملکرد نوآورانه سازمان را دنبال دارد. در چنین شرایطی، سازمان هایی که ظرفیت نوآوری دارند، قادرند که به چالش ها سریع پاسخ دهند، محصولات جدیدی را استخراج کنند و فرصت های بهتری نسبت به ارائه خدمات نسبت به سازمان های فاقد نوآوری به دست آورند (جمینز و واله، 2011). نوآوری اغلب همراه با تغییر است و به عنوان چیز جدیدی که به تغییر منجر می شود ملاحظه می گردد، اما هر تغییری نوآوری نیست چرا که شامل ایده های جدید نیست یا منجر به بهبود سازمانی نمی شود (مارتینز و تربلانک[8]، 2003). بسیاری از مردم متوجه اهمیت نوآوری هستند اما لزوماً بر آن عمل نمی کنند. طراحی نوآوری در هر سازمانی موجب تقویت موقعیت سازمان در برابر رقبای خود می شود و اجازه می دهد که در درازمدت مزیت رقابتی نگهداری شود و متناوباً آن را در حال ایجاد چیز جدیدی که برآورده شدن هدف ویژه سازمان است آماده می کند (وراکینگ[9]،1990).
[1] - Drucker
[3]- Goyal & Akhilesh
[4]- Chen et al
[5]- Jimenez &Valle
[7]- Halt
[8]- Martins & Terblanche
[9]- Vrakking
پیشینه ومبانی نظری تحقیق انعطاف پذیری و چابک سازی سازمانی
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
امروزه دستیابی به موفقیت و بقاء سازمانها مشکل به نظر می رسد و این واقعیت ناشی از ظهور عصر جدیدی است که تغییر یکی از خصوصیات اصلی آن است. سازمان ها برای مدیریت موفق تغییر، تلفیق ساختارها و راهبردهای جدید و دستیابی به فرصتهای جدید، به سرعت و انعطاف پذیری نیاز دارند. تحولات سریع و پویایی بازارهای رقابتی، دستیابی به انعطاف پذیری را برای سازمان ها بیش از گذشته ضروری کرده است. انعطاف پذیری پدیده ای خودجوش و غیرارادی نیست، بلکه سازمان ها باید عوامل اثرگذار بر انعطاف پذیری را شناسایی و آن ها را ایجاد کنند، داشتن انعطاف پذیری کمک میکند تا چالش های کوتاه مدت به موفقیت های بلند مدت تبدیل شوند. سرعت بسیار زیاد تحول محیط و بازارهای رقابتی، فشار مضاعفی را به سازمان ها برای انطباق بسیار سریع به وجود آورده است و تغیرات در سطوح بالا را منجر شده است. چالش سازمان ها برای ایجاد ساختارهای منعطف و ایجاد قابلیت انعطاف پذیری در دنیای متغیر فعلی، بیش از گذشته است (حاجی پور و مرادی، 1389). بنابراین انعطاف پذیری برای متناسب شدن با محیط پرتلاطم کسب و کار در جهت حفظ مزیت رقابتی، یکی از چالش های اساسی فراروی مدیران امروز است (Hatum & Pettigrew, 2006, p.115).
از این رو در این بخش برآنیم که ابتدا به تعاریف و مفاهیم انعطاف پذیری پرداخته و سپس با ارائه سیر تکوین مفهوم انعطاف پذیری و انواع آن و ... گامی در جهت آشنایی با این مفهوم مهم برداشته شود.
2-3-2- تعاریف و مفاهیم انعطاف پذیری (چابکی):
امروزه با توجه به جدید بودن بحث انعطاف پذیری تعریف های متنوعی از آن وجود دارد. محققان بسیاری در این زمینه فعالیت و هر کدام تعاریف متعددی را ارائه کرده اند که در زیر تعدادی از آن ها آورده می شود:
یکی از دلایل مشکل بودن تعریف انعطاف پذیری این است که تعاریف اغلب به خاطر شرایط و یا مسائل ویژه مدیریتی، تغییرپذیر هستند (Upton, 1997, p.72). انعطاف پذیری رویکرد اساسی به مدیریت عدم اطمینان محیطی است. انعطاف پذیری سازمانی به عنوان قابلیت پویای سازمان به واکنش فعال به محیط رقابتی در حال تغییر تصور شده است که ممکن است مزیت پایدار برای سازمان به وجود آورد ( Fraser & Holby, 2010) (Ketar & Sett, 2010). به طور کلی، انعطاف پذیری را به عنوان شاخص ارتباط دهنده بین سیستم و محیط خارجی اش برای جذب عدم قطعیت، درجه پویایی سیستم و همچین به عنوان توانایی تغییر و سازگاری می توان در نظر گرفت (Toni & Tonchia, 2005, p.526). همچنین انعطاف پذیری را سودآوری از محیط نیز تعریف می کنند (گلدمن[1]، 1995) و به عبارتی، انعطاف پذیری بهره گیری از تغییرات به عنوان فرصتهای ذاتی نهفته در محیط های آشفته است (ون اسن و همکاران[2]، 2001). انعطاف پذیری به عنوان توانایی سازمان ها برای سازگاری با تغییرات غیرقابل پیش بینی محیطی تعریف شده است و نیازمند توانایی و قابلیت لازم برای واکنش سریع نسبت به محیط می باشد که تاثیر بسیار زیادی بر عملکرد سازمان ها دارد (اعرابی و دانش پرور، 1385). چابکی در اصطلاح عملیاتی، ترکیبی است از چند شرکت، که هر کدام دارای مهارت ها و شایستگی های خاص خود بوده و با هم همکاری مشترک عملیاتی دارند. این امر سازمان های همکار (دارای حرفه مشترک) را قادر به انطباق و پاسخگویی به تغییرات مطابق نیازهای محیطی می نماید (مک کینزی و ایتکن[3]، 2012). همچنین چابکی عبارت است از سیستمی که دارای توانمندی ها و شایستگی هایی است که باعث بقا و پیشرفت سازمان در یک محیط رقابتی که ویژگی اساسی این محیط، عدم اطمینان است می شود (دریس و همکاران[4]، 2012). از این رو مسکل، انعطاف پذیری را توانایی بقاء و پیشرفت در محیطی با تغییرات مداوم و غیر قابل پیش بینی می داند (مسکل[5]، 2001) و یا به عنوان توانایی و قابلیت انجام عملیات سودآور در محیط رقابتی غیرقابل پیش بینی و متغیر تعریف شده است (پیتر[6]، 2007). همچنین انعطاف پذیری، انطباق با تغییرات نیز تعریف شده است (اسکات، 2007).
[1]- Goldman
[2]- Van Assen et al
[3]- Mckenzie & Aitken
[4]- Dries et al
[5]- Maskell
[6]- Peter