از آنجا که ربا در اسلام تحریم شده، متخصصان مالی مسلمان میکوشند قراردادهایی که با موازین شرع سازگار باشد، به عنوان بدیل معاملههای ربوی معرفی کنند. یکی از این قراردادها که با استفاده از عقد شرکت پیشنهاد شده «مشارکت کاهنده» است. قرارداد پیشگفته میتواند انگیزههای صاحبان سپرده را از یکسو و انگیزۀ فعالان اقتصادی را از سوی دیگر تأمین کند.
از قرارداد پیشگفته میتوان برای احداث و خرید انواع طرحها و داراییها بهویژه مسکن استفاده کرد. ویژگیها و مزیتهای مشارکت کاهنده نسبت به عقدهایی مانند: اجاره به شرط تملیک و فروش اقساطی، قابلیت طراحی ابزار مالی آن است که باعث استقبال از آن شده است. همانطور که این قرارداد به عادلانهشدن توزیع درآمد که از هدفهای نظام اقتصادی اسلام است کمک میکند. مقاله پیشرو که ماهیت تحلیلی اکتشافی دارد، به دنبال بررسی فقهی و طراحی مدل عملیاتی بانکی و اوراق مالی مبتنی بر مشارکت کاهنده براساس فقه امامیه است.
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
پیشینۀ تحقیق
تعریف مشارکت کاهنده
مزیتهای استفاده از مشارکت کاهنده
مقایسۀ مشارکت کاهنده با اجاره به شرط تملیک و فروش اقساطی
ماهیت فقهی مشارکت کاهنده
دیدگاه مختار درباره ماهیت فقهی مشارکت کاهنده
شبهههای مشارکت کاهنده
1. مشارکت کاهنده مصداق دو بیع در یک بیع
2. حیلۀ ربا
3. مشارکت کاهنده قراردادی همراه با اکراه
مشارکت کاهنده و شرایط صحت شرط
منافات نداشتن با مقتضای عقد
مجهول نبودن
کاربرد بانکی مشارکت کاهنده
مدلهای عملیاتی مشارکت کاهنده
مزیت الگوی پیشنهادی
مدلهای عملیاتی برای احداث دارایی
کیفیت تقسیم سود
مبنای تعیین قیمت
قیمتگذاری در شرایط تورمی و ضوابط فقهی
اوراق مشارکت کاهنده
بازار ثانوی اوراق مشارکت کاهنده
اوراق مشارکت کاهنده به عنوان ابزار سیاست پولی
پیوستهای فقهی
شرط فعل
شرط نتیجه
نوع شرط مندرج در مشارکت کاهنده
لزوم تعیین اجارهبها و قیمت مبیع
لزوم تعیین ثمن در بیع
شرایط مشارکت کاهنده
جمعبندی و نتیجهگیری
منابع و مآخذ
شرح مختصر: انسان پیشرفته امروز ی به دلیل انگیزه ها و دلایل متعالی تری چون آشنایی با فرهنگ و تمدنهای دیگر، ملاقات دوستان و اقوام و … اقدام به سفر و مسافرت می نماید . اقدام و اشتیاق انسان به مسافرت در دنیای کنونی، صنعت بزرگی به نام «صنعت جهانگردی» را به وجود آورده است که منبع درآمد بسیاری از کشورها محسوب میشود .
در جهان حاضر توسعه و پیشرفت رمز ماندگاری و حیات پویا و مقتدرانه ملتها ، جوامع ، فرهنگها و تمدنها به شمار می رود . بـدون تـوسعه و حـرکت در سیـر تعالـی و ترقی نمی توان فقط به افتخارات گذشته متکی بود .
لذا توسعه صنعت گردشگری به وسیله ایجاد انگیزه و بررسی راه های تقویت مشارکت مردم در این توسعه، برای این صنعت امری حیاتی است.
امروزه گردشگری و صنعت جهانگردی منبع درآمد بسیاری از کشورها محسوب می شود و بسیاری از آنها از این منبع درآمد برای ایجاد اشتغال، رشد بخش خصوصی و حرکت در مسیر توسعه اقتصادی استفاده می کنند.
لذا پژوهشگر در این تحقیق برآن است تا بتواند راه های تقویت مشارکت مردم در توسعه صنعت گردشگری –گردشگری داخلی- را مورد بررسی قرار دهد. به همین دلیل با توجه به مبنای نظری تحقیق از پرسشنامه ی محقق ساخته به منظور سنجش وضعیت موجود گردشگری و نقش رسانه ها و اعتماد مردم به دستگاههای امنیتی و قضایی و نیز اعتماد به نظام جمهوری اسلامی ایران در توسعه این صنعت استفاده شد.
جامعه نمونه این مطالعه 200 نفر از شهرستانهای( شوش، آبادان، دشت آزادگان، رامهرمز و اهواز) می باشد.
هدف کلی این پژوهش شناسایی راههای تقویت مشارکت مردم در راستای توسعه صنعت گردشگری در استان خوزستان است.
نتایج بدست آمده نشان داد :
فرضیه اصلی:اعتماد مردم به نظام حاکم ،دستگاه قضایی و امنیتی و اطلاع رسانی رسانه ها بر تقویت مشارکت مردم در توسعه صنعت گردشگری موثر است.
فرضیه فرعی اول: اعتماد مردم به نظام حاکم برجامعه بر تقویت مشارکت مردم در توسعه صنعت گردشگری موثر است
فرضیه فرعی دوم: اعتماد مردم به دستگاه قضایی و امنیتی بر تقویت مشارکت مردم در توسعه صنعت گردشگری موثر است
فرضیه فرعی سوم: اعتماد مردم به اطلاع رسانی رسانه ها بر تقویت مشارکت مردم در توسعه صنعت گردشگری موثر است
نتایج بدست آمده نشان داد
1- ایجاد جو اعتماد در کشور نسبت به نظام حاکم می باشد . به عبارت دیگر در پرتو اعتماد و اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی مردم می توانند با طیب خاطر و اطمینان کامل سرمایه هایشان را در زمینه توسعه صنعت گردشگری بکار اندازند همچنین گردشگران نیز با احساس امنیت کامل مکانی را جهت گردشگری انتخاب می نمایند.
2- تحقیق حاضر نشان می دهد که پاسخ دهندگان به پرسشنامه معتقدند که افزایش امنیت داخلی و اجرای عدالت و انصاف و قانون گرایی باعث تقویت مشارکت مردم در این صنعت می شود .
3- همچنین در این تحقیق نشان داده شده است که بطور کلی رسانه ها در زمره عوامل تاثیر گزار بر مشارکت مردم در رشد صنعت گردشگری می باشد . تبلیغات مناسب در زمینه معرفی راههای سرمایه گذاری مردم و بخش خصوصی ، همچنین تهیه برنامه ها و گزارشات تخصصی در زمینه معرفی و اعلام حمایت دولت از بخش خصوصی ، همچنین تهیه برنامه ها و گزارشات تخصصی در زمینه معرفی و اعلام حمایت دولت از بخش خصوصی و همچنین حمایت دولت از مشارکت مردم در زمینه این صنعت و ا سوی دیگر معرفی جاذبه های هر استان در زمینه گردشگری از عوامل موثری میباشد که می تواند باعث تقویت مشارکت و سرمایه گذاری مردم در این صنعت می باشد . اطلاع رسانی در عمق مشارکت نهفته است .
فهرست مطالب
چکیده1
فصل اول : کلیات
1-1- مقدمه4
2-1- بیان مسئله4
3-1- پیشینه تحقیق6
4-1- اهمیت و ضرورت تحقیق7
5-1- اهداف تحقیق8
6-1- سوالات تحقیق8
1-6-1- سوال اصلی تحقیق:8
2-6-1- سئوالات فرعی تحقیق:8
7-1- فرضیات تحقیق8
1-7-1- فرضیه اصلی:8
2-7-1- فرضیه فرعی9
8-1- متغیرهای تحقیق9
1-8-1- متغیر های مستقل9
2-8-1- متغیر وابسته9
9-1-روش تحقیق9
10-1-قلمرو تحقیق :9
1-10-1- قلمرو موضوعی :9
2-10-1- قلمرو مکانی(جامعه آماری) :10
3-10-1- قلمرو زمانی :10
11-1- روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه10
12-1- موانع و محدودیتهای تحقیق10
13-1- تعاریف واژه ها و اصطلاحات11
1-13-1- گردشگری(پارسائیان، علی ، اعرابی ، سید محمد، 1377)11
2-13-1- گردشگر11
3-13-1- مسافر : (داروند زاده 1381)11
4-13-1- جاذبه های تاریخی : (سایت chn، 1383)11
5-13-1- جاذبه های طبیعی : ( همان منبع)11
6-13-1- صنعت گردشگری :11
7-13-1- مشارکت: (گرافت و کلاری ، 1991)11
8-13-1- امنیت :11
9-13-1- اعتماد به نظام: (صفدری ، 1374 : 48)12
10-13-1- رسانه ها :12
11-13-1- پژوهش در صنعت گردشگری : (داروند زاده ، 1381)12
12-13-1- سازمان جهانی جهانگردی : (سایت chn،1383)12
فصل دوم : ادبیات پژوهش
1-2- مقدمه14
2-2- تعاریف و اصطلاحات گردشگری18
1-2-2- تعریف گردشگری18
2-2-2- تعریف گردشگر19
3-2-2- مسافر20
4-2-2- گردشگر20
5-2-2- بازدید کننده20
6-2-2- تور20
3-2-تاریخچه گردشگری20
4-2- گردشگری در جهان اسلام و قرآن کریم22
5-2- گردشگری در دنیای حاضر24
6-2- اَشکال گردشگری25
1-6-2- گردشگری با انگیزه ماجرا جویان25
2-6-2- گردشگری روستایی26
3-6-2-گردشگری بوم شناختی (اکوتوریسم)26
4-6-2-گردشگری حمل و نقل آبی27
5-6-2- گردشگری مسکونی27
6-6-2-گردشگری مذهبی27
7-6-2- گردشگری قومی28
8-6-2-گردشگری نوستالوژیک28
7-2- گردشگری با توجه به هدف28
1-7-2-گردشگری فراغتی و سرگرمی28
2-7-2- گردشگری فرهنگی ، اجتماعی و مذهبی29
3-7-2-گردشگری ورزشی31
4-7-2- گردشگری تجارت و کسب و کار31
5-7-2- گردشگری سمینارها و کنفرانسها32
8-2- اهداف توسعه گردشگری33
9-2- مزایای عمده گردشگری33
10-2- برخی از نقاط ضعف گردشگری34
11-2- گردشگری در ایران34
1-11-2- جاذبه های گردشگری در ایران34
2-11-2-جاذبه های فرهنگی ایران37
3-11-2-جاذبه ها و مناظر طبیعی ایران37
4-11-2-موانع توسعه گردشگری در ایران38
4-11-2-1- برخی از مشکلات و موانع گردشگری در ایران38
5-11-2- گردشگری در خوزستان40
1-5-11-2-پیشینه تاریخی خوزستان40
2-5-11-2- موقعیت جغرافیایی- حدود و مساحت41
6-11-2- آثار باستانی و بناهای تاریخی و مذهبی خوزستان42
1-6-11-2-ویرانه های شهر قدیم اهواز42
2-6-11-2-گورستان زرتشتیان42
3-6-11-2-مقبره علی بن مهزیار اهوازی42
4-6-11-2-مقبره حضرت سید عباس42
5-6-11-2-شهر باستانی شوش42
6-6-11-2-چغازنبیل (معبد زیگورات)42
12-2- دستگاه های امنیتی در گردشگری44
1-12-2- امنیت44
2-12-2-امنیت قضایی44
3-12-2-امنیت دسته جمعی44
4-12-2-عوامل تهدید کننده امنیت45
1-4-12-2- تجاوز45
2-4-12-2-ستمگری و ستم پذیری45
3-4-12-2-تهدید و ارعاب46
3-4-12-2-رابطه بین جهانگردی و جرم46
13-2- مشارکت48
1-13-2-شرایط عمده اجرای مشارکت :49
2-13-2-کارکردهای مشارکت اجتماعی50
3-13-2-مشارکت مردم و رابطه آن با امنیت50
4-13-2-اعتماد به نظام جمهوری اسلامی51
14-2- جهانگردی و رسانه ها53
فصل سوم : روش پژوهش
1-3- مقدمه57
2-3- جامعه آماری و حجم نمونه57
1-2-3- جامعه آماری57
2-2-3- شیوه نمونه گیری و حجم نمونه57
3-3- روش جمع آوری اطلاعات58
4-3- ابزار جمع آوری اطلاعات58
5-3- پایایی و روائی پرسشنامه59
1-5-3- پایایی (Reliablity )59
2-5-3- روائی ( validity )60
6-3- چارچوب نظری تحقیق60
فصل چهارم : یافته های تحقیق و تجزیه و تحلیل آن
1-4- مقدمه64
2-4- تجزیه و تحلیل داده های دریافتی64
1-2-4-آمار تو صیفی64
2-2-4-آمار استنباطی75
فصل پنجم : بحث و تفسیر
1-5- مقدمه81
2-5- نتیجه گیری پژوهش82
3-5- پیشنهادهای پژوهش83
4-5- پیشنهادات برای محققین آتی86
منابع88
Abstract90
مشارکت و آزادی
فهرست
مقدمه .........................................................................1
جنبشهای اجتماعی ..........................................................2
انواع جنبش اجتماعی و شرایط آن ........................................4
حرکتهای زنان ...............................................................8
آگاهی هویت بخش ........................................................10
جنبش های اجتماعی جدید ...............................................16
نوع جنبش رد ایران ......................................................20
انواع دموکراسی ..........................................................22
منابع ........................................................................28
مفهوم مشارکت انتخاباتی در جامعه
رویکردهای مختلف نسبت به مشارکت سیاسی
غالب پژوهشگران با بینش ابزاری به پدیدة مشارکت سیاسی مینگرند و آن را رفتاری از سوی شهروندان میدانند که متوجه قلمرو سیاست است و به منظور اثر گذاشتن بر نحوة تصمیمگیری و انتخاب حاکمان صورت میپذیرد.
چنین رویکردی از مشارکت سیاسی بر این فرض استوار است که فرد عقلانی محض است و با محاسبة سود و زیان خود و به منظور تحقق برخی خواستهها و تأمین منافع خویش پای به عرصة سیاست میگذارد. غایت اصلی افراد از مشارکت سیاسی عبارت است از تأثیر بر انتخاب مجریان و بر نحوة تصمیم گیری آنان به منظور تأمین منافع و خواستههای فردی بیشتر.
بینش ابزاری از دهة 70 میلادی توجه بسیاری از پژوهشگران علم سیاست را به خود جلب کرد و بویژه در تحلیل رفتار سیاسی شهروندان مورد اقبال فراوان، خصوصاً در میان محققان آمریکایی قرار گرفت. و ربا و نی در سال 1979 با مطالعة رفتار رأی دهندگان آمریکایی به این نتیجه رسیدند که رأی دهندگان کمتر تحت تأثیر مسائل محیطی و جامعه شناختی یا روانیاند و با مطالعة موضوعات مطرح شده از طرف نامزدها و برنامههای احزاب سیاسی پای به عرصة سیاست میگذارند و حزبی را بر میگزینند که منافع آنان را بیشتر تأمین کند.
این دیدگاه، که بر بینش فردگرایانه استوار است، مشارکت سیاسی را برخاسته از ملاحظات عقلانی افراد و محاسبة سود و زیان شخصی آنان میداند. چنین رویکردی نسبت به پدیدههای سیاسی اساساً رویکردی اقتصاد محور است و مرجع اصلی اینگونه تحلیلها کتاب معروف آنتونی داونز است که در سال 1957 تحت عنوان تحلیلی اقتصادی از نظریة دموکراسی به رشتة تحریر درآمده است.
مشکل اصلی چنین رویکردی این است که شهروندان را اشخاصی صرفاً عقلانی فرض میکند و آنان را آگاه از کلیة مسائل و مشکلات و آشنا به راهکارهای لازم میداند، در صورتی که آمار و ارقام خلاف این را نشان میدهد. چرا که درصدی قابل توجه از مردم در جوامع غربی و به اصطلاح دموکراتیک، به مسائل سیاسی بیعلاقهاند و در کم هزینهترین شکل مشارکت، یعنی انتخابات، نیز حضوری چندان در خور و شایسته ندارند.
تحقیقات نشان میدهد که کار سیاسی اساساً عملی است حرفهای و در انحصار اقلیتی بسیار محدود از سیاست پیشگام است و به طور میانگین تنها 10 درصد از مردم را در جوامع غربی شامل میشود و اکثریت مردم نقشی در ادارهامور کشور و اثرگذاری بر تصمیمات مجریان ندارند.
اگر چه تلقی یاد شده از مشارکت سیاسی بعضی از ابعاد این پدیده را به خوبی توضیح می؛دهد، اما اصل مشارکت همچنان در هالهای از ابهام باقی میماند. به عنوان نمونه، از تعاریف مذکور میتوان به خوبی دریافت که مشارکت، برخلاف گرایشهای فکری و حالتهای وجدانی که ظهور بیرونی ندارند و قابل محاسبه نیستند، رفتاری است متوجه قلمرو سیاست، و از آنجا که رفتاری است سیاسی، قابل مشاهده و بررسی و اندازهگیری است.
از این تعاریف به خوبی میتوان دریافت که از مهمترین شروط تحقق چنین رفتاری لااقل وجود دو اعتقاد است. چرا که از یک سوی فرد باید به این اعتقاد رسیده باشد که نهادهایی برتر و ذی صلاح وجود دارند که قادرند با اتخاذ تصمیم به رتق و فتق امور بپردازند و از سوی دیگر نهادهای یاد شده، علاوه بر داشتن اقتدار لازم، خواسته های افراد را مصمح نظر قرار میدهند و بدان توجه می کنند. به تعبیری دیگر، فرد در صورتی پای در قلمرو سیاست می گذارد و میکوشد در اجرای سیاست مؤثر واقع شود که به این اعتقاد رسیده باشد که اقدام و حضورش در صحنةسیاسی میتواند منشأ تأثیراتی باشد. حال آنکه در نظامی سیاسی که فرد از هر گونه ایفای نقش در صحنة سیاسی ناامید باشد جایی و انگیزهای برای مشارکت سیاسی باقی نمیماند.
بینش ابزاری، علی رغم اینکه برخی از وجوه مشارکت را توضیح میدهد. از شفافیت کافی برخوردار نیست و پرسشهای فراوانی را بدون پاسخ میگذرد. از جمله اینکه: آیا هر گونه اقدام در صحنةسیاسی که به قصد تأثیر بر نحوة اجرای سیاست صورت پذیرد مشارکت سیاسی است؟ آیا تفاوتی میان جنگ مسلحانه و درگیریهای خشن با شرکت آرام و قانونمند در انتخابات وجود ندارد؟ آیا می توان اقدام شهروند ساده را در انتخابات با کار سیاسی گروههای حرفهای یکسان تعریف کرد؟ و این در حالی است که میان این دون نوع رفتار سیاسی به اعتقاد بسیاری تفاوتی ماهوی وجود دارد.
رویکرد دیگر یکه بسیار به واقع نزدیکتر است برگرفته از تلقی جامعهشناس معروف فرانسوی امیل دورکهیم درباره مشارکت سیاسی است. بر اساس این رویکرد، مشارکت سیاسی بنابر مقتضیات مکانی و زمانی خود تعریف میشود و با نظری مردم شناسانه و جامعه شناسانه به این پدیده نگریسته میشود. دورکهیم قلمرو سیاست را با عالم و قلمرو مذهبی قیاس می کند و میان این دو وجوه تشابهی را بر میشمرد که در خور ایضاح و تأنی است.
به رغم اینکه قدرت سیاسی در جوامع غربی قلمرو مستقل از مذهب یافته و به عنوان پدیدهای غیر مذهبی مطرح است، اما همچنان از بسیاری از وجوه قداستهای مذهبی برخوردار است. لذا دیوبر معتقد است که غیر مذهبیترین حکومتها، یعنی حکومت ژاکوبنها در فرانسه، خود مذهب نوینی آفریدهاند که عبارت است از «مذهب مدنی» که مبتنی بر آیین ستایش و پرستش ملت است. قدرت سیاسی در مذهب ژاکوبنها، به عنوان مظهر ارادة عموم، از قداست و حرمت ویژه برخوردار است و به صورت نهادی مقدس در جامعه جلوهگر میشود.
با چنین پیش فرضی دورکهیم به مقایسة دنیای سیاس با دنیای مذهب میپردازد و در قلمرو مذهبی، جهان را به دو بخش مقدسها و نامقدسها تقسیم می کند. این دو بخش از یکدیگر به کلی متمایزند و از ویژگیهای متفاوت برخوردارند. با وجود این، راه ارتباط میان این دو عرصه بسته نیست و قلمرو مقدس می کوشد با قلمرو دیگر ارتباط برقرار کند، چرا که تقدیس مقدس و ستایش آن تنها در سایة این ارتباط میسر خواهد بود. اما این ارتباط بسیار ظریف و دارای قواعد خاص خود است و با مراسم و تشریفات ویژه صورت می پذیرد و غیرمقدسها می توانند از این طریق به قلمرو مقدس نزدیک شوند و گاه ارتباط آنقدر عمیق و مستحکم میگردد که طی تشریفات و مراسم ویژه، خود نیز به قلمرو مقدسم میپیوندند و تقدس مییابند.
دنیای سیاست نیز چنین خصلتی دارد. آنان که به گروه حاکمان پیوستهاند و قدرت را در اختیار دارند قلمروی تشکیل میدهند که دور از دسترس دیگران است و از حرمت ویژه برخوردار است و آنان که در خارج این قلمرو هستند دنیای متمایز و دیگری را شکل می دهند که می تواند با قلمرو سیاست ارتباط نزدیک داشته باشد، اگر چه خود در خارج از آن به سر برند. این ارتباط نیز از طریق رسوم و تشریفات و قواعد خاص صورت می پذیرد که این قواعد را هنجارهای حاکم بر هر جامعه تعیین می کند.
به تعبیری دیگر، مشارکت سیاسی همان ارتباط میان دو عالم سیاسی و غیر سیاسی است که در جوامع مختلف بر اساس آیین خاص خود صورت می پذیرد. این ارتباط از طریق مراسم و تشریفات خاص برقرار میشود و در جوامع مختلف به گونههای متفاوت تجلی مییابد.
مهمترین فایدة رویکردی اینچنین نسبت به مشارکت سیاسی این است که این پدیده را در قالب زمان و مکان و متناسب با مقتضیات هر عصر و شرایط ویژة جوامع مختلف در نظر میگیرد و ملاک و محکی برای بررسی و تبیین اقسام مشارکت سیاسی به دست می دهد. بدین ترتیب، ارتباط میان مردم و دنیای سیاست از قواعد خاص پیروی میکند و قانونمند و حساب شده است، و این قانونمندی برگرفته از هنجارهای حاکم بر هر جامعه است. با چنین رهیافتی از مشارکت سیاسی میتوان به خوبی دریافت که گونهای از مشارکت که در یک جامعه پسندیده و مطلوب است میتواند در جامعة دیگر ناپسند و نامطلوب و در تعارض با هنجارهای آن باشد.
پس از بیان اجمالی رویکردهای مختلف در زمینة مشارکت سیاسی، اینکه به یکی از مهمترین جلوههای آن یعنی مشارکت انتخاباتی می پردازیم.
بررسی مبادله و چرخه های همکاری تجزیه و تحلیل تئوریکی و تجربی مشارکت در کار
چکیده
این مطالعه، ماهیت و عمل سیستمهای مشارکتی درکار، یعنی سیستمهای غیرقانونی مبادلة مشارکتی بین مدیریت وکار درسازمانها را توصیف میکند. ابتدا، مدل تشریحی کلی مشارکت را ارائه داده و سپس، آنرا در دادهها و اطلاعاتی از نمونة 52 سازمان UK، با استفاده از واکنشهای هماهنگ مدیریت و کارمندان، آزمایش میکنیم. این مدل، فرض را بر این قرار میدهد که تراست، مبادله و مشارکت، مکانیسمهای اصلی عملی مؤثر سازمانهای مشارکتی می باشند. نتایج تجزیه وتحلیل، عناصر واجزای اصلی مدل را شدیداً ساپورت میکنند. این امر، متمل بر ایده ای می باشد که از مفهوم چرخه تراست، مبادله و همکاری حاصل شده مبنی بر اینکه مدیریت و نیروی کار، با رفتارهای مشارکتی مؤثر و مفید متقابل در سازمانها میتوانند به توسعه و رشد سیستمهای مشارکتی با عملکرد و تراست بالا کمک کنند.
مقدمه
سیستم های مشارکتی مدیریت – نیروی کار، ودر سالهای اخیر، توجه متخصصین و کارشناسان را به خود معطوف کردهاند. بنابراین، درحال حاضر، هنوز توافق اندکی در مورد ماهیت و مفهوم مشارکت در کار وجود دارد. شاید، ارائه الفاظ مربوط به مفهوم مشارکت و شکلهای مختلفی که این تنظیمات میتوانند وارد عمل کنند، غافلگیر کننده نیست. در نتیجه، هنوز مباحث قابل ملاحظهای در آثار ادبی در مورد ویژگیهای مشارکت وجود دارد، و نویسندگان مختلف، تفاسیر و تعاریف مختلفی از این پدیده ارائه میدهند. تقابل، تراست (اعتماد) مشارکت ویژگیهای اصلی همکاری و مشارکت مؤثر در سازمانها به شمار میروند.اما تا این تاریخ، عمل چنین پروسههایی به شکل سیستماتیک، بررسی نشده است.
این مطالعه، به سه شیوه عمل میکند. اول با توسعه درک تئوریکی واضح تری از مشارکتهای مدیریت- نیروی کار در کار به عنوان سیستمهای غیرقانونی اداره مشارکتی مبتنی بر تراست، مبادله و همکاری، دوم ، با ارائه عوامل اصلی که احتمالاً توسعة موثر چنین سیستمهایی را در سازمانها، تسهیل میسازند، و سوم، با بررسی اثر این سیستم ها بر عملکرد سازمانی و رفاه کارمند، ما ، بدین منظور، ابتدا به بررسی مفهوم مشارکت، با مفاهیم تراست، مبادله وهمکاری میپردازیم، سپس، مقدمات سازمانی و نتایج سیستمهای مشارکتی را تجزیه و تحلیل می کنیم. سپس مدل تشریحی مشارکت را که تراست، مبادله وهمکاری را مکانیسم های اصلی سیستم های مشارکت و عوامل اصلی واسطه بین انواع مختلف سیستم استخدام وعملکرد سازمانی و رفاه کارمند تلقی می کند، ارائه میدهیم. در قسمت دوم مقاله، این مدل را با استفاده از دادههای مقطع عرضی نمونهای از 52 سازمان UK، آزمایش میکنیم. نتایج تجزیه و تحلیل، در بخش آخر مقاله، همراه با مفاهیم کلی مطالعه،ارائه میشوند.
- فرضیات تحقیقی وچهارچوب تئوریکی
اکنون، مدل تشریحی همکاری و مشارکت در کار را ارائه می دهیم. این مدل، بر نمونه های قبلی و پیامدهای سیستم های مشارکتی که دارای مفاهیمی و سیستمهای اختیاری مبادله مشارکتی بین مدیریت و نیروی کار در سازمانها می باشند، تمرکز داریم. عناصر اصلی این مدل، در شکل 1 نشان داده میِشوند.
کانون این مدل، با عمل واقعی سیستم های مشارکتی مربوط به مفاهیم ترا ست و مبادله، در ارتباط میباشد. بخش فوقانی این مدل، به ریشه های همکاری و مشارکت از نقطه نظر نیروی کار ده توجه دارد، و درحالیکه نیمه دیگر آن ، این مسائل را از دیدگاه مدیریت ، تجزیه و تحلیل میکند. کار خود را با توجه به پروسه مشارکت از دیدگاه نیروی کار، به شرح ذیل ، آغاز می کنیم. همانطور که خواهیم دید، این ، رفتار مشارکتی و مدیریت و نیروی کار است که می توانیم فرض کنیم، تأثیر مستقیمی بر عملکرد سازمانی در سیستمهای مشارکتی دارد.
به طور معمول شارحان دموکراسی فرض را بر این میگذارند که مشارکت جمعنی در سیاست و میزان منزلت انسانی یک رابطه مستقیم و علی وجود دارد. به عبارت دیگر، طراحی خط کشیهای عمومی برای بالا بردن میزان منزلت انسانی در جامعه،عمدتا از طریق شرکت در انتخابات و برخورد با وسایل ارتباط جمعی، محصولی همچون افزایش مشارکت جمعی در فرآیند سیاسی دارد.
در این فصل این اندیشه را به گونهای که در سیاست جهان سوم به کار میرود، بررسی میکنیم و در این مسیر به ویژه علاقمندیم ارتباط میان مشارکت جمعی در سیاست و خطمشیهای عمومی در کشورهای جهان سوم را آشکار سازیم. اگر در بسیاری از کشورهای در خانلش توسعه افزانیش مشارشکت سیاسی موحب ارتقاء منزلت انساننی نشده باشد، مطمئنا اعتبار مبانی نظریی دموکراسی در برخی از محیطهای جهان سومی مورد تردبد قرار میگیرد. به علاوه اگر دریابیم که چنین حالتی وجود دارد، باید بپرسیم که چرا ظاهرا رابطه میان مشارکت جمعی و منزلت انسانی دست کم در مورد شکل حکومت کشورهای جهان سوم شهروندانی که از نظر سیاسی حرفهای نیستند چگونه ارتباط خود را با حکومت برقرار میکنند و این ارتباط به چه نحو بر خطمشیهای عمومی تاثیر میگذارد.
ابعاد مشارکت سیاسی:
اصطلاح «مشارکت سیاسی» برای افراد متقاوت با توجه به فرهنگ سیاسی خاصی که دارند معنای بسیار متفاوتی دارد. در این نوشتار مات همان معمایی را که دانشمندان علم سیاست ساموئل. پ. هانتینگتون و حو آنام. نلسون ارائه دادهاند به کار میبریم: مشارکت سیاسی یعنی «فعالیت شهروندان عادی به منظور تاثیرگذاری بر تصمیمگیری حکومت» مشارکت سیاسی خصوصا با فعنالیت یا رفتار قابل مشاهده و آشکار ارتباط دارد. در فصل سوم حالات درونی زودگذرتر بازیگران سیاسی یا بازیگران سیاسی یا نگرشهای سنتی و نوگرائی را بررسی کردیم.در فصل حاضر با بررسی اعمالی که شهروندان برای تاثیرگذاری بر تصمیمات حکومت انجام میدهند، به عملکرد واقعی نظامهای سیاسی نزدیکتر میشویم. در اینجا رفتار شهروندان عادی یعنی افرادی که سیاست حرفه آنها نیست و تنها به عنوان نوعی مشغولیت یا به صورت ادواری به رفتار سیاسی میپردازند، مورد توجه ما است. ما تنها فعالیتهائی را بررسی میکنیم که به منظور تاثیرگذاری یا تغییر برهی اعمال و تصمیمهای احتمالی سازمانهای دولتی انجام میشود. بسیاری از رویدادها آثار سیاسی دارند حتی اگر این آثار ناخواسته باشند. دامنه این رویدادها ممکن است از یک بلای طبیعی مانند زلزله تا عملی مانند اعتصاب یا تحریم باشد که به منظور تاثیر بر سایر جنبههای جامعه انسانی انجام میگیرد و ناخواسته به حوزه سیاسیت کشانده میشود. ولی ما بررسی خود را محدود به آن دسته فعالیتهایی میکنیم که آشکارا به وسیله بازیگر برای تاثیرگذاری بر خطمشی دولتی انجام میشوند. این تعریف شامل همه شکلهای فعالیت از جمله رفتار پرخاشگرانه و غیر پرخاشگرانه و اعمال قانونی و غیرقانونی میشود که هدف آنها تغییر خطمشی عمومی باشد.
بسیاری از ناظران سیاست سنتی معتقدند که نباید مشارکت سازماندهی شده را مشارکت دانست زیرا این مشارکت در واقع ملهم از اعتقاد یک شهروند به موثر بودن خودش نیست اما به عقیده ما بدون پرداختن به این نوع از مشارکت، درک کاملی از سیاست در جهان سوم حاصل نمی شود. مشارکت سازماندهی شده ممکن است به مشارکت مستقل مبدل شود و یا به این نوع عمل منتهی گردد زیرا یا مشارکت کنندگان می آموزند که این گونه عمل را در خزانه رفتار سیاسی خود جای دهند و یا آنچه که از دیدگاه بازیگران به صورت مشارکت سازماندهی شده آغاز می شود سرانجام از سوی سیاستگذارانی که پیام های مشارکت کنندگان را دریافت می دارند به عنوان مشارکت مستقل تلقی می شود. بسیاری از دولت های جهان سوم از طریق احزاب بسیج کنندة توده ها یا پیوندهای سازمانی دیگر به شکل فعالی شهروندان خود را بسیج می کنند. کوشش های رسمی برای بسیج توده ها از این تمایل دولت ناشی می شود که به مخالفان بالقوه خود نشان دهند که یا به طور کلی و یا برای سیاست یا تصمیم خاصی از حمایت عمومی برخوردار است. نمی توان اینگونه رفتار و یا تأثیر ضمنی آنها را نادیده گرفت زیرا این جنبه از سیاست در جامعه های سنتی جهان سوم بسیار حائز اهمیت است.
بررسی پیرامون مشارکت شساشی در حهان سوم را با مگاهی به رفتار انتخاباتی آغاز میکنیم. بیشتر حکومتهای جهان سوم، حداقل در شعار، خود را پایبند اصل حاکمیت مردم میدانند که از طریق حق رای عمومی، رای دادن حمعی، انتخابات منظم، رقابت آزاد، و شمارش صادقانه آراء، نمود پیدا میکند. در بسیاری از کشورهای حهان سوم رای دادن حمعنی نه تنها تشویق بلکه به صورت احباری درآمده است ولی میزان رای دهی کاملا متفاوت است. هر چند میزان آراء انتخابات در کشوزهای جهان دوم کانلا بالا است و در دموکراسیهای غدبی تا حدودی از این حد پائینتر است، ولی میزان آراء در جهان سوم دارای نوسانهای زیادی است. به هر حال به عنوان یک قاعده کلی، در حهان سوم حدود یک سوم با نیمی از تمامی شهروندام برای رای دادن ثبت نام میکنند و حدود 75 تا 90 درصد آنها عملا رای میدهند ولی در تعدادی از کشورها (از جمله تانزانیا و مصر) که رئیس حمهوری با رای غیر مستقیم یا مراجعه به آراء عنونی انتخاب میشود، در واقع تعداد رای دهندگان گمراه کننده است.
در بسیاری از کشورهای جهان سوم انتخابات به لحاظ رویه عمل نیروهای سیاسی مسلط در سرکوب احزاب مخالف، مجبور ساختن روستائیان بی سواد و کارگران شهری به رای دادن به نامزدهای مورد تایید استفاده از گروههای فشار و مهاجم برای آزار اجتماعات سیاسی و به هم ریخن ستادهای مبارزه انتخاباتی، و شمارش غیرواقعی برگه های رای و یا صرفا گم کردن تمامی صندوق های آرا در حوزه های مختلف، زبانزد خاص و عام است. ادامه فهرست نقض اصول صحیح انتخاباتی طولانی است. در بسیاری از کشورهای جهان سوم انتخابات ملی فاصله زیادی با اعطای حق انتخاب آزاد به رای دهنده برای انتخاب از میان دو یا چند نامزد انتخاباتی که فرصت آزاد مبارزه انتخاباتی بدون هیچگونه مانعی را در اختیار داشته اند و نظارت بر شمارش آرا و نیز تصدی قدرت توسط نامزد پیروز دارد. در واقع در بیش از یک مورد پس از اینکه آرا به دست آمده حاکی از پیروزی یک نامزد غیرقابل قبول بود انتخابات (مانند پرو در سال 1962) با مداخله ارتش باطل شد و یا (مانند آرژانتین در چند نوبت طی دهه 1970) گروه ها و احزاب سیاسی مشخص، غیرقانونی اعلام گردیدند.
سیاست حامی- پیرو: ناتوانی در ایجاد نهادها:
نهادها برای جلب مشارکت سیاسی فزاینده در جوامعی که به سرعت در حال نوسازی شدن هستند از عوامل کلیدی محسوب می شوند. سوابق نشان می دهد که تعداد نسبتاً کمی از نهادهای در حال نوسازی یا نهادهای جدید وجود دارند که ارتباط میان دهقانان سنتی و کارگران شهری کم درآمد از یک طرف و نخبگان شهری ملی گرای جدید را از طرف دیگر برقرار می کنند. از جمله این نهادها می توان از حزب سیاسی بسیج کننده توده ها در مکزیک و ونزوئلا، موسسات روستایی در ترکیه، تعاونی های کشاورزی در پاکستان، اتحادیه های قومی و قبیله ای در نیجریه و غنا یاد کرد. کم بودن نمونه هایی از این قبیل حاکی از آن است که چگونه نوسازی در مفهوم نهادی آن به شکل ضعیفی به داخل کشورهای جهان سوم نفوذ میکند.
چرا بسیاری از رهبران سیاسی کشورهای جهان سوم نمی توانند از طریق ایجاد نهادها با مردم سنتی کشور خود ارتباط برقرار کنند. به دلایلی در کشورهای در حال توسعه افراد نخبة مدرن و دارای تحصیلات بالا از درک روش هایی که مردم سنتی و پائین تر جامعه هزینه و منافع زندگی روزانه خود را به وسیلة آنها محاسبه می کنند، عاجز هستند. تعلیم و تربیت غربی که نخبگان جدید این کشورها آموخته اند آنان را نسبت به عقلانیت ضروری روش زندگی سنتی کور کرده است. حتی نخبگان شهری در کشورهای جهان سوم غالباً نمی توانند به زبان روستائیان صحبت کنند. در هر حال حتی برقراری ساده ترین نوع ارتباط (اگر غیر ممکن نباشد) دشوار است. نخبگان جدید در شهرها، دیوانسالاران، برنامه ریزان، مامورین ترویج کشاورزی، نمی توانند با ارباب رجوع موردنظر خود همفکری و یا حتی ارتباط برقرار کنند.
آلکسیس دوتوکویل تحلیل گر اجتماعی فرانسوی قرن نوزدهم توجه ما را به «هنر با یکدیگر متفق شدن» یعنی توانایی افراد برای پیوستگی به یکدیگر جهت انجام کارهای مشترک، جلب کرد. در فرهنگ های سنتی غالباً به افراد زیادی برمی خوریم که تمایلی به ملحق شدن به دیگران ندارند بخصوص اگر دیگران از گروه قومی یا نژادی آنها نباشند. به علاوه در مواردی که فرد در حد بخور و نمیر زندگی میکند دلیلی وجود ندارد که به دیگری به ویژه در چارچوب یک نهاد رسمی مانند یک حزب سیاسی اعتماد کند. در نهادهای جدید، اعتماد از ممیزات رسمی و غیرشخصی مانند قوانین، حقوق تعهدات و مقررات قانون اساسی نشأت می گیرد. در نهادهای سنتی منشأ اعتماد آشنائی شخصی است و از این رو تعداد افرادی که در هر سازمان سیاسی مبتنی بر اجماع واجد شرایط اعتماد متقابل باشند، به شدت محدود می گردد.
بررسی مدیریت مشارکت جو
نیمه قرن بیستم زمان پدید آمدن مدیریت مشارکت جو و گسترش آن در سازمانها عمومی و خصوصی است. مدیریت مشارکت جو بار سنگین اداره کردن را با بسیج کردن اندیشه ها و توانمندی کارکنان از دوش یک تن با یک گروه به روش جامعه ای بزرگتر منتقل می کنند. گسترده کردن دامنه مشارکت باعث استفاده از اندیشه دیگران و مردم هر چقدر در کار پدید آوردن مشارکت کنند در راه نگهداری آن تلاش خواهند کرد.
مدیریت مشارکتجو:
اگر مشارکت را یک فراگرد به شمار آوریم آنگاه مدیریت مشارکت جو را میتوان نوعی از مدیریت به حساب آوریم که میکوشد تا اداره امور سازمان را بر اساس اصل مشارکت کارکنان هدایت نماید. که در این تعریف مشارکت از معنای اضطرار از اختیار یک یا چند تن از مدیران خارج شده و به معنای تازهای که به معنای سهیم شدن یا سهیم کردن دیگر افراد که در فراگرد اداره کردن شرکت دارند تدوین میگردد و از این دیدگاه میتوان مدیریت را به معنی پدید آوردن ارزش افزوده همه عاملها موجود در اختیار شناخت. دراین معنا دید مشارکتجو در مقامهایی از این دست عمل میکند: 1- رایزن خردمند کارکنان میگردد. 2- مشوق دلسوز همکاران میشود. 3- پرورش قهرمانان را بر عهده میگیرد.
موانع مشارکت:
موانع اندیشه و رفتار را باید موانع فرهنگی و موانع فضا و محیطکاری را باید موانع سازمانی مربوط دانست.
موانع فرهنگی:
منظور از موانع فرهنگی باورها و هنجارها و سنتهایی است که باعث تفاوت بنیادی میان آدمیان میشود و آنها را به رغم آدم بودنشان به دسته های متفاوت بد و خوب قوی یا ضعیف دستهبندی میکند. نظام خودکامه «ارباب رعیتی» را باید در شمار سدهای استوار فرهنگی در راه استقرار مشارکت به شمار آورد. که زمینه ساز بسیاری از باورها و آیینهای فرهنگی است که راه رشد و شکوفایی را بر گروه عظیمی از مردم جامعه میبندد و هم اختیارات و قدرت در در دست اندکی از افراد جامعه میگذارد. از بین نظام «ارباب رعیتی» بصورت قانونی آسان است ولی از بین بردن فرهنگ ارباب رعیتی کاری دشوار است.
فرهنگ «مرد مداری» را میتوان یکی از دیگر دشواریهای سهمگین در راه مشارکت به شمار آورد که بر اساس این بارو بین زنان و مردان تفاوت وجود دارد بر پایه این باور زنان نمیتوانند همانند مردان در زمینههای گوناگون فعالیت داشته باشند.
تاکید بر کیفیت: چندین سال است که گروهی از شرکتها دارای اتحادیه کارگری و شرکتهای بدون اتحادیه گروههای از کارگران و مدیرانشان را برای بررسی و دشواری های کارکنان و برطرف کردن آن سازمان داده اند که این گروه ها را می توان شورای کار یا گروههای مشارکت نامید این گروهها در زمینه بهتر کردن بهره وری و ارتباطات سودمندی گسترده ای دارند.
شورای مدیریت میانی: شورای مدیریت میانی سازوکارهای گروهی برای بهتر کردن مشارکت مدیرانی است که پایین تر از مدیران ارشد قرار دارند که سودمندی آن این است که یک راه برجتر برای پرورش مهارت مدیری در میان مدیران میانی و آماده کردن آن برای مقام های مدیریت ارشد است که نتیجه آن همان افزایش مشارکت می باشد.
گروههای خودگردان: برخی از شرکتها به مرحله هایی فراتر از شکل های مشارکت مشورتی پرداخته اند و اجازه داده اند تا شماری از تصمیم های عمده از سوی گروههای کارکنان گرفته شوند گروههای خودگردان گروههای کاری طبیعی هستند که به آنها استقلال کامل داده شده است که یکی از ویژگیهای عمده این گروهها نقش کم رنگ مدیر است.
طرحهای مالکیت کارکنان: کارکنان اغلب ترغیب می شوند تا «فرآورده ای را که خود می سازند خریداری کنند» که امروزه این شعار در برخی از سازمانها جای خود را به شعار «خرید از شرکتی که در آن کار می کنند» داده است که مالکیت کارکنان در یک شرکت زمانی پیش می آید که کارکنان بتوانند با سرمایه ای که فراهم می آورند با خرید سهام شرکت نظارت بر آن را به دست بگیرند و این انگیزه زمانی به وجود می آید که کارخانهها با سود اندک در خطر بسته شدن قرار می گیرند و امید کارگران به پیدا کردن شغلی دیگر پایین باشد.
فهرست مطالب عنوان صفحه فصل اول ndash; طرح تحقیق مقدمه 2 بیان مسأله 3 ضرورت و اهمیت پژوهش 5 اهداف پژوهش 7 هدف کلی پژوهش 7 اهداف ویژه پژوهش 7 فرضیه های پژوهش 8 فرضیه اصلی پژوهش 8 فرضیه های فرعی پژوهش 8 پیش فرض های پژوهش 9 محدودیت های پژوهش 9 تعاریف نظری 11 تعاریف عملیاتی 13 فصل دوم ndash; ...
فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحه:34 چکیده اگر بخواهیم مهم ترین ویژگی شهروند یعنی آنچه به خاطر آن واجد این مقام شده است و حتی می تواند این مقام را برای او حفظ کند، بشناسیم؛همان احساس مسئولیت شهروندی است. هر چه یک شهروند به همراه سایر شهروندان در یک جامعه بیشتر ...
عنوان تحقیق: بررسی رابطه بین مشارکت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی فرمت فایل: word تعداد صفحات: 64 شرح مختصر: هدف این پژوهش شناسایی رابطه بین مشارکت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد خرم اباد می باشد. روش تحقیق در این پژوهش کمی و پیمایشی بوده ...