بی گمان عصر حاضر، عصر تحول ودگرگونی است، عصر پیشرفت و تکنولوژی است، عادات و رسوم و روابط اجتماعی دقیقاً دگرگون شده است و نیاز های امروز جوامع بشری چهره ای تازه به خود گرفته و از اساس متحول شده است. از سوی دیگر، تحولات و پیشرفتهای حیرت آور علوم و فنون در سالهای اخیر، ایجاد ارتباط و همبستگی بیین ملتها را یک ضرورت انکار ناپذیر ساخته است، چندان که این عصر را «عصر ارتباطات » یا به تعبیر دقیق تر «عصر انفجار اطلاعات» نامیده اند. در شرایط کنونی سر نوشت کشورها چنان به هم وابسته و مربوط شده است که هیچ کشوری نمی تواند به تنهایی در گوشه ای از جهان به سر برد، زیرا جدایی و اتروای یک ملت بقا و حیات آن را بخ مخاطره می اندازد. بر همین اساسی، همراه با رشد صنعتی واقتصادی و علمی جوامع، مناسبات میان دولتها در زمینه های مختلف گسترش می یابد و از همین نقطه تلاش برای اعتلا و ارتقای سطح این مناسبات آغاز می شود.
مقدمه ......................................................................................................................... 1
فصل اول: کلیات......................................................................................................... 5
فصل دوم: تاریخچه..................................................................................................... 9
فصل سوم: مبانی نظریه تغییر اوضاع و احوال................................................................ 12
مبحث اول: مفهوم حقوقینظریه تغییر اوضاع و احوال..................................................... 15
گفتاراول: عناصر سازنده اصل ربوس............................................................................ 15
مبحث دوم: نظریه اوضاع و احوال در حقوق ایران........................................................ 22
گفتار اول: نظریه تغییر اوضاع و احوال در قانون مدنی ایران.......................................... 23
نتیجه گیری.................................................................................................................. 36
بررسی تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد
مقدمه:
بی گمان عصر حاضر، عصر تحول ودگرگونی است، عصر پیشرفت و تکنولوژی است، عادات و رسوم و روابط اجتماعی دقیقاً دگرگون شده است و نیاز های امروز جوامع بشری چهره ای تازه به خود گرفته و از اساس متحول شده است. از سوی دیگر، تحولات و پیشرفتهای حیرت آور علوم و فنون در سالهای اخیر، ایجاد ارتباط و همبستگی بیین ملتها را یک ضرورت انکار ناپذیر ساخته است، چندان که این عصر را «عصر ارتباطات » یا به تعبیر دقیق تر «عصر انفجار اطلاعات» نامیده اند. در شرایط کنونی سر نوشت کشورها چنان به هم وابسته و مربوط شده است که هیچ کشوری نمی تواند به تنهایی در گوشه ای از جهان به سر برد، زیرا جدایی و اتروای یک ملت بقا و حیات آن را بخ مخاطره می اندازد. بر همین اساسی، همراه با رشد صنعتی واقتصادی و علمی جوامع، مناسبات میان دولتها در زمینه های مختلف گسترش می یابد و از همین نقطه تلاش برای اعتلا و ارتقای سطح این مناسبات آغاز می شود.
در این میان نقش مهم حقوق در تنظیم روابط بین المللی و توسعه و تداوم آن را نمی توان نادیده گرفت. حقوق با وضع اصول و قواعدی که حاکم بر روابط داخلی و خارجی است، شرایط لازم برای گسترش و استمرار این روابط را مهیا می کند و مشکلات و موانع مفاد قرار داد و ضرورت انطباق شروط از اولیه با اوضاع و احوال تغییر یافته، حکم می کند. به تعبیر دیگر، چنانچه تغییر بنیادین اوضاع و احوال، تعادل قراردادی و موازنه های تعهدات دو طرف را به شدت بهم زنده و انجام تعهد را برای یک طرف، به غایت سخت و دشوار و برای طرف دیگر، بسیار سهل و آسان سازد، در اینصورت، تعدیل یا فتح قرارداد که حکم استنثنائی و ثانوی قرادداد است، جایگزین حکم طبیعی و اولی آن ( لزوم وفای به عهد) می باشد.
از این روست که با وجود آنکه رویه قضایی کشورهایی که نص خاصی در زمینه تغییر اوضاع و احوال زمان انعقاد عقد و آثار آن ندارد، با دیده تردید به این نظریه می نگرد، دسته بزرگی از کشورهای دیگر، آن را درقوانین داخلی خود پذیرفته اند. از جمله کشورهایی که نظریه مذکور را در سیستم قوانین داخلی خود جای داده اند می توان به آلمان-ایتالیا- سوئیس- مصر- الجزایر- عراق-لیبی و سوریه اشاره نمود. به هر تقدیر امروزه این نظریه چه در حقوق خصوصی و چه در قلمرو حقوق بین الملل به رسمیت شناخته شده است.
ولی بنابر ضرورتهای خاص، آن را در قلمرو حقوق عمومی و در مورد قراردادهای اداری به کا برده اند.درحقوق بین الملل عمومی نیز، نظریه یاد شده به عنوان یکی از اصول مسلم و مورد قبول کشورهای متمدن مطرح شده و کنوانسیون 1969 وین راجع به حقوق معاهدات مقرراتی را در این زمینه پیش بینی نموده است. همچنین در حقوق تجارت بین المللی و در قراردادهای بازرگانی خارجی به این نظریه نقش مهمی را بازی می کند، زیرا در شرایط حاضر به ندرت می توان قراردادی یافت که مسئله دگرگونی اوضاع و احوال زمان تراضی، در شروط آن پیش بینی نشده باشد. بطور معمول، اثر تغییر اوضاع و احوال بر رابطه قراردادی، در شروط « تجدید نظر در قرارداد»، «دشواری اجرای قراد داد» و « تطبیق قرار داد با شرایط جدید» تصریح می گردد.
سیستم حقوقی کشور ما بیش از هر سیستم دیگری متکی به اعتقادات مذهبی است و برای اصل لزوم ارزشو قداست خاصی قائل است. با توجه به اصل لزوم قراردادها متعهد موظف است متعهد را بجا آورد و نمی تواند از انجام متعهد سرباز زند. م 219 قانون مدنی اعلام می کند« در عقودی که بر طبق قانون واقع شده باشد بین متعاملین و قائم مقام آنها لازم الاتباع است» و ماده 220 همان قانون مقرر می دار:« اگر در ضمن معامله شرط شده باشد که در صورت تخلف مبلغی به عنوان خسارت تأدیه نماید، حاکم نمی تواند او را به بیشتر یا کمتر از آنچه اعلام شده است محکوم نماید. بنابراین نه تنها یکی از دو طرف نمی تواند آنچه را که به اشتراک خواسته اند تغییر دهند، قانونگذار یا دادرس نیز حق تغییر یا تعدیل آن را ندارد. با این وجود ، نمی توان منکر شد که آگاهی اوقات اوضاع و احوال چنان دگرگون می شود که اجرای تعهد را برای متعهد دشوار می کند و با موجب جرح و مشقت وی می گردد و این سئوال را به ذهن مبتادر می کند که آیا چنین اوضاع و احوالی در حیطة تراضی وارادة طرفین بوده است؟ آیا طرفین اجرای تعهد در چنین شرایطی را در نظر داشته اند؟ آیا د رچنین اوضاع و احوالی عقد نیروی الزام آور خود را حفظ کرده و متعهد را مکلف به ایفای تعهد در چنین شرایط شاقی می کند؟و....
از طرف دیگر « تغییر اوضاع احوالof circumstances change » متفاوت با « غیر ممکن شدن اجرای تعهد- Impossibility » « فورس ماژور force Majeure » است . موارد اخیر در مادة 229 قانون مدنی آمده است. در تغییر اوضاع و احوال انجام تعهد غیر ممکن نیست بلکه اجرای آن متعهد را در شورای و مشقت قرار میدهد و موجب حرج می گردد. حادثه ای پیش بینی نشده که اجرای تعهد را محال نمی کند( قوة قاهره) ولی آن را بغایت دشوار می سازد و تعادل مطلوب بین دو عوض را برهم می زند. در این تحقیق، بر آنیم که به بررسی نظریة تغییر اوضاع احوال پرداخته و آثار آن را در قرارداد مورد مطالعه قرار دهیم.
طرح بحث
بدون شک برای شناخت ماهیت حقوقی یک نظریه و چگونگی تأثیر آن بر قرار داد، باید مفهوم و معنای دقیق آن نظریه بررسی و تا جایی که ممکن است تعریف جامع و مانعی از آن ارائه شود. بنابراین هرگونه اظهار نظر درباره نفی یا پذیرش نظریه پیش از آنکه مفهوم آن بخوبی بررسی شود، فاقد هرگونه ارزش علمی است ونمی تواند چهره واقعی نظریه را نشان دهد. از طرفی، تحلیل و تفسیر نادرست حقوق پاره ای از کشورها دربارة مدلول نظریه و ناهمگونی و اختلاف نظر دربارة آثار حقوقی آن بیانگر این واقعیت است که مفهوم تغییر اوضاع و احوال در حقوق کنونی هنوز کاملاً شناخته شده نیست. به همین دلیل، محققان و نویسندگان حقوقی باید تحقیقات و مطالعات عمیق ترین دراین زمینه انجام دهند.
به موحل از آنجا که بررسی شرایط اجرا و آثار حقوقی نظریه، بستگی به شناخت دقیق و کامل آن دارد، طبیعتاً بحث راجع به مفهوم حقوقی نظریه بر سایر مباحث تقدم و اولویت دارد.
اول : تعاریف
اوضاع و احوال در اصطلاع به شرایطی اطلاق می شود که به یک فرد یا حادثه خاص مربوط است و بر آی فرد یا حادثه تأثیر می گذارد. برای مثال موقعیت و وضعیت اخلاقی فرد در جامعه، اوضاع و احوال اجتماعی آن و شرایطی که تحت تأثیر حادثه ای واقع می شود، اوضاع و احوال آن حادثه را تشکیل می دهد. اصطلاح مذکور در شاخه های متنوعی از علوم انسانی از جمله جامعه شناسی، روانشناسی و حقوق به ویژه حقوق جزا و جرم شناسی به کار برده شده و حتی در برخی از متون و نصوص قانونی نیز ذکر شده است.
دوم : تفاوت ها
باید توجه داشت که عنصر اصلی در این نظریه دشواری ومشقت غیر معمول و نه ناممکن شدن اجرای تعهد - می باشد. به این معنی که اجرای تعهد وی را دچاد سختی و مشقت می کند و خسارت قابل توجهی می بیند. علی رغم اشتراکی که این مسئله با قوه قاهره در عناصر اساسی تشکیل دهندة آن دارد باید توجه داشت که تغییر اوضاع واحوال تنها موجب دشواری، پرهزینه شدن و مشکل شده اجرای قرارداد( ونه عدم امکان اجرا) می شود بنابراین با فورس ماژور تفاوت ماهوی و تعیین کننده ای پیدا می کند. نتیجه بروز قوة قاهره آن است که اجرای تعهد- حتی با هزینه گزاف و مشقت فراوان- ممکن نیست: درحالیکه تغییر اوضاع و احوال ، موجب سلب قدرت نشده بلکه فقط آن را با دشواری و مشقتی روبه رو می سازد.
سوم : اهمیت
با توجه به رشد اقتصادی و توسعه صنعتی و رشد پرشتاب و فزایندة عواملی که در زندگی اجتماعی انسان مؤثر هستند و وی را در جریان چه بسا ناخواسته ای قرار دهند که هیچ انسانی، هرچند باهوش و زیرک و دورنگر، نمی توند مسیر حرکت این جریان را درست پیش بینی کرده و مطابق آن حرکت کند بنابراین حوادث پیش بینی نشده اتفاق می افتند و انسان را در سختی و مشقت اجرای تعهد قرار میدهند. بنابر این بررسی این نظریه و تببین مبانی آن مطالعه تطبیقی این نظریه بسیار حائز اهمیت است و باید سعی شود این نظریه هر چه بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد، مخصوصاً که حقوق، در این مورد راه حلی ارائه نداده است.
چهارم : فرضیات
1- تغییر اوضاع و احوال که موجب دشواری بیش ازحد و یا ضرر غیر متعارف گردد، متعهد را از انجام تعهد معاف می کند.
2- تغییر اوضاع و احوال اساسی در اجرای تعهد مؤثر است.
3- خر تغییری موجب معافیت از اجرای تعهد نمی شود.
پنجم: سئوالات
1- در صورت بروز حوادث و تغییر اوضاع و احوال، آیا متعهد از انجام تعهد معاف می شود؟
2- آیا اصل لزوم قراردادها متعهد را در هر شرایطی مکلف به انجام تعهد می کند؟
3-آیاتغییر اوضاع و احوال تأثیری در جبران خسارت دارد؟
4- تغییر اوضاع و احوال چه تفاوتی با فورس ماژور دارد؟
- الزام ناشی از عقد برداشته می شود، عسر و حرج زوجه و صدور مجوز طلاق توسط دادگاه از این قبیل است
بند دوم - عدم توازن و تعادل طاری وضرورت شدن اجرای تعهد
درپاره ای از موارد دشواری های که موجب بروز خسارت و ضرر مالی به تعهد می گردد و خارج شدن از شرایط مذکور مستلزم تحمل هزینه های گزاف وم غیر متعارف است از نظر عرف«ضرر» تلقی می گردد. طرفین قرارداد قبل از انعقاد قرارداد با سنجش سود وزیان و میزان تعهد و تلاشی که باید برای انجام تعهد به عمل آورند مبادرت به انعقاد قرارداد می کنند و هر یک از آنها سعی در کسب سود و منفعت بیشتر دارند. گاهی بین ارزش های مبادله شده تومازن و تعادل نیست و این قیمت در صورت عدم اطلاع طرفین از قیمت عادلانه بازار رخ می دهد.چنانچه طرین از قیمت عادلانه بازار اطلاع داشته باشند و بنا به انگیزه های مختلف به چنین معامله ای رضایت دهند، ضرری تحقق پیدا نمیکند که به بهانه ضشرر مذکور بتون معامله را فسخ کرد. آنچه گفته شد بر مبنای تعادل و توازن و تساوی عوضین در زمان انعقاد عقد بود اما اگر بعد از عقد در اثر بروز حومادث خارجی تعادل و توازن مفروض به هم خورده و چهره واقعی به خود نگیرد، آیا دراین صورت وبا فرض تحقق ضرر امکان رهایی متضرر از الزام ناشی از قرارداد وجود دارد یا باید با تحمل ضرر- هر چند گزاف و نا متعارف باشد- به تعهد خود عمل نماید. به عبارت دیگر آیا تعادل و توازن لازم برای انعقاد عقد تا زمان اجرا نیز باید استمرار یابد و یا خیار غبن تنها به نا متعادل بودن عرفی در عوض در زمان عقد مربوط است؟
«خیار فسخ معامله ای که بین ارزش های عوضین نابرابری و عدم تعادل غیر متعارف وجود دارد«غبن» نام گرفته است ولیکن این خیار ناظر به برابری عرفی و گزاف بودن عقد در زمان انعقاد است» و در مورد سه این مبانی این نظریه به عدم تعادل طاری تردید وجود دارد. برای توجیه غبن دو نظریه وجود دارد:
اول : تخلف از شرط ضمنی
دوم:جبران ضرر ناروا
اول: تخلف از شرط ضمنی
فهرست
مقدمه ................................................................................................................................................................. 1
فصل اول: کلیات................................................................................................................................................ 5
فصل دوم: تاریخچه........................................................................................................................................... 9
فصل سوم: مبانی نظریه تغییر اوضاع و احوال........................................................................................ 12
مبحث اول: مفهوم حقوقینظریه تغییر اوضاع و احوال........................................................................... 15
گفتاراول: عناصر سازنده اصل ربوس........................................................................................................... 15
مبحث دوم: نظریه اوضاع و احوال در حقوق ایران.................................................................................. 22
گفتار اول: نظریه تغییر اوضاع و احوال در قانون مدنی ایران............................................................... 23
نتیجه گیری....................................................................................................................................................... 36
خلاصه کتاب اوضاع در آخر الزمان
ضرورت ظهور در حقیقت داشتن آخرالزمان :
پیامبر گرامی وائمه معصومین برحتمی بودن ظهور حضرت مهدی )ع( در آخرالزمان تأکید کرده و آن را بیان نموده اند.
احادیث کتابهای معبتر بسیاری نقل شده که خلاصه همه مطالب آن، این است که در آخرالزمان ستمگران و یاغیانی بی رحم به وجود می آیند و برجهان حکومت می کنند. پیامبر گرامی فرمودند: دنیا به پایان نمی رسد و این چنین نمی گذرد تا این که مردی از تبار من که نامش همنام من است ظهور کند و دنیا را پر از عدل وداد می کند. بنابراین ضرورت ظهور منجی عالم بشریت، واجب و ضروری است و هرکس به این فکر، اعتقاد ندارد در واقع ناآگاه است و یا آنکه آنقدر بی فکر و بی بند وبار است که به هیچ چیزی اهمیت نمی دهد و حاضر نیست که دراین باره فکر کند.
انکار ظهور حضرت مهدی )ع( کفر است :
مهدی )ع( حقیقتی است انکار ناپذیر و برهرفرد مسلمانی واجب است که به ظهور امام زمان )ع( معتقد باشد و همواره باید در انتظار ظهورش باشیم، و همین انتظار خود نشانه اعتقاد استوار ماست. پیامبر گرامی فرمودند: هرکه حضرت مهدی )ع( را تکذیب کند،به یقین بدانید که او کافر شده است. پس اکنون جایز نیست که ما نسبت به ظهور آن حضرت، سست اعتقاد باشیم و آن را انکار کنیم، چون تمام نشانه هایی که ائمه معصومین درباره آخرالزمان پیش بینی نموده اند، یکی پس از دیگری به وقوع می پیوندد و هرچه زمان بگذرد، واقعیت امر بیشتر ثابت و نمایان می شود.
اعتقاد به ظهور منجی بشریت از جانب خداوند، درتمام ادیان و اقوام به عنوان یک ضرورت حس می شود و هرچند که این اعتقادات گوناگون است ولی دراصل یک مطلب و یک موضوع و یک هدف را تداعی می کند.
درانتظار رؤیت امام زمان :
امام صادق )ع( در باره آن هایی که همواره منتظر ظهور امام زمان بودند ولی اجل به آن ها مهلت نداد می فرماید: هرکس که از شما بمیرد و درانتظار دیدن امام زمان بود، همانند کسی است که درسپاه حضرت قائم )ع( آماده برای انجام وظیفه است آن هایی که در آرزوی دیدن امام زمان هستند و مشتاق ظهورش می باشند حتماً خود را از هرلحاظ مهیا کرده اند و در تمام خوبی ها پیش قدم هستندتا این سعادت و لیاقت، نصیب آن ها شود. خداوند از دل های ما به خوبی آگاه است و می داند که این نیت های خیر با واقعیت، چقدر مطابقت دارد. انتظار ظهور و عشق دیدن مهدی )ع( همیشه برای خود و دیگران مایه دلگرمی است. و درانتظار امام زمان بودن، نشانه علاقه و عشق به آن حضرت است و درمقابل آن حضرت نیز به این گونه افراد، عنایت خاصی دارد.
درانتظار ظهورش باشیم :
اما صادق (ع) به شیعیان سفارش می کند که هر روز و هرشب، منتظر فرج امام زمان باشیم. انتظار فرج یعنی امید به گشایش کارها و راه نجات مردم است. انتظار فرج، یعنی آرزو داشتن برای نجات و رهائی همه مردم، واگر نیت خیر و دلسوزی برای مردم در دل ها باشد، این نشانه مهر و محبت افراد منتظر است. چون تنها کسی که می تواند جهان را از بحران روز افزون نجات دهد، اوست که ظهور می کند و دنیا را پر از عدل و داد می کند.
امنیت و آسایش دوباره برقرا رخواهد شد.
با ظهور منجی عالم بشریت، دوباره آسایش و امنیت ازدست رفته، برقرار خواهد شد و شروران و مفسدان جهانخوار به قعر جهنم فرستاده می شوند.
پیامبر گرامی فرموده اند: با ظهور امام زمان )ع( سرزمین ها پر از عدل و داد میشود همان گونه که ظلم و ستم، همه جا را فرا می گیرد، حکومت آن حضرت خلق زمین و فرشته های آسمان را راضی می کند.
آن چنان اوضاع مردم درهم آشفته می شود که خشم فرشتگان آسمان را نیز بر می انگیزد و انواع پرندگان و چرندگان رابه هر نحوی که تصور کنیم آن ها هم به آسایش و امنیت طبیعی خودخواهند رسید.
دراین شرایط سخت، با ظهور منجی عالم بشریت، دنیا دوباره آسایش و امنیت بربادرفته راخواهد دید و شروران و مفسدان و کافران جهان خوار به درک اسفل فرستاده می شوند.
زمان هرچه بگذرد حقیقت ماهیت کلام راستین پیامبر خدا، جلوه بهترین می یابد و مصداق آن روشن تر می شود.
و به یقین که حضرت قائم )ع( درساعت و زمان معین، به فرمان خداوند ظهور می کند و ظهور آن حضرت با عده ای کم و در زمانی تعداد اشرار در همه جا بسیار و بی شمارند و فتنه و آشوب، همه جا را فرا گرفته است.
اوصاف ولی و خلیفه حق
هرگاه انسان به مقاو ولایت برسد، معرفت وآگاه او به مرز وحی والهام رسیده و توانمندی هایش نیز در حدمعجزه و کرامت خواهد شد و اخلاق ورفتارش نیز به قلمرو خلق عظیم وعصمت می پیوندد و همه این برتریها یک منشأ دارند که همان درجه برتر هستی است رفتار ولی ذاتی است – عمل درانسان متفاوت است براساس تربیت و تعادلی وجودی گونه گون است درجه کمال باحیله و نیرنگ نمیتواند همراه باشد درجه کمال به گونه ای اثر خود را آشکار می کند.
5-اوصاف معصومان
مقام امامت یک واقعیت عینی براساس شایستگی فردی از افراد انسان ازنظر کمالات وجودی است که محصول عطاو عنایت الهی است.
امام باامدادهای غیبی و الهام آسمانی مورد حمایت قرار میگیرد.
امام دارای صفت عصمت بود و ازگناه و لغزش درامان است.
امام دارای معجزه و کرامت است.
امام یگانه روزگار خویش است.
وجود امام ضرورت مستمر دارد تا جهان باشد حتماً امامی درآن حضور خواهد داشت.
اطاعت و پیروی از امام درامور مربوط به دین و دنیا و ظاهرو باطن سبب نجات و سعادت بوده و مخالفت با او زمینه ساز حکومت انسان خواهد بود.
شناخت مقام امام و شأن امامت کار هرکس نیست.
امام را باید پیامبر یا امام به فرمان الهی معرفی کند.
ضرورت ظهور و حقیقت داشتن آخر الزمان
انکار ظهور حضرت مهدی (ع) کفر است
درانتظار رؤیت امام زمان )ع(
درانتظار ظهور امام زمان )ع(
شعیه واقعی منتظر ظهور
نشانه های ظهور
زوال های سنت خوب در آخرالزمان
افزایش نفرت عمومی درمیان مردم آخرالزمان
رواج بی دینی درآخرالزمان
سستی اعتقاد مردم در آخرالزمان
در آخرالزمان ظالمان برمردم حکومت می کنند
زیاد شدن سه پدیده شوم درمیان مردم آخرالزمان
رواج اعتیاد در آخرالزمان
مردم در آخرالزمان
رواج مدهای پیاپی در آخرالزمان
عجایب در آخرالزمان
وضع نامطلوب زن ها در آخرالزمان
وضعیت نامطلوب برای اهل ایمان در آخرالزمان
تقارن ظهور با روز عاشورا
امنیت و آسایش دوباره برقرار خواهد شد.
1-1- مقدمه غنا در لغت به معنای سرود و نغمه و آواز خوش است . و ادبیات غنایی مجموعه ای از آثار ادبی را در ادبیات ملل شامل می شود که محور اصلی آنها عشق و محبت و احساسات درونی است در ادبیات تمام ملل دنیا ادبیات غنایی ارزش و اعتبار ویژه ای دارد و بیشترین توجه ها معطوف این نوع ادبیات ...
عنوان تحقیق: اوضاع سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، zwnj;تاریخی بنی حماد در الجزایر فرمت فایل: word تعداد صفحات: 175 شرح مختصر: حکومت حمادی از سال 419 ه.تا 547 ادامه داشت و حدود یک قرن و نیم سال توسط مغربی های اصیل به قدرت رسیدند عرصه حکومت آمدند قبل از آن مغرب شاهد حکومت بنی رستم ایاضی بود که ...
عنوان تحقیق: بررسی و مقایسه ی اوضاع سیاسی و فرهنگی عصر قائم مقام و پس از شهادت وی فرمت فایل: word تعداد صفحات: 30 شرح مختصر: میرزا ابوالقاسم فراهانی، فرزند الوزراء میرزا عیسی، معروف به میرزا بزرگ از سادات حسینی و از مردم هزاره فراهان، از توابع اراک بود. در سال 1193 هجری قمری به ...
عنوان مقاله: اثر تغییر اوضاع و احوال بر اجرای تعهد قالب بندی: word تعداد صفحات : 40 فهرست: مقدمه .................................................................................................................... 1 فصل اول: کلیات......................................................................................................... 5 فصل دوم: ...
چکیده:حکومت حمادی از سال ۴۱۹ ه.تا ۵۴۷ ادامه داشت و حدود یک قرن و نیم سال توسط مغربی های اصیل به قدرت رسیدند عرصه حکومت آمدند قبل از آن مغرب شاهد حکومت بنی رستم ایاضی بود که تامدت را پایتخت خویش قرار داده بودند و توسط فاطمیون سرنگون شدند دولت حمادی در دوران حکومت مغرب در الجزایر ...
1395/01/11
شرح مختصر : کورش در دوران زمامداری خود، از سیاست اقتصادی و اجتماعی عاقلانهای که کمابیش بر اساس خواستههای کشورهای وابسته بود، پیروی میکرد. از این سخن او که میگوید: «رفتار پادشاه با رفتار شبان تفاوت ندارد، چنانکه شبان نمیتواند از گلهاش بیش از آنچه به آنها خدمت میکند، بردارد. همچنان پادشاه از شهرها و مردم همانقدر میتواند استفاده کند که آنها را خوشبخت میدارد.» و نیز از رفتار و سیاست همگانی او، به خوبی پیداست که وی تحکیم و تثبیت پادشاهی خود را در تأمین خوشبختی مردم میدانست و کمتر به دنبال زراندوزی و تحمیل مالیات بر کشورهای وابستهٔ خود بود. او در دوران کشورگشایی نه تنها از کشتن و کشتارهای وحشتناک خودداری کرد بلکه به باورهای مردم احترام گذاشت و آنچه را که از کشورهای شکستخورده ربوده بودند، پس داد. «بر اساس تورات، پنج هزار و چهار سد ظرف طلا و سیم را به بنیاسراییل میبخشد، پرستشگاههای مردم شکستخورده را میسازد و میآراید.» و به گفتهٔ گزنفون، رفتار او به گونهای بوده که «همه میخواستند جز خواستهٔ او چیزی بر آنها حکومت نکند.» کمبوجیه با آنکه از کیاست کورش بهرهای نداشت و از سیاست آزادهٔ وی پیروی نمیکرد، در دوران توانمندی خود به گرفتن مالیات از مردم شکستخورده نپرداخت، بلکه مانند کورش بزرگ به گرفتن هدیههایی چند قانع بود.
فهرست :
بنیان گزاری دولت هخامنشی و تسلط هخامنشیان
اصلاحات داریوش یکم و نظام
اجتماعی – اقتصادی حکومت هخامنشیان
اجلاس مشورتی سران خاندان های بزرگ
الف) نطق هوتانه
ب) نطق مگابیز
ج) نطق داریوش
برخوردهای ایران و یونان
اجلاس مشورتی سران خاندان های بزرگ
خشایارشاه
تمدن ایران در عهد هخامنشیان
طرز حکومت و سازمان اداری
برتری دموکراسی
ارزش آزادی
طرز ادراه ی کشورها
راههای ارتباطی
نیروی دریایی
سازمان ارتش
قضا و دادرسی
سازمان قضایی
قوانین جزایی و انواع کیفر
اوضاع اقتصادی و اجتماعی دوره هخامنشیان
بانک در عهد هخامنشی
پیشرفت اجتماعی و اقتصادی در این سرزمین
از هم پاشیدن نظام اشتراکی ماقبل تاریخ:
نظام اجتماعی اقتصادی قبایل ایران باستان
وضع اجتماعی و اقتصادی ملل در دوره ی هخامنشی
سیاست اقتصادی سلاطین هخامنشی
ظهور بانکهای خصوصی
رفتار مردم، اقتصاد و اجتماع
روابط تدریجی اقتصاد کشاورزی
زمین های کشاورزی و باغ ها
قراردادهای اجاری
اراضی معابد و تشکیلات اداری سلطنتی
تکالیف مالی معبد بابلی
عدالت گوبارو
نظام ارضی
نظام اجتماعی و سازمان اداری ایران در زمان داریوش
سازمان اداری
آموزش اداری وکشوری
تشکیلات، طبقات و مقامات
ارتباطات (روابط عمومی)
طبقات اجتماعی هخامنشیان
طبقات اجتماعی هخامنشی از نظر هرودت
طبقات اجتماعی در بابل
طبقات اجتماعی از نظر کوروش
بلند پایه ترین مقام های نظام اداری
الف) رئیس تشریفات:
رئیس تشریفات دربار، بلندپایه ترین مقام پس از شاه
ب) قائم مقام رئیس تشریفات
پ) سازمان دربار
ث) خزانه دار دربار
انبار شاهی
کارمندان و کارکنان
وضعیت دستمزدها
دستمزدها
حسابداری ایران در دوره هخامنشیان
درآمد و تشکیلات مالی
اقوام خراجگزار و اقوام هدیه دهنده
از کوروش تا داریوش
خراج و سکه
مالیات ها
مالیات
بار سنگین مالیات
وضع مودیان مالیاتی
تجارت و بازرگانی
امور مالی و حسابداری و مقایسات
پیدایش بانک
قیمت ها
زن در شاهنشاهی ایران
خرید و دانلود محصول1394/10/10