بررسی نگرش دینی ( مثبت و منفی ) برتفکرانتقادی دانشجویان رشتۀ علوم تربیتی دانشگاه آزاد واحد دماوند
چکیده : هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر نگرش دینی ( مثبت و منفی ) بر تفکر انتقادی
دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند است.
فرضیات پژوهش عبارتند از : 1) بین نگرش دینی مثبت و تفکر انتقادی رابطه وجود دارد
2) بین نگرش دینی منفی و تفکر انتقادی رابطه وجود دارد.
همان طوری که ملاحظه می کنید جامعۀ آماری کلیۀ دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه آزاد
اسلامی واحد دماوند است و نمونۀ آماری 100 نفر است که از میان این جامعۀ آماری به
صورت تصادفی ساده انتخاب شده است . روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه
نگرش دینی و تفکر انتقادی خودساخته است که در اختیار گروه نمونه قرار گرفته و بعد از
پاسخ جمع آوری شده و اطلاعات مورد بررسی قرار گرفت . در تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو روش توصیفی و استنباطی استفاده شد و جداول و نمودارهای آماری ارائه شد.
نتایج این پژوهش به شرح ذیل است :
بین نگرش دینی و تفکر انتقادی رابطۀ معناداری وجود دارد.
بین نگرش دینی مثبت و تفکر انتقادی رابطۀ معناداری وجود دارد.
بین نگرش دینی منفی و تفکر انتقادی رابطۀ معناداری وجود دارد.
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر نگرش دینی ( مثبت و منفی ) بر تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند است.
فرضیات پژوهش عبارتند از : 1) بین نگرش دینی مثبت و تفکر انتقادی رابطه وجود دارد
2) بین نگرش دینی منفی و تفکر انتقادی رابطه وجود دارد.
همان طوری که ملاحظه می کنید جامعۀ آماری کلیۀ دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند است و نمونۀ آماری 100 نفر است که از میان این جامعۀ آماری به
صورت تصادفی ساده انتخاب شده است . روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه نگرش دینی و تفکر انتقادی خودساخته است که در اختیار گروه نمونه قرار گرفته و بعد از پاسخ جمع آوری شده و اطلاعات مورد بررسی قرار گرفت . در تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو روش توصیفی و استنباطی استفاده شد و جداول و نمودارهای آماری ارائه شد.
نتایج این پژوهش به شرح ذیل است :
بین نگرش دینی و تفکر انتقادی رابطۀ معناداری وجود دارد.
بین نگرش دینی مثبت و تفکر انتقادی رابطۀ معناداری وجود دارد.
بین نگرش دینی منفی و تفکر انتقادی رابطۀ معناداری وجود دارد.
فهرست مطالب
فهرست مطالب
چکیدۀ تحقیق
عنوان تحقیق
چکیده
فصل اول
مقدمه
بیان مسأله
اهداف پژوهش
هدف کلی
هدف جزئی
فرضیات تحقیق
متغیرهای پژوهش
تعاریف نظری متغیرها
نگرش دینی
نگرش دینی مثبت
نگرش دینی منفی
تفکر انتقادی
تعاریف عملی متغیرها
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
تعریف و تشریح مفاهیم اصلی
نگرش چیست ؟
فطری بودن دین
تعریف دین از دیدگاه قرآن
مراتب دین
فلسفۀ دین چیست ؟
دین از دیدگاه مطهری
دین از دیدگاه کانت
تفکر انتقادی
ویژگیهای تفکر انتقادی
ویژگیهای تفکر انتقادی
مهارتهای تفکر انتقادی از نظر فاسیون
مهارتهای ویژه در تفکر انتقادی
تفکر انتقادی، مهارتهای حل مسایل
ابعاد شناختی و عاطفی تفکر انتقادی
تفکر انتقادی و تفکر منطقی
تفکر انتقادی و حل مسئله
مراحل تفکر انتقادی
پیشینه پژوهشی تحقیق
جواد زاده شهشهانی، افسانه
سوابق تحقیق
تحقیقات خارجی
سابقه تحقیق
پیشینۀ دین در تاریخ
پیشینه مربوط به تفکر انتقادی
پیشینه تحقیق
الف – پیشینه تحقیق در ایران
نقدوبررسی پیشینه و دیدگاهها
نگرش دینی منفی
روش تحقیق و روش گردآوری اطلاعات
تعیین حجم نمونه
ابزارهای گردآوری اطلاعات
مقیاس سنجش نگرش مذهبی دانشجویان
آزمون نگرش دینی
روایی و پایایی
شواهد اعتبار
الف) اعتبار محتوایی
ب) اعتبار (روایی) صوری
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
الف) توصیفی
ب) آمار استنباطی
پیشنهاد به محقق آینده
ضمیمه و پیوست
پرسشنامه 1
بخش دوم
پرسشنامه 2
آزمون تفکر انتقادی
منابع و مأخذ
شرح مختصر: انسان برای رسیدن به کمال و قرب به حق آفریده شده است. خداوند نیز پیامبران و اولیای الهی را با برنامه جامع سعادت به میان انسانها فرستاد تا با پیروی از آن بزرگواران به سعادت حقیقی دست یابند. در این میان، هویت دینی، پدیدهای است که به تدریج و در پی عمل به آموزههای وحیانی بهدست میآید.
بحران هویت که امروزه گریبانگیر انسان غربی شده، برآیند دیدگاه مادی گرایانه انسان به زندگی و بیتوجهی به پدیده وحی و دین است. نسل جوان بیشتر از دیگران با بحران هویت روبهرو است. با ارزیابی و تحلیل عوامل و عناصر آسیبزا در نسل جوان میتوان به این نتیجه رسید که دور بودن فرد از تربیت صحیح دینی در سالهای کودکی و نوجوانی، زمینهساز بیهویتی آنان میشود.
بیشک، اگر افرادی در آغاز دوران کودکی و در ادامه، در سالهای نوجوانی، از آموزههای دینی بیبهره بمانند و متولیان امور تربیتی مانند خانواده و مدرسه نیز نسبت به شکوفایی هویت دینی آنان بیتوجه باشند، تصور صحیحی از هویت دینی به دست نخواهند آورد
فهرست مطالب
دیباچه
پیشگفتار
بخش اول: کلیـات
1. بیان مسئله
2. ضرورت و اهمیت پژوهش
3. اهداف پژوهش
4. چارچوب نظری پژوهش
5. واژهشناسی
6. دستهبندی گونههای هویت
7. پیشینه پژوهش
8. پرسشهای پژوهش
بخش دوم: بررسی مراحل شکلگیری هویت دینی در کودکان و نوجوانان
فصل اول: ابعاد و عوامل رشد هویت اخلاقی و دینی از دیدگاه نظریهپردازان غربی و اسلامی
1. نظریههای روانشناسان غربی
الف) ویژگیهای رشد اخلاقی
ب) آغاز رشد اخلاقی و دگرگونیهای آن
ج) ابعاد و عوامل رشد اخلاقی و دینی از دیدگاه مکتبهای روانشناسی
2. نظریههای اندیشمندان مسلمان
الف) ابوعلی سینا
ب) محمد غزالی
ج) خواجه نصیرالدین طوسی
د) مولوی
ه) سعدی شیرازی
و) محمدمهدی و ملا احمد نراقی
نتیجه
فصل دوم: عوامل شکلگیری هویت دینی از دیدگاه اسلام
تعامل وراثت و محیط
1. عوامل محیطی اثرگذار بر شکلگیری هویت
الف) وضعیت خانوادگی
ب) وضعیت فرهنگی
ج) تأثیر گروه بر جمع و همسالان
د) وضعیت الگودهی
2. عوامل و مراحل شکلگیری هویت دینی در قرآن و حدیث
مراحل شکلگیری هویت دینی
3. روشهای اثرگذار بر شکلگیری هویت دینی
الف) روش قصهگویی
ب) روش مشاهده مستقیم
ج) روش تمرین و تکرار
د) روش الگویی
ه) روش پرسش و پاسخ
فصل سوم: آسیبشناسی هویت دینی در دورههای رشد
1. نامگذاری نامناسب
2. سرزنش و محبت بیش از اندازه
3. آسیبهای تنبیه
4. افراط و تفریط والدین در آموزش مسائل دینی
5. محیط خانوادگی ناسالم
6. تبعیض
7. ناهماهنگی در گفتار و کردار
8. آسیبهای محیط بیرون خانه
9. آسیبهای خطرناک انحرافهای جنسی
10. ریشههای به کارگیری روشهای آسیبزا
بخش سوم: همراه با برنامهسازان
فصل اول: راهکارهای پرداختن به شکلگیری هویت دینی در برنامههای رسانه
1. ساختار دراماتیک (روال داستان، ماجراهای فرعی)
2. دیالوگها و رفتارها در حال ایفای نقش
3. طراحی صحنه و لوکیشن
4. نماآهنگ هویت دینی
5. طرحهای کوتاه
6. زیرنویسها و پیام مجری
7. برنامه کودک و نوجوان
8. گزارشهای خبری
9. برنامههای ورزشی
10. مستندسازی
11. برنامههای مستقل
12. تاک شو ویژه شکلگیری هویت دینی در کودک و نوجوان
فصل دوم: محورهای قابل توجه در سیاستگذاری و برنامهریزی کلان
1. توجه دستاندرکاران رسانه به اهمیت هویت دینی
2. مخاطبشناسی در برنامهها
3. توجه به پیآمدهای مثبت آموزشهای دینی
4. توجه به عوامل و پیآمدهای بیتوجهی به آموزشهای دینی
5. استفاده از کارشناسان مناسب
6. الگوسازی
7. توجه به جملههای کوتاه و زیرنویس
8. ضرورت هماهنگی در برنامههای سیما
معرفی برخی کتابها جهت مطالعه بیشتر
کتابنامه
یکی از مهم ترین و حساس ترین دوران زندگی که در شکل گیری اعتقادات و نگرش های پایدار فرد مؤثر است ، دوران ابتدایی و دبستان محسوب می گردد . اهمّیّت آموزش و انتقال مفاهیم دینی خصوصاً نماز که به عنوان با ارزش ترین نماد هر مکتب و دین محسوب می گردد ، بر هیچ کس پوشیده نیست ، لذا با توجه به حساسیت موضوع و کاستی هایی که در برخی از مدارس دیده می شد پژوهشی در راستای الگویابی و بررسی راهکارهای خلاقانه ی آموزش مفاهیم و باورهای دینی (نماز) ضروری بود . این پژوهش که با روش کتابخانه ای و توصیفی صورت پذیرفته درصدد کنکاش در روش های خلاقانه ی آموزش نماز در مدارس است . بخش اعظم اطلاعات مورد نظر نگارنده به روش کتابخانه ای و جستجو در نتایج یافته های مکتوب دیگران صورت گرفته و به منظور تکمیل و تأیید اطلاعات نیز با روش مصاحبه از کارشناسان تعلیم و تربیت دینی جنبه های مختلف آن مورد بررسی قرار گرفته است . بر اساس یافته های اصلی پژوهش هر چند نظام فعلی آموزش نماز در مدارس ، روش هایی کارآمد را به لحاظ ایجاد بصیرت و بینش در دانش آموزان به کار برده ، اما کوتاهی در اجرا و عملیاتی کردن روش های غیر مستقیم و خلاقانه می تواند ضربه های جبران ناپذیری را درآینده بر نگرش و باورهای دانش آموزان ایجاد کند . طبق یافته های پرسشنامه ای که از 30 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت صورت گرفته است ، مهم ترین و بارزترین موضوع و راهکار ارائه شده ، استفاده از روش های غیرمستقیم ، مثل فیلم ، داستان ، کارتون، CD های کامپیوتری و... ذکر شده است . هرچند اکثریت مطلق مصاحبه شوندگان ( 29 نفر ) وضعیت فعلی آموزش نماز در مدارس را نامناسب و بدون کیفیت ارزیابی نموده و معتقدند ، باید تحولی جدی در نظام آموزش دینی و تعمیق باورهای دینی کودکان دبستانی ایجاد نمود ، امّا با توجه به یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود ، که با نزدیک نمودن ارتباط خانواده ها با مدرسه و برنامه ریزی آموزش خلاقانه برای دبیران محترم ، جهت پرورش خلاقیت وتفکّر در دانش آموزان ، وضعیت فعلی را می توان بسیار مطلوب تر و مفیدتر ساخت .
انقلاب اسلامی ایران در جهان به عنوان انقلابی فرهنگی و مبتنی بر اصول و اعتقادات مذهبی شناخته می شود . اگر مروری بر کارنامه نظام تربیتی در سطح وسیع بیندازیم ، به وضوح می توانیم کاستی های فراوانی را در سطوح مختلف فرهنگ دینی نسل دوم و سوم مشاهده نماییم . علی رغم کوشش های فراوان در جهت احیای فرهنگ ناب اسلامی در زوایایی مختلف آن چنانکه شایسته این مفهوم و بایسته توجه و اهتمام بوده است ؛ مورد عنایت وسیع و زیر بنایی که دارای عمق باشد ، واقع نشده است . بدون شک فلسفه ی آموزش و پرورش ما مبتنی بر منطق احکام و شعائر اسلامی در نظر گرفته شده و این مهم هیچگاه میسر نمی گردد ، مگر آن که زیر بناهای این فرهنگ اصیل را به صورت اصولی و صحیح منتقل و انتقال آن را از اوایل دوران کودکی در اذهان و افکار احاد مردم جای داد .
یکی از مهم ترین دستگاه های فرهنگ ساز که از قدرت فوق العاده ای برخوردار است ، نهاد آموزش و پرورش می باشد . پوشش کامل نظام آموزشی کشور در هر نقطه و تداوم برخوردهای آموزشی و فکری در مدت طولانی حضور فرزندانمان در مدارس ، قدرت این نهاد آموزشی را در ساخت و تغییر نگرش و فرهنگ دانش آموزان بسیار قدرتمند ساخته است .
محقق دراین پایان نامه سعی داشته با بررسی دقیق روش های آموزش ، مفاهیم دینی را با روش های مناسب و روز آمد و در جهت تعمیق و تقویت باورهای دینی به آن بپردازد ، به طوری که فرد با بصیرت و بینش آگاهانه بتواند خلاقانه و متفکرانه ارزش های دینی صحیح را پذیرا و در مواجه با سیل تهاجمات فرهنگی که ممکن است ، در صدد بی ریشه ساختن و سست نمودن پایه های دینی نوجوانـان باشد ، استفاده نماید .
در طول سال های طولانی که از تثبیت انقلاب اسلامی ایران می گذرد ، راه ها و روش های بسیاری به منظور ترویج فرهنگ نماز خوانی به عنوان ابتدایی ترین و در عین حال مهم ترین وظیفه دینی مسلمانان به کار گرفته شده است . اما چیزی که در طول این سال ها بر مبلغان و مسئولان امر به اثبات رسیده ، این موضوع است که استفاده از هنر آموزش صحیح و موثر به نحوی که فعل مورد نظر با اختیار و اراده ی تام و علاقه به انجام رسد ، ثبات و کارایی بیشتری خواهد داشت . موضوع بینش و بصیرت موضوعی تازه محسوب نمی گردد و روان شناسان بسیاری در خصوص این مفهوم نظریات مختلفی ارائه داده اند . امّا موضوعی که برای ما از اهمّیّت خاصی برخوردار است آن است ، که بینش دینی با توجه به سیل تهاجمات فرهنگی و تنوع ارتباطات جمعی باید به نحوی شکل یابد ، که دارای ثبات و پایداری باشد . نماز به عنوان نماد دینی و گرایش سیاسی – اجتماعی فرد محسوب می گردد . از میان عبادت های اسلامی احکام مربوط به نماز بسیار زیاد است ، به نحوی که چهار هزار حکم برای آن آمده است . ( ادیب حاج باقری ، 1380) در دو کتاب معتبر وسایل الشیعه و مستدرک الوسائل شصت هزار روایت است که بیست هزار آن مربوط به نماز است ، یک سوم روایات فقهی مربوط به نماز و مقدمات آن است . پیامبر اکرم (ص ) دعوت به نماز را از خانواده خود آغاز نموده ، تولّد و مرگ انسان با نماز پیوند خورده و در قرآن و احادیث ائمه(ع) نه به خواندن نماز ، که به اقامه آن تاکید زیادی شده است .
به طور کل اهمیت دادن به ارزش های معنوی دینی همچون نماز و آموزش آن ، جهت تربیت نسلی فرهیخته که مزیّن به ارزش های معنوی باشند ، از اهم برنامه های مجریان مسائل فرهنگی جهت تربیت کودکان است . امروزه با توجه به آن که تربیت دینی و نماز یکی از ارکان و مصوبه های آموزش و پرورش کشور است ، اما احساس می شود عـلاقه به نماز کاهش یافته و مسـاجد به نحـو مطلوب مـورد استفاده جوانان قرار نمی گیرد . ( باقریان ، 1376 )
با توجّه به اهمّیّت آموزش نماز در سطح مدارس ، پژوهش حاضر مهم ترین تاکید خود در تعمیق باورهای دینی را بر نحوه ی آموزش نماز در مدارس گذارده و سعی بر آن دارد تا با توجه به مبانی روان شناسی و اصول فقهی برگرفته از آیات و روایات ، راه های خلاقانه ای که مربیان آموزش دینی می توانند مورد استفاده قرار دهند را تبیین نماید .
عنوان صفحه
چکیده
مقدمه
1-1 بیان مسئله ................................................................................................................ 2
1-2 اهمیت و ضرورت موضوع......................................................................................... 3
1-3 اهداف تحقیق ........................................................................................................... 5
1-4 سوال های تحقیق....................................................................................................... 5
1-5 فرضیات تحقیق......................................................................................................... 6
1-6 تعاریف نظری و عملیاتی تحقیق................................................................................. 7
1-7 محدودیت های تحقیق .............................................................................................. 10
2-1 مقدمه ................................................................................................................ 12
2-2 تاریخچه ی باورهای دینی ......................................................................................... 13
2-3 ادیان و نگاه آنها به نماز و نیایش................................................................................ 19
2-3-1 نماز در آیین زرتشت............................................................................................. 20
2-3-2 نماز در آیین یهود................................................................................................ 22
2-3-3 نماز در آیین مسیحیت.......................................................................................... 24
2-3-4 نماز در آیین مقدّس اسلام..................................................................................... 25
2-4 تربیت دینی در دوران کودکی و نوجوانی..................................................................... 28
2-5تربیت دینی در دوره ی ابتدایی.................................................................................... 31
2-5-1نقش توجه به نیاز های کودکان در تربیت دینی.......................................................... 32
2-5-2نقش آموزش خلاق در تربیت دینی کودک................................................................ 33
2-5-3نقش انگیزش در تربیت دینی کودک......................................................................... 33
2-5-4نقش محبت و ایمنی در تربیت دینی کودک............................................................... 34
2-5-5نقش فرا دهنده در تربیت دینی کودک....................................................................... 34
2-5-6نقش محیط آموزشی در تربیت دینی کودک............................................................... 35
2-5-7نقش تفکر در تربیت دینی کودک............................................................................. 35
2-5-8نقش روان شناسی رشد در تربیت دینی کودک........................................................... 38
2-5-8-أ. رشد و تکامل بدنی............................................................................................ 39
2-5-8-ب. رشد و تکامل گویایی...................................................................................... 41
2-5-8-ج. رشد و تکامل عقلی.......................................................................................... 42
2-5-8-د. رشد و تکامل اخلاقی........................................................................................ 43
2-5-8-ه. تفاوت های جنسی و ویژگی های مختلف آن ها.................................................. 46
2-5-8-و. ویژگی های دختران در سنین ابتدایی.................................................................. 48
2-5-9نقش بصیرت گرایی در تربیت دینی کودک............................................................... 51
2-6تربیت بصیرت گرا...................................................................................................... 52
2-7مفهوم بصیرت گرایی................................................................................................... 54
2-7-أ.توانایی فهم زندگی (فهم وتشخیص) ....................................................................... 55
2-7-ب.نقد زندگی (تمییز وداوری) .................................................................................. 55
2-7-ج.تصمیم برای زندگی (تصمیم گیری) ....................................................................... 56
2-8طبقات و حوزه های یادگیری در رویکرد بصیرت گرا.................................................... 57
2-8-أ. حوزه ی درک مفاهیم............................................................................................. 58
2-8-أ.1- فهم.................................................................................................................. 58
2-8-أ.2- تعقل................................................................................................................ 59
2-8-أ.3- دانش................................................................................................................ 59
2-8-أ.4-تفکر منطقی........................................................................................................ 59
2-8-ب.حوزه ی کسب مهارت.......................................................................................... 60
2-8-ج. حوزه ی به کار گیری مفاهیم ومهارت ها................................................................ 60
2-8-د. حوزه ی تحلیل نقادانه وسازمان دهی افکار.............................................................. 61
2-8-ه. یادگیری ، ارتباط حوزه های چهارگانه با هم............................................................. 62
2-9بصیرت ، توانایی تشخیص و تمییز توانایی تصمیم گیری................................................ 63
2-10راه برد های تعلیم وتربیت بصیرت گرا........................................................................ 64
2-10-1 فرایند محوری..................................................................................................... 64
2-10-2 دانش آموز محوری.............................................................................................. 64
2-10-3معلم ، مدیر یادگیری و الگوی رفتار........................................................................ 65
2-10-4 رد رویکرد ذهن گرا............................................................................................ 65
2-10-5اهمیت طراز تحول شناختی شاگردان در حوزه ی مفاهیم دینی................................... 66
2-10-6 ارزشیابی کیفی و مستمر...................................................................................... 67
2-11 گام های آموزشی در تعلیم وتربیت دینی کودکان........................................................ 68
2-11-أ.گام اول................................................................................................................ 68
2-11-ب.گام دوم............................................................................................................ 68
2-11-ج.گام سوم............................................................................................................. 69
2-11-د.گام چهارم........................................................................................................... 69
2-11-ه.گام پنجم............................................................................................................. 70
2-11-و.گام ششم............................................................................................................ 70
2-11-ز.گام آخر.............................................................................................................. 70
2-12آموزش خلاق........................................................................................................... 71
2-12-1تفکّر.................................................................................................................... 74
2-12-2تفکّر خلاق.......................................................................................................... 79
2-12-3اصول آموزش خلاق............................................................................................. 82
2-12-3-أ.اصل بازی........................................................................................................ 82
2-12-3-ب.اصل شادی و لذت......................................................................................... 82
2-12-3-ج.اصل سادگی................................................................................................... 82
2-12-3-د.اصل آموختن در آزادی..................................................................................... 82
2-12-3-ه.اصل کنجکاوی................................................................................................. 83
2-12-3-و.اصل ایمنی...................................................................................................... 83
2-12-3ز.اصل اندیشه سازی............................................................................................. 83
2-12-3-ح.اصل خلاقیّت................................................................................................. 84
2-12-3-ت.اصل همیاری با آموزگار.................................................................................. 84
2-13مفهوم خلاقیت......................................................................................................... 85
2-13-1دیدگاه های مختلف در خصوص خلاقیّت............................................................... 88
2-13-2 اهمّیّت و ضرورت پرورش خلاقیّت...................................................................... 93
2-13-3رشد و پرورش خلاقیّت در کودکان........................................................................ 94
2-13-4الگوی پیشنهادی خلاقیّت آموزی در دبستان............................................................ 97
2-13-4-أ.روش مستقیم.................................................................................................... 97
2-13-4-ب.روش غیر مستقیم آموزش خلاقیت.................................................................. 98
2-13-4-ب.1 آموزش خلاق............................................................................................. 98
2-13-4-ب.2آمیختن عمق درس با هنر.............................................................................. 98
2-13-4-ب.3آموزش های اجتماعی................................................................................... 98
2-13-4-ب.4 ایجاد فضای خنده و بازی در جریان آموزش................................................. 99
2-13-4-ب.5 آمیختن آموزش با محرّک بدنی..................................................................... 99
2-13-4-ب.6 پذیرش تخیلات کودکان.............................................................................. 100
2-13-4-ب.7 آموزش فن آوری و روش های حل مسأله.................................................... 100
2-13-4ویژگی ها و صفات افراد خلاق............................................................................. 104
2-14فهم رفتار دانش آموزان در نظام اجتماعی آموزش و پرورش......................................... 109
2-14-1 رفتار اثربخش ، کار آمد و تاثیر گذار..................................................................... 113
2-14-1-أ.اثربخشی.......................................................................................................... 114
2-14-1-ب.کارآمدی........................................................................................................ 114
2-14-1-ج. تأثیر گذار...................................................................................................... 115
2-15آموزش وروابط نقش ها ........................................................................................... 115
2-16 نظریه ها و تئوری های مرتبط با موضوع.................................................................... 117
2-16-أ. نظریه ی پیاژه ..................................................................................................... 117
2-16-ب.نظریه ی هارمز................................................................................................... 120
2-16-ج. نظریه ی گلدمن................................................................................................. 121
2-16-د.نظریه ی فلور...................................................................................................... 123
2-16-د.1 اصل توجه انتخابی............................................................................................ 123
2-16-د.2 اصل ادراک انتخابی........................................................................................... 124
2-16-د.3 اصل یادآوری انتخابی....................................................................................... 124
2-16-د.4 اصل کنش انتخابی............................................................................................ 124
2-16-ه.نظریه ی هاولند .................................................................................................. 125
2-16-و.نظریه تأثیر نگرش بر رفتار.................................................................................... 127
2-17رابطه ی یادگیری با ایمان وعمل................................................................................. 129
2-17.أ ایمان ، عمل یا بصیرت........................................................................................... 131
2-17.ب ارزشیابی یادگیری یا ارزشیابی ایمان وعمل............................................................ 132
2-18آموزه هایی در تعلیم وتربیت دینی خلاق با رویکرد بصیرت گرایی .............................. 132
2-18-أ.اصل اول:تعلیم وتربیت برای کمال.......................................................................... 132
2-18-ب.اصل دوم: تعلیم وتربیت برای زندگی فردی واجتماعی.......................................... 133
2-18-ج. اصل سوم: تعلیم وتربیت برای تحول جامعه.......................................................... 133
2-18-د. اصل چهارم:انتخاب روش های تربیتی.................................................................. 134
2-18-ه. اصل پنجم:اهمیت تفکر خلاق............................................................................... 135
2-18-و. اصل ششم:جایگاه والای معلم.............................................................................. 135
2-18-ز. اصل هفتم:معلم هدایتگر....................................................................................... 135
2-18-ح. اصل هشتم:اهمیت رابطه ی معلم و شاگرد............................................................ 136
2-18-ت.اصل نهم:برقراری تعادل میان ذهنیت و عینیت گرایی............................................. 136
2-18-ی. اصل دهم:محوریت کودک در تربیت دینی ابتدایی................................................. 137
2-19نتایج و مطالعات و تحقیقات داخلی مرتبط با موضوع.................................................. 138
2-20نتایج مطالعات و تحقیقات خارجی مرتبط با موضوع.................................................... 145
فصل سوم :روش تحقیق و مراحل اجرای تحقیق
3-1روش تحقیق ............................................................................................................ 148
3-2 ابزار جمع آوری اطلاعات و تحلیل داده ها.................................................................. 149
3-3 شیوه اجرا و انجام پژوهش......................................................................................... 149
فصل چهارم : یافته ها وتجزیه و تحلیل آن ها
4-1تعلیم وتربیت باورهای دینی (نماز) در مدارس ابتدایی................................................... 152
4-1-أ.ارتباط و نزدیکی با مبانی اعتقادی............................................................................. 155
4-1-ب.ایجاد انگیزه و گرایش درونی................................................................................ 155
4-1-ج.تقویت تفکر و معرفت دینی (بصیرت) .................................................................. 155
4-2نقش مدارس در آموزش نماز به کودکان........................................................................ 156
4-2-أ.ایجاد شور واشتیاق.................................................................................................. 156
4-2-ب.ارائه ی الگوهای دینی........................................................................................... 156
4-2-ج.نقش ایجاد معرفت وشناخت.................................................................................. 157
4-2-د.نقش نهادینه کردن فرهنگ نماز............................................................................... 157
4-2-ه.نقش ساخت نگرش مثبت در کودکان....................................................................... 158
4-2-و.نقش جهت دهی اخلاقی ..................................................................................... 159
4-3رابطه ی خلاقیت با رشد و تقویت باورهای دینی (نماز)................................................ 160
4-4رابطه ی نماز و خلاقیت در مدارس ابتدایی................................................................... 165
4-4-أ.توصیف اطلاعات مصاحبه ای.................................................................................. 169
4-4-ب.اطلاعات عمومی پاسخگویان و مصاحبه شوندگان.................................................... 171
جدول (4-1) ............................................................................................................ 173
جدول (4-2) ............................................................................................................ 174
جدول (4-3) ............................................................................................................ 175
جدول(4-4) ............................................................................................................. 176
جدول(4-5) ............................................................................................................. 177
4-4-ج.تجزیه وتحلیل یافته ها ........................................................................................ 178
4-4-د.تحلیل اطلاعات استخراج شده................................................................................. 181
فصل پنجم : نتیجه گیری
5-1خلاصه ی تحقیق ..................................................................................................... 184
5-2نتیجه گیری................................................................................................................ 185
5-2-أ.نتایج یافته های کتابخانه ای...................................................................................... 185
5-2-ب. نتایج یافته های مصاحبه ای.................................................................................. 190
پیشنهادات........................................................................................................................ 192
منابع و مأخذ: .................................................................................................................. 194
چکیده ی انگلیسی
نقش هنر و ادبیات در آموزش دینی و قرآن
چکیده
قبل از آنکه بخواهم به نقش هنر و ادبیات در آموزش دینی و قرآن بپردازم لازم است از وضعیت تعلیم و تربیت دینی دانش آموزان در نظام آموزشی فعلی تصویر روشنی ارائه دهم .
در دهه اخیر مدارس تلاشهای زیادی را برای تربین دینی چه به صورت رسمی و غیر رسمی داشته اند در فعالیت رسمی تربیت دینی ، در مدارس ، شامل دروس دینی و قران است که " دین " به عنوان یک درس رسمی و در زنگی خاص با نمره و تکلیف شب و غیره ... مطرح می باشد . که در این فعالیت رسمی کتابهای دینی ما از کم جاذبه ترین کتابهای درسی در مدارس و شاید درس دینی نیز از ناخوشایند ترین درسها برای دانش آموزان باشد چرا که کتابهای تعلیمات دینی ما بدون توجه به نیازهای روحی ، روانی و ویژگیهای رشد و ... تدوین شده است . اما در طی پنج سال اخیر اقدام بسیار مناسبی در مقاطع مخالف در امر تالیف کتابهای دینی و قران صورت گرفت که در این راستا تغییر نام کتاب دینی به هدیه های آسمان ، دین و زندگی و آنهم با محتوای غنی و زیبا و منطبق بر نیازها و علایق و نگرشهای ، ... فراگیراین که این امر کاری است بس ارزشمند و شایسته تقدیر . اما زیباتر از آن زمانی است که معلمین ما بتوانند این محتوای زیبا را با شیوه های کار آمد ، جالب ، خلاق و ... به فراگیران ارائه نمایند بدین منظور باید به تاثیر درونی تربیت دینی توجه شود و از فعالیتهای غیر رسمی آن که بیشتر حاصل تلاش معلمین ،مربیان تربیتی و خود فراگیران است در امر تربیت دینی بهره گرفته شود . که قطعاً با بهره گیری از هنر و ادبیات می توانیم با تلفیق شیوه های رسمی و غیر رسمی در قالبهای مختلف هنری و ادبی از جمله ، بازی ، نمایش ، قصه گویی ، داستان ، دکلمه ، شعر ، تئاتر ، پانتومیم و ...
در تربیت دینی و قران فراگیران گامهای بلند و موثری را برداریم که در این مقاله بنده سعی نموده ام تا حد امکان شیوه های کاربردی در امر بهره گیری از ادبیات و هنر را در آموزش دین و قران معرفی نمایم .
و آخرین سخن اینکه فراموش نکنیم
مساجد قدیمی درخت توت یا گردویی داشتند بچه ها می رفتند مسجد تا گردو بخورند آن که مسجد را می ساخت حتماً درخت باروری را هم وقف مسجد می کرد . مسجد هم جای بازی بچه ها بود و هم جای تکبیر گفتن و خود نمایی کردن و هم جای توت و گردو خوردن چون بچه بودند لازم نبود که حتماً در صف نماز جماعت بایستند اما با فضای مسجد آشنا می شدند
و برای آینده آماده . پس امیدوارم آنچه که ما امروز می سازیم کمتر از آنچه که پیشینیان ما ساخته اند نباشد .
انشاالله
چکیدۀ تحقیق
عنوان تحقیق:
چکیده : هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر نگرش دینی ( مثبت و منفی ) بر تفکر انتقادی
دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند است.
فرضیات پژوهش عبارتند از : 1) بین نگرش دینی مثبت و تفکر انتقادی رابطه وجود دارد
2) بین نگرش دینی منفی و تفکر انتقادی رابطه وجود دارد.
همان طوری که ملاحظه می کنید جامعۀ آماری کلیۀ دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه آزاد
اسلامی واحد دماوند است و نمونۀ آماری 100 نفر است که از میان این جامعۀ آماری به
صورت تصادفی ساده انتخاب شده است . روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه
نگرش دینی و تفکر انتقادی خودساخته است که در اختیار گروه نمونه قرار گرفته و بعد از
پاسخ جمع آوری شده و اطلاعات مورد بررسی قرار گرفت . در تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو روش توصیفی و استنباطی استفاده شد و جداول و نمودارهای آماری ارائه شد.
نتایج این پژوهش به شرح ذیل است :
1) بین نگرش دینی و تفکر انتقادی رابطۀ معناداری وجود دارد.
2) بین نگرش دینی مثبت و تفکر انتقادی رابطۀ معناداری وجود دارد.
3) بین نگرش دینی منفی و تفکر انتقادی رابطۀ معناداری وجود دارد.
فصل اول
مقدمه
نگرش : 1) ارزیابی ذهنی از امری و طرز تفکر نسبت به آن 2) نگاه ، نظر 3) ملاحظه ،
رعایت 4) دقت ، توجه .
دین : آیین ، کیش ، مذهب ، اعتقاد ، ایمان ، راه ، روش ، پاداش ، فرمانبرداری ، خضوع ،
پیروی ، اطاعت ، تسلیم و جزا .
نگرش دینی : نگرش دینی ، مجموعه ای از اعتقادات ، احساسات و اعمال فردی یا جمعی
است که حول مفهوم حقیقت غائی را می توان بر حسب تفاوت ادیان با یکدیگر ، واحد یا متکثر ،
مشخص یا نا مشخص ، الوهی یا غیر الوهی و نظیر آن تلقی کرد ، به هر نوع ایمانی که هر کس
نوعی گرایش برای باور داشتن به آن احساس کند حتی اگر قابل اثبات یا تکذیب نباشد حقانیت و
اعتبار می بخشد ، بعد اعتقادی یا باورهای دینی عبارتند از باورهایی که انتظار می رود پیروان آن
دین بدانها اعتقاد داشته باشند .
نگرش دینی مثبت : اولاًدینداری همراه است با مجموعه ای از نگرش ها ، اعتقادات و
محوری ترین اعتقادات در این زمینه اعتقاد به وجود خداوند ، نقش خداوند در هستی و وحدانیت
خداوند است. دوم این که هر دینی با مناسکی ( فردی – اجتماعی ) همراه است و در مورد اسلام
انجام فریضه نماز یکی از محورهای مهم در دینداری است .
نگرش دینی منفی : بی علاقگی و حس بی تفاوتی نسبت به مسائل فکری و سستی معتقدات
مذهبی و عصیان و بی بند و باری در مورد مسئولیت ها و مقررات اخلاقی و مذهبی ، گرچه این
بی علاقگی و سستی از محدودۀ دین و مسائل مذهبی گذشته و مظاهر ناگوار آن در همۀ شئوون و
آداب و مسائل ریز و درشت و سهل و خطیر زندگی فردی و اجتماعی نیز کاملاً به چشم می خورد ولی آنچه که در این میان در درجۀ اول اهمیت قرار گرفته و به عنوان کانون اصلی می تواند مورد بحث و بررسی قرار گیرد موضوع ضعف ایمان و فقدان حس مسئولیت در مورد معتقدات و مقررات مذهبی می باشد .
تفکر : فعالیتی است ذهنی ، شکلی است از پردازش اطلاعات شناختی ، بهره گیری از ادراکات، مفاهیم ، نمادها وتصاویر ذهنی .
انتقاد : عمل نشان دادن خوبی ها و بدی های چیزی ، عیب جویی ، خرده گیری ، سره کردن ، بهگزینی پالودن ، بررسی .
تفکر انتقادی : در تمامی تعاریف رسمی ، تفکر انتقادی به عنوان کاربرد عمدی مهارتهای
سطح بالا و عقلانی تجزیه تحلیل و ترکیب ، تشخیص شکل و حل مسأله و استنتاج و ارزشیابی در نظر گرفته می شود .
بیان مسأله :
با توجه به این که میان دانشجویان نگرش های متفاوتی ( مثبت و منفی ) نسبت به دین وجود
دارد و هم چنین دارای درجات متفاوتی از تفکر انتقادی هستند ، بنابراین در رابطه با این که آیا با
( مثبت و منفی ) بودن نگرش دانشجویان تفکر انتقادی آنها مثبت و منفی می شود ؟ می خواهم در این رابطه اطلاعاتی به دست آورم و بررسی کنم .
اهداف پژوهش :
هدف از پژوهش حاضر این است که رابطۀ نگرش دینی و تفکر انتقادی دانشجویان را مورد
بررسی قرار داده و تعیین شود که چه نوع رابطه ای بین این دو متغیر وجود دارد ، که نگرش دینی
را به دو قسمت مثبت و منفی تقسیم کرده و تأثیرات آن ها بر روی تفکر انتقادی مورد بررسی قرار می گیرد .
بررسی تفاسیر آیات قرآنی در زمینه مفاهیم ادبی، دینی
احدیت وواحدیت
یونس:الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکیمِ(1)أَ کانَ لِلنّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَیْنا إِلى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النّاسَ وَ بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قالَ الْکافِرُونَ إِنَّ هذا لَساحِرٌ مُبینٌ(2)الف، لام، راء. این است آیاتِ کتابِ حکمتآموز. آیا براى مردم شگفتآور است که به مردى از خودشان وحى کردیم که: مردم را بیم ده و به کسانى که ایمان آوردهاند مژده ده که براى آنان نزد پروردگارشان سابقه نیک است؟ کافران گفتند: «این [مرد] قطعاً افسونگرى آشکار است. »
﴿ الر﴾ اشاره به حقیقت محمدیه دارد که همان رحمت عام الهی است بقوله تعالی (و ما ارسلناک الارحمۀ للعالمین).
﴿ تِلْکَ﴾ یعنی آنچه به وسیله این سه حرف به آن اشاره می شود کتاب حکیمانه ای است که دارای جزئیات محکم و متقن است[یا به تأویل دوم در دو مقام] که اول به اعتبار هویت احدیت جمعی حق و دومی صفت واحدیت تفصیلی اوست به خداوند قسم یاد می کنم [باید افزود که] صفت واحدیت حق در باطن جبروت و ظاهر رحموت قرار دارد.
﴿ آیاتُ الْکِتابِ﴾ که دارای حکمت است.
﴿ أَ کانَ لِلنّاسِ عَجَبًا﴾ آیه شریفه تعجب کافران را زیر سؤال می برد و می فرماید با وجود اینکه سنت همیشگی خداوند ارسال وحی بر پیامبرانش می باشد چرا آنها آنرا انکار می کند و در ادامه می فرماید همانا که تعجب آنان به دلیل دوریشان از مقام پیامبر و عدم نزدیکی به ایشان و نیز یکی نبودن وحی با اعتقادات ایشان می باشد.
﴿ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ﴾ یعنی [ایمان آوردنشان در ازل و] به واسطه عنایت ازلی حق به ایشان است [یا به تعبیر دیگر] تقرب آنان به حق تعالی به واسطه برگزیدنشان در ازل است که این فقط مخصوص به آنان بوده و احدی همانند آنان نیست و اگر اینگونه نبود آنان نیز ایمان نمی آوردند.
﴿ قالَ الْکافِرُونَ﴾ یعنی کسانی که از حق در حجاب مانده و از ظهور صفات حقانی در حقیقت محمدیه چیزی نمی دانند.
طه:اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ لَهُ الأَسمَاءُ الحُْسنى(8) خدایى که جز او معبودى نیست [و] نامهاى نیکو به او اختصاص دارد.
﴿ اللَّهُ﴾ یعنی نازل کننده موصوف به این صفات، الله می باشد.
﴿ لا إِلَهَ إِلا هُوَ﴾ ذات احدیت و حقیقت هویت او با این اسماء متکثر و متعدد نمی گردد. پس او در ازل و ابد تغییر نکرده و موجودی جز او وجود ندارد.
﴿ لَهُ الأَسمَاءُ الحُْسنى﴾ [اما به اعتبار واحدیت و مصدریتش او دارای اسماء حسنی است که] همانا ذات او به اعتبار تعینات صفاتش می باشند.
مومنون:أَیَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنینَ(55) نُسارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْراتِ بَلْ لا یَشْعُرُونَ(56) آیا مىپندارند که آنچه از مال و پسران که بدیشان مدد مىدهیم،[از آن روى است که] مىخواهیم به سودشان در خیرات شتاب ورزیم؟ [نه، ] بلکه نمىفهمند.
﴿ أَیَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنینَ(55) نُسارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْراتِ﴾ یعنی سعادتمندی- آنگونه که آنان تصور می کنند- به وسیله لذات دنیوی و یاری شدن به نعمتهای فانی نیست. بلکه یاری حقیقی توفیق در خیرات ماندگار است [به عبارت بهتر یاری حقیقی] ترس ناشی از خشیت الهی در هنگام تجلی عظمت و یقین عیانی به تجلی صفات ربانی و توحید ذاتی و نیز هدایت خلق و اعطاء کمالاتش در مقام بقاء همراه با ترس از ظهور بقایای نفسانی در بازگشت از عالم احدیت به عالم ربوبیت است و این همان پیشی جستن در خیرات است.
عنکبوت:مَثَلُ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللّهِ أَوْلِیاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ(41) داستان کسانى که غیر از خدا دوستانى اختیار کردهاند، همچون داستان عنکبوت است که [با آب دهان خود] خانهاى براى خویش ساخته، و در حقیقت -اگر مىدانستند- سستترین خانهها همان خانه عنکبوت است.
﴿ مَثَلُ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللّهِ أَوْلِیاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ﴾ [منظور آیه شریفه این است که] منشأ محبت أخروی ذات احدیت و محبت الهی است و این همان محبتی است که بین پاکان و اولیاء به خاطر تناسب صفات و نزدیکی ذاتشان برقرار است.
عنکبوت:وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ(69) و کسانى که در راه ما کوشیدهاند، به یقین راههاى خود را بر آنان مىنماییم و در حقیقت، خدا با نیکوکاران است.
﴿ لَنَهْدِیَنَّهُمْ﴾ به راههایی که به ذات حق منتهی می گردد. که این راهها صفات الهی اند که حجاب ذات او گشته و سلوک در آنها همانا اتصاف به آنها است که سالک را بر اساس صفتی که متصف به آن است به اسمی ثابت از حق تعالی می رساند که این عین ذات واحدیت است که به منزله باب حضرت احدیت می باشد.
﴿ وَ إِنَّ اللّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ﴾ آنان که در مقام مشاهده خداوند را عبادت می کنند همچنانکه حضرت امیر (ع) فرمودند (الإحسان ان تعبدوالله کأنک تراه) پس محسنین سالکان سیر صفاتی حق و متصف به آنها می باشند. چرا که آنها حق را به واسطه مراقبه و مشاهده خویش عبادت می کنند و دلیل اینکه فرموده است: (کانک تراه) چرا که رویت و شهود عینی فقط بعد از فنای صفاتی و ذاتی محقق می گردد.
سجدَة:الم(1) الف، لام، میم.تَنْزیلُ الْکِتابِ لا رَیْبَ فیهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمینَ(2) نازل شدن این کتاب -که هیچ [جاى] شک در آن نیست- از طرف پروردگار جهانهاست.
﴿ الم﴾ یعنی ظهور ذات احدیت و صفات و حضرات اسمائیه حق.
﴿ تَنْزیلُ﴾ [تنزیل یعنی فروفرستادن] کتاب عقل فرقانی مطلق بر وجود محمدی.
﴿ مِنْ رَبِّ الْعالَمینَ﴾ به واسطه ظهور رحمت تامه اش بر مظهر محمدی.
سجدة:اللّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فی سِتَّةِ أَیّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا شَفیعٍ أَ فَلا تَتَذَکَّرُونَ(4) خدا کسى است که آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، در شش هنگام آفرید، آنگاه بر عرش [قدرت] استیلا یافت، براى شما غیر از او سرپرست و شفاعتگرى نیست؛ آیا باز هم پند نمىگیرید؟
﴿ اللّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما﴾ به وسیله احتجاب به آنها در ایام شش روزه الهی که مدت زمان خفاء حضرت حق از زمان آدم تا زمان حضرت رسول (ص) می باشد.
﴿ ثُمَّ اسْتَوى﴾ که با تجلی به جمیع صفات خود بر عرش قلب محمدی در روز آخر [روز جمعه] تجلی نمود همانا منظور از استواء خورشید کمال نورافشانی اوست و به این جهت است که فرمود (بعثت و فی نسم الساعۀ) چرا که وقت بعثت او صبحگاه قیامت و ظهر آن هنگام ظهور حضرت مهدی (ع) است. و به این جهت است که خواندن این سوره در صبح روز جمعه مستحب شمرده شده است.
﴿ ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ﴾ در هنگام ظهور آن.
﴿ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا شَفیعٍ﴾ به دلیل اینکه جملگی در او فانی می شود.
﴿أَ فَلا تَتَذَکَّرُونَ﴾ یعنی آیا در هنگام ظهور وحدت عهد اولی و میثاق فطری خویش را به یاد می آورید؟
صافات:بَیْضاءَ لَذَّةٍ لِلشّارِبینَ(46) لا فِیهَا غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنهَا یُنزَفُونَ(47) [بادهاى] سخت سپید که نوشندگان را لذّتى [خاص] مىدهد؛ نه در آن فساد عقل است و نه ایشان از آن به بدمستى [و فرسودگى] مىافتند.
﴿ بَیْضاءَ﴾ یعنی فورانی که از عین احدیت [یا همان کافور] بوده و هیچگونه شائبه ترکیب با تعنیات در او راه ندارد.
﴿ لَذَّةٍ لِلشّارِبینَ لا فیها غول ﴾ که عقلشان را ضایع سازد. چرا که آنان اهل صحوند و خداوند آنها را از ناپاکی ها و حجاب پاکی گردانده است.
﴿ وَ لا هُمْ عَنهَا یُنزَفُونَ ﴾ یعنی عقلشان را به واسطه نوشیدن آن شراب از دست نمی دهند. و گرنه در مقام بقاء و اهل بهشتهای سه گانه نبودند.
ص:وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ اْلأَخْیارِ(47) و آنان در پیشگاه ما جدّاً از برگزیدگان نیکانند.
﴿ وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا﴾ در حضرت واحدیت.
ص:قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظیمٌ(67)أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ(68) بگو: «این خبرى بزرگ است،[که] شما از آن روى برمىتابید.
﴿ نَبَأٌ عَظیمٌ أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ﴾ پس برای اثبات درستی نبوتش به اطلاع از اختصام در ملأ اعلی احتجاج
می ورزد چرا که جز طریق وحی نمی توان به آن دست یافت.
زمر:وَ تَرَى الْمَلائِکَةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قیلَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ(75) و فرشتگان را مىبینى که پیرامون عرش به ستایش پروردگارِ خود تسبیح مىگویند و میانشان به حقّ داورى مىگردد و گفته مىشود: «سپاس، ویژه پروردگار جهانیان است. »
﴿وَ قیلَ﴾ به زبان احدیت.
﴿الْحَمْدُ﴾ [یعنی حمد] مطلق در حضرت واحدیت مخصوص به ذات الهی است که موصوف به جمیع صفات است.
﴿رَبِّ الْعالَمینَ﴾ که پرورش دهنده آنها براساس استعداد و احوال اشیاء می باشد.
فُصّلَت: حم(1)فُصّلَت :تَنْزیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ(2) کِتَبٌ فُصلَت ءَایَتُهُ قُرْءَاناً عَرَبِیًّا لِّقَوْمٍ یَعْلَمُونَ حاء، میم. وحى [نامه]اى است از جانب [خداى] رحمتگر مهربان. کتابى است که آیات آن، به روشنى بیان شده. قرآنى است به زبان عربى براى مردمى که مىدانند.
﴿ حم﴾ [منظور] ظهور حق تعالی به صورت محمد (ص) می باشد.
﴿ تَنْزیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ﴾ [یعنی کتاب] کل که جامع جمیع حقائق و نازل از ذات احدیت است. که موصوف به رحمت عام رحمانیه برای وجود و کمالات وجودی تمامی موجودات و رحمت خاصه رحیمیه که مختص به اولیاء محمدی و مستعدین قبول کمال خاص عرفانی و توحید ذاتی می باشد و این کتاب کل همان کتاب عقل فرقانی است.
﴿ فُصّلَت آیاته﴾ به واسطه تنزیل، بعد از اینکه در مقام عین جمع به صورت اجمال بود.
﴿قرآنا﴾ یعنی به واسطه ظهور صفات و ایجاد استعدادات تفصیل یافته و گرنه فی نفسه به صورت جامع و اجمالی است.
قمر: فی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِرٍ(55) در قرارگاه صدق، نزد پادشاهى توانایند.
﴿ فی مَقْعَدِ صِدْقٍ﴾ که خیر است. منظور از خیر همانا مقام وحدت است.
﴿ عِنْدَ مَلیکٍ﴾ منظور حضرت اسماء و حال بقاء بعد از فنا و مقام فرق بین ذات و صفات می باشد [به عبارت دیگر] به واسطه ذات الهی در جایگاه صدق وجود یافته اند- و در نزد پادشاه مدبر مملکت وجود- که آن را براساس حکمت و مقتضی عنایتش به بهترین وجه و کامل ترین شکل اداره می کند به سر می برند.
الرحمن:حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ(72) حورانى پردهنشین در [دل] خیمهها.
﴿ حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ﴾ یعنی پرده نشینان حضرت اسماء و بلکه حضرت وحدت و احدیتند که برای غیر خود آشکار نمی شوند و ماورای آنها مقام و مرتبه ای نیست که به آن ترقی کرده و نگاه به بالاتر نمایند. چرا که فقط آنها پرده نشینان آن مقامند.
فجر: وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ(4)و به شب، وقتى سپرى شود.
﴿ وَ اللَّیْلِ إِذا یَسْرِ﴾ شفعی که منظور از آن شاهد و مشهود است قبل از تجلی فناء تام و در حالت مشاهده در مقام صفات است. وتر یعنی ذات احدیت در هنگام فنای تام و از میان رفتن دوگانگی.
فجر:یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ(27) اى نفس مطمئنّه،
﴿ یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ﴾ [یعنی ای نفس مطمئنه ای] که آرامش بر آن نازل گشته و به نور یقین منور شده و از اضطراب به اطمینان الهی رسیده ای.
﴿ارجعی الی ربک﴾ در حال رضا. یعنی هنگامی که کمالات صفاتی را کسب کردی پس در آن نمان و در حال رضا به سوی ذات بازگرد چرا که مقام رضا آخرین مرتبه مقامات صفاتی می باشد [باید گفت که] رضای عن الله بعد از رضای حق تعالی از سالک حاصل می گردد (رضی الله عنهم و رضوا عنه).
نصر:إِذا جاءَ نَصْرُ اللّهِ وَ الْفَتْحُ(1)چون یارىِ خدا و پیروزى فرا رَسَد،
﴿ إِذا جاءَ نَصْرُ اللّهِ﴾ [منظور از نصر] یاری و تأیید ملکوتی به واسطه تجلیات اسمائی و صفاتی [است].
﴿ وَ الْفَتْحُ﴾ منظور، فتح مطلق است. که فتحی بعد از آن وجود ندارد و آن گشودن باب حضرت احدیت و کشف ذاتی است که بعد از فتح مبین در مقام روح قرار دارد.
اسماء وصفات
حمد:بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ(1)((به نام خداوند رحمتگر مهربان.))
﴿ بِسْمِ اللّهِ﴾ : اسم هر شیئی آنست که شیئی به واسطه آن شناخته می شود پس اسماء الله صور نوعیه ای می باشند که به وسیله خصوصیات وهویتشان [به ترتیب] بر صفات و ذات الهی و به وسیله وجودشان بر وجه او و به واسطه تعیناتشان بروحدتش دلالت می کنند زیرا اسماء الله ظهورات اویند که به واسطه آنها [حق تعالی] شناخته می شود. [البته منظور شناخت محدود می باشد].
بقره: الم(1)ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدًى لِلْمُتَّقینَ(2)(( الف، لام، میم. این است کتابى که در [حقانیت] آن هیچ تردیدى نیست؛ [و] مایه هدایت تقواپیشگان است.))
﴿ الم *ذلِکَ الْکِتابُ ﴾ : [حق تعالی] به وسیله این سه حرف (الم) اشاره به کل وجود – از حیث کل بودنش- داشته است زیرا که (ا) براساس آنچه گفتیم اشاره به ذات الهی است که اول وجود است و (ل) اشاره به عقل فعال دارد که جبرئیل نامیده می شود و او وسط وجود است که فیض را از مبدأ وجود گرفته و به آخر وجود می رساند و (م) اشاره به آخر وجود است که دائره وجود [وقوس صعود ونزول] به واسطه آن تکمیل شده و به نقطه آغازین خود می رسد و به همین جهت است که (ختم) [وپایان] نامیده می شود. و در [همین زمینه] می فرمایند ((ان الزمان قد استدار کهیته یوم خلق الله السموات والارض)) واز برخی پیشینیان نقل شده است که ((ل)) از دو ((الف)) تشکیل شده است یعنی به ازاء ذات وصفت ((علم)) که دو عالم از عوامل سه گانه الهیه می باشند. که قبلا به آن اشاره کردیم پس ((ل)) اسمی از اسماء الهی است زیرا که [در اصطلاح عرفا]: اسم عبارت است از اعتبار ذات همراه با صفتی از صفات. و اما (م) اشاره به ذات همراه با جمع صفات و افعال دارد که به واسطه این صفات و افعال در صورت محمدیه – که همان اسم اعظم ((الله)) است- محتجب شده است.
آلعِمرَان:مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقانَ إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِ اللّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ وَ اللّهُ عَزیزٌ ذُو انْتِقامٍ(4)(( پیش از آن براى رهنمود مردم فرو فرستاد، و فرقان [ جداکننده حق از باطل] را نازل کرد. کسانى که به آیات خدا کفر ورزیدند، بىتردید عذابى سخت خواهند داشت، و خداوند، شکستناپذیر و صاحبانتقام است.))
﴿ وَ اللّهُ عَزیزٌ﴾ یعنی قاهر.
آلعِمرَان:شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِمًا بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ(18)((خدا که همواره به عدل، قیام دارد، گواهى مىدهد که جز او هیچ معبودى نیست؛ و فرشتگانِ [او] و دانشوران [نیز گواهى مىدهند که:] جز او، که توانا و حکیم است، هیچ معبودى نیست.))
﴿ الْحَکیمُ﴾ به حکمت خود هر چیزی را اراده می نماید. یعنی به اعتبار تفصیل آنچه را که شایسته است به او می دهد.
اعراف:وَ لِلّهِ اْلأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذینَ یُلْحِدُونَ فی أَسْمائِهِ سَیُجْزَوْنَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ(180)((و نامهاى نیکو به خدا اختصاص دارد، پس او را با آنها بخوانید، و کسانى را که در مورد نامهاى او به کژى مىگرایند رها کنید. زودا که به [سزاى] آنچه انجام مىدادند کیفر خواهند یافت.))
﴿ وَ لِلّهِ اْلأَسْماءُ الْحُسْنى﴾ همچنانکه گذشت هر اسمی عبارت است از ذات به علاوه صفتی از صفات الهی، که خداوند هر کاری را به وسیله اسم خاصی از اسمائش انجام می دهد.
﴿ فَادْعُوهُ﴾ یعنی در هنگام نیاز به آن اسم خاص و یا زبان حال و استعداد (نه زبان قال) آن اسم را می خواند همچنانکه شخص جاهل هنگامی که علم بخواهد حق تعالی را به اسم علیمش و شخص مریض هنگامی که شفا بخواهد حق تعالی را به اسم شافی و شخص فقیر نیز هنگامی که بی نیازی اش را خواستار باشد او رابه اسم مغنی می خواند وانجام این امور به حسب استعدادی است که حتما مورد قبول واقع می شود و این قبول به واسطه تأثیر آن اسم وصفت خاص صورت می گیرد و اما به زبان قال همچنانکه اگر نفر اول یارب می گوید منظورش یا علیم است و منظور دومی از یارب یا شافی و سومی یا مغنی است. اما به زبان فعل همچنانکه شخص سالک به جهت اتصاف به صفتی از او به سویش می رود هنگامی که علمش را در علم حق فانی نمود او رابه اسم علیم می خواند و هنگامی که دردش را شفا داده و می خواهد که صفت شفایش را به ارزانی داشته و او را نیز شفا دهد، او رابه اسم شافی فرا می خواند و هنگامی که به واسطه حق از فقرش غنی می یابد او را به اسم غنی می خواند و این همان دعایی است که موحدین به آن امر شده اند. پس آنان نیز آنرا انجام می دهند.
﴿وَ ذَرُوا الَّذینَ یُلْحِدُونَ فی أَسْمائِهِ ﴾ یعنی این صفات را از غیر او می خواهند.
یوسف:وَ رَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَ قالَ یا أَبَتِ هذا تَأْویلُ رُءْیایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبّی حَقًّا وَ قَدْ أَحْسَنَ بی إِذْ أَخْرَجَنی مِنَ السِّجْنِ وَ جاءَ بِکُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطانُ بَیْنی وَ بَیْنَ إِخْوَتی إِنَّ رَبّی لَطیفٌ لِما یَشاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلیمُ الْحَکیمُ(100)((و پدر و مادرش را به تخت برنشانید، و [همه آنان] پیش او به سجده درافتادند، و [یوسف] گفت: «اى پدر، این است تعبیر خواب پیشین من، به یقین، پروردگارم آن را راست گردانید و به من احسان کرد آنگاه که مرا از زندان خارج ساخت و شما را از بیابان [کنعان به مصر] باز آورد -پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را به هم زد- بىگمان، پروردگار من نسبت به آنچه بخواهد صاحب لطف است، زیرا که او داناى حکیم است. »))
﴿ إِنَّهُ هُوَ الْعَلیمُ﴾ یعنی به آنچه در نهاد استعدادهایشان دارند [آگاه است].
﴿الْحَکیمُ﴾ به اینکه اسباب کمال را به صورتی برای سالک قرار دهد که او را به کمال شایسته خود برساند.
حجر: وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعًا مِنَ الْمَثانی وَ الْقُرْآنَ الْعَظیمَ(87)(( و به راستى، به تو سبع المثانى [ سوره فاتحه] و قرآن بزرگ را عطا کردیم.))
﴿ وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعًا﴾ یعنی صفات هفتگانه ای که مخصوص خداوند می باشند و عبارتند از حیات، علم وقدرت و اراده و سمع وبصر و تکلم
کهف:إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْکَهْفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ هَیِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَدًا(10)(( آنگاه که جوانان به سوى غار پناه جستند و گفتند: «پروردگار ما! از جانب خود به ما رحمتى بخش و کار ما را براى ما به سامان رسان. »))
﴿ رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْکَ﴾ از خزائن رحمتت که همان اسماء حسنایت می باشند.
کهف:أُولئِکَ لَهُمْ جَنّاتُ عَدْنٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ اْلأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ یَلْبَسُونَ ثِیابًا خُضْرًا مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَّکِئینَ فیها عَلَى اْلأَرائِکِ نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقًا(31)((آنانند که بهشتهاى عدن به ایشان اختصاص دارد که از زیر [قصرها]شان جویبارها روان است. در آنجا با دستبندهایى از طلا آراسته مىشوند و جامههایى سبز از پرنیان نازک و حریر ستبر مىپوشند. در آنجا بر سریرها تکیه مىزنند. چه خوش پاداش و نیکو تکیهگاهى.))
﴿ مُتَّکِئینَ فیها عَلَى﴾ منظور اریکه و تختهای اسماء الهی است که مبدا افعال او می باشند.
کهف:قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِدادًا لِکَلِماتِ رَبّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَدًا(109)(( بگو: «اگر دریا براى کلمات پروردگارم مرکّب شود، پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد، قطعاً دریا پایان مىیابد، هر چند نظیرش را به مدد [آن] بیاوریم. »))
﴿ لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبّی﴾ چرا که آنها نامتناهی بوده و [می دانیم که] احاطه محدود بر نامحدود محال است.
مریم:کهیعص(1)(( کاف، ها، یا، عین، صاد.))
﴿کهیعص﴾ درگذشته بیان شد که استجابت کسی که ((ربش)) را صدا می زند در صورتی است که دعای او به لسان ((حال)) می باشد و او را با اسمی که مصدر آن کار بوده و نیز برحسب استعداد خودش در آن حال صدا بزند- خواه این مطلب را بداند یا نداند- چرا که عطا و فیض برحسب استعداد می باشد و استعداد نیز جز به واسطه اقتضاء اسم ربش نمی باشد پس با تجلی اسمی که نقائص را جبران وحاجتش را برآورده می سازد او را اجابت می نماید. همچنانکه مقصود شخص مریض از ((یارب)) یا شافی است. و خداوند نیز با همان اسم پاسخش را می دهد و همچنین هنگامی که شخص فقیر او را صدا می زند با اسم ((مغنی )) اجابتش می کند چرا که مغنی رب اوست [پس از ذکر این مقدمه باید افزود که] حضرت ذکریا (ع) پروردگارش را خواند تا به او ولیی ببخشد تا امور دینش را بر پای دارد پس متوسل به دو کار شده و عذر خویش را در دو کار دانست، اول توسل به ضعف و پیری و سستی و دوم ناتوانی از انجام امر دین.
توحید صفاتی وافعالی
اعراف: قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنی َلأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ(16)((گفت: «پس به سبب آنکه مرا به بیراهه افکندى، من هم براى [فریفتن] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست.))
﴿ فَبِما أَغْوَیْتَنی﴾ [آیه شریفه نشانگر این موضوع است که ] شیطان قسم می خورد. چرا که فقط محجوب از ذات احدیت است نه صفات و افعال حق تعالی پس به دلیل اینکه افعال را از خداوند دیده و با دیده تعظیم به آنان می نگرد به عزت حق تعالی قسم یاد می کند فی قوله (فبعزتک لاغوینهم اجمعین).
احزاب: هُوَ الَّذی یُصَلّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنینَ رَحیمًا(43)(( اوست کسى که با فرشتگان خود بر شما درود مىفرستد تا شما را از تاریکیها به سوى روشنایى برآورد، و به مؤمنان همواره مهربان است.))
﴿ هُوَ الَّذی یُصَلّی عَلَیْکُمْ﴾ یعنی به میزان پاکی و صفای شما تجلیات افعالی و صفاتی اش را – ونه تجلیات ذاتی – [بر شما درود می فرستد چرا که با ؟؟؟ ذات خویش همه را می سوزاند همچنانکه جبرئیل (ع) فرمود (لودنوت أنملۀ لاحترقت]
حاکمیت قانون از اصول مهم و بنیادین حقوق عمومی است که دو برداشت ماهوی و شکلی از آن ارائه شده است. طرفداران برداشت ماهوی حاکمیت قانون در صدد تعمیق بیشتر این اصل برآمده اند و آن را در طول ارزشهای اخلاقی و در خدمت اصول بنیادین میدانند. در مقابل برداشت شکلی، حاکمیت قانون را ارزشی ...
عنوان تحقیق: تربیت دینی در نوجوانان فرمت فایل: word تعداد صفحات: 28 شرح مختصر: از آنجائیکه نظام مقدس جمهوری اسلامی فقط و فقط از طریق اعتماد عمیق اقشار ملت به اسلام عزیز متداوم و پایدار می zwnj;ماند و نظام جمهوری اسلامی چیزی جز ظهور حیات اسلامی در عرصة فعالیتهای فردی و اجتماعی نیست ...