پاورپوینت مطالعات تحلیلی و آزمایشگاهی استفاده ازبرشگیرفولادی جاری شونده جهت بهبودرفتارلرزه ای پل ها شامل 35 اسلاید و در ارتباط با درس مهندسی پل و دروس کارشناسی ارشد (در ارتباط با پل و سازه های فولادی) و همچنین قابل استفاده در سمینار و پایان نامه های کارشناسی ارشد نیز (ویژه رشته های مهندسی عمران و ساختمان) می باشد. در ادامه بخشی از متن این پاورپوینت و فهرست آن را برای شما قرار داده ایم و در انتها نیز تصویری از پیش نمایش اسلایدهای این پاورپوینت را برای شما قرار داده ایم تا بتوانید جزییات آن را مشاهده نمایید و در صورت تمایل به داشتن این پاورپوینت ، اقدام به خرید آن نمایید.
.
مقدمه :
در پلهای تیرو دال با تکیه گاههای نِئوپرن، بلوکها یا کلیدهای برشی معمولا به منظور نگهداری تابلیه بر روی پایه و کوله در برابر بارهای جانبی زلزله طراحی می شوند.
این عناصر نسبتا صلب می باشند و در هنگام زلزله نیروی اینرسی تابلیه را تقریبا بطور کامل به پایه و کوله منتقل می کنند.
جرم تابلیه پلها نسبتا زیاد می باشد و
لذا نیروی اینرسی ناشی از آن میتواند به عناصر زیر سازه (پایه، کوله و فونداسیون) آسیب جدی برساند
همچنین در ای پاورپوینت مطالعات تحلیلی و آزمایشگاهی استفاده از برشگیر فولادی جاری شونده جهت بهبود رفتار لرزه ای پلها به صورت جامع تری مطرح میگردد.
مطالعات تحلیلی و آزمایشگاهی استفاده ازبرشگیرفولادی جاری شونده جهت بهبودرفتارلرزه ای پل ها
چکیده:
مقدمه:
وضعیت موجود:
طرح پشنهادی:
مطالعات آزمایشگاهی
مطالعات تحلیلی یک پل دو دهانه بتنی
جمع بندی و نتیجه گیری
.
عنوان:مطالعات تحلیلی و آزمایشگاهی استفاده ازبرشگیرفولادی جاری شونده جهت بهبودرفتارلرزه ای پل ها
فرمت: پاورپوینت
تعداد صفحات: ۳5 اسلاید
ارائه شده در: فروشگاه های سازه برتر
تصویر پیش نمایش اسلایدهای این پاورپوینت:
مطالعات باستان شناسی
جمع آوری مدارک باستانشناختی از مناطق پهندشتی در ارتباط با بافت های استقراری و معیشتی بدلیل ضرایب متغیر مدفون شدگی و همچنین ضرایب متغیر حفظ شدگی آثار در سطح و زیر سطح زمین و تأثیر تبعیض انسانی (bias) در شناخت و جمع آوری مدارک همیشه اشکالاتی را به همراه داشته است. هر چند که اخیراً پیشرفت تهیه
نقشه های سه بعدی از مدارک مدفون شده تا حدودی این اشکالات را رفع نموده است با این وجود این باستانشناسان که در روی پهندشت ها کار می کنند با موانع دیگری نیز برخورد دارند که عبارتند از حجم رسوب گذاری ها در مناطق مختلف، انتخاب تکنیک نمونه برداری صحیح، و انتخاب تکنیک صحیح کاوش در جاهاییکه آثار در اعماق بیشتری قرار دارند: (Johnson and Logan 1990). امروزه برای باستانشناسان و انسانشناسان شکی وجود ندارد که جستجوی انسان برای غذا و استراتژیهای استقراری آنها در زمین مربوط به بخشی از عملکرد اکولوژیکی یک پهندشت می باشد که در گسترش انرژی و مواد غذایی در بعد زمان و مکان در همه پهندشت قابل درک است (Butzer 1982). بنابراین شناخت ساختار زمین شناختی و بسترهای محیطی یک پهندشت ما را در درک بهتر انتخاب استراتژیهای گوناگون توسط انسانهای گذشته در اکوسیستم های متغیر یاری می کند. به عنوان مثال زندگی گروههای کوچ رو و
جمع آوری کننده غذا و شکارگران بیشتر از کشاورزان در معرض تغییرات کوتاه مدت محیطی بوده است. در عین حال این که گروههای غیرمتحرک نیز باید خود را با پهندشت غیرهمگن همساز می کردند. بنابر تعریف پهندشت ها پدیده های چند بعدی هستند و پهندشت اکولوژی با ساختار، عملکرد و با تجمعهای فضایی اکوسیستم مربوط می شود. منظور از ساختار در اینجا توزیع فضایی انرژی، مواد و انواع است که به اندازه، شکل، تعداد، نوع و ساختمان کلی اکوسیستم ها بستگی دارد. عملکرد، رابطه متقابل
داده های فضایی فوق و تغییر نیز به دگرگونی ساختار و عملکرد داده های فوق در طول زمان برمی گردد (Turner 1989: 173).
پهندشت اکولوژی در مدل سازی ناهمگن محیطی بسیار موفق بوده است و تئوریهای آندر تفسیر رفتارهای حیوانات بزرگ علفخوار هنوز از ثبات کاملی برخوردار است بطوریکه تئوریهای سنتی در تفسیر آن دچار اشکال هستند (Johnson et al. 1992). حیوانات علفخوار با منابع موجود روی پهندشت در ابعاد مختلف فضایی و زمانی ارتباط دارند (Senft et al. 1987:789) در حالیکه در تئوریهای نظیر تئوری (Optimal (foraging شکار و شکارگر رابط متقابل داشته و تأثیرات محیط نادیده گرفته شده است (Stephens and Krebs 1986). متأسفانه بیشترین مدلهای باستانشناسی شکارگران ـ گردآورندگان غذا از تئوریهای سنتی Optimal foraging اقتباس شده که در آن یک پهندشت باستانشناختی بصورت بیش از حد ساده ای که انسانهای گردآورنده غذا با آن سر و کار دارند تصور شده است. در حالیکه پهندشت اکولوژی ابزاری ادراکی منطقی بدست می دهد که حداقل نتیجه آن توصیف ساختار پهندشت ها است که در درک استراتژیهای بکار گرفته توسط انسانهای پیش از تاریخ بسیار مؤثر است: (Staffed and Hajic 1992).
بعنوان مثال (Stafford 1994) در یک مطالعه رابطه بین ساختار پهندشت و استراتژیهای اتسقراری یک جامعه شکارچی گردآورنده را در جنوب غربی ایندیانا با تحلیل محل تولید ابزارهای دو رویه سنگی و مجاورت آن ها را با شبکة بهم پیچیده آبرسانی نظیر چشمه های متعدد طبیعی نشان داده است. در این مطالعه چشمه های متوالی به عنوان کریدوری جهت دسترسی به منابع جدا از هم تلقی شدند. بافت سیستم شبکه ای آب در مقایسه با سیستم گیاهان از جنبه های ثبات دار این پهندشت محسوب شده و بعنوان نشانگر نسبی ساکنان این منطقه بکار گرفته شدند. تغییرات حادث شده در ساختار مکانهای ابزارسازی در کنار چشمه ها، نشان داد که همه آنها از زمان معینی (اوایل و اواسط هولوسن) شروع به استقرار شده اند. مطالعه نمونه های فیزیوگرافیک بسترها نظیر سرزمینهای مرتفع قابل شستشو این امکان را بدست داد که این بسترها از نقطه نظر بهره وری از زمین در مقیاس جغرافیایی مورد سنجش واقع شوند. نتیجه سنجش ها نشان داد که جابجایی شکارگر گردآوری کنندگان غذا در این پهندشت با تغییرات حاصل شده در فرم زمین رابطه دارد.
در آنالیز یک پهندشت اجزای پهندشت cells) یا (ecotopes واحدهای اساسی آنالیز محسوب می شوند و حداقل بخشهای همگن یک سرزمین را نشان می دهند (Zonneveld 1990: 14). این واحدها بصورت عمودی براساس صفات زمین مانند صخره، خاک، فرم زمین، گیاهان، آب و هوا، حیوانات و غیره که در ابعاد گوناگون در زمین پراکنده شده اند تعیین می گردند. به عبارت دیگر اجزاء یک پهندشت
اکوسیستم های جدا از همدیگر هستند که در عمل هر کدام از آنها قطعه ای از زمین را، جاییکه حداقل یکی از صفات زمین در آن بصورت همگن وجود دارد نشان می دهند بعنوان یک واحد آنالیز، هر کدام از آنها مبنای تعیین ساختار پهندشت محسوب
می شوند. اجزاء یک پهندشت همچنین در ارتباط با اندازه و عادت تحرک یک تشکیلات معین می گردند (Stafford and Hajic 1992: 13).
بعنوان مثال در استراتژی استقرار مردمان شکارگر گذشته، اجزای یک پهندشت می تواند براساس آن صفاتی از زمین که بصورت مثبت یا منفی در استراتژی تحرک یا در تاکتیک موقعیت یابی در یک محدوده معینی تأثیر گذاشته اند تعیین و تعریف شود. اجزاء یک پهندشت می توانند همچنین براساس مورد استفاده قرار گرفتن بعنوان منابع غذایی، یا بعنوان یک عامل توپوگرافیک که سیستم های آبیاری را تحت تأثیر قرار می دهد و یا براساس پتانسیل آنها در کاربردهای ویژه تعریف گردند (Warren 1990: 204, (Kvamme 1989: 151-513.
مطالعات مقدماتی و اصول عمومی طراحی فضاهای زیرزمینی
نگاهی اجمالی به سیر تحول تونلسازی
اگر حفر قنوات بخشی از عرضه تونلسازی محسوب شود آنگاه قدمت این فن به 2800 سال قبل از میلاد بر میگردد. زیرا باستانشناسان معتقدند که حفر قنوات در مصرو ایران از آن زمانها معمول بوده است. تذکر این نکته در اینجا در خور توجه است که در سال 1962 طول کل قنوات در ایران را 000/160 کیلومتر تخمین زدهاند. اگر از این مورد که ذکر شد صرفنظر شود اولین تونل زیرآبی در 2170 سال قبل از میلاد در زمان بابلیها در زیر رودخانه فرات و بطول یک کیلومتر ساخته شد که هر چند بصورت حفاری تونل اجرا نشده است ولی همین، کار حداقل تجربه و تبجر معماران آن عصر را نشان میدهد. از این نوع کار دیگر اجرا نشده است تا 4000 سال بعد که در 1825 تونل تیمز زیر رودخانه تیمز ندن ساخته شد. تونلزنی درون سنگها به علت شکل حفاری و عدم امکانات و عدم نیاز ـ به جز موارد بسیار محدود ـ فقط در دو قرن اخیر توسعه یافته اس. هر چند اختراع باروت به قرنها قبل بر میگردد و بعضی آنرا حتی به قرن دوم میلادی نسبت میدهند ولی کاربرد آن در شکستن سنگها احتمالاً در قرن 16 بوده است و اختراع دینامیت در قرن 19 موجب تحولات تدریجی ولی اساسی در سهولت ایجاد تونل در سنگها شد گرچه ایجاد تونل در سنگها به علت سختی سنگ نیاز به مواد منفجره و یا وسایل بسیار سخت و برنده دارد ولی در سنگهای خیلی نرم و در رسوبات سخت نشده، مشکل تونلزنی به لحاظ نگهداری تونل است. بطوری که تا قبل از اختراع شیلد توسط در سال 1812، ایجاد تونلهای بزرگ مقطع در رسوبات سست فوقالعاده مشکل مینمود. اولین کاربرد شیلد در 1825 در حفر تونل زیر رودخانه تیمز بود. هر چند حفر این تونل 5/1 کیلومتری حدود 18 سال طول کشید روش شیلد بعداً توسط تکمیل گردید و بعلاوه نامبرده کاربرد هوای فشرده را نیز در شیلد عملی ساخت (1886) با گسترش شهرها، اختراع ترنها، افزایش جمعیت، پیشرفت صنایع و نیاز مبرم به معادن گسترش شبکههای زیرزمینی، هم به منظور عبور و مرور و هم بمنظور انتقال آب و فاضلاب و نیز در پیشروی معادن و غیره ضرورت یافت و با سرعت روز افزون از اواخر قرن 19 تاکنون پیشرفتهای چشمگیری حاصل گردیده است. بگونهای که در سالهای اخیر استفاده از ماشینهای حفر تمام مقطع تونل رشد سریعی داشته است. ایده استفاده از این ماشینها از زمانهای دور است. اولین ثبت شده در امریکا توسط جان ویلسون در سال 1856 برای تونل هوساک در ماساچوست بوده است ولی تنها توانسته 3 متر از تونل 7600 متری را حفر نماید در دهههای اخیر توسعه بسیار زیادی پیدا کرده بطوری که در بسیاری از موارد بعنوان اولین گزینه برای حفر تونل میباشد.
فصل اول
مطالعات مقدماتی و اصول عمومی طراحی فضاهای زیرزمینی
فصل دوم
طـراحی چنـدفضـای زیـرزمینی مجـاور هم
فصل سوم
روش طراحی سازههای زیرزمینی
فصل چهارم
تفاوتها و ویژگیهای تونلهای معدنی و راه
فصل پنج
روشهای نـگهـداری تـونلهای معـدنی و راه
فصل ششم
حـفـاری تـونـلهـای مـعـدنـی و راه
پاورپوینت طرح 5 - مطالعات تطبیقی
فهرست :
مجتمع مسکونی ششصد دستگاه
مجتمع مسکونی آرمس
مجتمع مسکونی نسترن
مجتمع مسکونی طاش الهیه
مجتمع مسکونی طاش حجاب
مجتمع مسکونی ششصد دستگاه
معرفی:
حوزه شهر
نظام کاربری
نظام توده و فضا :
بررسی تاب بافت :
1 . جهت گیری عمومی بافت نسبت به حرم
پاورپوینت مطالعات اقامتی هتل (بررسی طراحی های هتل )
اهداف در طراحی طبقات اتاقهای خواب
1- نورگیری
2- جهت باد
3- دیدن احتمالی اتاقهای مهمان
4- محل استقرار ساختمان به نحوی که از خیابان دیده شود.
5- جلوه نسبی ظاهر بنا و هزینهی ساختمانی انواع ترکیبهای مختلف برای اتاقهای خواب
ملاحظات در طراحی طبقات
1- طرح باید طوری سازماندهی شود که اتاقهای مهمان حداقل 70 درصد از زیربنای ناخالص طبقات را اشغال کند.
2- آسانسورها و پلکانها به جای دیوار خارجی در فضای داخلی قرار بگیرد.
3- نقشهی راهرو با هدف راحتی حرکت مهمانان طراحی شود.
4- سرسرای آسانسور در بخش میانی سازه قرار بگیرد.
5- ماشینهای عرضهی یخ و نوشیدنیهای خنک نزدیک آسانسورهای عمومی قرار بگیرد.
6- آسانسور خدماتی، انبار ملافهها و شوتهای زباله در قسمت مرکزی قرار بگیرد.
7- پهنای راهرو حداقل 5/1 متر باشد البته 6/1 متر مناسبتر است.
8- فاصله اتاق مهمان تا پلههای فرار حداکثر 45 متر یا بر اساس مقررات محلی باشد.
9- اتاقهای مهمانان معلول در طبقات پایینی و نزدیک آسانسور قرار بگیرد.
پلان هتلها از نظر شکل شامل
1- پلان راهروهای طویلی که در دو طرف آن اتاق خواب واقع شده است.
2- برجهای عمودی متراکم
3- پلان هتلهای آتریومی
دو مورد اساسی، یکی مکان ترجیحی استقرار آسانسورهای مهمانان و خدمه و دیگری سالن جشنها که فاقد ستون باشد، موقعیت قرارگیری اتاقهای خواب و شکل سازه را مشخص میکند.
کارآمدترین ترکیب ساختمانی ترکیبی است که فضای سیرکولاسیون آنها حداقل مقدار ممکن باشد، یعنی سازههایی که یا دارای راهروهایی با دو ردیف اتاق باشد یا برجهای متراکم که دارای یک هسته مرکزی باشد.
متغیرهای طراحی
1- بارگذاری در راهروها: با توجه به شرایط سایت، آیا اتاقها در راهروهایی با یک ردیف اتاق در یک طرف، حداکثر دید را دارند با وضعیتها دیگر؟
2- شکل: کدام شکل به خصوص (مستقیم، کج، L، پیچ و خمدار، یا شکلهای دیگر) بهترین دید را دارد؟
3- محل قرارگیری هسته: آیا هستههای عمومی و خدماتی باید یکی باشند یا جدا، و در کجای برج قرار گیرند؟
4- طراحی هسته: بهترین راه سازماندهی آسانسورهای عمومی و خدماتی، انبار ملافهها، شوتها و محل استقرار دستگاههای فروش ماشینی چیست؟
5- محل قرارگیری پلکان: پلکانهای فرار کجا باید قرار گیرند؟
پاورپوینت مطالعات تطبیقی مجتمع مسکونی وکیل آباد
نقش مجموعه در سیمای شهری
1- عدم وجود فضای سبز در این مجتمع باعث ایجاد صلبیت بیشتر بنا می شود.
2- با توجه کم ارتفاع مجاور منطقه ، مجتمع مذکور به عنوان یک مجتمع مسکونی شاخص در بلوار صیاد شیرازی مطرح می شود.
3- همجواری این مجموعه با هتل پنج ستاره پارس ، از امتیازات این مجتمع محسوب می شود.
4- با توجه به بافت افقی منطقه ، مجتمع از لحاظ ارتفاع در تضاد با بافت منطقه و هماهنگی با ساختمان های مجاور ( مجموعه های در دست احداث ) خود می باشد.
همراه با عکس های واقعی
پلان ها
نماها
برش ها
تحلیل فضا ها
نظام توده و فضا
دیاگرام فضاها
بررسی عرصه خصوصی - عمومی -خدماتی
بررسی سیرکولاسیون حرکتی
و...
بررسی کمیته فرانسوی مطالعات پیرامون خشونت و بزهکاری و توصیه های آن در زمینة سیاست جنایی
مقدمه
امنیت، مهار جرم و کنترل بزهکاران و بطور کلی، جنبههای کوناگون سیاست جنایی از جمله مقوله هایی است که هر نامزر ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس، شهرداری، شورای شهر،… در کشورهای غربی، به مناسبت فعالیتهای انتالاتی به آن میپردازد و برنامههای خود را در این زمینه ها به وضوح تنظیم و به اطلاع انتخابکنندگان میرساند. شهروندان زیادی- از جمله سالمندان، بازنشستگان و زنان براساس همین معیار، نامزد آرمانی خود را برمیگزینند. مؤسسات خصوصی نظرسنجی (افکارنجی) که در کنار ادارات دولتی نظرسنجی، بطور مستقل عمل میکنند، همواره احساس مردم را در زمینههای مختلف زندگی، از جمله «امنیت» جویا شده و ارزیابی میکنند و بدین ترتیب منتخبان همواره میتوانند از طریع ازن مؤسسات بیطرف، در جریان رضایت یا نارضایتی انتخابکنندگان و خواستهها و نیازمای جدید آنان قرار بگیرند و بر مبنای اطلاعات جدید، سیاستگزاری نمایند. بدینسان است که موضوع بزهکاری و عوامل افزایش اشکال آن و سیاستگزاری در زمینه کنترل جرایم در قالب و سطح گستردهتری از شیوههای پلیسی-قضایی معمول، مطرح و مورد بخث قرار میگیرد .
در اوایل سال 1976 نظرسنجیهای مختلف حکایت از آن داشت که مردم فرانسه از رشد بزهکاری و گسترش خشونت اجتماعی دل نگران هستند، احساس امنیت کمتری نسبت به گذشته میکنند و به همین جهت، کیفیت زندگی خود و فرزندانشان را در مخاطره میبینند. این احساس ناامنی مردم در مقابل رشد جرایم به دولت نیز منتقل گردید و آقای ژیسکار دستن که تازه دو سال از ریاست جمهوری از سپری شده بود، تصمیم گرفت با تأسیس کمیته مطالعاتی مستقل، موضوعات بزهکاری، خشونتهای مجرمانه و راههای مهار این دو پدیده، مورد بررسی علمی قرارر داده شود و این کمیته با بررسیهای خود به این پرسشهای اساسی پاسخ دهدک آیا بزهکاری و خشونت در فرانسه واقعاً در حال افزایش است یا رسانههای گروهی «احساس افزایش» آن را در میان مردم دامن میزنند؟ آیا امنیت شهروندان فرانسوی واقعاً در معرضتهدید بزهکاری است؟ اگر بله، چرا؟ و چگونه در مقام رفع این ناامنی برآییم؟
براساس همین ملاحظات بود که به ابتکار رئیسجمهور و به موجب تصویبنامه 23 مارس 1976، «کمیته مطالعات پیرامون خشونت و بزهکاری» ایجاد شد و ریاست آن به آقای آلی پرفیت، اندیشمند و سیاستمدار فرانسوی، سپرده شد.-1- و به همین جهت به «کمیته پروفیتِ شهرت یافت. اعضاء این کمیته، علاوه بر رئیس، ده تن شخصیت علمی، دانشگاهی، قضایی، پلیسی، معماری متخصص در شهرسازی و توسعه شهری بودند که کار خود را از 20 آوریل 1976 آغاز و در ماه ژوئیه 1977 –تعنی بعد از حدود پانزده ماه مطالعه، تحقیق و مشورتهای گسترده- گزارش مأموریت خود را به رئیسجمهور ارائه نمودند.
کمیته در این مدت، نظرات و اظهارات پنجاه شخصیت را که به نوعی در زمینه تحقیق و مطالعه یا مقابله با بزهکاری دارای دانش و تجربه بودند جمعآوری و استماع نمود ( شهرداران شهرهای بزرگ، شخصیتهای فرانسوی و خارجی صاحبنظر، متخصصان حقوق جزا و جرم شناسی و شخصیتهایی که در این زمینه کار عملی میکنند از قبیل وکلا، قضات، پلیس، مسئولان زندان… ، کارمندان عالیرتبه و نمایندگان تشکلهای حرفهای و سندیکاها ). کمیته طی این مدت، شصت و پنج جلسه عمومی وهفت سمینار برگزار نمود، و به موازات فعالیتهای خود در قالب جلسات عمومی، پنج گروه کاری تخصصی ایجاد کرد که هر گروه را دو تن از اعضاء کمیته اداره مینمودند. مأموریت هریک از این گروهها، مطالعه جنبههای مختلف بزهکاری بود:-1-
1-جنبههای روان شناختی و زیست شناختی خشونت؛
2-تأثیرات توسعه شهری، زیستگاه (بوم) و تغییرات فرهنگی؛
3-روابط بین خشونت و اقتصاد
4-حمایت از جوانان
5-مسأله بزهکاری در جنبههای کیفری و زندانها؛
هر یک از این گروهها نتایج مطالعات و تحقیقات خود را بصورت یک گزارش خاص ارائه کردند.-2- سپس کمیتة مطالعات، با توجه به همین گزارشهای پنجگانه ، گزارش عمومی مأموریت مطالعاتی خود را پیرامون بزهکاری و خشونت تنظیم و تدوین نمود (الف)-1- و متعاقب انتشار نتایج کار کمیته، اقدامهای مختلف و متنوعی به منظور اصلاح یا تقویت سیاست جنایی فرانسه آغاز شد(ب).
الف: رئوس گزارش عمومی «کمیته مطالعات پیرامون خشونت و بزهکاری»
کمیتة مطالعات در مدت مأموریت خود تلاش کرد تا با توجه به دادهها و آمارهای موجود در سال 1976، وضعیت افزایش بزهکاری و اشکال مختلف خشونت مجرمانه از یک سو، و ویژگیهای احساس عمومی ناامنی را از سوی دیگر، بررسی و نتایج آن را تنظیم و تدوین نماید. بنابر آمارهای جنایی، بزهکاری در سالهای 1966 تا 1976 روی هم رفته دو برابر شده است و جرایم شدید، رشد سریعتری را نشان میدهد. از سال 1971 به این سو، میزان افزایش بزهکاری از نرخ رشد جمعیت تجاوز کرده است. جرایم شدید سودجویانه (سرقتهای مسلحانه از بانکها و مؤسسات اعتباری و کلاً سرقتهای مقرون به اذیت و آزار و سرقت از منازل) بین سالهای 1971 و 1976 بیشترین میزان افزایش را به خود دیده است. از نظر جامعه شناختی، مطالعات کمیته نشان داد که اکثر جرایم، بُعد مالی دارند و موضوعاتشان تملک اموال است، بزهکاری یک پدیده عمدتاً «مردانه و شهری» و افراد 16 تا 30 ساله مرتکب آنها میشوند.
کمیته در مورد احساس ناامنی به این نتیجه رسید که احساس مزبور یک پدیده دورهای است که به همین شکل در مقاطع مختلف فرانسه مشاهده شده است. به موجب نظرسنجیهای انجام شده 80% از شهروندان فرانسوی افزایش خشونت را به شدت احساس میکنند و اکثر آنان اعتقاد دارند که این پدیده در سالهای آینده تشدید نیز خواهد شد. همین نظر سنجیها، همزمان نشان دادند که برداشتهایی که افراد از خشونت دارند از تجربه شخصی آنان نیست، بلکه خشونت به عنوان یک امر بعید و بطور غیر مستقیم احساس میشود. این نوع برداشتها، حاصل تأثیر اخباری است که رسانههای گروههای منتشر میکنند. از این گذشته تحقیقات نشان میدهد، آن چه که بیشتر موجب دلنگرانی شهروندان میشود وقوع جنایات شدید نیست، بلکه جرایمی چون جیبزنی، سرقت از منازل، قاپزنی، خشونت در مکانهای عمومی، همچون مترو است.بدینسان، کمیته نتیجه گرفتکه بین جرایم آنطور که واقعاً بهوقوع میپیوندند و خشونت احساس شده، فاصله وجود دارد. به عبارت دیگر احساس نا امنی با میزان جرایم ارتکابی رابطه ندارد.
از سوی دیگر، گزارش عمومی حاکی از آن است که بزهکاری تنها خاستگاه و منشأ احساس ناامنی نیست، رفتارهای زیاد دیگری که قانوناً ممنوع نیست نیز به احساس زندگی در محیطی پرخاشگرانه و خشن، کمک میکند، یعنی در واقع، آنچه که لطمه نا مشروع به آزادیها است، به عنوان نوعی خشونت تلقی شده که در اذهان مردم به سار خشونتها افزوده میشود.
کمیته بابررسی عوامل تشدید خشونت در جامعه فرانسه، تلاش کرد تا راهکارهایی را برای مهار آن بیابد. به موجب مطالعات کمیته، مهمترین عامل خشونتزا عبارت بودند از:
- رابطه نزدیک بین خشونت و اخبار و اطلاعات؛ کثرت پیامها و خبرهای خشونت در رسانههای گروهی ممکن است منجر به «عادی و پیشپا افتاده شدن» اعمال خشونت آمیز در افکار مرئم شود؛ به دیگر سخن، افراد بدین ترتیب به تدریج با خشونت خو میگیرند؛
- رابطه بین بزهکاری و جابهجایی جغرافیایی؛ یک جمعیت جابهجا شده بیشتر در معرض ارتکاب خشونت است؛
- سست شدن روابط خانوادگی و عدم ایفای نقش مربیگری بسیاری از والدین و فقدان گفتگو و تبادل نظر بین آنان و فرزندانشان:
- تشویق عمل مصرف کردن و «مصرف گرایی» و تضعیف روابط اجتماعی مرتبط با مصرف. اگر چه «مصرف» به عنوان ناقل ارزشها تلقی میشود، عمل خرید دیگر در تبادل رفتارها و روابط اجتماعی بین مردم و فروشندگان نقشی ندارد.
(توسعه فروشگاههای بزرگ زنجیرهای و خریدهای «سلف سرویسی» به این پدیده دامن میزند)؛
- اگرچه بعضی انگیزشها، مانند انگیزه کسب پول، تحریک کننده است، لیکن بخشی از آنها، مانند ترس از مجازات، منصرف کننده و بازدارنده است. اما این ترس خود، به لحاظ یک سلسله احتمالات که همچون موانعی در مقابل اجرای مجازات عمل میکنند، کاهش یافتهاست: احتمال دستگیر، تعقیب و محکوم نشدن؛ و احتمال عدم اجرای حکم مجازات. از سوی دیگر، اشیاء و کالاهای جاذبهدار، فراوان و متنوع شدهاند و به لحاظ پراکندگی این کالاها حفاظت از آنها به اندازه کافی تضمین نمیشود. «زرادخانه کیفری» و زندانها دیگر آنطور که باید، نیستند. بنابراین، به نظر کمیته عدم تعادل بین میل به تملک نامشروع اموال که سهلالحصول مینماید و کارآیی نظام کیفری، خود یک عامل قابل توجه بزهکاری است.
- نیاز به برابری در میان شهروندان شدیداً در حال افزایش است؛ این عامل در توسعه خشونت در شرکتها و مؤسسات خدماتی و کارخانهها نقش مهمی ایفاء میکند.
- به نظر بسیاری از شهروندان، سازمان و تشکیلات اجتماعی، نسبت به بعضی نابرابریهایی که در پرتو مهارت و زیرکیهای مجرمانه بهدست آمده است، با گذشت و اغماض عمل میکند. این وضعیت، وسوسه زیر سؤال بردن نظم اخلاقی و حقوقی موجود را نزد بعضیها ایجاد کرده یا تقویت میکند؛
- رابطه قابل توجهی بین خشونت و انواع توسعه شهری و شهرنشینی وجود دارد. تراکم جمعیت، ناامنی را زیاد میکند و باعث افزایش نرخ بزهکاری میشود؛
- سه عنصری که قبلاً شاخص جامعه محسوب میشده و موانعی در مقابل خشونت بوده است، یعمی شدت روابط اجتماعی، اعتدال در خواستها و امیال و سلوک اخلاقی پذیرفته شده بوسیله عموم مردم، دستخوش دگرگونی شده است. تنهایی، انزوا، بینام و نشانی و بی اعتنایی و بیتفاوتی که عامل مساعد کننده زمینه بروز خشونت هستند، جای استمرار روابط اجتماعی را گرفته است؛
- خشونت در بعضی موارد جای گفتگو و تبادل نظر (دیالوگ) را گرفته است، خشونت، گاه در معنای اظهار شده وجود و «بودن» ابراز میشود. علت آن است که بعضی ساختارهای سنتی که قبلاً زمینه گفتگو را فراهم میکرده است، کنار گذاشته شده است؛
- خشونت ممکن است از غیر قابل درک بودن و کثرت مقررات و هنجارهای اجتماعی ناشی شود. گسترش و افزایش بیرویة مقررات قانونی واجرایی (تورم قوانین و مقررات) باعث سردرگم شدن شهروندان، حتی حقوقدانان، میگردد. این خود برای شهروندان یک نوع «خشونت انفعالی» از ناحیه ادارات و دستگاههای دولتی محسوب میشود؛
- در زمینه پیشگیری از جرم، مطالعات کمیته به این نتیجه دست یافت که این امر رویهم رفته به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفتهاست، و به دلیل عدم وجود ارتباط بین واحدها و مراجع مختلف مسئول پیشگیری از جرم، هماهنگی کافی نیز در این زمینه صورت نگرفته است. مثلاً در مورد نقش پلیس در زمینه پیشگیری، مطالعات نشان داده است که استقرار نیروهای پلیس در حاشیه شهرهای بزرگ و نیز تعداد مأموران پلیس قضایی کافی نیست.
- در مورد سیاست کیفری (یعنی مفهوم مضیق سیاست جنایی) همینقدر اشاره کنیم که نظر سنجیهای انجام شده نشان میدهد که تصویر عدالت کیفری در افکار عمومی (یعنی تصوّر مردم از نظان کیفری) مطلوب نیست. اکثریت قابل توجه شهروندان فرانسوی معتقدند که دستگاه عدالت کیفری آنان را به اندازه کافی در مقابل بزهکاران حمایت و حفاظت نمیکند. وجود این احساس خود سبب بروز تمایلات دفاع از خود و تأمین شخصی امنیت خود در میان مردم میگردد.
کمیته بعد از بررسی علل و عوامل خشونت و بزهکاری، راهکارهای متنوع و متعددی را در قالب صد و پنج توصیه-1- برای مهار این دو پدیده ارائه نمود که همه آنها به سیاست جنایی به معنای مضیق آن مربوط نمیشد، بلکه به نقش و سهمی که بخشهای مختلف عمومی باید در تنظیم و اجرای سیاست پیشگیری داشته باشد اشاره میکند.
این توصیهها، همانگونه که خواهیم دید، مقولههای تکمیل آمارهای جنایی و کیفری و تحقیقات جرم شناسی و نیز شیوههای مختلف توسعه شهرها و فرهنگسازی برای شهرهای جدید، حمایت از خانواده و جوانان، مبارزه علیه اعتیاد و میبارگی (میگساری) و نقش رسانههای گروهی را مورد توجه قرار می دهند.
نتیجه کار کمیته مطالعات پیرامون خشونت و یزهکاری به وسیله رئیس آن، یعنی آقای آلنپرفیت که در این فاصله –همانطور که اشاره کردیم- به وزارت دادگستری منصوب شده بود، در جلسه 27 دسامبر 1977 هیأت وزیران مطرح و مورد بحث واقع شد. در همین جلسه آقای ژیسکاردستن از مسئولان مختلف نهادهای دولتی، بهطور کلی از بخش عمومی، خواست تا توصیههای کمیته را هر چه سریعتر به تدابیر و اقدامهای عملی تبدیل نمایند.