فسرسانس و فلوئورسانس پدیدههایی هستند که در آنها یک ماده خاص که بطور عام به آن فسفر گفته میشود پس از قرار گرفتن در مقابل نور مرئی یا غیر مرئی یا حرارت (تحریک شده) این انرژی را در خود ذخیره میکند و سپس آن انرژی را بصورت طیفی از امواج مرئی در طول مدت زمانی منتشر میکند.
اگر این بعنوان شباهت این دو پدیده باشد تفاوت آنها در اختلاف زمانی بین این دو دریافت و تابش یا به عبارت گر دوام تابش است. اگر زمان تحریک کمتر از ۱۰ به توان ۸- ثانیه باشد، این پدیده را Fluorescent مینامیم و اگر زمان تحریک بیش از ۱۰ به توان ۸- ثانیه باشد آن را Phosphorescent مینامیم.به عبارتی در فسفرسنس تحریک طولانیتر و تشعشع طولانی تری داریم و در فلوئورسنس تحریک کوتاهترتر و تشعشع کوتاهتری تری داریم.در فلوئورسانس که نمونه آن نور مهتابی یا صفحه تلویزیون است تابش آنی است و تقریباً بلافاصله بعد از قطع نور تمام میشود. در حالی که در فسفرسانس ماده بعد از قطع نور نیز تا مدتی به تابش ادامه میدهد که مقدار آن بسته به ماده مورد استفاده میتواند از چند ثانیه تا چندین روز طول بکشد. در فلوئورسانس برانگیختگی میان دو تراز اصلی با انرژیهای E1,E2 اتفاق میافتد که جابجایی بین آنها کاملاً آزاد است.الکترون با دریافت انرژی بر انگیخته شده و به تراز E2 میرود وپس از 8تا 10 ثانیه دوباره به تراز اول بر میگردد و فتونی با انرژی E2-E1 تابش میکند (شکل 0-1) اما در فسفرسانس ماجرا بدلیل وجود یک تراز میانی کمی پیچیدهتر است این تراز که مابین تراز پایه و برانگیخته قرار دارد تراز نیمه پایدار میباشد و مانند یک دام برای الکترونها عمل میکند به خاطر شرایط خاص این تراز انتقال الکترون از آن به سایر ترازها ممنوع واحتمال آن بسیار کم است
فهرست مطالب
چکیده.............................................. 1
فصل اول-روش انجام کار
1-1- روش انجام تست................................. 5
1-2-نتیجه.......................................... 6
فصل دوم-ساختار رنگ
2-1-مقدمه.......................................... 7
2-2-تجزیه نور مرئی................................. 8
2-3-اوربیتالهای مولکولی و ارتباط آنها با رنگ ..... 11
2-4-سیستم CIE (Commission Interbational De L Eclairage) .... 13
2-5-رنگهای خنثی یا اکروماتیک (غیر الوان) ......... 14
2-6-صنایع پوشش سطحی............................... 14
2-7-رزین.......................................... 15
2-7-1-رزینهای طبیعی............................... 15
2-7-2-رزینهای مصنوعی و سنتزی...................... 16
2-7-3-رزینهای اکریلیک............................. 16
فصل سوم-رنگ و رنگ دانههای عالی (پیگمنت)
3-1-مقدمه......................................... 18
3-2-طیف جذبی مواد رنگی............................ 19
3-3-طیف سبز مالاشیت................................ 20
3-4-طیف بنفش کریستال.............................. 20
فصل چهارم-روشهای تئوری شیمیایی رنگ
روشهای تئوری شیمیایی رنگ.......................... 23
فصل پنجم-طبقه بندی رنگها بر اساس ساختمان شیمیایی
5-1- رنگهای نیترو و نیتروزو....................... 28
5-2-رنگهای ازو.................................... 29
5-3-رنگهای مونو ازو............................... 30
5-4-رنگهای دیس ازو................................ 31
5-5-رنگهای انتراکینونی............................ 34
منابع............................................. 39
پیوستها
شرح مختصر:
نظام حسابداری و گزارشگری مالی نهادهای بزرگ بخش عمومی کشورهای توسعه یافته و برخی کشورهای در حال توسعه در سه دهه اخیر در زمینه مبانی نظری و عملی تحولی اساسی تجربه کرده است. این تحول در سایه حمایت و رهبری نهادهای متولی امور مالی و محاسباتی و مراجع حرفهای و استانداردگذار حسابداری روی داده است. این در حالی است که در ایران نه تنها نهادهای متولی امور مالی و محاسباتی کشور نقشی در خور برای ایجاد تحول ایفا نکردهاند، بلکه نهادهای مدنی تخصصی و دانشگاهها نیز از کارنامه قابل قبولی در این زمینه برخوردار نیستند.
هدف اصلی این پژوهش که با ابزار پرسشنامه و به صورت پیمایشی انجام شده، این است که در چنین شرایطی دانشگاههای کشور باید چه نقشی در زمینه گسترش دانش و مبانی نظری حسابداری بخش عمومی ایفا کنند. به نظر آزمودنیها که اغلب آنها را مدرسان حسابداری دولتی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی حسابداری تشکیل میدهند، دانشگاهها باید با ایجاد رشته حسابداری بخش عمومی یا دست کم ایجاد یک گرایش خاص زمینه لازم را برای گسترش مبانی نظری و ارتقای سطح آموزش حسابداری این بخش نقشی اساسی ایفا کنند.
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
بیان مسئله
ادبیات پژوهش
پیشینه پژوهش
سوال تحقیق
جامعه و روش نمونهگیری
ابزار اندازه گیری داده ها و نحوه اجرا و آزمون
آزمون پایایی
آزمون نرمال بودن
آزمون سوالات تحقیق
تحلیل نتایج آزمونها
نتیجهگیری
منابع
روش تحقیق ایجاد علاقه به مطالعه
فهرست
عنوان | صفحه |
فصل اول | 1 |
کلیات | 1 |
مقدمه | 1 |
بیان مسئله | 2 |
ضرورت و اهمیت تحقیق | 3 |
اهداف تحقیق | 4 |
سؤالات تحقیق | 5 |
تعاریف عملیاتی واژه ها | 6 |
خلاصه فصل | 7 |
فصل دوم | 8 |
پیشینه تحقیق | 8 |
مقدمه | 9 |
کودک، کتاب، مطالعه | 12 |
تدارک محیط مناسب برای مطالعه | 14 |
اصول مطالعه و تحقیق و فراگیری بهتر آن | 15 |
اصول قبل از شروع مطالعه و تحقیق | 15 |
روشهای مطالعه | 17 |
فنون خواندن اجمالی | 17 |
روش سریع خواندن | 18 |
عوامل مهم در ایجاد ارتباط روشن، متقاعدسازی، شکستن مقاومت در کودکان خیابانی خانة کودک ناصرخسرو
فصل اول. 5
مقدمه پژوهش.. 5
مقدمه. 5
بیان مسئله. 7
هدف تحقیق. 8
برای چه تحقیق. 8
اهمیت و ضرورت تحقیق. 9
تعاریف نظری.. 10
تعاریف عملیاتی. 11
فصل دوم 12
پیشینه پژوهش.. 12
مقدمه: 12
تعاریف کودکان کار و خیابانی. 13
ویژگی های روانی و اجتماعی کودکان خیابانی. 21
علل پیدایش کودکان خیابانی. 22
شناخت فراگرد (فرایند) 25
هدف از برقرراری ارتباط چیست.. 30
مبانی ارتباط اثر بخش.. 31
همدلی شامل سه جز می شود : 32
موانع ارتباطی. 33
دسته پاسخهای نامطلوب قضاوت : 33
مهارت های روابط انسانی. 36
مراحل بهبود ارتباط. 37
نظریه نیاز و ارتباط موثر. 39
مبانی خاص نظری در تدوین پرسشنامه جهت مربیان. 40
مدل ارتباطی سیستم های (سازش پذیر) فرهنگی هستی گرا 41
مدل ارتباطی گربنر. 42
مدل ارتباطی NLP. 43
برقراری ارتباط روشن. 48
متقاعدسازی.. 50
فصل سوم 56
روش پژوهش.. 56
مقدمه. 56
مراحل تحقیق. 57
جامعه آماری.. 58
نمونه و روش نمونه گیری.. 58
ابزار اندازه گیری.. 59
روش جمع آوری اطلاعات.. 60
روش آماری.. 61
فصل چهارم 67
نتیجه گیری.. 67
مقدمه. 67
نتایج حاصل از مصاحبه با کودکان. 68
نمودار شماره (1) گرایش عاطفی. 68
نمودار شماره (2) اطاعت.. 69
نمودار شماره (3) جذابیت تعامل، سرگرم کننده و بازی.. 70
نمودار شماره (4) جذابیت حضور در کلاس.. 71
نمودار شماره (5) مددکار برتر. 72
جدول شماره (1) سوال اول در مددکاران برتر. 75
نمودار شماره (6) سوال اول در مددکاران برتر. 75
جدول شماره (2) سوال اول در سایر مددکاران. 76
نمودار شماره (7) سوال اول در مددکاران برتر. 76
جدول شماره (3) سوال دوم در مددکاران برتر. 78
نمودار شماره (8) سوال دوم در مددکاران برتر. 78
جدول شماره (4) سوال دوم در سایر مددکاران. 79
نمودار شماره (9) سوال دوم در سایر مددکاران. 79
نمودار شماره (10) سوال سوم در مددکاران برتر. 82
نمودار شماره (11) سوال سوم در سایر مددکاران. 82
جدول شماره (5) سوال چهارم در مددکاران برتر. 84
نمودار شماره (12) سوال چهارم در مددکاران برتر. 84
جدول شماره (6) سوال چهارم در سایر مددکاران. 85
نمودار شماره (13) سوال چهارم در سایر مددکاران. 85
جدول شماره (7) سوال پنجم در مددکاران برتر. 88
نمودار شماره (14) سوال پنجم در مددکاران برتر. 88
جدول شماره (8) سوال پنجم در سایر مددکاران. 89
نمودار شماره (15) سوال پنجم در سایر مددکاران. 89
نمودار شماره (16) سوال ششم در مددکاران برتر. 91
نمودار شماره (17) سوال ششم در سایر مددکاران. 92
جدول شماره (9) سوال هفتم در مددکاران برتر. 94
نمودار شماره (18) سوال هفتم در مددکاران برتر. 94
جدول شماره (10) سوال هفتم در سایر مددکاران. 96
نمودار شماره (19) سوال هفتم در سایر مددکاران. 96
جدول شماره (11) سوال هشتم در مددکاران برتر. 98
نمودار شماره (20) سوال هشتم در مددکاران برتر. 98
جدول شماره (12) سوال هشتم در سایر مددکاران. 99
نمودار شماره (21) سوال هشتم در سایر مددکاران. 99
نمودار شماره (22) سوال نهم در مددکاران برتر. 101
نمودار شماره (23) سوال نهم در سایر مددکاران. 102
فصل پنجم 103
بحث.. 103
محدودیتهای پژوهش.. 111
چکیده: 112
پیشنهادات: 113
جدول شماره (15) مولفه های ارتباط روشن. 114
جدول شماره (16) تکنیکهای متقاعدسازی.. 118
جدول شماره (17) مولفه های متقاعدسازی.. 121
جدول شماره (18) تکنیکهای شکستن مقاومت.. 124
جدول شماره (19) مولفه های شکستن مقاومت.. 127
جدول شماره (14) تکنیکهیا ارتباط روشن. 130
پاورپوینت راه های ورود نم و رطوبت به دیوار ساختمان و دلیل ایجاد لکه شوره و روش رفع نم شامل 31 اسلاید (ویژه رشته های مهندسی عمران و ساختمان) می باشد. در ادامه بخشی از متن این پاورپوینت و فهرست آن را برای شما قرار داده ایم و در انتها نیز تصویری از پیش نمایش اسلایدهای این پاورپوینت را برای شما قرار داده ایم تا بتوانید جزییات آن را مشاهده نمایید و در صورت تمایل به داشتن این پاورپوینت ، اقدام به خرید آن نمایید.
رطوبت معمولا از سه طریق به ساختمان نفوذ می کند :
از سقف ( پشت بام و طبقات که بدلیل استفاده نادرست از عایق و ایزولاسیون مناسب و در برخی موارد استفاده نکردن از آن ، آبهای جمع شده نفوذ کرده و .... )
از زمین و پی دیوار ( بالا آمدن آبهای زیرزمینی و جاری شدن در سطح زیرین ساختمان )از دیوار ها ( به دلیل خاصیت موئینگی میان مصالح دیوار ، آب از کف جذب شده و سرتاسر دیوار را تخریب میکند و دیوار های خارجی که بدلیل ارتباط مستقیم با آب باران و ... مقاومت نداشته و آب به تدریج نفوذ می کند )
راه های نفوذ رطوبت
جلوگیری از نفوذ رطوبت به دیوار
چگونگی تعمیر ولکه گیری نقاطی که از آنها آب به دیوار نفوذ می کند
دیوار در برابر نم و رطوبت جدار بندی
جدار بندی
سیمان هیدرولیک ضدآب چیست؟
.
عنوان: راه های ورود نم و رطوبت به دیوار ساختمان و دلیل ایجاد لکه شوره و روش رفع نم
فرمت: پاورپوینت
تعداد صفحات: 31 اسلاید
ارائه شده در: فروشگاه های سازه برتر
.
تصویر پیش نمایش اسلایدهای این پاورپوینت:
پاورپوینت تورم و دلایل ایجاد آن در اقتصاد ایران
علل و ریشه های تورم در ایران
تورم عبارت است از فرآیند افزایش مداوم سطح عمومی قیمت ها و به عبارت دیگر کاهش مستمر ارزش پول. برخی اقتصاددانان تعاریف دیگری نیز ارائه داده اند: «افزایش مستمر و نامنظم سطح عمومی قیمت ها. »
نکته اساسی که باید به آن توجه کرد آن است که وجود تورمی ملایم برای رشد اقتصادی لازم و ضروری است چراکه این امر به بنگاههای تولیدی انگیزه لازم برای تولید و فعالیت اقتصادی را می دهد. بنابراین صفر کردن تورم به هیچ وجه مطلوب نمی باشد بلکه در اقتصاد هدف آن است که از رشد افسار گسیخته تورم به صورتی که به اقشار جامعه برای تأمین مایحتاج خود فشار آورد، جلوگیری شود و رشد آن تحت کنترل باشد.
علل تورم
تورم در اقتصاد ایران ریشه ها و علت های بسیاری دارد. در اینجا به ریشه ها و موانعی که در سر راه حل این معضل وجود دارد اشاره می شود:
۱) شوک های نفتی و رشد نقدینگی
۲)بودجه عمومی و اتکا به درآمدهای نفت
۳) کسری بودجه
۴) سیاست کاهش ارزش پول ملی و سیاست های حمایتی
۵) قیمت گذاری نامناسب تولید کنندگان
رشد حجم پول و نقدینگی نقش تعیین کننده و بسیار مؤثری در میزان تورم دارد. از طرف دیگر تغییرات منابع پایه پولی (که عبارتند از ذخایر ارزی و طلای بانک مرکزی، خالص بدهی دولت و بانک های تجاری به بانک مرکزی) عامل اصلی رشد حجم پول و نقدینگی می باشد.
در واقع طبق نظریات اقتصاد کلان تغییرات پایه پولی با ضریبی به نام ضریب پایه پولی که در حال حاضر حدود ۵ می باشد، باعث رشد حجم پول می گردد. یعنی هر واحد افزایش پایه پولی به پنج واحد افزایش حجم پول منجر می گردد. تغییرات پایه پولی نیز عمدتاً به خاطر افزایش موجودی ارزی دولت (تغییر در صادرات نفت خام) و افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی (به خاطر کسری بودجه) بوده است. این رابطه موجب شده است که تغییرات اساسی در قیمت نفت در سطح بین المللی با توجه به وابستگی بودجه دولت به صادرات نفت خام به بودجه دولت منتقل گردد و همان طور که گفته شد این امر نیز به گسترش پایه پول و در نهایت رشد نقدینگی منجر شود. رشد پایه پول و نقدینگی به علت مشکلات جانب عرضه اقتصاد در ایران عمدتاً به جای هدایت آن به بخش تولید، به افزایش سطح عمومی قیمت ها منجر شده است.
نقش زبان در ایجاد ارتباط
شاید رایجترین ویژگی تعامل انسان که به سختی آن را قابل ملاحظه میدانیم، این است که ما صحبت میکنیم. بعضی اوقات با اشخاص خاص، بعضی اوقات با هر کس که گوش میدهد، و در زمانی که کسی را برای گوش کردن نمیبابیم، با خودمان صحبت میکنیم. اگرچه زبان انسان، نقشهای بسیار متنوعی را ایفاء میکند- از بیدار کردن کسی در صبح زود با گفتن تا نامگذاری یک کشتی با گفتن ولی در اینجا به آن کاربردهای زبان خواهیم پرداخت که برای ارتباط انسان، ابزاری است. برای مثال، متکلمین ماهرزبان انگلیسی حقایقی از قبیل زیر را میدانند:
الف- برای سلام به کارمیرود.
ب- برای خداحافظی به کار میرود.
ج – گروه به طور صحیح میتواند توسط متکلم در یک موقعیت خاص برای اشاره به میز خاصی بکار برود.
د – گروه به طور صحیح میتواند توسط متکلم در یک موقعیت خاص برای اشاره به میز خاصی بکار برود.
ه - برای درخواست نمک به کار میرود.
و - برای پرسیدن سن شخصی به کار میرود.
ز - برای بیان اینکه باران میبارد، مورد استفاده قرار میگیرد.
ح - برای قول دادن مورد استفاده قرار میگیرد.
ما از این فهرست میتوانیم به شمهای از انواع گستردة کاربردهای احتمالی زبان دست یابیم، ولی قبل از مرور این کاربردهای گوناگون، نخست باید بین استفاده از زبان برای انجام دادن کاری، واستفاده از زبان در انجام کاری تمیز قایل شویم، بدون شک یک حقیقت بسیار مهم دربارة انسان این است که ما زبان را در اکثر افکارمان به کار میبریم. احتمال دارد که برخی از افکار راکه به آن میاندیشیم، و به ویژه افکار مجرد و انتزاعی را، اگر زبانی در دسترس نداشتیم، نمیتوانستیم به آنها بیاندیشیم. این حقیقت ممکن است برای حیات شناختی ما مهم باشد ، ولی برای مفهوم کاربرد شناختی کاربرد زبان ، یعنی استفاده از زبان برای انجام کارها، مهم نیست . وقتی توجه خود را بر اینکه مردم با استفاده از زبان می خواهند چه بکنند، معطوف میکنیم، در واقع توجه خود را معطوف به این میکنیم که شخص با کلمات درمواقع خاصی چه میمند ، در واقع بر نیات، مقاصد، تاورها ،و آرزوها یی که یک متکلم در صحبت کردن دارد، متمرکز میشویم .
صحبت کردن همواره بدون تلاش وامری عادی است، ولی کاربرد موفق زبان عملی فوقالعاده پیچیده است، همانطور که این موضوع را هرکس به عنوان فردی بزرگسال که سعی کرده است تا زبان دومی را یاد بگیرد، میداند. افزون بر این، کاربرد یک زبان بیش از دانستن آن وقادر به تولید وفهم جملات آن است. ارتباط همچنین امری اجتماعی است، که معمولاَ در درون بافت نسبتاَ به خوبی تعریف شدة موقعیت اجتماعی صورت میگیرد. در چنین بافتی ما به دیگران اتکا می کنیم تا در درک ما از اینکه آن موقعیت چیست، سهیم باشند. با مردمی که میشناسیم ، به فهمیدن مشترک متکی هستیم تا ارتباط تسهیل شود. ولی این فرایند ،چگونه فرآیندی است؟ ارتباط زبانی به آسانی حاصل میشود ولی مسلم است که به آسانی قابل توصیح نیست، هر نظریه ارتباط زبانی که شایستگی این عنوان را داشته باشد،باید سعی نماید تا به سؤالات زیر پاسخ دهد:
1- ارتباط زبانی (موفق) چیست؟ 2- ارتباط (موفق) چگونه صورت میگیرد؟ برای مثال ، فرض کنید که یک متکلم قصد د ارد تا به شنوندهای گزارشکند که جاده یخ زده است. چه چیزی متکلم را قادر میسازد تا بتواند این موضوع را به شنونده بگوید؟
( جای تعجب است که این سوالات در پیشینه هیچ رشته اصلی بطور جامع مورد بررسی قرار نگرفتهاند. زبانشناسی با توجه به ویژگی ساختاری زبان، سعی کرده است تا پدیدههای ارتباطی را در خارج از قلمرو اصلی آنها بداند. به همین منوال ، میتوان آن علایق فلسفی درباره معنی، صدق، وارجاع را بدون بررسی جزئیات امر ارتباط دنبال کرد. روانشناسی سنتی توجه خود را معطوف به پردازش جملهها میکند، اما علاقه زیادی به ویژگیهای پدیدههای ارتباطی ندارد. در نهایت، برخی جامعهشناسان و انسانشناسان شروع به بررسی گفتگوها و مکالمات کردهاند، با این وجود مسئله ماهیت خود ارتباط را نادیده گرفتهاند (یا فرض کردهاند که پاسخ آن را دادهاند) . بنابراین، چیزی که مورد نیاز است، رویکردی منسجم به پدیدة ارتباط است که در آن مسئله ماهیت ارتباط مرکز تحقیق و بررسی باشد.) فقط در سالهای اخیر شکل یک نظریة بسندة ارتباط شروع به شکلگیری کرده است،و.زمان و پژ وهش بیشتری مورد نیاز است تا مفصلاً آن را کشف کند.
در چهل سال گذشته متداولترین و معروف ترین برداشت از ارتباط زبانی انسان، آن چیزی بوده که ما آن را الگوی پیام مینامیم . وقتی الگوی پیام به عنوان یک « فرستنده» و شنونده به عنوان یک گیرنده فر ض میشود، و مسیر کلامی – گوشی( یعنی موج صوتی) نیز کانال صحیح میباشد الگوی پیام در ارتباط انسانی در شکل 9ـ1 نشان داده شده و در (6 ) خلاصه شده است.
شکل 9ـ1 ( الگوی پیام ارتباط متکلم پیامی در مغزش دارد که میخواهد به شنونده انتقا ل دهد و بتابراین متکلم از برخی صورتهای زبان برای رمزگذاری پیام به منزلة معنای آن سود میجوید وآن را تولید میکند. شنونده با شنیدن صحبت، شروع به تشخیص اصوات، نحو و معنا میکند، و سپس با دانش ربای خود این معانی را به صورت یک پیام رمزگشایی شدة موفق تضنیف مینماید.
این الگو توجیهگر برخی ویژگیهای متداول گفتگو است: یعنی این الگو پیشبینی میکند زمانی ارتباط موفق است که شنونده همان پیامی را رمزگشایی شده با پیام رمزگذاری شده متفاوت باشد، ارتباط مختلف میشود. به همین منوال، این الگو، زبان را به منزلة پلیبین متکلم و شنونده میداند که اندیشههای « خصوصی» توسط اصوات « همگانی» منتقلش میشود، که در نتیجه این اصوات به عنوان وسیلهآی برای انتقال پیام مربوطه عمل میکند.
الگوی پیام گرچه دارای شمای جدیدی است، ولی حداقل به سه قرن قبل و به فیلسوف معروف جانلاک بر میگردد، که در سال 1691 چنین نوشت:
بنابراین، انسان به طور طبیعی دارای چنان اندامی شد که مناسب تولید اصوات باشد، که آنها را کلمه می نامیم. ولی این به تنهایی برای تولید زبان کافی نبود. چون طوطیان و برخی
ایجاد تحول در مدیریت بخش کشاورزی با رویکرد توسعه و تقویت سازمانها و تشکلهای غیر دولتی
چکیده:
در این پژوهش محقق به دنبال پاسخگویی به این سئوال اساسی بوده است که آیا برای ایجاد تحول در مدیریت بخش کشاورزی می توانیم، به جای تأکید بر مداخله و دست کاری در مؤلفه های درون سازمانی، بر عوامل برون سازمانی تأکید نموده و از طریق سازماندهی و توانمند سازی مخاطبان، مشتریان و خدمت گیرندگان بخش کشاورزی، در قالب تشکل ها و سازمانهای غیردولتی و مردمی، اصلاح و تحول در مدیریت بخش را بصورت مستمر و سازمان یافته پیگیری کرد؟
یافته های این پژوهش حاکی از جواب مثبت به سوال فوق الذکر بوده و در نهایت اثبات شده است. که به هر میزان که بهره برداران بخش کشاورزی سازمان یافته و متشکل شوند بر میزان پاسخگویی، شفافیت، کارائی و اثربخشی و نهایتاً بهره وری بخش به عنوان پیامدهای تحول افزوده می شود.
کلید واژه ها:
سازمانها و تشکلهای غیردولتی، تحول سازمانی، مشارکت پذیری.
مقدمه
جامعه بشری با گذر از قرن بیستم و ورود به هزاره سوم میلادی، بخش مهمی از تاریخ دگرگونیهای خود را پشت سر گذاشت. از جمله ویژگیهای نیمه دوم قرن بیستم پدیده بین المللی شدن امور و توسعه همکاریهای بین المللی بین دولت ها و ملت ها بوده است که در نتیجه تعداد سازمانها و تشکلهای مردمی و غیردولتی به شدت رو به افزایش گذاشت. در راستای این روند تشکلهای مردمی و غیردولتی توانسته اند به عنوان بخش سوم جامعه مدنی مدافع حقوق شهروندی بوده و مطالبات مردمی را در سطح جامعه و بخصوص در برابر دولتها نمایندگی کنند.
هم اکنون سازمانها و تشکلهای غیردولتی در سطوح محلی، ملی و بین المللی حوزه مهمی از فعالیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را در کنار دولت و بازار (بخش خصوصی) بر عهده دارند، به صورتی که یکی از صاحبنظران از این پدیده جدید به عنوان « انقلاب همکاری جهانی » یاد می کند (Lewis, 2000, p. 1) .
در ایران نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی نقش مهمی برای مشارکت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مردم در قانون اساسی در نظر گرفته شده و در فصول و مواد مختلفی از قانون مذکور بر جایگاه مردم و تشکلهای آنها بخصوص شوراها در سطوح محلی، استانی و ملی تأکید شده است.
در برنامه سوم توسعه و در ماده 182 قانون برنامه مذکور و همچنین در بند 5 ماده یک، بند ب ماده 104 ، بند ج ماده 157 و بند د آن، بند 4 ماده 192 و مواد 40، 100، 101 برنامه سوم بر حمایت دولت از شکل گیری و توسعه سازمانها و تشکلهای غیردولتی و ایفای نقش های جدی در اداره امور جامعه تأکید شده است. همچنین در قانون تشکیل وزارت جهاد کشاورزی و شرح وظایف وزرات مذکور که به تصویب هیئت وزیران رسیده است به ضرورت سازماندهی بهرهبرداران و توانمندسازی تشکلهای غیر دولتی توجه اساسی گردیده است.
با شکل گیری دولت مدرن در جوامع غربی از قرن شانزدهم میلادی، همواره رابطه بین دولتها و ملتها در این جوامع در کانون توجه اندیشمندان و نظریه پردازان قرار داشته و این امر از زوایای مخلتفی مورد بررسی قرار گرفته است و چالشهای موجود در این زمینه منجر به طرح نظریات مختلفی در خصوص دولت و نیز حدود مداخله آن در امور شهروندان گردیده است.
هم اکنون ایده های جدیدی تحت عنوان «نوآفرینی حکومت[1]» در حال شکل گیری است که الگوی مدیریت دولتی نوین یا «مدیریت گرایی[2]» یکی از نمودهای اصلی آن است. گرایش به سمت حکومت جامعه مدار[3] (توانمند سازی به جای خدمات رسانی) باعث شده است تا دولتمردان و مدیران دولتی به جای خدمات رسانی همانند روال گذشته، شهروندان و تشکلهای محلی و سازمانهای اجتماعی آنان رابه گونه ای توانمند سازند تا امور مربوط به آنها توسط خود آنها سازماندهی گردیده و از ابتکارات جمعی به عنوان منبعی در جهت حل مشکلات استفاده گردد (Denhardt, 2000, pp, 147).
تحولات حاصله در نظریه دولت موجب گردیده تانظامهای مدیریت دولتی نیز به تبع آن دگرگون شده و ارزشها و ساختارهای جدیدی را پذیرا شوند. تحولات مذکور در جوامع غربی منجر به کنار زدن دولتهای رفاه و رشد دیدگاههای جدیدی گردید که متکی بر تحدید حیطه مداخله دولت در امور شهروندان و تأکید بر حفظ و رعایت حقوق آنها، واگذاری وظایف به بخش غیردولتی، خصوصی سازی، مقررات زدایی، پاسخگویی و نظایر آن بود و از این جهت تحولات حاصل شده در زمینه گسترش جامعه مدنی و همچنین تغییرات ایجاد شده در نظریه های دولت، هر دو موجب تعمیق و گسترش دامنه حضور انواع مختلف مشارکت اجتماعی در برخی جوامع گردید و زمینه مساعدی برای رشد، توسعه و گسترش تشکل های غیردولتی فراهم آمد.
بررسی تحولات حاصله در زمینه نقش و جایگاه دولتها در جوامع بیانگر آن است که در طول سه ربع اول قرن بیستم ‹‹ دولت اداری[4]›› در بسیاری از جوامع رشد و توسعه یافته و دامنه و قلمرو فعالیتهای دولت به میزان قابل توجهی گسترده شده است.
(Rockman, P. 275) . بطور تاریخی، در دوره پس از جنگ دوم جهانی شاهد توسعه و گسترش نقش فعال دولت و بخش دولتی در ارائه کالاها یا خدمات در کشورهای پیشرفته سرمایه داری، پیشبرد توسعه و فرآیند ملت سازی در جوامع در حال توسعه و طراحی و اجرای برنامه های جامع اقتصادی و اجتماعی در کشورهای سوسیالیستی هستیم (Haque,P.602).
این دولتها که هم اکنون از آنان به عنوان ‹‹دولتهای رفاه[5]›› یاد می شود، به تدریج در معرض پاره ای انتقادات قرار گرفتند، بگونه ای که با شروع 1970 این نکته مشخص شد که دوره رشدو توسعه دولت رو به افول گذارده است و رویکردهای نئولیبرال به تدریج زمینه مناسبی برای رشد و توسعه پیدا نمود. نئولیبرالیسم فشار فکری عمده ای بود که نیروی محرکه فکری لازم را برای کوچک سازی دولت و خصوصی سازی تعدادی از وظایف آن فراهم نمود. استدلالهای عرضه شده توسط این نحله فکری دولت رفاه را دولتی بی کفایت، ناکارآمد، غیر پاسخگو و از این رو غیر عادلانه می داند. (Rockman, 276)
بهرحال تحولات جاری درمدیریت دولتی تحت عنوان طراحی مجدد یا بازمهندسی حکومت[6]، بیانگر یک رویکرد نئولیبرالی مبتنی بر بازار نسبت به حکومت و اداره امور جامعه است. شکل گیری چنین رویکرد نئولیبرالی نسبت به حکومت که با تجدید ساختار بخش دولتی در کشورهای پیشرفته سرمایه داری مثل آمریکا و انگلیس به ویژه در زمان حکومت ریگان و تاچر صورت گرفت به تدریج گسترش یافته و جنبه جهانی به خود گرفت و اثرات فراگیری را در سراسر جهان به دنبال داشت. بایستی یادآوری نمود که طی دو دهه گذشته دولتهای لیبرال بازار مدار جایگزین دولتهای رفاه در اروپای غربی و آمریکای شمالی، جایگزین دولتهای سوسیالیست در اروپای شرقی و جایگزین دولتهای توسعه گرا در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین گردیده اند. در چارچوب این رویکرد جدید جهانی، که بر اصلاحات نئولیبرالی مبتنی است، مدیریت دولتی از نظر اهداف، هنجارها، ساختارها، نقش ها و خدمت گیرندگان در معرض تحولات و دگرگونیهای عمده ای قرار گرفته و این دگرگونیها موجب حرکت و توجه دولتها به سوی کارآیی، بازده، رقابت، ارزشمند دانستن پول، ایفای نقش تسهیل گری، اعطای استقلال و آزادی عمل، مشارکت ومشتری گرایی گردیده است. ( Haque, P. 602)
این تحولات که با عناوینی همچون ‹‹ مدیریت دولتی نوین ›› ([7]N.P.M) یا
مدیریت گرایی از آن یاد می شود، منجر به حرکت دولتها به سمت کوچک سازی، مقررات زدایی و واگذاری بسیاری از وظایف خود به بخش غیردولتی شد و همین امر فضای مناسبی را برای توسعه حیطه غیردولتی و رشد و نمو مؤسسات، شرکتها و سازمانهای غیردولتی فراهم آورد (Judge , 1995).
با توجه به این جهت گیری است که اکنون شهروند محوری و مشارکت محوری و مشارکت جویی، پاسخگوئی بروکراتیک، عدالت اجتماعی و انتخاب شهروندی به عنوان یکی از رویکردهای اساسی در تقابل بین دولتها و شهروندان مورد توجه قرار گرفته و بسیاری از نظریه پردازان متأخر در مدیریت دولتی این موضوعات را محور مباحث خود قرار دادهاند (Prime , 1999) و بر این اساس است که دنهارت با محور قرار دادن مقوله هایی نظیر شهروندی دموکراتیک، جامعه مدنی، انسان گرایی سازمانی و تئوری گفتمان، ایده جدیدی را تحت عنوان ‹‹خدمت دولتی جدید[8]›› طرح نموده و نقش اصلی نظام اداری و کارگزاران آن را کمک به شهروندان و برآورده ساختن انتظارات ومنافع مشترک آنها می داند تا تلاش برای کنترل یا راهبری و اداره جامعه
( Denhardt, 2000, P. 549) . او همین مفهوم را در جای دیگر به شکل دیگری به شرح زیر بیان می کند:
[1] Reingventing Government
[2] Monageralism
[3] Community – ownd Government
[4] Administrative state
[5] welfare state
[6] Reengineering of Government
[7] New Public Managment
[8] New Public Service
پاورپوینت مدل سازی بافت نرم جهت بررسی چگونگی ایجاد زخم بستر با استفاده از روش المان محدود
زخم بستر چیست؟
•در اثر تماس پیوسته و تحت فشار نقاط محدودی از بدن با تکیه گاه در مدت زمان طولانی، عدم خونرسانی کافی به سلولهای بافتهای تحت فشار منجر به عدم تامین مواد لازم برای سوخت وساز مورد نیاز سلولها و دفع مواد زائد از محیط پیرامونشان می گردد که در نتیجه آن زخم هایی در نواحی تحت فشار تشکیل می گردند که به زخم بستر معروفند. •زخم بستر زخمی است که بوسیله فشار بیش از اندازه بر یک بافت ودر مدت نسبتا طولانی ایجاد می شود. •معمولا زخم های بستر نزدیک محلهایی از بدن بوجود می آیند که یک برجستگی استخوانی در نزدیکی پوست دارند. •
شرایط مستعد کننده زخم بستر
•بیماریهای گردش خون
• در معرض دمای بالا قرار گرفتن بافت
• رطوبت
• تنش های برشی (یعنی اصطکاک بین پوست وتکیه گاه)
ابزارهای تشخیص زخم بستر
• فتو پلیسموگرافی و میزان خون رسانی
•اندازه گیری اکسیژن خون بافت
• اندازه گیری های بیو شیمیایی
• اندازه گیری دما
• اندازه گیری مستقیم برخی از پارامتر های خونی و یا محاسبه ترشح آن در عروق
شیوه های متداول پیشگیری از زخم بستر
عوامل خارجی:
1-عامل فشار 2-عامل نیروی برشی 3- عامل اصطکاک 4-عامل رطوبت
عوامل داخلی:
این عوامل که مهمترین آنها تغذیه وفعالیت وتحرک و وضعیت، روحی بیماران می باشد.
فهرست:
زخم بستر چیست؟
روش المان محدود
توزیع تنش مکانیکی دربافت
مدل ها جهت تعیین خصوصیات و رفتار بافت نرم
مراحل شبیه سازی
پیشنهادات
بررسی کاربرد زبان در ایجاد ارتباط در جوامع مختلف
جامعهشناسی، و انسانشناسی بر روی شماری از موضوعات آن صورت میگیرد که بسیاری از آنها را در این مورد بررسی قرار خواهیم داد.
در این فصل توجه خود را معطوف به کاربرد اصلی زبان ، یعنی ارتباط ، خواهیم کرد. خواهیم دید ارتباط چه مشکلاتی برای کاربرد شناسی ایجاد میکند و دارای کدام ساخت است . در نهایت به برخی موضوعات ویژه در کاربردشناسی خواهیم پرداخت.
طرح مسئله
شاید رایجترین ویژگی تعامل انسان که به سختی آن را قابل ملاحظه میدانیم، این است که ما صحبت میکنیم. بعضی اوقات با اشخاص خاص، بعضی اوقات با هر کس که گوش میدهد، و در زمانی که کسی را برای گوش کردن نمیبابیم، با خودمان صحبت میکنیم. اگرچه زبان انسان، نقشهای بسیار متنوعی را ایفاء میکند- از بیدار کردن کسی در صبح زود با گفتن تا نامگذاری یک کشتی با گفتن ولی در اینجا به آن کاربردهای زبان خواهیم پرداخت که برای ارتباط انسان، ابزاری است. برای مثال، متکلمین ماهرزبان انگلیسی حقایقی از قبیل زیر را میدانند:
الف- برای سلام به کارمیرود.
ب- برای خداحافظی به کار میرود.
ج – گروه به طور صحیح میتواند توسط متکلم در یک موقعیت خاص برای اشاره به میز خاصی بکار برود.
د – گروه به طور صحیح میتواند توسط متکلم در یک موقعیت خاص برای اشاره به میز خاصی بکار برود.
ه - برای درخواست نمک به کار میرود.
و - برای پرسیدن سن شخصی به کار میرود.
ز - برای بیان اینکه باران میبارد، مورد استفاده قرار میگیرد.
ح - برای قول دادن مورد استفاده قرار میگیرد.
ما از این فهرست میتوانیم به شمهای از انواع گستردة کاربردهای احتمالی زبان دست یابیم، ولی قبل از مرور این کاربردهای گوناگون، نخست باید بین استفاده از زبان برای انجام دادن کاری، واستفاده از زبان در انجام کاری تمیز قایل شویم، بدون شک یک حقیقت بسیار مهم دربارة انسان این است که ما زبان را در اکثر افکارمان به کار میبریم. احتمال دارد که برخی از افکار راکه به آن میاندیشیم، و به ویژه افکار مجرد و انتزاعی را، اگر زبانی در دسترس نداشتیم، نمیتوانستیم به آنها بیاندیشیم. این حقیقت ممکن است برای حیات شناختی ما مهم باشد ، ولی برای مفهوم کاربرد شناختی کاربرد زبان ، یعنی استفاده از زبان برای انجام کارها، مهم نیست . وقتی توجه خود را بر اینکه مردم با استفاده از زبان می خواهند چه بکنند، معطوف میکنیم، در واقع توجه خود را معطوف به این میکنیم که شخص با کلمات درمواقع خاصی چه میمند ، در واقع بر نیات، مقاصد، تاورها ،و آرزوها یی که یک متکلم در صحبت کردن دارد، متمرکز میشویم .
صحبت کردن همواره بدون تلاش وامری عادی است، ولی کاربرد موفق زبان عملی فوقالعاده پیچیده است، همانطور که این موضوع را هرکس به عنوان فردی بزرگسال که سعی کرده است تا زبان دومی را یاد بگیرد، میداند. افزون بر این، کاربرد یک زبان بیش از دانستن آن وقادر به تولید وفهم جملات آن است. ارتباط همچنین امری اجتماعی است، که معمولاَ در درون بافت نسبتاَ به خوبی تعریف شدة موقعیت اجتماعی صورت میگیرد. در چنین بافتی ما به دیگران اتکا می کنیم تا در درک ما از اینکه آن موقعیت چیست، سهیم باشند. با مردمی که میشناسیم ، به فهمیدن مشترک متکی هستیم تا ارتباط تسهیل شود. ولی این فرایند ،چگونه فرآیندی است؟ ارتباط زبانی به آسانی حاصل میشود ولی مسلم است که به آسانی قابل توصیح نیست، هر نظریه ارتباط زبانی که شایستگی این عنوان را داشته باشد،باید سعی نماید تا به سؤالات زیر پاسخ دهد:
1- ارتباط زبانی (موفق) چیست؟ 2- ارتباط (موفق) چگونه صورت میگیرد؟ برای مثال ، فرض کنید که یک متکلم قصد د ارد تا به شنوندهای گزارشکند که جاده یخ زده است. چه چیزی متکلم را قادر میسازد تا بتواند این موضوع را به شنونده بگوید؟
( جای تعجب است که این سوالات در پیشینه هیچ رشته اصلی بطور جامع مورد بررسی قرار نگرفتهاند. زبانشناسی با توجه به ویژگی ساختاری زبان، سعی کرده است تا پدیدههای ارتباطی را در خارج از قلمرو اصلی آنها بداند. به همین منوال ، میتوان آن علایق فلسفی درباره معنی، صدق، وارجاع را بدون بررسی جزئیات امر ارتباط دنبال کرد. روانشناسی سنتی توجه خود را معطوف به پردازش جملهها میکند، اما علاقه زیادی به ویژگیهای پدیدههای ارتباطی ندارد. در نهایت، برخی جامعهشناسان و انسانشناسان شروع به بررسی گفتگوها و مکالمات کردهاند، با این وجود مسئله ماهیت خود ارتباط را نادیده گرفتهاند (یا فرض کردهاند که پاسخ آن را دادهاند) . بنابراین، چیزی که مورد نیاز است، رویکردی منسجم به پدیدة ارتباط است که در آن مسئله ماهیت ارتباط مرکز تحقیق و بررسی باشد.) فقط در سالهای اخیر شکل یک نظریة بسندة ارتباط شروع به شکلگیری کرده است،و.زمان و پژ وهش بیشتری مورد نیاز است تا مفصلاً آن را کشف کند.
(الگوی پیام ارتباط زبانی)
در چهل سال گذشته متداولترین و معروف ترین برداشت از ارتباط زبانی انسان، آن چیزی بوده که ما آن را الگوی پیام مینامیم . وقتی الگوی پیام به عنوان یک « فرستنده» و شنونده به عنوان یک گیرنده فر ض میشود، و مسیر کلامی – گوشی( یعنی موج صوتی) نیز کانال صحیح میباشد الگوی پیام در ارتباط انسانی در شکل 9ـ1 نشان داده شده و در (6 ) خلاصه شده است.
شکل 9ـ1 ( الگوی پیام ارتباط متکلم پیامی در مغزش دارد که میخواهد به شنونده انتقا ل دهد و بتابراین متکلم از برخی صورتهای زبان برای رمزگذاری پیام به منزلة معنای آن سود میجوید وآن را تولید میکند. شنونده با شنیدن صحبت، شروع به تشخیص اصوات، نحو و معنا میکند، و سپس با دانش ربای خود این معانی را به صورت یک پیام رمزگشایی شدة موفق تضنیف مینماید.
این الگو توجیهگر برخی ویژگیهای متداول گفتگو است: یعنی این الگو پیشبینی میکند زمانی ارتباط موفق است که شنونده همان پیامی را رمزگشایی شده با پیام رمزگذاری شده متفاوت باشد، ارتباط مختلف میشود. به همین منوال، این الگو، زبان را به منزلة پلیبین متکلم و شنونده میداند که اندیشههای « خصوصی» توسط اصوات « همگانی» منتقلش میشود، که در نتیجه این اصوات به عنوان وسیلهآی برای انتقال پیام مربوطه عمل میکند.
الگوی پیام گرچه دارای شمای جدیدی است، ولی حداقل به سه قرن قبل و به فیلسوف معروف جانلاک بر میگردد، که در سال 1691 چنین نوشت:
بنابراین، انسان به طور طبیعی دارای چنان اندامی شد که مناسب تولید اصوات باشد، که آنها را کلمه می نامیم. ولی این به تنهایی برای تولید زبان کافی نبود. چون طوطیان و برخی پرندگان دیگر را میتوان آموخت تا اصوات را به اندازة کافی قابل تشخیص ادا کنند، به هیچ وجه نمیتوان آن را زبان دانست.
پس، افزون بر اصوات صوتی، لازم آمد تا بتواند این اصوا را به مثابه علایمی از برداشت های داخلی به کار برد، و آنها را به منزلة نشانههایی برای ایده های ذهنی خود قرار دهد، تا بدین وسیله این ایدهها ر بتوان برای دیگران نمایاند و افکار اذهان انسانها بتواند از فردی به دیگری منتقل شود.
جهت راحتی و سود جامعه که بدون انتقال افکار نباشد، لازم شد که انسان برخی نشانه های خارجی قابل فهم وملموس را پیدا کند، که از طریق آن ایدههای غیر ملموس، که افکارشان آنها را میساخت، برای دیگران شناخته شود.
افزون بر این، بسیاری از گفته های معاصر وجود دارد که اساساً همین ایده را میرسانند:
متکلم: بنابه دلایلی که زبان شناختی نیست، پیامی را که مایل است به شنوندگانش منتقل سازد، بر میگزیند، یعنی افکاری را که میخواهد آنها دریافت کنند. یا دستوراتی را که میخواهد به آنها بدهد، با سئوالاتی که میخواهد از آنها بپرسد. این پیام به شکل نمایی آوایی از گفتهها به واسطة نظام قواعد زبانی، که متکلم مجهز به آن است، رمزگذاری می شود. پس این رمزگذاری تبدیل به سیگنالی برای اندامهای تولید گفتار متکلم میشود، و او گفتهای را بیان میکند که دارای صورت آوایی مناسب است، در عوض، اندامهای شنیداری شنونده این صورت آوایی را دریافت میکند. اصوات گفتاری که این اندامهای تولید گفتار متکلم میشود، و او گفته ای را بیان میکند که دارای صورت آوایی مناسب است.
در عوض ، اندامهای شنیداری شنونده این صورت آوایی را دریافت میکند. اصوات گفتاری که این اندامهای شنیداری را تحریک میکنند، تبدیل به سیگنال عصبی میشود که از آن یک نمای آوایی حاصی می شود که معادل با آن نمایی است که متکلم پیام خود را در آن رمزگذاری کرده است. این نمای آوایی، توسط نظام قواعد زبانی شنونده به صورت همان پیام که متکلم در اول برای انتقال انتخاب آوایی، توسط نظام قواعد زبا نی شنونده، همان نظام قواعد را برای رمزگشایی انتخاب میکند که متکلم برای رمزگذاری بر میگزیند، پس نمونه ای از ارتباط زبانی موفق ایجاد میشود. ( کانز 1966 ، صص 103-104 )
تردیدی وجود ندار که این الگو بسیاری از افراد علاقمند به پدیدة ارتباط در انسان را مجذوب و مسحور کرده است، و تا حدودی در زبان ما جایگیر شده است. برای مثال ، ردی (1979، صص 316-311 ) فهرستی از هشتاد استعاره را ارائه داده که براساس تصور زبان به منزلة مجرایی برای اندیشه ها می باشد. در زیر برخی از این استعارهها داده شدهاند.
هنگامیکه به صورت مستقیم ارتباط برقرار می کنیم، فقط یک کنش ارتباطی انجام می دهیم، و هنگامیکه به صورت تحت اللفضلی سخن می گوییم، آنچه می گویم هماهنگ و سازگار با منظور ما است.
اولین استراتژی ما، یعنی استراتژی مستقیم، شنونده را قادر می سازد تا از چیزی که متکلم بیان کرده و او شنیده است، استنتاج کند که متکلم به صورت مستقیم چه چیزی را می گوید.
کردار زبانی
شنونده گفته ای را که متکلم بیان کرده، تشخیص می دهد.
اولین نقیصه الگوی پیام، ابهام دخیل در بود. الگوی پیام این حقیقت را در نظر نمیگیرد که گفته بیان شده ممکن است مبهم باشد و اینکه معمولاً از شنونده انتظار میرود (از سوی متکلم) که باند کدام معنا در آن موقعیت صحیح است. غالباً یک معنا از لحاظ بافتی نامناسب است، و فرض بر این خواهد بود که متکلم فقط معنای مناسب را مد نظر داشته باشد. برای مثال، جمله Give me a cheap gas can می تواند دارای معنایبالقوه:Give me a can for cheap gasیاGive me a gas can which is cheap باشد. ما معمولاً معنای دوم را در نظر می گیریم، چون از قوطی های یکسانی برای گازگران قیمت یا ارزان استفاده می شود.
بنابراین، شنونده با شنیدن لفظ باید تصمیم بگیرد که کدام معنای گفته همان معنای مورد نظر است.
معنای کاربردی
شنونده تشخیص می دهد کدام معنای گفته، همان معنای کاربردی در آن لحظه است.
حتی پس از اینکه شنونده لفظ را در بافت ابهام زدایی کرد، معمولاً کار دیگری قبل از تعیین آن کنش ارتباطی اجرا شده، باید از سوی شنونده باقی مانده باشد همچنانکه قبلاً ذکر شد، این کار مستلزم تعیین این موضوع است که متکلم به چه چیزی اشاره دارد. (البته اگر به چیزی اشاره داشته باشد).
این موضوع یک مشکل محسوب می شود، چون ارجاع به ندرت فقط با معنای گفته تعیین می شود. این موضوع روشن تر خواهد شد، اگر ما بخاطر بیاوریم که یک پیام غالباً در مورد شخص، مکان، یا چیزی خاصی در دنیای خارج است، اما معنای یک لفظ در زبان، به ندرت (اگر نگوییم هرگز) بطور دقیق مشخص می کند که ارجاع به کدام شخص، مکان، یا شیء بوده است.
در نتیجه گام بعدی استنتاج شنونده، همانا تعیین این خواهد بود که مورد اشاره متکلم کیست یا چیست.