دانلود انواع فایل

مقاله تحقیق پروژه دانش آموزی و دانشجویی

دانلود انواع فایل

مقاله تحقیق پروژه دانش آموزی و دانشجویی

دانلود پاورپوینت برنامه ریزی و مدیریت راهبردی(فصل ششم کتاب مبانی سازمان و مدیریت رضائیان)

دانلود پاورپوینت برنامه ریزی و مدیریت راهبردی(فصل ششم کتاب مبانی سازمان و مدیریت رضائیان)

عنوان: دانلود پاورپوینت برنامه ریزی و مدیریت راهبردی(فصل ششم کتاب مبانی سازمان و مدیریت رضائیان)

فرمت: پاورپوینت (قابل ویرایش)

تعداد اسلاید:28 اسلاید

دسته: مدیریت( مبانی سازمان و مدیریت- اصول مدیریت- مدیریت عمومی)

طراحی با اسلایدهای بسیار زیبا

کتاب مبانی سازمان و مدیریت دکتر علی رضائیان از جمله ی مهمترین منابع درس مبانی سازمان و مدیریت، اصول مدیریت و مدیریت عمومی در سطح کارشناسی برای رشته های مدیریت- حسابداری و اقتصاد می باشد. این فایل شامل پاورپوینت فصل ششم این کتاب با عنوان"برنامه ریزی و مدیریت راهبردی" در حجم 28 اسلاید همراه با توضیحات و تصاویر کامل می باشد که میتوان از آن به عنوان سمینار کلاسی(کنفرانس) برای درسهای مبانی سازمان و مدیریت- اصول مدیریت و مدیریت عمومی برای رشته های مدیریت، حسابداری و اقتصاد استفاده کرد. بخشهای عمده این فایل شامل موارد زیر است:

مقدمه

راهبرد (استراتژی)

مراتب راهبرد (سطوح سه گانه راهبردها در سازمان)

راهبرد سطح سازمان مادر

راهبرد سطح مؤسسه(راهبرد سازمان در فعالیتهای عمده)

راهبرد سطح عملیاتی(وظیفه)

فراگرد برنامه ریزی راهبردی

شناسایی رسالت سازمان

تدوین هدفهای خرد و کلان

شناسایی ارزشها و فرهنگ سازمانی

شناسایی سازمان از حیث قوتها و ضعفهای آن

شناسایی محیط از حیث فرصتها و تهدیدهای آن

تدوین راهبرد در سطح کل سازمان

برنامه ریزی سبد سرمایه گذاری

ماتریس بی. سی.جی

بررسی تأثیر راهبردهای بازار بر سودآوری

مدل هفت s و فرهنگ سازمان

تدوین راهبرد در سطح موسسه یا فعالیتهای عمده سازمان

راهبردهای رقابتی عام

انواع راهبردهای انطباقی

چرخه حیات محصول

تدوین راهبرد در سطح عملیاتی

اجرای راهبرد

دامهای برنامه ریزی



خرید فایل


ادامه مطلب ...

خلاصه کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو ترجمه مینو مشیری

خلاصه کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو ترجمه مینو مشیری

ژوزه ساراماگو، نویسندة پرتغالی، که بارها نامزد جایزة نوبل ادبیات شده بود، سرانجام ، و دیر هنگام – در سن 76 سالگی– موفق شد در سال 1998 این جایزه را از آن خود وکشورش کند. آثار این رمان نویس و شاعر که به عبارتی رئالیسم جادویی را با انتقادات گزندة سیاسی می‌آمیزد به 25 زبان ترجمه شده است.

ساراماگو در سال 1922 در نزدیکی لیسبون در خانواده‌ای تنگدست به دنیا آمد و به دلیل فقر نتوانست تحصیلات دانشگاهی‌اش را به پایان رساند. در یک آهنگری به کارمشغول شد تا بتواند به طور پاره وقت به درسش ادامه دهد.

ساراماگو نخستین رمانش« کشور گناه» را درسال 1947 نوشت اما 35 سال انتظار کشید تا سرانجام موفقیت ادبی و شهرت در سال 1982 با انتشار رمان « بالتازار و بلیوندا» به سراغش بیاید.

سبک شاعرانة ساراماگو که تخیل و تاریخ و انتقاد از سرکوب سیاسی و فقر را با هم می‌آمیزد موجب شده است که او را به نویسندگان امریکای لاتین بویژه گابریل گارسیا مارکز تشبیه کنند. اما ساراماگو منکر این شباهت است و می‌گوید بیشتر از سوانتس و گوگول تأثیر پذیرفته است.

اثر جنجالی ساراماگو « انجیل به روایت عیسی مسیح» بود که در سال 1992 منتشر گردید. وزیر کشور وقت پرتغال آنچنان از این رمان برآشفت که نام ساراماگو را از فهرست نامزدهای : جایزة ادبی اروپا» حذف کرد و گفت این رمان توهین به کاتولیکهای پرتغال است و موجب تفرقه افکنی در کشور شده است . ساراماگو نیز به نشانة اعتراض با همسر اسپانیایی‌اش پرتغال را ترک گرفت و به لانساروت، جزیره ای آتشفشانی از جزایر قناری، به تبعیدی خود خواسته رفت.

فرهنگستان سوئد با ستایش از ساراماگو و اعلام اهدای جایزة نوبل ادبیات 1998 به وی گفت:« آثار ساراماگو با تمثیلهای ملهم از تخیل و شفقت و طعنه ما را بی وقفه وادار به ادراک یک واقعیت فرار و مبهم می‌کند.»

« کوری» یک رمان خاص است، یک اثر تمثیلی ، بیرون از حصار زمان و مکان، یک رمان معترضانه اجتماعی، سیاسی که آشفتگی واجتماع و انسانهای سر در گم را در دایرة افکار خویش و مناسبات اجتماعی تصویر می‌کند.

ساراماگو تأکید بر این حقیقت دارد که اعمال انسانی در « موقعیت» معنا می‌شود و ملاک مطلقی برای قضاوت وجود ندارد، زیرا موقعیت انسان ثابت نیست و در تحول دائمی است. در یک کلام ساده، دغدغة عمدة ذهن ساراماگو در این رمان فلسفی مسئله سرگشتگی انسان معاصر یا « انسان در موقعیت» است که از خلال ابعاد و لایه های مختلف و واکنشهای انان بررسی می شود.

از دیگر مایه‌های اصلی رمان نقد خشونت و میلیتاریسم، اطاعات کورکورانه ، دیکتاتوری و سیر تاریخی و فراگیر بودن آن است.

در شهری که اپیدمی وحشتناک کوری- نه کوری سیاه و تاریک که کوری سفید و تابناک- شیوع پیدا می‌کند و نمی‌دانیم کجاست و می‌تواند هر جایی باشد، خیابانها نام ندارد. شخصیتهای رمان نیز نام ندارد

دکتر، زن دکتر، دختری که عینک دودی داشت، پیرمردی که چشم بند سیاه داشت، پسرک لوچ .سبک و ساختار دشوار رمان، پس از چند صفحه، جاذبه‌ای استثنایی پیدا می‌کند.درخلال پاراگرافهای طولانی، پیچیدگی‌های روح انسان و مشکلات غامض زندگی را تداعی می‌کند.

کوری مورد نظر ساراماگو کوری معنوی است. سازماندهی و قانونمندی و رفتار عاقلانه خود به نوعی آغاز بینایی است. ساراماگو کلام پیچیده و چند پهلویش را در دهان تک تک شخصیتهای کتاب و مخصوصاض در پایان در دهان زن دکتر گذاشته است:« چرا ما کور شدیم، نمی دانم ،شاید روزی بفهمیم ، می‌خواهی عقیدة مرا بدانی ، بله ، بگو ، فکر نمی‌کنم ما کور شدیم ، فکر می‌کنم ما کور هستیم، کور اما بینا، کورهایی که می‌توانند ببینند اما نمی‌بینند.»

ساراماگو در « کوری» تعهد و باور عمیق خود را به عدالت اجتماعی، احترام به خرد و عقل سلیم همراه با تزکیة روح و جسم که تنها را ضمانت پایدار ماندن هر جامعه‌ای است درغالب یک رمان هنرمندان و شگفت انگیز به ما ارمغان میدهد.

« کوری» در سال 1995 منتشر شد. ساراماگو می‌گوید:« این کوری واقعی نیست ، تمثیلی است. کور شدن عقل و فهم انسان است. ما انسانها عقل داریم و عاقلانه رفتار نمی‌کنیم....»



خرید فایل


ادامه مطلب ...

خلاصه کتاب «شنود اشباح»

خلاصه کتاب «شنود اشباح»

در بهمن ماه ۱۳۸۱، کتابی جنجالی با نام «شنود اشباح» منتشر شد. این کتاب که به بررسی نقش اعضای سازمان مجاهدین انقلاب در دهه ۵۰ و ۶۰ می پرداخت، واکنش‌های بسیاری را برانگیخت. یکی از این واکنش‌ها، نقد «دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران» بود بر این کتاب.

در زیر، گزیده‌ای از کتاب «شنود اشباح؛ مروری بر کارنامه‌ی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، رضا گلپور چمرکوهی، تهران: نشر کلیدر، چاپ اول، پائیز 1381، 994ص.» ارائه می‌گردد، و در انتها، نقد «دفتر مطالعات و تدوین تاریخ معاصر» بر این کتاب را می‌خوانید:

فصل نخست: هاشمی هشتم

از کتاب «کا.گ.ب در ایران» - نوشته «ولادیمیر کوزیچکین»:.. در آن موقع، درباره عاملمان که با نام رمزی «مَرد» نامیده می‌شد، چیزی نمی‌دانستم... اخذ تماس با «مرد»، به وسیله یک سیستم خط اطلاع از نزدیک، برقرار بود که هم برای دریافت اطلاعات و هم برای مخابره اخطار مورد استفاده بود... «مرد» یکی از امرای ارتش ایران به نام سرلشکر «مقربی» بود. سی سال عامل «کا.گ.ب» بود. از زمانی که افسری جوان بود، در سال 1945 به خدمت این سازمان درآمد. او بهترین عامل رزیدنسی [ایستگاه جاسوسی کا.گ.ب در سفارت شوروی] به حساب می‌آمد و اطلاعات محرمانه‌ای را که واقعاً برای اتحاد شوروی، حائز اهمیت بود، در اختیار ما می‌گذاشت. (ص11)

از کتاب «شاهد» - خاطرات «منصور رفیع‌زاده»:... تا آنجا که من می‌دانم، روسها حتی تا امروز هم نفهمیده‌اند که چه چیزی باعث شد تا سیستم جاسوسی آنها برملا شود. به دلایل امنیتی، تمامی داستان، حتی در این کتاب نیز قابل ذکر نمی‌باشد. در سال 1975 تیمسار «اویسی» به من اظهار کرد که به یک افسر سطح بالای ارتش، به دلیل جاسوسی برای شوروی، مشکوک است... «اویسی» ... جدی جواب داد: «نه. «منصور»، گوش کن. وقتی که ما، درگیر یک جنگ مرزی با عراق بودیم، هر وقت تصمیم‌ به حمله در مرز می‌گرفتیم؛ عراق در آنجا منتظر ما بود. یک نفر به طور قطع، اطلاعات قسمت مرا به روسها خبر می‌داد و آنها نیز اطلاعات را در اختیار عراقیها قرار می‌دادند. هیچ شکی در این مورد ندارم... (ص12)

وقتی که کارکنان ساواک، بعد از رفتن «شاه» از ایران به محاکمه کشیده شده بودند، گاردهای انقلابی که آمیزه‌ای از کمونیستها و مردم مذهبی بودند، مرتباً از آنها می‌پرسیدند که پرونده تیمسار «مقربی» کجاست؟ چنان پرونده‌ای در ساواک پیدا نشد. (روسها هنوز می‌خواستند بدانند که چرا جاسوس آنها گرفتار شد ؟!)... (ص17)

از کتاب «ساواک»- نوشته «کریستین دلانوا»:... منابع آمریکایی، به ویژه «سولیوان» سفیر آن کشور در تهران، معتقدند که نقش ساواک در این ماجرا، چندان غرور‌آمیز نبود. زیرا اگر ساواک توانست هویت سرلشگر «احمد مقربی» را به عنوان جاسوس اتحاد جماهیر شوروی شناسایی کند، برای آن بود که سیا قبلاً حضور یک جاسوس شوروی را در ایران، با ضبط پیامهای رادیویی میان تهران و شوروی به ساواک اطلاع داده بود. کاری که برای ساواک مانده بود، یافتن جاسوس بود... (ص18)



خرید فایل


ادامه مطلب ...

خلاصه کتاب: قیام و انقلاب مهدی ( ع )

خلاصه کتاب: قیام و انقلاب مهدی ( ع )

می نویسد "این کتاب که مجموعا دو بخش غیر مرتبط با یکدیگر است ، بخش یکم آن‏ با همین عنوان ابتدا به صورت مقاله‏ای کوتاه و مختصر در یک نشریه دینی‏ در تهران منتشر شد و سپس مطالبی بر آن افزوده شد و به صورتی که در چاپهای اول تا چهارم ملاحظه شده است در آمد . اما بخش دوم که عنوان " شهید " دارد ، تفصیل یافته یک سخنرانی در شب عاشورای سال 1393 هجری‏ قمری در تهران است .

اندیشه پیروزی نهائی نیروی حق بر نیروی باطل، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی ، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایده‏آل و اجراء این ایده‏ انسانی به وسیله شخصیتی عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی " مهدی " نامیده شده ، اندیشه‏ای است که همه فرق ومذاهب اسلامی بدان مؤمن و معتقدند . زیرا این اندیشه ، به حسب اصل و ریشه ، قرآنی است .این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی‏ نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده ، و طرد عنصر بدبینی‏نسبت به پایان کار بشر است ، که طبق بسیاری از نظریه‏ها و فرضیه‏هافوق‏العاده تاریک است. انتظار فرج امیدو آرزوی تحقیق این نویدکلی جهانی انسانی ، در زبان روایات اسلامی "انتظار فرج" خوانده شده و افضل عبادات شمرده شده است. اصل انتظار فرج از یک‏ اصل کلی اسلامی و قرآنی استنتاج می‏شود و آن اصل " حرمت یأس از روح الله " است. دو گونه انتظار انتظار فرج دو گونه است : انتظاری‏که سازنده و نگهدارنده است ، به گونه‏ای است که می‏تواند نوعی عبادت شمرده شود ، و انتظاری که گناه است و ویرانگر و نوعی " ابا حیگری " باید محسوب گردد. شخصیت و طبیعت جامعه ممکن است کسی تحولات تاریخی را یک سلسله امور تصادفی و اتفاقی یعنی‏اموری که تحت قاعده و ضابطه‏ای کلی در نمی‏آید بداند. نظریه دیگر این است که جامعه به نوبه خود ، مستقل از افراد ، طبیعت و خصلت و سنت و قاعده و ضابطه دارد ، تاریخ آن گاه موضوع تفکر و مایه عبرت و قابل درس آموزی است‏که جامعه از خود طبیعت و شخصیت داشته باشد . علیهذا برداشت داشتن ازتاریخ و تحولات آن، فرع بر مسأله طبیعت و شخصیت داشتن جامعه است. قرآن و تاریخ در این که قرآن مجید تاریخ را به عنوان یک درس و یک منبع معرفت و یک موضوع تفکر و مایه تذکر و آیینه عبرت یاد می‏کند جای‏ تردید نیست . قرآن کریم این گمان را که اراده‏ای گز افکار ، و مشیتی بی قاعده و بی‏حساب سرنوشتهای تاریخی را دگرگون می‏سازد به شدت نفی می‏کند و تصریح‏می‏نماید که قاعده‏ای ثابت و تغییر ناپذیر بر سرنوشتهای اقوام حاکم است. قرآن کریم ، نکته فوق‏العاده آموزنده‏ای در مورد سنتهای تاریخ یاد آوری‏می‏کند و آن این که مردم می‏توانند با استفاده از سنن جاریه الهیه در تاریخ‏، سرنوشت خویش را نیک یا بد گردانند. توجیه و تفسیر تکامل تاریخ توجیه تکامل تاریخ با دو شیوه مختلف صورت می‏گیرد . ما یکی از این دو شیوه را " ابزاری " و از نظری دیالکتیکی می‏نامیم . و شیوه دیگر را " انسانی " یا " فطری " می‏خوانیم . بینش دیالکتیکی یا ابزاری بینش دیالکتیکی طبیعت بر این اساس است که : اولا- طبیعت در حرکت و تکاپوی دائم است ، توقف ویکسانی در طبیعت وجود ندارد. ثانیا - هر جزء از اجزاء طبیعت تحت تأثیر سایر اجزاء طبیعت است و به نوبه خود در همه آنها مؤثر است . ثالثا- تضادها و کشمکشها پایه حرکتها است ، رابعا - جدال درونی اشیاء رو به تزاید است و شدت می‏یابد تا به اوج‏ خود یعنی آخرین حد اختلاف و کشمکش می‏رسد و شی‏ء یک سره به ضد خود تبدیل می‏شود )حالت تز). این مرحله نیز به نوبه خود ضد خویش را می‏پرورد(حالت آنتی تز) و پس از یک سلسله کشمکشها به نفی خود ، که نفی‏ نفی مرحله اول است و به نحوی مساوی با اثبات است(حالت سنتز) منتهی می‏شود . طبیعت هدفدار نیست و کمال خود را جستجو نمی‏کند ، بلکه به سوی انهدام‏ خویش تمایل دارد ، ولی چون آن انهدام نیز به نوبه خود به انهدام خویش‏ تمایل دارد و هر نفی کننده به سوی نفی کننده خود گرایش دارد ، نفی نفی‏ که نوعی ترکیب میان دو مرحله قبل از خود است صورت می‏گیرد و قهرا تکامل رخ می‏دهد . این است دیالکتیک طبیعت . تاریخ نیز جزئی از طبیعت است و ناچار - هر چند عناصر مشکله‏اش‏ انسانها هستند



خرید فایل


ادامه مطلب ...

خلاصه ای از کتاب منشوراتحاد ملی و انسجام اسلامی

خلاصه ای از کتاب منشوراتحاد ملی و انسجام اسلامی

مقدمه : پیام های نوروزی مقام معظم رهبری (مدظله العالی)

آیینه ی تمام نمایی از نیازهای جامعه ی اسلامی است . در این نوشتار که خلاصه ای از کتاب (منشور اتحاد ملی و انسجام اسلامی) تلاش می نماییم تا شما خواننده ی گرامی را با ابعاد گوناگون اتحاد ملی و انسجام اسلامی بیشترآشنا نماییم . در پایان ، همه ی شما عزیزان را به مطالعه ی کامل و دقیق این کتاب ارزشمند که توسط استاد گرامی حضرت حجت الاسلام و المسلمین سبزیان تألیف گردیده است دعوت می نماییم . والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

فصل اول : وحدت ازدیدگاه قرآن کریم و معصومین (علیهم السلام)

از نگاه قرآن کریم انسان ها امتی واحد و یگانه بوده اند ..

قرآن می کوشد تا در نهایت همه ی انسان ها را در جامعه ی جهانی واحد گرد آورد و در این راستا از انسانها می خواهد که با حفظ اصول و در نظر داشتن اختلافات ملی و شریعتی ، در یک اجتماع بزرگ و واحد انسانی گرد هم آیند و به اصول و ارزش های مشترک توجه کنند . درهمین راستا است که مومنان را برادران یک دیگر می خواند و به همکاری و تعاون در امور نیک دعوت می کند.

وحدت اسلامی : قرآن کریم آثاری چند را برای وحدت اسلامی بر می شمارد که مهمترین آن همانا تشکیل خانواده ی بزرگ مسلمانان و ایجاد دولت است .

برچیده شدن زمینه ی سلطه ی بیگانگان نیز از اهداف وحدت و انسجام اسلامی می باشد ......

وحدت از دیدگاه پیامبر اعظم (ص)

در دیدگاه پیامبر اعظم (ص) ، اتحاد امت اسلامی ، مایه اقتدار و صلابت جامعه اسلامی میباشد.

در همین راستا ، ایشان با غلبه ی تعصبات نژادی و گرایشهای افراطی مقابله می فرمودند ، در این زمینه آن حضرت سخنی فرمودند که نقل میگردد.

ای مردم! همه ی شما فرزندان آدم هستید و آدم از خاک آفریده شده است . عرب را بر غیر عرب هیچ فضیلت و برتری ای نیست ، مگر به تقوی و پاکی . همچنین به اعتقاد ایشان ، (ایمان به خدا) درون مایه ی اصلی وحدت مسلمانان است .



خرید فایل


ادامه مطلب ...

مقایسه ی کتاب معانی زیباشناسی سخن پارسی- کزازی با کتاب معانی- سیروس شمیسا

مقایسه ی کتاب معانی زیباشناسی سخن پارسی- کزازی با کتاب معانی- سیروس شمیسا

شناختگی نهاد: گاه نهاد را شناخته (معرفه) می آورند.

1- شناختگی به شناسه: اگر سخنور بخواهد از خود یا شنونده یا دیگری خبر بدهد نهاد را با شناسه، شناخته می گرداند.

الف: نخست کس:

ما بیغمان مستِ دل از دست داده ایم همه از عشق و همنفس جام باده ایم

ب: دوم کس:

تو در عالم نمی گنجی، زخوبی؛ مرا هرگز کجا گُنجی در آغوش؟

گاه شناسه «تو» شنونده ای ویژه و یگانه را نیست؛ هرکس را که روی سخن او با بتواند بود،
در بر می گیرد. در این بیت از جامه ای، هر گمراه فریفته ای را که دل به فریبهای گیتی خوش کرده باشد، برادران تو بیچاره در ثری رفتند

تو همچنان، زسر کبر، بر ثریایی!

پ: دیگر کس: دیگر کس را به شناسه شناخته آورد که شناسه را مرجعی باشد؛ و آن مرجع پیشتر در سخن آورده شده باشد.

الف: هنگامی که مرجع پیش از شناسه آورده شده باشد.

آباد به توست خانه، چون رفتی او روی نهاد سوی ویرانی

ب: هنگامی که مرجع آشکارا پیش از شناسه آورده نشده باشد. در این هنگام واژه ای پیش از شناسه آورده شده است که مرجع نیست. لیک به گونه ای آن را فرایاد می آورد.

رقعنده ذرّه ذرّه هستی، به شوق دوست آن هم نیایشی است که شوق ذوق اوست

پ- گاهی شناسه آورده می شود، بی آنکه پیش از آن مرجعی در سخن یاد شده باشد. این کاربرد شناسه زمانی شدنی و پذیرفتنی است که مرجع نیک آشکار و از پیش دانسته باشد.

بنده را سیر دار و پوشیده؛ چون به کار تو هست کوشیده

جان دهد بنده، چون دهی نانش جان گرامی بود، مرنجانش

رزق بر اهل خانه تنگ مکن! روزی او می دهد؛ تو جنگ مکن

2- شناختگی نهاد به نام: گاه نهاد را به نام (عَلَم) شناخته می آورند.

الف: برای آن که از نهاد آشکارا و بی چند و چون سخن گفته باشند: گاه نهاد را به نام شناخته می آورند؛ تا در آن کمترین خطا و گمانی نماند؛

مثال ß ترتیب ملک و قاعدة حلم و رسم داد، عبدالحمید احمد عبدالصّمد نهاد

ب: برای بزرگداشت نهاد: گاه نهاد را به نام یا به بَرنام (لقب) شناخته می آورند بزرگداشت آن را. به لوح محفوظ اندر نگر که پیش تو است

مثال ß در او می نگرد جبرئیل و بو یحیی

پ: برای خوارداشت نهاد: گاه نهاد را به نام یا بَرنام، به آهنگ خوار داشت آن شناخته
می آورند. مثال لات و عُزی و منات اگر ولی اند.

هر سه تو را؛ مر مرا علی است ولی.

آن همه شعبدة خویش که می کرد اینجا سامری، پیش عصا و ید بیضا می کرد

ت: برای شادکامی و شادی و کامة دل: گاه نهاد را به نام شناخته می آورند؛ زیرا از یاد کرد نام، دل را شادمانی و کامه ای هست.

مثال ß مجنون به میان موج خون است لیلی، به حساب کار، چون است.

مجنون جگری همی خراشد لیلی نمک از که می تراشد.

مجنون به خدنگ خار شفته است لیلی به کدام ناز خفته است؟

مجنون همه درد و داغ دارد لیلی چه بهار و باغ دارد؟

مجنون کمر نیاز بندد؛ لیلی به رخ که باز خندد؟

مجنون زفراق، دل رمیده است لیلی به چه راحت آرمیده است؟

ت: برای شگون و خجستگی: گاهی نهاد را به نام شناخته می آورند، خجستگی را.

مثال ß ز داود اگر دَور دِرعی گذاشت محمّد ز دُرّاعه صد درع داشت

سلیمان اگر تخت بر باد بست محمّد ز بازیچة باد رَست.

وگر مهد عیسی به گردون رسید محمّد خود از مهد بیرون پرید.

3- شناختگی نهاد به اشاره: نهاد را می توان با اشاره بدان شناخته گرداند.

واژه های اشاره در فارسی «این» و «آن» است، این و آن زمانی به کار برده می شود که بخواهند به چیزی نزدیک یا دور اشاره کنند. شناختگی به نهاد هنگامی رفتاری ادبی است و ارزش زیباشناختی دارد که نهاد حی نباشد در این گونه از شناختگی نهاد جز آن نیست که آن چه را که پیراسته و ذهنی است و به حس در نمی آید بدین شیوه، پیکرینه و دیداری و حسّی
می انگارند؛ از آنجا که ساختار ذهنی آدمی و خرد او برآمده و پرورده از یافته ها و آزموده های حسّی است. بدین سان می توان، شناخت و دریافتی روشنتر و آسانتر از آن چه ذهنی و عقلی به سخن دوست داد.

الف: برای نشان دادن نهاد به آشکارترین شیوه: با اشاره می توان هرچه بیش نهاد را برجسته گردانید و نگاهِ هوش سخن دوست را بدان درکشیده، و آن را فراپیش وی آورد.

این چه استغناست، یا رب! و این چه قادر حکمت است؟

کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست.

ب: نکوهش نهان از کانایی شنونده: گاه شناخته آوردن نهاد به اشاره از آن روی است که سخنور می خواهد بدین سان، به کنایه، نادانی و کودنی شنوده را فرایاد آورد و او را نبکوهد؛ شنونده ای که چنان چندان با هوش و تیزویر نیست که بتواند جز پدیده های حسّی را دریابد.

این است همان صفّه کز هیبت او بُردی بر شیر فلک حمله شیرین شادروان:

او کسی است که به نادانی، از پیام نهفته در این ویرانه ها ناآگاه است. نمی داند آن صفه فروریخته چه صفه ای است.

پ: بزرگداشت و خوارداشت نهاد به نزدیکی و دوری: رفتار هنری در شناختگی نهاد به اشاره را می توان از دید فراگیر در دو کاربرد گنجانید: بزرگداشت و خوارداشت نهاد. اشارة هنری یا برای آن است که بدان، نهاد را، به نزدیکی و دوری، بزرگ دارند؛ یا خوار؛ از این روی، خوارداشت و بزرگداشت نهاد به اشاره چهار گونه می توان داشت:

بزرگداشت نهاد به نزدیکی: با نزدیک شمردن نهاد و اشاره بدان، می توان آن را بزرگ داشت. بنیادِ بزرگداشت به نزدیکی بر این هنجار روانی در آدمی نهاد شده است که وی آنچه را بدو نزدیک است بیشتر در یاد زنده می کند و گرامی می شمارد؛ بدان سان که هر کس و هر چیز، هرچه دلبند و ارجمند باشد، در پی دوری، کَم کَمَک از یاد خواهد رفت؛ و دیگر جایی در دلی نخواهد داشت. در این باره، این داستان پارسی روشنگر و گویا می تواند بود:

«از دل برود هر آنکه از دیده برفت» از این روی سخنور با نزدیک آوردن نهاد، آن را از خواری و فراموشی بدر می آورد و بر می کشد و برجسته می سازد.

مثال ß این است همان ایوان کز نقش رخ مردم، خاک در او بودی ایوان نگارستان.

این است همان درگه کو راز شهان بودی، دیلم ملک بابل؛ هند و شه ترکستان

این رنج که هست بر زیادت بر دیده و جان دشمنت باد

بزرگداشت نهاد به دوری: گاه نیز، با دور شمردن نهاد و اشاره بدان، می توان بزرگ داشت. بزرگداشت به دوری که وارونه ی بزرگداشت به نزدیکی است بر این هنجار روانی در آدمی استوار شده است که گاه مردمان ارج و ارز آنچه را که در کنار و دسترس خویش دارند، بدان سان که شایسته ی آن است، نمی دانند؛ چون چشم و دلشان از آن پر شده است؛ و تنها زمانی که آن گرامی از آن دور شد، از بن و جان، دلبندی و ارزشش را می آزمایند؛ و در
می یابند که در چه پایه آنان را نیازی و ناگزیر بوده است.

مثال از بزرگداشت نهاد به دوری:

عیبم بپوش زنها! ای فرقه ی می آلود! کان پاکِ پاک دامن بهر زیارت آمد.

از چشم شوخش، ای دل! ایمان خود نگهدار؛ کان جادوی کمانکش از بهر غارت آمد

آن پریشانی که شبهای دراز و غم دل، همه در سایه ی گیسوی نگار آخر شد.

خوارداشت نهاد به نزدیکی: گاه نهاد را، با نزدیک آورد آن خوار می شمارند؛ زیرا چنانکه از این پیش نوشته آمد، آنچه در کنار و دسترسی آدمی است و چشم و دل او را
می آگاهند، چندان او را دلبند و ارجمند نمی توان بود؛ و ویژگی سرشتین در آدمی آن است که آنچه را از وی دور است، در پندار، برمی کشد؛ ارج می نهد؛ و از عیبها و کاستیهایش
می پیراید.

مثال از خوارداشت نهاد به نزدیکی:

یاد باد آنکه رفت شمع طرب می افروخت؛ واین دل سوخته پروانه ی ناپروا بود.

ای دل غم دیده! حالت به شود؛ دلبد مکن! واین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور!

خوار داشت به دوری: گاه، با دور انگاشتن نهاد، آن را خوار می دارند؛ زیرا بدان سان که نوشته آمد، در سرشت آدمی که آمیزه ای از ناسازهاست، آنچه دور است می تواند خوار داشته بشود؛ بدان سان که اگر دیده نبیند، دل نخواهد خواست.

مثالی از خوارداشت به دوری:

آن گل که هر دم در دست بادی است، گو: شرم بادش از عندلیبان

4- شناختگی نهاد به موصول: «پیوندگر» یا موصول واژه ای است که به یاری آن حالت یا صفتی را، برای نهاد، در سخن می آورند؛ سپس گزاره را بدان نهاد باز می خوانند. آن صفتی یا حالتی که به یاری آن «پیوندگر» برای نهاد در جمله آورده شده است، شناختگی آ« را بسنده است.

شناختگی نهاد به پیوندگر را کاربردها و گونه هایی است؛ ما، در پی، آنچه را از این کاربردها در ادب پارسی بیشتر روایی و رواج دارد، بر می رسیم:

الف: گاه نهاد را با پیوندگر شناخته می آورند؛ زیرا جز آن ویژگی که در پی پیوندگر آورده می شود، ویژگی دیگری برای نهاد نمی دانند یا نمی خواهند.

مثال: آن کس که به دست جام دارد، سلطانی جم مدام دارد.

آن کس که منع ما زخرابات می کند گو در حضور پیرهن این ماجرا بگو

ب: برای بزرگداشت نهاد: گاهی شناختگی نهاد به پیوندگر از آن است که می خواهند آن را بزرگ بدارند؛ زیرا آشکارا و به نام یادکردن نهاد را گونه ای خوارداشت برای آن می شمارند.

مثالی برای بزرگداشت نهاد:

آنکه رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد

صبر و آرام تواند به منِ مسکین داد

وآن که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت

هم تواند کرمش دادِ من غمگین داد

گنج زرگر نبود، کنج قناعت باقی است،

آنکه آن داد به شاهان به گدایان این داد.

آن که پرنقش زد این دایره مینائی کس ندانست که در پرده اسرار چه کرد

کجاست آنکه فریغونیان، زهیبت او زدست خویش بداد نه گوزگانان را؟

پ: برای خوارداشت نهاد: گاه نهاد را با پیوندگر شناخته می آورند، خوارداشت آن را زیرا یاد کرد آشکار و به نام از نهاد را گونه ای بزرگداشت برای آن می انگارند، و از آن پروا
می کنند.

آنک او به مراد عام نادان بر رفت به منبر پیمبر،

گفتا که: «منم امام!» و میراث بستر زنبیرگان و دختر،

روی وی اگر سپید باشد روی که بُوَد سیه به محشر؟!

وآنکه می گوید که: «حجت گر حکیمستی چرا

در درّه یمگان نشسته مفلس و تنهاستی؟

ت: پروا از آشکارا یاد کردن از نهاد: گذشته از بزرگداشت و خوارداشت نهاد، با شناختگی به یاری پیوندگر، هر انگیزه ای دیگر که سخنور از این رفتار ادبی داشته باشد، در این جا می تواند گنجید: گاهی سخنور نهاد را با پیوندگر شناخته می آورد؛ زیرا آشکارا سخن گفتن از آن را شایسته نمی داند:

در سفه، خواجه بی غلامی نیست؛

بی می و نقل و کاس و جامی نیست.

پیش خاتون جز آب و نان نبود؛

وآنچه اصل است، در میان نبود

این نه عدل است و این نه داد ای مرد!

خانه خود مده به باد، ای مرد!

1- نمونه ای در این بیت که از همبالین خود سروده است. و از اینکه آشکارا از او یاد کند. پروا کرده است.

کسی که از غم و تیمار من نیاندیشد چرا من از غم و تیمار او شوم بیمار؟!

2- گاه نهاد را با پیوندگر شناخته می آورند؛ از آن روی که می خواهند هشداری بدهند و شنونده را بر خطایی آگاه گردانند.

آن که چون پسته دیدمش همه مغز پوست بر پوست بود، همچو پیاز.

5- شناختگی نهاد به اضافه: این گونه از شناختگی در نهاد آن است که نهاد را با «برافزودگی» (اضافه) شناخته گردانند- برترینِ کاربرد «برافزودگی» در قلمرو زبان می توان از این شیوه در کوتاهی سخن بهره برد. اگر آمیغی برافزوده چون: برافزوده چون: «جامه هُرمز» را به جمله ای که خاستگاه آن می تواند بود با زبریم

چنین خواهد شد: «جامه ای که از آنِ هُرمز است»

نمونه را «روی زیبا» جمله ای می تواند بود «روی که زیباست.»

الف: یا ذکردِ نهاد به کوتاهترین شیوه: از آنجا که آمیغی بر افزوده فشرده ای از جمله ای است، گاه این آمیغ را نهاد جمله می آورند؛ تا با کمترین واژه ها، معنایی فزونتری را در آن بگنجانند، و در یاد شنونده برانگیزند.

شمعِ دل دمسازان بنشست، چو او برخاست؛

وافغان زنظربازان برخاست، چو او بنشست

شکوه آصفی و اسبِ باد و منطق طیر،

به باد رفت و از او خواجه هیچ طرف نبست

ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند؛

فضای سینة حافظ هنوز پر زصداست

گنج قارون که فرو می رود از قهر هنوز

خوانده باشی که هم از غیرت درویشان است

به یک کرشمه که نرگس به خود فروبش کرد.

فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت

ب- برای بزرگداشت افزوده: گاه ساخت بر افزودگی به گونه ای است که بدان، «افزوده» (مضاف) را بزرگ می دارند؛ برافزودگی به سود افزوده است. هر کدام از آمیغهای برافزوده را که این بیتها نهاد آورده شده است بکاویم، آشکار می شود که افزوده در سایه «برافزوده» (مضافٌ الیه) ارج و ارزی یافته است.

شبان وادی اَیمَن گهی رسد به مراد،

که چند سال به جان خدمت شعیب کند

تا صد منزل سلمی که سلامت بادش!

چه شود گر به سلامتی دل ما شاد کند؟



خرید فایل


ادامه مطلب ...

پاورپوینت مدیریت اطلاعات کتاب شناختی به وسیلة نرم‌افزار EndNote

پاورپوینت مدیریت اطلاعات کتاب شناختی به وسیلة نرم‌افزار EndNote


اهداف

آشنایی با نرم افزار اندنوت

ایجاد کتابخانۀ نمونه

مدیریت کتابخانة نمونه

آموزش استناد به همراه نگارش متن

جست‌وجو در پایگاه scopus,asme و انتقال نتایج به اندنوت.


بطور کلی می توان کاراییهای زیر را برای این نرم افزار برشمرد :

دستگاه تولید فیش الکترونیکی خام

دستگاه تولید جعبه فیش الکترونیکی خام برای ذخیره خلاصه مقالات

دستگاه پرکردن فیش الکترونیکی خام ( قلم الکترونیکی )

نرم افزار مرورگر اینترنتی که قابلیت مرورگری محدود دارد ، در بانکهای اطلاعاتی اینترنتی حاوی خلاصه مقالات

نرم افزار جستجوی اینترنتی که قابلیت جستجوی محدود در بانکهای اطلاعاتی اینترتی دارد

نرم افزار برداشت مکانیزه ( مقادیر انبوه ) فیشهای پر شده از سایتهای حاوی خلاصه مقالات

نرم افزار مدیریت انبار ، شامل سه فر آیند اصلی :

الف ) جستجو

ب ) چینش

ج ) گروهبندی

بعنوان نرم افزار ویرایشگر کمکی که به ویرایش اصلی در تسهیل مرجع نگاری و در داخل و انتهای متن کمک می کند .

فهرست مطالب

استناد و اهمیت آن در آثار علمی

نرم افزارهای مدیریت استناد

ایجاد یک کتابخانه به‌وسیلة اندنوت

استناد به‌وسیلة اندنوت هنگام نگارش

جست‌وجو در پایگاههای اطلاعاتی و انتقال نتایج به اندنوت

منابع



خرید فایل


ادامه مطلب ...

کتاب درآمدی برروش تحقیق در حقوق

کتاب درآمدی برروش تحقیق در حقوق

منبع: کتاب درآمدی برروش تحقیق در حقوق ،نورمحمد صبری، نشر یزدان

لغوی : تبیین ،معرفت ، دانش

مفهوم علم :

اصطلاحی :در معانی مختلفت توسط دانشمندان تعریف شده است که براساس نقش علم

و وظیفه وهدف آن تعاریف متعدد ارائه شده است.

لونی یا حضوری ، نظری (ریاضیات و فلسفه …)، حافظه ای مرتبط با حافظه

تقسیمات علوم عملی (اخلاق و سیاست و اقتصاد) تخیلی مرتبط با تخیل

اکتسابی یا حصولی ، شعری(شعر و خطبه و جدل) عقلی مرتبط با عقل

انتزاعی (ریاضی و منطق)

نیمه انتزاعی و نیمه عینی (مکاتب فیزیک و شیمی )

عینی (ستاره شناسی یا نجوم و زیست شناسی و حقوق)

علم حقوق غالبا در شاخه های علوم انسانی (عام) - علوم اجتماعی (خاص) قرار دارد.

نظریه

جایگاه نظریه در تحقیق : هدف از تحقیق علمی جبری جز ایجاد وانشای نظریه و اصولی آن نیست.

مفهوم نظریه : مجموعه ای از تعریف ها یا پیشنهادات درباره تعدادی متغیر به هم پیوسته که بعد منظم و موونی از وقایع و پدیده هایی که در اثر این همبستگی به وجود می آیند ارائه می دهد

1- موضوع آن پیشنهاد درباره تعدادی متغیر به هم پیوسته است اگر حسن درس

بخواند در کنکور قبول می شود.

ارکان تعریف 2- بعدی منظم از به هم پیوستگی متغیرها نشان می دهد.

3- نحوه وقوع پدیده ها و وقایع را توضیح می دهد آب در 1000 جوش بگیرید.

1- بیانگر ماهیت یا رابطه علت و معلولی پدیده ها ومتغیرها است.

2- از ترکیب یک سری قضایا و قوانین و مفاهیم به هم پیوسته حاصل می شود.

3- قدرت آینده نگری دارد.

اوصاف نظریه علمی 4- توانایی آزمون سخت و ارزیابی لازم را داشته باشند تا ارزش خود را حفظ کنند.

5- نظریه باید چهارچوب مناسبی را برای تحقیق ارائه دهد (انتخاب مسئله و پردازش وتدوین و…)

6- نظریه نباید با سایر نظریه های مورد تائید و شناخته شده تعارض داشته باشد.

مفهوم = آنچه پژوهشگر به دنبال آن می رود- یک بیانیه – پیشنهاد آزمایش واقعی درباره نحوه روابط متغیرها

تعریف علمی : فرضیه عبارت است از حدس یا گمان اندیشه مندانه درباره ماهیت،چگونگی وروابط بین پدیده ها،اشیاء و متغیرها و پژوهشگر را در تشخیص نزدیک ترین ومحتمل ترین راه برای کشف مجهول کمک می نماید.

نوع فایل: word

سایز: 23.5 KB

تعداد صفحه:25



خرید فایل


ادامه مطلب ...

وب درمانی و کتاب درمانی

وب درمانی و کتاب درمانی

چکیده:

این مقاله به بررسی اجمالی کتاب ­درمانی، وب­ درمانی و اهمیت مطالعه کتاب و منابع وب در درمان مشکلات جسمی، روحی و روانی می­پردازد. این مقاله پیشنهاد می­کند که وب­درمانی به عنوان جایگزین یا مکمل کتاب درمانی و سایر فنون روان­درمانی به کار گرفته شود.


کتاب ­درمانی:

کتاب­درمانی به عنوان برابرنهاده واژه Bibliotherapy انتخاب شده است. واژه Bibliotherapy از دو واژه Biblio به معنای کتاب و Therapy به معنای درمان و شفا مشتق شده است و قدمتی چون تاریخ کتاب دارد. کتاب­درمانی به مفهوم امروزی در قرن 19 و 20 شکل گرفته است. البته واژه کتاب­درمانی نخستین­بار توسط ساموئل کروترز در سال 1916 به کار گرفته شد. کتاب­درمانی یعنی استفاده از کتاب و مواد خواندنی سودمند به منظور حل مشکلات جسمی، روحی و روانی.

کتاب­درمانی یعنی استفاده از مواد خواندنی برگزیده به عنوان مکمل درمان در پزشکی و روانشناسی بالینی و نیز راهنمایی در حل مشکلات شخصی به وسیله مطالعه هدفدار. امروزه در کشورهای پیشرفته کتاب­درمانی به­وفور و به­طور مؤثری در محیط های اجتماعی همچون بیمارستان­ها، مدارس، زندان­ها، دارالتأدیب­ها، ندامتگاه­ها، مراکز بازپروری و مراکز مشاوره برای درمان اختلالات شایع روانی نظیر افسردگی استفاده می­شود (بلوچ زراعتکار، 1383).

از دهه 1950 با تأسیس کتابخانه­ های بیمارستانی در بیمارستان­ها و مراکز درمانی در ایالات متحده آمریکا و برخی از کشورهای اروپای غربی، کتابداران کتابخانه­های بیمارستانی با مشاوره روانشناسان، روانپزشکان و روانکاوان کتاب­هایی امیدبخش و نشاط آور را در اختیار بیماران مختلف قرار می­دهند تا امید به زندگی آنها را افزایش داده و روند درمان جسمی و روحی آنها را بهبود بخشند.

کتابداران کتابخانه­های بیمارستانی با گردآوری مجموعه­ای از کتاب­ها و خواندنی­های مفید برای بیماران و فراهم کردن امکان دسترسی آسان به واسطه گرداندن کتاب­های متنوع بر روی کتاب­بر یا چرخ کتاب در تمام بخش­ها و اتاق­های بیمارستان موجب می­شوند که بیماران با خواندن این کتاب­ها احساس آرامش و لذت پیدا کرده، سرگرم شوند و دردهای جسمانی و روانی آنها تسکین یابد. در کتاب­درمانی معمولاً از کتاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خواندنی، رمان، داستان و قصه استفاده می‌شود. در واقع، داستان، ابزاری برای کمک به کودکان، نوجوانان، بیماران و سایر افراد برای مقابله با مشکلات جسمی، روحی و روانی خود است. بسیاری از روانشناسان و روانپزشکان خواندن کتاب را به عنوان بخشی از فرایند درمان بیمار توصیه می­کنند.



خرید فایل


ادامه مطلب ...

بررسی نقد کتاب ماکیاولی (نوشته کوئنتین اسکینر)

بررسی نقد کتاب ماکیاولی (نوشته کوئنتین اسکینر)

«بسمه تعالی»

یکی از انتقاداتی که به این کتاب وارد است آن است که ترجمه ایتالیایی کلمه ویرتو صورت نگرفته است. البته مترجم کتاب علت آنرا چند معنی بودن این کلمه‌ می داند و از این موضوع دفاع می‌کند و معتقد است که لفظ ایتالیایی ویرتو را خود خواننده می‎تواند آنرا با مطالعه متن کتاب منطبق سازد. یعنی خواننده قادر خواهد بود معنی درست کلمه را با توجه به متن کتاب دریابد به نظر من بهتر آن بود هر جایی که نام ویرتو ذکر می‌گردد، نویسنده کتاب معنی صحیح آنرا برای خواننده مشخص می‌نمود. وقتی که خود مترجم و یا نویسنده کتاب معنی درست ویرتو را (با توجه به جملات) نمی‌داند، چگونه انتظاری می‌رود که یک دانشجوی علوم سیاسی ویا یک خواننده عادی کتاب بتواند خودمعانی مختلف آنرا (لیاقت و استعداد، استعدادهای فطری و لیاقت ذاتی و پاک دامنی، توانایی، قدرت بازو، دلیری و…)با توجه به جملات متن کتاب استخراج نماید. البته مترجم مدعی می‌باشد که درباره معانی آن شرح و توضیح داده است ولی این توضیحات 3 اشکال دارد:‌ 1- گنگ و نامفهوم است 2 – معنی درست کلمه را مشخص نساخته است. 3- ممکن است تلقی نویسنده و مترجم صحیح نبوده و بیانگر آنچه که ماکیاولی از این واژه‌ها ارائه می‌نموده، مفهوم کلمه ویرو نباشد. مسئله بعدی آنکه ماکیاولی در عصر رنسانس می‌زیسته یعنی زمانی که علم وارد عرصه زندگی اروپاییان شد و عقاید امانیستی مطرح شد، به همین دلیل وی از امانیستها بسیار متاثر شده است. آنها اعتقاد داشتند که برای رشد و پیشرفت باید فرهنگ روم باستان را احیا نمود. این مطلب درست است که انسان محوری به جای خدا محوری حاکم شد ولی دینی در اروپا تعطیل نشد بلکه از سیاست جدا شد. عده ای معتقدند که نوشته های ماکیاولی متاثر از زمان اوست من این را قبول دارم ولی این مساله نباید توجیه یک سری مسائل دیگر شود. همیشه در تاریخ از بدو به وجود آمدن جهان تا به امروز خوبی خوب بوده، و بدی بد بوده است.ریاکاری،‌ نیرنگ و فریب، مکر و خدعه، دروغگویی، تهمت و … از صفات رذیله به شمار می‌آمده است. و متعاقب آن نیکی، سخاوت، درستی، صداقت و … از فضائل محسوب می شده است. و این مطلب را هم ماکیاولی و هم مردم فلورانس می‌دانستند ولی در عصری که ماکیاولی زندگی می‌کرد به دلیل اینکه مردم از کلیسای کاتولیک بیزار شده بودند، به اعتقاد من خود ماکیاول هم به نوعی از دین بیزار شده بود واز طرفی به خاطر به قدرت رسیدن درخاندان مریچی اقدام به نوشتن یک سری مطالب خلاف و اخلاق وانسانیت در آثار خود نمود. که این هم خود نباید به عنوان توجیه اعمال وی محسوب شود. به نظر من ماکیاول انسان خوبی نبوده است و البته انسان بدی هم نبوده است. او هم درآثار خود نکات مثبت دارد وهم منفی و هم درست وهم غلط (ومانند بسیاری از انسانهای دیگر فردی قدرت طلب بوده است. لازم به ذکر است در زمان نگارش شهریار نه ماکیاولی و نه معاصران او به هنگام خواندن آن هیچ یک احساس نمی‌کردند که برداشت او سنگدلانه است. ولی آقای اسکینر به این مطلب توجه نکرده است و مطالب این کتاب را با زمان آن روز تطبیقی نداده است. علیرغم اینکه نیت آقای اسکینر آن نبوده است. ماکیاولی به خاطر ارتباطش با اومانیستها و به خاطر دوستان و پدرش دردربار مریچی به قدرت رسید و ارتقاء‌ یافت، بعد توسط همین مدیچیها به خاطر سوء ظنی که به او پیدا کرده بودند دستگیر و زندان شد وبعد از آنان ماکیاول سعی کرد جایگاه از دست رفته خود را دوباره بدست آورد. به همین دلیل کتاب شهریار را نوشت تا آنرا به خاندان مدیچی تقدیم کند. مدتی بعد تحت تاثیر جمهوری خواهان قرار گرفت و کتاب گفتارها رانوشت. ولی همواره به خاطر کینه‌ای که نسبت به مدیچیها پیداکرده بود واز طرفی تحت تاثیر افکار جمهوری خواهی قرار داشت از آنان انتقاد می‌نمود. تا اینکه به قول خودش بخت به او رو کرد و در دربار مدیچیها ارج و قرب یافت و به نوشتن تاریخ فلورانس پرداخت. بعد از به قدرت رسیدن جمهوری خواهان به خاطر ارتباطش با مدیچیها از کار برکنار شد و در انزوا وتنهایی مرد تمامی این مسائل باعث گردیده است که مطالب شهریار یا گفتارها ضد و نقیص باشد در کتاب آقای اسکینر تلاش شده است تا افکار و عقاید ماکیاولی توجیه گردد. با توجه به شرایط و اوضاع زمانه (ص15و16) بهتر بود که نویسنده کتاب و دیگران آن قدر تاثیر محیط را در افکار وی دخیل نمی دانستند، هر چقدر محیط مؤثر باشد انسان نباید وجدان خود را زیر پا بگذارند مطلب دیگر آنکه نگرش ماکیاولی نسبت به اخلاق و قدرت و … به طور کامل در کتاب آقای اسکینر بیان نشده است. از این مطالب حاشیه‌ای خارج شویم. به مطلب اصلی یعنی نقد کتاب بپردازیم کتاب ماکیاولی نوشته کوئنتین اسکینر،‌ ترجمه عزت‌الله فولادوند کتابی ناقص (از نظر بیان مطالب) است و یک سری اشکالاتی اساسی دارد.

اسکینر: مردم دورو و پنهانکارند و در مواقع خطر می گریزند و در پی سود خویش هستند بنابراین شهریار نباید قول این مردم را اساس کار خود قرار دهد. همانطور که می بینیم آقای اسکینر در کتابش اساساً وفا به عهد و پیمان را با مردم مطرود دانسته است و مردم را ذاتاً‌ خبیث می دانسته است. ولی خود ماکیاول در شهریار گفته است اگر مردمان همگی نیک می بودند، این اندیشه شایسته نبود. یعنی نیکی را باید در برابر نیکی انجام داد و بدی را در مقابل بدی که این حرف سخن معقولی است. در کتاب شهریار ماکیاول به تفصیل در نیمة دوم فصل هجدهم مزایای ظاهر سازی، عوام فریبی و ریاکاری را شرح داده است که در کتاب آقای اسکینر به آنها اشاره کمی شده است. در کتاب شهریار در خصوص چگونگی رفتار فرمانروا با وزیران و مشاورانش سخن به میان آمده است که در کتاب آقای اسکینر حتی یک جمله هم دربارة آن اشاره نشده است. ماکیاولی در 3 فصل آخر کتاب شهریار به ویژه آخرین فصل آن یعنی فصل 26، تحت عنوان «فراخوانی به رهانیدن ایتالیا از چنگال بربران» اشاره می‎کند که در آن عشق شدید به میهن متلاشی، اسیر و ویران اشاره کرده است.



خرید فایل


ادامه مطلب ...