بررسی هنر و هنرمندان
در واقع چیزی به عنوان هنر مطلق وجود ندارد ،فقط هنرمندان وجود دارند.
(یا به مفهوم اخص ،نقاشان) زمانی کسانی بودند که کلوخه ای رنگین از زمین برمیگرفتند و شکل گاو میش و دیگر حیوانات را بر دیوار غارها رسم می کردند . در روزگار ما، نقاشان رنگ هایشان را حاضر و آماده می خرند و پوسترهای تبلیغاتی طراحی می کنند ؛ و در این فاصله ی بلند تاریخی چه اتفاق های بزرگ و کوچکی که نیفتاده است ایرادی ندارد که همه این فعالیت ها را هنر بنامیم ، مشروط به آن که در نظر داشته باشیم؛ که واژه هنر در زمانها و مکانها ی مختلف با معانی و مصادیق بسیار متفاوتی به کار رفته است؛ و نیز از یاد نبریم؛ که هنر به مفهوم مطلق وجود ندارد؛ زیرا هنر به مفهوم مطلق (با مطلق هنر) به صورت بتی ذهنی و مترسکی خیالی درآمده است؛ اگر به هنرمندی بگویید آن چه ساخته است می تواند در نوع خود چیز بسیار خوبی باشد ولی «هنر» محسوب نمی شود، آزرده خاطرش خواهید کرد؛ و اگر به کسی که تابلویی را تحسین می کند بگویید آن چه مورد پسند او در تابلو واقع شده است، هنر نیست بلکه چیز دیگری است ؛ باعث شگفتی و ناراحتی اش خواهید شد؛ که البته این درست نیست؛ اغلب بسیار خواندنی و هیجان انگیز است؛ که بدانیم نقاشان در دوره های «ابتدایی» تر که تبحر نقاشان امروزی را نداشتند ، چگونه با وجود محدودیت در مهارت ، می کوشیدند. احساساتی را که می خواستند انتقال دهند،فرا بنمایانند. ولی تازه واردان بـه عالم هـنر در گامهـای نخستین آشنـایی خود با مسـئلهی دیگری روبه رو می شوند. آنها میل دارند که مهارت هنرمند تصویرگر را در بازنمایی آنچه می بینند تحسین کنند. بالاترین پسند آنها تابلوهایی است که «همانند واقعیت» به نظر آیند. مهارتی که در انعکاس صادقانه ی جهان نمایان به کار می رود به راستی درخور تحسین است. هر کس که فیلمی از والت دیسنی یا یک کارتون فکاهی دیده باشد می داند که گاه می شود چیزها را به غیر از آن چه ظاهر می شوند به تصویر کشید و آنها را به شیوه های مختلف دگرگونه و تحریف کرد. میکی ماوس(یا موش میکی) زیاد به موش واقعی شباهت ندارد، با این همه کسی دربارهی ی طول دم آن در روزنامه ها شکوه و شکایت نمیکند. آنها که به جهان پرنشاط والت دیسنی گام می نهند هیچ دغدغه ای دربارهی مفهوم واقعی هنر ندارند .فیلم های او را با همان تعصبی نگاه نمی کنند که به هنگام دیدار از یک نمایشگاه نقاشی مدرن از خود نشان می دهند . ولی چنانچه یک نقاش مدرن تابلویی را به شیوی خاص خود ترسیم کند چه بسا فردی سُمبُل کار و کم مایه پنداشته شود؛ که نمی تواند کار بهتری انجام دهد. دربارهی نقاشان مدرن هر اندیشه ای داشته باشیم ، می توانیم با اطمینان خاطر آنها را برای «درست» تصویر کردن اشیاء دارای شناخت و مهارت کافی بدانیم . اگر چنین نمی کنند. دلایل آن ها می تواند کاملاً شبیه دلایل والت دیسنی باشد. هر گاه در خصوص دقت و درستی یک تصویر خللی را تشخیص می دهیم، باید همیشه دو سؤال را برای خود مطرح کنیم: یکی این که آیا ممکن نیست که نقاش برای تغییر جلوهی ظاهری آنچه دیده است دلایلی برای خود داشته باشد. ما به مرور که تاریخ تحول هنر را پی می گیریم بیشتر دربارهی چنین دلایلی بحث خواهیم کرد. دیگر این که هر زمان اثری را به دلیل آن که نادرست(یا غیر واقعی ) ترسیم شده است محکوم می کنیم، باید از خود سوال کنیم که آیا مطمئن هستیم که تشخیص نادرست است و تشخیص نقاش خطاست ؟این تمایل در همهی ما وجود دارد که (هر گاه در برابر تصویری که مأنوس ما نباشد قرار بگیریم ) بی هر گونه تأمل این حکم را صادر کنیم که «واقعیت به شکل دیگریست» . این عادت عجیب را داریم که فکر کنیم طبیعت همیشه باید شبیه تصاویر مألوف ما ظاهر گردد. این موضوع را می توان با کشف حیرت انگیزی که در گذشته ای نه چندان دور صورت گرفته است، به سادگی تشریح کرد. آدمیان در طول قرنها چهار نعل رفتن اسبها را تماشا کرده اند، در مسـابقات اسب دوانـی و شکار حضور یافته اند، از نقاشیها و تصاویر چاپی اسبها در میدانها ی جنگ و یا تعقیب سگهای تازی لذت برده اند . هیچ یک از این تماشاگران به نظر نمی رسد به این موضوع توجه کرده باشند که اسب هنگام تاخت کردن «واقعاً چه حالی دارد» . برای آن که بتوانیم آثار بزرگ هنری را درک کنیم و از آنها لذت ببریم ، هیچ مانعی بزرگتر از آن نیست که نخواهیم خود از عادات و ملکات ذهنمان خلاص کنیم . بالاترین دلیلی که برای مردود دانستن تابلویی می آوریم ،این است که تابلو واقعیت را درست منعکس نمیکند. هرچه بیشتر بازنمایی یک موضوع را به زبان هنر دیده باشیم ، استوارتر معتقد خواهیم شد که آن موضوع باید همیشه به شیوه های مشابهی باز نمایانده شود . به ویژه هنگامی که موضوعات مربوط به قدسیان مطرح باشد،زمینه ی اوج گیری احساسات مهیا میگردد . هر چند کتاب مقدس دربارهی چهرهی عیسا مسیح چیزی نقل نمی کند ، و خدا را نمی توان در سیمای یک انسان مجسم کرد، و نیز می دانیم که این نقاشان پیشین بودهاند که نخستین بار نقش هایی را آفریده اند که اکنون مأنوس ما شده اند؛ برخی هنوز متمایل به این اندیشه اند؛ که هر گونه فاصله گیری از شکل های قدیمی و سنتی ، عملی کفرآمیز و توهین به مقدسات است. واقعیت این است؛ که معمولاً نقاشانی که کتاب مقدس را باعالی ترین درجه عشق واخلاص می خوانده اند ، سعی می کردند تصویر کاملاً بدیعی از داستان های کتاب مقدس و رخدادهای زندگی قدیسان در ذهن خودمجسم کنند.)
«اختراع سینما»:
«منظر های» لومیر:
28/ دسامبر 1895 اما جمعی از مردم پاریس برای تماشای نمایش در «دستگاه سینمایی »لومیر در گراند کافة این شهر حتع شده اند. تصویرهای متحرک باز تولید شده ای به نام «منظر» روی پردة بزرگ نمایش داده می شوند. نخستین این «منظر»ها، نمایش خروج از کارخانه های لومیر بود. که ابتدا به عنوان تجربة علمی در نظر گرفته شده بود. بعد از آن «منظر»های دیگری بودند که به همین قصد ما یعنی به عنوان ضبط و بازتولید حرکت درست شده بودند ، مانند ورود یک قطار به ایستگاه راه آهن (سیوتا) یا ناهار نوزاد مدت نمایش «منظر» ها به دلیل کوتاه بودن حلقه های فیلم ما یک دقیقه بیشتر نبود و دیدگاه فیلم بردار هم ثابت بود. هدف فقط این بود که تکه هایی از زمان و مکان و حرکت جهان باز تولید شود. به همین دلیل هم بود که پس از استقبال مردم از این اختراع ، کارخانه های لومیر ،که متخصص ساخت وسایل عکاسی هم بودند . فیلمبرداری به همة نقاط جهان فرستادند تا «منظر»هایی بگیرند و نمایش بدهند همینکه برادران لومیر که نمی خواستند رقبا از آنان جلو بیفتند در مدد آن برآمدند که از پیش آمدهای خنده دار و حتی از مصایب مسیح با تابلوهای متعدد استفاده کنند. با همة این ها از نظر لویی لومیر ، «دستگاه سینما توگراف» اساساً یک دستگاه علمی یا در اختراعی بود که آینده نداشت.
سینما وقتی شروع کرد از دکه های میدان های عمومی خارج شدن و هویت نوعی نمایش توانمند را پیدا کردن که به تدریج توانست موضوع ها و الگوهای وضعی و دراماتیک پاورقی و تئاتر قرن نوزدهمی را بگیرد و از آن خود کند و موضوع هایی که «واقع بینانه» بودن یا نبودن آنها به سنت های هر کشوری بستگی داشت.
«تاریخچه سینما ازدید هانری لانگلوا»
«پیدایش»:
بقول هانری لانگلوا سینما از ابتدا درجهان ما وجود داشته ولی دارای شکل عینی نبوده است «اوریول» مدیر مجلهی سینما اضافه می کند که سینما فطرتاً در فکر بشر هست. مهم ترین فیلم ها همان آثاریست که در پردهی خیال ما نمایش داده میشود. شب ها هنگام خواب با چشم بسته عالی ترین تصاویر را درخواب های خود تماشا می کنیم.
همین طور هم در ابتدا هیچ کس به فکر ایجاد سینما به معنی فعلی آن (یعنی دستگاهی برای ضبط و نمایش تصاویر و تشکیل هنر اجتماعی) نبود. اتفاقاً تجسسات مختلفی که در رشته های گوناگون به عمل می آمد، منجر به پیدایش سینما شد بدین جهت نمی توان گفت که کسی سینما را اختراع کرده است و باید اعتراف کرد که مطالعات گروهی که «کورکورانه می جستند» باکتشاف منتهی شد» (لانگلوا).
درهمه علوم نیز همین طور است، حقیقتاً قوه ونیروی علم هم از همین جا میآید که در عالم نادانی وتاریکی مطلق به نتایج فوق العاده امید بخشی می رسد و روز به روز جهان ظلمات و نشناخته را برایمان روشن می سازد.
درقرن هفدهم و هجدهم چند دانشمند مشغول مطالعه برای پیدا کردن راهی جهت بقای اشکال درشبکه چشم بودند.
«نیوتن» عالم نامی انگلیسی به این نتیجه رسید که شبکه چشم انسان مدتی شکل تصاویر را نگاه می دارد.[1]
دردهه 1825 بازیچه ای به نام Thaumatrope ساخته شد که عبارت بود از مقوای گردی که یک طرف آن شکل قفسی کشیده شده بود و طرف دیگر تصویر پرنده ای رسم گردید بود، و وقتی که مقوا را تند می چرخاندند دو شکل روی هم انطباق پیدا می کرد و به نظر می رسید که مرغ در قفس است.
درسال 1832 فیزیک دان بلژیکی «پلاتو» با ساختن دستگاهی به نام «فناکیس تی کوپ» موفق شد که تجزیه و ترکیب بعضی از حرکات را بوسیله نقاشیهای پی در پی برای چشم انسان نمایان سازد.
در 1853 «فناخاتیوس» اتریشی نقاشیهای مختلف را بتوسط «فانوس سحرآمیز» خود نمایش داد.
فانوس سحرآمیز را از دیر زمانی میشناسند و بخصوص در میان ملل مشرق زمین و منجمله ایرانیان رواج زیادی داشته و یکی از عمدهترین وسائل نمایش و تفریح را تشکیل میداده است بطوری که در نهصد سال پیش خیام اشاره مستقیمی بدان نموده است:
این چرخ فلک که ما در او حیراینم فانوس خیال از او مثالی دانیم
خورشید چراغدان و عالم فانوس ما چون صوریم کاندرو حیرانیم
در اروپا فانوس خیال از قرن هفدهم شناخته شد و حتی با آن نمایشهایی هم میدادند، میرزاابوطالبخان ایرانی که در اوایل قرن نوزدهم زمان امپراطوری ناپلئون سفری به فرانسه کرده بود یکی از جلسات نمایش این فانوس را برای ما شرح میدهد (مسافرت در آسیا، آفریقا و اروپا، ترجمه فرانسوی پاریس. 1819)
فن عکاسی نیز از 1823 توسط پیشقدمان این فن «نیپس» Niepce و «داگر» در ترقی بود «هر اختراعی برای اینکه ریشه پیدا کند و پیشرفت نماید. باید جزء لاینفک اجتماع و تمدن و فنون دوره خود باشد، و چون همه چیز در جامعه و در طبیعت به هم مربوط است یک اختراع، اختراع دیگر را پیش میاندازد. » (سادول)
ترقی تلگراف در 1850 از پیشرفت راهآهن بوجود آمد. در 1889 برق و تلفن نیز از ترقی تلگراف بهرهمند گردید.
فهرست منابع
مقدمه................................................................................................................ 1
هنر در خدمت جاودانگی................................................................................... 7
بیداری بزرگ.................................................................................................... 11
نگاهی به شرق ................................................................................................. 15
تکنیک سینما...................................................................................................... 18
منظرهای لومیر................................................................................................. 27
تاریخچه سینما ازدید هانری لانگلوا................................................................. 28
ملیس................................................................................................................. 33
پاته.................................................................................................................... 35
مجموعه واژههای سینمائی متداول................................................................... 35
جوائز سینمائی اسکار ...................................................................................... 46
چارلی چاپلین.................................................................................................... 48
منابع و مآخذ:.................................................................................................... 51
ماهنامه Artists amp; illustrator به معرفی و بررسی جدیدترین آثار هنرمندان در رشته های مختلف طراحی و نقاشی می پردازد. در این شماره اثار واقع گرایانه مورد بررسی قرار گرفته است. هگچنین آموزش ها و ترفندهای جالبی برای هنرمندان و طراحان در این نشریه گنجانده شده است. English | 2016 | PDF | ۸۴ pages | 12.1 MB ...
عنوان تحقیق: نگرش هنرمندان قرون هفتم تا دهم هجری وتاثیر اندیشه های آنان درتصویر انسان و طبیعت در نقاشیهای مینیاتور فرمت فایل: word تعداد صفحات: 132 شرح مختصر: شروع نقاشی ایران را می توان در نقاشیهای دیواری ادوار پیش ازتاریخ بویژه دوران پارتیان و ساسانیان جستجو کرد. هنر پارتیان ...
این مجموعه شامل آثار زیبایی از هنرمندان قاجاری است. تصویر کوچک شده چند صفحه از این مجموعه: ...