شرح مختصر:
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل. که به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید، چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانشآموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.
پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.
پس از نمرهگذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی میتواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی) پرسشنامه مذکور میباشد. بنابراین میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنیها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل میتوان گفت، با توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونیتر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.
همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است که بین سلامت روان و شیوه مقابلهای و بین منبع کنترل و شیوه مقابلهای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع کنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافتههای جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانشآموزان با سلامت روان و شیوه مقابلهای آنان میباشد.
مشاهدات کیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از دادهها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریکه آزمودنیهایی که در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت مینمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزة بیشتری نشان می دادند، توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنیها منجر به افزایش سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی میباشد.
فهرست مطالب
خلاصه
مقدمه
متغیر مستقل
متغیرهای وابسته
متغیرهای کنترل
متغیرهای مداخلهگر (تعدیل کننده)
تعریف علمی و عملیاتی مهارتهای زندگی
تعریف علمی و عملیاتی سلامت روان
تعریف علمی و عملیاتی منبع کنترل
پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ)
پرسشنامه منبع کنترل لونسون
روشهای آماری پژوهش
تجزیه و تحلیل علمی
بحث و نتیجهگیری
فهرست منابع
بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی عزت نفس در کودکان دوره پیش دبستانی
مقدم
دوران کودکی مهم ترین و حساس ترین دوران شکل گیری شخصیت فرد است بی توجهی به ان نتایج جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت زیرا پایه و اساس جامعه فردا را کودکان امروز تشکیل می دهند در جامعه ای که کمتر به کودکان توجه می شود شود کودکان نابهنجار و بزهکاری بیشتری مشاهده می شود و معضلات اجتماعی بیشتری مشاهده می شود.
با توجه به اهمیت و جایگاه کودکان ، بررسی مشکلات و رفع انها شایان توجه است یکی از مشکلاتی که دامنگیر کودکان است و به وفور مورد توجه متخصصان بالینی و روانشناسان قرار گرفته ، اختلال سلوک است .اختلال سلوک همواره توجه صاحب نظران رشته های مختلف را به خود جلب کرده است . علت این امر شاید پیچیدگی و تنوع علل ایجادکننده اختلال سلوک از یک سو و تنوع مسائل رفتاری و پیامدهای آن در زمینه های مختلف از سوی دیگر باشد. اختلال سلوک مجموعة پایداری از رفتارهایی است که با گذشت زمان شکل می گیرد و با علائمی مثل بی رحمی به حیوانات و مردم ، تخریب اموال ، نیرنگ ، فریبکاری ، دروغگویی ، دزدی ، تجاوز به حقوق دیگران مشخص می شوند. چنین مسائلی ایجاد مشکلات جدی برای بیمار، خانواده و اجتماع خواهد کرد.
حداکثر شیو ع اختلال سلوک در دور ه کودکی و نوجوانی می باشد و میزا ن شیوع بر حسب نوع مطالعات مختلف و جمعیت های مورد مطالعه متفاوت است . در حدود6-16 در صد پسر ها و 2-9 در صد دختران زیر 18 سال مبتلا به این اختلال گزارش می شود و در برخی مطالعات شیوع کل آن را در جمعیت بین 8-16 سال حدود5-10 درصد می دانند(بورس و دالتون ،2004 ؛استینر،2000 ؛ هیل 2002) شیوع اختلال سلوک در مطالعه راترو همکاران 4% گزارش شده است(راتر و همکاران ،1970). بر اساس نحوه نمونه گیری ، تعریف بیماری و ابزار سنجش شیوع بین یک تا 16 درصد و نسب ت مرد به زن 5، 1 تا 3 گزارش شده است. در مطالعه سلیمی و همکاران که در دانش آموزان 11-14 ساله جنوب لندن انجام شده 10% کل دانش آموزان دچار اختلال سلوک بودند، 9/8% دختران 7/12% پسران ، که نسبت به مطالعات قبلی نسبت دختران افزایش یافته است (سلیمی ،1377). در مطالعه دیگری که بر اساس پرسشنامه راتر انجا م گرفت ، شیوع اختلال سلوک بر اساس پرسشنامه معلم در دختران 5/19% و در پسران 3/29% گزارش شده است (ضیاءالدینی و شفیع زاده ،1379). ودر پژوهش دیگری که توسط ضیاءالدینی و همکاران انجام شد شیوع اختلال سلوک در پسران 2/13% و در دختران 3/7% بدست امد(ضیاءالدینی و همکاران ،1386).
هیچ عامل واحدی نمی تواند رفتار ضد اجتماعی و اختلال سلوک کودک را توجیه کند. بلکه بسیاری ازعوامل زیستی- روانی- اجتماعی در پیدایش این اختلال نقش دارند. به طور کلی بدترین پیش آگهی اختلال سلوک مربوط به کودکانی است که علایم را در سنین پایین تری بروز می دهند، تعداد بیشتری از علایم را دارند و این علایم را بیشتر بروز می دهند. این موضوع تا حدودی ناشی از آن است که مبتلایان به اختلال سلوک شدید ظاهراً در سال های بعدی زندگی بیشتر مستعد ابتلا به اختلالات دیگر مثل اختلالات خلقی و اختلالات مصرف مواد هستند. می توان گفت هرچه اختلالات روانی همزمان در کسی بیشتر باشد زندگی او مشکل تر و آشفته تر خواهد بود(کاپلان و سادوک).
یکی از مسائلی که ممکن است در کودکان دارای اختلال سلوک وجود داشته باشد ضعف در خود پنداره است خودپنداره را می توان درک فرد از خودش دانست که در نتیجة تجربیات فرد با محیط و رابطة او با دیگران شکل میگیرد (رین و کانینگام ،2008) خودپنداره نظام پویایی است که با اعتقادات، ارزشها، رغبت ها، استعدادها و تواناییهای فرد ارتباط دارد. این عوامل به نوبه خود تعیین کننده مسیر زندگی فرد است (شفیع آبادی و ناصری، 1388). خودپنداره ارزیابی کلی فرد از شخصیت خودش است. این ارزیابی ناشی از ارزیابیهای ذهنی فرد از ویژگی های خود است که ممکن است مثبت یا منفی باشد. خودپنداره مثبت نشان دهنده این است که فرد خودش را در مقام شخصی با نقاط قوت و ضعف می پذیرد و این امر موجب بالا رفتن اعتماد به نفس او در روابط اجتماعی می شود. خودپنداره منفی منعکس کننده احساس بی - ارزشی و بی لیاقتی و نیز ناتوانی خود است(بونگ و اسکالویک2003)
ساختار خودپنداره همانگونه که بسیاری از پژوهشگران اظهار داشتهاند، شامل » خودواقعی real self « (دیدگاه فرد از آنچه واقعاً هست) و »خود ایده آلideal self «( تصور فرد از آنچه دوست دارد درآینده بشود) است. هر چه اختلاف بین این دو کمتر باشد فرد از لحاظ روانی در وضع مطلوب تری به سر می برد(آلفلد-لیرو و سیگلمن ،1997) بدون شک اساسی ترین کلید شخصیت و رفتار انسان تصویری است که فرد در ذهن خود از خویشتن دارد. حتی کارهای بزرگی که انجام می دهیم بستگی به تصویری دارد که از خود ساخته ایم. اگر تصویری که از خود داریم اصلاح پذیر باشد مسلماً بر شخصیت و رفتارمان اثر خواهد گذاشت. تصویری که انسان از خود دارد استعدادهای او را در زمینه های گوناگون رقم می زند؛ لذا، هرچه تصویر بهتری از خود داشته باشیم مؤثرتر و خلاق تر خواهیم بود(رضاپور میرصالح و همکاران ، 1389).
زندگی تحصیلی، یکی از مهمترین ابعاد زندگی اشخاص است که بر سایر ابعاد زندگی تاثیر فراوان دارد. در این بین یکی از مسایل و مشکلات اساسی زندگی تحصیلی افراد و نظام آموزشی هر کشور، مساله ی افت تحصیلی و پایین بودن سطح عملکرد تحصیلی دانش آموزان آن کشور است(زهرا کار، 1385 ). این پدیده، علاوه بر زیان های هنگفت اقتصادی،سلامت روانی فراگیرندگان را مخدوش می نماید. منظور از افت تحصیلی، کاهش عملکرد تحصیلی درسی فراگیرنده از سطح رضایت بخش به سطح نامطلوب است. عوامل مختلفی بر عملکرد تحصیلی افراد تاثیر می گذارند که متخصصان تعلیم و تربیت آنها را به چهار دسته شامل عوامل فردی، عوامل آموزشگاهی، عوامل خانوادگی و عوامل اجتماعی تقسیم کرده اند (زهراکار،1384).
یکی از عواملی که می تواند عملکرد تحصیلی و خودپنداره افراد دارای اختلال سلوک را تحت تاثیر قرار دهد آموزش مهارت های اجتماعی می باشد.
سال های نوجوانی مرحله مهم و برجسته رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. در این دوره نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی به خصوص تعادل بین عواطف و عقل، درک ارزش وجودی خویشتن خودآگاهی با انتخاب هدف های واقعی در زندگی، استقلال عاطفی از خانواده، حفظ تعادل روانی و عاطفی خویش در مقابل عوامل فشارزای زندگی و محیطی و برقراری روابط سالم با دیگران، کسب مهارت های اجتماعی لازم در دوست یابی، شناخت زندگی سالم و مؤثر و چگونگی برخورداری از آن مهم ترین نیازهای نوجوان می باشد. بنابراین کمک به نوجوانان در رشد و گسترش مهارت های اجتماعی مورد نیاز برای زندگی مؤثر، ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات و حل آن و همچنین کمک به آنها در رشد و تکامل عواطف و مهارت های اجتماعی لازم جهت سازگاری موفق با محیط اجتماعی و زندگی مؤثر و سازنده در جامعه ضروری به نظر می رسند به سبب بروز مسائل خاص، این دوره، با نوعی سردرگمی همراه با کاهش عزت نفس، خود کم بینی و خودپنداره منفی همراه با احساس خشم و پرخاشگری همراه است که سبب کاهش فعالیت های طبیعی و تعاملات اجتماعی می شود. به وسیله آموزش مهارت های اجتماعی به نوجوان می توان وی را برای ادامه یک زندگی مطلوب یاری نمود. بنابراین توجه به نقاط مثبت، تقویت اعتماد به نفس و احساس خودباوری و خود ارزشمندی از مهمترین کارهایی است که بزرگان دین و علمای تعلیم و تربیت به آن توجه خاصی داشته اند. تکریم شخصیت چیزی است که نوجوانان سخت بدان نیاز دارند. از این رو ترغیب و تشویق نوجوان، ایجاد الگوهای رفتاری موفق، تقویت مهارت های اجتماعی وی، اجتناب از هرگونه رفتار تنبیهی و تحقیرآمیز و یاد دهی شیوه های صحیح غلبه بر ناملایمات زندگی از مهم ترین اقداماتی است که می توان در مسیر کمک به نوجوانان انجام داد نوجوانی که از لحاظ عاطفی در محیط خانواده مشکل دارد با هر محرک کوچکی برانگیخته می شود و پرخاشگری می کند لذا وقتی وارد اجتماع می شود نمی تواند با هر موقعیتی خود را سازگار سازد. چنین فردی به راحتی مناسبات اجتماعی خود را برهم می زند و رفتاری از خود نشان می دهد که علامت عدم رشد وی در بعد اجتماعی است. براساس پژوهش های انجام شده عواملی نظیر، مهارت های اجتماعی)برقراری ارتباط مطلوب، ابراز وجود، همکاری، خودافشایی، خاتمه دادن، گوش دادن، پاداش و تقویت، انعکاس، توضیح دادن و حل مسئله(، تعیین و شناسایی ارزش های فردی در پیشگیری یا کاهش ابتلاء نوجوانان به انواع نابهنجاری های رفتاری – اجتماعی و اختلالات روانی و شخصیتی نقش مؤثری دارند.(نظری و حسین پور،1388). بنابراین باتوجه به اهمیت و ارزش آموزش مهارت های اجتماعی با اهداف پیشگیرانه و ارتقاء سطح سلامت و روان فقدان این مهارت ها باعث می شود که فرد در برابر فشارها و استرس ها رفتارهای غیر مؤثر و پرخاشگرانه روی آورد. آموزش چنین مهارت هایی در کودکان و نوجوانان احساس کفایت، توانایی مؤثر بودن، غلبه کردن بر مشکل و افزایش خود پنداره،عملکرد تحصیلی, توانایی برنامه ریزی و رفتار هدفمند و متناسب با مشکل را به وجود می آورد.
بررسی تاثیر روش یادگیری مشارکتی بر روی عزت نفس، رشد مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان
فصل دوم
مقدمه
از زمانی که تعلیم و تربیت جنبه رسمی به خود گرفت و افرادی معلم و افرادی دیگر به عنوان دانش آموز و مکانی به نام مدرسه بوجود آمد، تلاش های متعددی نیز جهت کار آمدتر نمودن این جریان صورت گرفت. زمانی وادار کردن شاگردان به حفظ مطالب درسی، از طریق گوش دادن به سخنرانی معلم بدون توجه به درک مطالب و نحوه تفکر، روش عمده آموزش محسوب می گردید، اما آنچه که امروزه در آموزش، بسیار مهم و حیاتی به نظر می رسد این است که باید به شاگردان کمک شود تا مهارت خود را در تفکر و استدلال افزایش دهند و اطلاعات موجود را پردازش کنند و آنها را به کار برند، همچنین در حین آموزش، زمینه و تجارب لازم برای برقراری صحیح روابط اجتماعی و همدردی و همدلی با دیگران فراهم گردد و این شرایط در پرتو روش های آموزش معلم میسر است. ظهور علم روانشناسی و نظریه های یادگیری، کمک شایانی به روند آموزش نمود. در کنار نظریه های یادگیری، نظریه های آموزشی که چگونگی عمل و تاثیر معلم روی یادگیری دانش آموزان را مورد بررسی قرار می دهد، نیز مطرح گردید. با کوشش متخصصان تعلیم و تربیت برای ایجاد نظریه های آموزشی، چندین الگو و طرح آموزشی نیز بوجود آمد که معلمان امروزه فعالیت های آموزشی خود را با توجه به این الگوها ارائه می دهند، آشنایی با نظریه ها و الگوهایی که چگونگی یادگیری دانش آموزان را توضیح و تبیین کنند، برای معلمان ضرورت دارد.
در یک تقسیم بندی قدیمی و کلی، دو الگوی مختلف تدریس دیده می شود:
1. الگوی مکانیکی
2. الگوی ارگانیکی
در الگوی مکانیکی، انسان موجودی غیر فعال، تهی و انفعالی است و فعالیت های او در اثر نیروهای خارجی شکل می گیرد و بر اساساً این الگو، هدف آموزش و پرورش،
انتقال فرهنگ و پرسازی ذهن فراگیران و شکل دهی به رفتار دانش آموزان است (شعبانی، 1382).
در الگوی ارگانیکی، مرکز توجه به توانایی ها و شخصیت دانش آموزان جلب می شود و آدمی به عنوان موجودی زنده و فعال در نظر گرفته می شود.
طبق این الگو، هدف آموزش و پرورش، شکوفایی استعدادها و توانایی های بالقوه انسان است ( شعبانی، 1382).
قبل از پرداختن به تعریف مفهوم یادگیری مشارکتی، به سایر رویکردهای یادگیری اشاره می شود تا بدین وسیله درک بهتری از مفهوم یادگیری مشارکتی داشته باشیم.
جانسون و اسمیت[1] (1998) خاطر نشان می کنند که بیشتر یادگیری هایی که در موسسات آموزشی دیده می شود بر پایه یکی از رویکردهای یادگیری زیر است:
1. رویکرد فردی[2]: در این رویکرد فرض این است که افراد با هم کار نمی کنند. افراد برای رسیدن به اهدافی که هیچ ارتباطی با اهداف دیگران ندارد خودشان به تنهایی کار می کنند. افراد برای موفقیت فردی خودشان تلاش می کنند. عملکرد فرد بر اساس یک معیار از پیش تعیین شده ارزیابی می شود و امتیازاتی که فرد بدست می آورد تاثیری روی دیگران ندارد.
2. رویکرد رقابتی[3]: در این رویکرد افراد بر ضد یکدیگر کار می کنند. آنها برای بدست آوردن اهدافی که تنها یک نفر یا تعداد کمی از افراد می توانند به آن دست پیدا کنند با هم رقابت می کنند. افراد به تنهایی کار می کنند و سعی می کنند که از همکلاسی های خود بهتر باشند. عملکرد فرد بر اساس یک منحنی از بهترین تا بدترین، ارزیابی می شود.
3. رویکرد یادگیری مشارکتی[4]: در این رویکرد افراد برای رسیدگی به اهداف مشترک با هم کار می کنند و برای یادگیری خود و یادگیری دیگران تلاش می کنند.
افراد در گروه های کوچک کار می کنند و موفقیت های یکدیگر را جشن می گیرند. در قبال یکدیگر احساس مسئولیت می کنند به یکدیگر کمک می کنند و موفقیت دیگران، موفقیت، آنها و شکست دیگران، شکست آنها محسوب می شود (جانسون و اسمیت[5]، (1998).
جانسون و جانسون و اسمیت (1998) یادگیری مشارکتی را به عنوان استفاده آموزشی از گروه های کوچک دانش آموزان، که برای یادگیری خود و یادگیرندگان دیگر با هم کار می کنند، تعریف کرده اند.
کوپر[6]، رابینسون[7] و مککینی[8] (1995) یادگیری مشارکتی را به عنوان یک راهبرد آموزشی با ساختار و منظم می دانند که در آن گروه های کوچک دانش آموزان برای رسیدن به یک هدف مشترک با هم کار می کنند.
جانسون و جانسون (2001) یادگیری مشارکتی را کار کردن با هم دیگر برای رسیدن به اهداف مشترک تعریف کرده اند.
رابرت اسلاوین (1996) یادگیری مشارکتی را به عنوان برنامه های آموزشی تعریف می کند که دانش آموزان در گروه های کوچک کار می کنند و به همدیگر برای تسلط به محتوی آموزشی، کمک می کنند.
به عقیده جانسون و جانسون و اسمیت (1991) یادگیری مشارکتی یک وسیله آموزشی است که گروه های کوچک دانش آموزان برای افزایش یادگیری فردی و یادگیری اعضای گروه با هم کار می کنند.
بررسی تأثیر آموزش پیش دبستانی بر یادگیری مهارتهای روانی ـ حرکتی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: مقدمه
مقدمه................................................................................................................................................................. 1
بیان مساله ....................................................................................................................................................... 2
ضرورت و اهداف تحقیق .................................................................................................................................. 6
اهداف پژوهش ................................................................................................................................................. 7
فرضیه های پژوهش ........................................................................................................................................ 7
تعاریف و اصطلاحات ...................................................................................................................................... 8
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش
خلاصه ای از فصل دوم ................................................................................................................................ 11
تاریخچه آموزش پیش دبستانی .................................................................................................................. 11
تعریف دوره پیش دبستانی .......................................................................................................................... 21
ویژگیهای کودک در دوره پیش دبستانی ................................................................................................... 21
اهداف دوره پیش دبستانی .......................................................................................................................... 25
مهارتهای روانی ـ حرکتی در دوره دبستان ............................................................................................... 27
تحول حرکت در کودکان دبستانی .............................................................................................................. 29
مهارتهای روانی ـ حرکتی ............................................................................................................................ 31
سازگاری اجتماعی ........................................................................................................................................ 42
روابط با همسالان ......................................................................................................................................... 48
وظیفه مهد کودک و مراکز پیش دبستانی از دیدگاه آدلر ......................................................................... 66
پیشینه پژوهش ............................................................................................................................................. 73
فصل سوم: روش شناسی
روش پژوهش ................................................................................................................................................ 90
ابزار پژوهش .................................................................................................................................................. 90
جامعه آماری ................................................................................................................................................. 92
گروه نمونه و روش نمونه گیری ................................................................................................................... 92
متغیرها .......................................................................................................................................................... 93
روش اجرای پژوهش .................................................................................................................................... 93
روشهای آماری .............................................................................................................................................. 93
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل اطلاعات
تجزیه و تحلیل نتایج .................................................................................................................................... 95
یافته های جانبی پژوهش ......................................................................................................................... 102
فصل پنجم: یافته های پژوهش و بحث دربارة نتایج آن
محدودیت های پژوهش ............................................................................................................................ 118
پیشنهادات ................................................................................................................................................. 118
منابع .............................................................................................................................................................. 121
ضمائم ......................................................................................................................................................... 130
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول شماره 2- مقوله های اصلی در حوزه روانی ـ حرکتی .................................................................... 34
جدول شماره 1-2- شاخص های رشد رفتار طبیعی ............................................................................... 55
جدول شماره 2-2- مراحل رشد روانی ـ اجتماعی اریکسون ................................................................... 59
جدول شماره 3-2- تشخیص هدفهای کودکان ناسازگار .......................................................................... 68
جدول شماره 1- توزیع فراوانی آزمودنیها بر حسب جنسیت .................................................................... 95
جدول شماره 2- توزیع فراوانی آزمئدنیها برحسب گروه آموزش دیده و آموزش ندیده ........................... 95
جدول شماره 3- توزیع فراوانی آزمودنیها بر حسب ................................................................................... 96
جدول شماره 4- توزیع فراوانی آزمودنیها بر حسب کلاس ........................................................................ 96
جدول شماره 5- توزیع فراوانی شغل پدر آزمودنیها ................................................................................ 97
جدول شماره 6- توزیع فراوانی شغل مادر آزمودنیها ................................................................................. 97
جدول شماره 7- توزیع فراوانی سطح تحصیلات پدر آزمودنیها ................................................................ 98
جدول شماره 8- توزیع فراوانی سطح تحصیلات مادر آزمودنیها ............................................................... 98
جدول شماره 9- مقایسه میانگینهای گروه آموزش دیده و آموزش ندیده در مهارتهای روانی ـ حرکتی . 99
جدول شماره 10- مقایسه میانگینهای سازگاری اجتماعی و مؤلفه های آن در دو گروه آموزش دیده و
آموزش ندیده .............................................................................................................................................. 100
جدول شماره 11- مقایسه میانگینهای دختران و پسران آموزش دیده در متغیر مهارتهای روانی ـ حرکتی 100
جدول شماره 12- مقایسه میانگینهای دختران و پسران آموزش ندیده در متغیر مهارتهای روانی ـ حرکتی 101
جدول شماره 13- مقایسه میانگینهای دختران و پسران آموزش دیده در سازگاری اجتماعی ................ 101
جدول شماره 14- مقایسه میانگینهای دختران و پسران آموزش ندیده در سازگاری اجتماعی ............. 102
جدول شماره 15- مقایسه میانگینهای دختران و پسران در مهارتهای روانی ـ حرکتی و سازگاری اجتماعی 102
جدول شماره 16- مقایسه میانگینهای دو گروه آموزش دیده و آموزش ندیده به تفکیک سن در دو متغیر
مهارتهای روانـی ـ حرکتی و سازگاری اجتماعی ......................................................................................... 103
جدول شماره 17- مقایسه میانگینهای گروه آموزش دیده و آموزش ندیده به تفکیک جنس در
مهارتهای روانی ـ حرکتی و سازگاری اجتماعی ........................................................................................... 104
جدول شماره 18- مقایسه میانگینهای مهارتهای روانی ـ حرکتی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان
براساس وضعیت اشتغال مادر ....................................................................................................................... 105
جدول شماره 19- مقایسه میانگینهای مهارتهای روانی ـ حرکتی براساس شغل پدر با استفاده از
تحلیل واریانس یک طرفه ........................................................................................................................... 105
جدول شماره 20- آزمون توکی برای تشخیص تفاوتهای معنادار بین میانگین ها ................................. 106
جدول شماره 21- مقایسه میانگینهای سازگاری اجتماعی براساس شغل پدر با استفاده از
تحلیل واریانس یک طرفه ........................................................................................................................... 106
جدول شماره 22- مقایسه میانگین های روانی ـ حرکتی کودکان براساس تحصیلات پدر با استفاده
از تحلیل واریانس یک طرفه ....................................................................................................................... 107
جدول شماره 23- آزمون تعقیبی توکی برای تعیین معناداری تفاوت میانگین های روانی ـ حرکتی
براساس تحصیلات پدر ................................................................................................................................ 107
جدول شماره 24- مقایسه میانگینها در اسزگاری اجتماعی براساس تحصیلات پدر با استفاده از تحلیل واریانس
یک طرفه ..................................................................................................................................................... 108
جدول شماره 25- آزمون توکی برای مقایسه میانگینها در سازگاری اجتماعی براساس تحصیلات پدر 108
جدول شماره 26- مقایسه میانگین مهارتهای روانی ـ حرکتی براساس تحصیلات مادر با استفاده از تحلیل
واریانس یک طرفه ........................................................................................................................................ 109
جدول شماره 27- آزمون توکی برای مقایسه دو به دو میانگینهای روانی ـ حرکتی براساس تحصیلات مادر 109
جدول شماره 28- مقایسه میانگین سازگاری اجتماعی براساس تحصیلات مادر با استفاده از تحلیل واریانس
یک طرفه ..................................................................................................................................................... 110
جدول شماره 29- همبستگی بین زیرمقیاسهای سازگاری اجتماعی با یکدیگر و با مهارتهای روانی ـ حرکتی 111
پاورپوینت بررسی مهارتهای ارتباطی والدین
هدف نهایی ارتباط:
هدف نهایی ارتباط این است که ما بتوانیم خود را به عبارتی به صورت عامل موثر در بیاوریم که روی دیگران موثر باشیم
به بعبارتی دیگر طرفین در یک ارتباط بتوانند با یکدیگر مبادله افکار، عقاید داشته و یکدیگر را درک نمایند نتیجه اینکه هدف نهایی برقراری ارتباط رسیدن به هدفهای عالی انسانی است.
اهداف ارتباط:
.1شناخت و آگاهی از محیط اطراف خود
.2شناخت خود و دیگران
.3انتقال و بهره گیری اطلاعات، دانش و تجارب
.4رفع نیازهای روانی، اجتماعی و جسمانی
.5ادامه حیات فردی و اجتماعی
.6رشد و شکوفایی توانائیها
.7انجام مسئولیتهایی که از طرف جامعه به عهده افراد گذاشته می شود.
عناصر تشکیل دهنده ارتباط:
ارتباط فرآیندی است شامل 5 عنصر :
.1فرستنده پیام
.2گیرنده پیام
.3پیام
.4کانالهای ارتباطی
.5بازخورد
1-فرستنده پیام (Sender): به معنای فردی که آغاز کننده و منبع ارتباط است.
2-گیرنده پیام (Reciver): مخاطب یا فردی است که مقصود پیام است در ارتباط اهمیت گیرنده بیش از فرستنده است. زیرا اگر فرستنده پیامی را نفرستد ارتباط شروع نخواهد شد در حالیکه اگر گیرنده ، پیام را دریافت نکند ارتباط شروع اما برقرار نشده است . گیرنده و فرستنده پیام دارای 5 خصوصیت مشترک می باشند:
1-مهارتهای ارتباطی
2-گرایشها
3-دانش
4-نظام اجتماعی
5-فرهنگ
3پیام Singnal: پیام شامل نظر و ایده ای است که توسط فرستنده فرستاده می شود و منظور همان محتوای پیام و عناصر تشکیل دهنده آن مانند تن صدا و لحن صدا
4-کانالهای ارتباطی Canales: وسایلی هستند که پیام ها به وسیله آنها از فرستنده به گیرنده می رسند. کانالهای ارتباطی شامل دیدن، شنیدن، لمس، بوئیدن و چشیدن است.
5-بازخوردFeed back: پاسخی را که از طرف گیرنده پیام فرستاده می شود و فرستنده آن را دریافت می کند، بازخورد یا فیدبک می نامند. بازخورد همان اثر پیام یا رفتار معینی است که دریافت کننده تحت تاثیر پیام از خود نشان می دهد.
ارتباط کلامی:
ساده ترین وسیله برقراری ارتباط زبان است که در آن از کلمات استفاده می شود. کلمات ابزارهایی هستند برای بیان افکار و عقاید و احساسات در بیشتر موارد عمل متقابل انسانها زبان است.
ارتباط غیر کلامی:
تحقیقات نشان می دهد که 65% ارتباط به صورت غیر کلامی انتقال پیدا می کند . پیامهای غیر کلامی معمولا موثرتر و بهتر از پیامهای کلامی می باشد زیرا پیامهای غیر کلامی گویایی بیشتری از کلمات دارند مانند یک لبخند ساده که نشان دهنده احساس و علاقه است و کودک در 7 سالگی معمولا ارتباط غیر کلامی را می آموزد.
انواع پیامهای غیر کلامی:
.1وضعیت بدن
.2حالت چهره
.3حالت نگاه
.4آهنگ و تن صدا
.5ظاهر فرد
.6لمس
.7سکوت
انسان با توجه به پیچیدگیها و دشواریهای زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبههای گوناگون میبایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره در صدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تکمیل هستند. این ویژگیها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی میباشد. در حال که افراد ناموفق و کسانی که به رشد و پیشرفت متعادل در جنبههای گوناگون زندگی دست نیافتهاند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشکلات و مسائل زندگی را ندارند میتوان گفت که فاقد مهارتهای زندگی کافی هستند. بدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و به کارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال میتواند بسیاری از مشکلات، ناکامیها و ناهنجاریها را رفع نماید و در عوض یک زندگی با نشاط، پرتلاش، رو به پیشرفت و کمال، مفید و سازنده را به ارمغان آورد و چه بهتر است که کسب این مهارتها از دوران نوجوانی آغاز گردد. با توجه به اینکه تحقیقات بسیاری موضوع فوق را مورد تأیید قرار دادهاند و همچنین باور و اعتقاد پژوهشگر به اینکه لازمه موفقیت و تکامل همه جانبه در زندگی، برخورداری از سلامت روانی و آگاهی از شیوه صحیح و مناسب زندگی و در نتیجه سبک زندگی سالم میباشد، به همین جهت، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان پرداخته است.
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل. که به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید، چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانشآموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.
پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.
پس از نمرهگذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی میتواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی) پرسشنامه مذکور میباشد. بنابراین میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنیها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل میتوان گفت، با توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونیتر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.
همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است که بین سلامت روان و شیوه مقابلهای و بین منبع کنترل و شیوه مقابلهای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع کنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافتههای جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانشآموزان با سلامت روان و شیوه مقابلهای آنان میباشد.
مشاهدات کیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از دادهها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریکه آزمودنیهایی که در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت مینمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزة بیشتری نشان می دادند، توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنیها منجر به افزایش سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی میباشد.
مقدمه
پیشرفتهای علمی و تکنولوژی در سالهای اخیر، انسانها را با انبوهی فزاینده از مسائل گوناگون مواجه ساخته است. کار، تحصیل و فشارهای روانی- اجتماعی از جمله مسائلی هستند که اغلب نوجوانان و جوانان با آنها روبرو هستند. توانایی حل مؤثر مسائل مذکور و مشکلات مشابه از جمله مهارتهای مهم و مفیدی هستند که نقش تعیین کنندهای در تأمین سلامت روانی و موفقیت فرد و در نتیجه زندگی سالم و اثر بخش دارند.
همه انسانها به طور فطری توانایی حل مشکلات زندگی را دارند، ولیکن این توانایی باید مطابق با شرایط و موقعیت فرد پرورش یابد بطوریکه به عنوان مهارتهای کارآمد در آنان درونی شود. متأسفانه طبق بررسیهای انجام شده تواناییها و مهارتهای عملی و سازشی بسیاری از نوجوانان و جوانان کشور ما برای حل مؤثر مسائل زندگی فردی و اجتماعی آنان کفایت نمیکند. بنابراین آموزش مهارتهای زندگی با تأکید بر مهمترین مسائل فردی و اجتماعی نوجوانان به عنوان اصلی مهم و انکار ناپذیر است که تاکنون علیرغم توجه خاص بسیاری از کشورهای جهان و تأکید خاص «سازمان بهداشت جهانی» . جای آن در برنامههای تحصیلی مدارس کشورمان خالی مانده است. البته اخیراً گامهایی برداشته شده است که نیازمند توجه علمی و تخصصی بیشتری میباشد.
امروزه در سراسر جهان بر اهمیت بهداشت روانی تأکید میشود و روز به روز با انجام تحقیقات وسیع و گوناگون، اهمیت و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی آشکارتر میگردد. بطوریکه سال 2001 میلادی از طرف سازمان بهداشت جهانی، تحت عنوان سال جهانی «بهداشت روانی» اعلام گردید. سازمان مذکور در این سال شعار «غفلت بس است، مراقبت کنیم.» را جهت آشکارتر ساختن اهمیت موضوع، مطرح نمود.
این امر نشان دهنده آن است که بهداشت روانی موضوعی است که باید در سطح جهان مورد توجه قرار گیرد. یکی از دلایلی که در اهمیت این موضوع مطرح است، شیوع روزافزون ابتلاء به انواع اختلالات روانی در سطح جهان است و دلیل مهم دیگر آن، اهمیت و ضرورت پیشگیری از بیماریهای روانی است. در واقع میتوان گفت، عمدهترین هدف بهداشت روانی، پیشگیری است و از سه نوع پیشگیری که در بهداشت روانی مطرح میشود، پیشگیری اولیه مورد توجه بیشتری قرار میگیرد. در پیشگیری اولیه جمعیت سالم در جامعه مورد نظر هستند و تمام اقداماتی که در این حیطه صورت میگیرد، در جهت آماده سازی افراد و فراهم نمودن شرایط مناسب برای زندگی سالم از تمامی جنبه های جسمانی، روانی و اجتماعی میباشد. بنابراین هدف، افزایش آگاهی و توانایی افراد در برخورد صحیح و مناسب با رویدادهای زندگی میباشد.
حسینی (1378) معتقد است، آموزش، اساسیترین روش پیشگیری اولیه است. از طرفی دیگر مهمترین و مؤثرترین دوره سنی جهت آموزش پیشگیرانه، دوره نوجوانی است. به همین دلیل متخصصین بهداشت روانی، آموزش پیشگیرانه در دوره نوجوانی را مورد توجه بسیار قرار می دهند. و همچنین پژوهشها نشان میدهند که آموزش مهارتهای زندگی به ارتقاء بهداشت روانی کودکان و نوجوانان در ابعاد مختلف زندگی کمک میکند و از اساسیترین برنامههای پیشگیرانه در سطح اولیه به شمار میرود. سلامتی بخش اصلی یک زندگی شاد است و مدارس نقش مهمی در آگاه ساختن نوجوانان پیرامون مسائل بهداشتی و سلامتی و آموزش علوم زندگی به آنان دارند.
با توجه به مطالب فوق و اهمیت و نقش ارزنده آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان افراد بخصوص نوجوانان و با توجه به تأثیر مثبت برنامههای پیشگیرانه در مدارس، پژوهش حاضر به بررسی تأُثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان نوجوانان میپردازد. از طرفی به دلیل ارتباط مستقیم و مثبت بین سلامت روان، منبع کنترل درونی و شیوه مقابلهای مسأله مدار، تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر درونیتر شدن منبع کنترل نوجوانان و شیوههای مقابلهای آنان نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
متغیرهای پژوهش
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل دانشآموزان دختر سال اول مقطع متوسطه شهر تهران میپردازد. بنابراین متغیرهای پژوهش عبارتند از:
- متغیر مستقل
در این پژوهش، آموزش مهارتهای زندگی، متغیر مستقل میباشد، که تأثیر آن بر متغیرهای وابسته پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.
- متغیرهای وابسته
دو متغیر سلامت روان و منبع کنترل، متغیرهای وابسته پژوهش حاضر میباشند، که تأثیر متغیر مستقل بر آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
- متغیرهای کنترل
سن، جنس و مقطع تحصیلی از متغیرهای کنترل پژوهش هستند. به این صورت که دانشآموزان دختر سال اول مقطع متوسطه که حدود سنی 16-15 ساله داشتند به عنوان جامعه و نمونه پژوهش انتخاب شدند.
مشاهدات کیفی در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از دادهها، مطابقت و هماهنگی دارد. به طوری که ویژگیهای رفتاری آزمودنیها در طول دوره تا حدودی نشان دهنده میزان نمرات آنان در آزمونها میباشد. بدین معنا که آزمودنیهایی که در طول جلسات، فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت مینمودند، در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزه بیشتری نشان میدادند، توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنیها منجر به افزایش سلامت روان و درونی تر شدن منبع کنترل آنان شده است. در حالیکه در نمرات آزمودنیهایی که انگیزه و رغبت کافی برای حضور در جلسات آموزشی نداشتند، فعالیتهای گروهی آنان بخصوص در بحثهای گروهی ضعیفتر بود و نسبت به انجام تمرینات و فعالیتهای عملی انگیزه کمتری داشتند، چندان تغییر محسوسی ایجاد نشده است. بدین صورت که یا کاهش اندکی در میزان نمرات سلامت عمومی ایجاد شده است و یا آنکه منجر به افزایش میزان نمرات در آزمون منبع کنترل آنان شده است.
در ارزیابی نهایی از دوره آموزشی، اکثر آزمودنیها، برخورداری از مهارتهای زندگی را برای همه افراد مفید و لازم قلمداد نمودند و معتقد بودند که آنچه به عنوان مهارتهای زندگی در این دوره آموزشی آموختند و پیرامون آن، تمرین و فعالیت گروهی انجام دادند، توانسته است تا حدود نسبتاً زیادی بر جنبه های گوناگون زندگی آنان به ویژه بر زندگی تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی آنان اثر گذار باشد.
همچنین علاوه بر گروه آزمایشی، طی مصاحبهای که با افراد گروه کنترل نیز صورت گرفت، پیرامون اهمیت و نقش مهارتهای زندگی و نحوه تأثیر آن نظر خواهی شد. اکثریت آنان نسبت به کسب مهارتهای زندگی و برگزاری این دوره آموزشی تمایل و رغبت فراوانی نشان دادند و معتقد بودند که این نوع جلسات میتواند بسیار مفید، آموزنده و جالب باشد. بخصوص اینکه با فعالیتهای گروهی، شور و هیجان بیشتری ایجاد خواهد شد.
بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی میباشد.
از نتایج ضرایب همبستگی بین مقیاسهای سلامت روان، منبع کنترل و شیوه مقابلهای چنین بر میآید که بین اکثر مقیاسها همبستگی معناداری وجود دارد، بطوریکه بین مقیاسهای سلامت روان و شیوه های مقابلهای همبستگی معناداری وجود دارد. این بدان معناست که بین دو متغیر مذکور ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر بین دو متغیر سلامت روان و شیوه مقابلهای همبستگی معناداری وجود دارد. همچنین بین مقیاسهای منبع کنترل و انواع شیوههای مقابلهای همبستگی معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر بین دو متغیر منبع کنترل و شیوه مقابلهای ارتباط معناداری وجود دارد. در ضمن بین مقیاسهای آزمون سلامت عمومی (نشانگان جسمانی، نشانگان اضطرابی، کارکرد و کنش اجتماعی و نشانگان افسردگی) نیز ارتباط مثبت و معناداری مشاهده شده است. بطوریکه ضرایب همبستگی بین مقیاسها اکثراً بالای 60/0 = r میباشد. همین طور بین مقیاسهای آزمون منبع کنترل (توانایی درونی، اعتقاد به شانس و تأثیر دیدگاه افراد قدرتمند) نیز ارتباط معناداری مشاهده گردید. همانگونه که ملاحظه می شود بین شیوه جسمانیسازی مقابله، شیوههای هیجانی مقابله و جمع کل مقیاس شیوه مقابلهای نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بنابراین نتایج نشانگر ارتباط مستقیم و مثبت بین متغیرهای پژوهش سلامت روان و شیوه مقابلهای ، منبع کنترل و شیوه مقابلهای) میباشد، که البته علیرغم انتظار پژوهش، بین دو متغیر سلامت روان و منبع کنترل، ارتباط معناداری مشاهده نشده است.
بدین ترتیب فرضیه (2) پژوهش مور د تأیید قرار نگرفت. نکته قابل توجه دیگر این بود که در هر دو پرسشنامه، بین مقیاسها ارتباط کاملاً معناداری مشاهده گردید، بطوریکه ضرایب همبستگی قابل قبول و رضایت بخشی بخصوص در آزمون سلامت عمومی، بدست آمده است. در ضمن با توجه به نتایج همبستگی این آزمون میتوان نتیجه گرفت که درجه همبستگی بین هر زیر مقیاس آزمون سلامت عمومی با نمره کل مقیاسهای آزمون بیشتر از درجه همبستگی بین زیر مقیاسها میباشد. این موضوع بخصوص در مورد مقیاسهای نشانگان افسردگی نشانگان اضطرابی نشانگان جسمانی صدق می کند. این امر نشان دهنده اهمیت افسردگی و اضطراب در تشخیص نشانگان اختلالهای روانی است.
در ضمن ملاحظه شد که نتایج یافتههالی جانبی نشان دهنده ارتباط منفی و معنادار عملکرد تحصیلی (معدل کتبی) دانشآموزان با شیوه جسمانی سازی مقابله و جمع کل مقیاس شیوه مقابلهای میباشد. بدین معنا که دانشآموزانی که معدل کتبی بالاتری داشتند در شیوه جسمانیسازی مقابله و جمع کل مقیاس شیوه مقابله نمرات پایینتری کسب کردند، یعنی در مقابله با مشکلات کمتر دچار علائم جسمانی مانند سردرد، احساس تهوع ، تپش قلب، بی خوابی و . . . میشوند و بیشتر از مقابله مسأله مدار استفاده میکنند. همچنین نتایج تحلیل واریانس یکراهه (ANOVA)، حاکی از آن است که تحصیلات مادر در گروه بیسواد و زیر دیپلم با شیوه هیجانی مقابله ارتباط معناداری دارد. بدین معنا که دانشآموزان دارای مادران بیسواد و زیر دیپلم در مقابله با مشکلات بیشتر دچار حالات هیجانی مانند، خشم، عصبانیت و . . . میشوند. لازم به ذکر است که بین میانگینهای تحصیلات پدر با مقیاسهای سلامت روان، منبع کنترل و شیوه مقابلهای، ارتباط معناداری مشاهده نشد. در ضمن بین نوع شغل پدر و مقیاسهای مذکور نیز ارتباط معناداری حاصل نگردید. ولیکن بین وضعیت اشتغال مادر و مقیاسهای اضطراب ، نارسا کنش وری اجتماعی، افسردگی و جمع کل مقیاسهای سلامت عمومی و همچنین شیوه مقابلهای مسأله مدار ارتباط معناداری بدست آمد. بدین معنا که دانشآموزان دارای مادران شاغل، نمرات پایینتری در مقیاسهای مذکور کسب نمودند، یعنی به عبارت دیگر، اضطراب، نارسا کنش وری اجتماعی و افسردگی کمتری در مقایسه با دانشآموزان دارای مادران خانهدار، نشان دادند و در کل از سلامت روان بالاتری برخوردار هستند. در ضمن در هنگام مقابله با مشکلات بیشتر از شیوه مقابلهای مسأله مدار استفاده میکردند.
جداول 4 و 5و 6 و 7 و 8 و 9 که بیانگر توضیحات فوق میباشند به ترتیب در صفحات بعدی ترسیم شدهاند.
به صورت ورد ودر114صفحه چکیده: هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت shy; های ارتباط مؤثر و جرأتمندی بر سازگاری اجتماعی دانشجویان ورودی جدید دانشگاه علوم پزشکی کردستان بود. روش: روش این تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش zwnj;آزمون- پس zwnj;آزمون و پیگیری با گروه های آزمایش و گواه ...
دانلود کتاب مهارتهای کاربردی و گرامری زبان انگلیسی در 480 صفحه کلیه کتابهای موجود در فروشگاه ارزان تر از قیمت بازار است. ...
دانلود کتاب مهارتهای کاربردی و گرامری زبان انگلیسی در 481 صفحه کلیه کتابهای موجود در فروشگاه ارزان تر از قیمت بازار است. ...
دانلود کتاب آموزش مهارتهای پیشرفته در زبان انگلیسی در 203 صفحه. همراه با آموزش و تمرینات مناسب. کلیه کتابهای موجود در فروشگاه ارزان تر از قیمت بازار است. ...