دانلود انواع فایل

مقاله تحقیق پروژه دانش آموزی و دانشجویی

دانلود انواع فایل

مقاله تحقیق پروژه دانش آموزی و دانشجویی

اصول اخلاقی معاصر در ژورنالیزم

شرح مختصر:

مقدمه:

با آنکه جوامع انسانی اختلافاتی بر سر مذهب و عقیده دارند، در برخی از ارزش­ها مشترکند. شاید بتوان گفت این ارزش­ها وجه مشترک همه انسان­هاست؛ وجهی که امکان می­دهد انسان، انسان باقی مانده و بتواند با همدیگر زندگی نماید. اخلاقیات هستة این ارزش­هاست. هر چند فلسفة اخلاق همه جوامع همانند نبوده و هر مکتب بر اساس فلسفة عام خود دارای مبانی خاصی برای اخلاق است، اما برخی ارزش­ها تقریبا در همه نقاط جهان و برای هر جامعة مذهبی یا غیر مذهبی، ایدیولوژیک یا غیر ایدیولوژیک، توسعه یافته یا توسعه نیافته- مشترکند و همگان در مقام نظر و عمل به آن احترام می­گذارند چنانچه، عدالت (در معنای وسیع آن)، امانت، مهرورزی، راستگویی، درستکاری، همنوع دوستی و ... از جمله این ارزش­های اخلاقی مشترک بین تمام ملل جهان است.

اخلاق ستون دین و خیمة اجتماع است، هیچ جامعه نمی­تواند در صلح و آبادانی زندگی نماید، جز آنکه حکمرانان و مردمان آن به ارزش­های اخلاقی پایبند باشند. دین برای استمرار یک جامعه ضروریست؛ اما تاریخ نمونه­ های متعددی از جوامع غیردینی را نشان داده است، چنانکه سخنی از حضرت علی(ع) است که می­گوید: (حکومت با کفر باقی می­ماند، اما با ظلم باقی نمی­ماند)، پس جامعة بدون ایدیولوژی شاید حتا بهتر از دیگر جوامع از امنیت و آبادانی برخوردار باشد، اما بدون اخلاق نمی­توان مانع فروپاشی اجتماعی و سیاسی شد.

متون آموزشی مربوط به ارتباط تجاری و فنی عموماً رویکرد اصول گرا به موضوع دارند؛ ولی در متون آموزش دهندة ارتباطات میان فردی نگاهی غیر اصول گرا یا نسبی گرا به اخلاق ارتباطی دیده می‌شود.

دخالت عوامل اجتماعی (یعنی سیاست و اقتصاد و فرهنگ) و عوامل آموزشی و حرفه‌ای در نگاهی به اصول و موازین اخلاقی ارتباطات، رسانه‌ها و به طور خاص روزنامه‌ها به خوبی اهمیت و پیچیدگی، در یافتن پاسخ به پرسشهای مطرح شده در ابتدای این نوشته را نشان می‌دهد. در یک نکته، جهت گیری اخلاقی در فعالیت ژورنالیزم تابع دیدگاه‌ها و ایدیولوژی‌های جوامع مختلف و مواد، مراکز و نحوة آموزش اصول اخلاقی در کار ارتباطات است.فعالیت در عرصة ژورنالیزم، به عنوان یک حرفه، مسایل اخلاقی بسیاری را بر می‏انگیزد، اما اینکه اخلاق در ارتباطات چه موضوعاتی را تحت پوشش می‏دهد؟ بهتر است به دید عمیق پاسخی را به این پرسش تهیه کرد.

این موضوعات متعدد هستند و ممکن است بر سر آنها در میان کارشناسان و صاحب نظران این حوزه و در کتابها و مقالات منتشر شده راجع به موضوع، توافق کامل وجود نداشته باشد؛ ولی مواردی که اهمیت بیشتری داشته و بیشتر از پیش مورد بحث قرار گرفته اند، عبارتند از؛ کنترول و نظارت مستقیم و غیرمستقیم بر انتشار خبر و اطلاعات، تضاد حقیقت با سایر موضوعات، همگونی و ناهمگونی اصول اخلاقی با قانون؛ البته هر یک از‏این عناوین، موضوعات فرعی دیگری را در بر می‌گیرد و به قدری گسترده و پیچیده است که می‏شود در بارة هر یک چندین کتاب نوشت.

منظور از کنترل و نظارت مستقیم و غیرمستقیم بر انتشار خبر و اطلاعات، جلوگیری از انتشار خبر و یا مواخذه، تهدید و تطمیع رسانه ها و ژورنالیستان پس از انتشار خبر به منظور اصلاح مطالب منتشر شده، عذرخواهی اجباری رسانه و ژورنالیستان شده، چاپ اجباری پاسخ مطالب منتشر شده و یا خط‌دهی به رسانه برای آینده و قبول خودسانسوری است. این کنترول و نظارت ممکن است از ناحیة دولت و سازمان‌های وابسته، شرکت‌های اقتصادی قدرتمند و یا احزاب و گروه‌های فشار صورت گیرد.

اگر چه حقیقت و گفتن حقیقت به خودی خود و صرف نظر از سایر عوامل بسیار ارزشمند است و می‌تواند شعار روز ژورنالیستان باشد، ولی همین ارزش ممکن است با سایر ارزش‌های اجتماعی و حرفه‌ای تعارض پیدا کند و انتخاب یکی از آنها یک مسالة اخلاقی را آشکار کند. گفتن حقیقت ممکن است با منفعت و مصلحت عمومی، تاثیر اصلاحی آن، حفظ حریم خصوصی، و احترام به سلیقه و ذایقة فرهنگی خوانندگان تضاد داشته باشد.

افشای اسرار نظامی، اسناد و اطلاعات محرمانه، حتا اگر اطلاعات افشاء شده کاملاً حقیقت داشته باشد، می‌تواند با مصلحت و منفعت عموم مردم تضاد داشته باشد و موجب سوءاستفاده کشورهای دیگر و یا شکاف و گسیختگی اجتماعی شود، ممکن است در مورد اینکه در چنین مواردی نباید اطلاعاتی منتشر شود که چنین پیامدهایی داشته باشد اجتماع وجود داشته باشد؛ اما حداقل در مورد اموری مثل تعریف محرمانه و غیرمحرمانه اخبار و اطلاعات و اینکه چه چیزی واقعاً در راستای مصلحت عمومی است توافق وجود نداشته باشد. چگونگی تشخیص و تصمیم‌گیری ژورنالیستان در این مورد می‌تواند موضوعات اخلاق ارتباطات باشد.

همچنین است تضاد آزادی بیان و حفظ حریم خصوصی افراد. به عبارت دیگر آزادی بیان یک ارزش است و مشروعیت راه کسب اطلاعات در مورد افراد هم یک ارزش دیگر. همیشه تشخیص اینکه کدام را باید اولویت داد، آسان نیست و تصمیم نادرست می‌تواند پیامد اخلاقی جبران ناپذیری را در قبال داشته باشد. تضاد حقیقت با ذایقه و سلیقة فرهنگی مربوط به مواردی است که اطلاعاتی با ملاحظه و یا بدون ملاحظه‌پسند فرهنگی مخاطبان منتشر و پیامدهای منفی پیدا شود. به گونه‏مثال؛ در مورد انتشار عکسهای فجیع و دلخراش (مثل اجساد و بقایای انسانی باقی مانده از جنگ و یا حملات انتحاری به ویژه به دفعات مکرر و جا دادن آنها در تبلیغات سیاسی و پخش آن از شبکه های تلویزنونی مانند نمایش اجساد قربانیان حادثه فروشگاه بزرگ افغان در زمستان 1388و ... ) چنین ملاحظه‌ای وجود دارد. عقاید ژورنالیستان در این مورد متفاوت است. گروهی با ترجیح حق دانستن عموم و پرهیز از خودسانسوری و ناپسند دانستن تحریف حقیقت طرفدار انتشار هستند و سلیقه و پسند،گروهی از مخاطبان را کم اهمیت می‌دانند. دسته‌ای دیگر پرهیز از آزار و صدمه روحی مخاطبان را ترجیح می‌دهند.

سرانجام اصول اخلاقی ارتباطات مثل افشا نکردن منابع خبری یا روشنتر بگویم حفظ منبع و ناشناس ماندن آن و یا کسب خبر و اطلاعات از طریق ارائه هویت جعلی و اشتغال به فعالیت‌هایی که در نظر عمومی فعالیت ژورنالیزم شناخته نمی‌شود (حتا با انگیزه کشف مفاسدی مثل ارتشا و فساد اداری در میان مقامات دولتی) ممکن است با مقررات و قوانین در تضاد و تعارض باشد.

بسط و تشریح بیشتر موضوعات گفته شده نیازمند فرصت‌های است که امید است به تدریج فراهم شده و هر یک از مطالب و موضوعاتی که در این نوشته به بحث گرفته شده است، با ارائه و تفصیل بیشتر و با ارجاع به نمونه‌ها و مثال ها در داخل فصول جداگانه به بحث گرفته می‏شود، اما در نخسیتن برگ های این اثر بعد از بیان مقدمه، کوشش به عمل آمده است تا تمام مفاهیم کلیدی که در سراسر فصول به کار برده شده است، همراه با معادل انگلیسی آن به عنوان سرآغاز کار و یا فصل نخست به تفسیر گرفته شود، زیرا درک درست خواننده از واژگان و مفاهیمی که ارتباط مستقیم به اخلاق ارتباطات در ژورنالیزم دارد، در رساندن پیام روشن و واضح خواننده را در کمترین زمان یاری می‏رساند. بنابرهمین اهمیت صفحات چندی را به عنوان سرآغاز قبل از گشایش فصول دیگر، وقف اصطلاحات خاص این اثر نموده ام.

در دومین فصل این اثر روی با یک نگاه گذرا به اخلاق حرفه‏ای و حرفة ژورنالیزم تلاش شده است، همچنان در مورد اخلاق کاری و ابعاد آن، تعهد و تعهد کاری و اینکه چرا در حرفة ژورنالیزم به تعهد در انجام فعالیت های ژورنالیستی نیاز است و اینکه ژورنالیزم شغل است یا حرفه؟ و کدام راهکار های حرفه‏ای شدن ژورنالیست را باید به کار ببندیم و کدام عناصر در تعریف قانونی ژورنالیست را قوت می بخشد بحث های صورت گرفته است و دراین فصل سعی نموده ام تا به تعاریف واژة ژورنالیست از منظر کشور های مختلف بپردازیم و هم اینکه آیا ژورنالیزم، حرفة خاص است؟ نیز بحثی را دنبال نموده ام و در آخرین عناوین این فصل، اصول نُه‏گانه ژورنالیزم به اساس تحقیق موسسه پیو و هم توضیحی پیشکش می‏شود در مورد اخلاق و اصول اخلاقی تا باشد با این آخرین عنوان این فصل راه خود را به سوی فصل دیگر بگشاییم.

در فصل سوم اثر دست داشته مستقیما به دق الباب عنوانی زیر نام تاریخچه و پس منظر اخلاق رسانه‏ای پرداختم و چون محراق اساسی کتاب کنونی اصول اخلاقی ارتباطات است پس در پیوند به این موضوع کوشش به عمل آمده است تا روابط دو سویة رسانه و اخلاق و دامنة تاثیر اخلاق رسانه‏ای و رابطه حقوق و اخلاق را همراه با ویژگیها و تفاوت های قاعدة حقوقی و اخلاقی نیز به رشته بحث بکشانم و چون رسانه های زمان فعلی در کشور در پرتو نظام دموکراسی توانسته اند نسبت به دیروز با وزن تر و خوبتر بدرخشند روی این ملحوظ آخرین عناوین این بخش، تفکیک مرز حقوق و اخلاق و اخلاق رسانه‏ای در روند دموکراسی است تا رسانه ها با در نظرداشت فرایند دموکراسی بتوانند در غنامندی این نظام گام های مثبتی بردارند.

در فصل چهارم اصطلاحات ویژة اخلاق در ژورنالیزم؛ اخلاق رسانه‏ای صداقت، انصاف و صراحت، شفافیت و عنوانی زیر نام ممنوعیت پخش و هم بحثی پیرامون حرمت حریم خصوصی و حق دسترسی آزادانه به اطلاعات با تحلیل انواع حریم خصوصی صورت گرفته است، حق پاسخ امروز از جملة مسایلی است که با تعدد رسانه های خصوصی در کشور اوج گرفته است و در گسترة فعالیت رسانه های آزاد در پرتو نظام دموکراسی در برخی حالات افراد و اشخاص با رعایت نکردن حریم خصوصی و با نقض اصول اخلاقی ژورنالیزم و ارتباطات ناگزیر می‏شوند تا به افرادی که به آنان رسانة منسوب به خودشان توهین کرده و یا هم افترا نموده است حق پاسخ دهند این موضوع در قانون رسانه های 1388 کشور نیز وضاحت داده شده است و اما حفظ منبع و ناشناس ماندن نیز در بسیاری حالات سرو صداهای جنجال برانگیزی را برپا کرده است و در زمرة موضوعات قابل بحث شمرده می‏شود رسانه تنها در حالتی می‏تواند به افشای منبع اقدام نماید که محکمة ذیصلاح این حق را به رسانه دهد پیرامون این موضوع کتاب رویدست بحثی را در فصل پنجم به راه انداخته است.

در همین فصل در مورد واژه های توهین، افترا، توازن و ... که در قانون رسانه های کشور هم ازاین واژه‏ها تعبیر و تفسیری نکرده است تعاریفی را پیشکش کرده ام و به عنوان آخرین بحث این فصل رسانه های زرد و نحوة پدید آیی این رسانه ها در جهان همراه با محتوای نشر برنامه های موضوعاتی درج شده است که به یقین از موضوعاتی محسوب می شود که باید در یک فصل مشخص جا داده می شد اینکه این رسانه ها از چه مسوولیت و رسالتی برخورد داراند خواهان بحث های طویلی است که نسبت ضیقی وقت در چند صفحه به گونة کوتاه از آن عبور کرده ام.

ششمین فصل این کتاب عمدتاً روی اخلاق اطلاعات و موضوعاتی چون؛ انترنت، اطلاع رسانی واخلاقگرایی و اهمیت اخلاق در رسانه ها و مسایلی دیگری زیر عنوان ضرورت رعایت اخلاق در ژورنالیزم؛ وظایف اخلاقی، اخلاق ژورنالیزم و عناوینی دیگری همراه با شاخصه های اساسی اخلاق در قالب بایدها، نباید ها و چالش ها و آسیب های اخلاقی با زیر مجموعه های آن به بحث گرفته شده است.

امروز تلویزیون به مثابة رسانة سمعی- بصری فعال در تمامی عرصه های زندگی بشر تاثیر مستقیم اش را داراست با نقشی که امروز تلویزیون در فرایند زندگی افراد داراست لازم است در مورد اصولنامة اخلاقی و عفت عمومی در تلویزیون نیز نکاتی به بحث گرفته شود. در شرایط کنونی تمامی دفاتر مطبوعاتی منعکس کنندة فعالیت های بخش های مربوط به خود شان است پس لازم است تا شاخصه های اخلاقی یک دفتر مطبوعاتی مسؤولیت شناس وضاحت بخشیده شود. این موضوع نیز درگسترة مسایل اخلاقی دراین اثر به بحث گرفته شده است.

امروز در سطح کشورهای جهان برای حق دسترسی به اطلاعات قوانینی وضع و نهاد های ایجاد گردیده است، از آنجمله نهادی به نام کمیسیون مرکزی اطلاعات CIC و یا Central Information Commission با عضویت 53 کشور جهان تشکیل شده است که باید ظرف 48 ساعت افراد ساکن درکشورها باید تمام اطلاعات و رویداد ها کشور را دستیاب شوند. نهاد ماده 19 مدلی برای قانون آزادی اطلاعات و حق دسترسی به اطلاعات می باشد که در ادامة این فصل به تفسیر روی این نهاد بحثی صورت گرفته است.

فصل هفتم این اثر به پیشینه و نمونه های جهانی نظامنامه های اخلاقی و لزوم دید تدوین اصول اخلاق حرفه‏ای ژورنالیزم اختصاص داده شده است؛ زیرا نظامنامه های اخلاقی به قوت عملکردهای ژورنالیست می‏افزاید. یکی دیگر از موضوعات بحث برانگیز کنونی در عرصة ژورنالیزم، کدهای جهانی اخلاقی ژورنالیزم است. در این اثر کوشش شده است تا روی مشکلات، محدودیت‌ها و پیشنهادها در این عرصه در هشتمین فصل این اثر صحبتی به عمل آید و طرح پیشنهادی اصول اخلاقی ژورنالیزم در افغانستان نیز شامل این بحث است، و در واپیسن فصل این اثر روی موضوعاتی چون؛ جرم مطبوعاتی چیست؟ تعریف های از ابعاد مختلف صورت گرفته است و روی این موضوع مکث شده که آیا در جرایم مطبوعاتی علاوه‌ بر مدیر مسؤول، نویسنده‌ و ژورنالیست هم‌ مسؤولیتی دارند و یا نه؟ علاوه برآن روی آزادى مطبوعات، جرایم و تخطی های مطبوعاتى، منموعیت نشر مطالب از طریق وسایل علنی در قانون جزای افغانستان، توهین به اشخاص رسمی، ایجاد تفرقه و تشویق به زیر پا گذاشتن قانون، نشر مطالب ممنوع، رسانه ها عامل مسایل جرمی، سانسور به صورت نهایت کوتاه، کاپی رایت یا حق چاپ، قانون کاپی رایت از چه زمانی آغاز می‏شود و چه شرایطی دارد؟ زمان ختم کاپی رایت یک اثر و در آخر اثر قانون رسانه های افغانستان و مقایسة آن با قانون پیشین و معاهده جهانی حق تقلید 1952 در نظر گرفته شده است. با کاری که بنده در این عرصه انجام داده است به این نکته پی بردم که تحقیق و پژوهش دراین عرصه نهایت زمانگیر است، ولی خالی از دلچسپی نیست اکنون آنچه را تهیه نموده ام به عنوان نخستین گام دراین عرصه به دانشاموزان پوهنحی های ژورنالیزم کشور و سایر دست اندرکاران رسانه های کشور تقدیم میدارم، و در انتظار نظرات و پیشنهادهای خوانندگان گرانقدر می باشم تا با نظرات اندیشمندانة شان در غنامندی این اثر مرا یاری بخشند.

فهرست مطالب

مقدمه

هدف تحقیق

اهمیت تحقیق

طرح مسأله

چارچوب نظری تحقیق

محدودیت های تحقیق

فصل نخست:مفاهیم کلیدی پژوهش

ارتباط‌ مستقیم‌ و شخصی‌

ارتباط‌ غیر مستقیم‌ و غیر شخصی‌

عرف چیست؟ قانون کدامست

عرف چیست؟

قانون چیست؟

قانون اساسی

قانون جزا

رابطه بین قانون و عرف

از عرف اخلاقی تا اخلاق عرفی

اخلاق چیست؟

نسبت بین عرف و اخلاق چیست

رویة قضایی

تعریف ارزشهای اجتماعی

هنجار

هنجارهای اجتماعی

نظماجتماعی

- رسم اجتماعی

- میثاق اجتماعی

- تشریفات اجتماعی

- شعایر اجتماعی

- آداب اجتماعی

- شیوه های قومی

- قوانین اجتماعی

- اخلاق اجتماعی

- مقررات اجتماعی

فرهنگ

تفاوت موسسه و نهاد

مؤسسة عمومی

مؤسسة خصوصی

پروتوکول

تفاهم

لایحه

اصل

اصول

جعل

تعرض

مقرره

مقررات

اطلاعات

اطلاعات شخصی

واحد اطلاع‌رسانی

حق دسترسی به اطلاعات

تخلف

تخطی

جرم

مجرم

تقلب

آشوب

اساسنامه.

آزادی

آزادی مطبوعات

آزادی مطبوعات به معنای خاص

آزادی به معنای عام

آزادی از لحاظ اعلامیه حقوق بشر و شهروند فرانسه 1789

آزادی فردی

آزادی عقیده:

بیان

آزادی بیان

آزادی اطلاعات

آزادی نشر معلومات و فکر

کمیسیون آزادی اطلاعات

استقلال

تمامیت ارضی

وحدت ملی

حاکمیت

حاکمیت ملی

منافع ملی

هویت

هویت فرهنگی

هویت ملی

حاکمیت ارضی

مصؤنیت

مصؤنیت روانی

مسؤولیت

مسؤولیت اخلاقی

مسؤولیت حقوقی

میثاق

ارتکاب

مجازات

حقوق مدنی

حقوق طبیعی

مکلف

فصل دوم

نگاه گذرا به اخلاق حرفه ای و حرفه ژورنالیزم

اخلاق کاری و ابعاد آن

تعهد و تعهد کاری

ژورنالیزم

ژورنالیست

ژورنالیزم شغل است یا حرفه؟

راهکارهای حرفه‏ای شدن ژورنالیست

عناصر متشکله تعریف قانونی ژورنالیست

الف - طبیعت فعالیت ژورنالیزم

ب - شرایط روند فعالیت ژورنالیزم

دریافت حق‏الزحمه

پ - محل فعالیت ژورنالیست

همکاری‏های متعدد

ت. موُسسه مطبوعاتیPress

  • از وجه ساختاری و نهادی:
  • از وجه کارکردی

ث. قلمرو جغرافیایی فعالیت مطبوعاتی

ژورنالیست حرفه‏ای از دیدگاه برخی از کشورها

سوئد

ایالات متحده امریکا

فرانسه

هندوستان

بنگلادش

الجزایر

سوریه

ایران

افغانستان

آیا ژورنالیزم، حرفه‌ی خاص است؟

الف. وظایف فنی ژورنالیستان

ب. وظایف اجتماعی ژورنالیستان

پ. وظایف اخلاقی ژورنالیستان

اصول ۹ گانه ژورنالیزم

اخلاق و اصول اخلاقی

فصل سوم

تاریخچه و پس منظراخلاق رسانه ای

‌‌‌‌رسانه ها و اخلاق

روابط دو سویه رسانه و اخلاق

دامنة تأثیر اخلاق رسانه‏ای

رابطه حقوقو اخلاق

ویژگیهای قاعدة حقوقی

تفاوت دستورهای حقوقی و اخلاقی

تفکیک مرز حقوق واخلاق

اخلاق رسانه‏ای در روند دموکراسی

فصل چهارم

اصطلاحات ویژة اخلاق در ژورنالیزم

اخلاق رسانه‏ای: صداقت، انصاف و صراحت

حریم خصوصی و حق دسترسی آزادانه به اطلاعات

تعریف حریم خصوصی

1- تاریخچه‌ حریم‌ خصوصی‌

2. قلمرو و حوزه‌های‌ حریم‌ خصوصی‌

3. الگوهای‌ مختلف‌ حمایت‌ از حریم‌ خصوصی

4. تهدیدها علیه حریم خصوصی

5. دسترسی شهروندان به اطلاعات و گفتمان ابطال ناپذیری حریم خصوصی

6. واکاوی سه استدلال در امکان‌پذیری نقض حریم خصوصی

تعارض «حق دسترسی آزاد به اطلاعات» و «حریم خصوصی»

حق پاسخگوی

حق امتناع

ثبت مخفیانه

ناشناس ماندن

افترا چیست؟

انواع افترا

رسانه های زرد چیست؟

فصل پنجم

اخلاقواطلاعات

انترنت،اطلاعرسانی واخلاقگرایی

اهمیت اخلاق در رسانه ها

ضرورت رعایت اخلاق در ژورنالیزم

وظایف اخلاقی، و اخلاق ژورنالیزم

تلویزیون ها و تدوین اصولنامه اخلاقی

شاخصه های اخلاقی یک دفتر مطبوعاتی مسؤولیت شناس

بخش های اصلی ضوابط اخلاقی ژورنالیستان متعهد و واقعی

اخلاق عکاسیِ خبری جدید در قالب یک مثال

نهاد (Article19) حق دسترسی به اطلاعات

مدلی برای قانون آزادی اطلاعات

فصل اول: تعاریف و هدف

ماده 1: تعاریف

ماده 2: هدف

فصل دوم: حق دسترسی به اطلاعات نزد نهادهای عمومی و خصوصی

ماده 3: آزادی اطلاعات

ماده 4: حق عمومی دسترسی

ماده 5: قانونگذاری ممنوعیت یا محدودیت افشا

ماده 6: نهادهای عمومی و خصوصی

ماده 7: سوابق

ماده 8: تقاضای اطلاعات

ماده 9: مهلت پاسخگویی به تقاضاها

ماده 10: پاسخ کتابهای به تقاضا

ماده 11: هزینه‌ها

ماده 12: وسایل اطلاع‌رسانی

ماده 13: اگر سابقه‌ای در اختیار نباشد

ماده 14: تقاضاهای آشفته، مکرر و ناموجه

فصل سوم:اقداماتی برای ترویج آشکارگی

ماده 15: رهنمای استفاده از قانون

ماده 16: مسؤول اطلاع‌رسانی

ماده 17: وظیفه انتشار

ماده 18: رهنمایی درباره وظیفه انتشار

ماده 19: حفظ و نگهداری سوابق

ماده 20: تعلیم مقامات

ماده 21: گزارش به «مقام عالی اطلاع‌رسانی»

فصل چهارم:استثناها

ماده 22: ارجحیت منافع عمومی

ماده 23: اطلاعاتی که به طور علنی در دسترس است

ماده 24: قابلیت تفکیک

ماده 25: اطلاعات شخصی

ماده 26: مصؤنیت قانونی

ماده 27: اطلاعات تجاری و محرمانه

ماده 28: سلامتی و ایمنی

ماده 29: اجرای قوانین

ماده 30: دفاع و امنیت

ماده 31: منافع اقتصادی همگانی

ماده 32: سیاست‌گذاری و عملیات نهادهای عمومی

ماده 33: مهلت‌ها و محدودیت‌های زمانی

فصل پنجم:«مقام عالی اطلاع‌رسانی»

ماده 34: انتصاب «مقام عالی اطلاع‌رسانی»

ماده 35: استقلال و اختیارات

ماده 36: حقوق و مخارج

ماده 37: کارکنان

ماده 38: فعالیت‌های عمومی

ماده 39: گزارشها

ماده 40: مصؤنیت «مقام عالی اطلاع‌رسانی»

فصل ششم: اجرای قانون توسط «مقام عالی اطلاع‌رسانی»

ماده 41: شکایت بردن به «مقام عالی اطلاع‌رسانی»

ماده 42: تصمیم‌گیری در مورد شکایت

ماده 43: اجرای مستقیم تصمیم

ماده 44: اختیارات «مقام عالی اطلاع‌رسانی» برای تحقیق‌وتفحص

ماده 45: فرجام‌خواهی از تصامیم و احکام «مقام عالی اطلاع‌رسانی»

ماده 46: الزامی بودن تصامیم و احکام «مقام عالی اطلاع‌رسانی»

فصل هفتم: هشداردهندگان

ماده 47: هشداردهندگان

فصل هشتم: مسؤولیت مدنی و جنایی

ماده 48: افشاگری‌های از روی حسن نیت

ماده 49: تخلفات مجرمانه

فصل نهم:سایر مواد قانون

ماده 50: مقررات

ماده 51: تفسیر

ماده 52: نام مختصر قانون و زمان شروع آن

فصل ششم

پیشینه و نمونه های جهانی نظامنامه های اخلاقی

مقدمه
لزوم دید تدوین اصول اخلاق حرفه ای خبرنگاری

فصل هفتم

کدهای جهانی اخلاق ژورنالیزم

مشکلات، محدودیت‌ها و پیشنهادها

آزمایش‌شونده چه کسی است؟

کدهای جهانی اخلاق ژورنالیزم و ارتباطات

تصمیم‌گیری در مورد این که خبر چیست؟

چه کسی اطلاعات را کنترول می‏کند؟

جهانی‌گرایی در مقایسه با نسبی‌گرایی فرهنگی

عینیت، پرده‌ای که رسانه‌ها پشت آن پنهان می‌شوند

پیش نویس سند میثاق اصول اخلاقی حرفة‎‎ژورنالیزم

حقوق و‎‎امتیازهای ژورنالیزم

‎‎وظایف و مسئوولیت های ژورنالیست

مسؤولیت اجتماعی خبرنگار

اصول اخلاقی ژورنالیستان و رسانه های افغاانستان (طرح)

اصول نامه‏ اخلاقی ژورنالیستان و رسانه های افغانستان عبارت است

فصل هشتم

جرایم رسانه‏ای

جرم چیست؟

عناصر ارتکابی جرم

جرم مطبوعاتی چیست؟

الف-تعریف عام جرم مطبوعاتی

ب. تعریف جرم مطبوعاتی

آیا در جرایم مطبوعاتی علاوه‌ بر مدیر مسؤول، نویسنده‌ وژورنالیست هم‌ مسؤولیتی دارند؟

آزادى مطبوعات، جرایم و تخطی های مطبوعاتى

منموعیت نشر مطالب از طریق وسایل علنی در قانون جزای افغانستان

رسانه ها عامل مسایل جرمی

سانسور چیست؟

کاپی رایت چیست؟

قانون رسانه های کشور مصوب اسد 1388

فصل اول

ماده اول مبنا

فصل سوم

ماده دهم: تأسیس رسانه های چاپی

فصل چهارم

ماده دوازدهم:تأسیس رسانه های همگانی برقی

فصل پنجم

ماده بیست و ششم:منابع مالی رسانه های همگانی : منابع تمویل

فصل ششم

ماده بیست هفتم: تاسیس مطابع و موسسات فرهنگی

فصل هفتم

ماده بیست و نهم: صاحب امتیاز، شرایط و مکلفیت ها

فصل هشتم

ماده سی و هفتم: مدیر مسؤول، شرایط و مکلفیت های آن

تفاوت های قانون جدید رسانه ها با قانون پیشین

مقایسه قانون رسانه های 1388 با قانون پیشین

معاهده جهانی حق تقلید 1952

اعلامیة الحاقی مربوط به ماده هفدهم

تصمیم نامه مربوط به ماده یازدهم

نتیجه

پیشنهادها

منابع



خرید فایل


ادامه مطلب ...

پاورپوینت شکل گرایی در معماری معاصر

توضیحات:

فایل پاورپوینت شکل گرایی در معماری معاصر، در حجم 21 اسلاید قابل ویرایش.

در این فایل به بررسی و معرفی شکل گرایی در معماری معاصر پرداخته شده است.

فهرست مطالب :
دوران
نوع مدرنیست ها
شکل و سه مقیاس محیط مصنوع
فرآیند شکلی
کرایر
ترجمه به عناصر اولیه در مقیاس شهری
فرآیند تبدیل به شکل پایه مقیاس شهری
فرآیند تبدیل به شکل پایه مقیاس معماری
مقایسه دوران و کرایر
نادیده گرفتن زمان و مکان در فرآیند شکلی
پیوند محیط و شکل بنا
رابطه مقیاس بنا و شکل
مرزهای معماری و شکل گرایی
گرامر و دستور زبان
حدها

این فایل با فرمت پاورپوینت در21اسلاید قابل ویرایش و عمدتا تصویری تهیه شده است.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

پاورپوینت معماری معاصر

پاورپوینت معماری معاصر

فایل پاورپوینت معماری معاصر ،در حجم 41 اسلاید.

در این فایل به معرفی و بررسی معماری معاصر پرداخته شده است.
در دو بخش های تک و اتوتک و همچنین پست مدرن مطالب ارائه شده است.

فهرست مطالب :
بخش اول:های تک و اکوتک
معماری های تک
اصول معماری تک
معماری اتو تک
نمودار فرزندان معماری مدرن
بخش دوم:معماری پست مدرن
پست مدرنیته
معماری پست مدرنیته
معرفی 5معمار

این فایل با فرمت پاورپوینت در41اسلاید قابل ویرایش تهیه شده است و جهت پروژه ها و ارائه های دانشجویان معماری در دروس مرتبط مناسب می باشد



خرید فایل


ادامه مطلب ...

فلسفه های معاصر تربیت اخلاقی

فلسفه های معاصر تربیت اخلاقی

مقدمه

تربیت اخلاقی فعالیتی است که باید از دو نوع مطالعه نظری به دست آید و حاصل آن در عمل به کار گرفته شود. از یک سوء مفهوم اخلاق، قلمرو فلسفه از لحاظ سنتی، هدف تربیت اخلاقی به شدت بر شناخت و آگاهی از فرد و اخلاق مبتنی خواهد بود. از سوی دیگر، مباحث مربوط به طبیعت و تحول انسان در روان شناسی مشخص می کند که چگونه انسان می تواند فاعل اخلاقی شود و مطابق با معیارهای معین فلسفه اخلاق بیندیشد و عمل کند. بالاخره تربیت کاری است که این داده های نظری را به حیطه عمل می کشاند و برنامه، روش و شیوه ها را تعیین کرده، ارتباط آن را با عوامل رشد اخلاقی مطلوب مورد بررسی قرار می دهد.

برای آگاهی از وضعیت کنونی تربیت اخلاقی، باید پیشینه و اصول مفروضه چهار دیدگاه بانفوذ معاصر را بررسی کنیم. روش کار ما در این مقاله بر مطالعه فلسفه های اساسی این چهار رویکرد متمرکز خواهد بود در مقالات بعدی کتاب حاضر، از منظر روان شناسی و تربیتی، با تفصیل بیشتری به رویکردهای مورد نظر پرداخته خواهد شد در اینجا هر یک از آنها در پنج مرحله به بحث گذاشته می شود: ابتدا به این نکته پی خواهیم برد که مطابق با رویکرد شخصی چه نوع از فعالیت انسانی در قلمرو ارزش گذاری اخلاقی و در نتیجه در قلمرو تربیت اخلاقی قرار می گیرد در صورتی که تربیت اخلاقی با روش های عملی (مرحله دوم) توأم گردد، چه بسا بتوان زمینه ی فلسفی (مرحله سوم) و روان شناسی (مرحله چهارم) هر رویکردی را استخراج کرد، هر چند طرفداران آن رویکرد چنین چیزی را به صراحت بیان نکرده باشند (مرحله پنجم) سپس شایستگی همه جانبه هر رویکرد را از حیث تأثیر و اعتبار آن در رشد فاعل اخلاقی ارزیابی خواهیم کرد، از این لحاظ، قوت و ضعف های دیدگاه های مختلف و مشکلاتی که باید برای ترسیم نظریه جامع و بایسته برطرف گردد، آشکار می شود.

با وجود این، برای ارزیابی از شایستگی یک رویکرد نیاز به معیار شایستگی است. حتی برای بررسی نظریه های تربیت اخلاقی باید بر نوع موضوعاتی که راجع به آن سخن می گوییم تفاهمی ضمنی داشته باشیم. این زمینه عمومی که ریشه در تجربه عادی اخلاقی هر فردی دارد، در تمامی مواردی که به دنبال می آید، مفروض خواهد بود ما شاهدیم که خود قضاوت های اخلاقی را بنا کرده و براساس آن عمل می کنیم: این داده ها از وضعیت موجود ما به دست می آید ما می خواهیم بدانیم که چگونه می توانیم چنین کارهایی را بهتر انجام دهیم و به دیگران به ویژه به جوانان کمک کنیم تا آنان نیز به همین صورت عمل کنند. در نتیجه، مناسب است که به طور خلاصه و در آغاز مراد خود را از «اخلاق»(2) روشن سازیم.

اخلاق به رفتار انسانی و ارزیابی از آن ارتباط دارد: چگونه می توان رفتار یا زندگی خوبی داشت؟ از جهاتی، همة رفتار انسانی از خوردن ساندویچ گرفته تا مردن به هر دلیلی در قلمرو اخلاق قرار می گیرد از لحاظ دیگر، تنها رفتارهای خاصی «رفتارهای اخلاقی» می باشند و بقیه نااخلاقی (نه ضد اخلاقی) اند. با این که دانشمندان علم اخلاق راجع به عوامل اخلاقی و غیراخلاقی رفتارها اختلاف نظر دارند، اما چنین اختلافی راه به جایی نمی برد و به نظرمی رسد که اصل رفتار است. «داوری اخلاقی»، «نظریه اخلاقی»، «رشد اخلاقی»، و به ویژه «تربیت اخلاقی» با داشتن تصوری از رفتار خوب یا بد، تبیین می شود.

همچنین، علی رغم این که رفتار انسانی از یک فرد به تنهایی و نه به طور جمعی صادر می شود، اما بدیهی است چنین عملی، عمل ساده ای نیست. رفتار انسانی بر مجموعة پیچیده ای از فرایند ها و توانایی ها، از رشته های عصبی گرفته تا داوری صوری عملیاتی(3)، مبتنی می باشد. بدین ترتیب، «تربیت اخلاقی» چه بسا می تواند به روش هایی اشاره داشته باشد که براساس آن، انسانی هر نوع توانایی که برای انجام رفتارخوب و فاعل شدن به اخلاق مطلوب نیاز دارد، به دست می آورد بسیاری از توانایی های ضروری در مناسبت های دیگر، مثلا توسط عصب شناسی و متخصص کارآمد مورد بررسی قرارمی گیرد، اما تحقیق راجع به روان شناسی اخلاق و تربیت اخلاقی می باشد و یا فعالیت اخلاقی در آن نقش اساسی دارد. روان شناسی اخلاق این سؤال را مطرح می کند: چه چیزی در انسان وجود دارد که موجب می شود تا او به اخلاق –با پذیرفتن مفهومی از اخلاق در فلسفه اخلاق، که این سؤال بر پایه آن مفهوم استواراست –جامعه عمل بپوشاند؟ تربیت اخلاقی این پرسش را مطرح می کند: چگونه در عمل می توانیم توانایی های مذکور را در افراد پرورش دهیم؟

در اینجا هدف ما بررسی همة نظریات مزبور نیست، بلکه بر دیدگاه هایی تأ‌کید می کنیم که در حال حاضر تأثیر مهمی بر تربیت اخلاقی دارند. دیدگاه های مذکور عبارت است از: تبیین ارزش ها(4)، شناختی –رشدی، شناختی –تحلیلی(5) و سنتی. با بررسی این رویکردها چه بسا بتوانیم به نتایجی دست یابیم که کاربرد بسیار زیادی دارد.

نظریه تبیین ارزش ها در تربیت اخلاقی

نقطه آغاز نهضت معروف «تبیین ارزش ها» به اثر لوئیس راتس و دیگران در خلال دهه های 1950 و 1960 برمی گردد؛ زمانی که برای نخستین بار کتاب حجیمی تحت عنوان «ارزش ها و آموزش» توسط راتس با همکاری مریل هارمین(6) و سیدنی بی. سیمون(7) در سال 1966 به چاپ رسید. همان طور که هوارد کرشن بوم(8) در مقالات اخیر خود تحت عنوان مطالب خواندنی راجع به تبیین ارزش ها 1973 اشاره کرد، ساختاری نظری این رویکرد در طول سالیان متمادی نسبتا ثابت مانده است. به منظور تجدید نظر در رویکرد، پیشنهادهایی توسط کرشن بوم در آن برهه (1973، در مقالات اخیرخود) و در اثر جدیدش تحت عنوان «نظریه جدید تبیین ارزش ها» 1977 ارائه شد. به طور کلی، با این که بنیان گذاران این رویکرد در برخی موارد توجه خود را به مبنای نظری و پژوهشی آن معطوف داشته اند، اما مکتب فکری نظریه تبیین ارزش ها نسبتا ضعیف و چند شکلی بوده و مقایسه با شیوة ‌نظری، بیشتر به شیوة عملی گرایش داشته است. آن چه می آید خلاصه کوتاهی از مفاهیم و پیش فرض های این رویکرد می باشد.

[قلمرو تربیت اخلاقی]

گسترة کاربرد روش های تبیین ارزش ها فراتر از اعتقاد متعصبانه به «مسائل اخلاقی» است و به انواع مختلف تصمیم گیری ها در زندگی راه می یابد. طرفداران این رویکرد خاطرنشان می کنند که ارزش ها در هر نوع گزینش و انتخابی دخالت دارند. در این صورت، چنانچه توجه ما به «ابعاد ارزشی» اشیا معطوف گردد، عملا درمی یابیم که هر چیزی واجد این ابعاد می باشد. با وجود این، هستة اصلی رویکرد به ارزش های مشخصی تأکید نمی کند. در واقع، در روش های آن هیچ گونه قضاوتی در مورد ارزش گذاری افراد مشاهده نمی شود به جای آن، در این وضعیت، آموزش ارزش ها سعی دارد تا شیوه هایی را برای سروسامان دادن یا پابرجا کردن نظام فردی یا سلسله مراتب ارزش ها تعلیم دهد.

بی تردید امور شخصی از پیش برای ما دارای اهمیت و ارزش می باشد، اما برداشتی که از مجموعه این ارزش ها به دست می دهد و نحوة ارتباط آن ها غالبا ابهام دارد، تا آنجا که چه بسا در بین ارزش های مذکور، عناصر متناقضی وجود داشته، هیچ یک از آنها بر دیگری از برتری روشنی برخوردار نباشد. همچنین، ممکن است از انجام رفتار مطابق با این ارزش ها ممانعت به عمل آید. این در جایی است که کسی بخواهد ارزش های خود را که در تعارض با قضاوت های ارزشی مورد تأکید مراجع تصمیم گیری یا همردیفان است، بر جامعه تحمیل کند. بر این اساس، نظریه تبیین ارزش ها روشی برای برطرف ساختن تعارضات است که بر پایه آن می توان برتری های اصلی خود را روشن ساخت و عزت نفس و اطمینان خود را در مورد هر نوع ارزشی که از آن حمایت می کنیم، تعالی بخشید در اینجا تأکید بر کسب مهارت ویژه ارزش گذاری است، ولی چگونگی اجرای آن در سراسر عرصة زندگی متفاوت خواهد بود. از این لحاظ، راجع به اصول کلی ارزیابی از خود، رویکرد تبیین ارزش ها به جای این که نتایج یا داوری ارزشی خاصی را ارائه دهد، مقدم تر از هر چیز، بر یکی ازابعاد سنت سقراطی «زندگی کنترل شده» تأکید می ورزد.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

جنبشهای اسلامی معاصر

جنبشهای اسلامی معاصر


__________________________

«فصل اول»

وقوع انقلاب اسلامی در ایران مهمترین عامل رشد فزاینده گروههای اسلامی در جهان عرب دهة‌1980 است. گرچه جنبش اسلامی با تأسیس اخوان المسلمین توسط حسن‌البنا در 1928 به شکل سازمانی در مصر و دیگر کشورهای عربی شروع به رشد کرد اما سرکوب این سازمان توسط رژیمهای عرب و علاوه بر آن خط مشی ملاحظه کارانه رهبران آن در قبال قدرت سیاسی حاکم از جاذبیت جنبش اخوان المسلمین کاست.

وجود انشعاب‌ها و شکاف‌های متعدد در اخوان المسلمین و ظهور جریان‌های نوپای اسلامی از میان آنها این مسئله را ثابت می‌کند که جوانان طرفدار گرایش اسلامی با تأثیر پذیرفتن از الگوی انقلاب ایران روش قهر‌آمیز در برابر رژیمهای حاکم را در پیش گرفتند.

وقوع انقلاب اسلامی در ایران و ظهور گروههای اسلامی در سراسر جهان اسلام در دهة‌ 1980 باعث شد تا محققان و روزنامه نگاران ، کتابها و مقالات متعددی پیرامون رستاخیز اسلامی معاصر و جنبش‌های اسلام‌گرا به رشتة‌ تحریر درآورند.


مصر مهد بنیادگرایی اسلامی

جنبش اخوان المسلمین اصولاَ باید زائیدة‌ اوضاع سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر مصر در پی و از سویی دیگر بر یک ؟ مسلمانان در برابر استعمارگران غرب که کشورهای اسلامی را مورد تجاوز قرار داده است. دوره‌ای که اصول قرآن مورد ملاحظه قرار می‌گرفت و اسلام تنها ملیت محسوب می‌شود. به نظر او بین جوامع کنونی اسلامی و اسلام واقعی فاصله‌ای بود که این فاصله موجب عقب ماندگی امت یا جامعه مسلمانان شده بود. همچنین او معتقد بود که مإموریت اخوان المسنلیمن این است که انسان ةا را به سوی حقیقت هدایت کند ،‌ابناء بستر را به راه خدا فراخوانده و تمامی جهان را با نور اسلام روشن نماید.

جامعة‌ اخوان المسلمین در طی سالها گسترش پیدا کرد،‌ فعالیتش گسترده شد و در صحنة‌ سیاست جهانی نقش عمده‌ای بازی می‌کرد. اما با توجه به اتفاقاتی که افتاد(‌در این جا مجال شرح آنها نیست) ،‌طی دستوری در سال 1948 منحل شد. انحلال اخوان المسلمین در پی این بود که جامعه در تدارک یک انقلاب قریب الوقوع است. همچنین به دلیل برخوردهای نوینی که از 1945 مصر به لرزه درآمده بود، نقش اخوان المسلمین از دیدگاه دولت مهم‌ترین خطر بالقوه تلقی می‌شد.

به طور کلی بعد از تحولاتی که صورت گرفت از جمله ترور حسن انبیاء و بسیاری از مسائل دیگر اخوان المسلمین چاره‌ای جز تأکید بیشتر بر عملیات زیر‌زمینی نداشت،‌ولی در عین حال روابط گوناگونی با سایر سازمان‌های مخفی و گروههایی که در صدد ایجاد تغییراتی در مصر بودند برقرار نمود. تا اینکه بهتر بتوانیم تإثیر انقلاب ایران را بر تحولات این کشورمورد بررسی قرار دهیم.

مصر از جمله کشورهای مسلمانی بود که بیش از یک قرن و نیم هدف حملات نیروهای ضد انسانی استعمارگران قرار گرفته بود. بیداری در این کشور بیش از هر کشور عربی دیگر صورت گرفت. جنبش انقلابی ایران با محتوای اسلامی‌اش محرک جدیدی برای بیداری گروههای اسلامی در مصر بود.

مراکز فعالیت‌های اسلامی در مصر بدین ترتیب بود:

الف) ‌مراکز رسمی

ب) ‌وزارت اوقاف

ج)‌ مسجد- دانگشاه الازهرا و مراکز وابسته به آن – مجمع بررسیهای اسلامی – آموزشگاه‌های یعنی الازهر

د)‌ سازمان‌ها و انجمن های مذهبی

ه‍‌)‌ جمعیت‌های مذهبی – دانشگاهها و مساجد

دانشگاهها مراکز اصلی و اساسی پیدایش نهضت‌های اسلامی و انقلابی است. بزرگترین جمعیت اسلامی مصر همان جمعیت‌ اخوان المسلمین بود که در مورد آن مبحث شد.

انقلاب ایران همة‌ مراکز مذهبی مصر را به تکاپو و فعالیت‌ انداخته‌ و آنها را به مطالعه و بررسی قیام مسلحانه و ایجاد تشکیلات و تکوین مسأله رهبری واداشته بود.

فهرست مطالب

مقدمه

فصل اول:

مصر مهد بنیاد گرایی اسلامی

نمونه هایی از پی آورد انقلاب ایران در مصر

فصل دوم:

الجزایر

مراکش

سودان

لیبی

تونس

نتیجه گیری

فصل سوم:

فهرست منابع و مآخذ



خرید فایل


ادامه مطلب ...

شاعران معاصر نیشابور

شاعران معاصر نیشابور

محمدرضا شفیعى کدکنى

شاعر ، ادبیات پژوه ، منتقد ادبى ،مصحح و مترجم.
متولد ۱۳۱۸ ، کدکن نیشابور

تلمذ و شاگردى دروس حوزوى در محضر بزرگانى چون ادیب نیشابورى دوم، میرزا هاشم قزوینى، آیت الله میلانى و برخى دیگر از علماى نامدار
- دکتراى زبان وادبیات فارسى از دانشگاه تهران ۱۳۴۸
- شاگردى بزرگانى چون بدیع الزمان فروزانفر، دکتر مینوى، دکتر على اکبر فیاض، احمدعلى رجایى بخارایى و غلامحسین یوسفى ، غلامحسین مصاحب و عباس زریاب خویى و ...
- تدریس و تحقیق در دانشگاه هاى مختلف جهان از جمله انگلستان ، آمریکا ، ژاپن و ..
- نخستین محققى که در دوره معاصر «بیدل دهلوى» را به جامعه ادبى معرفى نمود.
- نخستین محققى که در دوره معاصر «حزین لاهیجى» را به جامعه ادبى معرفى نمود.
- با تحلیل و تفسیر کتاب «الفصول» چهره واقعى کرامیه را به پژوهندگان ایران و ایرانیان شناساند.
- برخى از دفترهاى شعر او عبارتند از : زمزمه ها ، شبخوانى ، از زبان برگ ، در کوچه باغهاى نیشابور، از بودن و سرودن ، مثل درخت در شب باران ، بوى جوى مولیان و ...
- برخى از تصحیحات و تحقیقات وى عبارتند از : «شاعر آینه ها» (در باره بیدل دهلوى) ، تاریخ نیشابور ، تفسیرالفصول ، دیوان شمس ، غزلیات عطار، اسرار التوحید ، سبک شناسى عرفان و ادبیات فارسى ، موسیقى شعر ، شعر معاصر عرب، الهى نامه و مصیبت نامه عطار نیشابورى ، البدء والتاریخ و دفتر روشنایى و ...
و در آغاز، سخن بود و سخن تنها بود
و سخن زیبا بود .
بوسه و نان و تماشاى کبوترها بود
«درین قحط سال دمشقى» نوشتن از شفیعى کدکنى پاس داشتن حرمت عشق است. گرچه این نوشتن، تلاشى بى سرانجام و تقلایى بى فرجام خواهدبود و قلم زدن در این راه عرض خود بردن و زحمت دیگران داشتن است و پیشاپیش به تمام هواخواهان و دوستداران کدکنى مى گویم که: «ببخشاى اى روشن عشق‎/ بر ما ببخشاى!»

نوشتن درباره «محمدرضا شفیعى کدکنى» را مى توان از مناظر و منفذهاى گونه گون آغاز کرد و به سرانجام رساند. چه او هم محقق است و هم منتقد و هم شاعر، چنانکه نخستین کسى است که «بیدل دهلوى» را به جامعه ادبى ما معرفى کرد و هم مى توان مدعى شد که کدکنى فضل تقدم در معرفى «حزین لاهیجى» را نیز داشته است. همانطور که تحقیقات بدیع، دامنه دار و ژرف او در باب «کرامیه» اعتبارجهانى دارد. چرا که به زعم بسیارى او بود که نخستین بار با کشف و تحلیل بسیار مهمش در کتاب «الفصول» چهره واقعى کرامیه را به پژوهشگران نمایاند.
در واقع مقالات او در این کتاب نشان مى دهد که «کرامیه» اولین تجربه هاى «زهد» را در شعر فارسى واردکردند. تحقیقات او در این باب حتى «مارلونگ» استاد بزرگ تاریخ و کلام اسلامى را هم به حیرت واداشت.
در باب تحقیق کدکنى بسیارمى توان نوشت. تعریفى که او از تصرف در تحقیقات شگرف و عمیقش ارائه کرد، عملاً موجب ایجاد «سبک شناسى عرفان و ادبیات عرفانى» در فرهنگ ایران شده است. او براى اولین بار ادبیات عرفانى را در قالب آمار موردبررسى علمى قرارداد.
کدکنى با تصحیح انتقادى خود در کتابهاى «اسرارالتوحید» و «حالات و سخنان ابوسعید» با بازسازى و پیراستن این دو اثر مهم در ادبیات عرفانى دوکتاب بارز و برجسته در این عرصه را روانه بازار نشر کرد و مشتاقان این عرصه را بسیار سیراب نمود. باید اعتراف کرد که تلاش کدکنى در این دو کتاب براى ارائه اطلاعات ناب و دسته اول پیرامون احوال و اقوال مشایخ صوفیه، مباحث ادبى، لغوى، تعیین هویت، اعلام تاریخى و جغرافیایى به مشتاقان این عرصه ادبى ستودنى و غیرقابل فراموش است.
شفیعى کدکنى همچنین درکتاب مانا و ماندگارش «موسیقى شعر» گسترده ترین وعالمانه ترین بررسى را پیرامون «موسیقى» به انجام رسانده است و این حکایتگر این واقعیت است که او شناخت بى حد و حصر از موسیقى ایرانى دارد وبرخلاف بسیارى از ادبا و شعرا که میانه اى با موسیقى به معناى علمى و حرفه اى آن ندارند، کدکنى موسیقى را نه به نظر که در عمل مى شناسد و بسان حلقه خراسانى که دایره اى از شعرا و ادباى مشهور و معروف آن خطه است توان بازپرداخت و نقد موسیقى را حتى در شعر دارد.
تلاش کدکنى در عرصه شناخت و شناساندن «شعر معاصر عرب» هم در خور تحسین و تقدیر است. چه او اولین کسى است که به معرفى مفید و پر از اطلاعات و جامع از جریان هاى شعر معاصر عرب را به زبان فارسى ارائه کرده است. او در کتاب «شعر معاصر عرب»اش علاوه بر آنکه به مطالعه اى تطبیقى میان جریان شعر مدرن فارسى و عربى در قرن گذشته دست مى زند و اعلام مى کند که تغییر و تحولات رخ داده در اشعار فارسى و عربى سده اخیر ناشى از ورود شعر فرنگى و ترجمه اشعار فرنگ در فرهنگ هاى عربى و فارسى است.
تصحیح «تاریخ نیشابور» نیز از دیگر خدمات ارزنده کدکنى است. چنانکه درباره این کار او گفته اند: اگر در کارنامه شفیعى کدکنى تنها تصحیح انتقادى «تاریخ نیشابور» ثبت مى شد براى اینکه نامش را در شمار خادمان بزرگ فرهنگ ایران در قرن اخیر قراردهد کفایت مى کرد. چه شفیعى کدکنى براى تعیین هویت اعلام رجالى و جغرافیایى پرشمار این کتاب سال ها وقت صرف کرد و به تعبیر خودش «جان کند» تا توانست با تصحیح و احیاى این کتاب که از آن به «کتاب مادر» تعبیرمى کنند، آن را از زاویه گمنامى وارد متن پژوهش هاى محققان کند. درباره اهمیت این کتاب همین بس که این کتاب را یکى از اسناد بسیارمهم تاریخ تمدن و فرهنگ نیشابور بزرگ مى دانند و به شمار مى آورند.
از دیگر کارهاى مهم کدکنى در مقام محقق و پژوهشگر ادبى، کار شگرف و عظیم او در «مختارنامه» و «منطق الطیر» شیخ فریدالدین عطار نیشابورى است. تصحیح منتقدانه او باعث شده است که ما امروز اطلاعات و شناخت گسترده تر و ژرف ترى پیرامون زندگى شیخ فریدالدین عطار نیشابورى و بلاغت و سبک شخصى و ریشه هاى اندیشه او داشته باشیم. اطلاعاتى که تا پیش ازاین کتاب کمتر قابل دسترسى و دریافت بود.
اى تو آغاز، ‎/ تو انجام، تو بالا، تو فرود‎/ اى سراینده هستى، سر هر سطر و سرود
بازگردان، به سخن، دیگربار ‎/ آن شکوه ازلى، شادى و زیبایى را ‎/ داد و دانایى را.
تو سخن را بده آن شوکت دیرین، آمین! ‎/ نیز دوشیزگى روز نخستین، ‎/ آمین!
در باب زندگانى محمدرضا شفیعى کدکنى، بسیار نوشته اند. چه بوده و که بوده و کى و کجا به دنیا آمده است و ما نیز از سر اجبار به آن مى پردازیم.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

ادبیات معاصر امریکا

ادبیات معاصر امریکا

پیشگفتار

این مطالعات دیر انجام که با ادبیات معاصر امریکا آغاز شد طولی نکشید که سر زندگی اصالت و توانایی این ادبیات ،همه حواسم را به خود مشغول داشت . فاکنر ،اونیل و همینگوی نویسندگان ژرف اندیش و قدرتمندی بودند که مقام رمان و نمایش امریکا را تا حد رمان و نمایش انگلستان ،آلمان و فرانسه ارتقا دادند ، زیرا هنگامی که جایزه نوبل در 1949 به نویسنده گمنامی اهدا شد که ظاهراً در مردابهای میسی سی پی گم شده بود و یا در سال 1954 به جهانگرد ریش و پشم دار سالخورده ای تعلق گرفت که شهر پاریس از سی سال پیش او را روزنامه نگاری تهیدست می شناخت که زیر سقفی در حال فرو ریختن با ماشین تحریر کهنه اش کانجار می رفت ، غولهای ادبی اروپا از جا پریدند . انتقاد از من رواست ، چرا که تا 1966 فقط یک رمان از همینگوی و یک رمان از استین بک خوانده و اصلاً کتابی از فاکنر نخوانده بودم . اکنون نیز از ادبیات کانادا ، مکزیک و امریکای جنوبی چیزی نمی دانم ، هر خواننده آگاهی این نکته بی دردسر ، تنگ نظرانه و توهین آمیز برای « ایالات متحده » ای است به سادگی حدس بزند . به راستی چه کسی به ما صفتی ملی عطا خواهد کرد ؟

باری ، من از « صراحت » عریان بسیاری از نویسندگان متوسط امریکا در بیان اعمال محرمانه تنمان ، اندکی یک خورده ام . ممن پیوریتن1 معصومی نیستم و آن قدر در رگهایم خون فرانسوی – کانادایی جریان دارد که اگر شوخی زشتی با زیرکی بیان شود یا حتی دیدن فیلم « عریانی » هم ممکن است مذاقم خوش بیاید . من پیش خود فرض کرده بودم ، هر کس که آن قدر هوش و حواس دارد که بتواند کتابی بنویسد ، خود به خود می داند ، برخی واژه های تند و رک بوی زننده ای از مصداق خود و محیط آن مصداق را با خود دارند ، چون این گونه واژه ها می تواند هر شعری را که شاید درباره تن و بدن باشد ، به فضاحت بکشاند ، لذا این دسته نویسندگان در آثاری که پیش چشم ما گشوده می شود و با ما تماس حاصل می کند از واژگانی استفاده می کنند که از پیش ضد عفونی شده است . یعنی در گفتگو از اسرار خلوت و رختخواب به شیوه غیر مستقیم و فرهیخته ای متوسل می شوند . وقتی این گونه خودداریها مورد توجه قرار گیرد ، ادراک آدمی تند و تیزتر می شود . و درگیریها و تضادها هم کندتر می شوند و اینک که دادگاههای ما کم و بیش برای تعریف قبح دست از تلاش برداشته اند ، سالها در هرزه نگاری چه بهنجار و چه ناهنجار غوطه خواهیم خورد ، باشد که این وضعیت با افزایش آزادی تخفیف یابد . کتابهایی مانند کندی2 عادی خواهند شد و خوانندگان بالاتر از دیپلم را تحریک نخواهند کرد ؛ همان گونه که ساقهای زنان ، چندان هوسی در دل مردان بر نمی انگیزد و در ضمن باید اذعان کنم که رمانهایی مانند آخرین راه خروجی به بروکلین3 اگرچه تهوع آورند ، آزاد باشد تا ژرفای انحطاطی را که در پس رفاه کور و گیج ما پنهان است ، به ما بنمایاند . به این نکته نیز اعتراف کنم که من این کتابها را خوانده ام .

کتابهای دیگری هم خوانده ام که دوست دارم پیش از آنکه با فراغت درباره فاکنر سخن بگویم ؛ کمی هم از آنها بگویم . نویسندگان قدرتمند و مبتکر بسیاری در ایالات متحده امریکا هستند که برخی از ایشان در برابر وسوسه هرزه نگاری مقاومت کرده اند . من سال بلو را همچون هنرمند بی ریایی که هرگز دستنوشته اش را به چاپ نمی سپارد مگر آنکه همدردی پر احاساس و هنرمندی کمال یافته4 خویش را به آن منتقل کند ، محترم می شمارم . شهرهای در حال گسترش ما ، هر ساله هزار نفر مانند هرزوگ را به وجود می آورند : شوهری که صبورانه کلاه قرمساقی بر سر می گذارد ، پدری شیفته فرزندان اما سهل انگار مردی خوش نیت اما سست اراده و بیحال که در میان تخته پاره الهیاتی درهم شکسته به دست و پازدن مشغول است .

بدو ، ربیت ! اثر جان آپدایک5 تصویری غم انگیز ، لیکن گیرای مردی را به دست می دهد که از محیطی مرگبار ع از غروری کاذب و از ادراکی کم مایه – در تشخیص خیر و شر – رنج می برد . هر شهر امریکا صدها ربیت آنگسرومز در خود دارد که پس از مشاهده سستی و سقوط پیوندهای اخلاقیش از پا در می آید و ما خود را شریک جرم احساس می کنیم . ادبیات زمان ما انباشته از آثار قهرمانان مچاله شده ای است که می پنداشتند با مرگ آورنده ده فرمان ، این مفاهیم نیز منسوخ شده اند 6. آپدایک در کتاب زوجها همه توان خود را برای بیان خیر و شر به کار می گیرد : شاهکاری از ادراکی نافذ و ژرف . طنزی خشمناک در تشریح اجتماعی که عزمی « بی پروا هم » برای آوردن رازهای شیرین عشق و تن در سخان رکیک مردان و زنان به پهنه وضوح ادبیات دارد و من با خواندن هر صفحه آن سخت یکه خوردم ؛ لیکن در میان رسوب اخلاقی آن ع بینشهای درخشان بسیار و ادراکی موجز یافتم : « سرنوشت همه آنان در این عصر ، عصری از اعصار تاریک که در میان هزاره ها و در میان مرگ و تولد مجدد خدایان – به هنگامی که هیچ دستاویزی جز جاذبه های سیارات ، سکس و رواقیگری وجود ندارد – منوط به آن است . »

فرانسیس اسکات فیتز جرالد ( 1940- 1896 ) در خانواده های پرهیزگار و کاتولیک به دنیا آمد . ایمانش را از کف داد و از اینکه کلیسا کتابهایش را تحریم کرد ، رنج بسیار برد . شاید به همین دلیل است که من کتاب شب لطیف است7 را با حرارت بیشتری پذیرا شدم تا گتسبی بزرگ را که عموماً بهترین کار او شمرده می شود . کتاب اول اساساً داستانی اسرار آمیز است ( کی ، کی را کشت ؟ ) با طرحی هیجان انگیز و پایانی دراماتیک ؛ هزاران کتاب از این نوع وجود دارد . کتاب دیگر ، نتیجه تلاش دلیرانه مرد ایرلندی رمانتیکی بود که می کوشید تا – تقریباً به گونه ای بالینی – سقوط یک ایده الیست را بر اثر وسوسه و شور بختی ، درگیر زنبارگی و میخوارگی توصیف کند . وقتی دیدم نویسنده هیچ گونه رنگ خوشبینانه ای بر پایان شتابزده آن نپاشیده است ، حیرت کردم . در این اثر با تصویری نه چندان متفاوت از نویسنده روبرو می شویم : زوال اخلاقی ناشی از میخوارگی خود نویسنده پس از دلبستگی طولانی به همسری بدخو و ناسازگار و مقاومتی دراز مدت در برابر فشارهای اقتصادی و عشقهایی که به او عرضه می شد . این همان شخصیت دوست داشتنی و زندگی عاطفی فیتز جرالد بود که برای این کتابها شهرت گذرایی هم به ارمغان آورد .

2- قلمرو فاکنز

فاکنر از اولیس جیمز جویس به راه افتاد و در جاده تنباکوی ارسکین کالدول پیش رفت . او جریان سیال ذهن را در طبقه کاملی از مردم ساکن میسی سی پی دبنال کرده و با عریان کردن جسم و جان آنان ، تاریخچه و زوالشان را ضبط می کند او که آثار بالزاک را بسیار خوانده بود ، خود به نوشتن کمدی انسانی8 گوشه ای از ایالات متحده پرداخت . این بخش در واقع لافایت بود و مرکز آن شهر اکسفورد جایگاه پر افتخار دانشگاه می سی سی پی لیکن فاکنر این شهر را جفرسن خواند و این بخش را یوکناپاتافا نام داد ؛ واژه ای که به قول خود او ، از آن سرخپوستان چیکاسا9 است و چنین معنا می دهد : « آب در جلگه ها به آرامی روان است . » و این توصیف مصداق کاملی از کتابهای اوست . فاکنر برای این « بخش تخیلی » خود جمعیتی برابر 9313 سیاه پوست و 6298 سفید پوست در نظر می گیرد . حداقل صد تن از این سفید پوستان و انبوهی از سیاه پوستان به رمانهای او داخل یا در آنها خارج می شوند . همچنان که شخصیتهای متعددی ، نظیر همینها در بخشهای گوناگون آثار بالزاک ظاهر می شوند . در نمایش موشکافانة فاکنر ، مردم این قطعه زمین ، صمیمانه تر و صادقانه تر از هر بخش دیگری از مردم امریکا نمایانده می شوند .

فاکنر در 25 سپتامبر 1897 در نیوآلبانی10 می سی سی پی به دنیا آمد . پدرش در سال 1902 خانواده را به آسکفورد برد و با شغل مدیر حسابداری در دانشگاه استخدام شد . تحصیلات رسمی ویلیام از دبیرستان فراتر نرفت . او تلاش کرد برای شرکت در جنگ جهانی اول در ارتش نامنویسی کند ؛ اما پذیرفته نشد . سپس به کانادا رفت و وارد نیروی هوایی سلطنتی شد ؛ اما پیپ از آنکه تعلیماتش را به پایان برساند ، جنگ خاتمه یافته بود . آنگاه به آکسفورد بازگشت و یک سالی را در دانشگاه به تحصیل مشغول شد . در سال 1924 یک جلد از شعرهایش در بوستون چاپ شد . در صفحه عنوان کتاب یک حرف u به اشتباه در اسم او گذاشته شد . فاکنر این اشتباه را حفظ کرد و همه کارهای بعدیش را با همین نام جدید امضا کرد . همان گونه که احساس بر اندیشه مقدم است ، نثر نویسان خوب تقریباً همیشه با شعر آغاز می کنند .

هنگامی که در حرفه روزنامه نویسی و در نیوارلئان کار می کرد با شروود اندرسن آشنا شد . او ویلیام را ترغیب کرد به رغم امتناع مکرر ناشران از چاپ آثارش ، به نوشتن ادامه دهد . فاکنر در ژوئن 1925 با کشتی باری به اروپا سفر کرد . ایتالیا و فرانسه را زیر پا گذاشت و مدتی در روزنامه ای در پاریس به کار پرداخت . سپس به آکسفورد بازگشت و برای تأمین زندگی به هر کاری ، هر اندازه بی ارزش دست زد ، پس از انتشار چند کار جزئی که در اقیانوس انتشار کتابها بازتاب و آوازه چندانی نداشت یکی از بنگاههای انتشاراتی نیویورک را متقاعد کرد تا کتابی از او به چاپ برساند ( 1929 ) و شهرت او با این کتاب آغاز شد .

رمان سارتوریس11 یکی از خانواده های قدیمی اهل جنوب را تصویر می کند که اندک اندک قدرت اجتماعی و املاک خود را به اعضای یک طبقه بازرگان کاسبکار در حال رشد ولی فاقد اصول اخلاقی ، تسلیم می کند . بدین گونه تاریخچه حوادث بخش « یوکناپاتافا » پیش چشم ما گشوده می شود . بنیانگذار این خانواده سرهنگ جان ساتوریس است که در جنگهای داخلی فرمانده یک هنگ سواره نظام بود و با شهامت و بی پروایی خود در آن روزگار داستانهای گوناگون و پر شاخ و برگی برای فرزندانش به یادگار گذاشت . وی در سال 1876 در گذشت و با یارد سالخورده آغاز می شود که در جفرسون رئیس بانک است مردی مبادی آداب که با ویسکی و سیگارش زندگی می کند و مورد احترام همگان است . گرچه در ناتوانی اش در اداره فرزندان و خدمتکاران ، نشانه های زوال به چشم می خورد . شخصیت شرور داستان ، نوه اش بایارد سارتوریس دوم ، است که خوگرفته به خشونت و شتاب – با لاقیدی – از جنگ جهانی اول باز می گردد . اتومبیل جدید او که موجب وحشت پدربزرگ است ، نماد جهان در حال دگرگونی و ابزار فاجعه است .

اعضای خانواده سارتوریس به اصل و نسب خویش می بالند و معیارهای دیرینه آداب دانی ، ذوق و سلیقه و وظیفه شناسی خود را نسبت به خانواده ، طبقه و جامعه حفظ می کنند . آنان مستخدمان سیاه پوست خود را آمرانه به کار می گیرند ب اایشان همچون اعضای پذیرفته شده و پرورش یافته خانواده رفتار می کنند ؛ اما به ایشان به شکلی غیر از نوعی کاست همیشه پست ، نمی نگرند . آنان با تحقیری بی ثمر به تازه واردان بی ریشه ، حیله گر و مبتکر شمالی نگاه می کنند ؛ کسانی که غیر از جاذبه پول و جنسیت هیچ نیروی محرک دیگری ندارند ؛ آنانی که نه وابستگیهای اجتماعی را به رسمیت می شناسند و نه قیود زیبایی شناسی را . در رمانهای فاکنر نمایندگان اصلی این گروه خانواده اسناپس12 هستند ، « خانواده ای به ظاهر خستگی ناپذیر که در طول ده سال اخیر از جای کوچکی مشهور به محله فرانسویها – کم کم به شهر [ جفرسن ] آمده اند . » فلم اسناپس ، مصمم به گردآوری ثروت و رسیدن به قدرت : « روزی ، بی سر و صدا پشت پیشخان رستوران کوچکی کنار خیابان ، سر و کله اش پیدا شده بود . . .

با این جا پا – و مانند ابراهیم پیامبر – خویشان و بستگان خود را تک تک ، یا خانواده خانواده به شهر می آورد و طوری سر و سامان می دهد که بتوانند پول در بیاورند . » آنان ر در شغلهای کوچک و جور واجور درجة سه مغازه های بقالی ، سلمانی و . . . پخش و پلا شدند ؛ زاد و ولد کردند و ریشه دواندند . ساکنان قدیمی ، در خانه ها و مغازه ها و دفترهای آراسته خود ، ابتدا با تفریح و سرگرمی ، سپس با حیرت و آشفتگی ناظر این جریان بودند . » در جریان وقایع رمان ، طبقه جدیدی گسترش می یابد تا آن گاه که « سارتوریس ها » در مقابل «اسناپس ها » محو می شوند . مزرعه ، دهکده ، خانه مجلل و درشکه ، جایشان را به مغازه ، شهر ، بانک و اتومبیل می دهند و سیمای جنوب به تصویری رنگ باخته از شمل مبدل می شود .

تنها « اسناپس » ی که در این کتاب ظاهر می شود ، دفتر دار بانک بایارد سارتوریس است . او با نقشه ای سنجیده دست به اختلاس میزند ، پولش را پس انداز می کند . در ناحیه کثیفی مسکن می گزیند و نامه های عاشقانه بدون امضایی برای نارسیسا بن بو – که به سبب وابستگیش به خانواده سارتوریس دور از دسترس اوست – می نویسد . برادر دختر ، هوراس بن بو وکیلی است که با « سیمای زیبا ظریف مسخره اش » مشخص می شود . او با زن هوسباز بهترین دوست خود رابطه نامشروع برقرار می کند و خواهر حساس و پارسایش را آزرده خاطر می سازد . نارسیسا هم پنهانی و با دلهره گرفتار عشق بایارد سارتوریس دوم می شود . بایارد اعتنایی به او ندارد ، چرا که روح خود را به اتومبیلیش فروخته است . وقتی در یک تصادف چند دنده بایارد می شکند . نارسیسا با صمیمیتی خاموش از او پرستاری می کند تا آنکه بایارد با او ازدواج می کند . هنگامی که دنده های او و گلگیرها تعمیر می شوند ، بایارد ، پدر بزرگش را مصرانه با اتومبیل به گردش می برد ، اتومبیل در گودالی می افتد . بایارد اول از شدت ضربه می میرد و چیزی نمی گذرد بایارد دوم هم در حین پرواز با هواپیمایی که دچار نقص فنی شده است تلف می شود . در این هنگام او بیست و هفت سال داشت و سال 1920 بود .

اصل داستان همین است که گفتم ، اما بدون پرداخت هنری داستان هیچ است . در اینجا ساخت و سبکی وجود دارد و تصاویری که با تامل در آن جای داده شده است : تصویر شهر و مغازه ها و کاسبها و بیکاره هایش . تصاویر نواحی مسکونی قدیمی با خانه های ساکت و سرسبز سایبان دار متعلق به اشرافیت در حال احتضار است ، تصویر این خانواده های شکست خورده با خاطرات مغرورانه غم انگیزشان از گذشته باشکوه ؛ تصویر برده های پیشین و فرزندانشان که بی مال و منال ، بینوا و زیرک که زبان انگلیسی را برای همخوانی با حنجره هاشان و نیازها و آوازهاشان تغییر داده اند . بهترین جنبه کار فاکنر ثبت ساده و صمیمانه فضای جنوب است : رنگ و ترکیب خاک ، گیاهان و گلهای خاص منطقه که « جنگلی درهم تنیده و خوش رایحه » از « یاسهای هندی ، کبود ، بنفش . . . و پیچکهای انبوه » می سازند ؛ « رایحه یاسمنها پیوسته در فضای خانه پراکنده است » ؛ پرندگان بومی که « شامگاهان با شیرینی و ملاحت آواز می خوانند . »


1 – puritan فرقه ای از پروتستانهای انگلستان در قرون 16 و 17 که خواستار انضباط مذهبی سخت بودند

2 – Candy رمانی هرزه نگارانه نوشته Terry Southern و Mison Hoffenberg که نخستین بار در سال 1958 چاپ شد . این رمان امریکایی سالها تجدید چاپ می شد و میلیونها نسخه از آن به فروش رفت . در سال 1968 فیلمی از روی آن ساخته شد .

3 – last Exit to Brooklyn رمانی نوشته Hubert Selby

4 – Saul Bellow متولد 1915 نوسنده کانادایی الاصل امریکایی . در بساری از آثارش به زندگی یهودیان در امریکای معاصر می پردازد .

5 – john Updike متولد 1932 نویسنده امریکایی آپدایک به دلیل تصویر کردن زندگی اهالی شهرهای پنسیلوانیا در آثارش مشهور است

6 – اشاره ای است به ده فرمان موسای پیامبر که از سوی خدا بر او وحی شد و او آنها را بر لوح نوشت و بر امتش عرضه کرد .

7 – Tender is the Night .

8 – Comedie humaine ، عنوان مجموعه رمانهای بالزاک

9 - Chickasaw

10 – New Albany

11 - Sartoris

12 - Snopeses



خرید فایل


ادامه مطلب ...

پاورپوینت معماری معاصر پیتر آیزمن

پاورپوینت معماری معاصر پیتر آیزمن

پاورپوینت معماری معاصر پیتر آیزمن

با سلام در این پست پاورپوینت معرفی آثار معماری و شخصیتی پیتر آیزمن رو در 30 اسلاید کامل براتون قرار دادیم که برگرفته شده از مطالب پاورپوینت های دیگر و ترجمه یک سری مطالب خارجی هست که به کامل ترین پاورپوینت ممکن تبدیل شده است. امیدوارم براتون مفید باشه پیتر آیزنمن متولد ۱۱ ...


ادامه مطلب ...

دانلود تحقیق آماده قالب word با عنوان معماری معاصر ایران ۱۴ ص

دانلود تحقیق آماده قالب word با عنوان معماری معاصر ایران ۱۴ ص

معماری معاصر ایران از نگاه میرمیران 1 بررسی تحولات معماری معاصر ایران در دوره zwnj;های مختلف، از نظر چگونگی توجه به معماری گذشته، موضوعی است که سیدهادی میرمیران، بارها در سخنرانی zwnj;ها و نوشته zwnj;های خویش، به آن پرداخته است. به اعتقاد او، معماری معاصر ایران اگرچه در بخش عمده ...


ادامه مطلب ...