بررسی قضا و قدر پرتوئی از تفسیر نمونه
مقدمه
واژه قضا به معنای گذراندن، به پایان رساندن و یکسره کردن و نیز به معنای داوری کردن (که نوعی یکسره کردن است) به کار می رود و واژه «قَدُر» و «تقدیر» به معنای اندازه، اندازه گیری و چیزی را به اندازه معین ساختن استعمال میشود.
1- همه چیز اندازه دارد.[1]
در آیات مختلفی از قرآن مجید میخوانیم که هر چیزی محدود به حدی است که از آن حد تجاوز نمیکند. در سوره طلاق آیه3 میفرماید: «قد جعل الله لکل شییء قدراً» (خدا برای هر چیز مقدار و اندازهای قرار داده است) و در سورة حجر آیة 21 میخوانیم و ان من شییء الاعندنا خزائنه و ماننزلهالابقدر معلوم» (هر چیزی خزائنش نزد ما است و جز به مقدار معین آن را نازل نمیکنیم) در آیات مورد بحث نیز میخوانیم: «و کل شییء عنده بمقدار.»
اینها همه اشاره به آن است که هیچ چیز در این عالم بیحساب نیست، حتی موجوداتی را که گاهی در جهان طبیعت، ما بیحساب و کتاب فرض میکنیم همه آنها دقیقاً حساب و کتاب دارند، چه ما بدانیم یا ندانیم، و اصولاً حکیم بودن خداوند، نیز مفهومی جز این ندارد، که همه چیز در آفرینش او برنامه و حد و اندازه دارد.
آنچه را از اسرار آفرینش امروز بوسیلة علوم دریافتهایم، این حقیقت را کاملاً تأیید میکند. مثلاً خون انسان که حیاتیترین مادة وجودی او است و عهدهدار رساندن تمام مواد لازم به تمام یاختههای بدن انسان است، از بیست و چند ماده ترکیب یافته. نسبت این مواد و اندازه و کیفیت هر یک بقدری دقیق است که با کمترین تغییر سلامت انسان به خطر میافتد و به همین دلیل برای شناخت نارسائیهای بدن فوراً به سراغ آزمایش خون و اندازهگیری مواد قندی، چربی، اوره، آهن و سایر اجزاء ترکیبیش میروند و از کمی و زیادی این اجزاء فوراً به علل نارسائیهای بدن و بیماریها پی میبرند. تنها خون انسان نیست که ترکیبی این چنین دقیق دارد، این دقت و محاسبه در سراسر عالم هستی موجود است.
ضمناً با توجه به این نکته روشن میشود که آنچه را که گاهی ما بینظمیها و نابسامانیهای عالم هستی میپنداریم در واقع مربوط به نارسائی علم و دانش ما است و یک موحد و خداپرست راستین هیچگاه نمیتواند چنین تصوری دربارة عالم داشته باشد و پیشرفت تدریجی علوم گواه این واقعیت است. نیز این درس را میتوانیم بیاموزیم که جامعة انسانیت که جزئی از مجموعة نظام هستی است اگر بخواهد سالم زندگی کند باید این اصل «کل شییء عنده بمقدار» بر سراسر آن حکومت داشته باشد و از هر گونه افراط و تفریط و کارهائی که حساب و کتاب در آن نیست بپرهیزد و در تمام نهادهای اجتماعی حساب و کتابرا حاکم سازد.
2- همه چیز جهان روی حساب است.[2]
جملة «انا کل شیء خلقناه بقدر» در عین فشردگی از حقیقت مهمی در عالم خلقت پرده برمیدارد، حقیقتی که بر سراسر جهان هستی حاکم است و آن اندازهگیری دقیق در همة کائنات جهان است. هر قدر علم و دانش بشری پیشرفت میکند به این اندازهگیری دقیق آشناتر میشود. این اندازهگیری دقیق در موجودات ذرهبینی موجود در کرات عظیم آسمانی نیز حاکم است. فیالمثل میشنویم فضانوردان با محاسبات دقیق علمی که به وسیلة صدها نفر کارشناس متخصص بوسیله مغزهای الکترونیکی انجام میگیرد موفق میشوند درست در همان منطقهای از کرة ماه که میخواستند، بنشینند، در حالیکه ظرف چند روزی که سفینه فضائی فاصلة زمین و ماه را میپیماید همه چیز دگرگون میشود، ماه هم بدور خود میگردد و هم بدور زمین و جای آن بکلی عوض میشود و حتی در لحظة پرتاب سفینه نیز زمین هم بدور خود و هم بدور آفتاب با سرعت فوقالعادهای درحرکت است، ولی از آنجا که تمام این حرکات گوناگون، حساب و اندازة دقیقی دارد که مطلقاً از آن تخلف نمیکند، فضانوردان موفق میشوند که با محاسبات پیچیده، درست در منطقه مورد نظر فرودآیند!
4- ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم[3].
در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده: «درهای است به نام «سقر» که جایگاه متکبران است و هر گاه نفس بکشد دوزخ را میسوزاند»! و از آنجا که ممکن است خیال شود که این عذابها با آن معاصی هماهنگ نیست، در آیه بعد میافزاید: «ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم» (انا کل شیء خلقناه بقدر).
آری هم عذابهای دردناک آنها در این دنیا روی حساب است و هم مجازاتهای شدید آنها در آخرت، نه تنها مجازاتها که هر چیزی را خدا آفریده روی حساب و نظام حسابشدهای است، زمین و آسمان، موجودات زنده و بیجان، اعضای پیکر انسان، و وسائل و اسباب حیات زندگی هر کدام روی حساب و اندازه لازم است و چیزی در این عالم بیحساب و کتاب نیست، چرا که آفریدة آفریدگار حکیمی است.
5- تقدیر الهی و آزادی ازاده انسان.[4]
ممکن است از آیة مورد بحث و شبیه آن این توهم یا سوء استفاده پیش آید که اگر همه چیز را خداوند روی اندازه و حسابی آفریده است پس اعمال و افعال ما نیز مخلوق او است و بنابراین از خود اختیاری نداریم ولی چنانکه قبلاً نیز گفتهایم گرچه اعمال ما به تقدیر و مشیت الهی است و هرگز خارج از محدوده قدرت و اراده او نیست ولی او مقدر ساخته که ما در اعمال خود مختار باشیم و لذا برای ما تکلیف و مسئولیت قائل شده که اگر اختیار نداشتیم تکلیف و مسئولیت نامفهوم و بیمعنی بود بنابراین اگر ما در اعمال خود فاقد اراده و مجبور باشیم این بر خلاف تقدیر الهی است.
ولی در مقابل افراط «جبریون» گروهی به تفریط و تندروی در جهت مقابل افتادهاند که آنها را «قدریون» و مفوضه مینامند. آنها صریحاً میگویند: اعمال ما به دست ما است و خدا را مطلقاً به اعمال ما کاری نیست و به این ترتیب قلمرو حکومت الهی را محدود ساخته و خود را مستقل پنداشته و راه شرک را میپویند.
حقیقت این است که جمع میان این دو اصل (توحید و عدل) نیاز به دقت و ظرافت خاصی دارد. اگر توحید را به این معنی تفسیر کنیم که خالق همه چیز حتی اعمال ما خداست، بطوری که ما هیچ اختیاری نداریم «عدل» خدا را انکار کردهایم، چرا که گنهکاران را مجبور بر معاصی ساخته و سپس آنها را مجازات میکند و اگر عدل را به این معنی تفسیر کنیم که خدا هیچ دخالتی در اعمال ما ندارد، او را از حکومتش خارج ساختهایم و در دره «شرک» سقوط کردهایم. «امر بینالامرین» که ایمان خالص و صراط مستقیم و خط میانه است. این است که معتقد باشیم ما مختاریم ولی مختار بودنمان نیز به اراده خدا است و هر لحظه بخواهد میتواند از ما سلب اختیار نماید و این همان مکتب اهل بیت(ع) است.
قابل توجه این که در ذیل آیات مورد بحث روایات متعددی در مذمت از این دو گروه در کتب تفسیر اهل سنت و شیعه وارد شده است:
- شبی آکنده از سلامت
و در آخرین آیه می فرماید: شبی است آکنده از سلامت و خیر و رحمت تا طلوع صبح.
هم قرآن در آن نازل شده، هم عبادت و احیاء آن معادل هزار ماه است، هم خیرات و برکات الهی در آن شب نازل می شود، هم رحمت خاصش شامل حال بندگان می گردد و هم فرشتگان و روح در آن شب نازل می گردند. بنابراین شبی است سر تا سر سلامت، از آغاز تا پایان، حتی طبق بعضی از روایات در آن شب شیطان در زنجیر است و از این نظر نیز شبی است سالم و توأم با سلامت.
بنابراین اطلاق «سلام» که به معنی سلامت است بر آن شب (به جای اطلاق سالم) در حقیقت نوعی از تأکید است همانگونه که گاه می گوئیم فلانکس عین عدالت است.
بعضی نیز گفتهاند که اطلاق «سلام» بر آن شب به خاطر این است که فرشتگان پیوسته به یکدیگر یا به مؤمنان سلام می کنند یا به حضور پیامبر و جانشین معصومش می رسند و سلام عرضه می دارند.
جمع میان این تقسیرها نیز امکان پذیر است.
به هر حال شبی است سراسر نور و رحمت و خیر و برکت و سلامت و سعادت و بی نظیر از هر جهت.
10- شب قدر و دو سخن امام باقر (ع)
در حدیثی آمده است که از امام باقر سؤال شد: «آیا شما می دانید شب قدر کدام شب است؟ فرمود: کیف لانعرف و الملائکه تطوف بنافیها؟
در داستان ابراهیم آمده است که چند نفر از فرشتگان الهی نزد او آمدند و بشارت تولد فرزند برای او آوردند و بر او سلام کردند. می گویند لذتی که ابراهیم از سلام این فرشتگان برد با تمام دنیا برابری نداشت. اکنون باید فکر کرد که وقتی گروه گروه فرشتگان در شب قدر نازل می شوند و بر مؤمنان سلام می کنند چه لذت و لطف و برکتی دارد؟
11- آتش دوزخ به برکت سلام فرشتگان در شب قدر برد و سلام میشود.
وقتی ابراهیم (ع) را در آتش نمرودی افکندند فرشتگان آمدند و بر او سلام کردند و آتش بر او گلستان شد آیا آتش دوزخ به برکت سلام فرشتگان بر مؤمنان در شب قدر «برد» و «سلام» نمی شود؟
آری این نشانة عظمت امت است که در آنجا بر خلیل (ع) نازل می شوند و در اینجا بر این امت اسلام.
12- چه اموری در شب قدر مقدر می شود؟
در پاسخ این سوال، که چرا این شب، شب قدر نامیده شده؟ سخن بسیار گفتهاند، از جمله اینکه:
1- شب قدر به این جهت «قدر» نامیده شده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین می شود شاهد این معنی آیه 3 و 4 سوره دخان است که می فرماید:
«انا انزلناه فی لیله مبارکه انا کنا منذرین فیها یفرق کل امر حکیم»
این بیان هماهنگ با روایات متعددی است که می گوید: در آن شب، مقدرات یکسال انسانها تعیین می گردد و ارزاق و سرآمد عمرها و امور دیگر، در آن لیله مبارکه تفریق و تبیین می شود.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه............................................................................................................... 1
1- همه چیز اندازه دارد........................................................................................ 1
2- همه چیز جهان روی حساب است................................................................... 3
3- اندازهگیری دقیق موجودات ............................................................................ 5
4- ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم.................................................................... 10
5- تقدیر الهی و آزادی اراده انسان..................................................................... 12
تفسیر سوره قدر............................................................................................... 18-12
6- شب قدر، شب نزول قرآن .............................................................................. 12
7- عظمت شب قدر .............................................................................................. 13
8- فرشتگان در شب قدر نازل میشوند............................................................... 15
9- شبی آکنده از سلامت...................................................................................... 17
10- شب قدر در سخن امام باقر(ع)..................................................................... 17
11- آتش دوزخ به برکت سلام فرشتگان در شب قدر«برد» و«سلام» میشود... 18
12- چه اموری در شب قدر مقدر میشوند؟ چرا شب قدر، قدر نامیده
شده؟ (با ذکر 6 دلیل)................................................................................... 18
13- شب قدر کدام شب است؟.............................................................................. 20
14- چرا شب قدر مخفی است؟ ........................................................................... 21
15- آیا شب قدر در امتهای پیشین نیز بوده؟ ..................................................... 21
16- چگونه شب قدر برتر از هزار ماه است؟...................................................... 22
17- چرا قرآن در شب قدر نازل شد؟.................................................................. 23
18- آیا شب قدر در مناطق مختلف یکی است؟..................................................... 23
19- رابطه قرآن با شب قدر................................................................................. 24