دانلود انواع فایل

مقاله تحقیق پروژه دانش آموزی و دانشجویی

دانلود انواع فایل

مقاله تحقیق پروژه دانش آموزی و دانشجویی

نقش جنبش دانشجویی در تحولات اجتماعی

نقش جنبش دانشجویی در تحولات اجتماعی



اگر از لحاظ رده سنی نگاه کنیم و هستی‌شناسی جوان را مورد بررسی قرار بدهیم، این سوال مطرح می‌شود که «جوان چه نیازهایی دارد؟» با این تعریف می‌بینیم که دوران جوانی دوران انرژی‌زایی است اما در مقابل این انرژی‌زایی، جوان دچار یک مجموعه پرسشهای جدید می‌شود. یعنی با تحولاتی که در وجود بیولوژیک او مطرح است، از درونش یک دسته فشارها و محرکهای جدید پدید می‌آید که این محرکها برای او پرسش ایجاد می‌کنند. اما وقتی می‌گوییم دانشجو، مسئله دیگری را هم اضافه کرده‌ایم؛ یعنی علاوه بر اینکه او فشارها و محرکهای درونی او مطرح است، محرکهای بیرونی هم وجود دارد. یعنی دانشجو خود را در چارچوب خانواده، محله و موقعیت اعتقادی معرفی نمی‌کند، بلکه خود را در چارچوب شغل هم مطرح می‌سازد؛ یعنی به یک انتخاب جدید می‌رسد.

- ... یعنی وقتی از محیط خانوادگی دور می‌شود به عنوان یک «طبقه»ی جدید، یک هویت نوپیدا می‌کند؟

- دقیقاً همین‌طور است. او می‌خواهد یک هویت جدید پیدا کند. او یک دسته زمینه‌های هویتی پیشینی اولیه دارد. مثل خانواده و ابعاد اعتقادی، که کشفی است. وقتی که کودکی در یک خانواده به دنیا می‌آید، قومیت و اعتقادات خانواده بر روی او تاثیر می‌گذارد. اما این جوان وقتی وارد دانشگاه می‌شود رشته تحصیلی انتخاب می‌کند. انتخاب این رشته، سرنوشت چهل- پنجاه ساله زندگی او را تحت تاثیر قرار می‌دهد و این انتخاب دیگر یک بحث «کشفی» نیست بلکه بحثی است «تاسیسی». او در اینکه «قومیتش» چیست، از اعتقاد خانواده که به او القا شده تاثیر می‌پذیرد. اما این وضعیت جدید «القا» نشده، بلکه «انتخاب» شده است، یعنی او به جای رشته (الف) رشته (ب) را انتخاب کرده است.

معمولاً در دوران دبیرستان نیز چنین وضعیتی به وجود می‌آید، اما حقیقت این است که در آن زمان جوان به آن رشد نرسیده که بپرسد: «چرا این رشته؟» محرکهای محیطی به انتخاب منجر می‌شود؛ مثلاً رفتن به رشته‌های ریاضی، ادبیات یا طبیعی بدون یک محاسبه عقلایی سنجیده. اما وضعیت در دانشگاه بسیار متفاوت، ملموس و روشن است. یک دانش‌آموز وقتی «ریاضی» می‌خواند نمی‌داند که نتیجه این رشته قطعاً به «مهندسی» می‌انجامد یا نه و اگر می‌انجامد به چه گرایشی از مهندسی؟ یا اگر «تجربی» می‌خواند، آیا حتماً به پزشکی ختم می‌شود؟ اما وقتی او به دانشکده می‌آید این شغل برایش «انضمامی» شده است. دانشجوی علوم سیاسی یا دانشجوی عمران یا دانشجوی پزشکی دارای چارچوب شغلی تقریباً مشخصی است.

- ... چرا شغل؟

- به دلیل آنکه دانشگاه اصولاً برای رفع نیازهای «پسینی» به وجود آمده است. حالا ممکن است در دانشگاه به فلسفه بپردازند، ولی وقتی به دانشگاه می‌روید «رشته»، تخصصی است، این تخصص در مواردی به نیاز معنوی نپرداخته است. مثلاً مهندسی عمران را در نظر بگیرید، این وضع دقیق‌تر است.

اما هنوز در علوم سیاسی این تاثیرات خیلی روشن نیست. در رشته‌های سیاسی به دو نکته می‌اندیشید: یکی آزادی فردی، دیگری استقلال ملی. یعنی مفهوم رشته سیاسی یک مفهوم امنیتی است: راههای ارتقای قدرت ملی برای تامین منافع ملی. ولی در جامعه ما این نکته هنوز جا نیفتاده است. رشته‌های علوم انسانی بسیار مظلوم واقع شده‌اند. اما وقتی یک نفر رشته مهندسی مکانیک را انتخاب می‌کند، هدف او مشخص است. یا اگر رشته‌های پزشکی را انتخاب می‌کند در حقیقت برای تامین شغل است. بنابراین هویتهای پیشینی با این هویتهای پسینی در مقابل هم قرار می‌گیرند.


- ... و این یک تعارض است؟

- تعارض نه، تباین است! چون هویت پیشینی انسان جزو «وجود فلسفی» اوست. آیا این وجود فلسفی پیشینی که بدیهی است (یعنی انسان خود را در آن کشف می کند) با شغلش در تعارض است؟ تصور من این است که چنین نیست.

دو گروه این امر را در تعارض می‌بینند. سنتی‌ها که نگرش متافیزیکی دارند و با تاکید بر هویت پیشینی، پسینی را رها می‌کنند؛ یعنی می‌گویند که دنیا چه اعتباری دارد، بنابراین برای آنها «ملی» هم چیز بدی است، «تخصص» هم چیز بدی است و به هیچ یک هم توجه نمی‌کنند. گروه دیگر کسانی هستند که همه نکته‌های پیشینی را نقد می‌کنند و بر پسینی تاکید می‌کنند و با پسینی به تعارض پیشینی می‌روند. اما در دنیای امروزی به موازات اینکه مسائل پسینی مثل اقتصاد، صنعت و شغل پیشرفت کرده، خودآگاهی فرهنگی هم زیاد شده است. قبلاً تصور می‌شد که در کنار این پیشرفتهای تمدنی (صنعت، اقتصاد و ...) که راحتی و آسایش می‌انجامد. به همین لحاظ است که این عزیزان گاه دچار اشتباه می‌شوند و تمدن و فرهنگ را یکی می‌گیرند. پس گروه سنتی، تمدن و فرهنگ را یکی می‌گیرد و تمدن را مقهور فرهنگ می‌داند، یعنی لایه فرهنگی را تقویت می‌کند، در نتیجه تاکیدش بر روی هویتهای پیشینی است. در مقابل، گروه دیگر تاکیدش بر تمدن است و فرهنگ را ناشی از تمدن می‌داند.

تصور ما این است که باید، تلفیقی از این دو صورت گیرد و در این تلفیق دو حرکت وجود دارد. یکی حرکت انبساطی است که به سوی آسایش، راحتی، رفاه و توانمندی می‌رود. این توانمندی برای آمریکایی یا ایرانی، برای طبقه پایین یا طبقه بالا فرقی نمی‌کند. توانمندی، بیرون از انسان است. در برخورد مبتنی بر زور یک تانک در مقابل یک خودرو، با هر اعتقادی که شما داشته باشید، غلبه با تانک است. من به ابعاد توانمندی می‌گویم: تمدنی!

دانشجو وقتی وارد دانشگاه می‌شود رشته انتخاب می‌کند: مهندسی، پزشکی، داروسازی. نکته‌ای که ابتدا از این مبحث، در نظرش مجسم می‌شود تمدنی است که به او توانمندی بدهد. ما معتقدیم که این توانمندی برای معدودی از افراد این پرسش را به وجود می‌آورد که کمال تو چیست؟ همان ارزشهای پیشینی است که فلسفه انسان است؛ اعتقاد و قومیت انسان است که من به آنها می‌گویم کمال فرهنگی.

- آیا جنبش دانشجویی در ایران کمال گراست؟

- ابتدا می‌خواست کمال گرا باشد و به توانمندی نمی‌اندیشید. یعنی اگر امروز با دانشجویان آن زمان درباره نظام حکومتی شاه صحبت کنید (دانشجویانی که مبارزه می‌کردند) و بپرسید: مشکل شما با شاه چه بود؟ مجموعه جملاتی را به شما می‌گوید که همگی فعلیه است: دزد بودند، فاسد بودند، وابسته بودند، کثیف بودند، خود فروخته بودند و ... حال اگر بپرسید: آیا توانمندی داشتند یا نه؟ ممکن است جوابهایی به شما بدهند که با بخش او در تعارض باشد. غرض من این نیست که بگویم آنها خوب بودند یا بد، اینجا بحث تایید یا تکذیب مطرح نیست.

در آن زمان دانشگاههایی که به وجود آمده بودند درونی نشده بودند. البته هنوز هم این مشکل را داریم. اگر به دانشجو بگویید: آقای مهندسی، آقای دانشجوی علوم سیاسی، شما وارد دانشگاه شدید که قصد دارید چه توانمندی‌ای داشته باشید؟ شاید برنامه‌ دقیقی نتوانند ارائه دهند.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

قانون تشکیل، تقویت و توسعه بسیج دانشجویی

قانون تشکیل، تقویت و توسعه بسیج دانشجویی



مقدمه:

در اجرای تبصره 4 قانون تشکیل،تقویت وتوسعه بسیج دانشجویی(مصوب جلسه مورخ 22/9/1377 مجلس شورای اسلامی ) و اختیارات تفویضی مقام معظم رهبری (نامه شماره 47355-1/م مورخ 3/2-12/1377)، آئین نامه اجرائی قانون مزبور به شرح ذیل به تصویب می رسد.

فصل اول: کلیات

ماده1- درآئین نامه عناوین زیر، جایگزین تعاریف کامل آنها می گردد:

1/1- فرهنگ وتفکر بسیجی:

مجموعه رفتار، گفتار، روش اندیشه را شامل می‌گردد که منبعث از مبانی انقلاب اسلامی وتعالیم حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری است. ایثار، شهادت، عدالت خواهی، حسن سلوک ،عشق به ولایت، حضور در صحنه ها، خیر خواهی، خلوص، تعبد ومعنویت از شاخه های این فرهنگ غنی است.

2/1- دانشگاه،مؤسسه یامرکز آموزش عالی:

کلیه دانشگاه‌ها ومراکز آموزش عالی اعم از دولتی یا غیر دولتی که امر آموزش بالاتر از مقطع تحصیلی متوسطه را برعهده دارند.

تبصره: هرواحد دانشگاهی وابسته به دانشگاه‌های دولتی در دیگر شهرها و نیز هر واحد دانشگاه غیر دولتی یک مرکز یا واحد آموزش عالی مستقل محسوب می‌شود.

3/1- محدوده دانشگاه‌ها:

عبارت است از کلیه فضاهای دانشگاهی شامل فضاهای آموزشی، پژوهشی خوابگاهها و محوطه دانشگاه یا دانشگده.

تبصره: مراکز پژوهشی محض که فاقد دانشجو هستند مشمول این بند نمی شوند.

4/1- جذب:

ایجاد شرایط وبستر مناسب برای همیاری، مشارکت و عضویت داوطلبانه دانشجویان در بسیج دانشجویی.

تبصره: شرایط عضویت شامل عموم دانشجویان شامل عموم دانشجویان شاغل به تحصیل در آن دانشگاه می‌باشد که به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و اهداف انقلاب اسلامی ایران اعتقاد دارند.

5/1- آموزش:

برگزاری دوره‌های آموزشی حول محورهای فرهنگی،علمی،دفاعی.

6/1- سازماندهی:

برقراری ارتباط منسجم،منظم و تعیین وظایف مشخص بین اعضاء، متناسب با عرصه‌های مختلف فرهنگی، علمی و دفاعی.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

بررسی مشکلات دانشجویی خوابگاهها و امکانات و ...

بررسی مشکلات دانشجویی خوابگاهها و امکانات و ...

بعضی ها به این دخمه‌ها، خوابگاه دانشجویی می‌گویند.

اینجا بزرگترین شهر خوابگاهی ایران است؛ ایرانی کوچک در تهران، کارگر شمالی، امیرآباد.

چهار هزار سکنه جوان که قرار است چهار سال و شاید کمی بیشتر را در اتاق‌های کوچک و شلوغ آن به صبح برسانند. می‌گویند ساختمان شماره یک روزی خوابگاه سربازان آمریکایی در جنگ جهانی دوّم بوده است. صدای موسیقی آرام، و گاه سرفه‌های خشک یا سوت گزنده باد و ناله درهای نیمه باز با هم می‌آمیزد.

لباسهای آویزان بالکن‌ها به زحمت خود را روی طناب نگه می‌دارند. ساختمان‌های زوار در رفته و پیر، هر از گاه به تکانی بزرگ می‌اندیشند که روزی دلشان را تکان می‌دهد و هری فرو خواهند ریخت. و آن وقت خیلی‌ها همراه با آنها خواهند مرد! می‌گویند 2 میلیارد و 500 میلیون تومان آن هم برای متعادل سازی کوی دانشگاه، هزینه لازم است. سیستم برق اینجا 75 درصد مستهلک اعلام شده است و 400 میلیون تومان هزینه می‌خواهد. دست روی هر جا که بگذاری، همین طوری است. سیستم‌های گرمایشی، ایزوگام ساختمان، مخابرات و سیستم اتوماسیون ورود و خروج دانشجویان و … امّا با این حال 140 میلیون تومان برای تعمیرات کوی اختصاص یافته است.

اتاق‌های 6 نفره، بهترین شرایط درس خواندن را برایت جفت و جور کرده‌اند. بوی تند جورابها، ظرفهای نشسته و سطلهای آشغال چشم انتظار که دوست دارند روزی خودشان را تخلیه کنند و خرناسهای کشدار مصطفی، سوسک های کپل و چاقی که هر از چندی شاخک‌های فر نزده‌شان را از توی سوراخ‌های دستشویی برایت تکان می‌دهند یا صدای صادق که با لهجه غلیظ ترکی‌اش، قربون و صدقه مادرش در میانه می‌شود و …

خدا پدر تابستان را بیامرزد! چمن سبزی بود که دور از این همه آشفتگی می‌توانستی چند دقیقه‌ای دستی به سر و روی کتابهایت بکشی.

400 دانشجو در پردیس مرکزی کوی، 2800 نفر در چهار ساختمان خوابگاهی شهید چمران، 2500 دانشجو در خوابگاه‌های فاطمیه، 1200 دانشجوی دختر و در 4 ساختمان پراکنده در اطراف دانشگاه تهران و 1300 دانشجو در یک ساختمان دیگر در اطراف دانشگاه ساکن این اتاق‌های 6 نفره‌اند.

دکتر محدث، مدیر کل امور دانشجویان داخلی کشور می‌گفت: وظیفه دانشگاه فقط آماده ساختن امکانات پژوهشی و علمی است و هیچ آیین‌نامه‌ای هم دانشگاه را ملزم نمی‌کند خوابگاه رایگان به دانشجویان بدهد.

دانشگاه تهران، آن هم در بخش متأهلان، سه خوابگاه جلال آل احمد با 190 واحد مسکونی، 16 آذر با 20 واحد مسکونی و خوابگاه فرهنگ با 48 واحد مسکونی را شامل می‌شود. در مجموع دانشگاه تهران 1400 اتاق برای دانشجویان مجرد دختر و پسر و 270 واحد مسکونی برای دانشجویان متأهل دارد.

آن سوی این شهر و در هر گوشه‌ای از آن، ساختمان‌های ریز و درشتی را می‌توان یافت که تنها به بهانه چند تخت آهنی، پیژامه‌های آویزان روی آن و لابد کتابهای قطور چیده شده روی میز کنار پنجره اتاقهایشان، نام خوابگاه دانشجویی به خود گرفته‌اند.

250 هزار دانشجوی شهرستانی، حتی همین سرپناه با چنین امکاناتی را هم ندارند.

دکتر محدث معتقد است: از آنجا که مطابق قانون، دستگاه‌ها ملزم به تأمین خوابگاه دانشجویان نیستند، در هیچ یک از برناماه‌های 5 ساله توسعه کشور هم تعهدهایی برای احداث و توسعه خوابگاه‌ها پیش بینی نشده است. «پانسیون در خانه»، یکی از برنامه‌های جدید معاونت دانشجویی است بر اساس این طرح که به گفته مدیران دانشجویی وزارت علوم جدید (تازه از تنور طرح‌ها بیرون کشیده شده است) چندان هم داغ و تازه نیست، ساکنان اطراف دانشگاه‌ها در صورت تمایل می‌توانند اتاق‌های اضافی منزل خود را به دانشجویان اجاره دهند!

کاشانی‌ها، خوزستانی‌ها، بروجردی‌ها، مشهدی‌ها، مازندرانی‌ها و بسیاری دیگر، این سوی و آن سوی شهر، پولهایشان را روی هم گذاشته‌اند تا پول رهن چند صباحی دانشجویی را به حساب صاحبخانه‌ها بریزند. خانه‌ای که جوان دانشجوی مشهد در یکی از کوچه‌های خیابان پیروزی، با پول پیش یک میلیون تومانی و اجاره 40 هزار تومانی اجاره کرده، یک سوئیت 20 متری است که صاحب خانه بخشی از خانه 80 متری‌اش را با نئوپان مجزا کرده و در اختیار او قرار داده است. صدای جیغ محمّد علی و محمدرضا، فریاد علی آقا و همسرش و گاه صدای میهمانان آن ها، عرصه را بر او تنگ می‌کند. فکر دردسرهای پیدا کردن خانه‌ای مناسب‌تر، دغدغه‌های اسباب کشی و … چاره‌ای جز این را برای او باقی نمی‌گذارد. صادق همکلاسی دیگر او نیز سوئیتی 30 متری را در خیابان سپاه اجاره کرده است. مسافت زیاد محل سکونت او تا دانشگاه، بهانه‌های هر روز صاحبخانه و … او را نیز به فکر تخلیه انداخته است.

در حال حاضر، دانشجویان شهرستانی بیش از 60 درصد دانشجویان را تشکیل می‌دهند و در برخی شهرستان‌ها این میزان به 90 درصد هم می‌رسد. مدیر کل امور دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف می‌گوید: برای برطرف کردن مشکلات موجود در خوابگاه‌ها، قبل از افزایش ظرفیت سالانه دانشگاه‌ها باید ظرفیت دانشگاه‌ها برای پذیرش دانشجو بررسی شود تا هر سال با آغاز سال تحصیلی، شاهد بروز مشکلات خوابگاهی نباشیم. وی اضافه می‌کند: یکی از مهمترین راه‌های اداره خوابگاه‌ها، به صورت پانسیون و پیمانکاری است. باید خوابگاه‌ها به بخش خصوصی واگذار شود و در مقابل هزینه‌ها هم میان دانشجو و وزارت علوم تقسیم گردد. دکتر حبیبی اضافه می‌کند: راهکار دیگر، اداره خوابگاه‌ها به صورت صد درصد خصوصی است که هزینه خوابگاه‌ها را دانشجویان غیر واجد شرایط دانشگاه پرداخت می‌کنند. عضو شورای برنامه ریزی دفاتر وزارت علوم هم می‌گوید: کمبود امکانات خوابگاهی و نامناسب بودن محیط، به شکل فزاینده‌ای بر روحیه دانشجویان ساکن در خوابگاه‌ها تأثیر منفی می‌گذارد. اتاق‌های با ظرفیت دو نفر، گاهی تا 6 نفر را در خود جای داده‌اند و این مسئله، محیط پر تنشی را برای آنها به وجود آورده است. رامشت می‌افزاید: تحمّل وضعیت نامناسب فضای خوابگاه‌ برای دختران که به لحاظ عاطفی به خانواده وابستگی بیشتری دارند، به مراتب دشوارتر از پسران است.

زندگی خوابگاهی یا زندگی در دخمه‌های تاریک و نموری که عده‌ای نام خانه‌های دانشجویی را به آن می‌دهند! تهران یا مشهد یا بیرجند و یا آن سوتر، در اندیمشک و اهواز ، فرقی نمی‌کند؛ مهم آن است همان طور که بسیاری تعهدی برای اشتغال دانشجو پس از تحصیل نمی‌یابند، همان طور هم عده‌ای مسئولیت فراهم ساختن امکانات رفاهی دانشجو را از خود سلب می‌کنند و البته، فرقی هم نمی‌کند این دانشگاه و این دانشجو، دولتی باشد یا غیر دولتی!

رسانه هاو هویت فرهنگی

ما همگی تحت تأثر رسانه‌ها هستیم. لذا اگر رسانة های ارتباطی را در جامعه به عنوان دستگاه عصبی تلقی کنیم، باید برای فهم و درک رسانه‌ها به نحوه زندگی در قرن بیستم مراجعه کنیم. همه ما به نوعی تحت نفوذ رسانه ها هستیم پس رسانه‌ها می‌توانند فرهنگ و هویت ما را شکل دهند.

به عنوان مثال، وقتی در انگلیس مردم عصبانی می‌شوند نوع عصبانیت آنها به شکل یکسانی بروز می‌کند زیرا آنها این نوع رفتار فرهنگی منفی را از بازیهای فوتبال آموخته‌اند. پس رسانه‌ها، یک نوع عادت رفتاری می‌آموزند که خود ما هم متوجه آن نیستیم.

امروزه در دنیای صنعتی 50 تا 80 درصد از نیروی کار فعال در بخش ارتباطات مشغول هستند، علاوه بر آن مردم کشورهای توسعه یافته بیش از 6 تا 7 ساعت از وقت خود را صرف ارتباطات می‌کنند. امّا متأسفانه ارتباطات در کشور ما اینگونه نیست و به شکل سنتی ادامه دارد، لذا با توجّه به آن چه که گفته شد پس کی می‌خواهیم به سوی مدرنیته پیشرفته گام برداریم؟

در حال حاضر، اغلب کشورهای توسعه یافته در عرصه رسانه‌های ارتباطی خود تولید کننده اطلاعات هستند و از پیشرفت‌های رسانه‌ای نیز برای تولیدات خود بهره می‌جویند،

از حضور شما در این گفتگو سپاسگزارم.

من هم از شما متشکرم.

بعضی از روابط عمومی‌ها فکر می‌کنند «رپرتاژ آگهی» اداره شان خبر است!

در رشد و تکوین روابط عمومی‌ها سه دوره قابل تشخیص است؛ عصر قدیم که حاکمان می‌کوشیدند با امتناع و تأثیرگذاری بر روی اندیشه و روحیه افراد، مخاطبان را با خود همراه و همسو کنند، به وجود آمدن واحدهای روابط عمومی در ادارات و مؤسسات آمریکا که شامل یک ارتباط یک سویه است و تنها کار این واحد نشان دادن یک منظر زیبا از مؤسسه به مخاطب می‌گردید و بالاخره مرحله کنونی که روابط عمومی‌ها با در نظر گرفتن شرایط عصر ارتباطات و تسلط بر افکار عمومی بر روی محیط اجتماعی به یک ارتباط دو سویه و برگرفته از بازخوردها تکیه کرده است بویژه آنکه می‌کوشد باتعامل با رسانه‌ها به اهداف خود تسریع بخشد.

در عین حال عده‌ای معتقدند بخش اخیر بویژه در مواجهه با رسانه‌ها، گروه‌های متعددی دارد که حتی بعد از گذشت این همه به قوت خود باقی است.

دکتر داود زارعیان رئیس متخصصان روابط عمومی و مدیر کل روابط عمومی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ضمن گفت و گو با ما به تشریح برخی از این مشکلات پرداخته است.

جناب آقای زارعیان، در عین اختلاف در ماهیت رسانه‌ها و روابط عمومی‌ها آیا می‌توان نقاط اشتراکی را برای این دو در نظر گرفت؟

نقطه اشتراک میان رسانه‌ها و روابط عمومی‌ها را می‌توان در دو مقوله اساسی بیان کرد؛ اطلاع رسانی، با ذکر اینکه یکی از ابزارهای مهم روابط عمومی‌ها مجموعه رسانه‌هاست و دیگر آنکه یک روابط عمومی گاه کارکرد رسانه‌ای نیز پیدا می‌کند، به عنوان مثال امروزه در بسیاری از روابط عمومی‌ها می‌توان شاهد انتشار نشریات مختلف بود.

در این تقسیم بندی وظیفه نخست از ن جهت حایز اهمیت است که مراد ما از نشریات، نشریات پرتیراژ می‌باشد و بدون تردید انتشار مطالب در این گونه نشریات بدلیل بازخورد گسترده‌تر آن، تأمل بیشتری را نسبت به گروهی که در اختیار خود روابط عمومی‌هاست می‌طلبد.

چقدر با این فرض که رابطه بین مطبوعات و روابط عمومی‌ها در هیچ دوره‌ای شفاف نبوده است، موافقید؟

من این رابطه را«غیر شفاف» نمی‌دانم. در حوزه مطبوعات خطوط قرمزی وجود دارد که در صورت انتشار آن و عدم رعایت این خطوط با مشکلات حقوقی مواجه خواهند شد. این موارد در روابقط عمومی‌ها نیز وجود دارد. در کشور ما مطبوعات عموما آزاد و غیر دولتی اند، لذا در موارد خاص چنانچه خلاف قانون عمل کنند بازخواست خواهند شد. امّا روابط عمومی‌ها دولتی‌اند. یعنی مسئول روابط عمومی توسط مدیری منصوب می‌شود که ناگزیر است توصیه‌های همان مدیر را گوش کند. اینجاست که روابط عمومی‌ها باید بیش از مطبوعات احتیاط کنند.

مشکل وقتی پیش می‌آید که مطبوعات در کسب خبر اصرار زیادی می‌ورزند و هویت اخبار محرمانه را نادیده می‌گیرند.

تصور غیر شفاف بودن از همین موضوع نشأت می‌گیرد و گرنه من به عنوان مدیر روابط عمومی مایلم بیشترین کارم با رسانه‌ها باشد، به شرطی که بتوانیم به یک تفاهم مشترک با یکدیگر برسیم.

اصراری که روابط عمومی ها برای چاپ برخی از اخبار کم ارزش خود دارند چقدر ناشی از فشار مدیران سازمان بر روی آن هاست؟

بسیاری از مدیران ما چاره‌ای جز این ندارند، وقتی مدیر روابط عمومی توسط یک مدیر بالاتر منصوب می‌شود و همان مدیر قادر است اگر خلاف خواست او عمل کرد با وی برخورد کند مدیر روابط عمومی چه کار می‌تواند بکند.

ایفای دو نقش همزمان مدیر روابط عمومی و مدیر دفتر ریاست را هم می‌توان به این تأثیر و تأثرها اضافه کرد؟

در بخشنامه دولت تأکید شده است که روابط عمومی باید مستقل و زیر نظر بالاترین مقام دستگاه باشد. بنابراین در تمامی دستگاه‌های بزرگ این اتفاق افتاده است و تداخل وظایف رئیس دفتر مدیر عامل و مدیر روابط عمومی در این دستگاه‌ها وجود ندارد، برای آنکه مدیر روابط عمومی قادر نخواهد بود هیچ کدامش را به خوبی انجام دهد چون حجم کار در هر دو حوزه بسیار بالاست.

اگر مدیر روابط عمومی زیر نظر بالاترین مقام دستگاه باشد و بتواند ارتباطات خود را تسهیل کند هیچ ایرادی ندارد امّا در دستگاه‌هایی دو تا یکی بودن! خوباست که اولاً نسبتاً کوچک باشد و ثانیاً روابط عمومی بر دفتر ریاست ارجحیت داشته باشد، یعنی به جای اینکه بگوییم دفتر ریاست و روابط عمومی، بگوییم دفتر روابط عمومی و ریاست.

به هر حال پیشنهاد ما این است که به هیچ عنوان ادغام نباشد چون وظایف آن کاملاً جداست. امّا اگر مبنا بر ادغام است باید دفتر روابط عمومی و ریاست مورد تأکید قرار گیرد.

ارتقای جایگاه روابط عمومی‌ها به سطح معاونت راه بهتری نیست؟

در این خصوص کار دقیق کارشناسی صورت نگرفته است ولی من معتقدم جوابگو نیست. برای اینکه معاونت باید چندین زیر مجموعه برای خود تعریف کند. همین که معاونی چند اداره کل را تحت نظر داشته دچار مشکل می‌شود. مثلاً برای معاون ارتباطات در یک سازمان باید مدیران روابط عمومی، انتشارات، بین الملل و … هم تعریف کرد. ایده‌آل ترین روش این است که یک اداره کل ستادی زیر نظر بالاترین مقام دستگاه وجود داشته باشد. در حالت معاونت، مدیر کل روابط عمومی برای ارتباط با یک رسانه باید از یک معاون هم اجازه بگیرد.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

بررسی جنبش های دانشجویی و ارتباط آنها با نیروهای سیاسی

روشنفکران:

مؤثرترین قشر بر ایده‌ها و گرایشات دانشجویان، روشنفکران می‌باشند. به عبارت بهتر یکی از گروه‌هایی که همواره هدف گروه‌های روشنفکری قرار گرفته‌اند دانشجویان می‌باشند.

در دوران دهه 1320 روشنفکران خصائص رادیکال پیدا می‌کنند و مبارزات ضد استعماری اوج می‌گیرد. در این دهه به دلیل امکان فعالیت‌های باز سیاسی دانشجویان ایرانی به احزاب سیاسی و روشنفکران ملی و چپ (جبهه ملی و حزب توده) گرایش دارند.

پس از کودتای 28 مرداد به دلیل مدرنیسم آمرانه پهلوی، روشنفکران ایرانی به سوی فرهنگ ضد تجدد گام بر می‌دارند و در دهه 40 و 50 این مبارزات به اوج خود می‌رسد.

طیف ملی گرایان به دلیل مطرح شدن به عنوان ایدئولوژی رسمی شاهنشاهی و طیف چپ به دلیل اینکه تجلی فرهنگ ما دیگرایانه است، در میان دانشجویان و مردم مورد استقبال قرار نمی‌گیرد. در عوض گرایش دینی شدید در میان دانشجویان و نقش شریعتی در پل زدن بین دانشجویان و توده مردم، زمینه را برای افزایش نفوذ اندیشه‌های مذهبی فراهم می‌کند.

دورة پیش از انقلاب، جامعه روشنفکری ایران، تنها مانع برای تولیدات فکری و فرهنگی خود را دخالت دولت محدود بودن آزادی می‌دانستند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی جریان روشنفکری به طور دهه جانبه در روند انقلاب اسلامی وارد شد و به نوعی دهه 1360 ادامه همان گرایش‌های دهه 1350 است.

گرایش مسلط در آغاز انقلاب، اندیشه‌های شریعتی است. حتی بسیاری از روحانیون در این دوره تلاش می‌کنند اندیشه‌های خود را با وام‌گیری از زبان و مفاهیم ساخته و پرداخته شریعتی ارائه دهند. اما، پس از حدود دو سال، با تحکیم پایگاه روحانیت در ساختار قدرت سیاسی، اندیشه‌ شریعتی به تدریج توسط روحانیت سنتی کنار زده می‌شود.

در این مقطع اندیشه رضا داوری که نشانه استمرار گفتمان رادیکالی انقلاب اسلامی است بازسازی مذهب سنتی را با خود به همراه دارد. در واقع اندیشه‌های داوری همزمان با عملیات وسیع اسلامی سازی در اوایل دهه 1360 آغاز می‌شود و بازتاب این اندیشه‌های اسلامی سازی در انقلاب فرهنگی و تعطیلی دو نیم سال دانشگاه‌ها به وضوح دیده می‌شود. دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز ادامه منطقی همان اندیشه‌هاست.

پایان جنگ و تغییرات ساختاری در سه عرصه بین‌المللی منطقه‌ای و داخلی باعث تجدید نظر و بازسازی دیدگاه‌ها و اندیشه‌ها گردد و در این مقطع شاهد ظهور نسل جدید با دیدگاه‌های نوین هستیم. در این دوران دیدگاه‌های دکتر سروش به بسیاری از مطالبات اجتماعی و سیاسی جوانان و دانشجویان پاسخ می‌دهد. تاکید ایشان بر عقلانیت، جامعه مدنی و گفتگو با غرب، نشانه‌های گست از گفتمان انقلاب اسلامی است.

در اواخر دهه دوم انقلاب، نشانه‌هایی از افول نظریات داوری و سروش آشکار می‌گردد. و با احیاء و بارسازی اندیشه‌های شریعتی فصل جدید در تاریخ روشنفکری آغاز می‌شود.105

بنابراین در آغاز انقلاب شریعتی در میان دانشجویان مسلمان هوادارانی دارد اما به تدریج دیدگاه‌های سنت گرایی و اقتدارگرایی دینی جایی برای این تفکر نمی‌گذارند.

دانشجویان در طی دوران جنگ بطور صادقانه در خدمت نظام قرار می‌گیرند و در این مقطع تاکید بر غرب ستیزی و عدالت خواهی مهمترین شعار آنهاست. پس از پایان جنگ دانشجویان و روشنفکرانی که تجربه انقلاب و جنگ داشتند به جای نگاه بیرون و موضعگیری ستایش آمیز یا خشم آلود علیه آن، به یک نگاه درون چشم می‌اندازند.

در دهه 1370 دانشجویان به همراه روشنفکران (بویژه روشنفکران دینی) به توسعه سیاسی، دموکراسی حقوق شهروند و مدنی و آزادی و… روی می‌آورند.

روحانیون:

در دو دهة 1360و 1350 یک ارتباط دو طرفه میان روحانیون و دانشجویان وجود داشت. در دهه 1360 روحانی برای دانشجویان مسلمان با ارزش شناخته می‌شد. در همین دهه بحث وحدت حوزه و دانشگاه مطرح می‌شود. اما به تدریج روحانیون با مسلط شدن بر اوضاع و در دست گرفتن حاکمیت نیازی به ارتباط دو طرفه با دانشجویان نمی‌دیدند و بیشتر رابطه یک طرف و میرد و مرادی مطرح می‌شود.

اما دانشجویان هم مرید محض نشدند و پیروی را مشروط و مقید می‌دانستند بطوری که در انتخابات دوره دوم، سوم و چهارم مجلس این اختلافات خود را نشان می‌دهند.

در انتخابات شاهد نزدیکی بخشی از روحانیون (روحانیون مبارز) به دانشجویان هستیم در حالی که بخشی از روحانیون (روحانیت مبارز) بیشتر رابطه مراد و مریدی با دانشجویان برقرار می‌کردند و همین سبب دوری دانشجویان از این بخش از روحانیون گردید.106

در مجموع دانشجویان با روحانیونی که در نقش هم پیمانان سیاسی آنها ظاهر می‌شدند، بیشترین ارتباط را داشتند. روابط بین آنها تا حدودیدو طرفه بود (انجمن‌های اسلامی و روحانیون مبارز) اما روحانیانی که بیشتر با زبان قدرت با دانجشویان سخن می‌گفتند (روحانیت مبارز) در میان دانشجویان مسلمان طرفدار نداشتند و حتی شاهد برخوردهای دانشجویان مسلمان انجمن‌های اسلامی با روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه در صحنه‌های مختلف سیاسی (بویژه انتخابات) هستیم.

جناحها و نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی تا 1376:

در جامعه ایران تشکل‌های سیاسی و خوبی سازمان یافته آن چنان که در جوامع اروپایی یا سایر جوامع دموکراتیک ملاحظه می‌گردد، حضور ندارند. با وجود این، دوگانگی راست و چپ در دنیای امروز جنبه‌ جهانشمول دارد و در همه جوامع به اشکال مختلف خودنمایی می‌کند.

در ایران هر دو جریان به گرایش کلی‌تر یعنی به جریان تجدد تعلق دارند. به لحاظ فرهنگی اگر به دو حوزه فرهنگی مجزا منجر نشوند حداقل از نظر فرهنگی – سیاسی کاملاً متفاوت هستند.

پیدایش این دو جریان به سالهای انقلاب مشروطیت بر می‌گردد. در مجلس دوم این دو جریان در قالب دو حزب (دموکرات عامیون با گرایشهای چپ و حزب اجتماعیون اعتدالیون) با گرایش ملایم‌تر و محافظه‌ کار (نه) تجلی یافتند.

پس از انقلاب مشروطه تحت تاثیر احزاب کمونیست اروپا و روسیه، در ایران نیز حزب سوسیالیست از استحاله حزب دموکرات بوجود آمد.

طیف راست در واکنش به جریان چپ تولد یافت و عمدتاً در قالب ملی گرایی پا به عرصه گذاشت. البته جریان راست به ملی گرایی ختم نمی‌شود بلکه طیفی از جریان مذهبی و گروه‌های اجتماعی و اقتصادی مثل بازاریان را نیز شامل می‌شود.107

همانطور که اشاره شد هر چند تشکل‌های سیاسی و حزبی ایران در مقایسه با احزاب جوامع دموکراتیک غرب بسیار متفاوتند. اما علیرغم فقدان احزاب سیاسی (به معنای خاص آن که در جوامع دموکراتیک اروپایی وجود دارد)، گروه‌ها و تشکل‌هایی به مرور زمان و بویژه پسی از سال 1361 به تدریج شکل گرفته و هویت یافته‌اند که به نظر برخی از کارشناسان مسائل سیاسی، کارکرد احزاب را دارا هستند و به عبارتی حالتی از شبه حزب از کارشناسان می‌دهند. این گروه‌ها را عمدتاً در دو جناح راست و چپ طبقه‌بندی کرده‌اند که به لحاظ محتوایی با احزاب سیاسی (چپ و راست) اروپایی متفاوتند.

به نظر دکتر حسین بشیر به چهار بلوک از احزاب سیاسی در سالهای پس از پیروزی انقلاب پدیدار شدند: 1- احزاب و گروه‌های سکیولاریست و لیبرال طبقه‌ متوسط جدید (نهضت آزادی، گروه‌ جنبش، حزب جمهوری‌خواه خلق مسلمان و…

2- احزاب غیر لیبرال و بنیادگرای متعلق به روحانیت سیاسی (حزب جمهوری اسلامی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز تهران)

3- گروه‌های اسلام گرای رادیکال متعلق به بخشی از طبقه روشنفکران (سازمان مجاهدین خلق، جنبش مسلمانان مبارز و…)

4- احزاب هوادار سوسیالیسم108 (سازمان فداییان خلق، سازمان پیکار، سازمان طوفان …) نهضت آزادی سمبل جناح لیبرال محسوب می‌شود. این نهضت با فضای باز سیاسی سال 1339 و به دنبال آن در اردیبهشت 1340 تاسیس شد.

با تحولات 15 خرداد این نهضت به سمت مبارزه مسلحانه رفت و در سال 1344 سازمان مجاهدین خلق از دل آن بوجود آمد. در دهه 1350 با نهضت روحانیون هماهنگ شد و در زمان انقلاب و بعد از آن تا برکناری و عزل بنی صدر نفوذ فراوانی داشت (در کابینه موقت 60% وزراء به این نهضت تعلق داشت)109

2- احزاب و نیرو‌های سیاسی سالهای 62-1359 و ارتباط آنها با جنبش دانشجویی:

سالهای 62-1359 شامل دولت بنی‌صدر (هر چند بنی‌صدر در طیف لیبرال جای می‌گرفت ولی اکثریت اعضای کابینه وی از نیرو‌های انقلابی و بدون گرایش به راست یا چپ بودند)، دولت شهید رجایی با گرایش چپ مذهبی، تشکیل دولت موقت مهدوی کنی (جناح چپ و راست هر دو در کابینه حضور دارند)، و در نهایت اوایل دولت مهندس میرحسین موسوی با گرایش چپ ذهبی می‌شد.

در این مقطع حزب جمهوری اسلامی نقش حزب واحد مسلط را ایفا کرد و به مشارکت توده‌ای و بسیج عمومی از طریق تشکلات خود در سراسر کشور پرداخت. در اولین انتخابات ریاست جمهوری، به دلیل منع روحانیون از نامزد شدن در انتخابات، نتوانستند ریاست جمهوری را به دست آوردند اما پس از عزل بنی‌صدر منصب ریاست جمهوری را تصرف کردند. این حزب در اولین انتخابات مجلس با ائتلاف با گروه‌های اسلام‌گرای دیگر مانند جامعه روحانیت و فدائیان اسلام اکثریت مجلس را در دست داشت. همین اکثریت پارلمانی با اقدامات و انتصابات رئیس جمهوری (بنی‌صدر) به مخالفت برخاست و سرانجام محمد علی رجایی را به رغم تمایل رئیس جمهوری به نخست وزیری گماشت و بالاخره پساز حکم رهبر انقلاب، بنی‌صدر را برای تصدی منصب ریاست جمهوری ناصالح شناخت. از این زمان به بعد ضدیت گروه‌های اسلام‌گرا با لیبرالیسم شدت بی‌سابقه‌ای پیدا کرد.8

بنابراین پس از این، با تسلط گروه‌های اسلام‌گرا موج تازه‌ای از پوپولیسم و رادیکالیسم ایدئولوژیک به عنوان پشتوانة بسیج توده‌ای ظاهر شد.

شکل‌گیری جناج چپ و راست را در واقع باید از این زمان یعنی بعد از عزل بنی‌صدر و تشکیل دولت باهنر و رجایی جستجو کرد.

اصولاً امام با تفرقه نیروهای انقلابی مخالف بود به همین جهت قبل از انقلاب دستور تشکیل حزب الله را صادر نمودند و پس از پیروزی انقلاب، حزب جمهوری اسلامی تاسیس شد. تا از تفرقه نیرو‌های انقلابی جلوگیری شود اما این استراتژی نتوانست از اختلافات جلوگیری کند و بروز اختلافات در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب جمهوری اسلامی باعث ظهور چپ و راست گردید.

در مجموع در این مقطع طیف چپ سنتی که از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مبارز برخاسته بود پس از عزل و برکناری ‌بنی‌صدر حضوری فعال در صحنه سیاسی کشور داشت.

این گروه با روی کار آمدن دولت‌های رجایی و باهنر به سرعت دست به قبضه قدرت زدند و با تشکیل کابینه میرحسین موسوی، نمود کامل تفکر چپ سنتی در این کابینه مشاهده می‌شود.

طیف چپ سنتی در مجالس اول، دوم و سوم اکثریت را داشت و تا سال 1368 قوه قضائیه و مجرئیه را نیز در دست گرفت.

جامعه روحانیت در زمان بنی‌صدر، در دولتهای باهنر، رجایی و میرحسین موسوی در اقلیت بودند اما در شورای انقلاب، اغلب اعضای شورای مرکزی آن، عضو بودند.

بنابراین در این مقطع با عزل بنی‌صدر، دوره حاکمیت رسمی حزب الله آغاز شد و لیبرالها در موضع اقلیت قرار می‌گیرند.

در این دوره اکثریت قاطع مجلس قانون‌گذاری، شورای نگهبان، شورای عالی قضائی و هیئت دولت در اختیار پیروان خط امام بود.

در دانشگاه هم با انقلاب فرهنگی بخشی از جنبش علیه بخش دیگر آن وارد عمل شد و به عبارت دیگر فعال بودن زیاده از حد سازمان‌های سیاسی در درون دانشگاه بها‌نه‌ای شد برای شروع انقلاب فرهنگی.

پس از اشغال سفارت آمریکا و وقوع انقلاب فرهنگی، جنبش دانشجویی کاملاً وابسته به هیئت حاکم شد و در واقع پس از انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاه‌ها با اخراج گروهی از دانشجویان و استادان، سعی شد دانشجویان بازگشته به دانشگاه‌ها یا همسویی فکری و فرهنگی با گردانندگان نظام داشته باشند یا چنان از مسائل سیاسی و اجتماعی سرخورده باشند که به چیزی جز اتمام تحصیل نیاندیشند.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

بررسی جنبش دانشجویی

بررسی جنبش دانشجویی



چکیده:

هدف ار پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه با جنبش دانشجویی در مقطع 76-1357 است.

این پژوهش با بهره گیری از مباحث نظری و کاربست آن در مطالعه مقاطعی از تاریخ ایران، درصدد است تا به این پرسش پاسخ دهد که « چه ارتباطی بین نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه و جنبش دانشجویی در مقطع 76-1357 وجود داشت؟

در پاسخ به سوال فوق سه دیدگاه به شرح زیر مطرح می شود:

1- جنبش دانشجویی در سالهای 76-1357 مستقل از تأثیر نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه عمل می کرد.

2- جنبش دانشجویی در سالهای 76-1357 تحت تأثیر نیروهای خارج از دانشگاه و دنباله رو آنها بود.

3- جنبش دانشجویی در سالهای 76-1357 هم بر نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه تأثیر گذاشت و هم از آنها تأثیر پذیرفت ( تاثیر متقابل).

نگارنده دیدگاه دوم را به عنوان فرضیه پژوهش برگزیده است و بر اساس آن پس از اشاره به سیر تاریخی شکل گیری جنبش دانشجویی، سالهای 76-1357 را به چهار مقطع تقسیم نموده و سپس به نقش و تاثیر نیروهای سیاسی خارج ار دانشگاه ( روشنفکران، روحانیون و جناحهای سیاسی) در سالهای 76-1357 پرداخته است.

پس از اشاره مختصر به روشنفکران و روحانیون، جناحهای سیاسی در سالهای 76-1357 را به شش دسته تقسیم می نمائیم:

چپ سنتی، راست سنتی، راست مدرن، راست سنتی افراطی، چپ مدرن و روشنفکر تلفیقی.

در نهایت به بررسی و مستند سازی فرضیه پژوهش در سالهای 76-1357 می پردازیم و اشاره خواهیم کرد که در سالهای 76-1357 جنبش دانشجویی دنباله رو نیروهای سیاسی بوده است.

دفتر تحکیم وحدت به روحانیون مبارز و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی( چپ سنتی و مدرن)،جامعه اسلامی دانشجویان و بسیج دانشجویی به راست سنتی و انجمن اسلامی دانشجویی به راست، وابسته بوده اند. این تشکلها به عنوان ابزار و بازوی نیروهای سیاسی راست یا چپ در دانشگاه ها( بویژه در زمان انتخابات ) عمل می کردند.



طرح مسئله پژوهش

جنبشهای اجتماعی یکی از مؤلفه های بسیار تأثیرگذار در عرصه تحولات اجتماعی و سیاسی جوامع نوین به شمار می‌آیند. سرزمین ایران در طی صد ساله اخیر، شاهد جنبش های اجتماعی مختلفی بوده است. بخشی از این جنبش ها با توجه به خاستگاه آن و پایگاه اجتماعی اعضایش تحت عنوان جنبش های دانشجویی مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

جنبش دانشجویی در ایران از ابتدای شکل گیری از جنبشهای سیاسی و اجتماعی فعال و اثرگذار در فرایند سیاسی و اجتماعی در دوران معاصر بوده است. از وظایف و کارکردهای اصلی جنبش دانشجویی روشنگری و افشاء است به عبارتی جنبش دانشجویی باید به مثابه سیستم هشدار دهنده برای نظامهای حاکم و گروههای مختلف جامعه عمل کند. به سیاستها و برنامه های نادرست دولت و نظامهای حاکم در جهت اصلاح آنها، انتقاد و اعتراض کند.

لیکن از آسیب های بالقوه جنبش دانشجویی احتمال وابستگی آنان به گروه ها و طیف‌های سیاسی خارج از دانشگاه است. این وابستگی ، کارکرد انتقادی این جنبش را از بین برده و آن را به حرکتی پیرو، دنباله رو و تأیید کننده سیاستهای حاکم مبدل می‌سازد. البته روشن است که استقلال جنبش دانشجویی به هیچ عنوان به معنای عدم همکاری و همفکری با گروههای سیاسی خارج از دانشگاه نیست. جنبش دانشجویی و تشکلهای دانشجویی از یک سو می‌توانند با گروههای سیاسی خارج از دانشگاه و حکومت همکاری و همفکری داشته باشند و از سوی دیگر منتقد سیاستها و برنامه های آنها باشند.

بنابراین می‌توان گفت از وظایف و کارکردهای جنبش دانشجویی دید انتقادی داشتن نسبت به احزاب و نیروهای سیاسی است.

اما جنبش دانشجویی در ایران علیرغم داشتن نقش فعال و برجسته در برخی مناسبات اجتماعی و سیاسی، به دلایلی چون عدم استقلال مالی و سیاسی ،‌عدم خودآگاهی ، ضعف تئوریک و ضعف ایدئولوژی و ایدئولوگ از یک طرف و از سوی دیگر نیاز گروهها و نیروهای سیاسی به دانشجویان به منظور جلب آراء و حمایت مردمی‌(با توجه به نفوذ و تأثیر قشر دانشجو بر جامعه) در برخی از مقاطع تاریخی تحت تأثیر و دنباله رو گروههای سیاسی خارج از دانشگاه بوده است هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه با جنبش دانشجویی در مقطع 76-1357 می‌باشد. برای بررسی این ارتباط این سؤال مطرح می‌شود که :

چه ارتباطی بین نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه با جنبش دانشجویی در مقطع
76-1357 وجود داشت؟

سؤال و فرضیه اصلی

برای بررسی و مطالعه نقش جنبش دانشجویی در تحولات سیاسی اجتماعی ،شناخت و فهم ارتباط این جنبش با نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه از اهمیت زیادی برخوردار است.

هدف اصلی این پژوهش، پاسخ به این سؤال است که : چه ارتباطی بین نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه با جنبش دانشجویی در مقطع 76-1357 وجود داشت؟

نگارنده ضمن بیان سه دیدگاه در این زمینه (استقلال ، دنباله روی،‌تأثیر متقابل)، معتقد است: جنبش دانشجویی در مقطع 76-1357 تحت تأثیر و دنباله رو احزاب و نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه بوده است.

مفاهیم و تعاریف

جنبش های اجتماعی:

در لغت نامه دهخدا ذیل کلمه جنبش (جلد پنجم، صفحه 7867) آمده است: حرکت. مقابل آرام، سکون.

کاربرد اصطلاح جنبش های اجتماعی در اوایل قرن 19 در اروپای غربی معمول شد و یکی از نخستین بحثهای منظم آن را می‌توان در کتاب لورنتس فون اشتاین بنام «تاریخ جنبش های اجتماعی در فرانسه از 1798 تا امروز » یافت.

جنبش های اجتماعی حرکتهایی است با گروههای سازمان یافته که در صددند تا عناصری از جامعه را تغییر دهند یا آنها را حفظ کنند.

مهمترین و جامعترین تعریف (به نظر نگارنده) در فرهنگ واژگان آکسفورد آمده است:

«جریان یا مجموعه ای از کنشها و تلاشها از سوی مجموعه ای از افراد که به شکلی کم و بیش پیوسته به سمت هدف خاصی حرکت می‌کنند یا به آن گرایش دارند. (رجوع کنید به ذیل عنوان جنبش های اجتماعی، اصول و کارکردهای آن)

جنبش دانشجویی:

حرکت مستمری که از دل دانشگاه بیرون می‌آید و به تدریج به تکامل می‌رسد اما در این جا باید بین آن حرکتی که اصالت دارد و مستقل از گروههای سیاسی خارج از دانشگاه است با حرکتی که وابسته به نهادها و گروههای سیاسی خارج از دانشگاه است و به نوعی پیرو و دنباله رو آن گروههاست، تمایز قائل شد.

نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه:

با توجه به این که نقطه تمرکز پژوهش سالهای 76-1357 است. در این مقطع نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه به گروهها و اقشار و نیروهای مختلفی تقسیم می‌شوند اما هدف نگارنده بیشتر آن نیروهای سیاسی است که نقش مهمی‌به لحاظ تأثیرگذاری بر جنبش دانشجویی داشته اند. لذا، ابتدا بطور مختصر به ارتباط روشنفکران و روحانیون با جنبش دانشجویی اشاره می‌کنیم و سپس به نقش و ارتباط احزاب و جناحهای سیاسی با جنبش دانشجویی می‌پردازیم.

روشن است که با اشاره به احزاب و جناحهای سیاسی، نقش و تأثیر روشنفکران و روحانیون در درون این احزاب و جناحها بیشتر آشکار می‌گردد.

(به عبارتی بررسی احزاب و جناحهای سیاسی ، روشنفکران و روحانیون را هم در بر می‌گیرد)

روش پژوهش و تحقیق

نگارنده در این پژوهش جهت گردآوری داده ها از روش ترکیبی (توصیفی تاریخی، علّی‌و کتابخانه ای) استفاده نموده است.

برای جمع آوری اطلاعات پیرامون موضوع پژوهش از روش کتابخانه ای، برای بررسی تاریخچه و فراز و فرود جنبش دانشجویی (از آغاز شکل گیری تا پس از انقلاب) از روش توصیفی تاریخی و به منظور بررسی رابطه علی و معلولی بین دو متغیر نیروهای سیاسی خارج از دانشگاه (متغیر مستقل) و جنبش دانشجویی (متغیر وابسته) از روش علّی‌استفاده شده است.

سابقة پژوهش و بررسی ادبیات موجود

نگارنده برای فصل چارچوب مفهومی کتابهای زیادی (به انگلیسی و فارسی) در زمینه جنبش های اجتماعی را بررسی نمود لیکن هیچ نوشته ای در این زمینه (که بطور صریح با چارچوب مفهومی تطبیق نماید) پیدا نکرد.

تنها کتاب «جامعه شناسی سیاسی» موریس دو ورژه به رابطه احزاب و تشکلها و سازمانهای سیاسی اجتماعی پرداخته بود.

نویسنده این کتاب معتقد است که ارتباط احزاب و سازمانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به سه حالت قابل تصور است:

1- برخی سازمانها و گروههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تابع احزابند.

2- برخی از احزاب کم و بیش تابع سازمانها و گروههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی‌اند.

3- حالت همکاری برابری میان این دو.

در این کتاب از جنبش های اجتماعی (و جنبش دانشجویی) ذکری به میان نیامده است.

بنابراین نگارنده از مباحث این کتاب نوعی الگوبرداری نموده و این سه حالت را با جنبش دانشجویی تطبیق و تفسیر نموده است.

از دیدگاههای هابرماس و هانتیگتون به دلیل آنکه هر دو (با وجود دیدگاههای کاملاً متفاوت) معتقد به جنبش دانشجویی با کارکرد روشنگری و انتقادگری بودند، در ذیل بحث مربوط به استقلال، رابط و میانجی بودن جنبش دانشجویی استفاده نمودیم.

هانتیگتون در «سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی» به صورت بسیار مختصر به دانشجویان و نقش فعال و تأثیرگذار آنها در جوامع پراتوری می‌پردازد و از دانشجویان در جوامع دستخوش نوسازی به عنوان مخالفانی مستقل از حکومت و گروههای سیاسی نام می‌برد.

در کتاب «یورگن هابرماس: نقد در حوزه عمومی» ، از هابرماس به عنوان فیلسوفی نام برده می‌شود که معتقد است دانشجویان به کارکرد و وظیفه روشنگری می‌پردازند. علیه ابزاری کردن آموزش مبارزه می‌کنند و در وظیفه انتقادگری خویش به دلیل عدم نفوذ مستقیم گروههای ذی نفع اقتصادی بر آنها، موفق عمل می‌کنند.

علیرضا کریمیان در کتاب «جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی» بیشتر به بحث تاریخی و توصیفی جنبش دانشجویی از تأسیس تا پیروزی انقلاب اسلامی‌(بخشی از این توصیف تاریخی در این پژوهش استفاده شده است) پرداخته است.

کریمیان در این کتاب به جز اشاراتی کوتاه از دیدگاههای میلز، مارکوزه و آلن تورن در مورد تأثیر متقابل جنبش های اجتماعی و نظر باتامور در باب نیاز جنبش‌های دانشجویی به سایر گروههای جامعه، بحث نظری جامعتری در این خصوص ارائه نداده است.

کتاب دیگری که در فصل چارچوب مفهومی از آن استفاده شده است، «جنبش های اجتماعی معاصر ایران» تألیف سعید زاهد است. نویسنده در این کتاب ضمن ارائه چارچوب مفهومی مناسب در باب جنبش های اجتماعی معاصر، اشاره ای به جنبش دانشجویی نکرده است و در واقع تنها به مستندسازی چارچوب مفهومی خویش با جنبش تنباکو، نهضت مشروطه و ملی شدن صنعت نفت پرداخته است.

بنابراین، از فصل چارچوب مفهومی این کتاب، دیدگاههای ویلسن و اسکات به عنوان نظریه پردازانی که به تبعی بودن و عدم استقلال جنبش های اجتماعی معتقدند، برای چارچوب مفهومی این پژوهش استفاده شده است.

از مهمترین کتابهایی که در فصل دوم از آنها استفاده شده است، کتاب «کنفدراسیون تاریخ جنبش دانشجویان ایران در خارج از کشور 57-1332»، تألیف افشین متین است. در این کتاب سیر تاریخی جنبش دانشجویی از 1332 تا 1357 مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.

کتاب دیگر در این زمینه «جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی» است. این دو کتاب اخیر، هر دو به بحث تاریخی و توصیفی در خصوص جنبش دانشجویی پرداخته اند.

البته علیرضا کریمیان نویسنده کتاب «جنبش دانشجویی در ایران از . » بحث کوتاهی در خصوص ارتباط احزاب سیاسی با جنبش دانشجویی از آغاز تأسیس تا 1357 ارائه نموده است. اما در این زمینه به چارچوب مفهومی و شواهد مستندی در رابطه با تأثیرپذیری جنبش دانشجویی از احزاب سیاسی اشاره نکرده است.

از کتاب «کالبدشکافی جناحهای سیاسی ایران (1358 تا 1378 )»، تقسیم بندی جناحهای سیاسی در مقطع 76-1357 را الگوبرداری نموده ایم. ضمن آنکه در این کتاب بدون ارائه فصل یا عنوانی در زمینه جنبش دانشجویی، در اشارات کوتاهی و با دلایل تاریخی و عینی به فرضیه این پژوهش (جنبش دانشجویی در سالهای پس از انقلاب تا 1376 تحت تأثیر گروههای سیاسی خارج از دانشگاه بوده است) پرداخته است.

با این حال، حمیدرضا ظریفی نیا در این کتاب به چرایی این تأثیرپذیری و عدم استقلال جنبش دانشجویی اشاره نکرده است.

دکتر حسین بشیریه در کتاب «دیباچه ای بر جامعه شناسی سیاسی ایران» ضمن بررسی نیروهای سیاسی در سالهای پس از انقلاب ، به جنبش دانشجویی و ویژگیهای آن در مقطع پس از انقلاب پرداخته اند. به نظر دکتر بشیریه انجمن های دانشجویان تا اوایل دهه 1370 ابزار اعمال قدرت سیاسی و ایدئولوژیک حکومت بودند. این دیدگاه با فرضیه این پژوهش کاملا هماهنگ و همسو است.

«درآمدی بر رفتار شناسی سیاسی دانشجویان در ایران امروز» کتاب دیگری است که بیشتر به کتابشناسی جنبش دانشجویی شبیه است.

مجید محمدی نویسنده این کتاب، ضمن ارائه ویژگیهای جنبش دانشجویی در ایران و بررسی چند تشکل دانشجویی، بیشتر به ادبیات رفتارشناسی سیاسی دانشجویان، پرداخته‌اند. کتابها و مقالاتی که در زمینه جنبش دانشجویی و دانشگاه به چاپ رسیده اند را معرفی می‌نماید. بنابراین بیشتر به کتابشناسی شبیه است مطالب این کتاب به جز بخش تشکلهای دانشجویی و بررسی ادبیات رفتارشناسی سیاسی دانشجویان ، دارای نظم و جهت مشخص نیست.

از یک طرف بین بخش مقدمه و کلیات با سایر بخش ها ارتباط معنی داری وجود ندارد و از طرف دیگر سالهای مورد بررسی بسیار پراکنده است بطوری که خواننده نمی‌تواند سالهای مورد بررسی در این کتاب را دریابد.

به نظر یورگن هابرماس دانشگاه سه رسالت خطیر دارد:

1- دانشگاه مسئولیت تضمین این امر را بر عهده دارد که فارغ التحصیلان آن از حداقل ویژگیهای لازم در حوزه تواناییهای فوق کارکردی یا خارج از حد وظیفه برخوردار باشند منظور از فوق کارکردی یا خارج از حد وظیفه تمامی‌مسئولیتها و رفتارهای مربوط به پیگیری یک حرفه تخصصی است که به تنهایی در دانش و مهارتهای حرفه ای تخصصی یافت نمی‌شوند.

2- رسالت دوم دانشگاه به نظر وی عبارت است از انتقال، تبیین و اشاعه سنت فرهنگی جامعه.

3- دانشگاه همواره وظیفه ای را ایفا کرده است که تعریف یا تعیین حدود آن کار چندان ساده ای نیست. امروزه به راحتی می‌توان گفت این دانشگاه است که خود آگاهی سیاسی دانشجویان را شکل می‌دهند در حالیکه تا مدتهای مدید خودآگاهی که در دانشگاههای آلمان شکل می‌گرفت، خودآگاهی غیر سیاسی بود یعنی شمار عظیمی‌از نسلهای دانشجویان بدون مطالعه سازماندهی شدة علوم سیاسی و بدون آموزش سیاسی، تحت حمایت یک نهاد ظاهراً غیر سیاسی در رشته های مختلف علوم به تحصیل پرداخته و در عین حال به طور همزمان براساس شیوه ای از نظر سیاسی کاملاً مؤثر آموزش دیدند.

در نظر هابرماس دانشگاه محل ارائه یا عرضه تصمیمات سیاسی نیست ولی به عقیده او، دانشگاه مکان بسیار مناسبی برای بحث و گفتگو پیرامون مسائل و موضوعات سیاسی است البته اگر این قبیل بحث و گفتگو تحت هدایت اصول عقلانیتی صورت بگیرند که اندیشه علمی‌در چارچوب آن شکل می‌گیرند1.

برخی از پژوهشگران سه وظیفه اساسی برای دانشجو و دانشگاه در نظر می‌گیرند:

1- تعلیم و تعلم2- پژوهش و تحقیق 3- پاسداری از سنن علمی، فرهنگی و هدایت معنوی جامعه2.

اما در جامعه ما، دو تلقی اشتباه از دانشجو وجود دارد: تلقی نخست، دانشگاه را کارخانه دانش سازی و دانشجو را فردی می‌داند که باید منحصراً درس بخواند و سپس وارد بازار کار و چرخة تولید و خدمات کشور شود.

شکل افراطی این دیدگاه تا آن جا پیش رفته که دانشجو را از دخالت در مسائل سیاسی و انتخاب مستقل کاندیدا برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی‌محروم کرده است.

تلقی دوم، به دانشجو به عنوان یک مبارز و انقلابی می‌نگرد و رسالت دگوگونی جامعه را بردوش دارد، این حدافراط و تفریط دو وظایف دانشجوست و گر چه ایجاد تعادل و توازن میان این دو نقش امری دشوار است.

آموختن و پژوهش و دانش اندوزی در هر شرایطی در جهت منافع ملی است از طرف دیگر دانشجو حتی در حین تحصیل نسبت به حوادث محیط اجتماعی اش منفعل نیست. همین حساسیت، اندیشه و رفتار سیاسی دانشجو را شکل می‌دهد وی را به فعالیت و عمل سیاسی تشویق و ترغیب می‌کند بنابراین از این زاویه فعالیت سیاسی،‌هنجاری طبیعی و عادی در رفتارشناسی دانشجوست هر اعتراضی در دانشگاه به منزله مخالفت و ناسازگاری نیست. انتقاد نشانة زندگی، پویایی و تحرک دانشجوست.

از آنجائی که جنبش دانشجویی ذیل جنبش های اجتماعی مورد بررسی قرار می‌گیرند، قبل از ورود به بحث چارچوب مفهومی پژوهش، ابتدا به تعریف، اصول، کارکردها و طبقه بندی جنبش های اجتماعی می‌پردازیم و سپس به چارچوب مفهومی و چرایی دنباله رو بودن جنبش دانشجویی نسبت به نیروهای سیاسی اشاره خواهیم کرد.

جنبش های اجتماعی، اصول و کارکردها:

به لحاظ روش شناسی جنبش دانشجویی را باید به عنوان یک جزء در دل کلیتی به نام جنبش اجتماعی قرار داد و به بررسی رابطه دیالکتیکی آنها پرداخت.

جنبش دانشجویی در سایه جنبش اجتماعی ارزیابی می‌شود و به عبارت دیگر برای درک پیروزی و شکست جنبش دانشجویی باید آن را در ارتباط با بستر جنبش های اجتماعی تشریح نمود.

حسین بشیریه نیز جنبش دانشجویی را در ذیل جنبش های اجتماعی قرار می‌دهد3 جنبش دانشجویی به لحاظ ساختار و نحوه سازماندهی، همانند جنبشهای اجتماعی از سلولهای نیمه خودمختار ترکیب یافته و دچار عدم تمرکز است و معمولا یک رهبر عالی مقام ندارد و هر بخش و گروه آن دارای رهبر و راهروانی است.

جنبش دانشجویی حامل ویژگیهای جنبش اجتماعی است و به دلیل همپیوندی وسیع و عمیق اجتماعی با گستره متنوع مردمی، نقش مهم و تأثیرگذاری دارد. بنابراین به دلیل این ارتباط بین جنبش دانشجویی و جنبش های اجتماعی و اینکه به گفته دکتر حسین بشریه جنبش دانشجویی در ذیل جنبش های اجتماعی قرار می‌گیرد، ما ابتدا به تعاریف جنبش های اجتماعی و سپس به اصول و کارکردهای جنبش های اجتماعی می‌پردازیم.

گی روشه در تعریف جنبش اجتماعی می‌نویسد: «جنبش اجتماعی عبارت از سازمانی کاملاً شکل گرفته و مشخصی است که به منظور دفاع و یا گسترش و یا دست یابی به هدفهای خاصی به گروه بندی و تشکل اعضا می‌پردازد.4»

- سیر وتاریخچه جنبش دانشجویی در ایران

در تاریخ صدساله اخیر ایران،‌جنبش های اجتماعی مختلفی ظهور نموده اند. در حقیقت این حرکت ها و جنبش ها از زمان شروع مدرنیسم و ایجاد نهادهای جدید روی داده اند. بخشی از این جنبش ها با توجه به خاستگاه آن و پایگاه اجتماعی اعضایش تحت عنوان جنبش دانشجویی مورد مطالعه و بررسی قرار می‌گیرند.

همانطور که اشاره شد برای بررسی معضلات و مسائل جنبش دانشجویی در ایران ناگزیر از سیر و تاریخچه جنبش دانشجویی در ایران هستیم. در سطور زیر به سیر تاریخی جنبش دانشجویی می پردازیم.

سیر و پیشینه جنبش دانشجویی در ایران تا سال 1376 به چند دوره تقسیم می‌شود:

1- جنبش دانشجویی قبل از انقلاب اسلامی‌ایران

الف ) جنبش دانشجویی قبل از تأسیس دانشگاه تهران

ب ) جنبش دانشجویی پس از تأسیس دانشگاه تهران تا پیروزی انقلاب اسلامی

2- جنبش دانشجویی پس از انقلاب اسلامی‌تا سال 1376

در این پژوهش مقطع 76-1357 به چهار مرحله تقسیم شده است:

الف ) مرحله اول سالهای 59-1357

ب ) مرحله دوم سالهای 62-1359

ج) مرحله سوم سالهای 1368-1362

د) مرحله چهارم سالهای 1376-1368

در سطور زیر به ادوار مختلف جنبش دانشجویی، ویژگی ها و خصایص هر دوره می‌پردازیم:

1- جنبش دانشجویی قبل از انقلاب

الف) جنبش دانشجویی قبل از تأسیس دانشگاه تهران

تا قرن بیستم تحصیلات رسمی‌در ایران در دست روحانیون بود. اما نیاز به دانش و روش زندگی اروپایی از قرن 19 آغاز شده بود. پس از شکست های پی در پی ایران از روسیه، عباس میرزا به فکر اصلاحات افتاد. گاردن به شاهزاده عباس میرزا وعده داد تا تعدادی از ایرانیان را برای تحصیلات جدید به فرانسه اعزام نماید. در سال 1811 سرهارد فورد جونز موافقت کرد تا دو ایرانی را برای تحصیل در انگلیس با خود ببرد. در سال 1815 نیز 5 نفر دیگر به آنها پیوستند. یکی از این پنج تن میرزا صالح شیرازی بود که در سال 1836 اولین روزنامه چاپ ایران را با عنوان کاغذ اخبار منتشر کرد. فرد دیگر میرزا رضا بود که پس از بازگشت به ایران نقشه مدرسه فنی به سبک اروپایی ایران را به نام دارالفنون کشید1.

به عبارتی دارالفنون در ایران به تقلید از پلی تکنیک فرانسه پا گرفت و دوشادوش مدرسه علوم سیاسی وظیفه تأمین نیروی انسانی متخصص مورد نیاز حکومت را بر عهده گرفت.

نطفه این روند در سالهای پایانی قرن یازدهم با درک موقعیت کشور در میان جامعه جهانی از سوی رجال روشنفکری بسته شد که تنها راه نجات و رهایی از عقب ماندگی را آگاهی از راز و رمز پیشرفت کشورهای غربی می‌دانستند و این هدف حاصل نمی‌شد مگر از طریق اعزام دانشجویانی که بتوانند مستقیماً با حوزه های علمی‌غرب در تماس بوده و ضمن آموختن به ایجاد نهادهایی هم شکل در داخل اقدام کنند. بنابراین نخستین نیاز به نوسازی و اصلاحات پس از شکست ایران در جنگهای ایران و روس ظاهر شد و برای رفع آن دانشجو به اروپا اعزام شد.

در زمان محمدشاه نیز یک گروه پنج نفره از دانشجویان به پاریس اعزام شدند این افراد شاهد انقلاب 1848 فرانسه بودند.

یکی از این دانشجویان حسین قلی آقا بود. تحصیلاتش را در دانشکده نظامی‌سنت سیر به پایان رسانیده بود. حسین قلی فردی به شدت ضد اسلامی‌و مخالف روحانیت بود. دین اسلام را علت اصلی عقب ماندگی و انحطاط ایران می‌دانست. برخی او را چهره تئوریک نسل اول روشنفکران مشروطه می‌نامند2.

حسین قلی آقا در ماه مه 1848 در دفاع از مجمع ملی و علیه برخی از آشوبگران وارد عمل شد و شخصاً تعدادی از آنان را دستگیر و به زندان در پاریس انتقال داد. او اولین دانشجویی بود که در فعالیتهای انقلابی اروپا شرکت داشت3.

پس از تأسیس دارالفنون، مدارس و دانشسراها به سبک غربی رشد قابل توجهی پیدا کردند مواد درسی مدارس به سبک غربی و دارالفنون توسط ایرانیان تحصیل کرده فرانسه برای دانشجویان ترجمه می‌شد. در سال 1859 دولت 42 دانشجو و از جمله اولین گروه از فارغ التحصیلان ممتاز دارالفنون را به فرانسه اعزام کرد تا در رشته های پزشکی، نظامی‌و علوم مهندسی تحصیل کنند در دوران صدر اعظمی‌سپهسالار وزارت معارف تأسیس شد. مدرسه زبانهای خارجه در سال 1873 مدارس نظامی‌در سال 1883 مدرسه فلاحت در سال 1900 و سال بعد دانشکده علوم سیاسی وابسته به وزارت امور خارجه تأسیس شد.


فهرست مطالب

عنوان

صفحه

مقدمه................................................................................................................ 1

طرح مسئله پژوهش.......................................................................................... 2

سؤال و فرضیه اصلی......................................................................................... 3

مفاهیم وتعاریف................................................................................................ 3

روش پژوهش و تحقیق..................................................................................... 5

سابقه پژوهش و بررسی ادبیات موجود.............................................................. 5

سازماندهی پژوهش........................................................................................... 9

فصل اول (چارچوب مفهومی)

جنبش های اجتماعی، اصول و کارکردها........................................................... 14

طبقه بندی جنبشهای اجتماعی.......................................................................... 18

چارچوب مفهومی............................................................................................. 20

پی نوشت های فصل اول................................................................................... 31

فصل دوم

سیر و تاریخچه جنبش دانشجویی در ایران........................................................ 34

1- جنبش دانشجویی قبل از انقلاب اسلامی‌ایران............................................. 34

جنبش دانشجویی قبل از تأسیس دانشگاه تهران................................................ 34

جنبش دانشجویی پس از تأسیس دانشگاه تهران تا پیروزی انقلاب اسلامی:..... 37

الف ) دوره تأسیس دانشگاه تهران تا سقوط رضا شاه........................................ 38

ب) دوره سالهای 1320 تا کودتای 28 مرداد 1332...................................... 41

پ) دوره پس از کودتای 28 مرداد 1332 تا 1340........................................ 46

ت) دوره سالهای آغازین دهه 1340 تا اوایل دهه 1350................................ 49

ث) ‌دوره سالهای 1350 تا پیروزی انقلاب اسلامی.......................................... 51

2- جنبش دانشجویی پس از انقلاب اسلامی‌تا سال 1376.............................. 53

الف ) جنبش دانشجویی در مقطع 59-1357 ................................................ 54

ب) جنبش دانشجویی در مقطع 62-1359 (انقلاب فرهنگی)........................ 64

پ ) جنبش دانشجویی در مقطع 68-1362................................................... 67

ت ) جنبش دانشجویی در مقطع 76-1368................................................... 72

اتحادیه انجمن های اسلامی‌دانشجویان سراسر کشور (دفتر تحکیم وحدت)......... 79

جامعه اسلامی‌دانشجویان................................................................................... 83

انجمن های اسلامی‌دانشجویی........................................................................... 85

بسیج دانشجویی................................................................................................ 86

جریانها و نیروهای سیاسی سالهای 76-1357................................................ 88

روشنفکران........................................................................................................ 88

روحانیون........................................................................................................... 90

جناحها و نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی‌تا1376 :............................. 91

جناح چپ سنتی................................................................................................ 93

جناح راست سنتی............................................................................................. 94

جناح راست مدرن............................................................................................. 95

جناح راست سنتی افراطی (رسا)....................................................................... 95

جناح چپ مدرن............................................................................................... 96

جناح روشنفکر تلفیقی...................................................................................... 97

پی نوشت های فصل دوم.................................................................................. 99

فصل سوم

نسبت و ارتباط نیروهای سیاسی با جنبش دانشجویی در سالهای 76-1357

1- احزاب و نیروهای سیاسی سالهای 59-1357 و ارتباط آنها باجنبش دانشجویی. 113

2- احزاب و نیروهای سیاسی سالهای 62-1359 و ارتباط آنها با جنبش دانشجویی 117

3- احزاب و نیروهای سیاسی سالهای 68-1362 و ارتباط آنها با جنبش دانشجویی 120

4- احزاب و نیروهای سیاسی سالهای 76-1368 و ارتباط آنها با جنبش دانشجویی 123

پی نوشت های فصل سوم................................................................................. 126

نتیجه گیری....................................................................................................... 128

کتابنامه............................................................................................................... 132

منابع فارسی....................................................................................................... 133

الف ) کتابها....................................................................................................... 133

ب ) مقاله ها ..................................................................................................... 137

پ ) کتابچه ها، جزوات و بولتن های تشکلهای دانشجویی............................... 138

ت) روزنامه ها و نشریات.................................................................................. 138

منابع انگلیسی.................................................................................................... 139



خرید فایل


ادامه مطلب ...

دانشجویی سازه های بتن آرمه

پروژه دانشجویی سازه های بتن آرمه

مشخصات پروژه :

ساختمان بتن آرمه موردنظر که شکل آن در صفحه بعدی آورده شده است, دارای دهانه های طولی و عرضی است که اعضای باربر آنها را دالها , تیرها , ستونها و دیوارها تشکیل میدهند. طول دهانه ها و ارتفاع طبقات زیرزمین, پارکینگ و سایر طبقات روی شکل مشخص شده است. سربارها براساس آیین نامه بارگذاری 519 و آیین نامه زلزله 2800 ایران تعیین گردیده است و طراحی نیز براساس آئین نامه بتن ایران انجام شده است. این ساختمان دارای دو دیوار برشی به ضخامت 25 سانتیمتر در یک جهت می باشد که آنالیز آن همراه با آنالیز قابهای آن انجام می شود. سیستم باربر جانبی آن در یک جهت قاب خمشی ویژه و در جهت دیگر ترکیبی از دیوار برشی ویژه و قاب خمشی ویژه است. شرایط محیط ملایم بوده و نوع زمین از نوع 2(شن و ماسه مترکم) با مقاومت مجاز σ=270KN/m2 می باشد. مقاومت مشخصه فشاری بتن fc=25MPa وفولادهای اصلی در اعضاء از نوع فولاد آجدار با fy=400MPa و تنگها از نوع فولاد آجدار با fy=300MPa می باشد.

دیوارهای ساختمان در قسمت بیرونی(پیرامونی) با ضخامت 20 سانتیمتر و با احتساب 40% بازشو از جنس آجر مجوف هستند. تیغه های داخلی با ضخامت 10 سانتیمتر از جنس آجر مجوف بوده و نازک کاریهای مربوط به دیوارهای داخلی و ستونها و قسمت پائین سقفها به صورت فرضی انتخاب گردیده و قسمت روکاری ساختمان از سنگ گرانیت انتخاب شده است.

1-ترسیم مقاطع سه تیپ کف و تعیین بار مرده و سربار کف ها با برآورد تقریبی ضخامت دالها با فرض اینکه از نوع دال با ضخامت یکنواخت باشند.

مقاطع تیپ های کف(پارکینگ, مسکونی و بام) در نقشه های پیوست ترسیم شده است.

الف ) تعیین ضخامت دال :

سیستم دال این ساختمان دو طرفه می‌باشد که بر اساس روابط موجود برای دالهای دوطرفه ، برای حدس اولیه ابعاد داریم :

h = 1/160 (محیط)

ضخامت دال در بزرگترین چشمه :

h = 1/160 ( 2 * (5.1+5.2) ) = 12.875 ~ 13 cm

بنابراین با فرض یکنواخت بودن ضخامت دال, مقدار 15 سانتی متر بعنوان ضخامت دال پیشنهاد می شود.

ب)محاسبه بار کف ها:

- دال بتنی بام و خرپشته

برای پوشش کف در بام و سقف خرپشته از آسفالت استفاده شده است.

فهرست مطالب

الف) محاسبات و جزئیات تحلیل و طراحی

1. تعیین بار مرده و سربار کف ها با برآورد تقریبی ضخامت دال ها با فرض اینکه نوع دال با ضخامت یکنواخت باشد

2. طراحی نهایی دال ها

3. ارزیابی ارتفاع تیرها و ابعاد ستون ها

4. تعیین بارهای قائم مشخصه وارد بر تیرها

5. آنالیز قاب ها در اثر ترکیب بارهای قائم طراحی(1.0D, 1.25D+1.5L), ترسیم پوش منحنی لنگر خمشی و نیروی برشی تیرها, تعیین لنگرهای ماکزیمم دو سر ستون ها با بارهای قانم مربوطه و تعیین بارهای قائم ماکزیمم در ستون ها و لنگرهای مربوطه

6. محاسبة ماکزیمم نیروی جانبی در اثر باد یا زلزله

7. تعیین مقدار نیروی طراحی جانبی به قاب ساختمانی و دیوار برشی در طبقات مختلف

8. آنالیز قاب ها تحت تاثیر ترکیبات مختلف بار قائم بعلاوة بار جانبی و ترسیم پوش مربوطه

9. ترسیم پوش نهایی با استفاده از پوش های بدست آمده از ردیفهای 5 و8 برای تیرها و جدولبندی ترکیبات مختلف لنگر, نیروی محوری و برش در ستون ها در طبقات

10. طراحی نهایی تیرها, تعیین مقادیر فولاد در مقاطع بحرانی و تعیین نقاط قطع فولاد

11. طراحی نهایی ستون ها و تعیین مقادیر فولادهای مقاطع در طبقات مختلف و طراحی نقاط هم پوشانی

12. طراحی پله ها

13. طراحی دیوار برشی و دیوارهای بتن آرمة زیرزمین

14. طراحی شالوده های ساختمان

15. اصلاح طراحی بر اساس سازه های با شکل پذیری بالا در برابر زلزله

16. کنترل حالت حدی بهره برداری خیز و ترک خوردگی و کنترل تغییرمکان بین طبقاتی

17. برآورد تقریبی حجم مصالح مصرفی(بتن و فولاد(

ب) نقشه های کامل اجرایی پروژه

نوع فایل: word

سایز:1.41 MB

تعداد صفحه: 30



خرید فایل


ادامه مطلب ...

کتاب دایره المعارف فیزیک دانشجویی

کتاب دایره المعارف فیزیک دانشجویی

نام کتاب: دایره المعارف فیزیک دانشجویی نویسنده، تهیه و تنظیم : سید روح الله معصومی سال تولید: 1386 - 1394 تعداد صفحات : بیش از 400 صفحه فرمت فایل اصلی : .html حجم فایل : 748 کیلو بایت دایره المعارف فیزیک دانشجویی (مجله فیزیک) در حقیقت حاوی تمام مطالبی است که در وبلاگ طبیعت زنده ...


ادامه مطلب ...

جنبش های دانشجویی و ارتباط آنها با نیروهای سیاسی

جنبش های دانشجویی و ارتباط آنها با نیروهای سیاسی

جنبش های دانشجویی و ارتباط آنها با نیروهای سیاسی

عنوان تحقیق: جنبش های دانشجویی و ارتباط آنها با نیروهای سیاسی فرمت فایل: word تعداد صفحات: 63 شرح مختصر: مؤثرترین قشر بر ایده zwnj;ها و گرایشات دانشجویان، روشنفکران می zwnj;باشند. به عبارت بهتر یکی از گروه zwnj;هایی که همواره هدف گروه zwnj;های روشنفکری قرار گرفته zwnj;اند دانشجویان ...


ادامه مطلب ...

پروژه آماده دانشجویی مرمت بنای تاریخی برج خلعت پوشان تبریز منصوب به اواخر دوره صفویه

پروژه آماده دانشجویی مرمت بنای تاریخی برج خلعت پوشان تبریز منصوب به اواخر دوره صفویه

پروژه آماده دانشجویی مرمت بنای تاریخی برج خلعت پوشان تبریز منصوب به اواخر دوره صفویه

بنای خلعت پوشان: کرگه یا کرگج روستائی است از دهستان باسمنج بستان آباد که در 11 کیلومتری تبریز واقع شده است در جنوب غربی روستا، در ساحل جنوبی مهرانرود، دروسط مزرعه سرسبزی که امروز مزرعه نمونه دانشکده کشاورزی محسوب می شود، برج آجری منشوری شکل بلندی، از دور نظر هر عابری را به ...


ادامه مطلب ...

پروژه طراحی معماری خوابگاه دانشجویی

پروژه طراحی معماری خوابگاه دانشجویی

پروژه طراحی معماری خوابگاه دانشجویی

موضوع درس طراحی معماری 2 در اکثر دانشگاه های معماری (خوابگاه ) هست . در این بخش سعی کردم پروژه اماده خوابگاه دانشجویی را به همراه تمام فایل ها؛ اعم از : فایل های اتو کد دو بعدی شامل( : پلان ها ، نما ها ، برش ها و پلان مبلمان)، فایل اتوکد سه بعدی در محیط اتوکد ، فایل تری دی مکس ایمپورت ...


ادامه مطلب ...