دانلود انواع فایل

مقاله تحقیق پروژه دانش آموزی و دانشجویی

دانلود انواع فایل

مقاله تحقیق پروژه دانش آموزی و دانشجویی

نقش زنان اندونزی در مدیریت تحصیلات عالی

نقش زنان اندونزی در مدیریت تحصیلات عالی



مقدمه:

سال 1978 .م نقطة عطفی برای پیشرفت زنان اندونزی می باشد. دراین سال، قوانین اساسی و حقوق اجتماعی زنان در “رهنمودهای ملی برای توسعه” به تفصیل شرح داده شد. برای اولین بار، دولت برنقش زنان در توسعة کشور با ؟ یک مقام ملی: تحت عنوان ”دومین وزیر برای نقش زنان” تاکید کرد و تا سال 1983.م این موقعیت به وزیر نقش زنان ارتقاء پیدا کرد.

مقام فلسفی پانسا سمیلا و قانون اساسی برای زنان، جایگاه و حقوق مساوی به عنوان مخلوقات آفریدگار درنظر گرفته اند. قانون اساسی حقوق، وظایف و فرصتهای یکسانی را برای زنان و مردان در بردارد. ازلحاظ تاریخی، شکل گیری نقش زنان اندونزی یک فرآیند طولانی را سپری کرده است. در قرون پیش تعدادی از زنان اندونزی درصحنه های سیاسی به عنوان ملکه سلطنت کرده اند. به عنوان مثال یکبار در قرن چهارم میلادی، تربیوناتونگادوئی و سوهیتا امپراتوری ماجا پاهیت، یکی از امپراتوریهای مورد احترام در مجمع الجزایر اندونزی را اداره کردند. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تعدادی از زنان اندونزی درجنگ با مخالفت قدرت استعماری به نیروی نظامی مردان پیوستند. دراین بین مارتا کریستینا تیاهاهو، نیا آگنگ سرانگ، کات یناک دئین و کات مئونیا از زنان برجستة این مبارزه بودند.

چالش فرادوی زنان اندونزی اکنون کاملاً متفاوت است. تلاش زنان در فعالیتهای فرهنگی و خانوادگی بیشتر از حوزة سیاست است. امید زنان به توسعة استانداردهای زندگی و دست یافت به تحصیلات عالی می باشد.

بعضی از زنان برجسته که دربهبود وضعیت زنان در اندونزی از طریق آموزش و پرورش نقش داشته اند عبارتند از: کاوتینی از جه پارا جاوای مرکزی (1904-1879) نیا احمد داهلان از جاوای مرکزی، مایا والنده مارمینن از جنوب سوالاوزی دوبی سارتریکا از جاوای غربی است. این شخصیتهای تاریخی ثابت کردند که زنان اندونزی برای رسیدن به اهدافشان تلاش خود را قرنها پیش آغاز کرده اند. این تلاش تا حال ادامه داشته و با سرعتی حرکت کرده است که اساسش تنها بر زندگی خانوادگی نیست.


فرصتهای شغلی:

با توجه به داده های دفتر مرکزی آمار، جمعیت اندونزی در سال 1990.م 00/400/179نفر بوده است. از کل جمعیت 00/500/89نفر مرد (یا 89/49%) و 000/900/89نفر زن (یا 11/50%) بودند.

از پیش مطالعات آماری چنین نتیجه گیری می شود که درسال 2005.م جمعیت زنان بیشتر خواهد بود. به طوری که جمعیت زنان 000/680/111نفر (یا 10/51%) در مقایسه با 000/508/111نفر مرد (یا 9/49%) خواهد بود. عموماً پذیرفته شده است که تعداد زنان در سالهای آینده به مرور کاهش پیدا خواهد کرد.

جدول (1)

درصد جمعیت زن و مرد

زن

مرد

کل

سال

جمعیت

درصد

جمعیت

درصد

جمعیت

درصد

1990

000/900/89

11/50

000/500/89

89/49

000/400/179

100

2005

000/680/111

10/50

000/508/111

90/49

000/188/223

100

منبع: جاکارتا. بی پی اس 1990

به هرحال بیشتر بودن جمعیت زنان به معنای مشارکت بیشتر آنها در بازار کار نیست. باتوجه به آمارهای دفتر ملی آمار، برآوردها برای مشارکت در نیروی کار



خرید فایل


ادامه مطلب ...

کنوانسیون رفع تبعیضات علیه زنان

کنوانسیون رفع تبعیضات علیه زنان


مقدمه

کنوانسیون رفع انواع تبعیضات علیه زنان در تاریخ 18 دسامبر سال 1979 توسط مجمع عمومیسازمان ملل متحد تصویب گردید. این کنوانسیون پس از تصدیق بیستمین کشور، در سوم سپتامبر سال 1981 به عنوان معاهده بین‌المللی به اجرا در آمد. در دهمین سالگرد تصویب این کنوانسیون در سال 1989 حدود صد کشور خود را ملزم به رعایت مواد این کنوانسیون کرده اند.

این کنوانسیوه حاصل بیش از سی سال کار کمیسیون سازمان ملل متحد در مورد وضعیت زنان می باشد. در سال 1946 ارگانی به منظور بررسی وضعیت زنان و استیفاء حقوق آنان تشکیل گردید. این کمیسیون در ارائه زمینه های مختلف عدم تساوی حقوق زنان با مردان موفق بوده است. اینگونه تلاشها جهت پیشرفت زنان منجر به صدور اعلامیه ها و تصویب کنوانسیونهای متعددی شد که از جمله آنان می توان از کنوانسیون رفع انواع تبعیضات علیه زنان نام برد که از جامع ترین و مهمترین اسناد می‌باشد. اجرای این کنوانسیون به عهده کمیته رفع تبعیضات علیه زنان (CEDAW) می باشد. این کمیته شامل بیست و سه کارشناس است که از طرف دول خود کاندید و یا توسط دولتهای عضو کمیته انتخاب می شوند. دول عضو هر چهار سال یکبار گزارشی به کمیته تسلیم می کنند که حاوی اقداماتی است که در ارتباط با اجرای مواد این کنوانسیون بعمل می آید.

اعضای کمیته با نمایندگان دول در مورد این گزارشها طی اجلاس سالانه به بحث می پردازند. تا زمینه های فعالیت گسترده تر هر کشور را بررسی کنند. این کمیته همچنین توصیه های کلی به دول عضو در مورد مسائل مربوط به رفع تبعیضات علیه زنان می کند.

کنوانسیون رفع کلیه تبعیضات علیه زنان

دول عضو کنوانسیون حاضر، با عنایت به اینکه منشور سازمان ملل متحد بر حقوق اساسی بشر، مقام و منزلت هر فرد و برابری حقوق زن و مرد تاکید مجدد دارد، با اعتقاد بر اینکه اعلامیه جهانی حقوق بشر بر اصل جایز نبودن تبعیض تاکید دارد و اعلام می دارد که کلیه افراد بشر آزاد به دنیا آمده و از نظر مقام و منزلت و حقوق یکسان بوده و مجاز به استفاده از کلیه حقوق و آزادیها بدون هیچگونه تمایزی از جمله جنسیت می باشند.

با تاکید بر اینکه دول عضو میثاقهای بین‌المللی حقوق بشر متعهد می باشند تا زنان و مردان از حقوق اساسی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و سیاسی به طور یکسان برخوردار گردند.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

از اعتیاد زنان تا نابسامانی خانواده

از اعتیاد زنان تا نابسامانی خانواده


چکیده:

اعتیاد به مواد مخدر یکی از انحرافات شایع عصر حاضر است که سالانه قربانیان بی‌شماری می‎گیرد و آسیبی جدی بر پیکر خانواده و جامعه وارد می‌کند. هرچند اعتیاد به مواد مخدر در بین مردان بیش از زنان است، اما در چند سال اخیر، نرخ اعتیاد زنان به علل مختلفی افزایش یافته است. در این نوشتار، علل و پیامدهای ناگوار اعتیاد زنان (صرف‌نظر از پیامدهای مشترک با اعتیاد مردان ) در محورهایی نظیر کارکردها، روابط و نقش‌های خانواده، استحکام و ثبات خانواده ... تبیین شده است. در پایان مقاله نیز راهکارها و اقدامات اجرائی مؤثر جهت پیشگیری از اعتیاد زنان ارائه گردیده است.

واژگان کلیدی:

اعتیاد، انحرافات اجتماعی، زنان، خانواده، جرم، معتاد، مواد مخدر، آسیب اجتماعی.

اعتیاد به مواد مخدر یکی از معضلات اصلی جامعه جهانی است. آمار رو به افزایش مصرف مواد مخدر در دنیای کنونی به گونه‌ای است که یکی از سم‌شناسان معروف دنیا به نام لودوینگ می‌گوید: «اگر غذا را مستثنی کنیم، هیچ ماده‌ای در روی زمین نیست که به اندازه مواد مخدر این چنین آسان وارد زندگی ملت‌ها شده باشد».[1].مطابق گزارشات آماری، مصـرف مـواد مـخدر در ایـران نـیز روندی افزایش دارد و در میان انواع ناهنجاری‌ها، آسیب‌زاترین و گسترده‌ترین معضلات است. اینک پدیده اعتیاد در میان زنان نیز همچون عارضه‌ای فردی، خانوادگی و اجتماعی مطرح می‌باشد و دارای ابعاد پیچیده و چندگانه‎ای است؛ بدین‌جهت بررسی‌های جامعه‌شناخـتی، روانـشناختی، اقتصادی... در راستای شناسایی علل و عوامل این معضل و یافتن راهکارهای مؤثر جهت پیشگیری، مقابله و درمان ضروری است.

تعریف اعتیاد

اعتیاد در لغت به معنای عادت کردن و یا خوی کردن به چیزی است.[2] سازمان ملل متحد (1950) اعتیاد را این گونه تعریف کرده است: اعتیاد، مسمومیت حاد یا مزمنی است که برای شخص یا اجتماع زیان‌بخش می‎باشد و از طریق استعمال داروی طبیعی یا صنعتی ایجاد می‌شود. اعتیاد به مواد مخدر دارای سه ویژگی ذیل است:

1)- احساس نیاز شدید به ادامه استعمال دارو و تهیه آن از هر طریق ممکن.

2)- وجود علاقه شدید به افزایش مداوم میزان مصرف دارو.

3)- وجود وابستگی روانی و جسمانی به آثار دارو، به طوری که در اثر عدم دسترسی به آن، علائم وابستگی روانی و جسمانی در فرد معتاد هویدا شود.[3]

انواع مواد مخدر

مواد مخدر را به لحاظ نوع اثرگذاری، عوارض جانبی، نحوه مصرف و نوع وابستگی تقسیم می‎نمایند. برخی از انواع مواد مخدر شامل تریاک، مورفین، هروئین، حشیش، متادون، اِل.‌اس‌.دی و سیگار است. با گذشت زمان این مواد، در اشکال، ترکیبات، آثار و اسامی جدیدی عرضه می‌شود که یکی از جدیدترین آنها قرص شادی (اکستاسی) یا «متیل دی اکسی متیل آمفتامین» می‌باشد که به شکل آدامس، قرص، کپسول یا پودر مورد استفاده قرار می‌گیرد و عوارض خطرناک روحی و جسمی را به دنبال دارد. امروزه اعتیاد به سیگار به عنوان تنها مادة تخدیر کننده‌ایی که برای همه افراد جامعه قابل دسترسی می‎باشد و مصرف آن قبح اجتماعی خود را از دست داده، رو به افزایش است. به زعم بسیاری از افراد جامعه، سیگار، جزء مواد مخدر محسوب نمی‌شود،

در حالی که بر اساس طبقه‌بندی سازمان جهانی بهداشت (1980) به عنوان یکی از مجموعه‌های اعتیاد به مواد مخدر به حساب آمده است. افراد سیگاری بیشتر از سایرین در معرض اعتیاد به مواد مخدر قرار دارند. تحقیقات نشان می‌دهد که 95 درصد از معتادان قبل از اعتیاد، سابقه مصرف سیگار داشته‌اند. اخیراً مصرف سیگار در بین جوانان و زنان ایرانی افزایش یافته است.

بر اساس اطلاعات سازمان ملی جوانان 30 درصد جوانان کشور در سنین 10 تا 19 سالگی، استعمال دخانیات را تجربه کرده‌اند و نسبت پسران در این تجربه بیش از دختران است. مطابق آمار، حدود 4/3 درصد زنان ایرانی سیگار استعمال می‌کنند و بیشتر آنها تحصیل‌کرده می‌باشند، به طوری که گفته می‌شود 5 درصد دختران دانشجو سیگاری هستند. از نظر زنان و دختران سیگاری، مصرف سیگار نشانه تشخّص، امروزی بودن، برابری بین زن و مرد، عامل جلب توجه و نیز وسیله جلب رضایت برای ورود به برخی گروه‌های دوستی پسران است.

متغیرهای اعتیاد

- سن

سن، یکی از عواملی است که در نوع رفتار و افعال انسان تأثیر بسزائی دارد، افراد در دوره‌های سنی متفاوت دارای شخصیت‌های متفاوتی هستند. هر یک از این دوره‌های سنی، زمینه‎ای را برای انجام رفتاری خاص فراهم می‎کند. یکی از حساس‌ترین و مهم‌ترین دوره‌های سنی، مرحله نوجوانی و جوانی است که از حدود 12 سالگی شروع و تا حدود 25 سالگی ادامه می‎یابد. در این مرحله، فرد واجد خصوصیاتی از قبیل تشخّص‌طلبی، استقلال‌طلبی، خودنمایی، مخالفت‌جویی، هیجان‌خواهی، تأثیرپذیری از گروه دوستان و ... می‌باشد. در نتیجه زمینه مناسبی برای انحراف وی وجود دارد. داده‌ها نشان می‌دهد که گروه‌های سنی به طور مساوی در معرض اعتیاد قرار ندارند، بلکه هر چه سن افراد بالاتر می‌رود، زمینه‌های ابتلا به اعتیاد کاهش می‌یابد؛ به طوری که 16 درصد معتادان، کمتر از 20 سال هستند و 28 درصد از آنها در سنین 20 تا 24 سالگی معتاد می‌شوند. تحقیقات نشان می‎دهد که در سنین بالاتر گرایش به مواد مخدر کاهش می‎یابد.

- جنس

در اکثر جوامع، زنان بسیار کمتر از مردان رفتار انحرافی و مجرمانه دارند. در ایران، نرخ اعتیاد مردان بیش از زنان است. به طوری که 95 درصد معتادان، مرد و 5 درصد زن می‎باشند. تعداد معتادان زندانی مرد نیز بیش از زنان معتاد زندانی است، زیرا اغلب زنان معتاد، مواد مخدر را در خانه مصرف می‌کنند و به همین دلیل مشکل اعتیاد آنان کمتر به چشم می‌آید و آشکار می‌شود.

- سطح تحصیلات

بین سطح تحصیلات، با گرایش به مواد مخدر همبستگی معکوس وجود دارد. با افزایش سطح تحصیلات، از میزان معتادان کاسته می‌شود. آمار نشان می‌دهد که تحصیلات اکثر معتادان، در حد دوره متوسطه است. به نظر می‌رسد با افزایش آگاهی فرد نسبت به آثار و پیامدهای این مواد و اشتغالات فکری و عملی وی، گرایش فرد به رفتارهای انحرافی از جمله اعتیاد کاهش می‌یابد.

- شغل

تحقیقات نشان می‌دهد که نارضایتی شغلی و فشار ناشی از آن، موجب ناراحتی و خستگی فرد شده و او را وادار می‌سازد تا برای فرار از این مشکلات، به مواد روی آورد. امروزه به دلایل مختلف، وظیفه خانه‌داری و تدبیر امور منزل از سوی برخی افراد، عملی بی‌ارزش شمرده می‎شود که افراد فاقد توانایی‌های شغلی، وقت خود را صرف آن می‎نمایند. این تفکر رضایت زنان را نسبت به نقش خانه‌داری، کمتر می‎کند، به طوری که آن را رفتاری تکراری و خسته کننده می‎‏شمارند، لذا برای رهایی از عوارض آن، به مصرف مواد مخدر گرایش پیدا می‎کنند. مطابق آمار، اغلب زنان معتاد، خانه‌دار بوده‌اند.

نوع فایل: word

سایز:20.9 KB

تعداد صفحه:15



خرید فایل


ادامه مطلب ...

پاورپوینت بررسی روابط بخش زنان زایمان و نوزادان و بررسی 5 عدد نمونه مشابه

پاورپوینت بررسی روابط بخش زنان زایمان و نوزادان و بررسی 5 عدد نمونه مشابه



لازم به ذکر است که این فایل یک پاورپوینت زیبا و کامل می باشد

علت کم بودن تعداد اسلاید ها هم این است که سعی شده در یک اسلاید مطالب و عکس های بیشتری به نمایش گذاشته شود یعنی مثلا در یک اسلاید یک عدد نمونه مشابه به صورت کامل و پشت سر هم مورد بررسی قرار گرفته است.

اگر این اسلاید ها به صورت جداگانه قرار داده می شد شاید تعداد اسلاید ها به بیش از 60 اسلاید هم می رسید.

توصیه : بعد از خریداری کردن فایل متوجه کیفیت فایل خواهید شد.


_________________________________________________________


بخشی از مطالب موجود در اسلایدهای فایل به طور خیلی مختصر:


ورود و خروج هایی که از طریق پیش ورودی به بخش اعمال زایمان انجام می گیرد به شرح زیر است :

ورود و خروج کارکنان ثابت و غیر ثابت بخش

ورود و خروج زنان باردار و همراه او

ورود زن باردار برای عمل سزارین

خروج مادر و نوزاد برای انتقال به بخش بستری بیمارستان

ورود وسایل و مواد مصرفی تجهیزات پزشکی دارو و ...

ورود و خروج رخت تمیز و کثیف

خروج زباله


ارتباط با فضاهای جانبی

اتاق تمیز-اتاق کثیف-تیشور-انبار تجهیزات پزشکی و انبار دارو-سرویس بهداشتی-شستشوی استریل-فضای پارک برانکارد-آزمایشگاه-بانک خون-انبار رخت تمیز-انبار مبلمان-تابلوی برق

اتاق مدیر بخش-اتاق سرپرستار-اتاق کشیک-سرویس بهداشتی-آبدارخانه-اتاق کنفرانس-سوپروایزر-استراحت کارکنان

پذیرش-نگهداری دارو-لابی-اتاق بایگانی پرونده و گزارش نویسی-اتاق پزشک-فضای تجهیزات پزشکی-اتاق تمیز-پیشخوان-مکان منشی بخش


و....

بررسی نمونه مشابه بخش زنان زایمان و نوزادان 5 عدد بیمارستان ایرانی





خرید فایل


ادامه مطلب ...

بررسی تاثیر اشتغال زنان بر ساختار خانواده

بررسی تاثیر اشتغال زنان بر ساختار خانواده

چکیده:

این تحقیق به بررسی تاثیر اشتغال زنان بر ساختار خانواده می پردازند. جامعه آماری در این تحقیق، زنان متأهل شاغل در بیمارستان، مدارس ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و برخی از موسسات دولتی نظیر فرهنگسراها و ... تشکیل یم دهند. شیوه نمونه گیری بر اساس نمونه گیری تصادفی سیتماتیک می باشد و حجم نمونه کل این تحقیق 100 نفر از زنان شاغل شهر تهران است.

فرضیه هایی که در این تحقیق به کار برده شده است به شرح زیر می باشد که با انجام مراحل تحقیق تایید یا رد هر یک از آنها به اثبات رسیده است:

1-به نظر می رسد بین تعداد فرزندان و اشتغال زنان رابطه وجود دارد تأئید شد.

2-به نظر می رسد بین وضعیت تحصیلی فرزندان و اشتغال زنان رابطه وجود دارد تأئید شد.

3-به نظر می رسد بین اختلافات زناشویی و اشتغال زنان رابطه وجود دارد تأئید شد.

4-به نظر می رسد بین قدرت تصمیم گیری زن در خانواده و اشتغال زنان رابطه وجود دارد تأئید شد.

5-به نظر می رسد بین رابطه مادر فرزندی و اشتغال زنان رابطه وجود دارد تأئید شد.

6-به نظر می رسد بین موقعیت اقتصادی و اشتغال زنان رابطه وجود دارد رد شد.

7-به نظر می رسد بین موفقیت اجتماعی و اشتغال زنان رابطه وجود دارد رد شد.

8-به نظر می رسد بین میزان خودباوری زنان و اشتغال زنان رابطه وجود دارد رد شد.

9-به نظر می رسد بین ساعات کاری زنان و اشتغال زنان رابطه وجود دارد رد شد.

شاحص سازی متغیرها

متغیر مستقل:

1-ساعت کاری

1-1-نقش ساعات کاری در وظایف مادر و همسری

2-تعداد فرزندان

1-2-تعداد فرزندان

3-موقعیت اقتصادی

1-3-میزان درآمد فرد

2-3-میزان درآمد همسر

3-3-نوع مسکن

4-3-محل سکونت

4-موقعیت اجتماعی

1-4-میزان احترام اطرافیان به خود

2-4-میزان پذیرش عقاید فرد

3-4-میزان مفید بودن اشتغال زنان در جامعه

4-4-میزان ارزش گذاری به اشتغال زنان

5-میزان خودباوری زنان

1-5-میزان اعتماد به نفس

2-5-میزان الگوپذیری از دیگران

3-5-میزان تصمیم گیری در امور

6-اختلاف زناشویی

1-6-مخالف بودن مرد به ادامه کار زن

2-6-تعصبات سنتی مرد

3-6-نرسیدن به امور خانه و تربیت فرزندان

7-قدرت تصمیم گیری زن در خانواده

1-7-نحوه استفاده از درآمد شخصی

2-7-نحوه تربیت فرزندان

3-7-نحوه تنظیم مخارج منزل

8-وضعیت تحصیلی فرزندان

1-8-موفقیت تحصیلی فرزند

2-8-نقش اشتغال مادر در تحصیلات فرزند

9-رابطه مادری و فرزندی

1-9-میزان گفتگو میان مادر و فرزند

2-9-میزان تفریحات میان مادر و فرزند

3-9-میزان حس اعتماد میان مادر و فرزندان

شاخص سازی متغیر وابسته:

اشتغال زنان و تاثیر آن بر ساختار خانواده

کاهش تعداد فرزندان خانواده

اختلال در روابط زناشویی

عدم توجه زن به سلامت روحی و جسمی خود

خستگی و بی حوصلگی

وجود تقسیم کار در خانه

وجود مسئولیت پذیری در میان فرزندان

اختلال در سلامت جسم و روح فرزندان

نوع فایل: word

سایز:307 KB

تعداد صفحه: 59



خرید فایل


ادامه مطلب ...

بررسی رضایت زناشویی خانواده‌های زنان شاغل و خانه دار در شهر تبریز

بررسی رضایت زناشویی خانواده‌های زنان شاغل و خانه دار در شهر تبریز


چکیده

امروزه شاهد افزایش روز افزون شاغل بودن زنان نسبت به گذشته می باشیم که این تغییر نقش ها می تواند رضایت زناشویی زوجین و همچنین جنبه های مختلف زندگی و فرزندان را تحت تاثیر قرار دهد و از آن می توان به عنوان عنصری موثر در تعارضات زناشویی یاد کرد بر این اساس در این پژوهش به مقایسه رضایت زناشویی زنان شاغل اداره هواشناسی استان آذربایجان شرقی و خانه دار و مردان دارای همسر شاغل و یا خانه دار در شهر تبریز پرداخته شد. جهت دستیابی به هدف کلی دو فرضیه تدوین گردید.

1- بین شاغل بودن یا خانه دار بودن زنان و سطح رضایت از زندگی شان رابطه مستقیم وجود دارد

2- سطح رضایت از زندگی مردانی که زنان خانه دار دارند بیشتر از سطح رضایت از زندگی مردانی است که زنان شاغل دارند.

بدین منظور 60 نفر از زنان متاهل که 30 نفر شاغل و 30 نفر خانه دار بودند و 60 نفر از مردان متاهل که آنها نیز 30 نفر شان دارای همسر خانه دار و 30 نفر دیگر دارای همسر شاغل بودند انتخاب و بررسی شدند. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی نوع پس رویدادی بوده است برای سنجش میزان رضایت زناشویی از پرسش نامه انریچ استفاده شد داده های حاصل از این پرسش نامه از طریق آزمون t برای دو گروه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت نتایج حاکی از آن بود که رضایت زناشویی زنان خانه دار بیشتر از زنان شاغل می باشد همچنین نتایج نشان داد که رضایت زناشویی مردان دارای همسر خانه دار بیشتر از مردان دارای همسر شاغل است.



فصل اول: کلیات تحقیق

مقدمه:

خانواده یکی از رکن های اصلی جامعه به شمار می رود. دستیابی به جامعه سالم آشکارا در گرو سلامت خانواده است و تحقق خانواده سالم مشروط به برخورداری افراد آن از داشتن رابطه های مطلوب با یکدیگر است. در چنین نظامی افراد با علایق و دل بستگی های عاطفی نیرومند دیرپا و متقابل به یکدیگر پیوسته اند. این دل بستگی ها اگر چه شاید شدت وحدت شان در طی زمان کاسته شود. اما در سراسر زندگی خانوادگی پاینده خواهند بود. (گلدنبرگ، به نقل از حسین شاهی و نقش بندی، 1383).
ازدواج به عنوان مهمترین و عالیترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی و امنیتی افراد بزرگسال همواره مورد تائید بوده است . ازدواج رابطه ی انسانی پیچیده ظریف و پویا می باشد که از ویژگی های خاصی برخوردار است . همچنین توجه به کانون خانواده با محیط سالم و سازنده و روابط گرم و تعاملات میان فردی و صمیمی ای که می توانند موجب رشد و پیشرفت افراد گردند از جمله اهداف و نیازهای ازدواج محسوب می شوند (برنشتاین و برنشتاین، 1989).
و به طور کلی از هر چه فاصله بگیریم از خانواده نمی توانیم فاصله بگیریم چون که بدون وجود خانواده در هر شکل و صورتی که باشد مفهوم زندگی و حیاتی انسانی مصداقی نخواهد داشت.

در سالهای گذشته دیدگاه زنان و مردان درباره ی زندگی خانوادگی تغییر کرده است. امروزه دیدگاه زنان و مردان درباره ی مفهوم خود نیز تغییر کرده است. همچنین ایده های انها درباره ی نقش های سنتی زنان و مردان تغییر پیدا کرده است. در دهه های گذشته مشکلات اقصادی و تغییر در انتظارات خانواده ها از زندگی، درامد بیشتر را برای بقای خانواده ها ضروری ساخه است.بین دهه های 70 تا80 تعداد زنان شاغل از 2/18 میلیون به 8/25 میلیون نفر در امریکا افزایش پیدا کرد. امروزه در اغلب کشورها سبک زندگی از خانواده ای با یک نان اور، به سمت خانواده ای با دو نفر شاغل تغییر کرده به گونه ای که زوج های هر دو شاغل تعداد زیادی از زوج ها را تشکیل میدهند (استولتزلوییک،1992).

امروزه زنان به منظور به ظهور رسانیدن توانمندی های خود و افزایش عزت نفس و خودشکوفایی به اشتغال علاقه مند شده اند. تصویر خانواده ی سنتی که در ان یک مرد در خارج از خانه کار می کند و فرزندان و همسر همه از درامد او گذران زندگی می کنند، درحال محو شدن است. تصویر خانواده ی امروز زن و مردی با مشغله ی زیاد یا زن و مردی شاغل در بیرون از خانه را نشان می دهد که تعارض های شدیدی را بین نقش های خانوادگی و کاری تجربه می کنند (کوپر،1991).

درمانگران در صورتی می توانند به طور مؤثری به زوج های امروزی کمک کند که مسائل خاص فراروی زوج ها و خانواد ها را با توجه به زمان درک کنند.(علی محمد نظری،1386)

در جامعه امروز به دلایل متعددی چون گذر از سنت به مدر نیته، تغییر نظام خانواده ها و فشارهای شغلی و اجتماعی و همچنین پیدا شدن نقش های جدید مثل نقش اشتغال و اضافه شدن آن به نقش های سنتی زنان و با توجه به اهمیت ویژه و جایگاه والایی که نقش های سنتی همچون همسری و مادری زنان در نظر همسرانشان در فرهنگ ایرانی داراست. مشکلات و تعارض های خانوادگی و زناشویی افزایش چشمگیری یافته اند و شواهد فراوانی گویای آن هستند که زوج ها در جامعه امروزی برای برقراری و حفظ روابط صمیمی و دوستانه به مشکلات شدید و فراگیری دچارند.

فهرست مطالب:


فصل اول: کلیات تحقیق

مقدمه 2

بیان مساله 4

ضرورت و اهمیت پژوهش 6

هدف تحقیق 7

فرضیه های تحقیق 8

متغیرهای تحقیق 8

تعاریف عملیاتی اصطلاحات 8

فصل دوم: ادبیات تحقیق

مقدمه 11

بخش اول: خانواده

کار کرد مطلوب خانواده 12

معنی و مفهوم خانواده متعادل 14

خانواده مدرن 15

زیر منظومه زن و شوهری 17

بخش دوم: تفاوت های زنان و مردان

نقش کروموزوم y در ایجاد تفاوت ها 19

تفاوت در رشد 19

تفاوت در علایق و رغبت ها 22

پرخاشگری 23

اضطراب 24

بخش سوم: رضایت زناشویی و عوامل موثر بر آن

رضایت زناشویی 25

ایجاد رضایت زناشویی 26

زوج خوشبخت و کامل 28

علل مشکلات و تعارضات در میان زوجین 29

اثرات طلاق 30

نقش عشق در ازدواج و تداوم زندگی 32

مدل مثلث عشق استرنبرگ 33

اثرات نزدیکی و فاصله در تداوم زندگی 36

نقش فشارهای فرهنگی در رضایت زن و شوهر 37

پیشرفت فردی در زوجین 39

روابط جنسی 41

اختلافات مالی 42

روابط والدین و کودک 44

عوامل شخصی 45

حسادت 46

خشونت زناشویی 47

رضایت زناشویی و عقاید مذهبی 49

توصیه های تربیتی برای بحران زدایی 50

هفت اصل زندگی زناشویی کارآمد 52

بخش چهارم: اشتغال زنان

زنان شاغل 57

زنان خانه دار 60

تعارض بین نقش های شغلی و نقش های زوج ها در خانه 62

راه حل های پیشنهادی برای کاهش تعارض 62

نکات مثبت و منفی کار کردن زن 63

بخش پنجم: مروری بر پژوهش ها

تحقیقات انجام شده داخلی 65

تحقیقات انجام شده خارجی 66

فصل سوم: فرایندهای روش شناختی

مقدمه 69

طرح تحقیق 69

جامعه آماری 70

روش نمونه گیری و حجم نمونه 70

ابزار گرد آوری اطلاعات 70

روش جمع آوری اطلاعات 75

روش های آماری تجزیه و تحلیل داده های تحقیق 75

فصل چهارم: یافته ها و نتایج تحقیق

یافته های پژوهش 77

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مقدمه 81

بحث و نتیجه گیری 81

محدودیت های پژوهش 84

پیشنهادات کاربردی 84

پیشنهادات پژوهشی 84

منابع و ماخذ 86

ضمایم 89




خرید فایل


ادامه مطلب ...

بررسی نقش زنان در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی

بررسی نقش زنان در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی


چکیده :

بنابر باور بسیاری از صاحب‌نظران، انسان محور توسعه پایدار است و جامعه‌ای می‌تواند توسعه یابد که همه افراد آن ظرفیت توسعه پذیری را داشته باشند و راه‌ها و روش‌های مناسب برای حصول توسعه پایدار را بیابند. بنابراین تا زمانی که به زنان کشورمان به عنوان نیمی از نیروی انسانی در روند توسعه توجه کافی معمول نگردد تحقق این آرمان، آرزویی محال به نظر می‌‹سد. بررسی نقش زنان در توسعه نشان می‌دهد که زنان روستایی در گذشته و حال با انجام فعالیتهای مختلفی چون کشاورزی، دامداری، صنایع دستی و سایر صنایع روستایی و انجام وظایف خانه و بچه‌داری، نقش عمده‌ای در اقتصاد خانوار به عهده داشته‌اند.

در این تحقیق شواهدی به علاقه و توجه زنان روستایی منطقه تالش به انواع فعالیتهای موجود روستایی و گسترش آنها و حفظ محیط زیست منطقه خودشان اشاره شده است. بر این نکته نیز تاکید شده که تنها زمانی می‌توان از زنان روستایی توقع توجه به منابع محیط زیست و بالا بردن سطح زندگی را داشت که برای تامین نیازهای اولیه و ابتدایی آنان چاره‌ای اندیشیده شود، خصوصاً آگاهی دادن درست از طریق بالا بردن سطح سواد.

مقدمه:

جغرافیای انسانی در دهه‌های اخیر دستخوش تحولات مهمی گردیده که این تغییرات نه تنها در روش بلکه در محتوا ظهور یافته است. در این راستا مطالب جدیدی مطرح شده و عناوین تازه‌ای اتخاذ گردیده است. یکی از موضوعات بالقوه قدرتمندی که در تحقیقات میدانی جغرافیا در حال ؟؟ نما می‌باشد بر مسایل مربوط به زنان و تقسیم کار جنسیتی تاکید می‌ورزد ضرورت طرح اینگونه سوالات از یک سو ناشی از آگاهی فزاینده جغرافیدانان در جهت بکارگیری قواعد و قوانین اجتماعی در تجزیه و تحلیلهای جغرافیایی بوده و از سوی دیگر به این دلیل بوده است که جهت انجام اصلاحات لازم برای رسیدن به چهارچوب عملی و نتیجه‌گیری صحیح از مسایل خاص اجتماعی- فضایی الزاماً بکارگیری ابزارها و تکنیکهای خاص این علم ضرورت می‌یابد.

بدین منظور در سال 1984 اولین کتابی که با دیدگاه جغرافیا و جنسیت تدوین شده بود به چاپ رسید این کتاب در حال حاضر خارج از چاپ می‌باشد.

ظهور علاقه‌ها و توجه بیشتر به شناخت موقعیت زنان در جغرافیای بریتانیا عمدتاً در اواخر 1970 آغاز گردید. در ایالات متحده و بریتانیا ابتدا در جهت برخورداری زنان و دسترسی برابر آنان به منابع از جمله اشتغال تاکید بیشتری صورت می‌گرفته و در پی آن زنان در تحقیقات جغرافیایی توجه بیشتر را کسب نمودند.

به دنبال آن به سرعت یک جغرافیای ؟؟ واضحتری توسعه یافت که نه تنها بر موارد مطالعه جغرافیا بلکه به روش به کار رفته برای سازماندهی این دانش به منظور جلب نظرات بیشتر به امور زنان با دید انتقادی می‌نگریست. این انتقادات بیشترین بحثها را در طی 15 سال در توسعه جغرافیا برانگیخته است.

جغرافیدانان ؟؟ مدت زیادی این مساله را که در نظم حاکم توسط مردان نتایج جدی را در بر داشته و اینکه چه چیزی به عنوان دانش جغرافیای واقعی به حساب می‌آید و هم چه کسی می‌تواند چنین دانشی را گسترش دهد، مورد بحث قرار داده‌اند. آنها اصرار داشتند که جغرافیا یک سری فرضیات نامعین درباره اینکه مردان و زنان چه کاری انجام می‌دهند و اینکه آن نظمی که بر فضاها، مکانها و چشم‌اندازها متمرکز شده یک نظم مردانه است را مطرح می‌کند.

با توجه به مسایل مربوط به زنان مانک و هانس در مقاله‌ای روشنگر نه تنها بر اتخاذ دیدگاهی جغرافیایی بر چنین نظراتی تاکید داشته بلکه بر ضرورت موقت کردن انتقالی را که بر اساس نظر مولفین توسط انحرافات بوجود آمده در جریان فمنیستی غیر قابل دسترس شده است اقرار ورزیده‌اند.

این اشتباه خواهد بود که گمان شود جغرافیدانان بطور کلی با مسایل زنان درگیر نیستند، هر چند که در واقع غالب کارهایشان در مورد زنان آشکارا به سمت مردان گرایش می‌یابد، برای مثال در مطالعه مسایل مهاجرت اگر نویسندگان و مولفین مهاجرت زنان را نادیده می‌گیرند و تنها به این فرض ساده که توده عظیمی از مهاجرت در پی ازدواج صورت می‌پذیرد اکتفا می‌نمایند.

تحقیق حاضر تنها اقدام سطحی را برای پر کردن خلاء در تحقیقات جغرافیایی انجام داده و در جستجوی راههای برای تاکید بر مشارکت زنان در نواحی روستایی جهت دستیابی به توسعه همه جانبه می‌باشند شد سابقه این گونه تحقیقات در ایران نسبتاً جدید است. سالهای اخیر شاهدی بوده است بر انفجاری در مطالعاتی که زنان و نقش آنان را در اقتصاد بررسی می‌نمایند. در غالب این مطالعات ضرورت تغییر نقش و جایگاه زنان در زمینه‌های وسیعتر اجتماعی مورد تاکید قرار گرفته است. اگر چه زنان شهری از سوی دانشمندان جامعه شناسی مورد توجه بیشتری قرار داشته‌اند، لیکن در اکثر موارد زنان روستایی علی‌رغم مشارکت فوق‌العادشان در زندگی اقتصادی عمدتاً مورد فراموشی قرار گرفته‌اند. زنان روستایی که به پایین‌ترین قشر جامعه تعلق دارند شاید نامرئی‌ترین مشارکت کنندگان در فرایند اقتصادی باشند در حالیکه زنان شهری به لحاظ اینکه بیشترین ظهور را در زندگی اقتصادی خود دارند، نرخ مشارکت‌شان نیز در فعالیتهای اقتصادی بیشتر و بهتر برآورد شده است.

برخلاف نرخ مشارکت مردان به نظر می‌رسد مشارکت زنان نسبت به یک دسته از عوامل اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی حساس باشد. حتی اصول بنیادی تقسیم کار جنسیتی نیروی کار نیز از ناحیه‌ای به ناحیه دیگر تغییر‌پذیر است بدین ترتیب ملاحظات فوق‌انگیزه اصلی برای مطالعه این مساله را فراهم ساخته است.

-1- بیان مساله:

از آنجائیکه سازماندهی تولید در بسیاری از روستاهای کشورمان بر سازمان خانوادگی استوار است، می‌توان بر اهمیت نقش افراد خانواده پی برد. با توفیق در تقسیم کار جنسیتی در واحد خانوار روستایی، می‌توان به وظائف بیشمار آشکار و نهان زنان در مقابل وظایف مردان (بویژه نقش سرپرست خانوار) اشاره کرد. بطور کلی در کنار کارکرد خانوادگی (نگهداری و پرورش کودکان و انجام خدمات مربوط به خانه) و ایفای نقش همسری زنان روستایی چه به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در امور گوناگون مربوط به تولید نیز نقش دارند. هر چند که کمتر به عنوان شاغل محسوب می‌گردند و عمدتاً اینگونه وظائف با امور خانه‌داری ادغام گردیده و جزو وظائف روزمره آنان به شمار می‌رود. بنابراین نقش تولیدی زنان روستایی به صورتی پنهان به انجام رسیده و کمتر تجلی اقتصادی و حتی اجتماعی یافته است. اگر چه تاثیر اینگونه فعالیتها در درآمد کل خانوار غیر قابل انکار می‌باشد لیکن، سنجش میزان این تاثیر و اثرات حذف آن از درآمد خانوار مشکل است چرا که درآمد زنان عمدتاً به صورت جانبی بوده و صرف موارد روزمره و هزینه‌های جاری کودکان و … می‌گردد و یا اصولاً ماهیت برخی زا فعالیتهای زنان به گونه‌ای است که بیش از آنکه درآمد زا باشد، سبب صرفه‌جویی در هزینه‌های جاری خانوار می‌گردد.

از آنجائیکه بنیان اقتصادی قریب به اتفاق روستاهای کشور کشاورزی و فعالیتهای وابسته بدان می‌باشد، بهره‌گیری از نیروی کار زنان عمدتاً در امور حاشیه‌ای، پرزحمت و بعضاً طاقت‌فرساست، از آن جمله، نشا کردن، وجین، شیردوشی، تولید لبنیات، قالی‌بافی و تولید صنایع دستی، تهیه هیزم و تهیه و جمع‌آوری سوخت و مانند آن بدینسان اگر چه نقش زنان اهمیت بارز اقتصادی دارد اما از لحاظ اجتماعی مورد ارزشگذاری مناسب قرار ندارد. در واقع بی سبب نیست که با ارتقاء سطح آگاهی و افزایش درآمد خانوار و نهایتاً بهره‌گیری از دانش فنی (تکنولوژی) نقش اقتصادی در فعالیتها کاهش می‌پذیرد.

با نظر به روندهای جاری در می‌یابیم که نقش اشتغال در توسعه روستایی بسیار کم‌رنگ و حاشیه‌ای است و با توجه به شرایط موجود کار زنان باید دید چگونه می‌توان نقش هدایت شده‌ای برای زنان در فرایند توسعه تعیین نمود؟ و به طور کلی با پیشبرد توسعه همه جانبه در روستاها چگونه می‌توان زنان را که عمدتاً از این فرایند متضرر شده و یا تبدیل به نیروهای غیرفعال و صرفاً یک زن خانه‌دار می‌گردند به جریان توسعه سوق داد.

بدین ترتیب اگر بپذیریم که یکی از اهداف اساسی توسعه مکانی- فضای با ابعاد اجتماعی- اقتصادی ارتقاء منزلت و شان انسانی است باید بپذیریم که در نظر گرفتن نقش و جایگاه زنان روستایی در برنامه‌های توسعه فرهنگی و اجتماعی- اقتصادی روستا نه تنها امری ضروری است بلکه در روند توسعه امری حیاتی به نظر می‌آید.

1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق:

در مورد کار سخت و طاقت فرسای زنان روستایی بسیار نوشته‌اند، محققین متعددی نشان داده‌اند که زنان روستایی در بسیاری از نقاط جهان از فقر و سختی معیشت در عذابند، گزارشهای فراوانی در مورد نقش موثر زنان روستایی در تامین نیروی کار کشاورزی، تولید مواد غذایی، فرآوری محصولات زراعی و دامی و … تدوین شده است.

اما شاید آنقدر که پژوهشگران از شرایط کار و زنان روستایی متاسف می‌شوند زنان روستایی از آنچه که هستند کمتر رنج می‌برند و نسبت به آنچه می‌توانند باشند و باید باشند تصویر روشنی در ذهن ندارند.

ملاک پژوهش‌گران و اندیشمندان مسائل زنان روستایی شاخصهایی از زندگی است که در مخیله زنان روستایی هم شاید نگنجد، معیار اینکه زن روستایی هم انسان است، حق حیات و تصمیم‌گیری دارد، اجازه انتخاب باید داشته باشد استقلال اقتصادی می‌تواند موجب توانمندی او در تربیت فرزندان بشود، مشارکت می‌تواند لذت مفید بودن برای جامعه را به او بچشاند.

اینها معیارهایی است که شاید زن روستایی چندان به آن نیاندیشیده ولی حداقل پنجاه سال است که دنیا به آن فکر می‌کند. گرچه برخی از کشورها در منظومه آنچه که دنیا به آن اندیشیده، قرار نگرفته‌اند و یا خیلی دیر به این مدار پیوسته‌اند ولی بهر حال برای هر کشوری که خواستار تعالی انسان‌ها از جمله زنان روستایی است شناخت آنچه که دیگران گفته‌اند و عمل کرده‌اند ضروری است.

برای به دست آوردن یک معنای مفید و عامی از توسعه امور زنان، باید دو مفهوم برابری جنسیتی و مشارکت در فرایند توسعه کنار یکدیگر واقع شوند.

با توجه به واقعیتهای ملموس جهانی، متاسفانه زنان از موقعیتی نامطلوب در سطح بین‌المللی برخوردارند که بر اساس بررسی انجام شده در کتاب زنان جهان (1970-1990) که توسط سازمان ملل متحد منتشر شده است این واقعیت آشکار شده که چه در کشورهای در حال توسعه و چه در کشورهای توسعه یافته- اعم از فقیر و غنی- تمامی اطلاعات موجود نشانگر تبعیض علیه زنان است و آنها از کلیه امکانات لازم جهت بالا بردن اوضاع کمی و کیفی خود محروم مانده‌اند و در برنامه‌ریزی نیز حداکثر از اولویتهای ثانوی برخوردار می‌شوند.

پستهای کلیدی در سطح جهان بندرت به زنان تعلق دارد و آنها کمتر در مسائل مربوط به جامعه حضور فعال دارند و قوانین نیز تا به امروز معمولاً به طور مغرضانه‌ای علیه زنان اجرا شده و ادامه یافته است.

با اینکه در اکثر جوامع، زنان بیش از مردان کار می‌کنند لیکن در محاسبات اقتصادی یا نقش آنان کم‌رنگ تلقی شده یا اصلاً به حساب نمی‌آید و از اهمیت تولیدی و اقتصادی کمتری برخوردارند. لذا بار کمتری از رشد و توسعه جوامع را به خود اختصاص می‌دهند. اگر حقوق حقه زنان برای کار در خانه، کشاورزی، نگهداری، حمایت و پرورش اعضای خانواده یا مدیریت خانه ملحوظ شود و آمار و ارقام- در جهان- آن را منعکس نماید، سطح بازدهی جهانی 25 تا 30 درصد افزایش خواهد یافت.

لازم به ذکر است که 120 میلیون نفر کودکانی که هرگز به مدارس راه نیافته‌اند 81 میلیون نفر (دوسوم) از آنان را دختران تشکیل می‌دهند این عدم سرمایه‌گذاری و نابرابری درمناطق روستایی به مراتب مشهود است چنان که بر مبنای گزارش توسعه انسانی 1994 با مقایسه در میان کشورهایی که آمار آنها در دسترس بود شاخص توسعه برای زنان 60% این رقم برای مردان بوده است.

با وجود رشد مثبت نسبی جوامع بشری برای 500 میلیون زن روستایی در کشورهای در حال توسعه، تغییر چشمگیری در سطح و نوع زندگی روزانه آنان در چند دهه گذشته به وقوع پیوسته است.

2-4-4- صنایع دستی:

2-4-4-1- تاریخچه صنایع روستایی در ایران:

زمینه فعالیتهای صنعتی در ایران به قرون 16 و 17 میلادی که مقارن با حاکمیت سلسله صفویه است باز می‌گردد. در این دوران که مرحله رشد صنایع دستی ایران می‌باشد، تولیدات صنعتی به مرحله پیشه‌وری ارتقاء یافته بود در آن زمان ایران کشوری صنعتی محسوب می‌گردید که کالاهای تولید شده توسط صنایع آن به کشورهای دیگر صادر می‌شد. در واقع در این مقارن با تغییر و تحولات سیاسی اروپا و شکست فئودالیسم، توسط سرمایه‌داری و پایان دوران قرون وسطی بود، نطفه صنعت در ایران بسته شد.

در دوره قاجاریه، صنایع روستایی و تولید پیشه‌وری تا هنگامی که پای دول بیگانه به ایران باز نشده بود تامین کننده نیازهای داخلی بود تا سال 1260، صنایع دستی روستایی ساختار صنعت ایران راتشکیل می‌دادند.

بعد از سال 1260 (هـ .ش) بدلیل رشد سریع بازرگانی داخلی توجه سرمایه‌گذاران خارجی به کشور به بازار مناسب داخلی همراه با پیدایش عده‌ای از تجار و بازرگانی ثروتمند، زمینه‌های لازم جهت سرمایه‌گذاری در صنایع ماشینی بوجود آمد و دوران رشد صنایع ماشینی شروع شد. از سال 1340 دوره مشخصی برای صنعتی کردن کشور آغاز شد و استراتژی این بود که بازار بزرگی در داخل کشور، برای مصرف محصولات صنعتی خارجی ایجاد گردد و در مرحله بعد صنایعی در کشور ایجاد شوند و به تولید کالاهایی که بازار آنها قبلاً از طریق واردات در کشور فراهم شده بود بپردازند.

در دوران انقلاب صنعتی روش صحیحی در کشور ما به کار گرفته نشده بود و این مساله طبیعتاً وابستگی کشور را تقویت و تشدید کرده بود و صنایعی که در کشور ما ایجاد شده بود، علاوه بر اینکه از نظر آگاهیهای فنی، نیروی انسانی و قطعات، وابسته به خارج بودند، باعث شدند که بخش کشاورزی به فراموشی سپرده شود و فراموشی بخش کشاورزی هم به منزله فراموش کردن روستاهای کشور، یعنی در حقیقت فراموش کردن قشر وسیعی از جمعیت کشور و تاکید بر شهرنشینی بود، لذا به اجبار فاصله شهر و روستا به مرور زیاد شده، شکاف بین شهر و روستا به معنی گسستگی و جدایی وحدت ملت و کشور می‌باشد. در این دوران مساله اساسی دیگری که علاوه بر فراموشی روستا در صنعتی شدن کشور نادیده گرفته شده است این بود که در این راه به صنعت به عنوان آنچه که بر اساس نیازها و احتیاجات جامعه باید بوجود آید نگاه نشده است. لذا در همان ابتدا به جای این که (بعنوان مثال) ما صنعت قالیبافی سنتی را رشد دهیم و در طی یک روند آن را به یک صنعت پیشرفته بومی تبدیل کنیم بدنبال آوردن تکنولوژی پیچیده از خارج شدیم و امکانات داخلی کشور را کنار گذاشتیم و تصور کردیم که هیچ صنعتی در کشور نداریم و در داخل کردن صنایع وارداتی تلاش کردیم، غافل از اینکه فرهنگ صنعتی لازم ایجاد نگردیده است و با توجه به وابستگی این صنایع، به محض بروز حادثه‌ای از کار خواهند افتاد.

همانطور که می‌بینیم، در رژیم گذشته به طور کلی به روستا و بالطبع به صنایع روستایی توجهی نشده است و این امر باعث شد که ثبات نسبی تکنولوژی در صنایع روستایی، در دوره‌های طولانی، به کار رود و رشد چندانی نداشته باشند بعد از انقلاب جمهوری اسلامی هم بدلیل وقوع جنگ تحمیلی ضربات زیادی به صنایع کشور وارد گردید.

2-5-4-2- اهداف ایجاد صنایع روستایی

تولید صنایع روستایی با توجه به اهداف زیر انجام می‌شود:

1- افزایش فرصتهای شغلی بویژه برا یجوانان روستایی

2- جلوگیری از مهاجرت

3- توزیع عادلانه‌تر درآمد

4- استفاده بهینه از منابع موجود در مناطق روستایی

5- شکوفایی استعداد و خلاقیتهای روستاییان

6- کاهش بیکاری، دوره‌ای و فصلی

البته این اهداف هدفهای اصلی توسعه روستایی می‌باشد و ممکن است هدفهای دیگری نیز نظر برنامه‌ریزان باشند.

2-4-4-3- نقش زنان روستایی در تولید صنایع دستی

یکی از مهمترین فعالیتهای زنان روستایی اشتغال در زمینه‌های صنایع دستی می‌باشد.

طبق اطلاعات موجود 75 درصد از تولیدات صنایع دستی کشور ما در انحصار زنان است. بر طبق آخرین نتایج آمارگیری که در سال 1375 بعا همکاری سازمان صنایع دستی انجام شد مشخص شد در کل کشور حدود 543 هزار واحد صنعت خانگی وجود دارد که این واحدها عمدتاً صنایع دستی هستند به عنوان مثال در صنایع نساجی که شامل پرده‌دوزی، گلیم‌بافی، پارچه‌بافی، و … است. 88 درصد اشتغال به زنان اختصاص دارد و تنها 3/11 درصد از مردان در این رشته‌ها فعالیت دارند. در صنایع چوب 8/82 درصد مردان در این رشته کار می‌کنند در سایر رشته‌های صنایع دستی نیز میزان اشتغال زنان بسیار بالاست به طوریکه 6/62 درصد فعالیت در این رشته‌ها به زنان اختصاص دارد و 4/37 درصد این قبیل کارها را مردان انجام می‌دهند.

به طور کلی صنایع دستی اهمیت بسیار زیادی در خود اشتغالی زنان روستایی دارد. از نظر اقتصادی کار در زمینه صنایع دستی نیاز به سرمایه‌گذاری زیادی ندارد و هر خانواده روستایی با هر میزان سرمایه‌ای می‌تواند به کار در زمینه‌های مختلف صنایع دستی بپردازد. زنان و دختران روستایی بسیار بیشتر از مردان می‌توانند جذب کار در بخش صنایع دستی شوند، زیرا این رشته دارای ویژگیهای خانگی بودند و می‌تواند تا حد زیادی رغبت زنان و دختران را برای اینکار برانگیزد.

خود اشتغالی زنان روستایی از طریق گسترش و توسعه صنایع دستی در روستاها قادر است تا حد زیادی نقش زنان را در این محدوده جغرافیایی بالا برده و شرایط بهتری را از لحاظ اجتماعی برای آنها فراهم کند.

فهرست مطالب

عنوان صفحه

چکیده ............................................................................................................

مقدمه .............................................................................................................

فصل اول: طرح تحقیق ...................................................................................

1-1- بیان مساله ...........................................................................................

1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق ...................................................................

1-3- فرضیه .................................................................................................

1-4- اهداف تحقیق ......................................................................................

1-5- پیشینه تاریخی ....................................................................................

1-6- روش‌شناسی تحقیق ............................................................................

1-7- محدودیتهای پژوهش ..........................................................................

1-8- تعریف اصطلاحات و واژه‌ها ...............................................................

فصل دوم: کلیات و مبانی نظری پژوهش .......................................................

2-1- توسعه و اهداف آن «دیدگاههای نظری» ..............................................

2-2- توسعه با تاکید بر نقش زنان ................................................................

2-3- دیدگاههای موجود در تئوری زن و توسعه ..........................................

2-4- نقش مشارکت زنان در اقتصاد روستایی ..............................................

2-4-1- اهمیت اشتغال زنان در مناطق روستایی ..........................................

2-4-2- جایگاه زنان در توسعه روستایی و کشاورزی .................................

2-4-3- نقش زنان روستایی در دامداری .....................................................

2-4-4- صنایع دستی ..................................................................................

2-4-4-1- تاریخچه صنایع روستایی در ایران .............................................

2-4-4-2- اهداف ایجاد صنایع روستایی .....................................................

2-4-4-3- نقش زنان روستایی در تولید صنایع دستی ................................

2-4-4-4- اثرات صنایع روستایی بر اشتغال زنان روستایی ایران ................

2-5- اهرم آموزش و کیفیت بهره‌گیری زنان ...............................................

2-6- توسعه پایدار و نقش محوری زیست محیطی زنان روستایی ...............

2-7- مسائل و مشکلات زنان روستایی ........................................................

فصل سوم: کلیات و ویژگیهای طبیعی تالش ..................................................

3-1- موقعیت، حدود و وسعت ....................................................................

3-2- توپوگرافی ...........................................................................................

3-3- اقلیم ....................................................................................................

3-3-1- شرایط اقلیمی منطقه ......................................................................

3-3-2- درجه حرارت ................................................................................

3-3-3- بارندگی .........................................................................................

3-3-4- رطوبت نسبی .................................................................................

3-3-5- تبخیر .............................................................................................

فصل چهارم: نگرشی بر جغرافیای انسانی تالش ............................................

4-1- توزیع و تراکم جمعیت .......................................................................

4-2- ساخت جنسی و سنی .........................................................................

4-3- نیروی انسانی و اشتغال .......................................................................

4-3-1- جمعیت شاغل بر حسب گروههای عمده فعالیت ..........................

4-4- جمعیت و تغییرات آن ........................................................................

4-5- عناصر جمعیتی ...................................................................................

4-5-1- میزان موالید در شهرستان تالش ......................................................

4-5-2- باروری ..........................................................................................

4-5-3- مرگ و میر .....................................................................................

4-5-4- رشد جمعیت در شهرستان تالش ...................................................

4-5-5- مهاجرت در شهرستان تالش ..........................................................

4-6- وضع سواد و کیفیت آموزش ...............................................................

4-6-1- بررسی وضع سواد در شهرستان تالش ............................................

4-6-2- آموزش ..........................................................................................

4-6-3- نهضت سوادآموزی ........................................................................

4-7- بهداشت و درمان .................................................................................

4-8- شاخصهای بهداشتی ............................................................................

فصل پنجم: چگونگی تاثیرگذاری زنان روستایی تالش بر توسعه منطقه:.........

5-1- عوامل موثر بر نقش و سهم زنان در فعالیتهای روستایی منطقه ...........

5-1-1- بستر اکولوژیکی و عمومی منطقه مورد مطالعه ...............................

5-1-2- بستر جمعیتی روستاهای منطقه مطالعاتی .......................................

5-1-3- متغیرهای اکولوژیکی-اقتصادی در روستاهای شهرستان تالش .......

5-1-4- سهم زنان در فعالیتهای اقتصادی روستاهای تالش .........................

5-1-5- نقش و حیطه کار زنان در فعالیتهای غیر زراعی ............................

5-1-5-1- دامداری و پرورش طیور ...........................................................

5-1-5-2- زنبورداری ................................................................................

5-1-5-3- نوغانداری .................................................................................

5-1-5-4-صنایع روستایی ..........................................................................

5-2- ویژگیهای اجتماعی- اقتصادی فعالیتهای زنان روستایی منطقه ............

5-2-1- تفاوتهای جنسی در نحوه بهره‌گیری از سواد و تاثیر آن بر اقتصاد روستایی منطقه

5-2-2- کم و کیف درگیری زنان در انواع فعالیتها ......................................

5-2-3- منزلت اجتماعی واشتغال زنان ........................................................

5-2-4- جایگاه اشتغال زنان و درآمد خانوار در منطقه ................................

5-2-5- نقش و جایگاه تصمیم‌گیری و مدیریتی زنان در امور تولیدی و
خانوادگی.............................................................................................................

5-3- نقش زنان روستایی تالش در حمایت و حفاظت از منابع طبیعی و محیط
زیست .................................................................................................................

فصل ششم: نتیجه‌گیری و پیشنهادات .............................................................

6-1- نتیجه‌گیری .........................................................................................

6-2- پیشنهادات ...........................................................................................

6-3- پیوستها ...............................................................................................

فهرست منابع و ماخذ فارسی .........................................................................

فهرست منابع و ماخذ لاتین ...........................................................................

چکیده انگلیسی .............................................................................................

فهرست جداول

عنوان صفحه

جدول شماره 2-1- زنان در شاخصهای توسعه به تفکیک مناطق جغرافیایی در
جهان ..................................................................................................................

جدول شماره 2-2- وضعیت اشتغال زنان روستایی به تفکیک مشاغل در سال
1375................................................................................................................

جدول شماره 2-3- متوسط درصد سهم زنان در مراحل مختلف فعالیتهای کشاورزی در استانهای کشور

جدول شماره 2-4- مراحلی که زنان در آن مشارکت دارند ..........................

جدول شماره 2-5- متوسط درصد سهم زنان در مراحل مختلف پرورش دام در استانهای کشور

جدول شماره 4-1- تعداد شهرها، دهستانها و آبادیهای دارای سکنه به تفکیک
بخش ..................................................................................................................

جدول شماره 4-2- جمعیت بر حسب جنس به تفکیک ساکن و غیر
ساکن ..................................................................................................................

جدول شماره 4-3- تعداد جمعیت و درصد شهرنشینی تالش طی سالهای
65-1375 ........................................................................................................

جدول شماره 4-4- تعداد جمعیت و درصد شهرنشینی بازسازی نشده در شهرستان تالش سالهای 65-1375

جدول شماره 4-5- تعداد خانوار، بعد خانوار و افزایش آن در شهرستان تالش سالهای 65-1375

جدول شماره 4-6- وضعیت سوادآموزی در شهرستان تالش 1375 ...........

جدول شماره 4-7- شاخصهای بهداشتی ......................................................

جدول شماره 5-1- سهم زنان و مردان در پرورش دام «گاو، طیور» به تفکیک
فصول .................................................................................................................

جدول 5-2- پراکندگی گروههای زنان زنبوردار استان گیلان .......................

جدول 5-3- مراحل و سهم کار زنان و مردان در پرورش کرم ابریشم...........

جدول 5-4- سطح تحصیلات به تفکیک زن و مرد در روستاهای نمونه ......

جدول 5-5- نحوه توزیع ساعات کارهای خانگی و اقتصادی در یک شبانه‌روز به تفکیک مرد و زن

جدول 5-6- توزیع ساعات کار زنان خانوار بر حسب انواع فعالیتها به تفکیک سطوح تحصیلی

جدول 5-7- توزیع ساعات کار زنان خانوار بر حسب انواع فعالیتها به تفکیک گروههای سنی

جدول 5-8- توزیع روزهای کار زنان بر حسب فصول و انواع محصولات مورد کشت

جدول شماره 5-9- اشتغالات دارای پائین‌ترین منزلت و ارزش از نظر
پاسخگویان...........................................................................................................

جدول شماره 5-10- شکل مرجع کار از نظر زنان روستایی ........................

جدول شماره 5-11- جایگاه و سهم درآمد زنان و مردان در اقتصاد خانواده .

جدول شماره 5-12- حجم کار زراعی زنان در طی سال به تفکیک سطوح درآمدی
خانوار..................................................................................................................

جدول شماره 5-13- توزیع انواع تصمیم‌گیریها بر حسب جنسیت ..............

جدول شماره 5-14- انواع تصمیمات متخذه ...............................................



خرید فایل


ادامه مطلب ...

بررسی خشونت علیه زنان در ایران

بررسی خشونت علیه زنان در ایران

ولتر

خشونت علیه زنان در ایران

دکتر صمدی راد- عضو هئیت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

تنظیم: مهدیه تقوا دانشجوی کارشناسی مشاوره

اعمال خشونت علیه زنان و بدرفتاری با آن‌ها از رایج‌ترین جرایم اجتماع بوده، که مردسالاری را در جهان امروز و تقریباً در تمام ملیتها و گروههای اجتماعی متذکر می‌شود. در این بین خشونت و اهانت روانی ـ بیرونی بیشتر از خشونت خانگی ـ فیزیکی بر روحیه زنان و دختران تاثیر می‌گذارد، که گاهی اوقات باعث اقدام به خودکشی و یا انزوا طلبی و دوری از ورود به اجتماع در میان زنان مجرد، و انتقام از همسر و خستگی از زندگی زناشویی، در زنان متأهل می‌شود. گزارش‌ها در طی آبان ماه و آذر ماه سال 83 حاکی از این است که درصد بالایی دچار انزواطلبی، افسردگی شده و حدوداً 7/91 درصد دچار خستگی از زندگی و 4/78 درصد انتقام گیری از همسر را تجربه کرده‌اند.

با توجه به عواملی از جمله، ساختار سنتی ازدواج در سن معینی در جامعه ما، ماندن زن در خانه شوهر به

هر قیمت و یا هر مشقتی، تمام مشکلات ناشی از یک ازدواج بد و تنها تاکید بر داشتن یک سرپرست که حداقل بتواند مشکلات اقتصادی را برطرف کند، می‌توان نتیجه گرفت که «بی همسری» برای زنان مجرد (مطلقه، بیوه) و دختران هرگز ازدواج نکرده مترادف با «مشکل» است. در حالی که در این انگاره انسانیت و حقوق فردی زنان به عنوان یک انسان دارای‌ آزادی نادیده گرفته شده است. آخرین تحقیقات در خصوص مشکلات زنان و دختران مجرد نیز گویای این است که این دسته از بانوان از عدم «امنیت خاطر» کافی در زندگی محل کار و تحصیل رنج می‌برند. رفتار نابهنجار برخی مردان نسبت به دختران و زنانی که سن آنها از بیست و چندسالگی گذشته و مجرد مانده‌اند باعث آزار روحی و روانی و سلب اعتماد و امنیت روانی آنها و خانواده‌هایشان می‌گردد. از جمله این رفتارها می‌توان به تحقیرها، متلک‌ها و رفتارها دور از اخلاق این مردان اشاره کرد.

براساس یافته‌های گوناگون در مورد زنان مجرد، می‌توان دریافت که زنان بدون همسری که دارای درآمد شخصی بوده‌اند، بیش از زنان بدون همسر فاقد درآمد شخصی، تمایل به ازدواج مجدد دارند. نزدیک به نیمی از زنان مطلقه، دارای درآمد شخصی هستند، در حالی که این موضوع تنها در مورد 4/27 درصد زنان بیوه صدق می‌کند بنابراین می‌توان ادعا کرد زنان شاغل و دارای استقلال مادی، آمادگی بیشتری برای رهایی از زندگی مشقّت بار و غیر قابل تحمل با مردان خشن وبدرفتار را دارند. همچنین زنانی که مستمری دریافت نمی‌کنند کمتر از زنانی که مستمری دریافت می‌کنند، درآمد شخصی دارند. با توجه به اینکه بهره‌مندی از امکانات تفریحی و اوقات فراغت یکی از مسائل مهم در آرامش زندگی و بهداشت روانی فرد محسوب می‌شود، زنانی که دارای درآمد شخصی هستند بیشتر از زنانی که دارای درآمد شخصی نیستند از برنامه‌های ورزشی و تفریحی استفاده می‌کنند و این امر تا حدی سبب آرامش روانی آنها می‌شود که خود نشان دهنده نقش مؤثر درآمد شخصی برای زنان است.

استفان کاولی

در جامعه ما خانواده‌ها بر اساس تعصبات و با ملاحظه شرایط نابهنجار برخوردهای اجتماعی با زنان و دختران مجرد، محدودیتهای بیشتری برای زنان جوان مطلقه قائل می‌شوند. بر همین اساس زنان بدون همسر شاغل بیشتر از زنان بدون همسر غیر شاغل از مزاحمتهای خانوادگی شکایت دارند که علت شاید آن باشد که زنان غیرشاغل به دلیل اجبار در پذیرش هنجارها و قید و بندهای خانوادگی کمتر از زنان شاغل و مستقل از مداخلات خانوادگی به عنوان مزاحمت یاد می‌کنند در جامعه ما، زنان مطلقه بیش از زنان بیوه از پیامدهای منفی زندگی بدون همسر احساس نارضایتی می‌کنند که علت می‌تواند نگرش منفی جامعه، خانواده، اطرفیان به زنان مطلقه باشد و یا اینکه زنان بیوه از هم حسی و مقبولیت بیشتری در میان مردم و جامعه برخودارند پس تا زمانی که با نگرش‌ها، باورهای سنتی مبارزه نشده، زنان یا باید با زندگی نابهنجار با مردان خشن و بدفتار بسازند و یا باید پس از جدایی، زندگی سخت و مشقت باری را چه از نظر اقتصادی و چه از لحاظ برخوردهای نامناسبت مردان در جامعه تحمل کنند. به نظر می رسد در جامعه کنونی مشکل زنان اعم از دختران هرگز ازدواج نکرده، زنان مطلقه و بیوه مسأله «فقر همسر» ‌باشد، فردی به عنوان شوهر که زیر سایه نام او موجودیت اجتماعی داشته باشند؛ و این درست در تناقض‌ با آزادی‌های فردی برای هر انسان خصوصاً زنان می‌باشد. متناقض با اصل مختار بودن و دارای حق انتخاب بودن زنان است. در پایان باید توجه داشت که همه زنان بیوه و مطلقه، خوشبخت و یا بدبخت مطلق نیستند بلکه نکته مهم توجه به حیثیت، حرمت و شأن و منزلت انسانی زنان در همه‌ی جوامع است چه بسا هستند دخترانی که به دلایلی از جمله، فقدان تحصیلات کافی، کار،‌درآمد، نداشتن امکان معاشرت و آشنایی برای ازدواج، نداشتن خانواده آبرومند و صاحب مکنت و اعتبار، نداشتن جمال و اندام متناسب و یا دختران دارای معلولیتهای جسمی، ذهنی و روانی نمی‌توانند همسر دلخواه و مناسبی برای خود انتخاب کنند و یا مورد انتخاب قرار می‌گیرند و مشکلات و مسائل خاص خود را دارند که شناخت ابعاد آن حائز اهمیت می‌باشد.

منابع:

ـ مجله فرهنگ و پژوهش، دکتر صمدی راد، شماره

ـ ماهنامه «همراه» خشونت علیه زنان، شماره 19، 1383

ـ مجله فرهنگ و پژوهش ، آسیب‌های اجتماعی زنان و خشونت علیه آن‌ها، شماره 178

گوستاولوبون

(EIQ) Ematiamal inteligence quatiemts

دکتر پرویز شریفی درآمدی

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی

تنظیم: علی تیموری، دانشجوی کارشناسی مشاوره

یکی از مباحثی که در سال های اخیر به ویژه از سال 1990 مطرح شده است هوش هیجانی است که این بحث توسط صاحب نظرانی نظیر سالوی، گلدمن ارائه شد .

هوش هیجانی به معنی توجه به احساسات و ابزاری جهت استفاده دررابطه ای سالمتر و راحتر آنطور که معنویت انسان اقتضا می کند مطرح می شود .

هوش هیجانی از سه زاویه مورد بررسی قرار می گیرد 1- عملی 2- ارزشی 3- خلاقانه

بعد عملی هوش هیجانی بیشتر مورد بررسی قرار
می گیرد که بیشتر در مورد ارتباط است .

تاریخچه هوش هیجانی :

حدود 2000 سال پیش افلاطون در کتاب جمهوریت مطلبی را مطرح می کند که زیر بنای تمام یادگیری ها ، احساسات و هیجانها است از آن زمان به بعد در مقابل این نظریه افلاطون سه جناح بوجود می آید.

جناح اول در مقابل افلاطون می ایستند وتوجهی به احساسات و هیجانها ندارند و تابع عقل هستند و عقیده دارند که هر چه عقل گفت باید آن را انجام داد که این گروه عقلیون هستند.

مداخلات روانشناختی در توانمند سازی سالمندان

شهرزاد دیبائیان- کارشناس ارشد مشاوره

غروب زندگی نیز باید اهمیت خود را داشته باشد این غروب نمی تواند تنها امتداد رقت باری بر صبحگاه زندگی باشد .

کارل گوستاویونگ

تنها در چند سال اخیر است که به پدیده سالمندی در کشور ما توجه شده است در حال حاضر 6/6% از جمعیت کشور ما (در حدود 5/4 میلیون نفر ) سالمند هستند با در نظر گرفتن ترکیب سنی و جهشی جمعیت در سالهای 1340 و 1360 پیش بینی می شود که جمعیت ما در چند سال آینده به سرعت پیر خواهد شد ضروری است برنامه ها و سیاست گذاریهایی در سطح کلان در برخورد با این پدیده انجام پذیرد اولین جلسه شورای ملی سالمندان در دی ماه 1383 تشکیل گردید هدف این شورا بهبود و ارتقای کیفیت زندگی سالمندان و تربیت سالمندانی فعال پویا و مفید می باشد طرح های توانمند سازی به منظور ارائه خدمات گوناگون به قشر سالمندان انجام می شود خدمات مشاوره ای در این طرح ها مورد توجه خاص است لذا تربیت و پرورش مشاوران و روانشناسانی که در زمینه سالمندی دارای تجربه و مهارت لازم باشند ضروری به نظر می رسد . متاسفانه تحقیقات روان شناسی نیز در این زمینه بسیار اندک و ناکافی می باشد . بسیاری از مردم سالمندی را دوران رکود فعالیت های جسمانی

شناختی و اجتماعی می باشد. دیدگاههای منفی قالبی درباره سالمندی، این دوران را با عناوینی چون بیماری، ناتوانی، ناکارآمدی رکود ذهنی بی حاصلی انزوا فقر و افسردگی همراه کرده است حتی در تعریف علم پیری شناسی [1]گفته اند علمی است که درباره ترسیم خطوط شیب دار رو به پائین صحبت می کند (مسنلکر 1990) اما خوشبختانه این دیدگاههای منفی در سالیان اخیر به نقد کشانده شده است حضور فزاینده سالمندان در عرصه های مختلف اجتماعی دیدگاهها و پیشداوریهای عمومی درباره سالمندان را تغییر داده است بررسی زندگی سالمندانی که تا سالهای پایانی عمر زندگی رضایت بخشی دارند پژوهشگران را به نتایج جالب توجهی رسانده است .

پایه های اصلی علم پیری شناسی به دهه های اول قرن بیستم باز می گردد ولی در نیمه دوم این قرن بود که توجه محققان و همچنین عامه مردم نسبت به پدیده سالمندی به میزان زیادی افزایش یافت که علت عمده‌آن افزایش شمار سالمندان در جهان می باشد از سال 2000 تا 2030 جمعیت سالمندان بالای 65 سال جهان از 550 میلیون نفر به 973 میلیون نفر خواهد رسید یعنی رشد آن از 8/6% به 12 % افزایش خواهد یافت دبیر کل سازمان ملل در روز بین المللی سالمندان گفت جوانان امروز تا سال 2050 بزرگترین جمعیت سالمندان جهان را به وجود می آورند در دومین مجمع جهانی سالمندی که دو سال پیش برگزار گردید طرز تفکر و تلقی نسبت به سالمندی تغییر یافت در این مجمع از سالمندی به عنوان پدیده ای جهانی نام برده شد و از کشور های در حال توسعه خواسته شد تا فرصت هایی را برای مشارکت فعال جمعیت سالمند در فرایند توسعه فراهم آورند .

گوته

افزایش امید به زندگی انگیزه محققان را برای یافتن اصول سلامت جسمانی و روانی این مرحله از زندگی تقویت کرده است پژوهش هایی که در زمینه ادراک و پندار های قالبی سن و سالمندی انجام گرفته است نشان می دهد که دیدگاه مثبت نسبت به سالمندی عامل حمایت کننده ای بر علیه اثرات سن بر ارگانیسم است (لوپین ودان [2] ، 2004) متاسفانه اغلب طرز تلقی ها و نگرش ها و پندارهای قالبی درباره سالمندی منفی است این گونه ادراکات منفی درافراد سالمند درونی می شود و در صورتی که با فقدان هایی مانند همسر ، شغل ، خانه ، دوستان و… همراه گردد منجر به کاهش خود پنداره و احساس کفایت شخصی و افزایش منبع کنترل بیرونی می‌گردد (سبب ، 2004 [3] ) هر چه افراد سالمند پندارهای قالبی منفی را کمتر بپذیرند با تغییرات مرتبط با سن به صورت سازگارانه تری مقابله می کنند ( ریف [4]، 1996 )

انتظار سالمندان و باور آنها به اینکه قابلیت های کمتری دارند ( نوعی احساس درماندگی ) از جمله عواملی است که اعتماد به نفس آنان را کاهش داده و باعث عملکرد ضعیف آنان می شود (احدی و جمهری ، 1382 )

سالمندانی که احساس کنند بر زندگی خود کنترل دارند و کارایی شخصی در حد مطلوبی دارند راههای موثر تری برای مقابله با ضعف های دوران سالمندی انتخاب می کنند .(باندورا، (1986) نشان داد که انتظارات مربوط به کفایت و کارآمدی عملکرد افراد را تحت تاثیر قرار می دهد خود کفایی در بر گیرنده احساس کنترل ، خود مختاری، انتظارات مثبت ، امیدواری و عزت نفس است (استورانت [5] ، 1989 ) سالمندانی که از مواجه شدن با تغییرات سالمندی طفره می روند و‌آنها را غیر قابل کنترل می دانند از نشانه های جسمانی و روانی بیشتری خبر می دهند (اسپیک [6] ،1987؛ وایات بورن و پریموس ، 1996 )

لانگر و رودین [7] در پژوهش های تجربی خود به این نتیجه رسیدند که با بازگرداندن حق تصمیم گیری و احساس شایستگی به سالمندان میتوان برخی پیامدهای پیری را به تاخیر انداخت ، معکوس و یا حتی پیشگیری کرد (دبلیو و زندن[8] ، 1996) بنابراین سالمندان ممکن است نیازمند کمک در یافتن احساس کنترل بر زندگی و درک توانمندیها و شایستگی هایشان باشند (لوپین ، وان 2004)

واژه توانمند سازی در طول دهه گذشته به میزان فزاینده ای مورد استفاده قرار گرفته است توانمند سازی به معنای ایجادشرایطی است که بر اثر آن انگیزه فرد برای انجام تکالیف خود از طریق رشد احساس کفایت شخصی افزایش می یابد (سیپ[9]، 2004) تحقیقات تجربی نیز نشان داده‌اند که تعاملات و تجارب گروهی روند توانمند سازی را بهبود می‌بخشد (والرستاین[10]، 1992) شرایط گروهی غالبا عوامل زیر را برای سالمندان فراهم می‌آورد:

1) تقویت احساسات جمعی و تعلقی

2) تقویت تعاملات و حمایت گروهی

3) کاهش انزوا و گوشه گیری اجتماعی

4) کشف منحصر به فرد بودن

5) کسب مهارتهای انطباقی

6) حل مشکلات

7) بازگرداندن احساس کنترل، خود اندیشی و تمامیت (توماس[11]، 1991)

اریکسون

واژه سالمندی موفقیت آمیز که در ادبیات علمی و عامه به وجود آمد. پندارهای قالبی منفی درباره سالمندی را کم اثر می‌سازد. گرچه تعریف واحدی از مولفه‌های پیری موفقیت‌آمیز که مورد تائید تمامی پژوهشگران باشد، وجود ندارد ولی در دیدگاه کلی سالمند موفق فردی است که ویژگی‌های فیزیولوژیکی و روان شناختی او در سالهای پایانی بالاتر از منحنی نرمال جمعیت سالمندان باشد (سیپ، 2004).

سالمندان موفق کسانی هستند که بر ضعف‌های جسمانی و شناختی خود غلبه کنند. آنان راههای موثرتری را برای به حداقل رساندن ضعف‌ها و به حداکثر رساندن قوت‌ها ایجاد کرده‌اند که مهمترین آنها عبارتند از:

کنار آمدن با تغییرات جسمانی و رویدادهای ناگوار زندگی؛ خوش بینی و کارایی در بهبود تندرستی و عملکرد جسمانی؛تقویت خود پنداره؛ تقویت آگاهی هیجانی و خودگردانی هیجانی که به روابط اجتماعی ارزشمند کمک می‌کند به پذیرفتن تغییر که احساس رضایت از زندگی را افزایش می‌دهد؛ ایمان و معنویت پخته که امکان پیش‌بینی مرگ را با آرامش و متانت فراهم می‌آورد؛ کنترل شخصی در زمینه‌های وابستگی و استقلال در داشتن روابطی با کیفیت عالی که حمایت اجتماعی و مصاحبت لذت بخش را تامین می‌کند. (برک[12]، 2001).

بر اساس نظریه اریک اریکسون آخرین مرحله رشد نواحی اجتماعی انسان، دوران سالمندی است و در صورتی که فرد سالمند درانجام تکالیف رشدی خود در این مرحله توفیق یابد به انسجام، یکپارچگی و خردمندی دست می‌یابد. اریکسون این مرحله را با عنوان مرحله انسجام من در برابر ناامیدی نام می‌برد.

حتی در سالمندی نیز می‌توان امید را برگزید اما نه امید به جاودانگی یا جوانی بازگشته بلکه امید به جستجوی مداوم در هر لحظه برای یافتن خویشتن و دستیابی به خردمندی . در این زمان تامل و ارزیابی زندگی و یافتن معنایی از آن ضرورت پیدا می‌کند. در سالمندی تجارب هیجانی شدیدتر، عمیق تر و پخته‌تر ادراک می‌شوند. مازلو این مرحله را زندگی پس از مرگ می‌نامد و آن را به صورت زمانی توصیف می‌کند که همه چیز ارزشی دو چندان می‌یابد و زیبائی‌ها، گل‌ها و کودکان تا اعماق روح آدمی اثر می‌کنند.



میانسالی زمانی است که افراد با زندگی خود کنار سالخوردگانی که از دست آوردهای خود احساس کمال می کنند، به انسجام دست می یابند.

اریکسون و همسرش الگوهای ایده آلی برای مرحله نهایی نظریه رشدی او بودند.

زوجی که با وقار پیر شده بودند.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

همایش ملی نقش زنان در توسعه پایدار

همایش ملی نقش زنان در توسعه پایدار

زنان و اسلام

مقدمه:

زن آیینه‌ی تمام نمای شخصیت انسان است. او مظهر پرورش است و صفت الهی پروردن از جانب خدای خویش را به ودیعه دارد، دامن زنان اولین کلاس درس و بهترین محل تربیت کودک است چنانکه گویند: مرد از دامن زن به معراج می رسد. بدین معنی که زن پایه گذار وجود حیات آدمی است زنان مسلمان و فداکار لازم است تا با حفظ عفت و پاکدامنی خود، ظلم ستیزی نهضت حسینی را به همه انسانها برسانند تا بدین وسیله افتخار تربیت بزرگ مردان و بزرگ زنان تاریخ را داشته باشد.

مقام زن در اسلام و در آیین های دیگر:

مشاهده و تجربه این معنا را ثابت کرده که مرد و زن دو فرد از یک نوع و از یک جوهرند، بر خلاف نظریات موجود در امت های پیشین که زن را از مرگ بدتر و تلخ تر می دانستند تا حدی که در سال 586 میلادی در فرانسه کنگره ای تشکیل شد تا در مورد این که آیا زن انسان است یا خیر بحث کنند که نتیجه کنگره این بود که به زن انسانی غیرمستقل و در خدمت مردان است.

اما با ظهور اسلام همه ی تفکراتی که در اثر تلقین علیه زن بود از بین رفت و جای خود را به عزت و اعتبار اساسی زنان داد.

اصل تساوی زن و مرد:

قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی در اصل تساوی زن و مرد از نظر انسانیت و کمالات می فرماید: «زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر مردان آفریدیم» و این را با توجه به قوانین امروز در دنیای غرب، در حاکمیت قوانین اسلامی ناظر بر مالکیت زن و حمایت های مالی و اقتصادی شوهر در خانواده قابل لمس تر می توان دید. اما در دنیای غرب، با توجه به شعار آزادی و اتیکت تساوی زن و مرد باز هم این تساوی نه در عرصه شغل و کار و نه در عرصه ی خانواده به هیچ عنوان رعایت نشده و استفاده ابزاری از زن تا حدی پیش رفته که به سقوط هویت انسانی و عدم احقاق کمترین حق او گردیده است و این را کاملا با توزیع و ترویج بیماری های مقاربتی چون «ایدز، سفلیس و سوزاک» می بینیم. و از نظر اسلام زن و مرد در انسانیت برابرند ولی دو گونه انسان اند با دو گونه خصلتها و دو گونه روانشناسی طبیعت. ولی دنیای غرب «تشابه محوری» را جایگزین «تناسب محوری» کرد و چنانکه ویل دورانت می گوید: این حرکت برای اولین بار با قانون 1882 بود که به موجب این قانون زنان بریتانیای کبیر از امتیاز بی سابقه ای برخوردار می شدند و حق نگهداری پول خود را داشته و از آن به بعد زنان از بندگی و جان کندن در خانه آزاد شده و گرفتار جان کندن در مغازه و کارخانه شدند و در حال حاضر چنانکه در پیش ذکر شد به دنیایی از ابتذال کشیده شدند که نقش ابزاری داشته و تنها در معرض بهره برداری دیگران واقع می شوند. مقام معظم رهبری نظریات موجود در اصل تساوی زن و مرد را اینچنین به دو هدف کلی و مجزا در نظرات متفاوت تعریف کرده اند: اولین هدف رسیدن زن به کمال وجودی خود می باشد اما دومین هدف ایجاد تخاصم و جدایی و رقابت خصمانه میان دو جنس زن و مرد است که هدف اول دستاورد اسلام و هدف دوم هدف کوته بینانه است به وضوح می بینیم در اسلام به زن بسیار اهمیت داده می شود چنانکه در بسیاری از آیات قرآن کریم آمده است: پاداش اخروی و قرب الهی به جنسیت مربوط نیست بلکه به ایمان و عمل صالح مربوط است خواه از طرف زن و یا از طرف مرد باشد و همیشه در کنار هر مرد بزرگی از قدیسه ای بزرگ یاد می کند که از همسران آدم و ابراهیم علیه السلام و از مادران موسی (ع) و عیسی (ع) در نهایت تجلیل کرده است یا بانوی بزرگوار حضرت خدیجه (س) و سرور همه زنان عالم حضرت فاطمه زهرا (س) که خداوند در قرآن کریم از ایشان به کوثر یاد می کند. بر خلاف نظریات تحقیرآمیزی که در امت های پیشین راجع به زن وجود داشته همچون عنصر گناه دانستن زن، شیطان بودن زن، عدم رسیدن او به مقامات معنوی چون ورود به بهشت، طفیلی دانستن زن، آفرینش او از دنده چپ مرد، مقدمه قرار گرفتن زن برای مرد، عامل بدبختی و گرفتاری مرد و در پایان زن را به منزله ظرفی که نطفه مرد را در خود نگاه می دارد، می دانستند و هیچ ارزشی برای بارداری او نمی گذاشتند.

در این میان دین اسلام با بیانی روشن و شفاف با تمام این نظریات مخالفت کرد، چنانکه در آیات قرآن کریم آورده شده که «خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید».

و همچنین داستان بهشت آدم را مطرح کرده و با بیان «فوسوس اهما الشیطان». جنس زن را از اتهام عنصر گناه و شیطان بودن مبرا ساخت و یا بر خلاف بسیاری از آیینها که رابطه جنسی را پلید می دانند ازدواج را مقدس و تجرد را پلید می شمارد.

چنانکه پیغمبر اکرم (ص) می فرماید: من به سه چیز علاقه دارم: بوی خوش، زن، نماز و با بیان «هن لباس لکم و انتم لباس لهن» هر یک از زن و مرد را پوشش و زینت یکدیگر می داند و خلقت هر یک را برای دیگری قلمداد کرده و وجود زن را خیری برای مرد و مایه سکوت و آرامش دل او معرفی می کند و زن و مرد را در آفرینش هر یک از انسانها مهم و دخیل می داند و تمام نظرات تحقیرآمیز را به یکباره مردود می کند.

«انی جاعل فی الارض خلیفه» و خداوند زن را تا جایگاه جانشین خود که به طور عام در آیه ذکر شده، بالا می برد و برای رسیدن به این مقام تفاوتی بین زن و مرد قائل نمی شود.

اما در یهودیت و مسیحیت بنا بر آنچه در کتاب مقدس آمده است، جایگاه زن نسبت به مرد، جایگاهی فرعی و ثانوی است ولی در اسلام به انسان بودن زن و مرد توجه شده است و آفرینش انسان را از نفس واحده می داند و زمانی که از زنان خوب یا بد یاد می کند، ایشان را نمونه مردم خوب و بد دانسته و مختص زنان خوب و بد نمی داند که در قرآن کریم در مورد زن نوح و زن لوط آورده شده که این دو زن را با دوزخیان در آتش افکنید و بعد می فرماید: «ضرب الـ... مثلآ للذین کفروا»‌و ایشان را نمونه و درس عبرت تمام کافران اعم از زن و مرد قرار می دهد و بالعکس.

اما در کنار این مسائل، اسلام به اختلافات طبیعی زن و مرد اذعان و اشاره می کند و آنها را مایه کمال، عدم نقص زن و بلندی مرد می داند.

نقش زن در تاریخ اسلام

تاریخ اسلام تاریخی مذکر – مونث است

به عنوان نمونه زنان در صدر اسلام در بیعت با رسول خدا (ص) حاضر شدند و همچنین در هجرت از مکه به مدینه نیز حضور داشتند اما اثر جاوید حماسه عاشورا نقش پررنگ زنان در تاریخ اسلام را کاملا نمایان کرد.

حتی سیر و سلوک و مقامات معنوی که عمل در آن بندگی، احساس آن شرمندگی و نتیجه اش سازندگی است خاص گروه ویژه ای نمی باشد تا حدی که می توان گفت: زنان در بسیاری از موارد جلوتر هستند. از آن رو امام خمینی (ره) در آغاز وصیت نامه سیاسی الهی خویش می فرماید: ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان، در راه تعالی اسلامی و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند و حتی در زمان هجوم دشمنان دفاع را جزء تکالیف زن و مرد در کنار یکدیگر می دانند.

ضرورت حجاب زنان د ر اسلام:

حجاب نماز، روزه و خمس نیست که در زمانی موسوم باشد و بعد از انجام آن تکلیفی نباشد بلکه حجاب فرضیه ای «عبادی – عرفانی – حماسی» است که زن را در حال عبادت و فرمانبرداری از خداوند، از عشق لبریز و آثار آن را جاودانی می کند و در عین حال پرچم حق سالاری است که زنان با سادگی و پنهان داشتن جاذبه های جنسی خود و بالواقع با عفاف و پاکدامنی خود به مردان فرصت مردسالاری و بهره وری از زن را نمی دهند و زن را در نظر مرد قابل احترام می کنند و از او سلب آزادی نمی کند در واقع حجاب «حق زنان» و «حد مردان» است.

حقوق زن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (حقوق زن در اسلام)

اصل بیستم و بیست و یکم از حقوق زنان به ترتیب چنین یاد شده است که: همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند و همچنین در اصل بعدی آمده: دولت موظف به تضمین تمام حقوق زنان در امور زیر بدین ترتیب می باشد:

1-ایجاد زمینه های مساعد برای رشد شخصیت مادی و معنوی زن.

2-حمایت مادران، بالاخص در دوران بارداری و حضانت فرزند.

3-ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده.

4-ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی سرپرست.

5-اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولی شرعی.

دیدگاه اسلام در مورد طلاق زن:

اسلام با طلاق و انحلال کانون خانوادگی نظر مخالف دارد و تمام تلاش خود را برای برقراری این رابطه داشته است به طوری که پیامبر اکرم (ص) «طلاق را از بدترین حلالهای خداوند می داند» اما اسلام در مقابل زندگی هایی که امکان بازگشت آرامش یا روح زندگی و احساس محبت بر قلب زن و مرد ندارد و یا زندگی که در آن زن به زور قانون در خانه مرد بماند و یا زن دچار بوالهوسی مرد شده باشد، طلاق را پیشنهاد می کند تا از زن سوء استفاده نشود و زندگی بر دو طرف تلخ و غیرقابل تحمل نگردد و هرچه افراد به زندگی غرب و جامعه به سوی جامعه غربی پیش می رود آمار طلاق نیز افزایش می یابد و از آن رو 27 درصد طلاق های ثبت شده کشور مربوط به شهر تهران است با این که نسبت جمعیت آن به جمعیت کشور تنها ده درصد می باشد و در کل تهران درصد طلاق بیش از ازدواج است.

به طور کلی می توان چنین نتیجه گرفت که: غرب با نامهای «آزادی» و «تساوی» و غیره زن را در خدمت مقاصد خویش گرفته است. اما در اسلام آزادی زن در حفظ حقوق انسانی و شخصیتی او، با حفظ شئونات اسلامی و دینی و انسانی خلاصه می شود و اجازه هر نوع بهره کشی از زن را نمی دهد اما با حفظ مقام انسانیت خود دوشادوش مردان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی فعالیت کرده و به هدف والای خود که استقلال و آزادی و رعایت تناسب حقوق زن و مرد در عین عدالت می باشند، برسند.

پی نوشت‌ها:

1-(ر.ک. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه المیزان، بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبایی، ج 4. ص 140، نویسنده: علامه طباطبائی).

2-(ر.ک.طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبایی جلد 2، ص 405).

3-(ر.ک.مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، صدرا، 1376، ص 18-17).

4-(ر.ک.ویل دورانت، (wil dorunt)، لذات فلسفه، انتشارات علمی و فرهنگی، 1375، ص 159-155.

5-ر.ک.روزنامه جمهوری اسلامی، 2/8/1376.

6-قرآن مجید، سوره طلاق، آیه 5.

7-قرآن مجید، سوره اعراف، آیه 20.

8-قرآن مجید، سوره بقره، آیه 167.

9-قرآن مجید، سوره مبارکه، آیه 30.

10-قرآن مجید، سوره نسا، آیه 1.

11-ر.ک. شهید مطهری. مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام. انتشارات صدرا. قم 1357. ص 168-169.

12-ر.ک. شهید مطهری. مرتضی، حماسه حسینی، ج 1، ص 324.

13-صحیفه نور، ج 21، ص 172.

14-حسینی بهشتی، شهید محمدحسین، کتاب مبانی نظری قانون اساسی، ص 89.

15-ر.ک. روزنامه اطلاعات شماره 11512.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

بزهکاری زنان

بزهکاری زنان

مقدمه

موضوع درس جرمشناسی در نیمسال کنونی بزهکاری زنان[1] است که سعی خواهیم کرد به موضوع جنسیت مؤنث و بزهکاری بپردازیم. البته باید خاطر نشان کرد که دو عبارت جنس[2] و جنسیت[3] باهم متفاوت هستند، چراکه منظور از عبارت جنس مؤنث همان ویژگی‌های بیولوژیک و فیزیولوژیک زنانه است اما وقتی از کلمه جنسیت استفاده می‌شود به جنبه‌های اجتماعی و حقوقی متمایز میان زنان و مردان اشاره می‌شود. اصطلاح جنسیت از دست‌آوردهای جنبش فمینیستی است.

در مقطع کارشناسی جنسیت در کنار عوامل دیگری نظیر سن تحت عنوان «عوامل ذاتی جرم» مطالعه گردید، اما در این مقطع به طور خاص به نقش زنان در بزهکاری پرداخته خواهد شد؛ در این درس به دیدگاههای فمنیستی دربارة حقوق کیفری هم پرداخته می‌شود که معتقدند حقوق کیفری با دیدی مردانه نوشته شده است. در حقوق کیفری به طور سنتی برخی از دیده ترحم به زنان می‌نگرند و برخی دیگر آنان را باعث تمامی جرائم می‌دانند. در جرمشناسی جدید می‌خواهند این دیدگاه را اصلاح کرده و نقش زنان چه به عنوان بزهکار و چه بز‌ه‌دیده را بررسی کنند.

اما چرا این موضوع برای این نیمسال انتخاب شده است؟ برای پاسخ به این سؤال و بیان اهمیت موضوع بزهکاری زنان باید به مطالب زیر اشاره شود:

اهمیت موضوع بزهکاری زنان

1- جایگاهی که زن به عنوان همسر و مادر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارد؛ چنانکه در مقدمه قانون اساسی نیز فرازهایی در این باره آمده است و یا در اصل دهم قانون اساسی به نهاد خانواده به عنوان مبنای جامعه اسلامی اشاره شده است، همچنین در اصل بیست‌و یکم به حقوق زنان[4] اشاره شده است. حال می‌خواهیم ببینیم که نقش زن در نهاد خانواده چگونه است و چگونه می‌تواند در بزهکاری و بزه دیدگی مؤثر باشد و علاوه بر این، تأکید قانون اساسی بر جایگاه و حقوق زن چه تأثیری بر قوانین عادی داشته است؟

2- نظام سیاسی کشور ما پس از انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی است و در این نظام روحانیت حکومت دارند. حکومت روحانیت یعنی حکومت فقه که، در فقه نیز تفاوتهائی میان دو جنس قائل شده‌اند، مثل انحصار قضاوت برای مردان و یا انحصار حق قتل در فراش (موضوع ماده 630 ق.م.ا) که حقی مختص مردان است. در این نیمسال به این امر می‌پردازیم که آیا این تفاوتهای جنسیتی در زمینه جرمشناسی هم می‌تواند مطرح شود و یا اینکه این تفاوتها چه تأثیری بر بزهکاری و بزه‌دیدگی زنان دارند.

3- در فضای سیاسی فعلی کشور، به مناسبت طرح برنامة چهارم توسعه کشور، بحث کنارگذاشتن و عدم لحاظ تفاوتهای جنسیتی در زمینه‌های حقوقی (مالی، کیفری و...) مطرح شده است، که البته شورای نگهبان با تحقق این امر به این دلیل که در اسلام تفاوتهایی بین دو جنس مذکر و مؤنث وجود دارد مخالفت کرد.

عنوان دقیق برنامة چهارم توسعه «برنامه چهارم توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی» است، لذا وقتی درباره رفع تبعیض جنسیتی در آن بحث می‌شود به این معناست که در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بایستی زن و مرد یکسان تلقی شوند. یکی از همین مسائل اجتماعی بحث بزهکاری و بزه‌دیدگی زنان است.

4- دلیل چهارم یک دلیل جمعیت شناختی است؛ حدود نیمی از پیکره اجتماع را زنان تشکیل می‌دهند (در حال حاضر جمعیت زنان کشور باتفاوتی حدوداَ یک میلیون نفری، بیش از مردان است) و در ربع قرن اخیر هم حضور زنان در عرصه‌های علمی و آموزشی بیشتر شده و به تبع آن حضور اجتماعی زنان هم افزایش یافته است. این امر نشانگر آن است که برخلاف اکثر جوامع اسلامی دیگر (مثل کشور کویت و عربستان) زنان در جامعه ایران منفعل نبوده بلکه کنش‌گر هستند، یعنی تصمیم می‌گیرند که این تصمیم می‌تواند مربوط به جرم باشد.

5- دلیل دیگر یک دلیل سیاسی اجتماعی است؛ به لحاظ بالا بودن جمعیت زنان و اینکه زنان ایرانی از سال 1342 حق رأی پیدا کرده‌اند در سالهای اخیر نیز شاهد فعالیتهای سیاسی اجتماعی بیشتری از سوی آنان نسبت به گذشته هستیم. مثلاَ زنان در دوم خرداد ماه سال 1376 نقش عمده‌ایی راایفا کردند. علاوه بر این می‌‌توان به سازمانهای غیردولتی (NGO) بسیاری اشاره کرد که زنان در آنها نقش فعالی دارند و حتی بنیانگذار بسیاری از آنها بوده‌‌اند. دریافت جایزه نوبل سال 2004 توسط یک زن ایرانی از دیگر نشانه‌های افزایش فعالیتهای سیاسی و اجتماعی زنان در سالهای اخیر است.

6- در بیست‌ و پنج سال اخیر تحصیلات و حرفه‌آموزی زنان با رشد چشمگیری همراه بوده است و دلیل آن هم افزایش مراکز آموزش عالی می‌باشد و البته امروزه والدین بیشتری می‌پذیرند که دخترشان به شهر دیگری برای کسب علم مسافرت کند.

به بهر حال باید گفت همزمان با رشد تحصیلات زنان، بسیاری از زنان با موانع سنتی جامعه خود مواجه می‌شوند. حضور زنان در عرصه‌های آموزشی افزایش یافته اما تفکر حاکم همچنان مردانه است. از جمله آثار این امر، محدودیتهای بیشتری است که زنان در زمینه فرصتهای شغلی دارند، در نتیحه زنان ممکن است با دیدن این محدودیتها سرخورده شده و به سوی اعمال مجرمانه سوق پیدا کنند. اگر تا بیست سال پیش، دختران ایرانی به اقتضای نوع تربیت و سطح تحصیلات خود عمدتاً فقط به فعالیتهای خانه‌داری می‌پرداختند، امروزه ایجاد محدودیت در ایفای نقشهای اجتماعی باعث سرخوردگی آنها می‌شود. در ادامه باید گفت علیرغم رشد سطح علمی و آموزشی بانوان ایرانی، تربیتی که خانواده‌ها در رابطه با فرزندان خود به کار می‌برند هنوز جنبة سنتی دارد. مثلاً در اختلافات زناشویی بیشتر زنان بزه‌دیده هستند که این امر را می‌توان در نتیجه اختلاف دیدگاه زن (تحصیل کرده) و مرد (سنّتی) دانست.

7- افزایش حضور اجتماعی زنان در جامعه اعم از مجامع دولتی، نهادهای مدنی و مشاغل آزاد (فروشنده، راننده و ...) که این حضور اجتماعی زمینه ایجاد تنش و اصطکاک منافع با دیگران را ایجاد می‌کند و بالتبع باعث تغییراتی در نرخ بزهکاری زنان می‌شود.

8- دلیل بعدی که به دلیل قبلی مرتبط است پررنگ شدن حضور زنان در نهاد خانواده است علیرغم اینکه ریاست خانواده برعهده شوهر است اما امروزه شاهد همکاری اقتصادی زنان در تأمین امور مالی خانواده هستیم و این نقش اقتصادی زنان می‌تواند موازنه سنتی قدرت در نهاد خانواده را برهم بزند. علاوه براین با غیبت زنان در محفل خانواده شاهد آثار سوئی بر تربیت فرزندان و روابط زناشویی هستیم. همچنین می‌‌توان گفت که زنان کارمند امروزه دچار همان اضطراب‌ها و استرسهای مردان هستند.

9- بالا رفتن نرخ بزهکاری زنان؛ در سالهای اخیر ملاحظه‌ می‌شود که حضور زنان در برخی جرائم افزایش یافته و میزان بزه دیدگی آنان نیز نسبت به گذشته فزونی داشته است. همین رشد نسبی نرخ بزهکاری و بزه‌دیدگی زنان، پرداختن به این بحث را توجیه می‌کند.

10- مشارکت زنان در جرائمی که تاکنون مختص مردان تلقی می‌شد؛ امروزه زنان حتی در جرائم تروریستی و جرائم خشونت‌آمیز (نیازمند کلسیم) نیز مشارکت می‌کنند.

11- تحول دیدگاه مراجع قضایی و پلیسی نسبت به زنان (چه شاکی و چه متهم)؛ امروزه شاهد تغییر دیدگاههای مبتنی بر فاکتور جوانمردی[5] نسبت به زنان در میان ضابطین و قضات هستیم؛ اگر در گذشته قرارهای سبکی برای متهمین زن صادر می‌شد امروزه دیگر چنان دیدگاهی وجود ندارد و این خود چالش جدیدی فراروی جرمشناسی است.

12- دلیل دیگر اینکه کشور ایران از نظر جغرافیایی در چهارراه اروپا، آسیا و آفریقا قرار دارد این وضعیت خود باعث ایجاد تنوع فرهنگی در کشور ما شده و این تنوع فرهنگی باعث تنوع دیدگاه نسبت به زن شده است. مثلاَ جایگاه زن در گیلان به کلی متفاوت از جایگاه وی در خوزستان یا بلوچستان است. از اینرو زنان جامعه ما با نوعی تکثر فرهنگی روبرو هستند و این تنوع خرده فرهنگها باعث ایجاد تفاوتهایی در نرخ بزهکاری و بزه‌دیدگی زنان می‌شود. مثلاَ چرا زنان برخی از استانهای غربی بیش از زنان مناطق دیگر ایران دست به خود سوزی می‌زنند. (گرچه خودکشی بزه نیست بلکه یک انحراف است).

13- کشور ایران دارای موقعیت ممتاز جغرافیایی و استراتژیک است به طوری که حدود هفده کشور دارای مرزهای خاکی یا آبی با ایران هستند. حال اگر تفاوت سطح اقتصادی مرزنشینان ایرانی با کشورهای همسایه را نیز به این معادله اضافه کنیم به خوبی علت قاچاق زنان ایرانی به کشورهای همسایه را در خواهیم یافت.[6] مجلس شورای اسلامی در اواخر مرداد ماه امسال قانونی را دربارة قاچاق کودکان و زنان به تصویب رسانده است. و تصویب این قانون نیز حاکی از وجود پدیده‌ایی به نام قاچاق زنان است.[7]

14- در دهه‌های اخیر، سازمان ملل متحد، قطعنامه‌ها و اسناد چندی را در جهت احیاء و تقویت حقوق زنان تصویب کرده است. در برخی از این اسناد بین‌المللی حقوقی و به ویژه در کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان- که جمهوری اسلامی ایران به آن ملحق نشده است- به برخورد برابر با زنان تأکید شده است، این امر در اعلامیه جهانی حقوق بشر سال 1948، میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی سال 1966- که ایران هم به آن ملحق شده است- نیز مورد تأیید قرار گرفته است. پس در حال حاضر اسناد مذکور جزء منابع فراملی حقوق ایران بوده و طبق ماده 9 قانون مدنی قابل استناد می‌باشند؛ این ملاحظات بین‌المللی خود دلیل دیگری برای پرداختن به موضوع بزهکاری زنان می‌باشد.[8]

15- امسال کنگره‌ایی در شهر پکن در رابطه با حقوق زن (کنگره پکن به علاوة ده) برگزار گردید.

در تدارک این کنگره، سمینارهای مختلفی هم در کشورهای مختلف از جمله در کشور ما برگزار شد که یکی از آنها سمینار آذرماه امسال تحت عنوان «زن و حقوق کیفری: گذشته، حال، آینده» می‌باشد.[9]

16- رشد نرخ جابه‌جایی زنان نسبت به گذشته؛ امروزه زنان بسیاری هستند که در دو شهر مختلف زندگی و کار می‌کنند (مثلاَ زندگی در کرج، کار در تهران). این افزایش تحرک جغرافیائی زنان خود یک عامل مؤثر در بحثهای جرمشناختی است.

17- نقش فناوریهای نوین در تحولات فکری و جنبش‌های اجتماعی زنان؛

حال که به اهمیت این بحث اشاره شد به توضیح خصوصیات بزهکاری زنان می‌پردازیم، اما قبل از آنکه مستقیماَ وارد این بحث شویم باید نکته‌ایی بیان شود و آن این است که در نظامهای حقوقی و قضایی کشورهای مختلف بین حقوق زن و مرد تفاوتهایی قائل شده‌اند که در حقوق بشر به تبعیض جنسیتی معروف است. تفاوت مذکور در حقوق کیفری هم وجود دارد. در جرمشناسی هم واقعیتهای جرمشناختی و آمار، تفاوت مذکور را نشان می‌دهد به این معنی که زنان دارای حضور کمی و کیفی کمتری در بزهکاری هستند. بنابراین میان زن و مرد در بزهکاری و نحوة تبیین بزهکاری نابرابری وجود دارد و این نابرابری ابتدا در آمار جنایی مشاهده می‌شود.

یک تحقیق میدانی نشان می‌دهد که در برابر هشت مرد بزهکار، تنها یک زن بزهکار وجود دارد و در مقابل 420 زن غیرمجرم، یک زن مجرم وجود دارد، حال آنکه در مقابل 50 مرد غیر مجرم یک مرد مجرم وجود دارد. بنابراین از منظر جرمشناسی بایستی به بررسی علل تفاوت کمی فاحش میان بزهکاری زنان و مردان پرداخت.

خصوصیات بزهکاری زنان

بزهکاری زنان دارای چهار ویژگی است که عبارتند از:

1- کم بودن حضور زنان در فعالیتهای مجرمانه؛ بنابر آمار جنایی فرانسه تنها یک هشتم یا یک دهم مجموع جرائم مربوط به زنان می‌شود. در بیان علت این امر توضیحات زیست‌شناختی، روانشناختی و جامعه‌شناختی مطرح شده است. اما عده‌ایی از جرمشناسان در کنار علل مذکور، یک دلیل جرمشناختی را مطرح کرده‌اند و آن، رقم سیاه بزهکاری زنان است. به این صورت که زنان یا مرتکب جرائم آپارتمانی و غیرعلنی می‌شوند و یا اگر هم مرتکب جرائم خیابانی و علنی بشوند براساس پیشداوریهای مراجع قضایی و پلیس نسبت به زن بزهکار، پرونده آنها مورد اغماض قرار می‌گیرد اینجا باید از تبعیض مثبت که به نفع زنان تمام می‌شود سخن بگوئیم.

2- ویژگی دوم بزهکاری زنان در ماهیت جرائم ارتکابی آنهاست؛ زنان در برخی جرائم حضور بیشتری دارند. اولین دسته از جرائم مذکور، جرائمی هستند که بزه‌دیده آنها طفل یا نوزاد است و توانایی دفاع از خود را ندارد مثل بچه‌کشی (infanticide).[10] این جرم جرمی زنانه است.

جرم کودک‌آزاری (child abuse)[11] نیز از جمله همین جرائم است. قانون حمایت از کودکان و نوجوانان (مصوب آذر ماه 81) در 9 ماده در مقام حمایت از اطفال در برابر آزار (به ویژه از طرف والدین) تصویب شده است.

دسته دوم جرائم جنسی هستند. در این دسته از جرائم یک جرم باید در رأس قرار گیرد و آن هم روسپیگری[12] است

جرم دیگری جنسی جرم بچه‌بازی (pedophilia) است که امروزه زنان هم مرتکب آن می‌شوند علاوه براین، تجاوز به عنف (forcible rape) که در رویکرد سنتی علیه زنان است امروزه توسط زنان و علیه مردان و نوجوانان هم انجام می‌گیرد.

دسته سوم جرائم مالی هستند یا جرائم علیه اموال که زنان بیشتر در جرائم احراق، کلاهبرداری، خرید و فروش و اختفای اموال مسروقه و سرقت از فروشگاهها (shoplifting) حضور دارند. در مورد جرم اخیر (سرقت از فروشگاهها) باید گفت چون زنان به لحاظ شغل خانه‌داری بیشتر در فروشگاهها حاضرند این جرم را بیشتر مرتکب می‌شوند.

در زمینة جرائم علیه اشخاص باید گفت که زنان بیشتر در جرم مسموم کردن حضور دارند.

3- ویژگی سوم بزهکاری زنان، نحوه حضور و شرکت (participation) زنان در بزهکاری است طبعاَ زنان به لحاظ مسائل فیزیکی در جرائم خاصی حضور دارند یعنی جرائمی که نیروی فیزیکی چندانی نیاز ندارد. در برخی جرائم زنان نقش وسیله ارتکاب جرم را بازی می‌کنند. مثلاَ در قاچاق موادمخدر و کالا از زنان به عنوان رابط و باربر استفاده می‌شود و این امر به سه علت است: 1- ذهیت ترحم‌آمیز مردان که نوعاَ متولیان نهادهای پلیسی هستند و زن را موجودی ضعیف تلقی‌ ‌می‌کنند. 2- ویژگی‌هایی که در بدن زن وجود دارد که این ویژگیها به زن امکان مخفی‌کاری را می‌دهد. 3- بعضاَ دیده شده که زنان از پوشش خودشان برای حمل مواد استفاده می‌کنند گرچه امروزه باوجود مأمورین و پلیس زنان این امر مشکل‌تر شده است.

در کشور ما علاوه بر مسأله حجاب گفته می‌شود که زنان دارای جنبه تحریک‌کنندگی هستند و مباشر جرم را تحریک می‌کنند، یا آنکه از فریب و نیرنگ خود نیز استفاده می‌کنند.

4- ویژگی چهارم پائین بودن نرخ تکرار جرم در زنان است. زنانی که محکوم به حبس می‌شوند بعد از آزادی کمتر دوباره مرتکب جرم سابق می‌شوند. پس مجازات در روان زن دارای جنبه ارعابی قوی‌تری می‌باشد و می‌توان گفت که زنان به طور کلی مجرمین اتفاقی هستند نه به عادت.

پیشینة‌ تحقیقات جرمشناسی درباره بزهکاری زنان

با توجه به خصائص بزهکاری زنان و فرهنگ سنتی جوامع و با توجه به نحوه نگرش جوامع نسبت به زنان، ضرورت مطالعه زن در جرمشناسی خیلی دیر احساس شده است و در ادبیات جرمشناسی حجم کمی از تحقیقات به زنان معطوف شده است.

اولین کتابی که به مباحث جرمشناسی پرداخته است دارای عنوان و مضمونه مردانه است. دکتر لومبروزو کتاب «انسان بزهکار» را در سال 1876 به چاپ رساند و این در حالی بود که اشانتیون تحقیقات و مطالعات او را مردان تشکیل می‌دادند.

بیست سال بعد اولین مطالعه علمی در مورد بزهکاری زنان توسط لومبروزو و فررو تحت عنوان «زن بزهکار و زن روسپی» به چاپ رسید (1896).

منظور نویسندگان از انتخاب این عنوان این بوده است که زنان به طور کلی کمتر در وادی بزهکاری قرار می‌گیرند، اما از آنجا که زنان به روسپیگیری تمایل دارند پس معادل «بزهکاری» مردان در خصوص زنان باید از «روسپی‌گری» یاد کرد. فلذا بالا بودن نرخ روسپیگیری زنان نرخ کم بزهکاری آنان را جبران می‌کند.

کتاب دیگری که در این حوزه دارای اهمیت است کتاب «بزهکاری زنان»[13] آقای پولاک است آقای پولاک، استاد دانشگاه پنسیلونیا است و کتاب خود را در سال 1950 به چاپ رسانده است کتاب دیگر تحت عنوان «دختران ناسازگار»[14] توسط آقای توماس در سال 1923 نوشته شده است. کتاب دیگر تحت عنوان «زن بزهکار» توسط آقای گارنیه و در سال 1906 به چاپ رسیده است. در ادبیات حقوقی فارسی کتاب خانم دکتر معظمی «فرار دختران چرا» قابل طرح است. حال باید دید که در همین مطالعات اندک چه عواملی به عنوان علل بزهکاری زنان ذکر شده است.

دیدگاههای مختلف درباره بزهکاری زنان

درخصوص اینکه چرا تعداد زنان در آمار جنایی کمتر از مردان است و یا اینکه چرا در جرائم خشونت‌آمیز حضور کمتری دارند توضیحاتی ارائه شده است و می‌توان گفت که دربارة بزهکاری زنان و علت‌شناسی بزهکاری زنان دو نوع دیدگاه در جرمشناسی وجود دارد 1- علت‌شناسی جنائی که تفکر متعارف کلاسیک است و به جنسیت مؤنث در کنار جنسیت مذکر و چگونگی بزهکاری زنان پرداخته می‌شود 2- تفکر انتقادی یا جرمشناسی واکنش اجتماعی که معتقد است زنان بزهکار در واقع قربانیان سیاست‌گذاریهای قضایی، قانونی و پلیسی مردان هستند و می‌گویند چنانچه تبعیضهای حقوقی علیه زنان از بین برود دیگر زن بزهکار نخواهیم داشت. در این دیدگاه دستگاه قضایی پلیس و قانونگذار تولیدکننده جرم تلقی می‌شوند اما در جرمشناسی کلاسیک وضع کاملاَ برعکس است و این دستگاهها، پناهگاه و مدافع مردم در برابر جرم محسوب می‌شوند. در جرمشناسی کلاسیک فرآیند ارتکاب جرم در زنان بررسی می‌شود، بدون آنکه به نقش دستگاههای کنترل جرم توجه شود و به روابط خانوادگی، قدرت اقتصادی و اوقات فراغت او و ... پرداخته می‌شود.

حال که می‌خواهیم به بیان دیدگاههای مختلف درباره بزهکاری زنان بپردازیم بایستی ابتدا به تحلیل واژه بزهکاری (criminality, delinquency) بپردازیم.

بزهکاری در فارسی سه معنا دارد: معنای اول مجرمیت (در زبان عربی) است.

معنای دوم این واژه، توده و جمع جرائم است معنای سوم نیز در جامعه‌شناسی جنائی مورد بحث قرار می‌گیرد که آن هم مجموعه جرائم ارتکابی در زمان و مکان معین است فارغ از نوع آن، در مطالعات آمار جنایی نیز بزهکاری در این معنا به کار می‌رود.

رویکردهای کلاسیک نسبت به بزهکاری زنان

ابتدا به رویکردهای کلاسیک می‌پردازیم که شامل سه رویکرد زیست‌شناختی، روانشناختی و جامعه‌شناختی نسبت به بزهکاری زنان است. وجه اشتراک این سه رویکرد این است که هر سه رویکرد به خصیصه افتراقی ذاتی زن نسبت به مرد اعتقاد دارند.

1- رویکرد زیست‌شناختی

این رویکرد اولین رویکرد جرمشناختی نسبت به زنان است که در کتاب لومبروزو و فررو منعکس شده است. این رویکرد که هنوز هم طرفدارانی دارد براین عقیده است که زن موجودی ناپاک است. زن و پلیدی، زن و شیطان، زن و جادوگری در ذهن عامه باهم عجین هستند.

البته اینکه زنان بیشتر در معرض اتهام جادوگری و ساحری قرار می‌گیرند به این علت است که زن دارای قدرت اعطای حیات است ومی‌تواند به یک موجود حیات ببخشد و حال آنکه مرد نمی‌تواند نوزاد به دنیا بیاورد.

بنابراین زن از نظر بیولوژیک می‌تواند دارای فرزند شود و عاطفه مادری باعث کاهش امیال خشونت‌آمیز در درون زنان می‌شود. پس طبیعت زنان در پرتو مادر بودن و یا دختر بودن متفاوت خواهد بود. دکتر لومبروزو در کتاب «زن بزهکار و زن روسپی» به تأثیر مراحل فیزیولوژیک زنانه در خلق و خوی زنان اشاره می‌کند.

اوقات (وقایع) ممتاز فیزیولوژیک زنانه

اوقات ممتاز زنانه که دکتر لومبروزو به آنها اشاره کرده است عبارتند از:

1- بلوغ 2- عادت ماهانه 3- دوره یائسگی 4- دوره حاملگی

اینها وقایع فیزیولوژیکی هستند که در مقاطع مختلف سنی و زمانی برای یک زن اتفاق می‌افتد گفته شده است که در دوره‌های سه گانه بلوغ، عادت ماهانه و یائسگی بزهکاری زنان نرخ روبه‌رشدی دارد، چون تحریک‌پذیری، بی‌ثباتی و پرخاشگری زنان در این دوره‌ها افزایش می‌یابد و حتی قدرت تحریک‌کنندگی زنان نیز افزایش می‌یابد و توانائی‌ها و استعدادهای زنان دستخوش تعدیل و تغییر می‌شود.

این دوره‌های ممتاز زنانه هم در خلق و خو و روانشناسی زنان و هم در نیروی فیزیکی و جسمانی آنها تغییر ایجاد می‌کند.

عده‌‌ایی معتقدند این دوره‌های ممتاز سه‌گانه از این جهت قابل مطالعه هستند که زنان در این دوره‌ها آسیب‌پذیرتر می‌شوند و بنابراین راحت‌تر دستگیر می‌شوند نه اینکه واقعاَ تمایلات مجرمانه بیشتری پیدا بکنند.

توانایی فیزیکی‌ـ جسمانی زنان

این دیدگاه متعلق به کتله و لومبروزو است. آنها در وهله اول ضعف فیزیکی زنان را علت کمتر بودن آمار جرم آنان دانسته‌اند، اما این دیدگاه قویاَ با مخالفت مواجه شده است زیرا اگر چه حضور زنان در جرائم خشونت‌آمیز به لحاظ قوای فیزیکی کمتر است اما در جرائم خدعه‌آمیز حضور بیشتری دارند.

به هر حال این دیدگاه یک دیدگاه مردانه است چرا که در زمان کتله و لومبروزو جرائم بیشتر ناظر به جرائم یدی و خشونت‌آمیز بوده است و حال آنکه امروزه جرائم شامل جرائم یقه‌سفیدها و جرائم آپارتمانی نیز می‌شود.

کشفیات علم سیتوژنتیک

با توجه به کشفیات اخیر در علم سیتوژنتیک سؤالی که به وجود می‌آید این است که اختلالات کروموزمی تا چه اندازه می‌تواند در کاهش بزهکاری زنان و افزایش بزهکاری مردان مؤثر باشد.

هر سلول انسانی دارای کروموزومهایی است که تعداد آنها 23 جفت است. 22 جفت اول اتوزوم نام دارند که بین دو جنس مشترک هستند؛ جفت بیست و سوم در زنان xx است و در مردان xy می‌باشد این جفت، کروموزوم جنسی یا گنوزوم نامیده می‌شود.

در کشفیات سالهای 1960 که بر روی عده‌ایی از مرتکبین قتلهای سریالی انجام گرفت مشخص شد که ممکن است جفت بیست و سوم غیر از آنچه گفته شد، باشد یعنی xxy و xyy. هر گاه در خصوص زنان، جفت بیست و سوم از یک x. برخوردار باشد اصطلاحاَ سندرم ترنز به وجود می‌آید. یعنی زنی با 44 کروموزوم به علاوة‌ یک x این قبیل زنان قد کوتاهی دارند و برخی اعضای بدن آنها رشد بیشتری کرده است، بچه‌دار هم نمی‌توانند بشوند.

حال اگر این اختلال کروموزومی در مردان باشد به جای 46 کروموزوم، 47 کروموزوم وجود دارد و در نتیجه این مردان مبتلا به سندرم کلاین‌فلتر هستند.

در خصوص رابطه اختلال کروموزومی با بزهکاری، تحقیقات نشان داده است که کم‌بودن تعداد کروموزمهای جنسی ارتباطی با بزهکاری ندارد، اما زیاد بودن تعداد کروموزومها (که در مردان مبتلا به اختلال دیده می‌شود) با بزهکاری مرتبط است؛ اختلالات کروموزومی منجر به نوعی عقب‌ماندگی ذهنی می‌شود؛ در مردانی که جفت بیست و سوم آنها xxy و xyy یا xxyy است خصوصیاتی از قبیل قدبلندی و عقب‌ماندگی ذهنی دارند.

نتیجه اینکه اختلالات کروموزومی در زنان منجر به بزهکاری بیشتر نمی‌شود اما اختلالات کروموزومی در مردان با رفتار مجرمانه آنها ارتباط پیدا می‌کند در مورد زنان به لحاظ اینکه کروموزوم کم باعث ضعف فیزیکی آنها می‌شود بزهکاری نیز در آنها کاهش می‌یابد.

اما این دیدگاه زیر سؤال رفته است چون هر مردی که اختلال کروموزومی دارد لزوماَ مرتکب جرم نمی‌شود و از طرف دیگر همة مجرمین هم دارای اختلالات کروموزومی نیستند بنابراین باب این کشفیات در جرمشناسی تا حدودی بسته است.

به طور کلی مطالعه رابطه بین طبیعت زن و بزهکاری زنان از طریق مطالعة تأثیر وقایع ممتاز زندگی زن یا اختلالات کروموزومی امروزه زیر سؤال رفته است.

در انتقاد از دیدگاه زیست‌شناختی دو نوع استدلال شده است: نوع اول به تأثیر عوامل فرهنگی اشاره می‌کند و نوع دوم استدلالات کشفیات علمی جدیدی را مطرح می‌کند که برخلاف دیدگاههای سابق است

اما استدلال نوع اول این است که زیست شناسان تأثیر عامل فرهنگی را بر عوامل زیست‌شناختی لحاظ نکرده‌اند و انسان را بدون توجه به بستر فرهنگی جامعه او مورد بررسی قرار داده‌اند در حالیکه انسان دارای خصوصیات اکتسابی است که از طریق فرهنگ منتقل می‌شود و البته کنار گذاشتن جنبه‌های فرهنگی در مطالعه طبیعت زن و بزهکاری زنان به دلیل نگرش مردانه محققین بوده است که با پیش داوریها و ذهنیتهای مردانه، ویژگیهای فیزیولوژیک زن را دلیلی بر کمی بزهکاری آنها دانسته‌اند.



خرید فایل


ادامه مطلب ...