دانلود انواع فایل

مقاله تحقیق پروژه دانش آموزی و دانشجویی

دانلود انواع فایل

مقاله تحقیق پروژه دانش آموزی و دانشجویی

تعریف اسطوره و اسطوره شناسی

تعریف اسطوره و اسطوره شناسی


مقدمه

مجموعة حاضر از پویاترین سایت ادبیات فارسی تهیه و تنظیم گردیده است که در انتهای هر فصل فهرست پانویس و منابع آن و نام نویسندة مقاله ای که از آن استفاده گردیده با رسم امانت داری بیان شده است.

در این تحقیق ابتدا به تعریف اسطوره و اسطوره شناسی پرداخته شده و بیان شده که نخستین بار کلمة اسطوره در زبان فارسی توسط چه کسی و در کجا بوده است. سپس فهرست اساطیر ایران را در سه هزار سال نهضت نام برده ام و به توضیح چند مورد آن اکتفا نموده ام. در ادامه به جامعه شناسی اساطیر در شاهنامه، سرودة حکیم ابوالقاسم فردوسی پرداخته شده است. چون اسطوره ها در هر زمان و مکان تغییر می کنند در انتهای این مجموعه قسمتی با نام انسان و اسطوره های نوینش بیان گردیده که نظر متفکرانی چون نتیجه فرانسیس بیکن و …. در این مورد و این که چرا اسطوره ها ادامه دارند نقل گردیده. امید است مورد توجه قرار گیرد.


‹‹ فصل اول ››

اسطوره شناسی

اسطوره شناسی : دانشی است که به بررسی روابط میان افسانه ها، و جایگاه آنها در دنیای امروز می پردازد.

اسطوره نماد زندگی دوران پیش از دانش و صنعت و نشان مشخص روزگاران باستان است. تحول اساطیر هر قوم، معرف تحول شکل زندگی، دگرگونی ساختارهای اجتماعی و تحول اندیشه و دانش است. در واقع، اسطوره نشانگر یک دگرگونی بنیادی در پویش بالاروندة ذهن بشری است. اساطیر، روایاتی است که از طبیعت و ذهن انسان بدوی ریشه می گیرد. و برآمده از رابطة دوسویه این دو است.

ریشة واژة اسطوره

این واژه که جمع شکسته عربی آن به گونه اساطیر بیشتر بکار می رود، از واژه هایی است که در بیشتر زبانهای هند و اروپایی مشتقاتی دارد. در سنسکریت Sutra به معنی داستان است که بیشتر در نوشته های بودایی بکار رفته است. در یونانی Historia به معنی جستجو و آگاهی، در فرانسه (فرانسوی) Histaire، در انگلیسی به دو صورت Story به معنی حکایت، داستان و قصة تاریخی، و History به معنی تاریخ، گزارش و روایت بکار می رود.

تعریف اسطوره

آن دسته از کسانیکه چه در گذشته و چه امروزه به پژوهش و شناخت اسطوره ها اشتغال دارند، تا کنون برای اسطوره تعریف مشخص، دقیق و پذیرفتنی برای همگان نیافته اند، بلکه هر یک به میل و اشتیاق و وابستگی های اجتماعی خویش آنرا تعریف کرده اند. گهگاه در تعریف متخصصان از اسطوره اشکالاتی دیده می شود، علت آن این است که آنها به اسطوره از سر اعتقاد و ایمان مینگرند. آنان دنبال این اندیشة اشتروس که «برای درک اندیشة وحشی باید با او و مثل او زندگی کرد» نه تنها به ساختار، بلکه به عملکرد جادویی اسطوره در جامعه، و در واقع، به اعجاز آن در ایجاد همبستگی قومی و عقیده ای ایمان می آورند و به همین دلیل برای آنها اسطوره یا نهاد زنده بسیار مهمتر از نهادهای کهن است. میرچا الیاده اسطوره را چنین تعریف می کند:

اسطوره نقل کنندة سرگذشت قدسی و مینوی است، راوی واقعه ایست که در زمان نخستین، زمان شگرف بدایت همه چیز رخ داده است، به بیان دیگر: اسطوره حکایت می کند که چگونه به برکت کارهای نمایان و برجستة موجودات فراطبیعی، واقعیتی، چه کل واقعیت، یا تنها جزیی از آن پا به عرصة وجود نهاده است. بنابراین، اسطوره همیشه متضمن روایت یک خلقت است، اسطوره فقط از چیزی که براستی روی داده و به تمامی پدیدار گشته، سخن میگوید. شخصیتهای اسطوره موجواد فراطبیعی اند و تنها بدلیل کارهایی که در زمان سرآغاز همه چیز انجام داده اند، شهرت دارند. اساطیر کار خلاق آنان را باز مینمایانند و قداست یا فراطبیعی بودن اعمالشان را
عیان میسازند.

در مقابل هستند عده دیگری که به اسطوره صرفاً از سر انکار می نگرند. این گروه اسطوره را یکی از الگوهای تاریخی یا سازواره ای کهنه و از کارافتاده می بینند که پیشرفت بشر آنرا از رده خارج کرده است.

اسطوره، قصه ایست با خصلتی خاص نقل روایتی که در آن خدایان یکی یا چند نقش اساسی دارند. اسطوره شناسی علمی است که کارش طبقه بندی و بررسی مواد و مصالح اسطوره شناختی بر حسب روش تحلیل و وارسی دقیقی که در همه دیگر علوم تاریخی معمول است.

به عبارت دیگر، اسطوره تلاشی برای بیان واقعیت های پیرامونی با امور فراطبیعی است. انسان در تبیین پدیده هایی که به علتشان واقف نبوده به تعبیرات فراطبیعی روی آورده و این زمانی است که هنوز دانش بشری توجیه کننده حوادث پیرامونی اش نیست. به عبارت دیگر، انسان در تلاش ایجاد صلحی روحی میان طبیعت و خودش اسطوره ها را خلق کرده است.

نخستین بار که از کلمه اسطوره در زبان فارسی استفاده شده، توسط خاقانی شاعر است که کمابیش از اسطوره با معنایی منفی یاد می کند:



خرید فایل


ادامه مطلب ...

زبان شناسی

زبان شناسی

او ناخودآگاه را دارای ساختار همچون زبان می‌داند. او طفل خردسالی را که در مقابل آیینه در خود تامل می‌کند، نوعی دال می‌داند که می تواند معنا ببخشد و تصویری را که در آینه می‌بیند مدلول در نظر می‌آورد.

کارکرد آینه در این مثال روانشناسانه، همچون کارکرد استعاره در زبان است، اما کودک شبیه یا جانشین خود را در سویی دیگر می‌بیند. تا این مرحله بین دال و مدلول یگانگی حاکم است، اما با ورود پدر، کودک به آگاهی اضطراب آوری می‌رسد.

« او اکنون باید این نکته سوسوری را دریابد که هویت‌ها بر اثر تمایز شکل می‌گیرند.»

می‌دانیم که سوسور گفته بود در زبان چیزی جز تمایز وجود ندارد. روش رولان بارت در استخراج سازه‌های موضوعات بعضاً پیش پا افتاده‌ای چون نظام مد لباس نظام فهرست غذا اثاثیه و معماری از این هم جالب‌تر است. او با تجارب فراوانی که با نشانه‌شناسی بدست آورده بود،‌عنوان کرد که زبان پوشاک - و نظام های دیگر ـ « مانند یک زبان عمل می‌کند. وی زبان پوشاک را به دو قسمت نظام و گفتار ( زنجیره ) تقسیم می‌کند... یک مجموعه لباس شامل کت اسپورت، شلوار فلانل خاکستری و پیراهن یقه باز سفید، معادل با جمله خاصی است که به وسیله یک فرد به منظوری خاص ادا شده باشد. تناسب این اجزا با یکدیگر، نوع خاصی از گفته را پدید می‌آورد و معنا یا سبک خاصی را بر می‌انگیزد. بارت تنها به سازه‌های نظام‌ها علاقه دارد، نه دلالت‌های دیگر آن او می‌نویسد: « آشکار است که مد لباس، لوازم و تبعات اقتصادی و جامعه شناسی دارد، اما نشانه شناسی با اقتصاد و جامعه شناسی مدلباس سروکار ندارد».

روش ساختاری کلورلوی استروس در مردم شناسی و اسطوره شناسی و همچنین نقادانی چون تزوتان، تودورف، کلودبرمون، ژولین کرماس و ولادیسیرپراپ در روایت شناسی ساختاری شاید از جهانی دیگر برای ما جذاب باشند.

اساسی‌ترین محور در اندیشه‌های لوی استروس باور او به نظامی نهایی و عنصری دگرگونی ناپذیر بود که تمامی پدیدارهای فرهنگی بخشی از آن نظام بودند،«یعنی ساختاری که دگرگونی ناپذیر است و تمام عناصر و اشکال فرهنگی و مناسبات میان آنها در دل آن جاری دارند ... همان طور که در زبان شناسی، پس از سوسور، دانسته‌ایم زبان ساختاری نهایی است که اشکال گفتار و سخن دل این نظام یا ساختار اصلی جای دارند. » بنابراین نزد لوی استروس ذهن پیشرفته معاصر ـ و به ظاهر اندیشمند ـ هیچ مزیتی بر ذهن ابتدایی انسان نخستین ندارد. این هر دو یک گونه کارکرد دارند: تفاوت تنها در پدیده‌هایی است که در برابر این دو گونه ذهن وجود دارد. از این رو هدف نهایی لوی استروس شناسایی کارکرد و ساختار ذهن آدمی بود. «او مانند فروید می‌کوشید که اصول تکوین اندیشه را که در همه جا و برای همه اذهان انسانی معتبر است، کشف کند. این اصول عام بر مغزهای ما به همان اندازه حکومت می‌کند که بر مغزهای سرخپوستان آمریکای جنوبی، ولی ما چون در جامعه صنعتی بسیار پیشرفته‌ای زیسته‌ایم و به مدرسه یا دانشگاه رفته‌ایم، برخورداری ما از تربیت فرهنگی سبب شده است که منطق عام اندیشه ابتدایی ما در زیر پوششی از انواع ملاحظات منطقی خاص که مقتضای اوضاع مصنوعی محیط اجتماعی مان است پنهان بماند.

اساطیر برای لویی استروس همچون صفحه نت ( پارتیتور ) یک ارکستر است، یعنی اجزا آن ضمن هماهنگی با هم معنایی واحد و روشن را بروز می‌دهند. او در کتاب منطق اسطوره تحلیل اسطوره ادیب شهریار را، به قیاس با روش تحلیل ساختاری زبان شناسی، به گونه‌ای کاملاً ساخت گرا پیش می‌برد. او اسطوره و موسیقی هر دو از سر چشمه واحدی یعنی زبان جدا شده‌اند.

باید توجه داشت که بیش از لویی استروس، متخصص فرهنگ عامه روسی، ولایمیر پراپ، با به کار بستن نظریات فرمالیتها و زبان شناسان موفق شد داستان‌های عامیانه را از جهت ساختاری بررسی کند.

در روایت شناسی ساختارگرا نحو از اهمیت فراوانی برخوردار است. اولین تقسیم یک جمله به نهاد و گزاره است. به این جمله توجه کنید:« پهلوان آژدها را کشت » در این جا پهلوان نهاد، و اژدها را کشت گزاره است این جمله می‌تواند هسته یک قطعه یا حتی یک قصه کامل باشد. ما می‌توانیم در محور جانشینی به جای پهلوان، آشیل، رستم و یا امیرارسلان را جایگزین کرده و گزاره را نیز بسط دهیم. به این ترتیب در این جمله محور هم نشینی سازنده روایت و محور جانشینی سازنده انواع روایت خواهد بود.

ولایمیر پروپ ادعا کرد که ساختار سیاسی همه قصه‌ها و افسانه‌ها یگانه است. طبق نظر او، شخصیت‌ها در افسانه‌ها، به تنهایی اهمیت ندارند، بلکه کار ویژه‌های آنان است که در ساختار افسانه‌ها اهمیت دارد و یا به بیانی درست‌تر ساختار افسانه‌ها کارکرد قهرمان و ضد قهرمان را مشخص می‌سازد.

او با بررسی صد حکایت عامیانه توانست، ساختار همگانی افسانه را عیان سازد. شاید تاکنون چنین به نظر می‌رسد که ساختارگرایی روشی ایدئولوژیک در تحلیل مسایل گوناگون فرهنگی است همواره می‌کوشد عناصر گوناگون را در ساختارهای واحد تقلیل دهد. البته چنین انتقادی را فیلسوف معاصر فرانسوی ژاک دریدا نیز بر آن وارد ساخته که در جای خود به آن نیز خواهیم پرداخت. اما ساختارگرایان خود چنین برداشتی ندارند، به نظر آنان این ساختارها آن چنان عام هستند که خارج بودن از آن بی‌معناست. انان از جهتی دیگر کوشیده‌اند که در ادبیات، به تعالی نوع نیز بیندیشند و ساختارهای تعالی ژانرها را نیز به دست آورند. به طوری که رولان بارت گفته است:« اثر ادبی درست از همان جایی که صورت نمونه از تغییر می‌دهد، آغاز می‌گردد». در واقع مشکل ساختارگرایی در چیز دیگری نهفته است که به آن می‌پردازیم.

ساخت‌گرایی نخست توسط نقد سنتی یا به تعبیر بارت نقد دانشگاهی یا رسمی مورد حمله قرار گرفت؛ نقد مدرن همان چالشی را با نقد سنتی داشت که زبان شناسی با دستور سنتی. نقد سنتی همچون دستور سنتی تجویزی و نه توصیفی است، در پی یافتن شیوه‌های متعالی و جاودان ادبیات است و از این جهت به تعبیر میشل فوکو چنین سخنی، آشکارا اقتدارگرا است. قوانین ادبیات برای نقد سنتی جاودانی و ابدی است. بدین معنا که همواره در برابر خروج از اصول نوع (ژانر) پایداری می‌کند. کافی است به جنجالی در کشور خودمان هنوز هم به سر مشروعیت شعر نو در برخی محافل سنتی برپا است، توجه کنیم . اما اصلی ترین خصیصه نقد تجویزی، پرداختن به حواشی متن است نه تشریح خود آن برای منتقد یا بهتر بگوییم محقق ادبی همه چیز اهمیت دارد جز خود متن، او به جای تشریح جهان متن، به تحقیق در باب زندگی مولف، با وقایع داستان، تاریخ نگاری چگونگی نگارش، هدف مولف و سایر حوادث فرعی مشغول می‌شود. به هنگام تشریح متن، گزاره‌ها برای او ساحتی تک معنا دارند. فی المثل شرح سودی بر حافظ از این جهت که ابیات حافظ را شرح کرده در نقد سنتی جای نمی‌گیرد، بلکه به خاطر قائل بودن به تک معنایی آن ابیات در آن گروه جای می‌گیرد، حال آنکه ادبیات به خصوص از نوع ادبیات مرزی و شگرف، ساحتی چندگونه و منشورگون دارد و معانی گوناگونی را باز می‌تاباند. شیوه نقد سنتی و نقد معاصر از جهتی درونی کاملاً یادآور نگرش در زمانی و همزمانی به زبان، در مطالعات سوسور است. در حالی که نقد معاصر می‌کوشد، متن را با توجه به ویژگی‌های دوران خود بررسی نماید، نقد سنتی همچنان در تار و پود قوانین جاودان خود ساخته اسیر است. رولان بارت در مقاله نقد دانشگاهی و نقد تفسیری، موضوع نقد را ادبیات و نه راز زندگی نامه نویسنده می‌داند: « هر چیزی در نقد دانشگاهی بار عام می‌یابد، به شرطی که بشود اثر هنری را به چیز دیگری جز خود اثر، یعنی جز ادبیات مربوط ساخت.»

اصلی‌ترین دلیل جدال بر همان سوالی استوار است که در ابتدای این نوشتار آوردیم. آیا می‌توان در روش‌های زبان شناسی در بررسی ادبیات سود جست؟ یاکوبسن گفته است: «از آنجا که زبان شناسی علم جهانی ساختار کلامی است، شعر شناسی را باید جزو مکمل زبان شناسی دانست.»



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مطالعات باستان شناسی

مطالعات باستان شناسی



جمع آوری مدارک باستانشناختی از مناطق پهندشتی در ارتباط با بافت های استقراری و معیشتی بدلیل ضرایب متغیر مدفون شدگی و همچنین ضرایب متغیر حفظ شدگی آثار در سطح و زیر سطح زمین و تأثیر تبعیض انسانی (bias) در شناخت و جمع آوری مدارک همیشه اشکالاتی را به همراه داشته است. هر چند که اخیراً پیشرفت تهیه
نقشه های سه بعدی از مدارک مدفون شده تا حدودی این اشکالات را رفع نموده است با این وجود این باستانشناسان که در روی پهندشت ها کار می کنند با موانع دیگری نیز برخورد دارند که عبارتند از حجم رسوب گذاری ها در مناطق مختلف، انتخاب تکنیک نمونه برداری صحیح، و انتخاب تکنیک صحیح کاوش در جاهاییکه آثار در اعماق بیشتری قرار دارند: (Johnson and Logan 1990). امروزه برای باستانشناسان و انسانشناسان شکی وجود ندارد که جستجوی انسان برای غذا و استراتژیهای استقراری آنها در زمین مربوط به بخشی از عملکرد اکولوژیکی یک پهندشت می باشد که در گسترش انرژی و مواد غذایی در بعد زمان و مکان در همه پهندشت قابل درک است (Butzer 1982). بنابراین شناخت ساختار زمین شناختی و بسترهای محیطی یک پهندشت ما را در درک بهتر انتخاب استراتژیهای گوناگون توسط انسانهای گذشته در اکوسیستم های متغیر یاری می کند. به عنوان مثال زندگی گروههای کوچ رو و
جمع آوری کننده غذا و شکارگران بیشتر از کشاورزان در معرض تغییرات کوتاه مدت محیطی بوده است. در عین حال این که گروههای غیرمتحرک نیز باید خود را با پهندشت غیرهمگن همساز می کردند. بنابر تعریف پهندشت ها پدیده های چند بعدی هستند و پهندشت اکولوژی با ساختار، عملکرد و با تجمعهای فضایی اکوسیستم مربوط می شود. منظور از ساختار در اینجا توزیع فضایی انرژی، مواد و انواع است که به اندازه، شکل، تعداد، نوع و ساختمان کلی اکوسیستم ها بستگی دارد. عملکرد، رابطه متقابل
داده های فضایی فوق و تغییر نیز به دگرگونی ساختار و عملکرد داده های فوق در طول زمان برمی گردد (Turner 1989: 173).

پهندشت اکولوژی در مدل سازی ناهمگن محیطی بسیار موفق بوده است و تئوریهای آندر تفسیر رفتارهای حیوانات بزرگ علفخوار هنوز از ثبات کاملی برخوردار است بطوریکه تئوریهای سنتی در تفسیر آن دچار اشکال هستند (Johnson et al. 1992). حیوانات علفخوار با منابع موجود روی پهندشت در ابعاد مختلف فضایی و زمانی ارتباط دارند (Senft et al. 1987:789) در حالیکه در تئوریهای نظیر تئوری (Optimal (foraging شکار و شکارگر رابط متقابل داشته و تأثیرات محیط نادیده گرفته شده است (Stephens and Krebs 1986). متأسفانه بیشترین مدلهای باستانشناسی شکارگران ـ گردآورندگان غذا از تئوریهای سنتی Optimal foraging اقتباس شده که در آن یک پهندشت باستانشناختی بصورت بیش از حد ساده ای که انسانهای گردآورنده غذا با آن سر و کار دارند تصور شده است. در حالیکه پهندشت اکولوژی ابزاری ادراکی منطقی بدست می دهد که حداقل نتیجه آن توصیف ساختار پهندشت ها است که در درک استراتژیهای بکار گرفته توسط انسانهای پیش از تاریخ بسیار مؤثر است: (Staffed and Hajic 1992).

بعنوان مثال (Stafford 1994) در یک مطالعه رابطه بین ساختار پهندشت و استراتژیهای اتسقراری یک جامعه شکارچی گردآورنده را در جنوب غربی ایندیانا با تحلیل محل تولید ابزارهای دو رویه سنگی و مجاورت آن ها را با شبکة بهم پیچیده آبرسانی نظیر چشمه های متعدد طبیعی نشان داده است. در این مطالعه چشمه های متوالی به عنوان کریدوری جهت دسترسی به منابع جدا از هم تلقی شدند. بافت سیستم شبکه ای آب در مقایسه با سیستم گیاهان از جنبه های ثبات دار این پهندشت محسوب شده و بعنوان نشانگر نسبی ساکنان این منطقه بکار گرفته شدند. تغییرات حادث شده در ساختار مکانهای ابزارسازی در کنار چشمه ها، نشان داد که همه آنها از زمان معینی (اوایل و اواسط هولوسن) شروع به استقرار شده اند. مطالعه نمونه های فیزیوگرافیک بسترها نظیر سرزمینهای مرتفع قابل شستشو این امکان را بدست داد که این بسترها از نقطه نظر بهره وری از زمین در مقیاس جغرافیایی مورد سنجش واقع شوند. نتیجه سنجش ها نشان داد که جابجایی شکارگر گردآوری کنندگان غذا در این پهندشت با تغییرات حاصل شده در فرم زمین رابطه دارد.

در آنالیز یک پهندشت اجزای پهندشت cells) یا (ecotopes واحدهای اساسی آنالیز محسوب می شوند و حداقل بخشهای همگن یک سرزمین را نشان می دهند (Zonneveld 1990: 14). این واحدها بصورت عمودی براساس صفات زمین مانند صخره، خاک، فرم زمین، گیاهان، آب و هوا، حیوانات و غیره که در ابعاد گوناگون در زمین پراکنده شده اند تعیین می گردند. به عبارت دیگر اجزاء یک پهندشت
اکوسیستم های جدا از همدیگر هستند که در عمل هر کدام از آنها قطعه ای از زمین را، جاییکه حداقل یکی از صفات زمین در آن بصورت همگن وجود دارد نشان می دهند بعنوان یک واحد آنالیز، هر کدام از آنها مبنای تعیین ساختار پهندشت محسوب
می شوند. اجزاء یک پهندشت همچنین در ارتباط با اندازه و عادت تحرک یک تشکیلات معین می گردند (Stafford and Hajic 1992: 13).

بعنوان مثال در استراتژی استقرار مردمان شکارگر گذشته، اجزای یک پهندشت می تواند براساس آن صفاتی از زمین که بصورت مثبت یا منفی در استراتژی تحرک یا در تاکتیک موقعیت یابی در یک محدوده معینی تأثیر گذاشته اند تعیین و تعریف شود. اجزاء یک پهندشت می توانند همچنین براساس مورد استفاده قرار گرفتن بعنوان منابع غذایی، یا بعنوان یک عامل توپوگرافیک که سیستم های آبیاری را تحت تأثیر قرار می دهد و یا براساس پتانسیل آنها در کاربردهای ویژه تعریف گردند (Warren 1990: 204, (Kvamme 1989: 151-513.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

طلاق از منظر جرم شناسی

طلاق از منظر جرم شناسی

پرونده روز: آسیب شناسی طلاق

به اعتقاد بسیاری از آسیب شناسان اجتماعی و جرم شناسان رابطه مستقیمی میان طلاق و افزایش میزان گرایش افراد خانواده به بزهکاری و نقض قوانین وجود دارد.

دکتر «شهرام محمدی » وکیل و جرم شناس درباره عوامل موثر اجتماعی در وقوع طلاق می گوید: «عوامل مختلف اجتماعی در وقوع طلاق موثرند که می توان به ناهماهنگی های طبقاتی ، دخالت های خانواده ها، دوستان ناباب ، ازدواج های اجباری ، تعدد زوجات ، گرایش به مواد مخدر و الکل ، رسیدن به ثروت ناگهانی ، فقر، بیکاری ، پرکاری و اشتغال فوق العاده هر یک از زوجین ، اختلافات فرهنگی و تربیتی ، نداشتن مسکن ، محکومیت های درازمدت ، بدآموزی های وسایل ارتباط جمعی بخصوص صدا و سیما و... اشاره کرد.»

وی تاکید می کند: «تحت چنین شرایطی معمولا زن و شوهر وابستگی و اعتماد را نسبت به یکدیگر از دست داده و پس از مدتی ترجیح می دهند که از یکدیگر جدا شوند.»

طلاق چه تاثیری بر گرایش زن و مرد مطلقه به جرم و فساد می گذارد، می گوید: «در این مورد ابتدا باید علت طلاق را مورد توجه قرار داد.برای نمونه بر اساس تحقیقات غیررسمی که در تهران صورت گرفته است ، اکثر اشخاصی که به روسپی گری گرایش پیدا می کنند به علت اعتیاد همسر از او جدا شده و حضانت و سرپرستی فرزندان را نیز بر عهده دارند. طبیعی است که تحت چنین شرایطی زنان مطلقه دیگر در خانه پدری جایگاه خوبی نداشته و مجبورند برای تامین هزینه های زندگی خود و فرزندانشان از هر راهی کسب درآمد کنند که متاسفانه عده یی از زنان مطلقه که تعدادشان نیز کم نیست به باندهای فساد گرایش پیدا می کنند. یکی دیگر از تبعات و تاثیرات طلاق بر روی زندگی زنان مطلقه به وجود آمدن پدیده «قاچاق زنان » است .

زیرا هیچ نهاد و سازمانی در جامعه عهده دار مسوولیت حمایت مادی و معنوی از زنان مطلقه و کودکان طلاق نیست .» وی در ادامه می افزاید: «تاثیر طلاق بر روی مردان نیز به صورت ناهنجاری هایی بروز می کند. به عبارت دیگر وقتی مردی از همسر خود جدا می شود با مشکلات و ناراحتی های روحی ، روانی فراوانی روبرو می شود. زیرا او دیگر حاضر نیست و نمی تواند برای ادامه زندگی به درون خانواده پدری خود باز گردد. بنابراین ترجیح می دهد که در خانه یی به صورت تنها و مجردی زندگی کند. این گونه مردان معمولا برای رهایی از تنهایی به دوستان ناباب پناه برده و به فساد اخلاقی گرایش پیدا می کنند. از سایر تبعات طلاق بر روی مردان می توان به گرایش آنها به سوی استعمال مواد مخدر و الکل اشاره کرد.

مردان تحت چنین شرایطی برای فراموش کردن مشکلات سعی می کنند از این گونه مواد به عنوان آرامبخش و تسکین دهنده استفاده کنند. گرایش به سرقت ، جیب بری و... از سایر تاثیرات طلاق بر روی مردان مطلقه است .»دکتر محمدی تصریح می کند: «بر اساس تحقیقی که توسط یکی از جامعه شناسان جنایی انجام شده است ، 30 درصد از مجرمان زندانی ازدواج های ناموفق داشته اند و اکثریت نیز یا فرزند طلاق بوده یا با اختلاف های شدید خانوادگی در زندگی مواجه بوده اند.»وی تاکید می کند: «متاسفانه در جامعه ما طلاق را عملی مجرمانه تلقی می کنند این در حالی است که طلاق در اصل یک عمل نابهنجار است . اما عموم جامعه پدیده طلاق را به عنوان یک عمل مجرمانه تلقی کرده و به شخص مطلقه برچسب مجرمیت می زنند. با توجه به این شرایط می توان گفت بسیاری از افرادی که در ازدواج اول خود شکست خورده اند، ازدواج های بعدی برایشان مطلوب و دلخواه نیست .»

نوع فایل: word

سایز:10.0 KB

تعداد صفحه:4



خرید فایل


ادامه مطلب ...

بیماری شناسی گیاهان

بیماری شناسی گیاهان

بیماری شناسی یا phytopathology علمی است که با اثرات متقابل بین عوامل بیماری‌زا و میزبان و تعیین روشهای مبارزه با این عوامل می پردازد.

1- مطالعه عوامل بیماریزا و یا اختلال در گیاه

2- چگونگی توسعه در گیاه.

3- بررسی عکس العمل بین میزبان و عامل

4- راههای مبارزه با عامل بیماریزا.

اهمیت بیماریهای گیاهی :

بخاطر خسارتی که وارد می کنند دارای اهمیت هستند ، در سال 1845 کلیه مزارع ایرلند در اثر سفیدک دروغی یا سوختگی شاخ و برگ سیب زمینی از بین رفت و موجب قحطی و مرگ هزاران نفر شد.

2- باعث محدود کردن رشد گیاه در منطقه ای یا از بین رفتن کامل گیاه از یک منطقه می شود. (مرگ نارون هلندی Dutch elm disease)

3- پیشرفت صنایع وابسته به کنترل عوامل بیماریزا(کارخانه سم سازی- سازنده ماشی آلات سمپاشی)

4- استفاده از عوامل بیماریزا در صنایع پزشکی «سیخک غلات یا Ergot که روی گندم و جو و چاودار اسکلروت را ایجاد می کند. که از الکالوئید آن برای درمان قانقاریا و بیماریهای زنانه استفاده می‌شود.»

5- 16% از محصول دنیا را از بین می برند. مهمترین آن 1- زنگ غلات 2- سیاهک غلات3- Ergot غلات 4- سفیدک دروغی سیب‌زمین 5- لک قهوه‌ای برنج 6- سوختگی برگ ذرت«بلایت ذرت».

از بییماریهای ویروسی مهم می توان به عوامل زیر اشاره کرد1- کوتولگی زرد جو 2- موزاییک نیشکر 4- زردی چغندر قند.

عوامل باکتریایی: شانکر مرکبات- آتشک سیب و گلابی

عوامل نماتدی: نماتد مواد گره ریشه – نماتد سیستی چغندر قند. نماتد طلایی سیب زمینی( در ایران قرنطینه می باشد.)

تاریخچه بیماریهای گیاهی:

تئوفراستوت سال 400 قبل از میلادی بیماریهای روی غلات و درختان مشاهده کردو در این زمینه مقاله نوشت.

رومی‌ها برای مبارزه با زنگهای غلات در اوایل بهار نزد خدای Robigo می رفتند و دعا می‌کرند.

در سال 1729 آقای Michili پدر علم قارچ‌شناسی گردهای روی گیاه را برداشت و روی گیاه دیگر ریخت و علائم مشابه را مشاهده کرد.

سال1734 کشیش انگلیسی (نیدهامNeed ham) نماتد گال گندم را توصیف کرد.

در سال 1775 آقای تیلتTillet روی گندم پودر سیاه رنگ را مشاهده کرد و آنرا در مورد گندمهای سالم آزمایش کرد و سیاهک را شناسایی کرد.

در سال 1858 آقای Kuehn که فردی مزرعه دار بود اولین کتاب را در زمینه بیماریهای گیاهی تالیف کرد.

سال 1861 آقای Debary بیماری سوختگی شاخ و برگ سیب‌زمینی را مطالعه کرد ٍ و بعنوان بنیانگذار علوم بیمارشناسی گیاهی شناخته شد.

ویروس موزاییک توتون( TMV)اولین بار توسط آقای میرMayer شناسایی شد وبعد آقای استنلیStanley عصاره گیاهی بیمار را استخراج کرد و ویروس را شناسی کرد.

در سال 1961 ژاپنی‌ها ماده ای را از برنج استخراج کردند و آن را شبه میکو پلاسما Mycoplasma نامیدند. Mycoplasma Like Orgranism)یاM.L.O»( که در آوندهای آبکش دیده می شد و ژاپنی ها مشاهده کردند که با استفاده از آنتی‌باکتریهای قابل درمان بودند پس ساختاری شبیه باکتری ها داشتند و آنها را فیتوپلاسما نامیدند.

در سال 1971 ویروئیدها را از گیاهان استخراج کردند ( ویروئیدها RNAهستند و پوشش پروتئینی ندارند و فقط در گیاهان بیمازی زا هسند ، در حالی که ویروس DNA ، دورشته‌ای و پروتئین‌دارمی باشد)

طبقه‌بندی بیماریهای گیاهی:

می تواند با توجه به علائم بیماری در گیاه، اندام گیاهی مورد آلودگی، نوع گیاه، عامل بیماری «ویروسی ـ باکتری ـ نماتدی ـ بیماریهای عفونی یا مسری، غیر عفونی» تایین شود

1- بیماریهای عفونی یا مسری: Infecious diseases یا Biotic diseases که ناشی از قارچها، پریوکاریدها ، باکتریها» فیتوپلاسما، ویروسها، ویروئیدها، نماتدها، گیاهان گلدار و Protozoa

2- بیماریهای غیرعفونی و غیر مسری: infecious disease Non که متاثر از عوامل محیطی مثل گرما، سرما، نور، و PHخاک ، املاح خاک، عملیات زراعی نامناسب، کمبودهای خاک.

مفهوم بیماری در گیاه:

گیاهی سالم است که در فرآیند فتوسنتز گلوکز را سنتز می‌کند و در فرآیند تنفس آن را می سوزاند.

گیاه بیمار گیاهی است که در این خواص فیزیولوژیکی اش اختلال ایجاد شده است ،که عواملی که روی برگ هستند فتوسنتز را مختل می کنند و عوامل بیماری‌زا روی گل و میوه باعث اختلال در تولید مثل گیاه می شوند..

هر فرآیند غیر عادی که در اثر تحریک مدام عامل زنده«Pathogen » یا غیر زنده مشاهده شود.

که نتیجه اختلال ناشی از عوامل زنده را Plant disease و عوامل غیرزنده را Disorder می گویند.

تشخیص بیماری های گیاهی:

1- تشخیص این که آیا Pathogenعامل بیماری می باشد «مشاهده موجود زنده» .

2- ممکن است ناشی از شرایط محیط می باشد.

«ممکن است واریته های مختلف از گیاه در برابر شرایط محیط عکسی العمل متفاوتی داشته باشند. »

تشخیص Pathogen از روش کخ:

1- آن بیماری را روی دیگر گیاهان مزرعه مشاهده کنیم.

2- بیمارگر را بتوانیم از گیاه جدا کنیم.

3- باید پاتوژن راروی گیاهان سالم آزمایش کرد.

4- پس از تلقیح بیمارگر بر روی گیاه سالم باید اثرات مشابه مشاهده شود.

5- بتوانیم بیمارگر را مجدداً از گیاه بیمار استخراج کنیم«اثبات بیماری‌زایی»

بیمارگر های گیاهی:

میزبان ـ عامل بیماری ‌زا ـ شرایط مساعد،‌سه عامل هستند که در تقابل باهم باعث ایجاد بیماری می‌شوند.

رابطه بین پاتوژن و میزبان را پارازیسیم می‌گویند.Parasitism .

هر پاتوژنی پارازیت هست ولی هر یارازیتی پاتوژن نیست. مثلا قارچ Endogone که به صورت پارازیت داخل گیاهان مرتعی وجود دارد پاتوژن نمی‌باشد.(یعنی باعث بیماری در گیاه نمی شود)

1- انگل اجباریBiothroph : مثل ویروس هاـ ویروتیدهاـ فیتوپلاسماـ نماتد باکتریهای سخت کشت Fastidies – بعضی قارچ‌ها

2- انگل غیر اجباری:( 1- ساپروفیت اختیاری facultative saprophyte. 2- پارازیت اختیاری facultative parasite)

3- ساپروفیت اجباری

ساپروفیت اختیاری facultative saprophyte: که بیشتر سعی می‌کنند به صورت انگل در روی موجود زنده فعالیت کند.

پارازیت اختیاری: facultative parasite بیشتر سعی می‌کند که ساپروفیت باشند اگر مواد غذایی نباشد پارازیت می‌شوند و معمولاً تولید توکسین می کنند که باعث مرگ سلول می شوند.

پارازیت های اجباری: یک رابط همزیستی با سلول برقرار می‌کنند(سلول را نمی کشند) چون زندگی‌شان وابسته به زندگی سلول است.

فرق بین پارازیت اختیاری و اجباری:

1- نوع تغذیه که در پارازیت های اجباری Biotroph و در اختیاری ها Necrotroph می‌باشد.

2- پارازیت های اجباری سلول را نمی کشند ولی پارازیت های اختیاری ابتدا سلول را می کشند و بعد تغذیه می کنند.

3- دامنه میزبانی درپارازیت های اختیاری وسیعتر بوده در حالی که در پارازیت های اجباری عمل اختصاصی می‌باشد.«قارچ‌های متکامل»

چرخه بیماری: Disease cycle:

1- مرحله برقراری تماس بین پاتوژن و میزبان «تلقیح» Inoculation : که بستگی به پاتوژن دارد مثلاً ویروس به طور کامل در تماس با گیاه خواهد بود در نماتدها اندام تغذیه ای و در گیاهان گل‌دارانگل بذر در تماس با میزبان خواهد بود و در قارچ ها هاگ یا هیف و ... می توان باشد.

به هر یک از واحد پاتوژن که با میزبان تماس برقرار می‌کند یک Propagule می گویند مثلاً یک دانه بذر گل انگل یک Propagule خواهد بود.

2- رخنه (نفوذ)Peneteration:

1-به شکل مستقیم: قارچها ـ نماتدها ـ گیاهان گل دار

2-به شکل غیرمستقیم: (1- روزنه طبیعی گیاهی یا جاهای که زخم شده 2- با کمک ناقلین، مثلاویروس‌ها به کمک شته ها و زنجره هامنتقل می شوند)

3-عفونت: آلودگیInfection برقراری رابطه پاتولوژیکی بین عامل و میزبان که منجربه ظهور علائم در گیاه شود.

4- دوره نهفتگی یا کمون Latent periodیا Incubation period : مدت زمان بین ایجاد عفونت و ظهور علائم بیماری که هر چه طول این دوره کمتر باشد نشانه قدرت پاتوژن می باشد.

5- گسترش بیماری داخل میزبان(Invasion): پیشروی محل های پاتوژن در گیاه مختلف می‌باشد مثلاً پارازیت‌های اجباری درون آوندهای آبکش که زنده هستند مستقر می‌شوند ودر آوندهای چوبی مرده پژمردگی های آوندی Vascular Wilt را باعث می شوند.

باکتریها معمولاً در فضاهای بین سلولی مستقر می شوند و یا پکتات کلیسم را حل می‌کند و فضا باز کنند.

پاتوژن‌های سیستمیک مثل ویروس‌ها که از طریق آوندها و یا سلول‌ها در گیاه پخش می‌شوند که از طریق سلول به سلول کندتر است ولی اگر از طریق آوند آبکش وارد شوند سریعاً خود را به مریستم‌ها راسی می‌رسانند و علائم از همین نقاط نمایان می شوند . قارچهایی که از طریق آوندهای چوی منتقل شوند سیستمیک هستند «قارچها نمی توان درون آوندهای آبکش منتقل شوند چون فشار اسمزی زیاد و شیره پرورده باعث می شود که هاگ آب را از دست دهد و دچار پلاسمولیز شود.»

6- مرحله تولید مثل پاتوژن: بسته به نوع پاتوژن متغییر می باشد مثلاً قارچ ها هم تولیدمثل جنسی دارند و هم غیرجنسی ـ باکتری‌ها از طریق دو نیم شدن، ویروس‌ها همانندسازی می‌کنند.

7- انتشار پاتوژن در مزرعه: Transmission یاDissemination: قارچها با باد و باران ـ ویروس ها به کمک ناقلین باکتری‌های‌ـ باد و باران – حشرات و.. منتقل می شوند.

8- زمستان گذرانی و تابستان گذرانی: over winteringو یا over summeringقارچها تولید اندم های مقاوم می کنند ویروس ها ویروئیدها درون بافت گیاهی خواهند ماند بعضی از ویروس ها در باقی مانده گیاهی هم می توانند زندگی کنند مثل TMV، برخی از ویروس‌ها زمستان را درون بدن حشرات مثلاً زنجیره‌ها سپری می کنند.

نماتدها اغلب به صورت تخم ندرتاً به شکل لاروی در خاک می گذرانند.

چگونگی حمله پاتوژنها به گیاهان:

بیمارگر باید خود را به پرتوپلاست سلول برساند که احتیاج به ابزار دارد که نوع مکانیکی در نماتدها دیده می شود و در باکتری‌ها ... به صورت شیمیایی دیواره سلولی را از بین می‌برند و به پرتوپلاست می‌رسند

مثلاً آنزیم های قارچ ها یا آنزیم کوتینازدر باکتری ها باعث تجزیه کوتیکول می شود

. پکتات بین سلولی توسط پکتیناز نیز تجزیه می شود.

دیوار سلولی توسط سلولز و دیواره چوبی توسط لیگینیاز از بین می رود.

بعضی از قارچها تولید توکسین می کند که سریعاً سلول را می‌کشد و دو نوع هستند:

1- توکسین غیر اختصاصی برای میزبان. 2- توکسین اختصاصی برای میزبان .

هورمون : مثلاً با تولید هورمون اکسین توسط پاتوژن در گیاه گال ایجاد می شود و پاتوژن در آن منطقه فعالیت می کند. یا پاتوژن که تولید جیبرلین می کند «جیبرلین باعث جدا شدن برگ از گیاه در پاییز می‌شود.»

مکانیسم های دفاعی گیاه در برابر عوامل بیماریزا:

1- دفاعی قبل از حمله پاتوژنpassive :

الف- سدهای فیزیکی.ب) سد های شیمیایی

2- دفاعی بعد از حمله پاتوژنActive:

الف)‌فیزیکی. ب) شیمیایی

سدهای فیزیکی قبل از حمله پاتوژن در گیاه:

1- وجود موم در سطح اپیدرم «گلبرگ»

2- برخی از رقم های گیاهی دارای روزنه های کمتری در سطح برگ هستند.

3- بعضی از گیاهان دارای اپیدرم ضخیم تری هستند.

سد های شیمیایی قبل از حمله پاتوژن:

وجود برخی از مواد شیمیایی که خاصیت قارچ کشی دارند

«ترکیبات فنولی که در معرض هوا قهوه ای رنگ می شوند» که درون واکوئلهای خاصی در گیاه نگهداری می شوند

اسیدکلروژنیک که در پیاز قرمز وجود دارد باعث مقاومت این گیاه در مقابل عوامل بیماری‌زا می‌باشد.

سدهای فیزیکی پس از حمله پاتوژن در گیاه:

1- ساخته شدن لایه چوب پنبه جدید در مقابل پاتوژن «سیب‌زمینی های که موقع کشت نصف می کنیم بهتراست در دمای خاصی نگهداری شوند تا لایه چوب پنبه روی آن تشکیل شود و در مقابل پاتوژن های درون خاک مقاومتر باشند.»

2- ایجاد لایه های جدا شونده «در بیماری لکه غربالی که روی برگ گیاهان دو لپه ای تشکیل می شوند گیاه در اطراف این لکه ها لایه‌ای جدا شونده می‌سازدـ ((گیاهان همیشه سبز))

3- تایلوز Tylose تورم سلولهای پارانشیم همراه آوندهای چوبی و نفوذ این سلولها درون آوندهای چوب و مسدودکردن آوند و ایجاد مانع در مقابل حرکت پاتوژن با جلوگیری از حرکت توکسین یاآنزیم تولیدشده در شیر پرورده «گیاهای که نصفشان سبزو نصف دیگرشان خشک است» تایلوزها ساختار سلولوزی دارند.

4- تولید صمغ (:(Gums بیشتر در گیاهان هسته داری تولید می‌شوند که با ورود به فضای بین سولی و اکسیده شدن در مقابل هوا باعث مسدود شدن مسیر حرکت پاتوژن می‌شود.

مکانیسم‌های شیمیایی گیاه پس از حمله پاتوژن:

1- فیتو الکسین‌ها، مواد سمی که در گیاه سالم به مقدار بسیار کم وجود دارند و یا اصلاً وجود ندارد و پس از حمله پاتوژن تولید آن درگیاه شدیداً افزایش می یابد،مثلا گیاه نخودفرنگی فیتوالکسینی به نام پیزاتین Pisatin می‌سازد یا گلایسولین Glyceollin در سویا، کپسیدولCaosidol در فلفل، درارقام مختلف فقط میزان و زمان تولید این مواد متفاوت است.

2- ترکیبات فنولی: پلی فنول در اثرآنزیم پلی فنل اکسید می شودبه کیونن‌ها تبدیل می‌شود که بسیار سمی می‌باشد.

3- صمغ زدایی Detoxification : بعضی از گیاهان توکسین ایجاد شده توسط پاتوژن را تجزیه و اثر آن را خنثی می‌کند«اسیدفوزاریک که در برخی از ارقام پنبه و گوجه فرنگی به متیل فوزاریک تجزیه و می‌شود و قارچ فوزاریم دیگر برای گیاه بیماری‌زا نخواهد بود»

مصونیت اکتسابی (مقاومت القایی Induced Resistance): مشابه عمل واکسیناسیون در انسان میباشد با این نحو که برخی از مواد مکانیسم دفاعی گیا ه را روشن می‌کنند

ملکول پیام بر در این مکانیسم اغلب آسپرین است چون که اسید سالسلیک در سلول‌ها که مورد حمله قرار گرفته‌اندساخته شوداز طریقه سلولی با سلول دیگر یا آوند آبکش خودرا به دیگر سلول‌ها می‌رساند»

مثلا گیاه Arabidopsis در مقابل اسید سالسلیک با دوزهای مختلف نسبت‌های خاصی از سیستم دفاعی‌اش فعال شد.

علائم عمومی بیماری‌های گیاهی:

علائمی که دراثر ظهورقابل رویت پاتوژن به وجودمی‌آیند«سفیدکهاMildew ـ زنگهاRusts ـ سیاهکها Bunts ـ زنگ سفیدـ سختینه

» تغییر رنگهاـ رشد غیر طبیعی گیاه

1- سختینه یا اسکلروت مختص قارچ‌ها بوده و اندازه‌های در حدود میلی‌متر و سانتی‌متردارد و برای حفظ قارچ در برابر شرایط نامساعد تولید می‌شود.

2- ترشحooze که مختص باکتری‌ها می‌باشد«ترشحExudation» به صورت مواد لزج با ویسکوزیته بالا«باکتری وارد آوندگیاه شده و علامت خاصی هم روی گیاه دیده نمی‌شود یک لیوان آب مقطر را برمی‌داریم و قسمتی از گیا ه را می‌بریم و درون آن می‌گذاریم و خروج ماده را مشاهده می‌کنیم که نشانه وجود باکتری در گیاه می‌باشد»

3- تغییر رنگها: Etiolation

  • بی‌رنگ شدن اندام گیاهی در برابر کمبود نورکلروز Chlorosis : که در اثر ساخته نشدن کلروفیل کافی درگیاه می باشد یا درشرایط مساعد نوری گیاه به صورت سبز روشن یا زرد دیده می‌شودکه اغلب ناشی از کمبود ازت خاک می‌باشد، کلروز می‌تواند ناشی از حمله پاتوژن «ویروس‌ها – فیتوپلاسماهاـ قارچ‌های آوندی...» هم باشد.
  • موزاییک Mosaic: ایجاد لکه‌های کلروز یا ایجاد لکه‌های زرد رنگ در متن سبز گیاه که اغلب توسط ویروس‌ها ایجاد می‌شود.
  • Mottle: موزاییک خفیف که خیلی مشهود نیست.

4- رشد غیر طبیعی اندام گیاهی : برخی از اندام گیاهی ممکن است رشدی غیر طبیعی پیدا بکنند

1ـ افزایش رشد 2ـ کاهش رشد

افزایش رشد: مثل گال ـ تومورـ زگیل(wart) «زگیل کوچکتر از گال»

که این افزایش می‌تواند ناشی از افزایش تعداد سلول « Hyperplasia» ویا افزایش حجم سلول (Hyper throphy) باشد. که بصورت گال ـ زگیل ـ تومورـ جاروی جادوگرWitches brome ( تعداد جوانه‌های جانبی زیاد و رشد آنها سریع می‌شود « ویروس‌ها و فیتوپلاسماها») ریشه ریشیhairy root : (که تعداد ریشه زیادمی‌شود« نماتد‌ها و ویروس‌ها» ) ظاهر می شود.

کاهش رشد: 1ـ کاهش تعداد سلول(Hypoplasis)2ـ کاهش حجم سلول Hypothrophy :که به صورت کوتولگی Dwarf 2ـ کوتولگی Stunt که در یک اندام گیاه به وجود می‌آید«درگوجه»

3ـ کوتولگی Rossetingکه در اثر کاهش رشد میان‌گره‌های به وجود می‌آید«

کوتولگی Nanism»

5- برگسانی Phyllody : تشکیل اندام‌های رویشی مثل برگ در داخل اندام‌های زایشی که ناشی از اختلال رشد می باشد

ویروس‌ها و فیتوپلاسماها بیشتر عامل این نوع از بیماری ها هستند(بیماری رایج کنجد در ایران)

6- پژمردگی Wilting: وقتی که مسیر آوندها مسدود می‌شوند رخ می‌دهد که عامل آنها قارچهای آوندی و برخی از ویروسها می باشند

پژمردگی که از آبیاری نکردن به موقع به وجود می‌آید قابل برگشت می‌باشد.

7-لکه برگی‌ها Leaf spot: توسط قارچهای هوا آزاد ـ برخی از ویروسها به وجود می‌آید که در نوع لکه غربالی برگ حالت سوراخ سوراخ پیدا می‌کند به دلیل لایه جدا شونده در اطراف لکه حاصل می‌شود«shot hole» لکه حالت نقطه‌های کوچک و سیاه داردspeck

8- Blightسوختگی شاخ و برگ یا آتشک: قهوه‌ای شدن سریع برگهاـ جوانه‌ها و شاخه‌های یکساله که صرف چند روز اتفاق می‌افتد که عامل آن اغلب باکتر‌ها و قارچها هستند.

9- Scald: تغییر رنگ بافت‌های اپیدرمی روی برگ یا میوه معمولاً به صورت سطحی «کچلی»

Sun scald: آفتاب سوختگی که ناشی از تابش مستقیم خورشید به سطح گیاه می‌باشد

10- آب سوختگی «water soak» جمع شدن آب در فضای میان بافتی در اثر باران‌های شدید یا عوامل بیماریزا مثلاً باکتری ها که در نهایت لکه‌های نکروزی روی برگ دیده می‌شود.

آب سوختگی دراثر سرما هم می‌تواند ایجاد شود.

11- بلاستBlast:مرگ سریع غنچه‌ها و جوانه باز نشده اغلب توسط باکتری‌ها صورت می‌گیرد«بلاست مرکبات رایج در کشور»

12- آنتراکنوز Anthracnose: عبارت ا ست از زخم‌های نکروز شده و فرو رفته در بافت گیاه که بیشتر روی شاخه‌ها و ساقه‌های یکساله و گاهی هم روی میوه‌ها ایجاد می‌شود. حاشیه این برگهابه وسیله بافت پینه‌ای «کالوس» احاطه می شود . «ظاهراً زخم حالت فرو رفته دارد»

13- شانکرCanker: زخم‌ها خیلی بزرگ از نوع آانتراکنوزاگر روی تنه یا ساقه‌های چند ساله باشد

درفصل‌های گرم درخت فعال‌تر است و در سرما اگر باران یا رطوبت کافی باشدشانکر فعال می‌شود و از این نو و کهنه شدن زخم حالتی شبیه به سیکل تیر اندازی در جهت طولی می‌گیرند

14- کتابی شدن ساقه Stem fasciation ساقه از حالت استوانه‌ای خارج می‌شود و حالت پهن به خود می‌گیرد.

15- گموز یا انگومکGummosis :پوسیدگی و قهوه‌ای شدن محل طوقه که دراین محل صمغ ترشح می شود و اغلب ناشی از قارچ‌ها می‌باشد.

16- سبزآیی Virescence: گل سبزی، سبز شدن بافت‌های که در حالت عادی کلروفیل ندارند و بیشتر در اثر ویروئیدها و فیتوپلاسماها ایجاد می‌شوند.

بیماریهای ناشی از رده ا’ا’میست

مقدمه:

قارچ‌های این رده در تولید مثل زئوسپرانژیوم و زئوسپور تولید می‌کنند.

اسپورهای تولید شده ممکن است بدون تولید زئوسپور جوانه زده نقش کنیدی را ایفا نمایند.

زئوسپورها تقریباً قلوه‌ای شکل و دارای دو تاژک (پرورش در جلو، شلاقی در عقب‌) هستند.

از آمیزش اندام نر(آنتریدی) با اندام زایشی ماده( ا’ا’گون Oogonium) تخم اسپور با جداره ضخیم تشکیل می‌گردد.

طبقه بندی:

راستة پرنوسپورال:

1- خانواده پی‌تیاسه Pythiaceae

2- خانواده پرونوسپوراسهPeronosporaceae

3- خانوادة آلبوژیناسه Albuginaceae

الف)‌خانواده پی تیاسه:

قارچ های این خانواده در آب و خاک زندگی می کنند، گونه های خاکزی اغلب زندگی ساپروفیتی دارند و یا به قسمت‌هایی از گیاه که در مجاورت خاک قراردارند حمله کرده، ایجاد بیماری می‌کنند.

در این قارچ ها اسپورانژ بر شبیه هیف رویشی می‌باشد و یا رشد آن نامحدد است.

تولید زئوسپور در این خانواده عمومیت دارد.

دو جنس پی تیوم و فیتوفترا از جنس های مهم این خانواده هستند.

در جنس پی‌تیوم اسپورانژبر از هیف رویشی قابل تشخیص نیست ولی در جنس فیتوفتراسپورانژبر غالباً با داشتن برجستگی‌های آمپولی از هیف رویشی قابل تشخیص می‌باشد.

بیماری مرگ گیاهچه: Damping off

این بیماری انتشار جهانی دارد و در غالب مناطق ایران نیز سبب پوسیدگی بذر، مرگ یا از پا افتادگی گیاهچه، پوسیدگی ریشه ساقه و پوسیدگی نرم اندام های ذخیره ای می‌شود.

علائم بیماری :

سبز نشدن بذر کاشته شده یا off Pre- emergence damping

. مرگ گیاهچه ممکن است پس از خروج از خاک صورت گیرد. off post- emergence damping

علائم پژمردگی، کوتولگی و یا مرگ قسمت های هوایی در گیاهان مسن تر دیده می‌شود.

میوه بسیاری از گیاهان نظیر خیار،‌کلم، سیب زمینی د ر موقع حمل و نقل و یا در انبار مورد حمله این قارچ قرار می‌گیرند، که سطح خارجی چنین میوه هایی از مسیسیلیوم قارچ به صورت پنبه پوشانده شده سطح داخل آنها آبکی می شود.

عامل بیماری

عامل بیماری مرگ گیاهچه قارچ‌های پی تیوم،فیتوفترا و بعضی از قارچ‌های خاکزی دیگر مانند فوزاریوم، اسکلروتیوم و رایزوکتونیا می باشند.

گونه Pythium debaryanum از جمله قارچ‌های عامل مرگ گیاهچه می‌باشد.

به صورت داخل سلولی فعالیت می‌کند و مکینه (هوستوریوم) تولید نمی‌کنند.

زیست شناسی:

قارچ زمستان را به صورت اَا’سپور (Oospore) در خاک یا بقایای گیاهی آلوده سپری می‌کند.

در حرات 18-10 درجه بهاری ا’ا’سپورها جوانه زده ، تولید لوله تندش (germ-tube) می‌کند.

زئوسپورها با از دست دادن تاژک و ایجاد دیوارة ضخیم تبدیل به کیست می‌شوند.

در اواخر فصل قارچ برای حفظ بقاء خود را از طریق تولید مثل جنسی ا’ا’سپور تولید می کند.

کنترل:

1- ضدعفونی بذر و پیاز با سمومی نظیر کاربوکسین و تیابندازول به نسبت دو در هزار .

2- ضدعفونی خاک گلدان یا خزانه چند روز قبل از کاشت با فرمالین به نسبت 2 درصد به طوری که تا عمق 10 سانتیمتر آن خیس شود.

3- کاهش دفعات آبیاری و کاشت بذر با فاصله کافی در خاک.

4- اجتناب از دادن کودازته به مقدار زیاد در خاک، شدت بیماری را کاهش می دهد.

بیماری سوختگی شاخ و برگ سیب‌زمینی و گوجه‌فرنگی:

در انگلیسی به Late blight و در بعضی منابع به سفیدک داخلی معروف است.

در سال 1830 مشاهده شد و در سال 1845 در اروپا ایالات متحده شیوع پیدا کرد.

این بیماری درسال 1845 منجربه قحطی در کشور ایرلندگردید.

در ایران علاوه بر گوجه‌فرنگی و سیب‌زمینی به بادمجان هم خسارت می زند.

علائم بیماری:

قارچ Phytophthora infestans عامل این بیماری است.

اسپورانژیوفور از روزنه های سطح زیرین برگ و یا عدسکهای غدة سیب زمینی خارج و منشعب می شود.

محل تشکیل اسپورانژها در طول بندها به صورت قسمت های متورم مشاهده می‌شود.

هیف این قارچ بر خلاف پی‌تیوم بین‌سلولی و دارای هوستوریوم بلند داسی شکل می باشد.

زیست شناسی:

زمستان را به صورت میسیلیوم در غدة سیب زمینی آلوده سپری می‌کند.

گیاه جوان از غده های آلوده تازه کشت شده یا باقی مانده از سال قبل آلوده می شود، اسپورانژها از روی برگهای آلوده نیز توسط باران منتشر شده وارد خاک می‌شوند.

برای تشکیل اسپورانژها رطوبت نسبی نزدیک به صدردصد و درجه حرارات 16 تا 22 درجه سانتیگراد بسیار مناسب است.

در حرارت بالای 30 درجه رشد قارچ در مزرعه متوقف می‌شود که اگر رطوبت نسبی کافی باشد از بین نمی‌رود.

کنترل:

1- جمع‌آوری و از بین بردن غذه هایی که پس از برداشت در زمین مانده اند.

2- شناسایی و کشت ارقام مقاوم

3- جمع‌آوری و از بین بردن شاخ و برگ سیب‌زمینی 2 تا 3 هفته قبل از برداشت به کمک علف‌کش ها یا به طریق مکانیکی

4- سم پاشی شاخ و برگ یک هفته قبل از ظهور بیماری با استفاده از مانب، واپام، کوپروایت،مانکوزب. غیره..

در صورت ظهور بیماری در مزرعه باید عمل سمپاشی چندبار تکرار شود.

5- مصرف کودهای فسفر ه اجتناب از مصرف بیش از حد کودهای ازته در کنترل بیماری موثرند.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

پاورپوینت بررسی رویکردهای کیفی و ترکیبی در پژوهش های روان شناسی

پاورپوینت بررسی رویکردهای کیفی و ترکیبی در پژوهش های روان شناسی


فرضیة اساسی

فرض اساسی ما در روش­شناسی پژوهش در روان­شناسی این است که

دانش عینی و پژوهش­های علمی جدید در روان­شناسی را

باید با حکمت و خرد

در یک ترکیب پویا قرار دهیم

تا کیفیت شناخت ما از روان­شناسی آدمی

با پیچیدگی­های دستگاه روان­شناختی او هماهنگ گردد.


مفهوم دانش عینی، خِرد، و روش شناسی

دانش عینی: اطلاعات و یافته های نظامدار برگرفته از مشاهده و مطالعه و تجربه ای که به منظور تعیین وضعیت و ماهیت یا اصول موضوع مورد مطالعه صورت گرفته است.

خـِرد و خردمندی را به معنای دانش تعمقی و کیفیت استفاده از تجربه و احساس و دانش و اندیشه برای قضاوت دربارة درست و نادرست، نیک و بد، و تشخیص شایسته از ناشایست و حقیقت از ناحق می دانیم.

وقتی که خردمندی از کیفیتی متعالی برخوردار باشد و به بررسی عقلانی و انتقادی و شهودی باورهای اساسی و تحلیل مفاهیم بنیادی این باورها بپردازد آن را حکمت یا تفکر همراه با بصیرت قلبی یا خرد مینوی می­نامیم. نظریة روش شناسی پژوهشی ما “خردگرایی مینوی علم” است.

روش­شناسی به معنای تدوین و تنظیم شیوه­ها و اقدامات نظام­یافته و دارای انسجام منطقی در پژوهش علمی به منظور دستیابی به دانش است. اصطلاح روش­شناسی معادل با روش علمی در تحقیق و دربرگیرندة مبانی و اصول و چارچوبها و اقدامات معین در هر پژوهش است.


عنوانهای بحث

در گفتار کنونی می­خواهیم به سه موضوع اساسی بپردازیم:

اول آنکه، روش­شناسی پژوهشهای روان­شناسی در ایران دچار کمّی­گرایی و آماری­نگری بی­رویه در بررسی و شناخت پدیده­ها و مسائل پیچیدة روان­شناسی است،

دوم آنکه، برای رفع این مشکل باید روشهای پژوهشی کیفی و ترکیبی مورد توجه و تأکید قرار گیرد، و

سوم آنکه، می­خواهیم ببینیم رویکردها و طرحهای پژوهشی کیفی و ترکیبی چیست.

در ادامة این گفتار، چگونگی پروپوزال­نویسی برای پژوهش­های کیفی و ترکیبی را در کارگاه پژوهشی روز 6 اردی بهشت (سالن شمارة 4 ساعت 2 تا 5 بعدازظهر) ارائه خواهیم کرد.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

پاورپوینت بررسی روان شناسی تربیتی

پاورپوینت بررسی روان شناسی تربیتی



” روان شناسی تربیتی ”
Educational Psychology


روان شناسی پرورشی(تربیتی) شاخه ای از علم روان شناسی است که هدف آن کمک به پرورشکاران در امر پرورش است.

روانشناسی پرورشی یعنی کاربرد اصول و قوانین علم روان شناسی در امر پرورش.




خرید فایل


ادامه مطلب ...

پاورپوینت بررسی اهمیت انسان شناسی

پاورپوینت بررسی اهمیت انسان شناسی

اهمیت انسان شناسی :


انسان همواره به عنوان یک دغدغه شناخته شده است. علّت توجه به انسان علاوه بر اینکه یکی از موجودات این عالم است در واقع شناخت ماهیت و حقیقت خویشتن است. به طوری که در آموزه های ادیان الهی پس از خداشناسی بیشترین اهمیت به شناخت انسان است این در حالی است که یکی از اهداف اساسی انبیاء توجه به انسان و خویشتن می باشد. حضرت علی (ع) در روایتی چند خودشناسی و انسان شناسی را افضل المعرفه ، افضل الحکمه ، انفع المعرف، فوزاکبر و ... دانسته است.

l جهان بینی که همان تفسیر کلی جهان هستی یا مجموعه ای از عقاید کلی و هماهنگ درباره نظام هستی است به سئوالات مختلفی در زمینه های آفرینش، انسان، حقیقت مرگ و غیره پاسخ می دهد. اینگونه سئوالات به هم پیوسته و جدا شدنی می باشد. روایت معروف « من عرف نفسه فقد عرف ربه» به رابطه انسان شناسی و خداشناسی توجه دارد. در قرآن کریم نفس انسان به عنوان یکی از آیات مهم الهی معرفی شده است رابطه بین انسان شناسی و خداشناسی دوسویه است یعنی شناخت یکی منجر به شناخت دیگری و فراموشی یکی منجر به فراموشی دیگری می شود در همین رو قرآن کریم فراموشی خداوند را موجب خود فراموشی می داند. رابطه انسان شناسی با فرجام شناسی هم دوسویه می باشد یعنی توجه به روح و ابعاد متعالی انسان ما را به اندیشه جاودانگی و زندگی پس از مرگ سوق می دهد. عکس این مسئله هم درست است . دو ساحتی بودن انسان این مسئله را اثبات می کند که جهان منحصر به ماده و مادیان نیست بلکه امور ماورای مادی نیز در جهان وجود دارند.

انسان دارای دو آفرینش است.


1- انسان موجودی صرفاً مادی و محصول فرآیند تکامل کورزیست محیطی است که در این صورت آمدن رو به این جهان تصادفی است

l2- اگر انسان مخلوق خدا و خلیفه او بر زمین باشد آمدن او به این جهان هدفمند بوده است.


lحداکثر بهره برداری از زندگی دنیوی :


عمر انسان محدود است اما این سئوال به میان می آید که چگونه انسان می تواند در این فرصت محدود بیشترین استفاده را بکند؟ پاسخ به این سئوال به چگونگی تفسیر انسان بر می گردد. اگر انسان با دیدگاه کاملاً مادی تفسیر کند زندگی و رفاه هدف اصلی اوست و برای رسیدن به آن هر گونه ظلمی می کند و رسیدن به آرزوها و هواهای نفسانی مهمترین آرمان چنین شخصی است. اما اگرانسان خود را مخلوق خدا، آفرینش را امری هدفمند بداند. او خود را نه محدود به این جهان بلکه موجودی جاودانه دانسته بر اساس این تفکر معیار سود و زیان انسان ها نزدیکی به خدا ویادورشدن از خداست کمک به دیگران نه موجب زیان می شود بلکه موجب سود و رضایت خدا می گردد تلاش فرد برای رضایت خدا موجوب رسیدن به افتخار فوزاکبر می گردد. که با تعاریف این دو دیدگاه می توان انسان را تعریف کرد.

یافتن هویت واقعی:


انسان با موجودات دیگر عالم اعم از گیاه، حیوان،تفاوت دارد. یکی از دلایل این تفاوت این است که چون هر کدام از ما فردی از نوع یکی انسان هستیم شناخت هر ویژگی انسان موجب شناخت هر چه بیشتر خودمان می شود. به طور مثال اگر به این نتیجه برسیم که انسان دارای سرشتی پاک و گوهری متعالی است نتیجه می گیرییم که من دارای سرشت پاک هستم، چگونگی شکل گیری هویت و شخصیت انسان بسیار مهم است. هویت انسان تابع تصویری است که از انسان دارد. اگر ما انسان رااین گونه تعریف کنیم که حیوانی است تابع غرایز درونی، برون ارداده و اختیار و فاقد هر گونه مسئولیت و تکلیف، نمی توانیم هویتی جز این داشته باشیم اما اگر انسان را موجودی متعالی و پاک تعریف کنیم او را با هویتی دیگر خواهیم شناخت.

عرفان، فلسفه، اقتصاد و ... از جمله علومی هستند که هر کدام دوباره یکی از ابعاد انسان بحث می کنند: علم به دو دسته: 1- حضوری، 2- حصولی که خود به حسی، عقلی، دینی، تاریخی، تقسیم می شود. انسان دارای پنج رویکرد متفاوتی می باشد که صورت خلاصه در زیر بیان می شود.

درون نگری و انسان شناسی عرفانی: انسان در این عالم به همه امور علم حصولی دارد جز به خود، حالات خود و خداوند .

درونگری موجب خودیابی وعلم حضوری عمیق به خویشتن می شود. به طوری که کاسیر فیلسوف آلمانی تاکید به درون بینی دارد و می گوید بدون توسل به روش درون بینی و برون آگاهی حضوری بی واسطه به احساسات و عواطف و ادراک و افکار نمی توان حوزه علم روان شناسی انسان را معین کرد. این سخن واکنشی به کسانی است که می خواهند تنها از طرق عقلی یا روانشاسی جدید مبتنی بر شواهد حسی، انسان را بشناسند. عرفا در شناخت انسان و جهان و حتی خدا از این روش استفاده می کنند.

بنابراین انسان شناسی عرفانی ، نوعی انسان شناسی درون نگراست، عرفا معتقدند که انسان از راه باطن خویش می تواند علاوه بر شخصیت خود با حقیقت واحد جهان به گونه ای حضوری و شهودی ارتباط برقرار کند و این زمانی میسر است که از تعلقات ظاهری رها شود. پس از دیدگاه عرفانی معرفت و شناخت حقیقی به واسطه کشف و شهود حاصل می شود. مشکلاتی که بر سر راه انسان است به دلیل بی توجهی به خود و توجه بی از حد به بعد غیر معنوی خویش است که علت اصلی آن نادیده انگاشتن دین و آموزه های دینی است به تعبیر فلاسفه «موجود مجرد پیچ گاه از خود غافل نمی شود.»

روش عقلی وانسان شناسی فلسفی: راه دیگر شناخت انسان از طریق عقل است یکی از مباحث گسترده فلسفه اسلامی که تقریباً هم فلاسفه به آن پرداخته اند ( معرفت النفس) می باشد. بحث های فلسفی انسان را (حیوان ناطق) می نامند. ملاصدرا برای انسان سه وجود قائل است: 1) انسان حسی که در معرض فادوزوال است. 2) انسان عقلانی که ثابت و حقیقت انسان حسی است. 3) وجود شبحی برزفی که فاصله بین این دواست که آن انسان نفسی می نامند.

عرفا انسان را عصاره عالم هستی می دانند و به او (عالم صغیر) می گویند و به کل عالم هستی (انسان کبیر) می گویند و به بیان دیگرانسان را (عالم اکبر) و هستی (عالم کبیر) می گویند



خرید فایل


ادامه مطلب ...

روان شناسی یادگیری

روان شناسی یادگیری

مشخص نیست که روان شناسی از چه زمانی به طور رسمی رشته ای علمی شناخته شد ، اما پژوهشهای روان شناختی از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد . ویلهلک نخستین آزمایشگاه روان شناسی را در 1987 در آلمان و ویلیام جیمز چهارسال زودتر آزمایشگاه خود را در هاروارد ایجاد کرده بود .

پویایی آزمایشگاه روان شناسی ، استقلال از فسلفه و نظریه پردازیهای فیلسوفان را به ارمغان آورد . و ونت در کتابی با عنوان اصل روان شناسی فیزیولوژیک ، موضوع روان شناسی را مطالعه ذهن معرفی کرد و فرآیندهای مورد بررسی در روان شناسی را مهرکرمای کنترل شده و پاسخهای قابل اندازه گیری دانست که با آزمایش و درون نگری به دست می آید .

ساختارگرایی .و کارکردگرایی

دومکیت معروف ساختارگرایی و کارگرایی با شروع قرن بیستم شکل گرفت .

ادوارد تیچنر ( 1867 ـ 1927 ) از شاگردان وونت بود که مکتب روان شناسی او به ساختارگرایی شهرت یافت . ساختارگرایی ترکیبی است از تداعی گرایی و روش تجربی .

دیدگاه تداعی گرایی بر این باور بود که ضمیر خودآگاه انسان ، حوزه مناسبی برای بررسی علمی است . بمنظور بررسی پیچیدگی های ذهن ، این تداعیها تجزیه می شوند و آنگاه هر مفهوم به صورت منفرد مطالعه می شود .

روش تجربی مورد استفاده تیچنرهمانند وونت ، روش درون نگری بود که نوعی تحلیل خود است در این روش شرکت کنندگان بطور شفاهی به گزارش کردن تجاربی می پردازند که اندکی قبل در معرض آن قرار گرفته بودند و از افراد خواسته می شود که آنچه در مواجهه با اشیاء یا رویداد تجربی کرده اند ، گزارش کنند و آن پدیده را تفسیر نکند بعبارت دیگر از دانش خود درباره آن شیء یا رویداد استفاده نکنند .

روش درون نگری ، اغلب دشوار غیرواقعی است زیرا به سختی می توان انتشار داشت که افراد ، معانی را نادیده بگیرند ، زیرا ذهن انسان طوری سازمان نیافته است که اطلاعات را بطور دقیق دسته بندی کند .

شکل دیگر اینست که ساختارگرایان ، تداعی مفاهیم را مطالعه کرده اند اما درباره اینکه این تدعیها چگونه بودجود می آیند ، کمتر بحث کردند ، اگرچه درون نگری ، روش مناسبی در مطالعه فرآیندهای ذهنی برتر ، مانند استدلال و حل مسئله این فرآیندها از احساس و ادراک فوری کاملا متفاوت اند.

کارکرد گرایی ویلیام جیمز

در مکتب کارکردگرایی فرض بر این است که فرایندهای ذهنی و رفتارهای موجود زنده به او در انطباق با محیط کمک می کنند . این مکتب فکری در دانشگاه شیکاگو با کارجان دیولی ( 1900) ویلیام جیمز و آنجل ( 1907 ) توسعه یافت .

ویلیام جیمز از تاثیرگذارترین نظریه پردازان این مکتب است که کار مهم او در روان شناسی تالیف دو جلد کتاب با عنوان اصول روان شناسی است که خلاقان بعنوان کتاب درسی چاپ شد . او تجربه گرایی بود که باور داشت تجربه ، نقطه شروع بررسی تفکر است . او بر این باور بود که مفاهیم ساده ، رونوشتی منفعل از درون داده های محیطی نیستند ، بلکه محصول افکر و تفکر انتزاعی انسان هستند .

از نظر دیویی فرآیندهای روان شناختی را نمی توان به اجزائی جدا از هم تقسیم کرد . از نظر او ضمیر خودآگاه را باید منظری کل نگر بررسی کرد محرک و پاسخ نقطه یابی را توصیف می کنند که بوسیله اشیاء و رویدادها ایفا شده است ، ولی این نقشها را نمی توان از واقعیت کلی آنها جدا کرد .

افکار کارکرد گرایان متاثر ازآرائ داروین درباره تکامل بوده و سودمندی فرایندهای ذهنی در کمک به موجود زنده در انطباق با محیط و حفظ بقا را مطالعه کردند .

کارکردگرایان مخالف روش درون نگری بودند و علت آن را ، نحوه مطالعه آگاهی می دانستند . درون نگری می کوشد آگاهی را به مطالعه عوامل جداگانه محدود کند . این امر از نظر کارکردگرایان غیرممکن است .

دیویی ( 1900 ) بر این اعتقاد بود که نتایج تجارب روان شناختی باید در آموزش و نیز در زندگی روزمره کاربرد داشته باشد اگرچه این هدف قابل تحسین است ، مشکلاتی نیز به وجود آورد ، زیرا صورت مسئله کارکردگریی ، گسترده تر از آن بود که محور مشخصی داشته باشد . این نقطه ضعف ، راه را برای شرد رفتاگرایی بعنوان نیرویی مسلط در روان شناسی هموار کرد .



خرید فایل


ادامه مطلب ...

رابطه علم اقتصاد و روان شناسی و نگرش روان شناختی به بازار سرمایه

رابطه علم اقتصاد و روان شناسی و نگرش روان شناختی به بازار سرمایه

علم اقتصاد به عنوان یکی از رشته‌های علوم انسانی که نحوه انتخاب و مبادله توسط افراد و پیامدهای اقتصادی کلان این تصمیم‌ها را در سطح جامعه مورد مطالعه قرار می‌دهد، همواره از سوی روانشناسان متهم به نادیده گرفتن شواهد و واقعیت‌ها مربوط به رفتار انسان‌ها بوده است.

علم اقتصاد با پایه‌ریزی مبانی خرد رفتاری و شکل‌دهی منظومه‌ای از نظریات براساس این فروض، مدعی سازگاری با این رشته علمی است. از آنجا که واحد تحلیل در این دو علم، فرد و رفتار او می‌باشد تعامل بین علم اقتصاد و روانشناسی می‌تواند برای نظریه‌پردازی اقتصادی مورد استفاده اقتصاددانان قرار گیرد. لذا ما در این بحث با برشمردن کاستی‌های برخی نظریات اقتصادی در مواجهه با مشاهدات واقعی و برخی پیشروی‌های نظری در راستای گفتگوی این دو علم، به ضرورت و اهمیت مطالعات میان‌رشته‌ای در این حوزه می‌پردازیم. در نهایت نیز سعمی می‌کنیم با تأکید بر طراحی دوره‌های مطالعاتی میان‌رشته‌ای، چارچوب‌هایی جهت آموزش و پژوهش مناسب در این حوزه ارائه گردد.

پیش از مطرح شدن مالیه رفتاری در مدیریت مالی و اقتصاد، رفتار سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه بر مبنای نظریه مطلوبیت اقتصادی تفسیر می‌شد، در حالی که بررسی‌ها و پژوهش‌های متعدد علمی در زمینه رفتاری، میزان اهمیت عوامل روانشناختی را مشخص کرد. اگرچه نظریه‌های مالیه رفتاری موضوعاتی جدید هستند و پیشینه آن به یک دهه پیش بازمی‌گردد، ولی موضوع دخیل بودن ویژگی‌های روانشناختی و رفتاری افراد در تصمیم‌های خرید به دوره‌های پیش‌تر بازمی‌گردد. حال اینکه با توجه به پیشرفت‌های بازار سرمایه، باید تمامی عوامل درونی و بیرونی بصورتی ظریف و زیربینانه مورد بررسی قرار گیرند، چرا که ما با تفکرات، عقاید و ذهنیات بسیار متنوعی از افراد رو به رو هستیم که شناخت و درک غالب این ذهنیات از اهمیت بالایی برخوردار است.

افراد برای سرمایه‌گذاری پول عوامل بسیار زیادی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند، به عبارت دیگر سرمایه‌گذاران حتی پیش از به دست آوردن پول، راهکارهای متفاوتی را برای محل سرمایه‌گذاری پولشان در ذهن پرورش می‌دهند (جعبه سیاه خریداران) و در نهایت گزینه‌ای را انتخاب می‌کنند که با توجه به ذهنیاتشان از هر جهت به نفعشان باشد. عوامل بسیار زیادی بر قصد و تصمیم افراد به سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار تأثیرگذارند که می‌توان این عوامل را به دو دسته عوال درونی و عوامل بیرونی تقسیم‌بندی کرد. از جمله عوامل بیرونی می‌توان به شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مواردی مانند: میزان تبلیغات از سوی بورس، مسائل درون شرکتی و ... اشاره کرد وی از آجا که تأثیر این عوامل از سوی تحلیل‌گران بارها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، تأثیر عوامل درونی می‌تواند جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص دهد.

بطور کلی افراد با توجه به میزان ریسک و بازده، اقدام به سرمایه‌گذاری کرده، پول خود را در محل‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کنند بیشترین عواید را نسبت به ذهنیت خود بدست آورند.



خرید فایل


ادامه مطلب ...